کالبدشکافی جریان تشیع ۱۲ امامی در گذرتاریخ ( ۴ ) تشیع و مسئله ی تحریف قرآن
به قلم استاد : ابو ابراهیم هورامی
……. سان تزو در اهمیت شناخت خود و شناخت دشمن و رابطه ی آن با پیروزی در جنگ می گوید :
۱- شناخت دشمن و شناخت خود ، موجب رستن از خطر در همه جنگ هاست
۲- شناخت خود و نشناختن دشمن ، با یک پیروزی و یک شکست همراه است
۳- نشناختن دشمن و خود ، به شکست در هر جنگی می انجامد .
پس ، شناخت وضع موجود خود و دشمن مقدمه ی پیروزی اند و عدم شناخت وضع موجود می تواند مقدمه ی شکست و نابودی باشد . با این توصیف باید بگویم که شناخت واقعی وضع موجود تمام مذاهب منتسب به اسلام ، به عنوان یک دوست یا دشمن ، از جمله حنفی ها ، مالکی ها ،شافعی ها ، سلفی های مدخلی آل سعود ، اخوان المفلسین ، اخوان المسلمین و بخصوص شناخت واقعی وضع موجود تشیع ۱۲ امامی یک ضرورت و نیاز روز مسلمین و بخصوص مجاهدین فرقه ی ناجیه می باشد ……
***
به دلیل از میان رفتن حکومت شورائی و عدم تحیکم قوانین شریعت الله در سرزمینهای اسلامی ، به صورت تدریجی جامعه به مرداب خطرناکی تبدیل گردید که زمینه ی پیدایش و رشد انواع گروهها و فرقه های منحرف را فراهم آورد . در این فرصت قصد نداریم که به سیر تاریخی تمام گروههای منحرف و عقاید منحرف آنان بپردازیم ، بلکه با پرداختن به دو نمونه ، در میان اهل سنت و تشیع ، در دهه های گذشته و موضوع گیری آنان در برابر قرآن ، به تبیین مسئله ی تحریف قرآن از دیدگاه تشیع و موضع گیری امامان شیعه در این زمینه خواهیم پرداخت .
به یاد دارم که در دوره ی دبیرستان بودم که شایع شد گروههای سلفی ، که بعدها امارت اسلامی هورامان غربی را تحت حاکمیت انصار الاسلام به وجود آوردند ، شخصی به اسم سید مصطفی برزنجی را به همراه نائب افغانی اش در کردستان عراق به قتل رسانده اند . بعدها ، در دوره ی دانشجویی ، از این سید مصطفی کتابی به دستم رسید به نام کلمات الله که با تقلید ناشیانه ای از قرآن کریم و در سوره های مختلفی نگاشته شده بود .
مصطفی پسر سيّد علی برزنجی از ملاهای شافعی مذهب و از مدعیان مهدویت بود که در کردستان به تبلیغ خود می‌پرداخت و اکنون بعد از مرگ خود در غیبت کبری به سر می‌برد! این شخص ابتدا ادعای مهدی بودن داشت که به قرآن کریم حکم می کند اما پس از چندی ادعای پیامبری نمود و با خود قرآنی جدید آورد به نام « کلمات الله » .
به اعتقاد ساده‌لوحان معتقد به او، اکنون بعد از کشته شدن توسط مجاهدین کردستان ، در غیبت کبری به سر می‌برد. وی در سال ۱۹۵۵ میلادی در روستای کومه‌له، از توابع شهرستان سنگسر ـ واقع در شمال استان سليمانيه عراق ـ متولد شد و در سال ۱۹۸۸ ادعای مهدویت و سپس پیامبر و قرآن جدید کرد و مردم را به خود فرا خواند. این شخص در سفری به ایران شیعه مذهب سعی در جلب نظر علمای شیعه ای کرد که هم اکنون با داشتن حکومتی مذهبی زمینه های رشد غلاة و مذهب سازان دروغین خشکیده شده است ، در نتیجه با مخالفت شدید علمای ۱۲ امامی روبه‌رو شد و دوباره به عراق پناه برد و سعی کرد با تحریک احساسات قومی کردهای اهل سنت عراق، جایگاه خود را بین آنها مستحکم نماید. به ادعای برزنجی کلمات الله از سوی فرشته‌ای به او الهام شده و این نوشته‌ها از سوی خداوند برای او فرستاده شده است. به باور برخی از مردم سنگسر عراق این مهدی دروغین روزی دوباره ظهور خواهد کرد، البته نه در مکه بلکه در کردستان عراق.
در زیر به ذکر چند نمونه از آیات موجود در قرآن جعلی و ساخته شده ی این روان پریش در میان اهل سنت اشاره می کنیم :
- ( هو الله باردك يا – ۱۹ – روسيا – ۲۰ – الهي ماذا سيكون دوري مستقبلاً في روسيا ) ؟ – ۲۱ – الى اشعار اخر تكون عمياً – ۲۲ – الر ، الى خلاة خليفة ضريرين في حكمهم في الهندسة العليا -۲۳-
- « الوضع في مملكة عبأ ديناميت ، ۲۴- بريطانيا المرتزقة بامريكا » يعنى « اوضاع در شاه نشين عربستان انبار كردن مواد منفجره است – بريطانيا روزى خورنده و روزى دهنده بآمريكاست »
- (۱) مبدأ صاحب الزمان (۲) صاحب الزمان (۳) خير الزمان (۴) ما انزلت الفرقان (۵) لتأبى ، فرقان (۶) يوم التقى الجمعان اذان (۷) يوم التقى الجمعان فرقان (۸) ماجرى كشف و فرقان (۹) سيعافيان كردستان (۱۰) اللهم سهل لنا خير بيان (۱۱) هذه الاقامة ، قضي الذي فيه تستفتيان (۱۲) مالا على شفتيه الكريم و لهان (۱۳) سيحالفان كردستان (۱۴) ستناقشان (۱۵) اللهم ثبت لي الايمان (۱۶)
نمونه ی دیگر از این قماش ر دهه های گذشته را نیز می توان در میان حنفی های هندوستان یافت . ميرزا غلام احمد خان قادياني (ت ۱۸۲۳م – م ۱۹۰۸ م.) موسس فرقه احمديه يا قاديانيه و اهل پنجاب پاکستان کنونی بود .
تا قبل از تشکیل حکومت شیعه مذهب ایران که مستقیماٌ توسط فقیهان و علمای تشیعه مذهب اداره می شود ، در جامعه ی تشیع نیز ، نمونة این تجربیات تلخ سید مصطفی و قادیانی ، بهره‌گیری کسانی مانند سیّد علی محمّد شیرازی، حسینعلی بهاء و پیش از او شیخ احمد احسایی بود که مسألة رکن رابع را مطرح ساخت. سیّد علی محمّد، از مدّعیان بابیّت امام دوازدهم شیعیان می‌گردد که بعدها مدّعی مهدویت و سپس نبوّت شد. او پس از ادعای بابیت، آشکارا از مقام مهدویّت خود سخن گفت و «بابیّت امام زمان» را که پیش از آن به تصریح ادّعا کرده بود، به «بابیّت علم خداوند» تأویل کرد، امّا چیزی نگذشت که ادّعاهای بالاتری را به میان آورد و از پیامبری و رسالت خویش سخن گفت.علی محمد باب که از شاگردان مکتب شیخیه با اندیشه‌های غلوآمیز بود، از نبود حکومتی مذهبی که توسط علمای آن مذهب اداره شود بهره جست و فرقة بابیت و بعدها بهائیت را بنا نهاد و برای خود کتابهایی تولید کرد که جایگزین قرآن کریم گردد و.. .
در تمام این موارد علمای اهل سنت ( شافعی و حنفی ) و شیعیان به تکفیر این جماعتها پرداخته و آنها را دروغگو و عوام فریب معرفی نموده و اعلام برائت نمودند . پس وجود غالیان و سوء استفاده کنندگان از عقاید و باورهای مردم ، آنهم به دلیل عدم وجود حکومتی که علما آن را داره کنند ، امری طبیعی و گریز ناپذیر می باشد .
جایگاه قرآن در میان شیعیان
از انحرافاتی که غلات شیعه پدید آورده و سبب حمله دیگر مذاهب اسلامی به آنها شدند، مشکل تحریف قرآن بود. در عین حال اکثریت مسلمانان اعم از اهل سنت و شیعه امامی، بجز پاره‌ای از غلات، به شدت با این اعتقاد نادرست برخورد کرده‌اند. با این حال، چنانکه از ایضاح ابن شاذان و انتصار خیاط معتزلی برمی‌آید، در قرن سوم هجری، اتّهام اعتقاد به تحریف قرآن به شیعه بر سر زبانها بوده است.
در برابر این اتّهام، ائمه شیعه همواره اصالت را به قرآن داده و هر روایت مخالف با آن را باطل اعلام داشته‌اند. در این مجال به عنوان مشتی از خروار ، به موضع گیری یکی از امامان شیعه ( امام هادی علیه السلام ) در این زمینه می پردازیم باشد که عاقلان را اشاره ای بس است :
امام هادی علیه السّلام ضمن رساله مفصلی که ابن شعبه حرّانی از آن حضرت نقل کرده، به شدت بر اصالت قرآن تکیه فرمود و آن را در مقام سنجش روایات و تشخیص صحیح از ناصحیح به عنوان معیاری دقیق اعلام نمود. افزون بر این، به طور رسمی قرآن را به عنوان تنها متنی که همه گروههای اسلامی بدان استناد می‌کنند، مطرح کرد.
امام هادی علیه السّلام در مرحله اول، اخبار را به دو دسته تقسیم می‌نماید: نخست روایاتی که حق است و باید مبنای عمل قرار گیرد و دسته دوم اخباری که باطل است و باید از عمل بدان اجتناب شود. سپس امام اجماع قاطبه امّت را بر این نکته متذکر شد که «قرآن حق است و هیچ فرقه‌ای در آن تردیدی ندارد» و آنگاه فرمود:
«در صورتی که قرآن بر صحّت روایتی صحّه گذاشت، اما گروهی از امّت آن را نپذیرفت، بایست بر صحّت آن اعتراف کرد؛ زیرا که در اصل، بر حقانیت قرآن اتفاق نظر دارند.»
امام در طول استدلال خود، دهها آیه از قرآن، که از جهتی بر جبر و از جهت دیگر به تفویض اشاره دارد، ارائه می‌دهد و در پایان از سخنان محکم و متین امیر مؤمنان علیه السّلام در این باره به عنوان شاهد استفاده می‌کند. «۱»
در نشستی دیگر درباره یک مسأله اختلافی، امام علیه السّلام با استناد به قرآن، همه را ملزم به قبول نظر خود ساخت. «۲» در روایتی نیز که عیاشی نقل کرده، آمده است: کان ابو جعفر و ابو عبد الله علیهما السّلام لا یصدّق علینا الا بما یوافق کتاب الله و سنّة نبیه. «۳»
پس ، به دلیل عدم وجود حکومتی که علماء آن را داره کنند ، وجود منحرفین عقیدتی و روان پریشان مذهبی در میان اهل سنت و تشیع چیزی نیست که بتوان آن را انکار نموده و یا کتمانش کرد ؛ اما مسئله ی مهمی که باید به شدت به انکار و رد آن پرداخت این است که اشخاص جاهل و یا مغرضین معلوم الحالی ، جهت ایجاد فتنه و اهداف پلیدشان ، بیایند و عقاید یکی از این منحرفین را بر کل پیروان اهل سنت و یا تشیع تعمیم دهند .
تنفر از یک فرقه ی مذهبی و عدم رعایت عدالت در مورد این فرقه و همچنین عدم درک وضع موجود این فرقه ممکن است مسلمین را در مسیر جنگ مذهبی و نقشه های دشمنانش قرار دهد . مسلمین به اندازه ی کافی نقاط و مصالح مشترک و همچنین مصیبتهای مشترکی دارند که در صورت پی بردن به آنها ، فرصتی برای سوء استفاده ی دشمنان باقی نمی ماند .
از آنجایی که حکومتهای سکولار، جهت تفرق بیشتر میان مسلمین ، زمینه را برای تولید چنین فرقه هایی فراهم می کنند و روز به روز بر تعداد این فرقه ها می افزایند ، یکی از بهترین راه حلها جهت هدایت مسلمین به شناخت مصالح خود و انهدام فرقه های غالی و جلوگیری از تولید این فرقه های منحرف ، وجود حکومتی دینی یا مذهبی است که توسط علمای دینی یا مذهبی اداره شود .
______________________________
(۱). تحف العقول، صص ۳۵۶- ۳۳۸؛ الاحتجاج، ج ۲، ص ۲۵۱؛ بحار الانوار، ج ۲، ص ۲۲۵
(۲). مناقب ابن شهر آشوب، ج ۲، ص ۴۴۳؛ مسند الامام الهادی علیه السّلام، صص ۲۹- ۲۸
(۳). تفسیر العیاشی، ج ۱، ص ۹؛ بحار الانوار، ج ۲، ص ۲۴۴
سلام شما باچه سند و مدرکی می گویید ایشان ادعای پیامبری کرده‌اند در حالی که اینطور نیست شما اصلا کتابش را هم نخوانده‌اند که این حرفها رو می زنید و ایشان اصلا چنین ادعای نکرده‌اند اگر آن را رد میکنید در پاسخ شما یک الهام یا یک درس مانند آن بیاورید در رد آن ه‍مچنان که خدا درباره قرآن نیز چنین فرموده‌اند
سند و مدرکی بالاتر از کتابش می خواهید؟
کتابش همین الان پیش من هست ، هر چه خواستی بگو تا بهت بگم .
الله تعالی در مورد قرآن تحدی کرده و فقط کافیه کمی در نظم ریاضی قرآن دقت کنید تا گوشه ای از علت این تحدای الله را متوجه شوید .
اما این کتاب چه داردغیر از مشتی دری وری ؟!!
با سند و مدرک آن را رد کنید
آیا شما عربی را خوب بلد هستید بطور کامل
شعیب گرامی من عربی رو به اندازه ای بلدم که اونو بفهمم . در ضمن هر جا لازم بوده خودش تو پاورقی ها توضیحات لازم رو داده .
این کتاب در سال ۱۴۱۲هجری برابر با ۱۹۹۲ نصرانی در الجامعة أربیل با قیمت ۲۵ دینار چاپ شده .
هر چه بخوایی در مورد این کتاب واست می گم . از هر صفحه و هر خطی که باشه .
آیا از بلاغت عربی سر در می آورید
آیا مقدمه کتاب بخش مطابقه را خوانده اید
یک الهام یا یک درس مانند آن از خودت بنویس فقط از نظر بلاغت من میگم مانند آن باشد اگر در ادعای خود بر منحرف بودن یقین داری
من بعدا اعجاز این کتاب بعد جواب دادن کم کم میگم
بله هم از بلاغت عربی سر در می اورم ، اما اینکه میگی یک کتاب مثل این بنویس انگار داری به شعور خودت توهین می کنی .
چون اینهم مثل شاهنامه و صدها کتاب دیگه از یه مغز تراوش کرده و مثل اینه بگی شاهنامه معجزه ایه از طرف الله . اگه بگی نه در جواب بگن بدو بیا یکی مثل این را بنویس . این عوام فریبی ها به درد خودت می خورد .
سلام آخه شما ادعا میکنید این کتاب چی دارد به جز یه مشت دری وری باسند و مدرک اثبات کنید من هم کتاب را دارم خیلی‌هاهم قرآن رو دارن تو خونه هاشون ولی اصلا آن را نمی‌فهمن داشتن کتاب علم بر دانستن آن نیست
ایشان هیچگاه ادعای نبوت یا پیامبری نکردند یا اینکه ادعای شریعت تازه کنند شما بدون تحقیق بدون سند بدون استناد به قرآن احادیث و کتب سایر ادیان آن را رد میکنید هر بار هم پرسیدم بدون سند یا حدیث آن را رد میکنید لطفا جواب
جناب شعیب . شما تنها کافی است که نگاه به کتاب جعلی آن تحت عنوان «کلمات الله» بیندازید تا متوجه شوید این انسان چگونه به سبک قرآن و به سبک آیات قرآن چنین کتابی را نوشته است .
بعد خودت هم چند دیدگاه قبل از کلمه ی اعجاز و معجزه صحبت کردی . و حتی اونو با قرآن مقایسه کردی .
همه ی ما می دانیم که اعجاز و معجزه تنها برای قران به کار میره و…
پس لطفا به خودت توهین نکن .
در کجا ایشان ادعای پیامبری کردند مارو هم راهنمای کنید ما که چیزی نشنیدم یا ندیدیم که چنین ادعای کنند
برادران گرامی در برابر شبهات این شخصی که خودش را شعیب معرفی کرده تنها خودتان به عنوان روی جلد این کتاب دقت کنید که نوشته :
کلمات الله آخر کتاب انزل من الله علی صاحب الزمان الامام المهدی الموعود المنتظر بعد القران القدیم تأویلا له و للکتب المقدسه، و منهجا لانقاذ العالم الذی ظهر الان للعیان فی کردستان العراق .
. این عنوان روی جلد این کتابه. شما تنها به عنوانهای زیر در همین یک سطر نگاه کنید:
۱- کلمات الله آخر کتاب انزل من الله
۲- بعد القران القدیم
خوبف حالا باز بگین که این موجود ادعای پیامبری نکرده . حتی اگه ادعای مهدی موعود هم کرده باشه . باز این هم دروغی و حقه ای بیش نبوده . چون مهدی موعود اگه ظهور هم کنه باز به این قرآن حکم می کنه نه به کتاب دیگه ای .
خودتونو فریب بدین و برین جای دیگه ای دکان باز باز کنین اینجا و در سرزمین کوردستان جای این حقه بازیها نیست .
دریغ از یک جواب
من فقط به کتاب استناد میکنم و این متن را از کتاب برایت می فرستم و ثابت کن در ادعایت راستگویی ترجمه کوردیشو برات میفرستم
التحدی
ده‌وه‌رن سوره‌تیک وینه‌ی ئه‌وه بینن وه یاخود ئه‌ی ئه‌وه که‌سانه‌ی گومانتان هه‌یه له کتیبی کلیمات الله که ته‌فسیری راسته‌قینه قورئانی مه‌جیده که بو به‌نده‌ی خومان مه‌هدی جینشینی پیغه‌مبه‌ر ئیلهام مان کردووه ده‌ئیوه وینه‌ی کلیمات الله و وینه‌ی یه‌ک ده‌رسیک له ده‌رسه‌کانی بینن {واعوا شهدائکم من دون الله ان کنتم صادقین} وه داوای هاوکارو یاری ده‌ره‌کانیشتان بکه‌ن بیجگه له خودا ئه‌گه‌ر راست‌گون له‌بریاره‌کانتاندا { وان لم تفعلو و لن تفعلوا} هه‌رچه‌ند به‌رانبه‌ر قورئان نه‌تان توانیوه قورئانیک به‌و شیوه بینن و ده جومله‌ش بینن قه‌تیش ناتوانن وینه‌ی قورئان وینه‌ی کلیمات الله‌ش ده‌رسیک بهینن {فاتقوا النار التی وقودها الناس والحجارة اعدت للکافرین}
تعریف الهام {الالهام الصحیح یعنی مجموعه من المعلومات تصل الی القلب باذن الله تعالی} ئیلهام راسته‌قینه به مانای کومه‌لیک له زانیاری و مه‌علومات‌دی ده‌گاته دل به ئیزنی خواب ته‌عالا{ من عالم ماوراء المادة} له جیهانی ئه‌وه دیوی مادده‌وه له جیهانی ئه‌وه دیوی سروشت واته له غه‌یبه‌وه {بواسطه الروح} به هوی رووحه‌وه {فیفهمها الدماغ الاعتیادی} میشکی ئاسای ده‌ماغی معمولی تیی ده‌گاته لیی حالی ده‌بیت{بطروق مختلفه} به‌چه‌ند ریگایه‌کی جیاجیا{کما تعالی(فالهمها فجورها و تقواها)} وه‌ک خواب گه‌وره ده‌فه‌رمووی (ئیلهامی کرپ بو ته‌فسیری ئینسان هه‌م ریگا فجور و گوناهکاری تیگه‌یاند وه‌هم ریگای چاکه‌کاری تیگه‌یاند له ریگای ئیلهامه‌وه)
{هذا النوع من الالهام عام یشمل المؤمنین و غیر المؤمنین} شمولی بروا داران و غه‌یری بروادارانیش ده‌گاته{کما جاء فی القرآن الکریم } هه‌روه‌ک له قورئانیک به‌ریز و مه‌زندا هاتووه {(ونفس و ما سواها فالهمها فجورها و تقواها قد افلح من زکاها و قدخاب من دساها)} سویند به ده‌رونیک که خواب گه‌وره ریکی خستووه و ته‌واوی کردووه و گونجاندویه‌تی بو ئه‌وه‌ی ئیلهامی پیبگا جا سروشتی کردووه و ئیلهامی کردووه و هه‌مریگای فجوع و خراپ‌کاری تیگه‌یاند بو ئه‌وه‌ی خوی لی بپاریزی وه هه‌م ریگای ته‌قوا و چاکه‌کاری فیر کردووه و تیگه‌یاندوه بو ئه‌وه‌ی بیگری به‌راستی سه‌رده‌که‌وی ئه‌وه که‌سه‌ش که‌وا ده‌رونیک پیس کات ئالوده‌ی تاوانی بکات په‌شی‌مان ده‌بیته‌وهو ره‌نجه‌رو ده‌بی
دوست عزیز جناب شیعیب:
همچنانکه خودت گفتی الهام دو نوعه هم صحیحش هست هم غلطش.
من با مطالعه ی آنچه که برادرمان کاک هیمن مریوانی فرستاده اند بر این باورم که این کتاب هیچ که کلمات الله نیست بلکه کلمات الشیطان است . الله تعالی می فرماید:
وَ إِنَّ الشَّیاطِینَ لَیُوحُونَ إِلى أَوْلِیائِهِمْ لِیُجادِلُوکُمْ «شیاطین مطالب وسوسه انگیزى بطور مخفیانه به دوستان خود القا مىکنند، تا با شما به مجادله برخیزند»
ولى به هوش باشید «اگر تسلیم وسوسه هاى آنها شوید، شما هم در صف مشرکان قرار خواهید گرفت» (وَ إِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّکُمْ لَمُشْرِکُونَ)
{اما الالهام الذی یخص خواصا من المؤمنین}ئه‌مان ده‌رباره‌ی ئیلهامی که تایبه‌ته به هه‌ندیک که‌سب تایبه‌ته‌وه له بروادارانیش {الذین یحدثون و یکلمون دون کونهم أنبیاء قال فیهم محمد رسول‌الله الخاتم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم): ئه‌وانه قسه‌یان دهکری و له له‌گه‌لیاندا ده‌دوین بی‌ئه‌وه‌ی که‌وا له خواوه به‌هوی ملائیکه‌وه بی ئه‌وه‌ی پیغه‌مبه‌ر بن پیغه‌مبه‌ر ئاخیرزه‌مان (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) ده‌رباره‌ی آن فه‌رمویه‌تی{لقد کان قبلکم من بنی اسرائیل رجالکم} به‌راستی له‌پیش ئیوه‌دا به‌نو‌ئیسرائیل‌یه‌کان که‌سانیک بون کومه‌له پیاویک بون{یکلمون من غیر ان یکونو أنبیاء}قسیه‌یا له‌گه‌لیاندا کراوه له غیبه‌وه به‌هوی ملائیکه‌وه له خواوه بی‌ئه‌ه‌ی که‌وا پیغه‌مبه‌ر بن، سه‌رچاوه‌که‌ی صحیح بخاری الجزء الخامس المجلد الثانی ص ۱۵{بناء علی ذالک}له‌سه‌ر ئه‌وه بنچینه‌یه{امة النبی محمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)تلقیق آن یکونو فیمت تماس مکلمون من غیر آن یکونو أنبیاءکبنی اسرائیل)}له‌سه‌ر ئه‌وه بنچینه‌یه ئومه‌تی پیغه‌مبه‌ر محمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)شایسته‌یه که تیایدابیت خه‌لکیک قسه‌ی بکریت له خواوه بی‌ئه‌ه‌ی پیغه‌مبه‌ریش بی وه‌کو به‌نوئیسرائیله‌کان، له‌سه‌ر ئه‌وه‌ی که‌وا ئومه‌تی پیغه‌مبه‌ر خواب گه‌وره ده‌رباره‌ی ده‌فه‌رمووی{ئیوه باشترین نه‌ته‌وه‌یه‌کی که بو خه‌لکیک ده‌رچون} بو رینومای خه‌لکیک که‌واته ده‌بیت ئه‌وانه زیاتریش تییان‌دابیت که قسه‌یان له‌گه‌لیاندا بکریت له خواوه
{ ومن البدیهی ان یکون المهدی من هولاء المحدثین(المکلمین) دون ان یکون نبیا} ئەوەش شتێکی سروشتیە کەوا مەهدی لەوقسه له‌گەڵ دەکرێت بی ئەوەی کەوا پێغەمبەرێک بێت {کما فی بعض الکتب المقدسة علی لسان عیسی(علیه سلام) } هەروەکو هەندێک لە کتابە پیرۆزەکاندا هاتوە لەسەر زمانی عیسای کوری مەریەم( علیەسلام) {نحن نأتیکم بالتنزیل} عیسا دەفەرمووێت بەپییێەی ئێمەی پێغەمبەران دیین تنزیل بو ئێوه دێنین وەحی وەکو نبووەت بەئێوه دەگەیەنین ئەیکومەلگای ئادمیزاد{واما التأویل فسیأتی به المهدی فی آخر الزمان} تفسیر ابن العربی المجلد الاول ص ۱۴.
بەڵام تەئویل کتابی مەعنای قورئان و کتیبی موقەدەس لە ئایندەدا یەعنی لە ئاخیرزەماندا وەکو نیشانەیەکی گەورە ئاخیرزەمان مەهدی لەگەڵ خویدا دەیهێنی و خوای گەورە ئیلهامدەکابۆی. {والمقصد بالتأویل هذا هو الالهام الذی نحن بصدده کمعجزه خاصه بید المهدی} و مەبەستلە تەئویل واتە لە تەفسیر و لیک دانەوە ئەو ئیلهامەیە کەوا ئێمە مەبەستمانە وەکو موعجیزەیەکی تایبەتی بەدەستی مهدی یەوە{لیسفر بها القرأن تفسیرا حقیقیا} تاوەکو بەهوی ئەو موعجیزه تەئویلییەوە قورئان بەشێوەیەکی راستەقینە لێک بداتەوەو تەفسیر بکات.
من ترجمه مطابقت کتاب میفرستم شاید در ترجمه آن کمی مشکل باشد یا بخوبی کلمات ادا نشده باشند انشاءالله که طوری باشد که فهم مطلب ادا شده باشد مطابقت با قرآن
(الم ، آن کتابی است که شکی در آن نیست و برای متقین هدایت است) سوره بقره
( الم، آن کتاب) وعده داده شده است، یعنی کتاب مورد اشاره عبارت است از کتاب جفر جامعی می باشد که همه چیز در آن موجود است، وعده داده شده به آنکه با مهدی در آخرزمان می باشد، و هیچ‌کس همچون خودش آن را صحیح نمی‌خواند مگر خودش…….. برای آنکه او توضیح دهنده‌ی آن کتاب وعده داده شده بر زبان پیامبران است و در کتاب‌هایشان آمده است که او خواهد آمد همانطور حضرت عیسی (علیه سلام) فرموده : {ما پیامبران برای شما تنزیل را می آوریم و اما تأویل را مهدی در آخرزمان می آورد}….تفسیر قرآن کریم از شیخ محی‌الدین‌ابن‌عربی متوفی ۶۳۸ هجری، جلد اول تحقیق و تقدیم از دکتر مصطفی غالب ص ۱۴.
( ذالک) اسم اشاره به دور است، نگفته است «هذا» چونکه به دور اشاره می کند به کتابی که برای من الهام می شود و تأویل و تفسیر قرآن مجید است همانطور که عیسی علیه‌سلام فرمود، و مقصود خود قرآن کریم نیست.
اعراف
هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَآءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَلْ لَنَا مِنْ شُفَعَآءَ فَيَشْفَعُوا لَنَآ أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُوٓا أَنْفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ ۵۳
آیا جز این انتظار دارند که تأویل آن (آیات و مآل اعمال آنها هنگام مرگ یا ظهور قیامت) به آنان برسد؟آن روز که تأویل آن فرا رسد کسانی که آن را پیش از این فراموش کرده بودند خواهند گفت: همانا رسولان پروردگارمان حق را برای ما آوردند (کاش مخالفت نمی‌کردیم) آیا کسی به شفاعت ما بر خواهد خاست یا بار دیگر به دنیا باز می‌گردیم تا غیر از این اعمال زشت به اعمال صالحی بپردازیم؟راستی که آن کافران خود را در زیان سخت افکنده‌اند و آنچه به دروغ می‌بافتند همه نابود شده و از دستشان رفته است.
ترجمه قسمتی از مقدمه کتاب درباره فرق بین اعجاز این کتاب و اعجاز کتابهای آسمانی:
نبوت شریعتی جدید و رسالتی مستقل است. اما این کتاب تجدید شریعت و امتداد شریعت و برای استوار نمودن شریعت و پاک نمودن آنچه از زنگار، با آن مخلوط و آمیخته شده است به حساب می‌آید همانطور در الهامات آمده است: (لیس بنبی یحکم الشریعة خلفا الرسول‌الله) (او پیامبر نیست، به شریعت حکم می‌کند و جانشینی برای رسول هدایت) یا آنچه در الهام دیگری آمده است(آنا فرقنا بین القران و غیر القران)( ما قرآن و غیر قرآن را جدا نموده‌ایم)(ولانبی‌الله نجیب‌الله)(پیامبر خدا نیست، بلکه برگزیده و منتخبی الهی است).
مسند أحمد
۲۳۳۰۲ حدثنا سلیمان، أخبرنا إسمائیل، حدثنی عمرو، عن عبدالله‌بن‌عبدالرحمن الأشهلی، عن حذیفة بن‌الیمان،أن النبی صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم قال : لاتفوم الساعة حتی تقتلوا إمامکم، و تجتلدوا بأسیافکم، و یرث دنیاکم شرارکم.
امام صادق (ع) در حدیثی میفرمایند موقعى که آمدن او نزدیک شد، در ماه جمادى الثانى و ده روز از ماه رجب چنان باران می بارد که مردم مثل آن را ندیده باشند، و با آن باران خداوند گوشت و بدن مردگان مؤمنین را در قبرهاشان میرویاند. گویا من آنها را میبینم که از سمت جهنیه» می‌آیند و خاک موهاى سر خود را میتکانند.
و در حدیثی دیگر از امام صادق (علیه‌سلام) نقل شده که وقتی قائم ما ظهور می‌کند مردم میگویند این چگونه است درحالی که استخوانهای او پوسیده است از فلان زمان.
برادر گرامی کیوان سلام شما اصلا جواب قانع کننده‌ای ندادید این حرفها رو من نگفتم این حرفها فقط قستهای از مقدمه کتاب هستند
من چیزی ننوشتم درباره صحیح و غلط بودن من نقل کردم و نوشتم{کما تعالی(فالهمها فجورها و تقواها)} یعنی به زبان ساده خداوند به انسان راه بدی را بهش نشان داد و او را از آن نهی کرد و راه خوبی را به او نیز نشان داد و او را امر به انجام آن کرده، نگفتم صحیح و غلط والهام با وسوسه فرق دارد
جناب شعیب لطفا شلوغش نکن و الکی این شاخ و اون شاخ نپر من واسه ی تموم حرفات جواب محکم دارم . اول پاسخ یک سوال رو بده بعد برو سراغ یکی دیگه . من این سوال رو مطرح کردم :
برادران گرامی در برابر شبهات این شخصی که خودش را شعیب معرفی کرده تنها خودتان به عنوان روی جلد این کتاب دقت کنید که نوشته :
کلمات الله آخر کتاب انزل من الله علی صاحب الزمان الامام المهدی الموعود المنتظر بعد القران القدیم تأویلا له و للکتب المقدسه، و منهجا لانقاذ العالم الذی ظهر الان للعیان فی کردستان العراق .
. این عنوان روی جلد این کتابه. شما تنها به عنوانهای زیر در همین یک سطر نگاه کنید:
۱- کلمات الله آخر کتاب انزل من الله
۲- بعد القران القدیم
خوب، حالا باز بگین که این موجود ادعای پیامبری نکرده . حتی اگه ادعای مهدی موعود هم کرده باشه . باز این هم دروغی و حقه ای بیش نبوده . چون مهدی موعود اگه ظهور هم کنه باز به این قرآن حکم می کنه نه به کتاب دیگه ای .
خودتونو فریب بدین و برین جای دیگه ای دکان باز باز کنین اینجا و در سرزمین کوردستان جای این حقه بازیها نیست .
از شورای مدیریت سایت هم می خوام تا جواب یه شبهه رو نداده اجازه ندین بره سراغ یه شبهه دیگه . جزاکم الله خیرا
سلام من دقیقا متوجه نشدم چه سوالی منظورتون عنوان روی جلد کتابه کجاش براتون سؤاله؟؟؟
شعیب، واسه ی چی خودتو به گیجی میزنی؟
واضح نوشته:
۱- کلمات الله آخر کتاب انزل من الله
۲- بعد القران القدیم
یعنی این کلمات الله آخرین کتابیه که از طرف الله نازل شده و قرآن قدیمیه . مثل تورات و انجیل که واسه ی مسلمین قدیمیه .
مشخصه که باید طبق اخرین کتاب نازل شده از طرف الله حکم کرد و به کتب قدیمی نمیشه حکم کرد .الکی واسه ی چی خودتو فریب میدی و میخوایی با شعور دیگران هم بازی کنی؟
راجب این سوالتون ۱- کلمات الله آخر کتاب انزل من الله
۲- بعد القران الکریم شما نوشتین قرآن القدیم شما شبه میندازین
من ترجمه فارسی کوردی آن را فرستادم شما هم مستند این حدیث و تفسیر علامه شیخ محی‌الدین‌ابن‌عربی را رد کنید می توانید با توجه به آدرس به کتابش مراجعه کنید و سایر مطالب راهم بخوانید
اولا در مورد محی‌الدین‌ابن‌عربی در نزد اهل سنت حرف و حدیث زیاده . مشخص هم هست تو یه شیعه هستی و به دیدگاه اهل سنت غافلی .
نکته ی مهم اینه که : اگه این کتاب آخرین کتاب نازل شده از طرف الله هست پس باید به اون حکم بشه . و می دونی این حرف نزد اهل سنت یعنی چه؟
این دقیق متن روی جلد کتابه
(ولو أنما فی الارض من شجرة اقلام و البحر یمده من بعده سبعة أبحر ما نفدت کلمات الله)
هذا برنامجنا و منهج الدول العالم
کلمات الله
آخر کتاب انزل الله علی صاحب الزمان الامام المهدی الموعود المنتظر بعد القران الکریم تأویلا له و الکتب المقدسه و منهجا لانقاذ العالم الذی ظهر الان للعیان فی کردستان العراق.
جزء الاول
۱۴۱۲ هجری ۱۹۹۲ میلادی.
آیا این را بعنوان یک جواب قبول ندارید این حرف من نیست من به قرآن و احادیث و حرف علمای دین استناد میکنم شماهم مستند باتوجه به قرآن و احادیث آن را رد کنید
(الم ، آن کتابی است که شکی در آن نیست و برای متقین هدایت است) سوره بقره
( الم، آن کتاب) وعده داده شده است، یعنی کتاب مورد اشاره عبارت است از کتاب جفر جامعی می باشد که همه چیز در آن موجود است، وعده داده شده به آنکه با مهدی در آخرزمان می باشد، و هیچ‌کس همچون خودش آن را صحیح نمی‌خواند مگر خودش…….. برای آنکه او توضیح دهنده‌ی آن کتاب وعده داده شده بر زبان پیامبران است و در کتاب‌هایشان آمده است که او خواهد آمد همانطور حضرت عیسی (علیه سلام) فرموده : {ما پیامبران برای شما تنزیل را می آوریم و اما تأویل را مهدی در آخرزمان می آورد}….تفسیر قرآن کریم از شیخ محی‌الدین‌ابن‌عربی متوفی ۶۳۸ هجری، جلد اول تحقیق و تقدیم از دکتر مصطفی غالب ص ۱۴.
( ذالک) اسم اشاره به دور است، نگفته است «هذا» چونکه به دور اشاره می کند به کتابی که برای من الهام می شود و تأویل و تفسیر قرآن مجید است همانطور که عیسی علیه‌سلام فرمود، و مقصود خود قرآن کریم نیست.
شعیب: تو نه اهل سنت هستی نه اهل تشیع . تو یکی از غلات روافض هستی با همین یه جمله ثابت کردی یه غالی رافضی هستی .
«کتاب مورد اشاره عبارت است از کتاب جفر جامعی می باشد که همه چیز در آن موجود است، وعده داده شده به آنکه با مهدی در آخرزمان می باشد، و هیچ‌کس همچون خودش آن را صحیح نمی‌خواند مگر خودش»
.
.
کتاب جفر و مفر و اینکه مهدی به چیزی غیر از قرآن حکم می کنه مال غلات و زنادقه و ضد اسلامهای باطنیه که خودشونو مسخره کردن .
برو جای دیگه کشکت رو بساب بچه .
السلام علی من تبع الهدی
شایسته است به این شخصی که خودش را شعیب معرفی کرده بگویم که هم او وهم اونائی که ذالک رو تو این آیه به معنی لفظ ساده ی اون به کار بردن و ادامه آیات رو حذف کردن و خرافات باطنی گری ارائه داده اند بگویم که هیچی از زبان عربی بلد نیستن و مشخص است از همین ایرانیهای جاهل به عربی هستن .
” ذلك ” به بمعنى : الخبر عن الغائب، والمعنى فيه الإشارة إلى الحاضر المشاهَد.أنه بمعنى ” هذا “، لقرب الخبر عنه من انقضائه,
علاوه بر این نگاه کن ببین بزرگان اسلام چه جوری اینو شرح دادن :
حدثني هارون بن إدريس الأصم الكوفيّ, قال: حدثنا عبد الرحمن بن محمد المحاربي, عن ابن جُريج, عن مجاهد: ” ذلك الكتاب ” قال: هو هذا الكتاب.
حدثني يعقوب بن إبراهيم, قال: حدثنا ابن عُلَية, قال: أخبرنا خالد الحذّاء, عن عكرمة, قال: ” ذلك الكتاب “: هذا الكتاب.
حدثنا أحمد بن إسحاق الأهوازي, قال: حدثنا أبو أحمد الزبيري قال: حدثنا الحَكَم بن ظُهَير, عن السُّدِّي، في قوله ” ذلك الكتاب ” قال: هذا الكتاب
حدثنا القاسم بن الحسن, قال: حدثنا الحسين بن داود. قال: حدثني حجاج، عن ابن جُريج، قوله: ” ذلك الكتاب “: هذا الكتاب. قال: قال ابن عباس: ” ذلك الكتاب ” : هذا الكتاب
شما بجای اینکه مستند حرف بزنید نظر خودتون میگی شما ادعای دروغ بودن ادعای این شخص را کردید پس لطفا همانطور که من به قرآن و حدیث استناد کردم شماهم با استناد به قرآن و حدیث جواب بدید بجای تفره رفتن از جواب لطفا برچسب شیعه بودن نزنید لطفا مستند حرف بزنید و از هر علمای برجسته دیگری هم نظر می آورم شما هم بیاورد اگر راست میگویید
جناب معتصم سنه‌‌ی این حرف من نیست این تفسیر قرآن کریمه که توسط شیخ محی‌الدین‌ابن‌عربی تفسیر شده که یکی از بزرگترین علمای اهل سنته من با آدرس گفتم محی‌الدین‌ابن‌عربی متوفی ۶۳۸ هجری، جلد اول تحقیق و تقدیم از دکتر مصطفی غالب ص ۱۴. برید نگاه کنید ایشان با حدیث ودلیل اثبات می کنند.
بنظر خودت این شد جواب شعیب: تو نه اهل سنت هستی نه اهل تشیع . تو یکی از غلات روافض هستی با همین یه جمله ثابت کردی یه غالی رافضی هستی .
در جواب شما جناب سید کاظم که این حرف را زدید.
که هم او وهم اونائی که ذالک رو تو این آیه به معنی لفظ ساده ی اون به کار بردن و ادامه آیات رو حذف کردن و خرافات باطنی گری ارائه داده اند بگویم که هیچی از زبان عربی بلد نیستن و مشخص است از همین ایرانیهای جاهل به عربی هستن .
این حرف من یا یک ایرانی نیست این هم آدرس کتاب.
تفسیر قرآن کریم از شیخ محی‌الدین‌ابن‌عربی متوفی ۶۳۸ هجری، جلد اول تحقیق و تقدیم از دکتر مصطفی غالب ص ۱۴.
اصلا با این آدم حرف نزنید
اینها فقط میخواهن ذهن شما را خراب کنند.
بذارید این شعیب در جهل خودش بمیره
سلام دوستان ظهور نزدیک است خودتان را آماده کنید ایمان بیاورید به آخرین حجت خدا بر روی زمین . دل های خود را پاک با قلبی پر از محبت امام زمان مهیای ظهور کنیم تا نباشد روزی که حسرت زده دست به زانو گریه کنان ماتم زده شرمسار رو سیاه در آتش جهل خود بسوزیم
سلام علیک آقا عبدالله آخرین حجت خدا قرآن خداست پس بیایید بهش ایمان بیاریم و موحد باشیم
شخصی که به اسم عبدالله پیام نوشتی، از روی چی میگی که مهدی حجت الله بر روی زمین است از قرآن و سنت پیامبر برایمان ثابت کن .
اصلا طبق چه میگویی مهدی مورد نظرتان وجود دارد، فقط یک حدیث صحیح در مورد مهدی مورد نظرتان برایمان بیاور، والله تمامی احادیث در این باره سندش مشکل دارد .
در قرآن از سگ اصحاب کهف و قاعدگی زنان به طور واضح سخن گفته شده اما در مورد حجتی ساختگی ای که از آن حرف میزنی حتی یک حرف هم گفته نشده .
به خودت بیا و دلیل سخن را بپذیر و هر چه آخوند هایتان برایتان میگویند باور نکنید دلیل صحیح بخواهید.
سلام در جواب شما امید من در بالا دلیل زیاد آوردم اگر بیشتر از این میخوای دوباره برات بیارم و استناد به قرآن و حدیث کردم اینکه قبول ندارید مشکل از خودتان است نه احادیث و قرآن.
در جواب شما جناب کیوان و هیمن مریوانی شما دارید نوشته روی جلد کتاب تحریف میکنید اصلا چنین چیزی ننوشته شده نوشته شده بعد القران الکریم نه قرآن القدیم این دقیق متن روی جلد کتابه..
(ولو أنما فی الارض من شجرة اقلام و البحر یمده من بعده سبعة أبحر ما نفدت کلمات الله)
هذا برنامجنا و منهج الدول العالم
کلمات الله
آخر کتاب انزل الله علی صاحب الزمان الامام المهدی الموعود المنتظر بعد القران الکریم تأویلا له و الکتب المقدسه و منهجا لانقاذ العالم الذی ظهر الان للعیان فی کردستان العراق.
جزء الاول
۱۴۱۲ هجری ۱۹۹۲ میلادی.
اما در جواب شما جناب سید کاظم
(ذالک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین) اشاره به دور است .چرا که اگر منظور اشاره به قرآن بود مانند بسیاری از آیات دیگر که از «هذا» استفاده شده استفاده می‌شد. مانند آیات ذیل.
(لو انزلنا هذا القران علی جبل)حشر۲۱
(بما اوحینا الیک هذا القران و ان کنت من قبله)یوسف۳
(آن هذا القران یهدی للتی هی اقوم و یبشر المؤمنین) اسراء۹
(ولقد صرفنا فی هذا القران لیذکروا)اسرا۴۱
(آن یاتوا بمثل هذا القران لایأتون)اسرا۸۸
(لقد صرفنا الناس فی هذا القران من کل مثل)اسرا۸۹
(و هذا کتاب انزلنه مبارک)الانعام ۹۲
(و هذا کتاب مصدق لسانا عربیا)الاحقاف۱۲
( و قال الذین کفروا لن نؤمن بهذا القران) سبا۳۱
(آن هذا القران یقص علی بنی اسرائیل)النمل ۷۶
(وماکان هذا القران یفتری من دون الله)یونس۳۷
در تمام قرآن هرجاربه خود قرآن اشاره شده با ضمیر اشاره نزدیک بیان شده . اما متأسفانه بسیاری از علما که عقیده به کتاب مهدی ندارند اصرار دارند که ذالک الکتاب رتبه «این کتاب» معنی کنند.در حالی که هر کس کمترین اطلاعاتی از لغات عربی داشته باشد می داند ذالک الکتاب به معنی «آن کتاب» اینکه در ادامه آیه ۲ سوره بقره به توصیف آن پرداخته شده.(هدی للمتقین) یعنی هدایتگر است برای متقین . یعنی برای خواصی از مسلمانان که صفت تقوا دارند هدایتگر است و این در حالی است که قرآن هدایتگر است برای کل مردم همچنانکه خداوند می فرماید: (شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن هدی الناس و بینت من الهدی) بقره۱۸۵
قرآن پس از تأکید بر هدایتگری آن کتاب برای متقین اوصاف آنها را اینگونه توصیف می‌کند:
(الذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلوة و مما رزقنهم ینفقون) بقره۳
لذا نه ضمیر اشاره و نه اوصاف آن دلالت بر قرآن ندارد بلکه اشاره به کتاب دیگری است که برای تأویل قرآن و سایر کتب آسمانی خواهد آمد همچنانکه در آیه دیگری به توصیف آن می پردازد.
(ثم ءاتینا موسی الکتاب تماما علی الذی احسن و تفصیلا لکل شیء و هدی و رحمتة لعلهم بلقاء ربهم یؤمنون)النعام۱۵۴
اگرچه ظاهر آیه دلالت بر کتاب موسی دارد. اما اوصافی را که خداوند برای آن نام می برد منطبق بر تورات نیست. در ابتدای کلمه «ثم» آمده. و از نظر زمان، به بعد از نزول قرآن اشاره دارد. و این مساله باعث تحیر مفسرین شده و چگونه می‌شود تورات که از نظر زمان مقدم بر قرآن است بر قرآن عطف شود که متأخر است. در ادامه آیه آمده ( علی الذی احسن) یعنی بر هرکه نیکوکار بود) این بدان معنی است که این کتاب را خداوند اختصاص داده به نیکوکاران حال آینکه هم تورات و هم قرآن و هم سایر کتابهای آسمانی که حامل شریعت جدیدی هستند برای تمام انس و جن آمده در حالی که این کتاب هدیه خداوند است برای نیکوکاران.
(تفصیلا لکل شیء)یعنی(تفصیل و بیان حکم هر چیزی است) شکی نیست که تورات دارای چنین صفتی نیست چرا که اگر تفصیل و بیان کننده هر حکمی بود که دیگر نیاز با انجیل و قرآن نبود.
آیات زیادی در قرآن هست که اشاره به کتاب الهامی مهدی دارد که بعدا در نظری دیگر میفرستم..
(يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوٓا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِيٓ أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَمَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَآئِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا) نساء۱۳۶
(ای کسانی که ایمان آورده‌اید به خدا و رسول او و کتابی که بر رسول خود فرستاد وکتای که پیش از این فرستاده شد. و هر که بخدا و فرشتگان و کتابهای آسمانی و رسولان و روز قیامت کافر شود سخت بگمراهی فرومانده.)
برخی از علما مانند شیخ محی‌الدین‌ابن‌عربی معتقد است که منظور از رسول در این آیه مهدی است و منظور از أمنو دوم تأکید به تبعیت از ایشان می باشد. چرا که در غیر اینصورت اگر منظور از رسول پیامبر بود این تبعیت در أمنو اول وجود دارد. زیرا تاکسی به پیامبر ایمان نداشته باشد خداوند ایشان را با (يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوٓا) خطاب قرار نمیداد . ویا برخی ممکن است معتقد باشند که منظور کسانی است که ایمان زبانی دارند در حالی که خداوند می‌فرماید:
(قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَٰكِنْ قُولُوٓا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ) حجرات۱۴
(اعراب«بنی‌اسد» که برتو منت گذارده و گفتند ما ایمان آوردیم به آنها بگو شما آسمان نیاورده‌اند لیکن بگوئید ما اسلام آورده‌ایم و اگر خدا و رسول وی را اطاعت کنید و از اعمال شما هیچ نخواهد کاست و از گناه شما میگذرد که خدا بسیار آمرزنده و مهربان است) پس خداوند شرط ایمان را باور قلبی می داند نه زبانی. لذا اعتقاد به مهدی از مراتب ایمان است همچنانکه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در حدیثی می‌فرماید: من انکر خروج المهدی فقد کفر بما انزل علی محمد…«رواه الجوینی فی الفرائد المسطمین»
(يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ)یس۳۰
( هیچ رسولی برای هدایت آنها نیامد جز آنکه او را به تمسخر و استهزاء گرفتند.).
اگر نظرات آزاد هستند خوب چرا نظرات من را که چندبار به ارسال کردم را نمی‌گزارید هنوز نظراتم بررسی نشده است از اسفند یا جوابی ندارید.
متاسفانه برادران اهل سنت برای رد مسئله امام مهدی هیچ چیز ندارن و فقط در باتلاق تعصب و دشمنی با مسئله امامت دست و پا میزنن