از فواید نگارش وقایع تاریخ جنایات سکولاریستهای کوردستان

kofare.kord

از فواید نگارش وقایع تاریخ جنایات سکولاریستهای  کوردستان

 

کیخسروی در مورد علت کناره گیری از حزب دمکرات مرتد و انگیزه اش در نقد و شناساندن چهره ی ناپاک رهبری حزب به جامعه می گوید: …حتی اگر حرکت فعلی با این انتقادات به طور کامل هم نابود شود و نطفه یک حرکت درست و اصولی برای آینده شکل بگیرد بزرگترین پیروزی به دست آمده است، و گر نه اگر سنگ بنای اولیه درست پی ریزی نشود با شکستی بسیار سنگین مواجه خواهد شد. به قول معروف:

خشت اول چون نهد معمار کج                       تا ثریا می رود دیوار کج

به تعبیری دیگر: تا ثریا کی رود دیوار کج؟[۱]

امروزه با وجود دریایی از تبلیغات پوچ و پر هزینه اما فریبنده ی مرتدین که از پشتوانه ی کفار عالمی نیز برخوردارند به همان میزان و شاید بیشتر منابع اطلاع رسانی و آگاهی دهی مسلمانان نیز وجود دارد و در میان این همه تبلیغات که راست و دروغ با هم آمیخته شده تنها قلبی سلیم و درونی حق طلب است که می تواند اسباب هدایت خود را فراهم ساخته تا الله جل جلاله نیز وی را هدایت دهد.

در عصر کنونی بدون شک با وجود آن همه رسانه ی تصویری و اطلاع رسانی صف مرتدین و کفار از یک طرف و صف فرقه ی ناجیه و طایفه ی منصوره از دیگر سو کامل روشن و آشکار گردیده و حتی به راحتی می توان صف اهل بدعت و خرافات را نیز که اکثراً ابزار دست کفار و مرتدین علیه اهل سنت و جماعه گشته اند را به راحتی از صف آن دو دسته ی کاملاً متضاد جدا نمود. به همین دلیل عذر به جهلی برای کسی باقی نمی ماند. چون اکثر کسانی که هم اکنون این گونه مطالب تاریخی و آگاهی بخش را می خوانند خود از سازندگان تاریخ همین واقعیاتند و چه بسا هم اکنون نیز با آن سر و کله می زنند در نتیجه تمام درها برای انسان های سلیم القلب جهت خود را به نفهمی و جهالت زدن و خود فریبی بسته شده است و تنها کسانی گمراه می گردند که خود اسباب گمراهی خود را فراهم آورده و خداوند نیز آن ها را گمراه نموده که در این صورت کسی که خدا گمراهش کرده باشد هیچ موجودی قادر به هدایت آن نخواهد بود.

نوشتن و پرداختن به جنایت ها و وحشیگری هایی که توسط مرتدین علیه مسلمانان موحد صورت گرفته و نیز جنایت هایی که این جرثومه های فساد علیه بشریت مرتکب شده اند باعث عبرت و روشنی راه برای سازندگان امروز و آینده سازان خواهد گردید. به نظر من محال است که کسی حکومت سراسر جنایت سوسیالیستی هیتلر، استالین، لنین، مائو، خمرهای سرخ، قاضی مرتد، کومله ی آدمکشان، طالبانی و بارزانی مرتد و دیگر دنباله روان سوسیالیست را ببیند و یا این که جنایات  فراموش نشدنی انگلیس، امریکا، فرانسه ، ایتالیا ، پرتغال ، هلند و دیگر دول سرمایه دار مبلغ دمکراسی را مشاهده کند و باز خود را مدافع حقوق انسان و انسان دوست نشان داده و از این جانیان و کانال هایی که به آن ختم می شود حمایت کند، این محال و غیر ممکن است.

اگر برای یک غیر مسلمان مدعی انسان دوستی و حقوق بشر چنین گرایشی محال و غیر ممکن است برای یک پیرو اهل سنه و جماعه که در مسیر طایفه ی منصوره و فرقه ی ناجیه در حرکت است جای هیچ گونه بحثی در کوچک ترین ولاء و دوستی نسبت به کفار و مرتدین سکولاریست باقی نمی ماند.

 

ولله الحمد والمنه

و الله اكبر

ابوسلیمان هورامی

 

 

 

 

 

[۱] . همان صفحه ۷۳

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *