سخني با……..ملت آمريکا ***** شير اسلام شيخ اسامه بن لادن تقبله الله
ستايش وسپاس خداوندي را سزاست که خلق را براي پرستش وعبادت خالق خلق کرد وآنها را به عدالت فرمان داد واجازه داد که مظلوم ظالم را به اندازه ظلمش قصاص کند. اما بعد:
اي ملت آمريکا ! سخن من با شما حول اسباب واقعه يازده سپتامبر وتبعاتش چون جنگهاي بعد از آن و راه ريشه کن کردن اين مشکلات مي باشد.و مخصوصا مصيبت زدگان اين حوادث را مخاطب قرار مي دهم که چندي پيش خواستار تحقيق درباره علل بروز اين حوادث شده بودند واين اولين قدم در مسير صحيح است بر خلاف گامهاي ديگري که درخلال هشت سال اخير عمدا در مسير اشتباه برداشته شد و هيچ نتيجه اي در بر نداشت.
و بهتر است تمام ملت آمريکا مانند آنها عمل کند چراکه تاخير در کشف اسباب حقيقي اين حوادث خرجهاي زيادي را بر شما تحميل کرده است بدون اينکه فايده اي در بر داشته باشد،واگر کاخ سفيد که يکي از طرفين اين نزاع است در سالهايي که گذشت اين طور براي شما وانمود کرد که جنگ براي تامين امنيت شما ضروري است،شرط عقل در نزد عقلاء اينست که به طرف ديگر نزاع هم گوش فرا دهند تا حقيقت را دريابند، پس به من گوش بسپاريد.
ابتدا مي گويم:ما بيش از دو دهه است که بارها وبارها گفتيم واعلان کرديم که علت اختلاف ما با شما،حمايت وهمکاري وکمک شما به هم پيمانتان رژيم صهيونيستي است که سرزمينمان فلسطين را اشغال کرده است
اين موضع شما به علاوه ساير ظلمهايتان،بود که ما رابه عمليات ۱۱سمپتامبر وادار کرد. واگر مي دانستيد که چه رنجهاي زيادي از ظلم يهود – با کمک حکومتتان- متحمل شده ايم مي فهميديد که تمام امنيت وآرامش وآسايش ما قرباني سياستهاي کاخ سفيد شده است والبته در حقيقت کاخ سفيد در دست گروههاي فشار بخصوص ابرشرکتها وشرکتهاي کلان ولابي اسرائيلي قرار دارد. و از بهترين کساني که مي تواند اسباب واقعه ۱۱سپتامبر رابرايتان توضيح دهد يکي از هموطنان شما است که سابقا با عنوان افسر در سازمان سي.آي.اي. خدمت مي کرد.کسي که در هشتاد سالگي وجدانش بيدار گشته وتصميم گرفت که به رغم تهديدات، حقيقت را بگويد و پيام ۱۱سمپتامبر رابرايتان روشن کند وبه اين منظور به تلاشهاي مختلفي دست زد که از جمله آن، کتابي است با اين عنوان:(عذرخواهي قاتل اجير شده).
اما براي فهم مشکلاتي که برادران و خواهرانمان در فلسطين با آن دست به گريبان هستند توجه کنيد که اوباما درسخنراني اخيرش در قاهره به رنجهاي مردم فلسطين که تحت اشغال ومحاصره به سر ميبرند اعتراف کرد و اين امر بيشتر برايتان واضح مي شود اگر مطالبي را که رييس جمهور اسبقتان کارتر درباره نژادپرستي اسرائيليها ضد برادران وخواهرانمان در فلسطين نوشته است را بخوانيد. ونيز اگر به تصريحاتش در چند هفته پيش در اثناي ديدار از غزه ويران شده و محاصره شده گوش دهيد که در طي آن مي گويد: با ساکنان غزه بيشتر مانند حيوانات رفتار مي شود تا مانند انسانها، وحسبنا الله ونعم الوکيل.
واينجا بايد لحظاتي طولاني تامل کرد: هر کس که ذره اي مهر ومحبت داشته باشد ناچارا با اين کودکان وزنان وپيران بيچاره ومستضعف که تحت محاصره کشنده اي قرار دارند همدردي خواهد کرد،ولي بدتر از اين صهيونيستها بمبهاي فسفور سفيد ساخت آمريکا را بر سر آنها مي ريزند.زندگي آنجا بي نهايت وحشتناک است تادرجه اي که کودکان جلوي چشمان پدران وپزشکان به خاطر نبود غذاء ودواء وقطعي برق مي ميرند، اين لکه ننگي است بر پيشاني سردمداران جهان که عالما وعامداومصرا تحت تاثير لابي اسرائيلي در آمريکا به اين وضعيت رضايت داده اند وهمچنين بر پيشاني کساني که آنها را به رياست خود گرفته اند.وتفاصيل اين مطلب (تاثيرات لابي اسرائيلي در تعيين سياستهاي آمريکا) را دو تن از هم وطنان شما با نامهاي جون ميرشايمر و استيفن والت در کتاب (لابي اسرائيلي در ايالات متحده) شرح داده اند، وبعد از خواندن اين کتابها به حقيقت پي خواهيد برد و دچار شک شديدي خواهيد شد وقتي که مي فهميد تا چه اندازه شما را فريب داده اند(و سرکارگذاشته اند) ونيز خواهيد دانست که کساني که امروز در کاخ سفيد سخن مي گويند و وانمود مي کنند که جنگهاي شما بر ضد ما،براي تامين امنيتتان ضروري است در واقع دنباله رو ديک چني وبوش هستند و سياست ارعاب و ايجاد وحشت را به سود مصالح ابرشرکتها وشرکتهاي کلان و به حساب خون واقتصاد شما ادامه مي دهند.اينان هستند که در حقيقت اين جنگها را بر شما تحميل مي کنند نه مجاهدين وما فقط از حقمان در آزادسازي سرزمينمان دفاع مي کنيم.
واگر در حال خود تامل مي کرديد مي دانستيد که کاخ سفيد از جانب گروه هاي فشار اشغال شده است وبهتربود براي آزادسازي آن تلاش مي شد نه( به قول بوش )آزادسازي عراق. مثال رييس کاخ سفيد -صرف نظر از اسمش- در چنين جوي مانند راننده قطاري است که مجبوراست روي ريلي که گروه هاي فشار ساخته اند حرکت کند والا در صور ت خروج از ريل نابود ميشود وترس از آن مي رود که سر نوشتش مانند سرنوشت رييس جمهور قبليتان کندي وبرادرش شود.
وخلاصه سخن اينست که:وقت آن رسيده است که خود را از يوغ وحشت وتروريسم فکري که نومحافظه کاران ولابي اسرائيلي برشما تحميل مي کنند ، آزاد کنيد تا بدين ترتيب پرونده هم پيمانيتان با اسرائيليان را روي ميز مناقشه بگذاريد وبراي تعيين موضعتان از خود بپرسيد آيا امنيت وخون وفرزند واموال وشغل وخانه واقتصاد وآبرويتان براي شما مهمتر است يا امنيت و فرزندان واقتصاد اسرائيليان؟ اگر امنيت خود وتوقف جنگ را انتخاب کرديد- واين چيزي است که نظر خواهي ها نشان مي دهد – بايد جلوي کساني که -از طرف شما- امنيت ما را به به بازيچه گرفته اند بگيريد وما آماده هستيم که با اين انتخاب براساس اصول سالم وعادلانه که قبلا گفته شد کنار بياييم.
واينجا نکته مهمي درباره جنگ وتوقفش وجود دارد که بايد به آن توجه شود وآن اينست که :هنگاميکه بوش حاکميت را در دست گرفت و کسي را به وزارت دفاع گماشت که بيشترين سهم را در قتل عام دو مليون مردم مستضعف ويتنام داشت،آن روز عاقلان پيش بيني کردند که بوش براي جنايتهاي جديدي در دوره خود آماده مي شود و اين همان چيزي بود که در عراق وافغانستان اتفاق افتاد سپس زماني که اوباما رياست را در دست گرفت و مردان ديک چني وبوش که مناصب بالايي در وزارت دفاع داشتند مثل گيتس ومولن وپاتريوس را در پستهايشان ابقاء کرد عاقلان دانستند که اوباما مرد ضعيفي است و آن طور که وعده داده بود نميتواند جنگ را متوقف کند بلکه تا آخرين درجه ممکن طول خواهد داد واگر او کوچکترين اختياري داشت فرماندهي نيروهاي آمريکايي را به ژنرالهاي مخالف جنگ واگذارميکرد مانند فرمانده سابق ارتش در عراق ژنرال سانچز و مانند فرمانده رهبري مياني که بوش او را چندروزي قبل ازترک کاخ سفيد به خاطر مخالفت او با جنگ مجبور به استعفاء کرد وکسي ديگر را به جاي او نصب کرد تا بعد از او جنگ را شعله ورتر کند.
و اوباما زير شعار آمادگي براي همکاري با جمهوريخواهان شما را فريب بزرگي داد طوري که مهمترين وخطرناکترين وزير از مردان ديک چني را به منظور ادامه جنگ در پستش ابقاء کرد، وبعد ازمدتي براي شما روشن خواهد شد که شما در کاخ سفيد هيچ چيزي را تغيير نداده ايد جز چهره ها را. وحقيقت تلخ اينست که نو محافظه کاران همچنان سايه هاي سنگينشان را بر شما انداخته اند.
و باز به نقطه اول برمي گردم:اگر جنگ را متوقف کرديد چه بهتر واما اگر تصميم ديگري داشته باشيد براي ما هيچ راه وچاره اي نمي ماند جز ادامه جنگ استنزافي۱ عليه شما در تمام محورهاي ممکن.همانطور که اتحاد جماهيرشوروي را ده سال دچار استنزاف کرديم تا اينکه به فضل الله تعالي از هم پاشيد و کانه لم يکن. پس به هر اندازه که ميخواهيد جنگ را ادامه دهيد،شما در جنگي نااميدکننده وزيانبار وبه سود غير خود فرو رفته ايد که سرانجامي ندارد.
و ژنرالهاي روس که جبهه هاي افغانستان آنها را در هم شکسته بود شما را به نتيجه جنگ قبل از شروع آن هشدار داده بودند ولي شما نصيحت کنندگان را دوست نمي داريد. جنگي که اموالش ازطريق اقتراضهاي ربوي و کلاهبرداري هاي اقتصادي تامين مي شود وسربازانش هيچ روحيه اي ندارند وهر روز براي فرار از آن خودکشي مي کنند چنين جنگي ،جنگي زيانبار وشکست خورده است به اذن الله تعالي.
واين جنگ را دو پزشک به نامهاي ديک چني وبوش براي شما به عنوان دارو و پادزهري براي واقعه ۱۱سپتامبر توصيف کرده بودندولي تلخي وضررش شديدتر از خود آن حادثه بود تا آنجا که بدهکاريهاي ناشي از آن نزيک است کل اقتصاد آمريکا را نابود کند. وگفته شده:بعضي از دردها قابل تحمل تر از داروي آن است.
و ما به فضل الله تعالي سلاحمان را بر دوش خود گرفته ايم وبا دو قطب شر در شرق وغرب از سي سال پيش مشغول جنگ هستيم ودر اين مدت در ميان ما يک خودکشي هم ديده نشده با وجود اينکه ما از طرف تمام دول تحت تعقيب هستيم فلله الحمد والمنة.واين نکته شما را از سلامت عقيده وحقانيت خواسته هايمان آگاه مي کند وما به اذن الله به راهمان برا ي آزادسازي سرزمينمان ادامه مي دهيم، سلاحمان صبر و اميدمان از الله پيروزي ونصر. وهرگز اقصي را تنها نمي گذاريم وتمسک ما به فلسطين از تمسک ما به ارواحمان بيشتر است.
پس هراندازه مي خواهيد جنگ را طولاني کنيد سوگند به الله که هرگز بر سر فلسطين سازش نمي کنيم…
ما تنقم الحرب العوان مني
بازل عاميـن حديـث سنـي
لمثـل هـذا ولـدتـنــي أمــي
والسلام على من اتبع الهدى .