أخلاق مجاهد ( قسمت چهارم )
نویسنده: ابوعمر السیف
مترجم : انجمن ” اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف ” بيساران
فصل؛ شجاعت و صداقت به هنگام جنگ
خداوند متعال میفرماید: « من المؤمنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضى نحبه ومنهم من ينتظر وما بدلوا تبديلا» ( احزاب/ ۲۳)
در ميان مؤمنان مرداني هستند كه با خدا راست بودهاند در پيماني كه با او بستهاند . برخي پيمان خود را بسر بردهاند ( و شربت شهادت سركشيدهاند ) و برخي نيز در انتظارند ( تا كي توفيق رفيق ميگردد و جان را به جان آفرين تسليم خواهند كرد ) . آنان هيچ گونه تغيير و تبديلي در عهد و پيمان خود ندادهاند ( و كمترين انحراف و تزلزلي در كار خود پيدا نكردهاند ) .
و می فرماید: « أشداء على الكفار رحماء بينهم» ( فتح/ ۲۹)
در برابر كافران تند و سرسخت ، و نسبت به يكديگر مهربان و دلسوزند .
و میفرماید: « يا أيها الذين آمنوا من يرتد منكم عن دينه فسوف يأتي الله بقوم يحبهم ويحبونه أذلة على المؤمنين أعزة على الكافرين يجاهدون في سبيل الله ولا يخافون لومة لائم ذلك فضل الله يؤتيه من يشاء والله واسع عليم» ( مائده/ ۵۴)
اي مؤمنان ! هركس از شما از آئين خود بازگردد ( و از ايمان به كفر گرايد ، كوچكترين زياني به خدا نميرساند و در آينده ) خداوند جمعيّتي را ( به جاي ايشان بر روي زمين ) خواهد آورد كه خداوند دوستشان ميدارد و آنان هم خدا را دوست ميدارند . نسبت به مؤمنان نرم و فروتن بوده و در برابر كافران سخت و نيرومندند . در راه خدا جهاد ميكنند و به تلاش ميايستند و از سرزنش هيچ سرزنشكنندهاي ( در اطاعت از فرمان يزدان ) هراسي به خود راه نميدهند . اين هم فضل خدا است ( كه كسي داراي چنين اوصافي باشد ) ؛ خداوند آن را به هركس كه بخواهد ( به خير و خوبي نائل شود ) عطاء ميكند . و خداوند داراي فضل فراوان و ( انعام بيشمار است ، و از مستحقّان آن ) آگاه است .
عن أبي هريرة رضي الله عنه، قال: قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: (المؤمن القوي خير وأحب إلى الله من المؤمن الضعيف وفي كل خير، احرص على ما ينفعك واستعن بالله ولا تعجز، وإن أصابك شيء فلا تقل؛ “لو أني فعلت كان كذا وكذا”، ولكن قل؛ “قدر الله وما شاء فعل”، فإن “لو” تفتح عمل الشيطان) [رواه مسلم].
ابوهریره- رضی الله عنه- روایت میکند که رسول الله – صلی الله علیه و سلم- فرمودند: « مومن قوی نزد خداوند بهتر و محبوبتر از مومن ضعیف است، برچیزی که برایت سودمند است و در هر کار خیری حریص باش و از خداوند کمک بگیر و ناتوان نباش و اگر مصیبتی به تو رسید نگو ” اگر این کار را میکردم این چنین میشد” بلکه بگو” خداوند مقدر کرد و هر آنچه او بخواهد میشود” واژهی ” اگر” راه را برای عمل شیطان میگشاید.( مسلم)
وعن أنس رضي الله عنه، قال: (كان النبي صلى الله عليه وسلم أحسن الناس وأشجع الناس وأجود الناس، ولقد فزع أهل المدينة فكان النبي صلى الله عليه وسلم سبقهم على فرس، وقال: “وجدناه بحرا”) [أخرجه البخاري ومسلم، واللفظ للبخاري].
انس- رضی الله عنه- میگوید :پیامبر- صلی الله علیه و سلم- بهترین و شجاعترین و بخشندهترین مردم بود، وقتی که مردم مدینه ترسیده بودند، پیامبر – صلی الله علیه و سلم- بر اسب خود از آنها سبقت گرفت، اهل مدینه گفتند اسب او را دیدیم که به سرعت میدوید.( بخاری و مسلم ، لفظ بخاری)
وجدناه بحراً: اسب او را دیدیم که به سرعت میدوید.
وعن ابن عمر رضي الله عنهما أنه كان في غزوة مؤتة، قال: (فالتمسنا جعفر بن أبي طالب رضي الله عنه فوجدناه في القتلى، فوجدنا بما أقبل من جسده بضعا وتسعين بين ضربة ورمية وطعنة)، وفي رواية: (فعددت به خمسين بين طعنة وضربة ليس منها شيء في دبره) – يعني: ظهره – [رواه البخاري].
ابن عمر- رضی الله عنهما- که در غزوهی موته بود روایت میکند که : جعفر بن ابوطالب- رضی الله عنه- را دنبال کردیم و او را در قتلگاهش در حالی یافتیم که نود و اندی ضربهی شمشیر بر بدنش بود و در روایتی جای ۵۰ ضربهی شمشیر بر بدنش بود بی آن که چیزی از زخم شمشیر در پشتش باقی مانده باشد.( این نشانهی شجاعت جعفر است که همهی ضربات شمشیر از جلو به وی خورده بود و به دشمن پشت نکرده بود .)( بخاری)
وعن أبي بكر بن أبي موسى الأشعري قال: (سمعت أبي رضي الله عنه وهو بحضرة العدو يقول: قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: “إن أبواب الجنة تحت ظلال السيوف”، فقام رجل رث الهيئة فقال: يا أبا موسى أأنت سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول هذا؟ قال: نعم، فرجع إلى أصحابه فقال: أقرأ عليكم السلام، ثم كسر جفن سيفه فألقاه، ثم مشى بسيفه إلى العدو فضرب به حتى قتل) [رواه مسلم].
ابوبکر بن ابوموسی اشعری گفت از پدرم شنیدم که پیامبر – صلی الله علیه و سلم- در میدان جنگ فرمودند: درهای بهشت زیر سایهی شمشیرهاست. مردی که لباس کهنه و ژولیده به تن داشت ، برخاست و گفت: « ای ابوموسی تو خودت این سخن را از رسول الله- صلی الله علیه و سلم- شنیدی؟ گفت: بله، آن مرد به سوی یارانش بازگشت و گفت : « با شما خداحافظی میکنم» سپس غلاف شمشیرش را شکست و آن را انداخت و با شمشیرش به سوی دشمن شتافت و آن قدر شمشیر زد تا کشته شد. ( مسلم)
رث الهیئة: لباس کهنه شد
جف سیفه: غلاف شمشیر
وعن أنس رضي الله عنه، قال: (غاب عمي أنس بن النضر رضي الله عنه عن قتال بدر فقال: يا رسول الله غبت عن أول قتال قاتلت المشركين، لئن الله أشهدني قتال المشركين ليرين الله ما أصنع، فلما كان يوم أحد انكشف المسلمون فقال: اللهم إني أعتذر إليك مما صنع هؤلاء – يعني أصحابه – وأبرأ إليك مما صنع هؤلاء – يعني المشركين – ثم تقدم، فاستقبله سعد بن معاذ فقال: يا سعد بن معاذ الجنة ورب النضر إني أجد ريحها من دون أحد، فقال سعد: فما استطعت يا رسول الله ما صنع)، قال أنس: (فوجدنا به بضعا وثمانين ضربة بالسيف أو طعنة برمح أو رمية بسهم، ووجدناه قد قتل ومثل به المشركون، فما عرفه أحد إلا أخته ببنانه)، قال أنس: (كنا نرى – أو نظن – أن هذه الآية نزلت فيه وفي أشباهه؛ {من المؤمنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضى نحبه ومنهم من ينتظر وما بدلوا تبديلا}) [رواه البخاري].
انس – رضی الله عنه- روایت میکند که عمویم- انس بن نضر- در جنگ بدر پنهان شد، گفت: یارسول الله از ابتدای جنگ پنهان شدم و با مشرکان جنگیدم تا خداوند مرا در جنگ با مشرکان به شهادت برساند و خداوند ببیند چه کار میکنم. روز یکشنبه مسلمانان وارد میدان شدند، انس بن نضر گفت: « خدایا من عذر میخواهم به درگاه تو از کاری که اینان ( اصحاب پیامبر) انجام میدهند و تبری میجویم از کاری که آنها ( مشرکان ) انجام میدهند.» او در میدان جنگ پیش رفت ، سپس سعد بن معاذ به استقبال او رفت، انس به او گفت: « ای سعد بن معاذ بهشت قسم به پروردگار نضر که من بویش را بی واسطه مییابم. سعد گفت: یارسول الله من قادر به انجام کاری که او کرد، نبودم. انس گفت: هشتاد و اندی ضربهی شمشیر یا نیزه یا تیر در او یافتیم، او را کشته یافتیم و مشرکان به او مثل میزدند. کسی او را نشناخت مگر خواهرش، از روی سر انگشتش. انس گفت: به نظر ما( ما گمان میکردیم) که این آیه در مورد او و کسانی که شبیه به او هستند، نازل شده است: « من المؤمنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضى نحبه ومنهم من ينتظر وما بدلوا تبديلا»( بخاری)
وعن أنس رضي الله عنه؛ (أن رسول الله صلى الله عليه وسلم أخذ سيفا يوم أحد فقال: “من يأخذ مني هذا؟”، فبسطوا أيديهم كل إنسان منهم يقول: أنا أنا، قال: “فمن يأخذه بحقه؟!”، قال: فأحجم القوم، فقال سماك بن خرشة – أبو دجانة -: أنا آخذه بحقه، قال: فأخذه ففلق به هام المشركين) [رواه مسلم].
انس- رضی الله عنه- روایت میکند که رسول الله- صلی الله علیه و سلم- در روز یکشنبه شمشیری را گرفتند و فرمودند: چه کسی این را از من میگیرد؟ همهی حاضریین دستشان را باز کردند و هرکس میگفت، من، من، فرمودند: « چه کسی آن را به حقش میگیرد( حق شمشیر را ادا می کند ) ؟ مردم تأخیر کردند، سمک بن خرشته- ابودجانه- گفت: من آن را به حقش میگیرمش و آن را گرفت و با آن سر مشرکان را شکافت.
فأحجم القوم: به تأخیر انداختند و کنار کشیدند
ففلق به هام المشرکین: سرهای مشرکین را به وسیلهی آن شکافت.
وعن قيس بن أبي حازم قال: سمعت خالد بن الوليد يقول: (لقد انقطعت في يدي يوم مؤتة تسعة أسياف، فما بقي في يدي إلا صفيحة يمانية) [رواه البخاري].
قیس بن ابوحازم گفت: از خالد به ولید شنیدم که میگفت: روز موته ۹ شمشیر را با دستم شکستم چیزی در دستم باقی نماند مگر صفحیه یمانیه.( بخاری)
الصفحیة شمشیر پهن
وعنه قال: قال خالد بن الوليد: (ما ليلة تهدى إلى بيتي فيها عروس أنا لها محب، وأبشر فيه بغلام، بأحب إلي من ليلة شديدة الجليد في سرية من المهاجرين، أصبح بها العدو) [رواه أبو يعلى، قال في المجمع: ورجاله رجال الصحيح].
او گفت: خالد بن ولید گفت: شب بسیار سردی که در آن با دشمن روبهرو شوم برایم دوست داشتنیتر است از شبی که در آن عروس محبوبم را به خانهام بیاورند و از او صاحب فرزندی شوم.
فصل، ترس
خداوند متعال میفرماید: « أتخشونهم فالله أحق أن تخشوه إن كنتم مؤمنين»( توبه/ ۱۳)
آيا از ايشان ميترسيد ( و به جنگ آنان نميرويد ؟ ) . در صورتي كه سزاوارتر آن است كه از خدا بترسيد ( و از كيفر نافرماني او بهراسيد ) اگر واقعاً ايمان داريد ( و مؤمنان راستين هستيد ) .
و میفرماید: « إنما ذلكم الشيطان يخوف أولياءه فلا تخافوهم وخافون إن كنتم مؤمنين»( آل عمران/ ۱۷۵)
اين تنها اهريمن است كه شما را از دوستان خود ( با پخش شايعات و سخنان بياساس ) ميترساند ، پس ( از آنجا كه شما به خدا ايمان داريد ، بيباك و دلير باشيد و ) از آنان مترسيد و از من بترسيد اگر مؤمنان ( راستين ) هستيد
عن أبي هريرة رضي الله عنه، قال سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول: (شر ما في الرجل شح هالع وجبن خالع) [رواه أبو داود].
ابوهریره- رضی الله عنه- روایت میکند از رسول الله – صلی الله علیه و سلم- شنیدم که میفرماید: «بدترین چیز در مرد ، بخیل مضطرب و ترسویی است.»
الخالع: کسی که قلب را به خاطر تسلط شدید برآن در میآورد و او را از قدم نهادن باز میدارد.
فصل؛ پناه بردن به خدا از ترس و بخل
عن أنس بن مالك رضي الله عنه أن النبي صلى الله عليه وسلم كان يقول: (اللهم إني أعوذ بك من الهم والحزن، والعجز والكسل، والبخل والجبن، وضلع الدين وغلبة الرجال) [رواه البخاري ومسلم].
انس بن مالک – رضی الله عنه- روایت میکند که پیامبر- صلی الله علیه و سلم- میفرمودند: « خدایا از غم و اندوه ، ناتوانی و تنبلی، بخل و ترس، و سنگینی دین و تسلط مردان به تو پناه میبرم.»
ضلع الدین: سنگینی و شدت دین
فصل؛ فضیلت مجهز جنگجو و داشتن اخلاف جنگجو و شهید در خانواده
عن أنس رضي الله عنه؛ أن النبي صلى الله عليه وسلم لم يكن يدخل بيتا بالمدينة غير بيت أم سليم إلا على أزواجه فقيل له، فقال: (إني أرحمها، قتل أخوها معي) [رواه البخاري ومسلم].
انس- رضی الله عنه- روایت میکند که پیامبر – صلی الله علیه و سلم- در مدینه به هیچ خانهای وارد نمیشد مگر خانهی ام سلیم. او همسرانش را ملاقات میکرد. از ایشان در این مورد سوال شد، فرمودند: به او رحم میکنم ( دلم برایش می سوزد ) ، برادرش به همراه من کشته شده است.
وعن زيد بن خالد رضي الله عنه أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال: (من جهز غازيا في سبيل الله فقد غزا، ومن خلف غازيا في أهله بخير فقد غزا) [متفق عليه].
زید بن خالد- رضی الله عنه- روایت میکند که رسول الله – صلی الله علیه و سلم- فرمودند:« کسی که جنگجویی را در راه خدا تجهیز کند، مانند کسیست که جنگیده باشد. کسی جنگجویی را در خانواده به خیر به جای بگذارد، پس جنگیده است.» ( متفق علیه)
وعن أنس رضي الله عنه: (أن فتى من أسلم قال: يا رسول الله إني أريد الغزو وليس معي ما أتجهز به، قال: “ائت فلانا فإنه قد كان تجهز فمرض”، فأتاه فقال: إن رسول الله صلى الله عليه وسلم يقرئك السلام ويقول؛ أعطني الذي تجهزت به، قال: يا فلانة أعطيه الذي كنت تجهزت به، ولا تحبسي عنه شيئا، فوالله لا تحبسين منه شيئا فيبارك لك فيه) [رواه مسلم].
انس – رضی الله عنه- روایت میکند که جوانی از قبیلهی اسلم گفت: « یا رسول الله من میخواهم بجنگم ولی چیزی ندارم که با آن برای جنگ آماده شوم. فرمودند : « به نزد فلانی برو، او خود را برای جنگ آماده کرده بود، اما مریض شد.» جوان نزد او رفت و گفت: « رسول الله- صلی الله علیه و سلم- به تو سلام میرساند و میفرماید تجهیزاتی را که آماده کردهای به من بدهی.» آن مرد به همسر خود گفت: « ای فلانی تجهیزات را به کسی که به خاطر او، آن وسایل را آماده کردهای، ببخش و چیزی از آنها را نگه ندار، به خدا قسم اگر چیزی از آنها را نگه نداری، خداوند در آن مال برکت میاندازد.»
وعن أبي أمامة رضي الله عنه عن النبي صلى الله عليه وسلم قال: (من لم يغز، أو يجهز غازيا، أو يخلف غازيا في أهله بخير، أصابه الله بقارعة قبل يوم القيامة) [رواه أبو داود].
ابوامامه- رضی الله عنه- روایت میکند که رسول الله – صلی الله علیه و سلم- فرمودند: « کسی که جنگ نکرد یا جنگجویی را تجهیز نکرد یا با خانواده جنگجویی به خیر سرپرستی و عمل ننمود ، خداوند، قبل از روز قیامت او را به مصیبتی دچار میسازد.» ( ابوداود)
فصل؛ تعظیم حرمت زنان مجاهد
عن بريدة رضي الله عنه، قال: قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: (حرمة نساء المجاهدين على القاعدين كحرمة أمهاتهم، وما من رجل من القاعدين يخلف رجلا من المجاهدين في أهله فيخونه فيهم إلا وقف له يوم القيامة فيأخذ من عمله ما شاء، فما ظنكم؟) [أخرجه مسلم].
بریده- رضی الله عنه- روایت میکند که رسول الله- صلی الله علیه و سلم- فرمودند: « حرمت زنان مجاهد نسبت به کسانی که مجاهد نیستند مانند حرمت مادرانشان است. اگر مردی از قاعدین به ناموس مردی از مجاهدین خیانت کند، مجاهد در روز قیامت میایستد و هر چه از کار او بخواهد میگیرد، چه پنداشتهاید؟»( مسلم)
فماظنکم؟ آیا گمان میکنید که چیزی از کارش را رها کند.
فصل؛ فضیلت جنگیدن در صف
خداوند متعال میفرماید: « إن الله يحب الذين يقاتلون في سبيله صفا كأنهم بنيان مرصوص» ( صف/ ۴)
خداوند كساني را دوست ميدارد كه در راه او متحد و يكپارچه در خط و صف واحدي ميرزمند ، انگار ديوار سربي بزرگي هستند .
عن عمران بن حصين رضي الله عنه أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال: (مقام الرجل في الصف في سبيل الله أفضل عند الله من عبادة الرجل ستين سنة) [رواه الدارمي والحاكم واللفظ له.
عمران بن حصین- رضی الله عنه – روایت میکند که رسول الله – صلی الله علیه و سلم- فرمودند: « مقام کسی که در راه خدا، در مقابل دشمن ایستاده باشد، نزد خداوند از ۶۰ سال عبادت بهتر است. ( الدارمی و حاکم)
وعن معاذ رضي الله عنه عن النبي صلى الله عليه وسلم قال: (من قاتل في سبيل الله من رجل مسلم فواق ناقة وجبت له الجنة، ومن جرح جرحا في سبيل الله أو نكب نكبة فإنها تجيء يوم القيامة كأغزر ما كانت، لونها الزعفران، وريحها كالمسك) [رواه أبو داود والترمذي وقال: حديث حسن.
معاذ- رضی الله عنه- روایت میکند که پیامبر- صلی الله علیه و سلم- فرمودند: « هرکسی که در راه خدا زخمی شود یا مصیبتی به او وارد شود در روز قیامت میآید مانند شتری که رنگش به رنگ زعفران و بویش مانند مشک است.» ( ابوداود، ترمذی)
فواق ناقة: چیزی مابین دو پای شتر است.
نکبة: مصیبتی که به انسان وارد میشود .
وعن أبي هريرة رضي الله عنه، قال: مر رجل من أصحاب رسول الله صلى الله عليه وسلم بشعب فيه عيينة من ماء عذبة، فأعجبته، فقال: لو اعتزلت الناس فأقمت في هذا الشعب، ولن أفعل حتى أستأذن رسول الله صلى الله عليه وسلم، فذكر ذلك لرسول الله صلى الله عليه وسلم، فقال: (لا تفعل فإن مقام أحدكم في سبيل أفضل من صلاته في بيته سبعين عاما، ألا تحبون أن يغفر الله لكم، ويدخلكم الجنة، أغزوا في سبيل الله، من قاتل في سبيل الله فواق ناقة وجبت له الجنة) [رواه الترمذي وقال: حديث حسن].
ابوهریره- رضی الله عنه- گفت: مردی از اصحاب رسول الله – صلی الله علیه و سلم- از درهای که چشمهای پر از آب داشت گذشت، از آن مکان خوشش آمد و گفت کاش از مردم دور میشدم و در این دره اقامت میکردم اما این کار را نخواهم کرد تا این که از رسول الله- صلی الله علیه و سلم- اجازه بگیرم. قضیه را به رسول الله- صلی الله علیه و سلم- گفت، ایشان فرمودند: این کار را نکن. مقام یکی از شما در راه خدا بهتر است از ۷۰ سال نماز در خانه. آیا دوست ندارید که خداوند شما را بیامرزد و به بهشت وارد کند ؟ درراه خدا بجنگید، کسی که در راه خدا به اندازهی دو پای شتر بجنگد بهشت برایش واجب میشود.» ( ترمذی: حدیث حسن).
ادامه دارد ….. ان شاء الله