طارق عبد الحلیم فتوای قتل تمام ذکور دوله همچون یهود بنی قریظه را صادر نمود
به قلم: ابوخالد کردستانی
از طارق عبدالحلیم پرسیده می شود که کسانی از سربازان دوله از تکفیر مخالفین دست برداشته و به ظاهر توبه کرده اندآیا ما از آنها استقبال کنیم و یا اینکه آنها باید از اهل سنت باید دفاع کنند؟”
طارق در جواب این سوال می گوید: “دواعش اصلا از اهل سنت دفاع نمی کنند بلکه اهل سنت را تکفیر می کنند و آنها در حال دفاع از باقیمانده آبروی خود هستند و از خلافت محو شده خود دفاع می کنند. نباید هیچکدام از حروریه را پذیرفت هر چه که می خواهند بگویند و ادعا کنند. وجود آنها بزرگترین خطا است که مرتکب آن می شوید بلکه باید آنها را دور کنید و باید ذکور آنها را به قتل رساند و این همان چیزی است که رسول الله صلی الله علیه وسلم به آن امر کرده است. ساده نباشید و قتل و ایجاد تفرقه آنان کافی است…”
در کلام این عالم سوء و الرویبضه ی ساکن در دارالحرب کانادا چند نکته نهفته است:
- از کافر اصلی و مرتد توبه پذیرفته می شود اما سربازان دوله «هر چه که می خواهند بگویند و ادعا کنند» نباید از آنها پذیرفته شود.
- بدون پذیرش توبه از اینها باید حکم کفار اصلی را بر آنها پیاده نمود و همچون یهود بنی قریظه تمام افراد ذکور آنها به قتل برسند.
این موجود درنده خو در کمال بی شرمی ادعا می کند:«این همان چیزی است که رسول الله صلی الله علیه وسلم به آن امر کرده است» .
خیلی از دوستان با مطالعه ی این فتاوای بی سروته کاملا ضد اسلامی ، بدون تجزیه و تحلیل این فتاوا با منابع اصلی شریعت، از طرفداران سرسخت عقاید و منهج دوله شده اند. البته این یک قاعده ی معروف است که :«إنما يعرف الشيء بضده».
اما واقعیت این است که این دسته از شیوخ بلندگوهای تبلیغاتی دشمنان شریعت الله می باشند و هر کدام در یکی از سرزمینهای دارالکفر و تحت حمایت یکی از دشمنان قانون شریعت قرار گرفته و حافظ منافع اربابان خود گردیده اند. فتاوای این دین فروشان در مورد هر یک از فرق تسنن و تشیع بر قاعده ی کشتار و نابودی آنها توسط همدیگر بوده است، این واقعیت را در کارنامه ی آنها به وفور می توان یافت . اما آیا تا به حال چنین فتوائی در مورد کشتار کفار اصلی چون انگلیس، آمریکا، کانادا و… صادر نموده اند؟ نه، هرگز چنین فتوائی از آنها دیده نشده است .
در این صورت اهل سنت هشیار باشند که اینها خائن و دین فروشانی هستند که هیچ چیز مسلمان برایشان محترم نیست و چنانچه از گروهی خاص حمایت می کنند به این دلیل است که منافع اربابانشان در این حمایت نهفته است و چنانچه منافع اربابانشان برآورده شد به بهانه ای بی ارزش همین گروه نیز تبدیل به دشمن می گردد. پس این شیوخ تنها معیار و معرف خیانت، دین فروشی و مسلمان کشی بوده اند.