دوستي كردن با كافرين و پشتيباني كردنی که مسلمان را از دایره ی اسلام خارج کرده و مرتد می کند

دوستي كردن با كافرين و پشتيباني كردنی که مسلمان را از دایره ی اسلام خارج کرده و  مرتد می کند

 

نوشته ي : شيخ علي نجدی  (خداوند از زندانهای آل سعود آزادش گرداند)

مترجم :  ابوبصير بيساراني

دوستي كردن و پشتيباني كردن بي ايمانان

پشتيباني كردن كافران :  اين يكي كفر اكبر است  و روشنگري و تفصيلي  در آن نيست . و پشتيباني كردن كافران هم  چهار نوع است :

۱ –  دوست داشتن كافران به خاطر عقيده و دينشان  :

مثل كسي كه دموكراسي خواهان را به خاطر دموكراسي دوست داشته باشد و يا اينكه نماينده گان پارلمانهاي آنها و سكولاريستهاي ملي گرا و به اصطلاح نوگرا و امثال اينها را به خاطر عقايدشان دوست داشته باشد …. چنين شخصي به خاطر اینکه از درون از  كفر پشتيباني كرده   كافر است . خداوند بزرگ مي فرمايند :   {يا أيها الذين آمنوا لا تتخذوا اليهود والنصارى أولياء بعضهم أولياء بعض ومن يتولهم منكم فإنه منهم} يعني ( )، چونكه‌ یكي از معاني “ولی” دوستتدار یا هوادار مي باشد ‌( ، ابن الأثیر در النهایة[۵/۲۲۸]. چنین فرموده است)

۲ – پشتيباني كردن و ياري دادن  كافرين به خاطر اينكه آنهابر مسلمين  پيروز شوند :

هر كسي كه به كافرين برعليه مسلمين ياري برساند چنين شخصي  يك كافر مرتد است ، مثل كسي كه به (سكولاريستها و) يهود و نصاري  برعليه مسلمين ياري مي رساند . خداوند بزرگ مي فرمايند  : {يا أيها الذين آمنوا لا تتخذوا اليهود والنصارى أولياء بعضهم أولياء بعض ومن يتولهم منكم فإنه منهم}،هركسي كه تمايل دارد در اين موضوع مطالب بيشتري را مطالعه كند بهتر است كه به كتاب  شيخ ناصر الفهد به‌ نام “التبیان فی كفر من أعان الأمریكان”  مراجعه نمايد، چونكه‌ اين كتاب در اين موضوع بهترين نوشته است و بايد مواظب باشيد كه اهل ارجاء در اين موضوع سرگردانت نكنند .

۳ –  ۲ – پشتيباني كردن و ياري دادن  كافرين با بستن پيمان و عهد بر عليه مسلمين :

هركسي با كافرين ( مثل سکولاریستها و یهود و نصارا و.. ) جهت پيروز گردانيد آنها بر مسلمين هم پيمان شود ، هرچند با اين پيمان عملا براي آنها كاري هم انجام نداده و آنها را هم پيروز نگرداند ،اما چون براي ياري دادن و پيروز گرداندن آنها قول داده است و بر اين مبنا با آنها پيمان بسته است  . چنين شخصي كافر مي گردد .    خداوند بزرگ مي فرمايند: {ألم تر إلى الذين نافقوا يقولون لإخوانهم الذين كفروا من أهل الكتاب لئن أخرجتم لنخرجن معكم ولا نطيع فيكم أحدا أبدا وإن قوتلتم لننصرنكم} يعني (  )، اين آیه در مورد هم پيماني بود که در ميان منافقان مسلمان نما  با عده اي از يهوديان شهر مدينه بسته شد .

القاسم بن سلام در‌ الغريب [۳/۱۴۲] مي گويد: (إنه یقال للحلیف “الولي”)  يعني به هم پيمان  گفته مي شود پشتيبان .همچنين ابن اثير در “النهایة” [۵/۲۲۸]  همان  مطلب را مي گويد . نمونه ي آن هم تمام آن عهد و پيمانهايي است كه عليه مجاهدين بسته مي شود و به دروغ اين پيمانها  را مبارزه با تروريسم مي نامند .

۴- با راضي شدن  ، از كفر پشتيباني كردن

همچون آن كسي كه به دموكراسي حكم كند و مثل  كافران براي  خودش   پارلمان و  قوه  مقننه و انجمن  و دسته هايي جهت تطبيق سكولاريسم و احكام كفري براي خودش قرار دهد ، كسي كه چنين كاري را انجام دهد در واقع از كفار پشتيباني نموده است . در اين مورد هم  ، علماي نجد به زيباترين شيوه روشنگريهايي را رائه داده و حتي راجع به تمام كساني كه نسبت به كفر كافران راضي مي شوند كتابهايي نيز نوشته اند .

شیخ سلیمان بن عبد الله بن محمد كتاب  “الدلائل” را نوشته كه به‌ “حكم موالاة أهل الإشراك” نامگذاري شده است، و شيخ حمد بن عتیق كتاب “النجاة والفكاك من موالاة المرتدین وأهل الإشراك” را نوشته است.

بر خلاف آراء اهل ارجاء ، هركسي كه تنها يكي از چهار نوع پشتيباني بالا را انجام دهد ، بدون در نظر گرفتن عقيده و دينش  ، كافر مي گردد .  ‌

اما در مورد دوستي كردن ها :

آنهم به دو بخش تقسيم مي شود :

۱ – بخشي از آن باز جزو همان پشتيباني به حساب مي آيد :  آنهم  همان بخشهايي است كه قبلا به آن اشاره كرديم و در بسياري مواردهم  به دوستي بزرگ يا دوستي عمومي نام گذاري مي شود . تمام اينها جملاتي همتاي با پشتيباني كردن مي باشند .

۲- دوستي كردن كوچك يا مقيد :

اينهم شامل هرچيزي مي شود كه در آن  محبت و دوستي كفار  وجود داشته باشد . مثل احترام نهادن به آنها در جلو انداختنشان در مجالس يا به عنوان كارگر پذيرفتن آنها   يا امثال اين كارها . اينها گناه هستند و از گناهان بزرگ هم به شمار مي روند خداوند بزرگ مي فرمايند : {يا أيها الذين آمنوا لا تتخذوا عدوي وعدوكم أولياء تلقون إليهم بالمودة} ‌(   )، خداوند اظهار محبت  را  به دوستي كردن نامگذاري نموده است  و  كساني كه مرتكب چنين جرمي شوند را كافر نداسته است بلكه آنها را به اسم ايماندار صدا زده است .

اين آيه را عمر ابن خطاب رضي الله عنه  در سرزنش كرد ن ابو موسي اشعري رضي الله عنه  به خاطر استخدام يك نويسنده ي مسيحي كه استخدامش كرده بود  ، تفسير نموده است  . هركسي هم دوست دارد مطالب بيشتري در اين زمينه بخواند به كتاب “أوثق عری الإیمان” شيخ سلیمان بن محمد  در ‌ “مجموعة التوحید”، و نامه‌ “موالاة”عبد اللطیف بن عبد الرحمن  در ‌ “مجموع الرسائل والمسائل”. مراجعه نمايد

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *