بردگی جنسی زنان در اردوگاههای سكولار سوسياليستها ي کومله ، پ.ک.ک pkk ( پژاك ، پ.چ د. ك ) و تكرار آن در كردستان سوريه

بردگی جنسی زنان در اردوگاههای سكولار سوسياليستها ي کومله ، پ.ک.ک pkk  ( پژاك  ، پ.چ د. ك ) و تكرار آن در كردستان سوريه   

 

 

به قلم : روناك  سنه اي ( دانشجوي علوم اجتماعي ) 

 

چندي قبل در رسانه هاي كورد زبان خبري شوكه كننده تحت عنوان pyd  (شاخه كردستان سوريه pkk  پ.ك.ك ) اعضايش را مورد تجاوز جنسي قرار مي دهد  را همگي مشاهده نموديم ، اما اين براي ملت مسلمان و باشرف كردستان  چيز وحشتناك و جنايتي نابخشودني مي باشد ؛ به همين دليل بنده با مراجعه به كارنامه ي بعضي از سكولار سوسياليستهاي جهاني و منطقه اي و گذري كوتاه بر زندگي جنسي عبدالله اوجالان متوجه شدم كه اين فساد اخلاقي و جنسي از عقيده ي سكولار سوسياليستي آنها ناشي مي شود . ابتدا به عين يكي از خبرهاي موجود در رسانه ها مي پردازيم و سپس وارد تاريخ اين جريانات مي شويم :

 

”  په‌یه‌ده‌ ده‌ستدرێژی سێكسی ده‌كاته‌ سه‌ر ئه‌ندامانی

 

به‌پێی به‌ڵگه‌یه‌كی ڤیدیۆیی ده‌ست دووربین كه‌وتوه‌ چه‌ند ئه‌ندامێكی كوڕو كچی سه‌ر به‌ په‌یه‌ده‌ دان به‌وه‌دا ده‌نێن كه‌ له‌لایه‌ن به‌رپرسه‌كانیانه‌وه‌ ده‌ستدرێژی سێكسیان كراوەته‌ سه‌ر وبه‌ ڤیدیۆ فیلمیان لێ گیراوه‌،ئه‌و گرته‌ ڤیدیۆییه‌ی لای دووربینه‌ ئه‌وه‌ ده‌سه‌لمێنێت به‌رپرسانی په‌یه‌ده‌ بۆ به‌كارهێنانی ئه‌و ئه‌ندامانه‌یان له‌كاری موخابه‌راتیدا پێشتر ده‌ستدرێژی سێكسیان كراوه‌ته‌ سه‌رو پاش ته‌سویركردنی هه‌ره‌شه‌ی بڵاوكردنه‌وه‌ی كراوه‌ ئه‌گه‌ر ئه‌و ئه‌ركانه‌ جێبه‌جێنه‌كه‌ن كه‌پێیان ده‌سپێرێت، یه‌كێك له‌ ئه‌ندامه‌ كچانه‌ی په‌یه‌ده‌ ناوی ووڵاته‌ باس له‌وه‌ ده‌كات له‌ گوندێكی نزیك قامیشلۆ له‌لایه‌ن ئاسایشی په‌یه‌ده‌ رفێنراوه‌و براوه‌ته‌ باره‌گای موخابه‌راتی سوری له‌ قامیشلۆ له‌وێ له‌لایه‌ن ئه‌فسه‌رێكی موخابه‌راته‌وه‌ كه‌عه‌ره‌به‌ ده‌ستدرێژی كراوه‌ته‌سه‌ر وته‌سویر كراوه‌و كاتێكیش هه‌وڵی ده‌ربازبونی داوه‌ چه‌كدارانی ئاسایشی په‌یه‌ده‌ به‌زۆر گرتویانه‌ بۆ ئه‌وه‌ی ئه‌فسه‌ره‌ عه‌ره‌به‌ به‌رده‌وام بێت له‌ده‌ستدرێژیه‌كانی، ووڵات له‌درێژه‌دا باس له‌وه‌ ده‌كات پاش ئه‌وه‌ی ئه‌و كاره‌ دڕندانه‌ی به‌رانبه‌ر كراوه‌ په‌یه‌ده‌ رایسپاردوه‌ جاسوسی به‌سه‌ر كادیره‌كانی ئه‌لپارتیه‌وه‌ بكات و خۆی بخزێنێته‌ ریزه‌كانیانه‌وه‌ بۆ كاری جاسوسی، ئه‌و زانیاریانه‌ش كه‌ ووڵات كۆی كردۆته‌وه‌ ده‌بوایه‌ به‌راپۆرت بیدایه‌ به‌ موخابه‌راتی سوریا له‌ قامیشلۆ، شایه‌نی باسه‌ ئه‌و ڤیدیۆیه‌ له‌لایه‌ن لایه‌نێكی كوردی له‌ سوریا ده‌ست  كه‌وتوه‌و دووربین ئاماده‌یه‌ راده‌ستی دادگای بكات بۆ لێكۆڵینه‌وه‌، ئێسته‌ ئه‌و كه‌سانه‌ له‌لایه‌ن هێزێكی كوردیه‌وه‌ ده‌پارێزرێن ودوورن له‌ده‌ستی په‌یه‌ده‌. ”

مي بينيم كه بر مبناي يك سند ويدئويي  و تصويري كه به دست رسانه ها رسيده است چند دختر و پسر از اعضاي پ . ي . د  pyd   شتخه كوردستان سوريه ا ي حزب كارگران كردستان پ.ك.ك  اقرار مي كنند كه جهت مجبور نمودن آنها به كارهاي جاسوسي ابتدا  آنها را مورد تجاوز جنسي قرار داده و از اين عمل پليدشان نيز فيلمبرداري نموده اند و تهديد نموده اند كه اگر اوامر آنها را انجام ندهند اين تصاوير و فيلمها را پخش مي كنند . و فاجعه آميزتر از همه اينكه  دختري به اسم ولات كه از جانب چته هاي مرتد پ.ك.ك ربوده شده است  به اداره ي اطلاعات رژيم بشار اسد در شهر قاميشلو تحويل داده شده و با همكاري و هماهنگي  چته هاي پ.ك.ك اين دختر مسلمان كورد مورد تجاوز  افسر عرب زبان  نيروي اطلاعات همان مركز قرار مي گيرد و زماني دختر بيچاره فرار مي كند دوباره توسط نيروهاي آسايش ( كردهاي مرتد اداره ي اطلاعات خود را آسايش ناميده اند )  دستگير شده و جهت تجاوز دوباره به آن ، تحويل همان افسر عرب رژيم بشار اسد داده مي شود . اينها به اضافه ي نكات وحشتناك ديگري كه اين دختر و چندين دختر و پسر  ديگر به آن اقرار نموده اند ،  پرده از يك فاجعه ي عظيم و سناريويي وحشتناك  بر مي دارد كه مرتدين در حال پياده نمودن آن بر سر ملت مسلمان  كوردستان هستند  .

البته چنانچه همه مي دانيم مردها نیز در  ساختار احزاب ليبرال و سوسياليست برده اند، اما به دلیل بینش منحط و شخصیت بیمار رهبران این گروه ها، زنان بردگان جنسی اند. می توان گفت که بهره کشی جنسی از زنان، جزء لاینفک گروه های تروریستی ضد اجتماعی که نیروهایشان را به زندگی مخفی، زیر زمینی و ضدخانوادگی ترغیب می کنند می باشد.

این گروه ها در سرتاسر جهان پراکنده اند؛ از آفریقا تا آمریکای مرکزی و خاورمیانه، فارک، ببرهای تامیل، پ.ک.ک، پژاک،  و یا کومله و … بدون استثنا و با شعار تساوی حقوق زن با مرد، زنان را به بردگان جنسی تبدیل می کنند! كه در زير با مرور چند مورد تلاش مي كنيم واقعيت اين تفكر فاسد براي همگان روشن و آشكار نمائيم :

چریک غمگین

تانیا نیگمی‌یر، هلندی الاصل و فارغ‌التحصیل زبان اسپانیایی است. او در سال ۲۰۰۲ در حین تدریس در یکی از شهرهای کلمبیا با یکی از اعضاء سوسياليست  “ارتش انقلابی کلمبیا” (فارک) آشنا می ‌گردد و بعد از آموزش‌ های اولیه به درون جنگل می ‌رود تا در کنار چریک ‌هاي سكولار سوسياليست  بجنگد. در سال ۲۰۰۷ در یک حمله‌ ناگهانی به چریک‌ ها، دفترچه خاطرات وی به دست ارتش کلمبیا افتاد و مجله “هارپر”، ترجمه‌ انگلیسی دست ‌نوشته ‌های او را منتشر کرد. در بخشی از خاطرات وی آمده است:

جولای ۲۰۰۶ : بیش از دو نفر از رفقای تیم ما ایدز دارند، اما این جا از کاندوم خبری نیست. دختری که تاز‌گی ویروس ایدز گرفته اصلاً نمی ‌داند چه اتفاقی برایش افتاده است و وقتی این خبر را به من می‌ داد یک لبخند گنده بر صورتش نقش بسته بود، دوست پسرش نیز اهمیتی به ماجرا نمی‌ دهد. این جا همه با هم رابطه دارند و دیر یا زود همه دچار این مرض مرگبار می ‌شوند. خوشبختانه معشوقه‌ بومی من با این که ۲۵ سال سن دارد کاملاً سالم است، چون می ‌توانستم حدس بزنم که باکره بوده است.

نوامبر ۲۰۰۶: من خسته ‌ام. از “ارتش انقلابی” خسته ‌ام، از دست مردم و زندگی گروهی خسته‌ ام و خسته ‌ام از این‌ که هیچ چیز شخصی ندارم. به دردسرهایش می‌ ارزد اگر بدانی برای چه می‌ جنگی ولی در حقیقت من دیگر به آرمان‌ های این ها اعتقادی ندارم. آخر این دیگر چه سازمانی است که بعضی‌ ها پول و سیگار و تنقلات دارند و بقیه باید برای داشتن آن گدایی کنند و مسخره شوند. از وقتی که آمدم سیستمشان به همین روال بوده و تغییری نکرده است. یک دختر دماغ قلمی تر و تازه می ‌تواند اعضای رهبری را به جان هم بیندازد.

آوریل ۲۰۰۶: این جا، زن‌ های رفقای گروه رهبری از همه چیز با خبر هستند و حتی می‌ توانند به ما امر و نهی کنند.

آن ها اجازه دارند که حامله شوند. هم لباس ‌های خوشگل دارند و هم شامپو… این تبعیض‌ ها عادلانه نیست، اگر یک روز “ارتش انقلابی” قدرت را دست بگیرد حتماً باید شاهد آن بود که زنانشان “فراری” سوار شوند و خاویار بخورند. زن یکی از رفقای کمیته مرکزی لباس خواب زیبایی دارد و ما باید خوش شانس باشیم اگر خانم، به جای دورانداختن لباس  های کهنه‌ اش، دلش به رحم بیاید و به ما بدهد. توی این فکر هستم که آیا آن ها در ته دلشان از کارهایی که می کنند شرمنده هم هستند یا نه؟ من باید خوشحال باشم که مثل آن ها نیستم و ارزشی برای این چیزها قائل نیستم یا دنبال قدرت نیستم، ولی به هر حال دیدن این مسائل آدم را اذیت می کند. حالم خیلی گرفته است. {۱ }

زن در اردوگاه گروهک كمونيستي  و  زن باز کومله

کومله، گروه مرتد دیگری است که تجاوز به اعضای زن در آن و سوء استفاده جنسی از آنان، از پرده بیرون افتاده و رهبران این گروه هیچ تلاشی برای انکار آن ندارند و بارها اعضای زن این گروه پس از تحمل ناملایمات و سختی به افشای آنچه به آنان گذشته است پرداخته¬اند.

تجاوز بهرام رضایی یکی از رهبران کومله به یکی از زنان عضو این گروهک به نام سهیلا نوری یکی از صدها مورد تجاوزی بود که توسط سهیلا نوری و در نامه ای افشا شد، نوری در این نامه چنین می نویسد:

«لازم دانستم که برای یک بار هم شده حقیقتی را افشا کنم که سال هاست من اسیر آنم، و بر خلاف میلم هر روز این حقیقت تلخ تکرار میشود. سرآغاز حقیقت تلخ از آنجا شروع شد که من هم مثل قربانیان قبلی و کنونی به کومله ملحق شدم. در روزهای اوایل ورودم شبی از سوی یکی از مسئولین جانی به نام بهرام رضائی به اطاقش دعوت شدم و او یک لیوان شربت مخلوط به قرص (والیوم) تعارف کرد و من هم از روی بی اطلاعی شربت را خوردم که بعد از مدت کمی والیوم کار خودش را کرد و خوابم برد و بعدها مورد هجوم تعرض جنسی خواسته های شیطانی بهرام رضائی شدم و برای مدتی و ناخواسته در تصاحب بهرام بودم. و این شیوه عملکرد هر روز مرا به نوعی تعذیب می داد. البته جهت اطلاع شما تنها من نبودم که قربانی خواسته های ددمنشانه مسئولین کومله باشم متأسفانه تمام زنانی که در آنجا بودند قربانی این عملکرد مسئولین به نام مدافع حقوق زنان بودند.»

یکی از اعضای منتقد کومله در گزارش از وضعیت موجود در این گروه می نویسد:

این هفته در اردوگاه کومله کما فی السابق،حواشی بر متن غالب بود و اتفاقاتی افتاد که نشان از عدم کنترل اردوگاه توسط رهبری کومله دارد.

آموزشگاه پیشمرگایتی که باید مرکز پرورش و آموزش اعضای جدیدالورود به کومله باشد، به مرکز فساد اخلاقی و محل ارضای هوس های نفسانی پیشمرگان کومله و سوء استفاده از دختران و زنان جوان تازه وارد به صفوف کومله تبدیل شده است. در همین راستا چندی پیش شخصی به نام خبات از پیشمرگان کومله با یکی از دختران شاغل در آموزشگاه که مسئول تربیت پیشمرگان جدید می باشد، رابطه جنسی برقرار کرد. ( ۲ )

حرمسرای آپو!

“نژدت بولدان”، روزنامه ‌نگار و شهردار سابق “یوکسک اوآ”، در اروپا با ده نفر از زنان این گروه که از آزار و اذیت عبدالله اوجالان، سردسته “پ.ک.ک” و دیگر سران سازمان به ستوه آمده و فرار کرده بودند، دیدار و گفت ‌و گو کرد.
بولدان که خود نیز در گذشته عضو “پ.ک.ک” بود، متن این مصاحبه ‌ها را به شکل کتاب با عنوان “زن بودن در پ.ک.ک” به چاپ رساند. این کتاب، صورت زشت این سازمان تروریستی را نمایان کرد. طبق آنچه که در این کتاب نوشته شده، عبدالله اوجالان و سایر سران سازمان تروریستی، با زنان زیبایی که در اطراف خود جمع کرده‌اند، «زندگی شیرینی» را می‌گذرانند. سردستگان این سازمان، برای تنبیه زنانی که در مقابلشان مقاومت می‌کنند، به آن ها تجاوز می  کنند.

عبدالله اوجالان، زنانی را که قرار است در اطراف خود داشته باشد، با دقت و وسواس زیادی انتخاب می‌ کرد، به طوری که گویا آنان را برای حرمسرای خود انتخاب می‌ کند. او هر کسی را قبول نمی ‌کرد. برای نزدیک بودن به اوجالان، باید فارغ‌التحصیل دبیرستان یا دانشگاه و جذاب بوده، در صورت لزوم با وی به استخر رفته، ماساژ داده، پاهای او را شست و برای او عشوه نمود. زنانی که تن به خواسته ‌های اوجالان می ‌دهند، حتی اگر در کوه هم باشند، به عنوان پاداش، کرم‌ های مختلف و حنا دریافت می ‌کنند.

زنانی که به فانتزی ‌های جنسی عبدالله اوجالان و دیگر رهبران و سران سازمان تن نداده و فرار کرده بودند، حقایق زندگی در “پ.ک.ک” را این ‌گونه شرح دادند: آپو (عبدالله اوجالان)، بین زنان تبعیض اعمال می ‌کرد. او زنان زشت را دوست نداشت. آپو کسی بود که به تیپ و ظاهر خیلی اهمیت می‌ داد. اگر به زنان زیبایی که فارغ‌التحصیل دبیرستان یا دانشگاه بودند، “عزیزم” و “فدایت شوم” می ‌گفت و آن ها برای او عشوه می ‌کردند، رفتار خاصی را با آنان در پیش می‌ گرفت، فکر می‌ کنید که چرا در خانه ‌های تمرکز، فقط زنان زیبا ماندند؟

عکس ‌هایی وجود دارد که او در استخر با زنان گرفته است. هنگامی که ما در کوه‌ ها و بیابان ‌ها از فرط گرسنگی در حال مرگ بودیم، آن ها در قصرها زندگی می ‌کردند؛ سفره‌ های آنان حتی از سفره  شاهان هم رنگین‌تر بود و حرمسراهای قدیمی را در ذهن من تداعی می‌ کرد.

در داخل حزب، یک طبقه خاص تشکیل شد. طبقه ‌ای که از الهه‌ های اوجالان تشکیل شده و ما به آنان “زنان مرکزی” می ‌گوییم. این طبقه از زنانی تشکیل شده که در جنگ شرکت نکرده ‌اند و خارج از مناطق و شرایط سخت و دشوار، عموماً در قرارگاه‌ ها مانده و خصوصاً در خانه‌ های تمرکز عبدالله اوجالان زندگی کرده‌ اند. این زنان موقعیت کاملاً ممتازی در داخل سازمان دارند. در شرایطی که ما پس از پایان آموزش نظامی حتی یک درخت هم پیدا نمی ‌کردیم که زیر سایه آن استراحت کنیم، برای زنان ستاد مرکزی، چادر دایر شده و سایه ‌بان مهیا می ‌شد. آنان کر‌م‌ ها و حناهایی داشتند که پیدا کردن آنها در کوهستان بسیار سخت بود. این زن ها دست به سیاه و سفید نمی‌ زدند.
زنی بود که بعد از هفت سال جنگ، به آکادمی رفته و پس از پایان تحصیلات، نزد ما آمده بود. تعادل ذهنی و فکری او بر هم خورده بود. اوجالان او را اذیت کرده بود. من متوجه شدم که همه زنان ستاد مرکزی، در خانه‌ های متمرکز واقع در شام زندگی کرده ‌اند.آن  ها می ‌گفتند که پاهای او را شسته و او را ماساژ داده‌ اند. اگر کسی از خدمتگذاری به رهبری خودداری می ‌کرد، پدرش را در می‌ آوردند.

در این گروه از زن به عنوان یک عنصر تعادل استفاده می  شد. آپو در وابستگی نظامی و سیاسی مردان به “پ.ک.ک” و در تمامی زمینه ‌ها از زنان استفاده می  کرد. مبارزات “پ.ک.ک” برای زنان، مبارزه ‌ای است که به یک نفر اختصاص دارد. این مبارزات فقط اوجالان را اساس و مبنا قرار می‌ دهد و به او صفت پیامبری و خداوندی می‌ دهد. در واقع او به نحوی بسیار زشت و کریه از زنان سوء استفاده کرد. همه زنان آلت دست آپو شدند. با ستایش هر چه بیشتر اوجالان، فکر می ‌کردند که خودشان هم آزادتر می ‌شوند.

در “پ.ک.ک”، اعضای معمولی روابط جنسی ندارند؛ این در حالی است که همه کسانی که در ستاد مرکزی بودند، معشوقه داشتند و هر سال با فرا رسیدن فصل بهار، معشوقه خود را عوض می‌ کردند.

تساوی زن و مرد

وضعیت در نوچه اي چون پژاک نیز دست کمی از حزب مادرش یعنی پ.ک.ک ندارد و بلکه بدتر هم هست. در تشکیلات این گروهک، زنان و مردان زندگی اشتراکی با هم دارند. این موضوع به نام تساوی حقوق زن و مرد توجیه می  شود. همین موضوع زمینه سوء استفاده از زنان عضو اين نوچه را فراهم کرده است .

پژاک از همین موضوع یک حربه تبلیغاتی برای جذب جوانان به سمت خود ساخته است.

عرفان قانعی فرد نویسنده کرد در این باره می نویسد:

زنان و دختران عضو فرقه پژاک -که بنا به جامعه ای سنتی و عقب مانده- از ترس، شرم و یا آبروی خود هرگز نتوانستند به زیستن عادی شان برگردند و درباره تجاوز به خود توسط این گروهک ضد انسان، حرفی بر زبان نمی آورند تا بتوان واقعیت ها را برملا کرد. این فرقه فقط توانسته بعضی از افراد بی سواد و کم سواد را فریب دهد و پس از شستشوی مغزی، کاری کند که افراد نتوانند به راحتی از آن جدا شوند، یعنی راه بازگشت آنان را به جامعه بسته است. پژاک با حرف های دهن پرکن، دختران ساده کرد روستایی را فریب می دهد. نمونه اسامی دختران عضو پژاک که به خاطر تجاوز جنسی خودکشی کرده اند:

دوله نودیده (کد زیلان)، شیرین آمود (کد آیتن)، رحیمه یاشار (کد ریحان)، سحر فیلیز (کد سوزدار)، هدیه زنگین (کد بریوان)، سونگول سالمان (کد روزرین)، فاتما بایسال (کد ژیندا)، امینه عثمان (کد آهین ) و … .

اوجالان درباره “ارزش و احترام” به زنان صحبت کرده است در حالی که در فرقه اش، زنان و دختران هیچ جایگاهی ندارند و در بسیاری از موارد مورد تجاوز قرار می گیرند. پیش از این گزارش‌هایی در مورد فساد اخلاقی رهبران “پ.ک.ک” و سوء استفاده آنان از دختران پیوسته به “پ.ک.ک” منتشر شده بود. در صدر این افراد هم نام عبدالله اوجالان قرار دارد.

ازدواج در پژاک ممنوع اما داشتن روابط نامشروع مخفی، امری رایج است. پ.ک.ک و پژاک ادعا می کنند که اعضای آنان نباید ازدواج کنند و یکی از شعارهای اصلی این فرقه توجه خاص به حقوق زنان و احترام به آن می باشد، اما در عمل چنین نیست. عثمان اوجالان ۶۰ ساله، برادر رهبر پ.ک.ک دو بار ازدواج کرد آن هم با دو دختر جوان ۳/۱ سنش (یکی ۲۱ ساله اهل منطقه قطور خوی و دیگری ۲۲ ساله اهل آکره کردستان). البته بدون این که روال متداول جامعه

را طی کند. رهبر پژاک نیز با یک دختر آلمانی ازدواج کرده است. او مقیم آلمان است و در جایی گرم و نرم ادعای مبارزه برای کرد را دارد در حالی که اعضای سیه روز و ساده هم حق ازدواج ندارند، از سوء تغذیه رنج می برند و حق بازگشت هم ندارند. مردم کرد در ترکیه و عراق زندگی اقتصادی سختی را می‌گذرانند، اما روزنامه “ملیت”، نوشت که عثمان اوجالان ۵/۲ کیلو طلا به زن جدیدش داد و هزینه ازدواجش نیز ۵۲ هزار دلار بوده است.

در پايان با يد افزود كه :

رهایی مردم کرد از زیر بار ظلم و ستم، آزادی و برابری حقوق زنان و مردان ، عشق آزاد و دمکراسی و… شعارهایی هستند که تعداد زیادی را فریب داده و عده اي را به کوهستان ها و اردوگاههای گروهک های سكولاريست مرتد  دركردستان عراق  کشانده است.

اعضاء فریب خورده ي اين گروههاي سكولاريست مرتد پس از مدت اندکی متوجه می شوند که بزرگترین ظلم و ستم در مقر گروهک های تروریستی کومله، دمکرات و پ.ك.ك  و نوچه هايش  بوده و هیچ راه رهایی از این گروهکها را نداشته و در صورت هرگونه مخالفت به اتهام خیانت کشته شده و یا زندانی خواهند شد.

درصدی زياد از فریب خوردگان دختران هستند. سران گروهکهای مرتد و سكولار کردی، به دلایلی مختلف سعی می کنند دختران و زن ها را جذب کنند. محوری ترین تبلیغات دروغین آنان نسبت به زن و جایگاه زنان می باشد.

 

سر کردگان و بنیانگذاران گروهکهای  مرتد کردی، در تمامی نوشته ها و گفته هایشان بر نقش زن در پیشبرد اهدافشان بیش از حد تاکید می کنند و جالب اینکه، خود را بنیانگذار این حرکت پیشرفته زنان در خاورمیانه هم می دانند! اعضای این گروهکهاي مرتد ، که تعدادی از آنها زن و دختر هستند در بحث های روزانه به جایگاه زن و اهمیت آن می پردازند.

سكولاريستهاي مرتدي چون کومله،دمکرات و پ.ك.ك با تمام نوچه هايش خود را سردمدار حقوق زنان می دانند. تاکنون موارد بسیار زیادی در داخل این گروهکها علنی شده که در تناقض کامل با ادعاهای آنهاست . اما ارائه یک نمونه زنده و تازه می تواند خط بطلانی بر اراجیف و چرندیات آنها در مورد حقوق زن بکشد. سرکرده های مرتد باید به افکار عمومی پاسخ دهند تا کی می خواهند دختران و زنان را فریب داده و به کوهستان ببرند.

بیشتر دختران به محض رسیدن به اردوگاههای این گروهکها و در کوهستان توسط فرماندهان و اعضای کمیته مرکزی کومله، دمکرات و پ.ك.ك ( و ساير نوچه هايش چون پژاك و غيره )  مورد تجاوز وحشیانه جنسی و سوء استفاده قرار می گیرند تا دیگر روی بازگشتن به جامعه سنتی را نداشته باشند و در صورت علنی کردن موضوع به اتهام خیانت و همدستی با دشمن برای بدنام کردن حزب  اعدام و یا زندانی می شوند. سایت های وابسته به این گروهکهاي مرتد  این اخبار را تایید کرده اند اما این خبر در رسانه ها و روزنامه های کردستان عراق بازتاب وسیعی داشته است.

اکثر محافظان سرکردگان این گروهکهاي سكولار مرتد  دختران زیبارو هستند! مابقی دخترانی را که به مزاج سران ظالم و جنایتکار سكولار خوش نیاید در درون این گروهکها و در اردوگاههایشان توسط سایر اعضاء و پیشمرگان مورد تجاوز جنسی قرا گرفته و در بدترین شرایط در درون اردوگاهها و کوهستان ها، زندگی می کنند.

 

پي نوشتها :

………………………………………………………………….

۱ – جالب است بدانید همین امروز خبرگذاری فرات وابسته به چته های مرتد پ.ک.ک خبری راجع به این گروه همفکرشان پخش کرد که مفاد آن چنین است :

نیروهای انقلابی فارک کلمبیا بنا به توافقنامه‌صلح سلاح‌های خود را تحویل‌نمی‌دهند

( فرات ۰۷٫۰۹٫۲۰۱۳ ۱۴:۴۲:۵۷ )

رئیس جمهوری کلمبیا گفته است ،که مبارزان گروه فارک می توانند تا تصویب توافقنامه صلح ،در یک همه پرسی سراسری، سلاح های خود را نگه دارند. از سال گذشته مذاکرات صلح میان مبارزان فارک و حکومت کلمبیا از سر گرفته شده است .

خوان مانوئل سانتوس رئیس جمهوری کلمبیا می گوید نمی توان از نیروهای فارک انتظار داشت تا پیش از تایید نهایی توافقنامه صلح سلاح های خود را تحویل دهند.

او گفته به محض دستیابی به یک توافق در گفت و گوهای صلح که در کوبا در جریان است، آتش بس بین نیروهای امنیتی و نیروهای فارک برقرار خواهد شد.این درحالیست که برخی از مقامات ارتش کلمبیا می گویند تا زمانی که فارک خلع سلاح نشود، نباید نسبت به برگزاری همه پرسی اقدام شود. ارتش کملبیا و پلیس این کشور در سالهای گذشته چندین مذاکره کننده ارشد مبارزان فارک را طی عملیاتهایی به قتل رسانده اند .

گفت و گوهای صلح میان آزادیخواهان فارک  و حکومت کلمبیا از نوامبر سال گذشته شروع شده و در صورت توافق دو طرف، همه پرسی درباره آن ممکن است همزمان با انتخابات ریاست جمهوری ماه مه ۲۰۱۴ برگزار شود.چریکهای مبارز گروه فارک از زمان شروع گفت و گوهای صلح اعلام آتش بس کرده اند ولی دولت کلمبیا با طرح چنین ادعایی که گروه فارک از طریق آتش بس بدنبال تجدید قواست تأکید کرده که باید به جنگ با نیروهای فارک تا زمان حصول یک توافق ادامه داد.تاکنون دو طرف در یک مورد از شش مورد مذاکره که مربوط به اصلاحات عرضی است، به توافق رسیده اند.پنج دهه جنگ داخلی در کلمبیا باعث آوارگی صدها هزار نفر از ساکنان این کشور شده است و حدود ۲۲۰ هزار نفر نیز جان خود را در درگیریهای این کشور از دست داده اند.

۲ –  اردوگاه های فساد اجباری ” داستان و ماجرای یک رویداد تلخ ”

با آنچه که از تلویزون ماهواره ای کومله دیده بودم فکر کردم برای مبارزه برای رهایی خلق کُرد،باید خود را به آن سوی مرزها برسانم. برای همین یک روز بدون اینکه خانواده ام متوجه شوند از خانه خارج شده و خود را به مریوان و از آنجا به مرز باشماخ رساندم بعد از اینکه با کمک چند کول بر با پای پیاده از مرز خارج شدم خود را به ساختمان آسایش رساندم و گفتم که برای مبارزه با ستمی که بر ما کردها می رود از ایران فرار کرده ام و می خواهم به کومله بپیوندم .

با گفتن این حرف ها افسر آسایش پوزخندی زد که پنهان کردنش از نگاه من خیلی برایش سخت بود راستش من هم اول متوجه دلیل پوزخندش نشدم اما هر روز که از ورودم به عراق می گذشت به معنی آن پوزخند پی میبردم .

بگذریم، بعد از اینکه افسر آسایش با تلفن با مقر کومله تماس گرفت من را به محلی راهنمایی کرد تا منتظر نماینده کومله بمانم ، بعد از چند ساعت یک ماشین به همراه دو نفر پیشمرگ کومله آمدند و من را به اردوگاه کومله بردند در بین راه مدام راننده و نفر همراه وی با نگاه های معنا دار خود سرتاپای من را برانداز می کردند و هرازچندگاهی هم لبخندی شیطنت آمیز تحویلم می دادند به اردوگاه که رسیدیم من را به مقر پذیرش بردند و بعد از طی دوران پذیرش و آموزش  به عنوان پیشمرگ، در یکی از ارگان ها سازماندهی شدم  تا بتوانم نقشی در مبارزه خلق کُرد، داشته باشم.!!.

اما افسوس آنچه تا قبل از فرار از خانه به آن می اندیشیدم و در ذهنم درست کرده بودم سرابی بیش نبود. از همان بدو ورودم به اردوگاه کومله تعدادی جوان، دورم را گرفتند و خواسته های ناروا و غیر انسانی خود را مطرح کردند. آنها به دنبال سوء استفاده و آزار جنسی من بودند . موضوع را به مسئولین بالاتر،گزارش کردم. اما آنها بی تفاوت از کنار این مسئله می گذشتند، تا اینکه در هنگام نگهبانی، در یکی از پایگاهها، با اصرار و زور، مرا به آنچه  که نمی خواستم ، مجبور ساختند و آن شد، که نباید می شد .اوایل برایم بسیار سخت بود با فرار از خانه هم شرایطی فراهم کرده بودم که روی بازگشت به حانه را حداقل در آن زمان نداشتم و این شروعی بود که هر شب و هر جا که در خلوتی گرفتار می شدم توسط همسنگران مبارزاتی ام ؟؟؟!!! مورد تعرض قرار می گرفتم

…..   پس از آن بود، که من دیگر حیا را کنار گذاشتم و برای جبران آن زور گویی ها، مردان دیگر را به فساد و تباهی کشاندم، تا آنها ،به بیماری (ایدز)که من به آن مبتلا شده بودم، سرنوشتشان گره بخورد.

این تنها بخشی از نامه چند صفحه ای زن جوانی است که قربانی سیاستهای جنسی سران کومله شده است.زنی که به گفته خودش،برای رهایی خلق کرد و مبارزه در لباس پیشمرگی خانه و کاشانه خودش را رها کرده و به آنسوی مرزها رفته بود.

اما غافل از آنکه کومله،به بی بندوباری جنسی و …. از قدیم مشهور بوده و حتی شاهدان عینی،گزارش داده اند که این گروهک،به دلیل آنچه که آزادی زن خوانده می شود ،براحتی حتی به اطافیان و افراد نزدیک و فامیل خود نیز تجاوز می کنند. از افکار عمومی خصوصا نسل جوان زن و مرد کردستان می خواهیم با دقت این مقاله را بخوانند تا پی به اهداف شوم سران این گروهک های  به اصطلاح برابری طلب و غیر قابل تحمل و بی بند و بار ببرند و در دام این گروهکهاي سكولاريست مرتد گرفتار نشوند و زندگی خود را تباه نکنند.

متاسفانه از طريق رسانه ها ،باخبر شدم که این زن جوان پس از گذارندن چند دوره کوتاه نقاهت و درد روحی و جسمی ناشی از ایدز، چندي پيش،در یکی از بیمارستانهای سلیمانیه(بیمارستان فریا که وتن)جانش را از دست داده است.

این زن جوان ساعاتی قبل از مرگ خود،این نامه را از طریق یکی از اعضای خانواده خود در ایران،بدست رسانه ها رساند. تا افکار عمومی در جریان آنچه که بر وی گذشته بود،قرار بگیرد و داستان زندگی این زن جوان،عبرتی برای دیگر زنان و دخترانی  باشد که به امید رهایی خلق کرد!!! به اردوگاههای این گروهکها می روند.

 

3 دیدگاه در “بردگی جنسی زنان در اردوگاههای سكولار سوسياليستها ي کومله ، پ.ک.ک pkk ( پژاك ، پ.چ د. ك ) و تكرار آن در كردستان سوريه”

  1. جزاك الله خیرا
    له كوردستان عه لمانیه دؤراو چه په له کان چه ندین ساله به ناوی خه باتی شاخ و شؤرش و كوردايه تي و خؤشه ويستي نيشتمان خويني ئه م خه لكه ده مژن خه لکیان کردووه به کؤيله به لام به داخه وه هه ندئ كه سي به ناو موسلماني گیل و ساویلکه هیشتا چه پله یان بؤليده ده ن و متمانه يان پئ ده كه ن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *