نقدی بر برادر جوانمان ابوعبدالله سلفی تربتی در غلو و افراط در تکفیر او

نقدی بر برادر جوانمان ابوعبدالله سلفی تربتی در  غلو و افراط در تکفیر او

به قلم: عبدالصمد خراسانی

اخیرا مشاهده شده است که مسلمانی به نام ابوعبدالله سلفی تربتی که خود را از مناصرین دوله می داند اقدام به تکفیر عده ای از مسلمین به اتهام تکفیر ننمودن ابن عثیمین نموده است . چنین بیان شده است که به باور این  شخص هر کسی که ابن عثیمین و امثال او چون بن باز را تکفیر نکند خود شخص کافر و مرتد می گردد و در این راستا سعی دارد منهج افراط در تکفیر خود را به شیخ علی الخضیر فک الله اسره نسبت دهد.

در این زمینه شایسته است به عنوان مشتی از خروار نکاتی را خدمت این شخص و سایر دوستان تذکر دهم:

أسامة بن لادن رحمه الله در یکی از پیامهای خود  به اهل عراق در ماه  ذي الحجة ۱۴۲۳ حکومت فاسد آل سعود را مرتد و چنین توصیف می کند:” كما نؤكد على الصادقين من المسلمين أنه يجب عليهم أن يتحركوا ويحرضوا ويجيشوا الأمة في مثل هذه الأحداث العظام والأجواء الساخنة لتتحرر من عبودية هذه الأنظمة الحاكمة الظالمة المرتدة المستعبدة من أمريكا وليقيموا حكم الله في الأرض، ومن أكثر المناطق تأهلاً للتحرير، الأردن والمغرب ونيجيريا وباكستان وبلاد الحرمين واليمن. در این پیام به صراحت حکومت فاسد آل سعود را مرتد می داند .

و در نوار “استعدوا للجهاد” نیز حکومتهای فاسد منطقه را مشرک خطاب کرده و آزاد سازی جزیره العرب از مشرکین را فرض عین می داند و می گوید: ولا شك أن تحرير جزيرة العرب من المشركين هو كذلك فرض عين.”

در برابر این پیام اسامه بن لادن رحمه الله علمای درباری آل سعود چنین واکنشی نشان دادند:

  • عبد العزيز بن باز هر گونه مخالفتی با این نظام  چه با قول یا عمل باشد را ممنوع و حرام دانسته و مخالفین این نظام را خوارج می نامد و می گوید:  وهذه الدولة بحمد الله لم يصدر منها ما يوجب الخروج عليها، وإنما الذي يستبيحون الخروج على الدولة بالمعاصي هم الخوارج ، الذين يكفرون المسلمين بالذنوب، ويقاتلون أهل الإسلام، ويتركون أهل الأوثان، وقد قال فيهم النبي صلى الله عليه وسلم إنهم: (( يمرقون من الدين كما يمرق السهم من الرمية )) وقال: (( أينما لقيتموهم فاقتلوهم فإن في قتلهم أجراً لمن قتلهم عند الله يوم القيامة )) متفق عليه. والأحاديث في شأنهم كثيرة معلومة ))[۱]
  • عبد العزيز بن باز با اسلامی دانستن حکومت طاغوتی آل سعود می افزاید: ولا ريب أن بلادنا من أحسن البلاد الإسلامية وأقومها بشعائر الله على ما فيها من نقص وضعف .[۲] هذه الدولة السعودية دولةٌ إسلاميةٌ والحمدُ لله, تأمر بالمعروف وتنهى عن المنكر, وتأمرُ بتحكيم الشرع وتُحكمه بين المسلمين. وقال العداءُ لهذه الدولةِ عداءٌ للحقِّ, عداءٌ للتوحيد, وأيُّ دولةٍ تقومُ بالتوحيد الآن).
  • ابن عثيمين نیز حکومت مرتد آل سعود را اسلامی می داند و می گوید:البلادُ كما تعلمون بلادٌ تحكمُ بالشريعة الإسلاميةِ ولله الحمد والمنة.
  • الألباني به عنوان یکی از سلفیون کتابخانه ای نیز با تمجید از دولت طاغوتی آل سعود آنرا دولت توحید معرفی می کند و می گوید:أسألُ اللهَ أن يُديمَ النعمة على أرض الجزيرة وعلى سائر بلاد المسلمين, وأن يحفظَ دولةَ التوحيدِ برعايةِ خادمِ الحرمين الشريفين.

أسامة بن لادن رحمه الله بعد از دو انفجار الرياض در مصاحبه ای با شبکه الجزیره به تأئید و مدح  انجام دهندگان این عملیات پرداخته و آنرا از ثمرات تشویقات خود بر می شمارد و می گوید: أنني كنت أحد الذين وقّعوا على الفتوى لتحريض الأمة للجهاد، وحرضنا منذ بضع سنين، وقد استجاب كثير من الناس ـ بفضل الله ـ كان منهم الأخوة الذين نحسبهم شهداء، الأخ عبد العزيز المعثم الذي قتل في الرياض، ولا حول ولا قوة إلا بالله، والأخ مصلح الشمراني ، والأخ رياض الهاجري، نرجو الله –سبحانه وتعالى- أن يتقلب.. يتقبلهم جميعاً، والأخ خالد السعيد، فهؤلاء اعترفوا أثناء التحقيق أنهم تأثروا ببعض الإصدارات والبيانات التي ذكرناها للناس…ألخ.

همچنین می افزاید: شرف عظيم فاتنا أن لم نكن قد ساهمنا في قتل الأمريكان في الرياض. فأنا أنظر بإجلال كبير واحترام إلى هؤلاء الرجال العظام على أنهم رفعوا الهوان عن جبين أمتنا سواء الذين فجروا في الرياض أو تفجيرات الخبر أو تفجيرات شرق إفريقيا وماشابه ذلك

در برابر این عملیات ضد آمریکائی مجاهدین در ریاض پایتخت حکومت طاغوتی آل سعود بار دیگر شیوخ درباری آل سعود به میدان آمده و با الفاظی رکیک  اقدام به محکوم نمودن آن نمودند.

  • عبد العزيز بن باز ضمن محکوم کردن این عملیات انجام دهندگان را کسانی دانمست که به الله و رسولش و روز قیامت ایمان ندارند و به صراحت آنها را تکفیر کرد وی گفت :لا شك أن هذا الحادث إنما يقوم به من لا يؤمن بالله واليوم الآخر ، لا تجد من يؤمن بالله واليوم الآخر إيمانا صحيحا يعمل هذا العمل الإجرامي الخبيث الذي حصل به الضرر العظيم والفساد الكبير، إنما يفعل هذا الحادث وأشباهه نفوس خبيثة مملوءة من الحقد والحسد والشر والفساد وعدم الإيمان بالله ورسوله نسأل الله العافية والسلامة .[۳]
  • ابن عثيمين نیز ضمن محکوم نمودن آن مجریان آن را خوارج و بری از اسلام معرفی نموده و گفت :

لا شك أن هذا العمل لا يرضاه أحد، كل عاقل، فضلا عن المؤمن، لأنه خلاف الكتاب والسنة، ولأن فيه إساءة للإسلام في الداخل والخارج.. ولهذا تعتبر هذه جريمة من أبشعالجرائم، ولكن بحول الله إنه لا يفلح الظالمون، سوف يعثر عليهم إن شاء الله،ويأخذون جزاءهم، ولكن الواجب على طلاب العلم أن يبينوا أن هذا المنهج منهج خبيث،منهج الخوارج الذي استباحوا دماء المسلمين وكفوا عن دماء المشركين . وأهل الإسلام يكاد الإنسان يغطي وجهه لئلا ينسب إلى هذه الطائفة المرجفة المروعة والإسلام بريء منها، الإسلام بريء منها. حتى بعد أن فرض الجهاد ما كان الصحابة يذهبون إلى مجتمع الكفار يقتلونهم أبداً إلا بجهاد له راية من ولي قادر على الجهاد . أما هذا الإرهاب فهو والله نقص على المسلمين، أقسم بالله .

  • الفوزان نیز مجاهدین انجام دهنده را خوارج و بلکه بدتر از خوارج دانسته و کار انها شبیه قرامطه دانست : هذه الزمرة التي خرجت على المسلمين؛ هذه نتيجة الانفصال عن العلماء، وانفصلوا عن ولاة أمور المسلمين وألقى الكفار والمنافقون في رؤوسهم هذه الأفكار، فصاروا نشازاً في مجتمع المسلمين، وهم خوارج بلا شك، فعلهم هذا فعل الخوارج، بل هو أشد من فعل الخوارج، الخوارج ما يأتون إلى البيوت وينسفونها؛ الخوارج يبرزون في المعارك على ما هم عليه من جهل، لكن ما يدمرون البيوت على من فيها، على النساء وعلى الأطفال وعلى البريء وعلى المعاهدين وأهل العهد وأهل الأمان، ما كان الخوارج يفعلونه، هذا أشد من فعل الخوارج، هذا أشبه ما يكون بفعل القرامطة، لأن القرامطة أعمالهم مبنية على السرية، وهؤلاء أعمالهم سرية، والخوارج أعمالهم ليست سرية؛ يظهرونها ويصرحون بها، فهم أشد من الخوارج.

در نهایت عبد العزيز بن باز  در مورد اسامه بن لادن رحمه الله به صراحت ابراز داشت که وی از اطاعت ولی امر خارج شده و از مفسدین در زمین گشته است : أسامة بن لادن من المفسدين في الأرض، ويتحرى طرق الشر الفاسدة وخرج عن طاعة ولي الأمر .

اما دیدیم که اسامه بن لادن رحمه الله در نامه ای که به بن باز می نویسد او را چنین مورد خطاب قرار می دهد:

  • رسالة أسامة بن لادن إلى الشيخ إبن باز/ رسالة مفتوحة للشيخ ابن باز ببطلان فتواه بالصلح مع اليهود

فضيلة الشيخ ابن باز ـ حفظه الله ـ

السلام عليكم ورحمة الله وبركاته ، نحمد الله إليكم الذي أنزل الكتاب آيات بينات ، ورفع الذين أوتوا العلم درجات ، وأخذ عليهم ميثاقًا بالصدع بالحق وبيانه وحذرهم من المداهنة فيه وكتمانه .

  • ونحن سنذكركم ـ فضيلة الشيخ ـ ببعض هذه الفتاوى والمواقف التي قد لا تلقون لها بالاً، مع أنها قد تهوي بها الأمة سبعين خريفًا في الضلال .
  • إن هؤلاء الحكام المرتدين المحاربين لله ورسوله لا شرعية لهم ولا ولاية لهم على المسلمين وليس لهم النظر في مصالح الأمة ، ولكنكم بفتواكم هذه تعطون الشرعية لهذه الأنظمة العلمانية وتعترفون بولايتها على المسلمين ، وهذا ما يتناقض مع عرف عنكم من تكفيرها في في السابق ،
  • فضيلة الشيخ:لقد تقدمت بكم السن، وقد كانت لكم أياد بيضاء في خدمة الإسلام سابقًأ، فاتقوا الله وابتعدوا عن هؤلاء الطواغيت والظلمة الذين أعلنوا الحرب على الله ورسوله[۴]

این روش گفتمانی این مجاهد کبیر با علمای درباری و فاسد آل سعود در آن زمان بود که علاوه بر آنکه آنها را با «السلام عليكم ورحمة الله وبركاته» خطاب قرار می دهد بلکه علاوه بر آن از کلماتی چون «فضيلة الشيخ ابن باز ـ حفظه الله ـ»  استفاده می کند این در حالی است که در همان نامه حکومت دست نشانده و طاغوتی آل سعود را مرتد و سکولاریستی معرفی می کند که  بر علیه خدا و رسولش اعلان جنگ نموده اند اما امثال بن باز به آن شرعیت بخشیده اند .

در این جا ما علایمی از تکفیر بن باز و بن عثیمین و آلبانی و امثالهم از زبان شیخ اسامه بن لادن رحمه الله و هیچ یک از علمای آن زمان القاعده و سایر جریانات جهادی مشاهده نمی کنیم . حتی کسی چون  شیخ علی الخضیر  هم که حدود ۱۱ سال شاگرد ابن عثیمن بوده است و آقای ابوعبدالله سلفی تربتی به عنوان الگو وی را معرفی می نماید باز نشانه هایی از مخالفت با بن عثیمین و مشابهین او در دستگاه فاسد آل سعود از وی دیده نشده است حالا چه رسد به تکفیر کردن این افراد، بلکه آشکارا از آثار این افراد به عنوان مرجع سود جسته و از آنها با عناوینی چون شیخنا یاد کرده است .

به عنوان مثال شیخ علی الخضیر- فک الله اسره – در کتاب المسائل المرضیه  در موضوع اسماء و صفات به ابن عثیمین استناد می کند و از وی به عنوان«شیخنا» و « رحمه الله» یاد می کند: ومثله قول شيخنا الشيخ محمد بن عثيمين رحمه الله في فتح رب البرية بتلخيص الحموية ص۳۶ قال : خامساً : أن اليد التي أضافها الله إلى نفسه تصرفت تصرفا يمنع أن يكون المراد بها النعمة أو القوة , فجاءت بلفظ اليد والكف وجاء إثبات الأصابع لله تعالى والقبض والهز اهـ .

به نظر می رسد این شیوه ی آقای ابوعبدالله سلفی تربتی در تکفیر مخالفین به امثال بن عثیمین و بعضی از مناصرین دوله که  همچون اسامه بن لادن تقبله الله و شیخ علی الخضیر و… از تکفیر امثال بن عثیمین امتناع ورزیده اند محدود نمی گردد،  بلکه با تنگ نمودن دایره  ی اسلام و باز نمودن دایره ی تکفیر، این آفت را به نزدیکانش نیز منتقل نموده و در نهایت تنها خودش و چند نفر محدود را مسلمان بنامد . ما در اینجا هرگز از امثال بن عثیمین و بن باز و فوزان و آل شیخ و دیگر علمای درباری آل سعود و دیگر طاغوتها دفاع نکرده و نمی کنیم بلکه از کسانی صحبت می کنیم که در مورد تکفیر مخالفین نظر مختلفی با ما ندارند و این اختلاف نظر در تکفیر نباید منجر به آن گردد که ما خود این عزیزان را نیز تکفیر نمائیم.

این مسیری که این دوست ۲۴ ساله ی ما  در تکفیر مخالفین پیموده است چنانچه با علم و آگاهی های لازم اصلاح نگردد ناچارا به تکفیر تمام شیوخ جهاد در دهه های اخیر چون امامان  شهید بأذن الله سید قطب و اسامه بن لادن و حتی زمان کنونی می انجامد .  این جوان شغل ایجاد تفرق و پراکنده نمودن مسلمین را برگزیده است که نتایج جبری تفرق چیزی جز « فَتَفشَلوا وَتَذهَبَ ريحُكُم » برای مسلمین و قدرت مند نمودن دشمنان قانون شریعت الله به رهبری آمریکا و متحدینش در بر نخواهد داشت . به نظر شما اینگونه جوانان به چه کسی خدمت می کنند ؟ به دوستان مجاهدین یا دشمنان متحد آنها؟

 

 

…………………………………

[۱] مجموع فتاوى بن باز  (۴/۹۱)

[۲] مجموع فتاوى بن باز  (۴/۱۶۲)

[۳] نشرت في جريدة المدينة في ۲۵/۵/۱۴۱۶هـ. وهي في المجلد السابع من الفتاوى

[۴] بتاريخ ۲۷/۰۷/۱۴۱۵هـ

4 دیدگاه در “نقدی بر برادر جوانمان ابوعبدالله سلفی تربتی در غلو و افراط در تکفیر او”

  1. السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

    بله این بنده ی خدا همه رو تکفیر میکنه متاسفانه. همه چی رو فوری کفر می بینه و تکفیر میکنه.

    حتی در مورد ملا محمد عمر رحمه الله که دولت اسلامی از او به عنوان امام یاد میکنه میگه من در موردش سکوت کردم! یعنی ته دلش این هست که تکفیرش کنه. عاقبت دور شدنش از منهج دوله هم این هست که کتب دوله رو قبول نمیکنه و هی در پی تفرقه بین مجاهدین و انصار هست.

    خودمون به شخصه شاهد بودیم که شدیدترین مناصرین دولت اسلامی رو تکفیر کرده. کسانی که دهها کتاب در منهج سلفیت و دفاع از دوله دارند همانند برادر اوربان موحد الکردی و مجاهد دین و سایر برادران در جاهای دیگه. غلوش به حدی رسید که مسئله ای اجتهادی در تکفیر ابن عثیمین و ابن باز رو علم کرد و این برادران رو یکی پس از دیگر تکفیر می نمود و حتی غلوش به حدی رسید که از لفظ زندیق استفاده می کرد.

    خدا هدایتش بده . چون دوله منهجش و کتبش با این شخص خیلی تفاوت داره و فقط با سخنانش موجب بدنامی منهج میشه. بر اساس نظرات او باید سید قطب هم تکفیر بشه چون همه تشیع رو تکفیر نمی کرد . یا خود ناصر فهد باید تکفیر بشه چون بن باز و ابن عثیمین رو تکفیر نمی کردن. یا حتی خود زرقاوی .

    در کل کسی هم این بن باز و ابن عثیمین رو هم تکفیر بکنه باز جایز هست . چون در مسئله تکفیر داخل شدن و انصار طاغوت بودن همه جانبه. ولی کسی هم تکفیر نکنه نحوه برخورد باهاش اینجور نیست که این شخص می پنداره. حتی شیخ علی الخضیر بر بن باز رحمت می فرسته یا کسی مثه خالد المرضی.

    این مسئله اختلافی شده . دسته ای تکفیرشون میکنن . دسته ای تکفیر نمی کنن. کسی هم عاذرشون باشه دوله خودش نحوه برخورد با عاذر رو ذکر کرده و این تربتی بر خلاف دوله همش حرف میزنه .

  2. اقای ابو عبدالله سلفی تربتی از سربازان دولت اسلامی هست که ایشان با منهج دوله فرق دارد زیرا میگوید هرکس بن باز را تکفیر نکند کافر هست در حالی که دوله در کتاب رسمی خودش یعنی کتاب مهم ترین ابواب عقیده بحث ناقض ۳ نوشته که تکفیر نکردن یک کافر منتسب به اسلام متفاوت است مانند این نیست که اقای ابوعبدالله میگوید …

  3. البته اقای ابوعبدالله سواد بالایی دارد و مورد احترام سلفی های زیادی است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *