بررسی درگیری زندانیان اهل سنت رجائی شهر و واکنش ملا نجم الدين فرج أحمد شاره زوری(کریکار) به آن
به قلم : ابوخالد کردستانی
اخیرا متوجه شدیم که در جوا نتخاباتی ایران عده ای از زندانیان مناصر دوله با عده ای از مناصرین هیئت التحریر الشام جولانی به بهانه ی فتوای اخیر ملا نجم الدين فرج أحمد(کریکار) در مشروعیت رای دادن در ایران ، درگیریهای فیزیکی داشته اند و در پی این درگیریها ملا نجم الدین با کنار نهادن تمام اسلوبها اصلاحگرایانه شرعی و نصیحتهای حکیمانه و حماسی و … گذشته اش و با درپیش گرفتن اسلوب عشایری کردهای گله دار کوچ رو منطقه ی شاره زور عراق در حمایت از حمایت از دسته ی خودش بر ادامه ی درگیری و اغتشاش و عمیق تر نمودن تفرق میان این زندانیان فتوا صادر نموده و به تشویق فساد و بغض و کینه ی بیشتر پرداخته و تهدید می نماید که هنوز وقتش نرسیده است و گرنه بدتر این با این مخالفین در بند برخورد خواهد شد . ملا نجم الدین نطفه ی منعقد نشده ی صحوات شام و عراق و صومالی و یمن و… در برخورد با مخالفین خود است و دنبال اربابی چون ترکیه می گردد اما همچون علوش و احرار و ارتش آزاد و بارزانی و…شانس ندارد و کسی به او بهاء نمی دهد .
ملا نجم الدین فراموش کرده است در زمانی که میان دو دسته از مومنین اختلافی حتی در حد جنگ و درگیری رخ می دهد قاعده ی کلی این است : وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا ۖ فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَىٰ فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّىٰ تَفِيءَ إِلَىٰ أَمْرِ اللَّهِ ۚ فَإِن فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا ۖ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ * إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ * يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِّن قَوْمٍ عَسَىٰ أَن يَكُونُوا خَيْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِّن نِّسَاءٍ عَسَىٰ أَن يَكُنَّ خَيْرًا مِّنْهُنَّ ۖ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ ۖ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ ۚ وَمَن لَّمْ يَتُبْ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ (حجرات/ ۹-۱۱)
شما اگر به نوار صوتی ملا نجم الدين فرج أحمد شاره زوری در واکنش به این رویداد زندان رجائی شهر گوش داده باشید متوجه خواهید شد که این شخص دقیقا برخلاف این منهج قرآنی عمل نموده است و با توجه به بیانات گذشته اش می توان وی را چنین مورد خطاب قرار داد که : « أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَكُمْ وَأَنتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ »(بقره/۴۴)
ملا نجم الدین در این نوار قبل از اینکه بر منهج صحیح اسلامی تأکید داشته باشد بر کورد بودن خود و مخالفین می اندیشد. این یکی از مشکلات بارز این ملا می باشد . او از یک سو خود را تابع منهج سید قطب رحمه الله دانسته و بر این اساس شیعه را مسلمان می داند، و در برابر، پیشمرگهای سکولاریست کردستان را مرتد می داند؛اما زمانی که بین شیعیان ایران با مرتدین حزب دمکرات کردستان ایران در خاک عراق و در شهر کوی سنجق درگیری رخ می دهد ضمن باشرف خواندن سکولاریستهای مرتد حزب دمکرات کردستان ایران به دفاع از این مرتدین می پردازد و…
مشخص است که این ملا با آنکه در زمینه شعر و ادبیات و فقه تعلیمی می تواند یک معلم باشد اما نمی تواند د رجایگاه یک رهبر مدیر و مدبر خود را نشان دهد . این ملا در مسأله ی دشمن شناسی و منظم نمودن اعمال خود با منهج قرآنی در سرگردانی به سر می برد . او اگر به آیات اولیه ی سوره ی روم دقت می نمود متوجه میشد که این واکنشهای ملی گرایانه ی آلوده اش بر خلاف منهج قرآنی و شریعت اسلام است . ملا نجم الدین با آنکه در سر دارد بار دیگر به کردستان برگردد و بر خود و گروهش عنوان «رشک» یا شاخ و کوه داده است اما باید بداند که کوههای کردستان پذیرای چنان تجربیات تلخی نیست . بخصوص کردستان ایران و اهل سنت کردستان ایران .
در زمینه ی ملا نجم الدين فرج سخن زیاد است که ان شاء الله به صورت موردی به آن پرداخته خواهد شد . این ملا قبلا در حرکت اسلامی کردستان عراق و بخصوص در امارت اسلامی جماعت انصار الاسلام در هورامان غربی آزمایش خود را پس داده است. تنها در این مجال باید گفت که این شخص ثابت نموده است: شاعریست سخن دان و خطیبی است پرشور که شایستگی رهبریت یک گروه کوچک چند نفری را نیز به صورت عملی ندارد و صحیح نیست که اهل سنت کردستان ایران به این ملای سرگردان دل ببندند.
البته لازم به تذکر است که این درگیری بر سر خائنینی چون جولانی و تندروریهای مناصرین دوله و شخص ملا نجم الدین نیست اینها علائم ظاهری بیماری روی بدن مسلمین هستند که از فاجعه ای درونی خبر می دهند . فاجعه ای درونی که باعث شده است هر کدام از برادران ما بازیچه ی دست مشتی ملا و شیوخی چون ابوبصیر و ابوقتاده و ابومحمدمقدسی و طارق عبدالحیلم و نجم الدین فرج و… قرار گرفته و به راحتی به جان هم بیافتند.
اما در مورد برادرانمان در زندان رجائی شهر نیز باز نکاتی در آیات یاد شده وجود دارد که شایسته است آنها را مورد بازنگری مجدد قرار دهند. و علاوه بر آن لازم است بار دیگر بر نقد برادرمان ابوحمزه المهاجر هورامی به برادرمان کاک عثمان شفیق که سالها پیش و در پی درگیری های سنندج تحت عنوان « نقدی بر بزرگواران مخلص و مجاهدمان جماعت عثمان شفیق و…..» ایراد گشته است توجه شود؛ تا ما نیز دچار همان اشتباهات ملا نجم الدین و توحید قریشی در دشمن شناسی و اسلوب مبارزاتی نشویم . در غیر این صورت ما نیز همچون این اشخاص مسیری غیر از خیانت جولانی و ربانی و حکمتیار و علی باپیر و ابوبصیرو … منتظرمان نخواهد بود.
استاد ابوحمزه المهاجر هورامی در همان رساله« نقدی بر بزرگواران مخلص و مجاهدمان جماعت عثمان شفیق و…..» می گویند:
” البته پیروی از متد و روش مبارزاتی اسلام به معنی از دست دادن استقلال عقیدتی و فکری مجاهدین و خلل وارد آمدن به بنیادهای عقیدتی آنان نیست ، بلکه به معنی روشنگری و هدایت مبارزه در کانال صحیح آن و جلوگیری از هدر رفتن انرژی انقلابی اسلامی می باشد. مبارزین مسلمان پس از اینهمه تجربه حق ندارند و نباید در دشمن شناسی و درجه بندی دشمنان شان دچار اشتباه گردند.
مسلمانان مبارز نباید نسبت به کفار محارب نیز بی صفت باشند .چون بت پرستان در بدر شکست خوردند ، پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم فرمان داد که ابو بختری بن هشام که اسیر شده بود کشته نشود. زیرا او به هنگام بودن پیامبر خدا صلی الله و علیه و سلم در مکه، بیش از همه آزار بت پرستان را از وی دور می ساخت و از میان کسانی بود که در شکستن آن پیمان نامه (که به زیان پیامبر صلی الله و علیه و سلم نوشته شده بود) کوشش کرد.
مهم برخورد یک مسلمان اهل توحید مبارز با مخالفینش است و اینکه حق ندارد تمام پلهای پشت سرش را با سرکشی کردن از اسلوب مبارزاتی اسلام خراب کند. چون در این میان و بخصوص در زمان ما تمام ضررش متوجه اهل توحید و دیگر پیروان ادیان و مذاهب و کل سودش هم تو جیب سکولارها می رود.
ما نباید خوشحال باشیم چون سکولارهای مرتد با حکومت مذهبی ایران می جنگند، پس حتما به نفع اهل سنت است و آنها را دوستان موقتی خود بدانیم بلکه دقیقا برعکس چون سکولارها با هر حکومت مذهبی که به اشکال مختلف ،حتی تحریفی آن که عبادت خدا را می کنند، می جنگد؛ ما باید از پیروز شدن مذاهب خرافی منتصب به اسلام و حتی ادیان سماوی تحریف شده بر سکولاریسم خوشحال و مسرور گردیم.
مبارزین مجاهد ما به کرات پس از اینهمه تجربیات ثابت کرده اند که قطعا مخلصترین، پاکترین بندگان خدا در برخورد با دینش هستند که تا سرحد جان جهت حفظ عقیده خود با هر قدرتی جنگیده اند و در ولاء و براء و کفر به طاغوتشان شکی به خود راه نداده اند. پس باید در وضع موجود با انسجام و وحدت بیشتری علیه این هجوم وسیع سکولارها وارد مبارزه گردند ،هر چند در این مبارزه یهود و نصاری و دیگر مذاهب منحرف منتسب به اسلامی نیز سودی عایدشان گردد. این به معنی ولاء ما نسبت به آنها نیست بلکه بدین معنی است که چنانچه مسیرمبارزاتی مسلمانان در کانال صحیحش پیش رود تمام آنهایی که در هر قالبی قصد پرستش خدا و اجرایی شدن احکام الهی ،حتی در قالب تحریفی اش را دارند، از آن سود می برند.”
ره وتی شاخ … ئه میر و ده رویشه کانی کریکارن …
ره وتی شاخ پیکهاته که ی بریتی یه له طاغوتیک و کومه لی ده رویش ، که طاغوته که یان به هه مو کوفر و شرک و طوغیانه که یه وه قبوله .
بهپهله
ويلايهتى الرقة
تياچوونى ۷ ئهندامى پهكهكه موڕتهدهكان له گورزه هێرشێك له ڕۆژئاواى ويلايهت
كوژرانی سهركردهیهكی PKK لهگهل یهكیك لهپاسهوانهكانی بهتهقینهوهی بۆمبێكی چێنراو لهسهر رێگای بهستهری نیوان گوندی الكنطری و ناحیهی #سلوك لهباكوری #رققه دوێنێ.
نه فه ری وا هه یه زؤربه ی خه لك به صلاح الدینی ئه یوبی ده زانن و وینه کانی له پرؤفایلی خؤیان داده نین که چی هه ر ئه و که سه به دان پیدانانی خؤی ده لیت :
((من پینج هه زار لاوی کوردم راگرتوه نایه لم جیهاد بکه ن و بچنه گؤره پانه کانی جیهاد!)) .
فه خر به خؤیه وه ده کات و منه ت ده کات به سه ر دوژمنانی ئيسلامدا به و کاره نامه ردیه ی به رانبه ر ئيسلام و جیهاد.
قال تعالی :
(ﻓﺮﺡ ﺍﻟﻤﺨﻠﻔﻮﻥ ﺑﻤﻘﻌﺪﻫﻢ ﺧﻼﻑ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﻛﺮﻫﻮﺍ ﺃﻥ ﻳﺠﺎﻫﺪﻭﺍ ﺑﺄﻣﻮﺍﻟﻬﻢ ﻭﺃﻧﻔﺴﻬﻢ ﻓﻲ ﺳﺒﻴﻞ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﻗﺎﻟﻮﺍ ﻻ ﺗﻨﻔﺮﻭﺍ ﻓﻲ ﺍﻟﺤﺮ ﻗﻞ ﻧﺎﺭ ﺟﻬﻨﻢ ﺃﺷﺪ ﺣﺮﺍ ﻟﻮ ﻛﺎﻧﻮﺍ ﻳﻔﻘﻬﻮﻥ ).
كەسێك پێمان بڵێت كرێكار چەند ڕووە ؟!
كرێكار كە وتی پشتگیری و پیرۆزبایی لە دەوڵەتی عەلمانی كوردی دەكەم ئەگەر ڕابگەیەنرێت، كەواتە لامان سەیر نەبێت كە پشتیوانی لە ئاڵاكەش بكات!
كرێكار
بهڕاستی_كارهساته
دوای ئهوهی برایانی موهحید بهبهڵگهوه هه ڵه کانی بهڵا كرێكاریان دهستنیشان كرد كه نهك تهنها هه ڵه ێك بهڵكو دهیان هه ڵه ی ئاشكرای مهلا كریكار لهوانهی جهعفهری ئهكات بهوهلی ئهمری خۆی ئهڵێ دهنگبدهن به گۆران و دیموكراسی و پهرلهمان حهلاله و مهدخهلی حیزبه بهناو ئیسلامیهكان بهموسڵمان ئهزانێ و داوهری دهباته بهر مهحهكهمهی تاغوتان ئێستا هاتوه بهو برایانه ئهڵێ ئهشكهوتی بهماناكهی تری واته كۆنهپهرست و دواكهوتوو وه ئهڵێ ئهگهر بیانخزێیننه كونهوه وه لهسهر فیكری خۆمان پهشیمان نابینهوه دهیان سوكایهتی و تۆمهت ئهداته پاڵ برایانی تهوحید، وه ئهڵێ من اجتهاد ئهكهم، اجتهاد كاتێ لهدین ئهكرێ كهوا بهلگهی حهرامی و حهلالی ئهو شته تازهیه لهدیندا نهبێ نهك اجتهاد له حوكمێكی شهرعی كه بهلگهی شهرعی لهسهره چ جای لهئهصلی دین كه كرۆكی ئیسلامهو كرێكار ئهیهوێ گۆرانكاری له ئهصلی ئیسلام بكات !!! پاشان ئهڵێ ابو حهنیفه اجتهادی كردوه ئایا ئهبو حهنیفه ئهو هه ڵانهی كردوه كه كریكار كردویهتی یان قسهی كردوه لهبابهتانێ كهوا فیقهی بوونه لهو سهردهمهدا هاتونهته پێش بهلگهی شهرعی لهسهر نهبوه، وه مهگهر كرێكار خۆی نهزان ئهكات كهوا ابو حنیفه چهندین جار لهسهر قسهی كوفری كافركراوه و تهوبهی پێكراوه، ههركهسێ ئهیهوێ لهوبابهته بهئاگابێ با بروات كتێبی سونهی عهبدوڵای كوری ئیمام ئهحمهد بخوێنیتهوه
الله أكبر ولله الحمد
ئەوپەڕی خۆشحاڵی و شادومانیمان دەردەبڕین بەبۆنەی تۆپینی یەكێك لە سەرانی كوفر، تاغوت (نەوشیروان مستەفا)، قوتابیەكی قوتابخانە دۆراو و شكستخواردووەكەی ماركسی گۆڕ بە گۆڕ چوو، بەڵێ ئەمە مــردنە كە یەكەم قۆناغی لوت شكاندن و بە زەوی دانی ئەو ملهوڕ و تاغوتانەیە، داواكارین لە الله تعالی بە جەهەنەمی سوتێنەری شاد بكات و نەخشە بێت لە تاغوتەكانی تر.
وە هیوادارین هەمیشە بەناو ئیسلامییەكانی وەك كرێكار و حیزبەكان لە تەعزیە دابن بەهۆی تۆپینی ئەو خۆشەویست و دۆستانەیان.
پێناسەی (الارهاب ) تیرۆر :
ارهاب یان تیرۆر : ناوێکی کۆیە بۆ هەموو شتێک کە ئەمەریکا ڕقی لێیەتی لە قسە و کرداری ئاشکرا و نهێنی .
پێناسەی ( الارهابی ) تیرۆرست :
ارهابی یان تیرۆرست : کەسێکی موسڵمانی بالغ و عاقڵ و بەغیرەتە کە هەم و غەمی ئیسلام و موسڵمانانە و هەوڵی گێرانەوەی سەروەری و بۆ موسڵمانان دەدات و ئازادیان دەکات لە کۆیلایەتی و بەندایەتی بەندە بۆ بەندە بۆ بەندایەتی بۆ اللە تعالی .
هەروەها گوتراوە تیرۆرست هەرکەسێکە کە ڕۆژئاوا بترسێنێت .
هەروەها دەڵێن هەرکەسێکە دژایەتی طاغوتەکان بکات .
بەڵام قەولی صحیح و ڕاجح واتە قسەی ڕاست و پەسند ئەوەیە کە ڕێکخراوی نەتەوە یەکگرتووەکان و طاغوتانی عەرەب و عەجەم دەڵێن هەر موسڵمانێکە کە دیفاع و بەرگری لە نەفسی خۆی و دینەکەی بکات .