قتل عام صوفیان اهل سنت مصر ثمره ی سکوت علمای جهادی و پشتوانه ی فکری علمای آل سعود و علمای سوء

قتل عام صوفیان اهل سنت مصر ثمره ی سکوت علمای جهادی و پشتوانه ی فکری علمای آل سعود و علمای سوء  

به قلم: ابوصلاح الدین الکردی

سالها قبل حنفیهای لشکر جنگهوی کشتار شیعیان در پاکستان و افغانستان را شروع کردند . به دنبال آن ابومصعب زرقاوی سلفی مسلک هم با پشتوانه ی کتابهای ابوبصیر (چون الروافض طائفة شرک و ردة) و فتواهای علمای آل سعود کشتار غیر نظامیان شیعه را در مکانهای عبادی آنها ادامه داد . این قتل عام و کشتار آنها علاوه بر آنکه مورد انتقاد علمی قرار نگرفت بلکه با سکوت کسانی چون ابومحمد مقدسی و ابوقتاده فلسطینی ، هانی و طارق و…. مورد تأیید هم واقع شد. در این میان تنها اسامه بن لادن رحمه الله بود که چندین بار از ابومصعب زرقاوی و گروه او در کشتار غیر نظامیان هشدار داد.مرگ اسامه بن لادن رحمه الله این تنها هشدار دهنده را از میان برداشت و جولانگاه برای عملی نمودن فتواهای ابوبصیر و مفتی های آل سعود باز شد .

این گروههای دلیل اصلی کشتار شیعیان را توسل، زیارت قبور اولیاء و بزرگان و مواردی می دانستند که این موارد در اکثریت قاطع اهل سنت، یعنی جمعیت بالای یک میلیارد و پانصد میلیون نفر، نیز وجود داشت. به همین دلیل ترور مشایخ آنها به تدریج شروع شد و به تدریج به منفجر کردن مساجد و مکانهای عبادی آنها در پاکستان و افغانستان و لیبی و صومالی و اخیرا هم مصر کشیده شد.

این غیر از کشتار دهها غیر نظامی نصرانی در مکانهای عبادی آنهاست در حالی که یکی از هدفهای جهاد محافظت از مکانهای عبادی آنها و تمام کسانی است که خدا را عبادت می کنند . و این کاری به انحرافات عقیدتی و کفریات آنها ندارد . خداوند می داند که این کفار در مکانهای عبادی خود دچار انواع کفریات می شوند اما باز یکی از هدفهای جهاد را حفظ این مکانها می داند و می فرماید: أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ *  الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِم بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ ۗ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا ۗ وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ (سوره حجآیه ۳۹-۴۰)

جازه ( دفاع از خود ) به کسانی داده می‌شود که به آنان جنگ ( تحمیل ) می‌گردد ، چرا که بدیشان ستم رفته است ( و آنان مدّتهای طولانی در برابر ظلم ظالمان شکیبائی ورزیده‌اند و خون دل خورده‌اند ) و خداوند توانا است بر این که ایشان را پیروز کند .‏ همان کسانی که به ناحق از خانه و کاشانه خود اخراج شده‌اند ( و از مکّه وادار به هجرت گشته‌اند ) و تنها گناهشان این بوده است که می‌گفته‌اند پروردگار ما خدا است ! اصلاً اگر خداوند بعضی از مردم را به وسیله بعضی دفع نکند ( و با دست مصلحان از مفسدان جلوگیری ننماید ، باطل همه‌جاگیر می‌گردد و صدای حق را در گلو خفه می‌کند ، و آن وقت ) دیرهای ( راهبان و تارکان دنیا ) و کلیساهای ( مسیحیان ) و کنشتهای ( یهودیان ) ، و مسجدهای ( مسلمانان ) که در آنها خدا بسیار یاد می‌شود ، تخریب و ویران می‌گردد .  ( امّا خداوند بندگان مصلح و مراکز پرستش خود را فراموش نمی‌کند ) و به طور مسلم خدا یاری می‌دهد کسانی را که ( با دفاع از آئین و معابد ) او را یاری دهند . خداوند نیرومند و چیره است ( و با قدرت نامحدودی که دارد یاران خود را پیروز می‌گرداند ، و چیزی نمی‌تواند او را درمانده کند و از تحقّق وعده‌هایش جلوگیری نماید ).‏

این اولین آیه ای است که الله متعال دستور قتال و جهاد می دهد و در همین آیات قبل از محافظت از مساجد مسلمین از هدفهای جهاد را محافظت از صوامع و بیع و جلوگیری از تخریب آنها می داند . حالا چه اتفاقی افتاده که یکی از هدفهای جهاد این گروهها تخریب این اماکن شده است؟ همه ی جهان بدانند که الله و رسولش از چنین کارهائی بری و بیزار هستند و مومنین هم باید بیزار باشند .

تخریب مساجد و مکانهای عبادی کار سکولاریستها و طاغوتهاست که ما با چشم خود در عراق و سوریه و افغانستان و یمن و غیره دیده ایم و وظیفه ی مسلمین محافظت از انها و جلوگیری از تخریب آنهاست .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *