یاری رسول الله صلی الله علیه وسلم به معنای یاری و نصرت پیروانش است و یاری هرکس که از دین خدا دفاع میکند
مؤلف: شیخ أبو سعد العاملی (حفظه الله)
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله رب العالمين، رب الأولين والآخرين، خالق الإنس والجن أجمعين، باعث الرسل والنبيين، وعلى رأسهم سيد المرسلين وخاتم النبيين، ليكون رحمة للعالمين، وعلى آله وصحبه أجمعين ومن اهتدى بهديه إلى يوم الدين، وبعد:
با این نداء نبوی، خود و همه مسلمانی را که به خداوند متعال و روز آخر ایمان دارند آگاه میسازم. من با این کلماتی که از پیامبر شریفمان صادر شده و خداوند روحش را در بدن پاکش دمیده است، همه پیروانش را ندا میدهد که اگر زندیقی یا یکی از دشمنان الله با زبانش به پیامبرمان صلی الله علیه وسلم توهین کند یا یکی از سنتهای جاودنهاش را تحریف کند هیچ تفاوتی ندارد چون پیامبر صلی الله علیه وسلم به این دین مربوط است و او به خاطر اینکه رسول الله و خاتم نبیین است دارای چنین جایگاه والا و مقام بلندمرتبه نزد خداوند متعال است.
و به همین دلیل دفاع از پیامبر صلی الله علیه وسلم همان دفاع از دین خداوند سبحانه و تعالی است، و نام ایشان همواره قرین و همراه با خداوند متعال است. و رسالتی که پیامبر صلی الله علیه وسلم آن را حمل نموده، خدواند متعال مسئولیتش را برعهده گرفته است:
«وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» مائده ۶۷
«هر آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده است (به مردم) برسان (و آنان را بدان دعوت كن)، و اگر چنين نكنی، رسالت خدا را نرسانده‌ای. و خداوند تو را از (خطرات و اذيّت و آزار) مردمان محفوظ می‌دارد.»
پس خداوند، پیامبر صلی الله علیه وسلم را در زندگیاش محفوظ نگه داشت تا دشمنانش به او دسترسی نداشته باشند و دشمنانش به دست شیرمردان حق به درستی به جزای اعمالشان میرسیدند اما او را مورد دشنام، اهانت و استهزاء قرار دادند و حتی باعث آزار جسمی او شدند که باعث مرگش نشد و این حتما بخشی از هزینه ایمان و ثبات در راه است.
اما در برابر آنچه که امروز به رسولمان صلی الله علیه وسلم از آزار معنوی و دست درازی به شخصیت مبارک و اهلبیت ایشان میرسد مسلمانان باید علیه دشمنهای دشمنان الله به پا خیزند و اگر چنین نکنند خداوند متعال قوم دیگری را خواهد آورد که این کار واجب را به بهترین وجه انجام خواهند داد.
براستی تعرضی که به دین حنیف و پیامبر عزیزمان با زبان آن نادان و زندیقان و بوسیله مرتدین داخلی و خارجی صورت میگیرد به یک سنت جاری و یک روال عادی مبدل شده است که هرگز متوقف نمیشود. و این در حالی است که اسلام دارای شوکت و سرشتی قوی و شکست ناپذیر میباشد. پس تو را چه شده است در حالیکه مسلمانان پراکنده و فراری شدهاند بلکه از جانب دشمنان مورد تجاوز قرار گرفتهاند مگر در بعضی مواقع که خداوند متعال خواسته است که شوکت اسلام را در آن حفظ کند و مسلمانان صادق برای بازگرداندن بنای اولیه برای خلافت راشده به پا خواستهاند.
و این سنتی است که تا آسمان و زمین پابرجاست تغییر نمیکند و دشمنان از این آزارشان دست نمیکشند، زیر این جزءی از جنگ کنونیشان و یکی از ابزارهایشان علیه اهل حق است. تا زمانی که شرایط اینگونه است بر اصحاب حق لازم است که قدرت لازم را برای جلوگیری از این ابزار شیطانی را بدست آورند تا تأثیر آن محدود شود و ما را از جنگ جهانی با دشمنانمان باز ندارد یا به خاطر اینکه به هدفمان نرسیم، ذهنمان را منحرف کنند.
رسول الله صلی الله علیه وسلم رمز و نماد این نبرد است .. ایشان رأس و فرمانده آن است و ما را فرا میخواند: ـ همانطور که دیروز در مکه و اطرافش ندا میداد ـ
«من يؤوينی؟ من ينصرنی؟ حتى أبلغ رسالة ربی»
«چه کسی از من حمایت میکند؟ چه کسی مرا یاری میدهد؟ تا رسالت پروردگارم را برسانم.»
و این ندایی است که باز هم تکرار میشود و رسول الله صلی الله علیه وسلم نیاز به حمایت و یاری دارد، نه برای خودش بلکه از برای حمایت از سنت و منهاجی که با آن آمده است.
ما امروز به شدت نیازمند این سنت و منهاج هستیم تا خود را از هرآنچه که در آن عبودیت و تاریکی و ظلم است، رها سازیم و هر کس که در اطرافمان است را آزاد کنیم و آنها را از نجاست بتها و تاریکی جاهلیت پاک سازیم وآنها را از تاریکی جاهلیت خاج و به نور اسلام وارد کنیم.
و از راههای نصرت و یاری پیامبر صلی الله علیه وسلم دفاع از ناموس و آبروی ایشان و قطع زبان و گردن متجاوزان است. همانطور که سلف صالحمان انجام دادهاند .. و این سنتی است که در حال از بین رفتن و محو شدن از قاموس مسلمین است و لازم است دوباره زنده کنیم.
اما فریاد زدن و شعار دادن و محکوم کردن بدون عمل، هیچ نصرتی در آن نمیبینم بلکه فقط هدر دادن وقت و انرژی است و شاید باعث از بین رفتن جرأتی است که در زمان نصر حقیقی به آن نیازمندیم:
«حَتَّى إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا» محمد ۴
«همچنان ادامه دهيد تا به اندازه‌ی كافی دشمن را (با كشتن و زخمي‌كردن) ضعيف و درهم مي‌كوبيد. در اين هنگام (اسيران را) محكم ببنديد، بعدها يا بر آنان منّت مي‌گذاريد (و بدون عوض آزادشان مي‌كنيد) و يا (در برابر آزادی از آنان) فديه مي‌گيريد (خواه با معاوضه‌ی اسراء و خواه با دريافت اموال. اين وضع همچنان ادامه خواهد داشت) تا جنگ بارهای سنگين خود را بر زمين مي‌نهد و نبرد پايان مي‌گيرد.»
• چه کسی مرا یاری میدهد؟ چه کسی از من حمایت میکند؟
براستی اسلام نیازمند نصرتی واقعی است که دربرگیرنده کارهای عملی مختلفی است و صرفاً حرف زدن نیست حتی اگر سخنی صادق و گرم و حتی سوزناک باشد.
نصرت و یاری پیامبر صلی الله علیه وسلم لازم است بار دیگر جامه عمل به خود بپوشد ـ همانند گذشته ـ در بیعت بر مرگ و مفاد شناخته شده و معلوم آن، از جمله: همانطور که از خود و فرزندانتان دفاع میکنید از من نیز دفاع کنید، و برای هرکس از شما که بیعت داد و یاری رساند، بهشت جای اوست. [سخن پیامبر به أنصار]
یاری پیامبر صلی الله علیه وسلم امروز در یاری سنت و زنده کردن سیرت و همچنین دفاع از آبرو و ناموس ایشان است و اگر این کار را نکنیم ایشان را یاری ندادهایم.
و آیا راضی میشویم که ببینیم و بشنویم کسی به رسول الله صلی الله علیه وسلم و امهات المومنین ، توهین کنند و در روز روشن جرأت آتش زدن قرآن را داشته باشند و یا در برابر چشمانمان مساجد را تخریب ویا آتش بزنند ویا بیحرمت کنند سپس شادمان و خوشحال به زندگی ادامه میدهیم، انگار که اینها اصلاً به ما مربوط نیست.
یاری رسول الله صلی الله علیه وسلم به معنای یاری و نصرت پیروانش است و یاری هرکس که از دین خدا و سنتش دفاع میکند. علی الخصوص مجاهدین، بهترین کسانی که امت را را سربلند کردهاند و بینی دشمنان را به خاک مالیدهاند.
یاریشان میدهیم و حمایتشان میکنیم و هرچیز با ارزش و کم بهایی را تقدیمشان خواهیم کرد، همانطور که صحابه ش، جان و مالشان را برای رسول الله صلی الله علیه وسلم اهدا کردند و رستگار شدند با رضای خداوند متعال و خداوند سبحانه و تعالی افتخار نصرت دینش و اعلاء کلمهاش به آنان بخشید.
همانطور که أنصار، مهاجرین را هنگامی که از مکه که با دینشان فرار کرده بودند و به سمت رب العالمین شتافتند، یاری دادند و اموال و خانهها و همه املاکشان را با مهاجرین تقسیم کردند. پس آیا به حدی از ایثار و جان فدایی که آنها رسیدند، رسیدهایم و آمادهی تکرار این صفحات نورانی از تاریخ سرافرازمان هستیم.
براستی که قدرتمان در پایبندی به اسلام و خود را ملبس کردن با قول و عمل به سنت پیامبرش ، نهفته است و این زندگی حقیقی است.
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ» انفال ۲۴
«ای مؤمنان ! فرمان خدا را بپذيريد، و دستور پيغمبر او را قبول كنيد هنگامی كه شما را به چيزی دعوت كند كه به شما زندگی (مادی و معنوی و دنيوی و اخروي) بخشد»
برای ما در قصاص، حیات و زندگی است .. زندگی حقیقی و استوار بر مبنای حق و برئ از هر باطلی .. زنده کردن وجود، اراده و کرامتمان .. زیرا در برابر تاثیر زبان جاهلان و منافقین یا دست کفار و مشرکین به دینمان قدرت و شوکت میبخشد.
پس دشنام به دین خدا و رسولش ، کاری است که باعث خارج شدن از دین میشود و جزای آن قتل بدون درخواست توبه است و برای همه مسلمین اقامه این حد بدون رجوع به ولی امر مسلمین جایز است ـ حتی اگر وجود داشته باشد و شرع خداوند متعال را در زمین اجرا کند ـ پس چگونه است، هنگامی که اصلا ولی شرعی پیدا نشود، پس این یکی از واجبترین واجبات و برترین اولیتهاست.
همانطور که یاری پیامبر صلی الله علیه وسلم و دین حنیفمان، شامل دفاع از مردان و زنان مؤمن نیز هست. بخصوص زنانی که در حق غفلت شده است برای آنان یاوری پیدا نمیشود. مخصوصا از خواهران مسلمانمان در مصر که بر دین نصرانیت بودند و به اسلام گرویدند، یادی میکنم و بویژه خواهرانمان وفاء کنستانتین و کامیلیا شحاذه که از جهنم کلیسا فرار کردند و از مسلمانان خواستند آنها را از ظلم کلیسا در مصر حفظ کنند. و با حبس آنان در سردابهای کلیسا، جایی که انواع شکنجهها جسمی و روحی را به آن دو چشاندن و طولی نکشید تا از دینمان بازگردند و دوباره به دین مسیحیت برگردند.
اسارت خواهرانمان به دست طواغیت کلیسا در مصر ابعاد بسیار خطرناکی دارد و دارای پیامی قوی در مقابل مسلمانان است، بعضی از آنها را در زیر توضیح خواهم داد:
اول: نصاری مصر خود را فراتر از شرع و قانون میدانند و به آن اصلاً باور ندارند و اصلاً اصطلاح اهل ذمه در قاموس آنها وجود ندارد. حتی گمان آن میرود که بگویند مسلمانان در سرزمینشان، که از جانب نصاری و حاکمان حامیشان اشغال شده است، اهل ذمه هستند.
دوم: مانند این است که مسیحیان مصر به مفاد صلح حدیبه عمل کنند به طوری که از نصاری کسانی که مسلمان میشوند، باید به آنها برگردانده شوند، در حالی که مسیحی شدن مسلمانان به طور علنی هیچ مشکلی ندارد و مطابق قانون رایج مصر است، پس این چه اهانت و ذلتی است؟
سوم: در واقع مسلمانان در مصر اهل ذمه شدهاند، به طوری که مسیحیان قدرت نمایی میکنند و پرسه میزنند و از شریعت و حتی از قوانین وضعی و قانون اساسی سرپیچی میکنند و در همه جوانب آن را به طور علنی آشکار میکنند و این کار از جانب نظام مصری مقبول است. من در اینجا برای احترام گذاشتن به قانون اساسی دعوت نمیکنم، بلکه فقط کفر و سرکشی مسیحیان و استهزاءشان به قوانین طاغوت را آشکار میکنم، علی رغم اینکه خود آنها اقرار میکنند که اکثریت شهروندان مصر، مسلمین هستند.
چهارم: اسیر کردن زنان تازه مسلمان شده، پیام تهدیدی از جانب کلسیا برای همه مسیحیان است که از فکر گرویدن به اسلام دوری کنند و به زندان بزرگ دین تحریف شدهی نصرانی راضی باشند و در غیر این صورت به زندانهای کوچک تاریک داخل کلیساها منتقل میشوند.
این نکته در نوع خودش خلاف قوانین وضعی و قانون اساسی است که بیانگر نیاز به آزادی دین است.
• غرب سکولار ، خانه خود را با زبان حماقت نابود میکند.
دین خداوند پیروز است و حتی اگر در مقاطعی مختلف زمانی به علت غفلت و ضعف دینداران، برای مردم عکس این مطلب آشکار شده باشد. به خاطر اینکه دینمان همیشه از پروردگار جهانیان، جبار زمین و آسمان قدرتش را میگیرد که همه امور بدست اوست و همه امور به او باز میگردد.
در درگیری شدیدی که امت مسلمان در آن با دیگر امتها کافر ظالم به سر میبرد یا به اصطلاح جنگ تمدنها، هرز چند گاهی فریادهای ناامید کنندهای از جانب دشمنان آشکار میشود. این بیانگر ناتوانیشان برای متوقف کردن گسترش روند اسلامی مبارک است، و این گسترش فقط مختص به سرزمینمان نیست بلکه در قلب سرزمینهایشان این روند رو به گسترش میباشد زیرا اسلام با کمترین هزینه مادی و بدون کمترین تحریک ویا ترساندنی، برای بدست آوردن یـاران و پیروانی جدید به آن سرزمینها رسیده است.
پس دشمنانمان آرزو میکنند که از دینمان دست برداریم و سرگردان بمانیم حتی اگر بدین آنها وارد نشویم:
«وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا» بقره ۲۱۷
(مشركان) پيوسته با شما خواهند جنگيد تا اگر بتوانند شما را از آئينتان برگردانند.»
و این یک حقیقت قرآنی، تاریخی و واقعی است که جای هیچ بحث و جدلی در آن نیست. به همین خاطر از مدتها قبل سرزمینهایمان را اشغال کردند و آن را به دولتهای کوچک تقسیم کردهاند تا به راحتی بر منابعمان تسلط داشته باشند و همیشه ما تحت سیطره سیاسی آنها بمانیم. اما هنگامی که دیدند که پروژهی آنها و نقشههایشان در حال شکست است و به نتیجه دلخواهشان نرسیدهاند، و بلکه خطرناکتر از این، دیدند که به اسلام ضرری نرسیده و از دایرهی مورد نظر آنها که در واقع مرزهایی تنگی بود که برای آن ایجاد کردند پا را فراتر نهاده و در حال عبور از دریاها و اقیانوسهاست و از تمام موانع و مرزها گذشته و به قلب سرزمین آنها رسیده و ارزشها و دین تحریف شده آنها را تهدید میکند و سحرهای آنها را از بین میبرد.
هنگامی که همه اینها را دیدند و احساس خطر و انقلاب کردند، از هیچ چیزی کوتاهی نمیکنند .. بیهدف و کورکورانه هرکاری میکنند. تفکر و استدلال میکنند و سپس مینگرند و اخم میکنند و پشت میکنند و تکبر میورزند و میگویند این تروریسم است و اینان تروریستند. آنها را به زندگی امینت و آسایش دعوت نمیکنند، بلکه آنها را محاصره، زندانی و به قتل میرسانند.
آنها را از دیارتان بیرون کنید .. آنان کسانی هستند که خود را از آنچه شما بر آن هستید، پاک میکنند و از آنچه که شما برآن هستید، دوری جویند. آنان به پروردگارتان کافر شدهاند و آرزوها، سنتها و برنامه زندگیتان را به باد سخره میگیرند، جای برای آنها در بین شما نیست.
پس جنگ دشنام، توهین و استهزاء کردن به ارزشهای اسلام و اصولش شروع شده است. مخصوصا در مورد پیامبر گرامیمان، از آن جهت که دشمنان معتقدند که از این طریق از ارزش دینمان کم میکنند و از کسانی که طرفدار نوگرایی هستند دفاع میکنند تا از دینشان برگردند یا مانع از اسلام آوردنشان میشوند.
براستی که خداوند متعال مکرشان را به خودشان باز میگرداند و مکر و حیلهشان را بر علیه خودشان کرده است. پس مؤمنین ایمانشان به حق قویتر گشته و مردم و همکیشانشان فوج فوج به دین اسلام گرایش پیدا میکنند و این هنگامی است که و سیرت پیامبر صلی الله علیه وسلم را مطالعه میکنند و آنچه را که راهبانشان از حسادت از آنها مخفی کرده بودند را متوجه میشوند.
مسلمانان نیز با آنچه که از امکانات و قدرت در اختیار دارند، از ناموس و مقام پیامبرشان صلی الله علیه وسلم دفاع میکنند، پس نتیجه آن مانند فتنههایی که در کشور صلیبی پست دانمارک اتفاق افتاد، به عنوان نشانهای از آنچه که اتفاق خواهد افتاد.
پس ای بندگان سکولاریسم، جنگ هنوز شروع نشده است .. ای دشمنان الله به زودی نتیجه زبان احمقها و بزرگانتان را خواهید دید، منتظر فتنهای باشید که فقط شامل کسانی از شما که ظلم کرده است نمیشود بلکه هرکس که خوشحال، موافق و یا راضی به این جنگ صلیبی کینه توزانه بر علیه دین و پیامبرمان صلی الله علیه وسلم هستند، میشود.
به زودی میدانید سرانجام کارها دست کیست و پیروزی برای چه کسی است حتی در قلب سرزمینتان .. به زودی مسلمانان با چنان وحشتی با شما میجنگند که از آنها امان بخواهید و هیچ امنیتی نخواهید داشت، حتی اگر در مستحکمترین قلعهها باشید.
نگاه کنید به آن مرد فرومایهی سازنده فیلم توهینآمیز که در آن به مقام و ناموس پیامبر گرامیمان و اهل بیتش ایشان در ملأ عام توهین کرده است. حالا او کجاست؟ جایی برای در امان ماندن از غضب مسلمانان، پیدا نمیکند، حتی بین خانواده و بردارانش و حتی آمریکای صلیبی قادر نیست از او در مقابل غضب پروردگار و خشم فرزندان این امت از او حمایت کند، کسانی که به خونش تشنه هستند و خون او برایشان کافی نیست.
حتی هنگامی کـه مقامات آمریکایی خطـر و ابعاد این عمـل شینع را ببینند و نتیجه آن اعمـال تلافی جویانه کـه روی میدهد و در داخل ویا خـارج از مرزهایشان روی خواهد داد و عواقب بـدی خواهد داشت را محاسبه کنند، وی را ترک خواهند کرد.
سپس دست به برخی اقدامات احتیاطی برای راضی کردن مسلمانان خواهند زد و تلاش خواهند کرد این خشم و انزجار گسترده و پیامدهای ناشی از آن در دراز مدت ساکت کنند. اما این اقدامات کافی نیست و قادر به خاموش کردن شعله انتقام و کینه در دل مسلمانان نخواهد بود و این آتش شعلهور خواهد ماند تا آنچه را کـه میخواهد محقق کند و حکم خداوند متعال را در مورد این آدم کودن و هرکس که قبل از او به پیامبرمان صلی الله علیه وسلم یا کتاب پروردگارمان توهین کرده است، عملی کند.
این جنایاتی است که با گذشت زمان و به اذن خداوند متعال فراموش نمیشود بلکه در قلب و ذهنمان نفوذ کرده است و دستان حق در هر زمان و مکانی آماده هستند .. منتظر فرصتی مناسب برای مجازاتی عادلانه هستند. اغلب آنچه که بر سر این مجرمین میآید، به طور آنی و در حالی است که از آن غافل هستند. مانند عذاب خداوند متعال که به صورت آنی بر سر کفار میآید. پس خداوند مقتدر آنها را در وقتی که به قدرت و امکانات و تجهیزات خود مغرور هستند مورد عذاب قرار میدهد.
هزاران و شاید میلیونها دلار هزینهای است که برای حمایت از این آدم کودن و احمق و هرکس دنبالهرو اوست صرف میشود و به همین اندازه آمریکا برای سفارتخانهها و کنسولگرهایش در نقاط مختلف جهان، که گمان میکند حملات جدیدی علیه کارمندان و جاسوسانش صورت میگیرد، هزینه کرده است.
اما صرف میلیونها و میلیاردها دلار مال، بیفایده است و این موج جهادی مبارک که دوباره در قلب فرزندان این امت نفوذ کرده است را متوقف نخواهد کرد. شاید ضرری نافع باشد و شاید از چیزی بدتان بیاید و خداوند متعال در آن نفع بسیاری قرار داده باشد.
پس آنها خانههایشان را به دست خود خراب میکنند و اموالشان را برای مقابل با راه خداوند خرج میکنند، سپس جز حسرت و پشیمانی برای آنها نمیماند، همانطور که پروردگار صاحب عزت و جبروت وصف کرده است:
«إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ فَسَيُنْفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَالَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ» انفال ۳۶
«كافران اموال خود را خرج مي‌كنند تا (مردمان را) از راه خدا (و ايمان به الله) بازدارند. آنان اموالشان را خرج خواهند كرد، امّا بعداً مايه‌ی حسرت و ندامت ايشان خواهد گشت و شكست هم خواهند خورد. بيگمان كافران همگی به سوی دوزخ رانده مي‌گردند و در آن گرد آورده مي‌شوند.»
اگر عذاب خداوند متعال سراغتان بیاید، چه کسی از شما حمایت میکند؟ پس ای بندگان صلیب هرگز گروهی را غیر از خدا پیدا نخواهید کرد که شما را یاری بدهد. این قدرت، عظمت و راز این دین است که هرگز درک نخواهید کرد و رفاه و آسایشتان را از بین خواهد برد و وجودتان را تهدید میکند تا اینکه با حقارت با دست خود جزیه بدهید یا اینکه دسته دسته وارد دین اسلام بشوید، غیر از این دو مورد چیز دیگری رخ نمیدهد: جنگ آشکار یا صلح شرم آور ..
«وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ» حج ۴۰
«و به طور مسلّم خدا ياری مي‌دهد كسانی را كه او را ياری دهند. خداوند نيرومند و چيره است.»
و این فقط آغاز است و آینده سختتر و تلختر است، پس منتظر باشید، من هم با شما منتظر میمانم.
«وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ» شعراء ۲۲۷
«و كسانی كه ستم مي‌كنند خواهند دانست كه بازگشتشان به كجا و سرنوشتشان چگونه است.»