یوسف القرضاوی رئیس علمای اخوانی در برابر جنایتهای آمریکا و متحدینش شیطانی لال یا ناطق؟
به قلم : ابوصلاح الدین الکردی
تصور کنید که رئیس جمهور امریکا دستور جنگ بر علیه مسلمین می دهد ، بعد مفتی هایی چون مفتی آل سعود به همین دستور لباس شرعی پوشانده و آن را قالب فتوا در می آورد ، به دنبال آن چند حاکم مزدور هم تحت پرچم و رهبریت رئیس جمهور امریکا اعلان جنگ می کنند، رئیس ارتش این حکام دست نشانده به زیر دستنان و در نهایت سربازان این دستور را از ارشد خود گرفته و اجرا می کنند .
به نظر شما اگر در میدان جنگ تنها رئیس جمهور امریکا و چند مفتی خائن درباری و چند فرمانده ی جنگی حضور داشتند آیا مسلمین به این شیوه ی وحشتناک در عراق و سوریه و یمن و افغانستان و وزیرستان و سومال وغیره قتل عام می شدند؟ و یا به زبان ساده تر اگر در میدان جنگ تنها یزید و ابن زیاد و ابن سعد و شمر بودند، آیا امام حسین به آن شکل دردناک به شهادت میرسید؟ اگر سپاه دشمن بیست یا پنجاه نفر بودند، آیا میتوانستند چنین جنایتی را مرتکب شوند؟ یقیناً نه. پس چگونه توانستند چنین جنایتی انجام دهند؟ به فرمانِ فرماندهنده و اجرایِ اجراکننده و تأییدِ تأییدکننده و سکوتِ سکوت کننده. یعنی میتوانیم بگوییم پیشوایان فکری آن امت همگی با قول و فعل و سکوت و خوشنودی و فرمانبری خود بر کشتن امام حسین علیه السلام و قتل عام مسلمین در عصر حاضر تحت پرچم آمریکا اجماع کردند. همگی در پدید آمدن واقعه کربلا و عراق و سوریه و افغانستان و یمن اتفاق نظر داشتند، جز اندکی از آنان.
این حقیقت چه زمانی برای مردم آشکار شده است؟ پس از رخ دادن آن وقایع بنابراین خون کسانی چون سیدنا حسین رضی اله عنه در واقع بلندگویی است که در برابر مردم قرار داده شده و آنان را به مسئولیت و نتیجه کارهایشان آگاه می کند، که امروز شما سکوت می کنید یا درهمی میگیرید، یا در خانه می نشینید یا فرزند خود را از ترس کشته شدن از خیابان به خانه بازمیگردانید، ولی پیامد این کارها چیست؟
پیامد این کارها در نهایت کشته شدن امام حسین رضی الله عنه و هزاران مسلمان موحد و قرار گرفتن حکومت در مسیر انحراف و رواج تدریجی انواع فسادها و بی بندوباریها و فقر و ناامنی به دلیل فساد در دستگاه حاکمه و تسلط کفار بر هستی مسلمین و تکرار سناریوهای اندلس است.
بر همین اساس علماء فرموده اند : “الساكت عن الحق شيطان أخرس، والناطق بالباطل شيطان ناطق” . ” کسی که از حق چشم پوشی کند و در برابر آن ساکت بماند، شیطانی لال است. و کسی که زبانش را در جهت باطل بچرخاند شیطان ناطق است . در این صورت کسی که در برابر ستمگر ساکت می ماند و به او اجازه جولان می دهد، در حقیقت به نوعی ظلم را تأیید و با آن سازش می کند و مظلوم را خوار می سازد شیطانی لال است.
ابن القيم رحمه الله در این زمینه می گوید: وأي دين وأي خير فيمن يرى محارم الله تنتهك وحدوده تضاع ودينه يترك! وسنة رسول الله صلى الله عليه وسلم يرغب عنها! وهو بارد القلب ساكت اللسان، شيطان أخرس، كما أن من تكلم بالباطل شيطان ناطق.
در مسافت کمتر از ۳۵ کیلومتری مکانی که قرضاوی در آن ساکن است پایگاه نظامی آمریکا موسوم به «العدید» قرار گرفته است که روزانه هواپیماهای آمریکا و دول عربی متحد با آمریکا از آن به پرواز درآمده و بر اثر بمبارانهای آنها صدها مسجد و هزاران زن و بچه و پیر و جوان مسلمان قتل عام گشته و با نابودی منازلشان آواره و در معرض انواع فسادهای اخلاقی و …. قرار می گیرند.
حالا سکوت کسانی چون یوسف القرضاوی در برابر جنایتهای آل سعود و قطر و امارات و کویت و اردن و ترکیه و سایر متحدین آمریکا در حق مسلمینی که روزانه توسط این جنایتکاران در عراق و شام و یمن و غیره کشته می شوند ؛ و در برابر چنانچه مسلمین صدمه ای به کفار برسانند واکنش فوری و داد و فریاد انها گوش عالمیان کرده و تمام رسانه ها در اختیار این محکوم کردنهای آنها و تبلیغ بر علیه مسلمین قرار می گیرند؛ در این صورت چنین موجوداتی شیطان لال هستند یا شیطان ناطق؟ یا معجونی هستند از هر دو ؟