زنان بین سرابهای سکولاریستی غربی و ارزشهای اسلامی

زنان بین سرابهای سکولاریستی غربی و ارزشهای اسلامی

ارائه دهنده: فاطمه هورامی (دانشجوی علوم تربیتی)

اعدام زن با طناب آزادي

زن هميشه در باتلاقهاي عميق ديانتهاي خودساز بشري و مذاهب مسخ شده و تحريف گشته‌ي آسماني موجودي ستمديده و بيچاره بوده است. در اين مذاهب بشري او بدرجها کمتر از يک انسان است.

اغريقيها او را چون کالايي در بازار خريد و فروش مي‌کردند، رومانيان او را موجودي فاقد روح و روان دانسته، روغن داغ بر جسمش ريخته به ستون مي‌بستند، و احيانا زنهاي بيگناه را بر دم اسب مي‌بستند و اسبان را چارنل مي‌تاختند تا جان دهند! چينيان باستان زن را موجودي پليد تلقي مي‌کردند که شوهرش حق داشت او را زنده بگور کند. و هنديها بر اين باور بودند که زن بايد روز مرگ شوهرش جان دهد، و زنده همراه با جسد مرده‌ي شوهرش به آتش کشيده مي‌شد. و نياکان فارسي ما مهار زندگي او را به شوهر واگذار مي‌کردند، و شوهر در کشتن زنش يا منت نهادن بر او و زنده رها کردنش آزادي تام داشت. يهوديان گمراه پس از مسخ دين اسلام حضرت موسي (عليه السلام) زن را لعنت و نفرين بشريت مي‌دانند، چرا که در باور آنها او آدم را گول زده از بهشت بيرون رانده بود. و در روزهاي عادت ماهانه بکلي از او دوري مي‌کنند، نه با او سخن مي‌گويند و نه در کنارش غذا مي‌خورند، و او حق ندارد به هيچ ظرفي دست زند تا مبادا پليد گردد. و مسيحياني که دين اسلام حضرت عيسي ( عليه السلام) را تحريف کرده‌اند زن را دروازه‌ي شيطان ناميدند، و رابطه با او را نوعي پليدي مي‌دانند. ([۱][۱])

دين مبين اسلام با نداي «… وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ … »([۱][۲]){ و براي همسران ( حقوق و واجباتي ) است ( كه بايد شوهران اداء بكنند ) همان گونه كه بر آنان ( حقوق و واجباتي ) است كه ( بايد همسران اداء بكنند ) به گونه شايسته‌اي } بشريت را بخود آورد. و پيام آور توحيد (صلي الله عليه وسلم) هميشه در حق زن سفارشها مي‌نمود. «استوصوا بالنساء خيرا» ـ شما را به نيکويي با زنان سفارش مي‌کنم ـ. و مي‌فرمودند:« خيرکم خيرکم لأهله و أنا خيرکم لأهلي»ـ آنکسي که نزد خانواده‌اش بهترين باشد بهترين شماست، و من از همه‌ي شما براي خانواده‌ام بهترينم ـ! و زنان را خواهران مردان معرفي نمود. «النساء شقائق الرجال».

و براي زن ميداني را که شايسته و مناسب با فطرت و خلقت اوست تحديد نمود. و لباسي که به او حشمت و شخصيت و جايگاه خاصي در جامعه مي‌دهد.

مرد سکولاریست خودپرست غربي توانست بنام آزادي زن را از محيط پرمهر خانواده بيرون کشيده، به بازار مشقت بار کار آورد. و همه‌ي تکاليف و سختيهاي زندگي را روي شانه‌ي او بنهد. و با همان آهنگ آزادي امروزه در جهان سکولاریست غرب شاهد آنيم که زن بصورت يک کالاي تجارتي و شهواني براي مرد گرگ صفت غربي درآمده و هيچ ارزش و شخصيتي ندارد.

در غرب سکولاریست هر کالاي تجارتي از صابون و سنگ حمام گرفته تا پوشک بچه تا دارو و سر سوزن، همه و همه را زن عريان در رسانه‌ها با نمايش اندام خود به مردم عرضه مي‌کند!

در جامعه‌ي سکولاریست غربي که معيار زيبايي براي مرد در لباس مرتب و شيک معرفي شده، زن با باتوم آزادي، در طمع، لقمه ناني لخت و عريان بايد چپ و راست مرد بچرخد!..

با همين عصا زن از همه‌ي حقوق خود محروم شده است. نه پدر و مادري مي‌شناسد، و نه خواهر وبرادري، و نه محيط پر مهر خانواده‌اي ديده است، و نه اينکه مي‌تواند لذت مادر بودن را بچشد و نه از شخصيت و جايگاه همسر بودن خبري دارد، تنها چند روز جوانيش ـ البته اگر اثري از زيبايي در او بود ـ در کنار زحمت کار و عرق ريختن؛ طعمه‌ي چشمان گرسنه و شهوت بي‌مهار جامعه‌ي مست است. و پس از آن چون زباله‌اي بکناري انداخته مي‌شود!

زنان اروپا امروز به جامعه التماس مي‌کنند تا آنها را بکلي از مردان جدا سازد، و به آنها بها داده اجازه‌ي بازگشت به محيط خانواده را بدهد. ([۱][۳])

البته اين درخواستها و آرزوها پس از مرگ سهراب است. جامعه خودخواه سکولاریست غرب هرگز حاضر نيست اين بردگاني که با شعار آزادي طوق بندگي بر گردنشان نهاده را به اين سادگي از دست بدهد!..

چه کسي به زن ظلم مي‌ورزد؟!

متأسفانه در جامعه‌هاي مختلف زن مورد ظلم و ستم کانالهاي زيادي قرار گرفته است؛ پدر ومادر، خانواده، جامعه، دوستان، حسودان، رقيبان، فرهنگهاي بيگانه، عادات و رسوم پوسيده، آناني که حق او را پايمال مي‌کنند، آناني که به او حقوقي را که از او نيست واگذار مي‌کنند، و خود زن از جمله کانالهاي ستم رساني به او مي‌توانند باشند.

و تنها پناهگاه، و يگانه راه نجات براي او چنگ زدن به قرآن کريم و سنت صحیح رسول الله بر فهم گذشتگان صالح این امت  است. قرآني که تمامي حقوق او را برايش تأمين نموده است.

« فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ…» ([۱][۴])

{ پس پروردگارشان دعاي ايشان را پذيرفت و پاسخشان داد كه من عمل هيچ كسي از شما را كه به كار پرداخته باشد – خواه زن باشد يا مرد – ضائع نخواهم كرد . پاره‌اي از شما از پاره ديگر هستيد ( و همگي همنوع و همجنس مي‌باشيد ) }.

قرآني که او را هم شانه‌ي مرد در رسيدن به سعادت و خوشبختي قرار داده:

« مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ »([۱][۵])

{ هركس چه زن و چه مرد كار شايسته انجام دهد و مؤمن باشد ، بدو ( در اين دنيا ) زندگي پاكيزه و خوشايندي مي‌بخشيم و ( در آن دنيا ) پاداش ( كارهاي خوب و متوسّط و عالي ) آنان را بر طبق بهترين كارهايشان خواهيم داد}.‏

اسلام به جهان آموخت که زن نيمي از جامعه‌ي بشري است، و بايد مورد احترام و تقدير شايسته قرار گرفته به او بها داده شود.

کوغوستاف (گوستاو) لوبون از انديشمندان جهان غرب مي‌گويد:” اروپا از مسلمانان احترام بزن را آموخت. بر عکس آنچه بر زبان مردم رائج است اسلام ـ نه مسيحيت و اروپا ـ زن را از منجلاب پستي و حقارت رهانيد. مسيحيان در قرنهاي وسطي هيچ ارزشي براي زن قائل نبودند. و در زمان سلطه‌ي زمينداران بر اروپا مسيحيان با زنان برخورد بسيار تند و خشني داشتند. تا اينکه از مسلمانان احترام به زن را آموختند. ([۱][۶])

زني که خودش را در بازار کار سکولاریستها با شغلي که با فطرت و خلقت او مناسب نيست عرضه مي‌کند، در حقيقت از عرش احترام زنانگي خود را به فرش خاکي و خاردار خيابان انداخته، و اينجاست که چون کالايي تجارتي براي تبليغات بازرگاني از او سوء استفاده ابزاري مي‌شود. و در بين مردان طعمه طعن و لعن و خوشگذراني گرگان مي‌گردد، و بارها مورد تجاوز و فروش قرار مي‌گيرد.

و اين زني که بنام سکولاریسم وتمدن و فرهنگ و زندگي شهري و مرفه از بلنداي حجاب و عفت خويش بزير مي‌آيد، در حقيقت به جامعه مي‌گويد: من شايسته اين مکانت و شخصيت والا نيستم، من يک کنيزکي قابل خريد و فروش هستم!

در زماني که برده‌داري در دنيا رائج بود فرق زنان محترم و خانواده و آزاده با کنيزکاني که چون کالا خريد و فروش مي‌شدند در لباسشان بود. زن آزاده و محترم هميشه در حجاب و پرده بود و زن کنيز حق نداشت چادر و حجاب بپوشد، تا نشايد با آزادگان اشتباه گرفته شود و از مکانت اجتماعي آنان بهره‌ند گردد!

و زني که با سرپيچي از فرامين الهي خودش را از خدايش دور مي‌کند، و با ارتکاب گناهان قلبش را سياه، از سعادت و آرامش بندگي خداوند به دره‌ي هولناک مشقت و بدبختي شهوت و هوي و هوس پرستي پرت مي‌شود.

اين زنان در واقع خود را زنده بگور کرده‌اند، براي آنان زنهاي برده‌ي هوي و هوس از رقاصان و بازيگران فيلمها گرفته تا زنهاي هرزه‌ي تبليغات بازرگاني الگو و اسوه‌اند!

و سکولاریستهایی که حق را در پيش زنان باطل جلوه مي‌دهند، و زيبايي را زشتي مي‌نامند، و زشتيها را کمال حسن، و عفت و حياء را تخلف و تندروي و افراطگري مي‌دانند، و برهنگي و آميزش با جامعه مردان را فرهنگ و پيشرفت و تمدن، در واقع سنگ قبر زن را مي‌تراشند.

و سکولاریستهایی که به زن وسوسه مي‌کنند، و او را بنام “روي پاي خود ايستادن” و محتاج کسي نبودن، به بازارهايي که شايسته او نيست مي‌کشند تا از زير بار (!) مسئوليت پدر نجات پيدا کند، يا به گفته‌ي آنها از منت شوهر، و يا برادر و خانواده رهايي يابد (!)، در حقيقت او را بسوي پرتگاه بدبختي و شقاوت مي‌کشند.

جامعه شناسان غرب آرزو دارند بتوانند بار دگر در جهان غرب شاهد نظام خانوادگي مسلمانان باشند. جاک ريلر جامعه شناس مشهور اروپا مي‌گويد: جايگاه واقعي زن خانه است، و مسئوليت اصلي او تربيت فرزندان. ([۱][۷])

………………

([۱][۱] ) نگا: ظلم المرأة، محمد الهبدان. ص/۲۱ تا ۲۴٫

([۱][۲] ) (البقرة۲۲۸)

([۱][۳] ) روزنامه الجزيره، شماره‌هاي ۷۰۵۶-۷۰۵۷٫

([۱][۴] ) (آل عمران۱۹۵).

([۱][۵] ) (النحل۹۷).

([۱][۶] ) قالوا عن الاسلام، د. عماد الدين خليل، ص/۴۳۱٫

([۱][۷] ) قالوا عن الإسلام. ص/۴۱۵٫

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *