پیامی به اهل سنت غرب ایران و هم مسیران بنیان جهاد علیه دین سکولاریسم در مورد فراخوان راهپیمائی کفار سکولار منطقه ای و مرتدین محلی

 

پیامی به اهل سنت غرب ایران و هم مسیران بنیان جهاد علیه دین سکولاریسم در مورد فراخوان راهپیمائی کفار سکولار منطقه ای و مرتدین محلی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

الله تعالی می فرماید : لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُواْ (مائده/۸۲) مسلّما سرسخت‏ترين مردم را در دشمنى با كسانى كه ايمان آورده ‏اند، يهود و مشركان(سکولاریستها) خواهى يافت . در این صورت یهود و مشرکین(سکولاریستها) دشمنان شماره یک مسلمین و به همین ترتیب با توجه به آیات اولیه ی سوره ی روم نصرانی ها دشمنان شماره  ۲ و مجوس به عنوان کفار شبه اهل کتاب در ردیف سوم قرار می گیرند، که پیروزی این دشمنان شماره ۲ بر دشمنان شماره ۳ باعث خوشحالی مومنین و شایسته ی نصرت الله می باشد . وَ يَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ . بِنَصْرِ اللَّهِ  …

علاوه بر این الله تعالی به واقعیت دیگری در مورد مشرکین( سکولاریستها) اشاره می کند و پس از سريه عبد اللَّه بن جحش رضی الله عنه بر علیه سکولاریستهای قریش می فرمایند که سکولاریستها (یا همان مشرکین)  به صورت همیشه و پیوسته با مسلمین می جنگند تا زمانی که مسلمین را از محتوای دین اسلام خارج کرده و تابع قانون دین سکولاریستی خود نمایند و مسلمین دست از مفاهیم و محتوای دین اسلام بکشند و تابع حاکمیت، قانون و برنامه ی آنها گردند : … وَلاَ يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىَ يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُواْ وَمَن يَرْتَدِدْ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُوْلَـئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَأُوْلَـئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ .

بدین ترتیب الله تعالی هم دشمنان شماره یک ما را معرفی می فرمایند و هم اینکه بیان می کنند که سکولاریستها به صورت مداوم با مسلمین « قتال » می کنند ، یعنی جنگ و کشت و کشتار؛ تا کی؟ تا زمانی که مسلمین دست از مفاهیم چهار گانه ی دین خود یعنی : ۱- حاکمیت و قدرت حکومتی ۲- قانون و شریعت الله  ۳- اطاعت کردن از این حاکمیت و قانون ۴- مجازات کردن و پاداش دادن بر اساس این قانون و توسط این حکومت بکشند و این ۴ مورد در اختیار کفار سکولار و مجریان دین سکولاریسم قرار بگیرد.

در این صورت با توجه به آیات اولیه  ی سوره ی روم متوجه می شویم که اصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم قبل از احکام مربوط به حجاب و زکات و حج و …. و حدود مربوط به زناکار و مشروب خور و دزد و قاتل و مرتد و … با دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی دشمنان آشنائی پیدا کرده بودند . چون تمام این احکام و حدود بعد از آموزش دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی دشمنان نازل شده اند . با این وصف اهل سنت کوردستان و هورامان نیز باید همچون سایر مسلمین استراتژی کلان مبارزاتی اش را بر اساس دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی دشمنانش قرار بدهد که الله تعالی برایشان مشخص کرده است .

علاوه بر این می بینیم که چند دهه است کوردهای اهل سنت بر خلاف سایر اهل سنت ایران با سرطان فراگیر و ارتداد عمومی خائنین مرتد سکولار دست و پنجه نرم می کنند که این مرتدین سکولار آشکارا با شعارهای فریبنده و دروغین دین، جان ، ناموس ، شعور ، مال و سرزمین مادری خود را مورد هجوم  و معامله قرار داده و راه را برای تسلط دشمنان قانون شریعت الله فراهم نموده اند . خیانت این کوردهای مرتد سکولار بر علیه منافع اهل سنت ایران و عراق و سوریه و مزدوری آشکار آنها برای حکومتهای فاسد و ظالم منطقه ای و اتحاد آشکار – با واسطه یا بی واسطه ی–  آنها با یهود و آمریکای سکولار بر کسی پوشیده نیست .

اکنون می بینیم که ، بر خلاف تاریخ گذشته ی اسلامی پر افتخار کوردهای مسلمان، کوردهای سکولار یکی از خائن ترین و پست ترین موجودات زمین گشته اند، که حاضرند جهت تامین منافع اربابانشان، تن به هر پستی و رزالتی بدهند، و در برابر جهت ترویج عقاید کفری سکولاریستی خود همیشه«با زبان اسلحه » با اهل سنت کوردستان و هم زبانان خود  وارد «گفتگو » شده اند.

اگر این سکولاریستهای مرتد برای یک شبانه روز اربابان سکولار خارجی و طاغوتهای محلی خود را از دست بدهند توسط همین مسلمین کوردستان نابود خواهند شد، به همین دلیل است که می بینیم  همیشه دنبال اربابی بزرگتر و متحدی بزرگتر جهت ضربه زدن به ملت خود بوده اند .

هم اکنون هم می بینیم  این سکولاریستهای مرتد جنایتکار به همراه سکولاریستهای کافر فارس و ترک و عرب و… ایرانی که تسلطی بر کوردهای اهل سنت ایران و سایر اقوام ایرانی ندارند سعی در پیدا کردن اربابی در ایران و جهان برای خود هستند و فعلا تنها از دور غرغر می کنند و با پنهان کردن بخشی از کینه ی خود نسبت به قانون شریعت الله و اهل سنت سعی دارند در پوشش فعالیتهای تبلیغی به اصطلاح آزادی خواهانه و خیر خواهانه و بشر دوستانه و شعارهای عوام فریبانه ی اقتصادی توسط همین فریب خورده ها فعالیتهای براندازانه ی خود را به پیش برده و این تنها سد، سپر و مانعی که در قالب حکومت شیعه مذهب ایران در برابر آنها و کفار سکولار جهانی به رهبری آمریکا شکل گرفته است را توسط انسانهائی که فریب داده اند از جلو خود بردارند، و آن چیزی را بسازند که سالهاست سکولاریستهای مرتد محلی تحت پوشش یکی از کفار سکولار جهانی در لیبی و مصر و عراق و سوریه و افغانستان و پاکستان و یمن و غیره ساخته اند .

این سکولاریستهای مرتد محلی به همراه دین فروشانی که در قالب دموکراسی خواهی خود را در اختیار سیاستهای این نوکران سکولار محلی قرار داده اند چندین بار از مردم درخواست راهپیمائی به نفع خود کرده اند که هر بار با جواب منفی کوردهای اهل سنت ایران مواجه شده اند،  و اگر در سایر مناطق ایران کسانی فریب تبلیغات آنها را خورده و وارد بازیهای خیابانی و تبلیغات دروغین آنها شده اند اکثرا جزو بی اخلاق ترین و فاسد ترین ایرانیانی بوده اند که با توهینهای آنها به الله و قرآن و پیامبر و اسلام و قوانین شریعت الله برای همه شناخته شده هستند؛ و اگر عده ای از مردم نا آگاه و فریب خورده توسط رسانه های ماهواره ای قاطی این زباله ها شده و به دادن شعارهای احساساتی  به خیابانها کشانده شده بودند بعد از برگشت به منزل و بررسی آنچه رخ داده متوجه شده اند که فریب خورده و با کسانی همراه شده اند که تنها دشمن حکومت شیعه مذهب ایران نیستند بلکه دشمن اصلی قانون شریعت بوده و برایشان شیعه و سنی هیچ فرقی ندارد بلکه دشمنی آنها با اهل سنت و مجاهدین شریعت گرای اهل سنت بسیار شدیدتر و کینه توزانه تر است و بدیل اینها نه تنها قانون شریعت الله ب اساس فقه یکی از مذاهب اهل سنت نیست بلکه جایگزین کردن قوانین کفری دین سکولاریسم و تحمیل دیکتاتوری دین سکولاریسم بر آنها می باشد .

کوردهای اهل سنت باید مثل گذشته هوشیاری خود را حفظ کنند و به این پیام رسول الله صلی الله علیه وسلم ایمان کامل داشته باشند که می فرماید: مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ فَهُوَ مِنْهُمْ » رواه أبو داود) و چنانچه لحظه ای بلغزند جزو همین کفار سکولار جهانی و مرتدین محلی محسوب شده و در روز قیامت هم با همین کفار مرتدی که دوستشان دارند حشر می شوند: «الْمَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ».(متفق علیه)

ما بدون شک اختلافاتی با فقه تشیع داریم  همچنانکه اختلافاتی با فقه حنفیت ماتریدی و دیوبندی موجود داریم، همچنین مشکلات اقتصادی و خواسته های اقتصادی زیادی هم داریم و از عملکرد بسیاری از مسئولین اقتصادی و امنیتی منطقه هم راضی نیستیم و خواهان رفع شدن این آسیبها هستیم اما با این وجود از کوردهای اهل سنت ایران طبق معمول انتظار داریم که جهت رفع این بدها و فاسدها فریب کفارسکولار جهانی و مرتدین محلی را نخورند که به بدتر و افسد کشانده شوند و مثل همیشه در این گونه نمایشهای خیابانی که در نهایت به تقویت کفار سکولار جهانی و مرتدین محلی می انجامد شرکت ننمایند .

علاوه بر این به اطلاع تمام هم مسیران خود در تمام شهرهای اهل سنت غرب ایران می رسانیم که علاوه بر عدم شرکت در چنین نمایشهای مخرب خیابانی هیچ برادری طبق همیشه حق ندارد کوچکترین واکنش نظامی در برابر این مزدوران و فریب خوردهای احتمالی از خود نشان دهد. هر گونه جنگ و درگیری با این مزدوران و فریب خورده ها «در وضع موجود» در کوردستان ایران از طرف ما غیر شرعی است. اگر دیدید عده ای فریب خورده قصد دارند همچون یک ابزار در اختیار دشمنان شماره یک دین و ملت و وطن خود قرار بگیرند و این دشمنان در راه اهدافشان خرجشان کنند، ما حق نداریم ابزار دست دیگران شویم، این فریب خورده ها اولین بارشان نیست که دست به دست می شوند و تا هستند مثل زنان هر جائی دست به دست خواهند شد .

 

وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

۹/۵/۹۷

اعضای شورای مرکزی بنیان جهاد علیه دین سکولاریسم و مذاهب مختلف ان در کوردستان و هورامان

  • ابوعبدالله موکریانی
  • ابوسلیمان هورامی
  • کارزان شکاک
  • ابوعبدالله جاف جوانرو
  • مسعود سنه ای
  • ابوخالد کوردستانی
  • ابوصلاح الدین الکوردی

سالهای فریبنده برای جوانان اهل سنت در خاک سوریه

سالهای فریبنده برای جوانان اهل سنت در خاک سوریه

به قلم : ابوصلاح الدین الکوردی

رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید  :«سیأتی على الناس سنوات خداعات یصدق فیها الکاذب و یکذب فیها الصادق و یؤتمن فیها الخائن و یخون فیها الأمین و ینطق فیها الرویبضه. قیل: و ما الرویبضه؟ قال: الرجل التافه یتکلم فی أمر العامه»[۱] ﺳﺎﻟﻬﺎﯾﯽ ﻓﺮﯾﺒﮕﺮ ﻭ ﮔﻮﻝ ﺯﻧﻨﺪﻩ ﺑﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﻓﺮﺍ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺩﺭﻭﻏﮕﻮ ﺗﺼﺪﯾﻖ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺭﺍﺳﺘﮕﻮ ﺗﮑﺬﯾﺐ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺩ. ﺧﺎﺋﻦ ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﺷﺨﺺ ﺍﻣﺎﻧﺘﺪﺍﺭ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﻣﯿﻦ ﻭ ﺩﺭﺳﺘﮑﺎﺭ ، ﺧﯿﺎﻧﺘﮑﺎﺭ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﻭ  “ﺭﻭﯾﺒﻀﻪ ” ﺩﺭ ﺍﻣﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺳﺨﻦ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ. ﺍﺯ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻪ ﻭ ﺍﻟﻪ ﻭ ﺳﻠﻢ ﺳﺆﺍﻝ ﺷﺪ: ” ﺭﻭﯾﺒﻀﻪ ” ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ؟ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ  صلی الله علیه وسلم ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺍﻧﺴﺎﻥ ﭘﺴﺖ ﻭ ﺑﯽ ﺍﺭﺯﺷﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﺴﺎﯾﻞ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ .

اگر در ساحه ی  جهاد سوریه تیز بینی باشیم و مفتی های سرشناس آنها را بررسی کنیم متوجه خواهیم شد اینها مفتی ها (به قول عوام الناس مجانی هائی) هستند که در اموری که در آن صحبت می کنند ارزش و قیمتی ندارند. ادبیات گفتمانی خالی از ادب اسلامی آنها با همدیگر نیز این گفته را تصدیق کرده است .

علاوه بر این، این مفتی های ساکن در دارالکفر و دارالحربها در اموری وارد گفتگو شده اند که از نظر میدانی به اندازه ی یک سرباز عادی تخصص ندارند، و اصلا میدانهای جهاد و قتال را نمی شناسند . پس نسبت به آن چیزی که در موردش صحبت می کنند علم ندارند بلکه جهل بر آنها حاکم است . امور نظامی و جهادی را یک فرمانده ی نظامی و میدانی مثل رسول الله صلی الله علیه وسلم و کسانی چون صحابه باید مدیریت و هدایت کنند تا به نتیجه ی مطلوب برسد که دیدیم ، نه کسانی که با وجود تسلط بر علم صرف و نحو و بلاغه و….حتی یکبار هم میدانهای جنگ را ندیده اند و با ابتدائی ترین اسلحه های نظامی هم آشنانی ندارند . تخصص اینها در زمینه ای سات و فتواهای آنها در زمینه ای دیگر . جنگ و فرماندهی نظامی و فتوا دادن و دستور دادن در این زمینه را هرگز نمی توان از لابلای کتابها و کتابخانه ها یاد گرفت . پس اینها در این زمینه جاهلاهائی هستند که باید از آنها پرهیز شود .

نکته ی دیگر اینکه عده ای از برادران ما بر این باورند که اینها جاهل نیستند بلکه در دست طاغوتها و کافرها اسیر هستند و نمی توانند سخن حق بگویند و…

اولا اینها قدرت هجرت دارند و حتی کسانی چون ابوبصیر طرطوسی به مناطقی که خودش آن را دارالاسلام می دانست مسافرت کرد اما دوباره با میل و اختیار خودش به دالحرب و دارالکفر انگلیس و ترکیه برگشت . کسانی چون ابومحمد مقدسی و … هم به آسانی می توانند به مناطق تحت کنترل افرادی که آنها را مجاهد می دانند مهاجرت کنند، بخصوص مناطق تحت کنترل طالبان . اما آنها هرگز این کار را نخواهند کرد و در همان دارلاکفرها و دارالحربها خواهند ماند و با پوشش رسانه ای قوی و زورناچی ها و شیپور زنان اطراف خود نقش  الرویبضه های این دوران را بازی خواهند کرد .

غیر از این اشخاص معلوم الحال ، علمای زیر دست این طواغیت و سایرکفار که امکان هجرت نداشته اند به صورت عموم سه دسته هستند:

  • دسته ای که همیشه در زندان و شکنجه و آزار جسمی و مالی و تبلیغاتی هستند این دسته حکم اسیر دارند و برای آنها  دعای رفع قیود می کنیم.
  • دسته ای که علم خود را کنار گذاشته و در لباس عوام زندگی می کنند و کاری به کسی ندارند چه خوب و چه بد، این دسته هم به عنوان برادر مسلمان برای ما مورد احترام هستند.
  • دسته ای که آزادانه در امور حساس نظامی و جهادی  فعالیت می کنند و کسی هم کاری با آنها ندارد، این دسته مورد سوءظن ما هستند، و در موارد حساس مانند کفر و ایمان ویا مسائل حساس مسلمین ازآنها هیچ فتوا و حکمی قبول نمی شود،  زیرا اینها مشمول ایه ی ولن ترضی عنک الیهود و لا نصاری هستند. نه تکفیرشان می کنیم و نه برای فتوایشان اعتنایی قائل می شویم.

کسی را تکفیر نمی کنیم چون اسیر اگر کفر هم بکند برایش عذر می شود آورد همانطور که رسول الله صلی الله علیه وسلم برای عمار  رضی الله عنه عذر قائل شد و گفت اگر بازهم مورد شکنجه و اجبار قرار گرفتی کفر هم بکنی مهم نیست.

این افراد زمانیکه به حکومتهای طاغوتی و دوستی کفار رضایت دادند لباس وارثین رسول الله را از تن بیرون آوردند ولی بازهم به احترام علم و علماء مادام که رسما در صف کفار سکولار جهانی و طاغوتهای محلی قرار نگرفته اند به سبک خودشان به آنها بد و بیراه نمی گوئیم  هرچند حکمی را ولو در امورات دنیایی هم باشد از آنها نمی پذیریم.

در کنار این اشخاص در میدانهای جهاد هم کسانی هستند که باز از جهل مفرط بخ نسبت به الفبای ابتدائی دشمن شناسی ، جایگاه شورا و وحدت، اهمیت و جایگاه ۳ ابزار و حتی چگونگی روش برخورد با مسلمین مسلح مخالف خود و… رنج می برند . اینها ممکن است در زمینه های دیگری مثل حدیث شناسی و بلاغه و … تخصص داشته باشند اما در زمینه علم جهاد به آسانی می توان تشخیص داد که اینها جاهلانی هستند به تمام معنا و سخنان آنها به جای آنکه یک کار غلط را تصحیح کند بر ادامه ی این کار غلط به شیوه های دیگری مشروعیت می بخشد . به عنوان مثال  صالح حموی یکی از این جاهلها بعد از مسابقه ی ذبحی که میان هیئت جولانی و دوله به راه افتاده است به جای هشدار درباره ی پیامدهای دنیوی و اخروی چنین بدعت و انحراف آشکاری در مورد اسرای مسلمین،  به سربازان جولانی سفارش می کند کار سربریدن این مسلمین را به صورت پنهانی انجام دهند !!!

این سخن یک انسان عالم نیست بلکه از جهل مطلق سرچشمه گرفته است و هیچ انسان دلسوز و مجاهدی این سرگردانان به بازی گرفته شده توسط شیطان، کفار سکولار خارجی و طاغوتهای محلی را با مجاهدینی چون شیخ اسامه بن لادن تقبله الله و کسانی چون ابوانس شامی و عطیه الله لیبی و عمر مختار تقبلهم الله مقایسه نمی کند، و این جاهلهای به بازی گرفته شده توسط دشمنان هرگز با مجاهدین راستین قابل مقایسه نیستند .

در تمامی این موارد جوانان اهل سنت نباید فریب فتواهای این اشخاص را بخورند . چون در هیچ حالتی نمی توان به فتواهای آنها اعتماد کرد و فتواهای آنها در هیچ زمینه ای قابل پذیرش نیست . هوشیاری و حذر جوانان اهل جهاد در مورد این اشخاص لازم و ضروری است .

 

 

………………….

[۱] صحیح الجامع الصغیر : ۳۶۵۰

 

بدعت ذبح کردنهائی که هیچ شفائی برای اهل قبله در برنداشته است

بدعت ذبح کردنهائی که هیچ شفائی برای اهل قبله در برنداشته است

به قلم: ابوصلاح الدین الکوردی

به یاد دارم که در میان مسلمین اولین نمایشهای ذبح کردن اسرا و تصویر برداری از این کار توسط انصارالسنه در عراق شروع شد . به دنبال آن سایر گروهها نیز از این بدعت غیر اسلامی استفاده کردند  تا اینکه دوله آن را با اسلوبهای متخلفش تکامل بخشید و این بدعت نامبارک را تحویل صحوات شام و مزدوران آمریکا و ناتو داده است که هم اکنون آن را بر سر خودشان آزمایش و تکرار می کنند .

البته گروههای مزدور شام قبلا هم از این بدعت غیر اسلامی استفاده کرده بودند از سربریدن کودکان و تصویر برداری از آن گرفته تا نوجوانان و پیران و جوانانی که همه ی آنها دارای خانواده های مسلمانی بوده اند .

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی در این زمینه می گوید: “رسول الله صلی الله علیه وسلم در عین شدت  برخورد وقاطعیت با دشمنان جایگاههای ترحم و مهربانی و گذشت وعطوفت و مدارا و نرمش را در جای خودش فراموش نمی کرد. زمان فتح خیبر و اسارت صفیه دختر حُیَّی بن اخطَب یهودی و دخترعمویش، بلال رضی الله عنه که آنان را از داخل قلعه ها بیرون آورد و آنها را از کنار بستگان کشته شده آنها عبورداد. زنی که همراه صفیه بود فریاد کشید و بر صورت خود زد. رسول الله صلی الله علیه وسلم از اقدام بلال رضی الله عنه  ناراحت شد و به او فرمود: مگر رحمت از دل تو بیرون رفته است؟[۱]

رسول الله صلی الله علیه وسلم با این اقدام و انکار نمایش چنان صحنه های وحشتناکی به بازماندگان، دنیای جدیدی را در دل هزاران نفر مثل صفیه کاشت، و دیدیم به محض ارائه ی اسلام بر صفیه ایشان اسلام را پذیرفت و شد ام المومنین صفیه رضی الله عنها .

این یک طرف قضیه ست که نامشروع و ناپسند بودن نمایش کشته ها بر بازماندگان جامعه ی کفار را نشان می دهد حالا چه رسد به نمایش چگونگی کشتن اسرای آنها در میدانهای جنگ. الان برویم سراغ جامعه ی مسلمین .  الله تعالی به صراحت می فرماید: هَاأَنتُمْ أُوْلاء تُحِبُّونَهُمْ وَلاَ یُحِبُّونَکُمْ (آل عمران/۱۱۹) هان! (ای مؤمنان !) این شمائید که آنان را (به خاطر قوم و خویشی یا دوستی و…) دوست می‌دارید، و ایشان شما را دوست نمی‌دارند .

بر همین مبنای دوستی ماست که کسی چون عمر بن خطاب رضی الله عنه سفارش می کند که اسرای جنگی که از قریش گرفته اند هر کسی قوم و خویشهای خودش را بکشد نه دیگران، و بر اساس همین مبنای دوستی است که کسی چون عبدالله فرزند عبدالله بن ابی به رسول الله صلی الله علیه وسلم سفارش می کند که اگر قصد کشتن پدرش را دارد اجازه بدهد که خودش این کار را بکند نه یک مسلمان دیگر.  چون ممکن است به خاطر شدت دوستیش نسبت به پدرش کینه ی یک مسلمان را به دل بگیرد و در نهایت دستش به خون همان مسلمان آلوده بشود و یک مسلمان را به خاطر یک کافر بکشد و اینطوری قیامت خودش را از دست بدهد .

خوب حالا شما که در جلو دوربینهای فیلم برداری هزاران نفر مثل عبدالله ابن ابی را جلو چشم همسر و فرزند و خواهر و برادر و سایر خویشان مسلمان آنها به فجیع ترین شیوه ی ممکن می کشید چه شفائی برای صدور اینها وجود دارد؟ چرا این بخش از مسلمین را به کلی نادیده می گیرید؟ و کینه نسبت به خوتان را در دلشان می کارید؟ وغیر مستقیم آنها را به جنگ با خودتان و حتی به پیوستن به دشمن هل می دهید؟

در این جور نمایشها نه شفائی برای این دسته از مسلمین وجود دارد و نه پیام خوبی برای جامعه کفار در بر دارد و چهره ای بی رحم از مسلمین را به آنها نشان می دهد که به صراحت توسط رسول الله صلی الله علیه وسلم نهی شده  است و بر این باورم که کاری است که مفاسد آن بیشتر از منافعش است و بر خلاف سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم است .

لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیراً ‏(احزاب/۲۱) سرمشق و الگوی زیبائی درپیغمبر خدا برای شما است. برای کسانی که (دارای سه ویژگی باشند:) امید به خدا داشته، و جویای قیامت باشند، و خدای را (با پیروی از قوانینش در تمام مراحل زندگی) بسیار یاد کنند .”

 

حالا لازمه که طرفداران این بدعت نامبارک از خود بپرسند که با این تحریفی که انجام داده اند چند سال باید برای اصلاحش تلاش کرد؟ آیا با این کار به جهاد و مجاهدین و تبلیغ برای تطبیق قانون شریعت الله خدمت کردید یا اسبابی شدید برای نشان دادن الگوهای غیر اسلامی از مجاهدین و تنفر بیشتر از جهاد و مجاهدین و نشان دادن تصویری از بی رحمی و تنفر از جهاد و دلسرد شدن عامه ی مسلمین از اهل جهاد؟

مسلمین باید بدانند که این سبک هرگز در منهج اهل سنت وجود نداشته است به همین دلیل است شما هیچ نشانه ای از این رفتارهای ضد اسلامی و بدعی را در کارنامه ی جهادی شیخ اسامه بن لادن و شیخ عبدالله عزام و امثالهم نمی بینید بلکه کارنامه ی کفار سکولار جهانی در الجزائر و لیبی و آفریقا و غیره مملو از این نمایشهای ضد اسلامی است که عده ای  تحت نام جهاد و مجاهد از آن الگو برداری کرده اند .

 

…………………….

[۱]. دلائل النبوه، احمد بن حسین بیهقی (م ۴۵۸)؛ ج ۴، ص ۲۳۲٫بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۰۵ ق.

زمانی که یک جوان اهل سنت مهاجر در سوریه در همان مسیر مرتدین سکولار کورد ایرانی قدم بر می دارد

زمانی که یک جوان اهل سنت مهاجر در سوریه در همان مسیر مرتدین سکولار کورد ایرانی قدم بر می دارد

به قلم: کارزان شکاک

زمانی که مسیر اشتباه باشد هرکسی با هر عقیده ای که در آن قدم بگذارد  قطعا به جائی غیر از آنچه که  مورد نظرش است می رسد. البته ممکن است کسانی هم باشند که به عنوان رهبر  آگاهانه زیر دستان  جاهل خود را در مسیر غلط قرار دهند . در این حالت دومی رهبران یا به قول رسول الله صلی الله علیه وسلم «ائمه المضلین» و «دعاه علی ابواب جهنم» تصوراتی برای خودشان دارند و زیر دستان جاهل آنها هم بر اثر تبلیغاتهای سوء این رهبران برای خودشان تصورات و خواب و خیالهای توهمی ساخته اند .

در اوایل انقلاب ۵۷ ایران سکولاریستهای مرتد کوردستان با شعارهای دروغین و رنگاررنگ ملی گرایانه و اقتصادی عده ی زیادی را دور خود جمع کردند اما بعدها مشخص شد که رهبران این احزاب سکولار و مرتد به صورت مستقیم در اختیار صدام حسین قرار گرفته اند و جنگ آنها با حکومت ایران  و قربانی کردن جوانان کورد هم تا زمانی بود که  صدام حسین می خواست و دیدیم که با صلح صدام حسین جنگ این مزدوران مرتد هم خاتمه یافت .

بعد از چند دهه و در جنگ اخیر سوریه باز ما شاهد تکرار چنین سناریوئی هستیم . اما این بار مجریان این سناریو مسلمانان مهاجر و اهل جهادی هستند که به نیت دفاع از قانون شریعت الله و تطبیق آن در زمین و دفاع از نوامیس و وطن مسلمین به این سرزمین مهاجرت کرده اند.

این برادران ما با چنین نیتی خود را در اختیار رهبرانی قرار داده اند که این رهبران چون جولانی و عبدالرزاق مهدی و ابوقتاده فلسطینی و ابوبصیر طرطوسی و… مستقیما فی سبیل آمریکا و ناتو(از کانال حکومت سکولار ومرتد ترکیه) در حال قربانی کردن زیر دستان خود هستند .

در این سناریوی جدید به جای یک سکولار مرتد یک مسلمان قرار گرفته است و در جای صدام حسین هم  آمریکا و ناتو نشسته و رهبریت کلان جنگ را بر عهده گرفته اند و گرنه مسیر همان مسیر اشتباه است . انگار تاریخ دارد برای کسانی که از آن عبرت نمی گیرند تکرار می شود .

  • اگر درمیان آنها غیر از مفتی های تحت حمایت یکی از طاغوتها رهبر فکر و حتی نظامی شایسته ای وجود ندارد مگر اینهمه رهبر شایسته در تاریخ اهل سنت وجود ندارد که این قدرت تشخیص را به آنها بدهد که فریب کسانی چون جولانی خائن و زیر دستاهایش را  نخورند؟
  • اگر جوانانی از دور و به واسطه ی رسانه های رنگارنگ فریب خورده اند مگر خود مهاجرین پشت پرده ی این احزاب رنگارنگ و جنایات آنها را ندیده اند؟
  • اگر جوانانی از دور و در رسانه های اجتماعی با مغالطه کاری و دوری از اسلوبهای علمی اهل سنت قادر به پاسخ گوئی به تناقضات آشکار این جماعتها نیستند و بیشتر تمایل دارند بر بی سوادی و جهالت خود سرپوش بگذارند آیا این مهاجرین از نزدیک واقعیت را ندیده اند؟ و سرپوش گذاشتن بر این واقعیتها، کتمان حقیقت و خیانت به دین الله و بندگان الله نیست؟
  • آیا این رهبران فکری و میدانی ارزش اینهمه تقلید کورکورانه را دارند؟
  • آیا بر جوان اهل سنت لازم نیست که به خود آید و ساده لوحانه خودش را  فی سبیل طاغوتهائی چون آمریکا و ناتو  قربانی نکند؟

الله تعالی به ما فهم شرعی جهاد در راه خودش را عنایت فرماید  و ما را در مسیر مجاهدین افتخار آفرینی چون خالد بن ولید و محمد فاتح و صلاح الدین ایوبی و اسامه بن لادن قرار دهد  و اهل جهاد را از شر تاجران جهاد حفظ فرماید .

خائنینی که جهاد شام را به فساد کشیدند و  هم اکنون در حال مانوردهی هستند

خائنینی که جهاد شام را به فساد کشیدند و  هم اکنون در حال مانوردهی هستند

به قلم: ابوخالد کوردستانی

زمانی که حکومتهای مختلف و رنگارنگ کفار سکولار جهانی به همراه حکومتهای طاغوتی محلی بر علیه مجاهدین شریعت گرا و قانون شریعت الله  متحد شده اند و به صورت هماهنگ بر علیه مجاهدین – بدون در نظر گرفتن مذهب مجاهدین- وارد جنگی وحشیانه شده اند به هر عاقلی هشدار می دهد که طرف مقابل مجاهدین فرد نیست که به صورت فردی بتوان با آن روبرو شد، همچنین طرف مقابل مجاهدین گروه و جماعت خاصی نیست که بتوان با گروه و جماعت با آن درگیر شد بلکه قدرتهای بزرگی به نام حکومت هستند که جهت مقابله با آنها تنها با وحدت تمام مجاهدین و تشکیل امت واحدی می توان به پیش رفت و این قدرت امت هم تنها از طریق ۳ ابزار  به وجود می آید :

  • حکومت اسلامی علی منهاج نبوه
  • حکومت بدیل اضطراری اسلامی
  • مجلس واحد شورای مجاهدین .

زمانی که در شام حکومت دوله وجود داشت لازم بود که تمام گروهها با آن متحد می شدند، اما دیدیم علاوه بر آنکه این اتفاق نیافتاد و هر گروهی ساز خودش را می زد و خودش را به یکی از طاغوتهای محلی و جهانی وابسته کرد و در راستای منافع این کفار جهانی و منطقه ای وارد جنگ با همدیگر و حکومت مرکزی سوریه شدند، از درون دوله هم خیانتها یکی پس از دیگری شروع شد .

ابتدا جولانی با غدر و خیانت به امیر خود اولین ضربات را به دوله وارد کرد، به دنبال آن مفتی های ساکن در دارالکفر و دارالحربها مثل ابوبصیر طرطوسی و ابوقتاده فلسطینی و طارق عبدالحلیم و ابو محمد مقدسی و هانی و.. یکی پس از دیگری با صدور فتواهای دروغین خوارج و مرتد خواند دوله ضربات بعدی را بر پیکره  ی این قدرت بزرگ مسلمین وارد کردند، اما ضربات اصلی را اندیشه های «سلفیت خاص نجدیت» و غلات تکفیری بر دوله وارد کردند که آخرین ضربات را از درون بر دوله وارد کردند و زمینه را برای از هم پاشیدن این قدرت حکومتی فراهم نمودند .

هم اکنون که دیگر ما شاهد حکومتی تحت عنوان دوله نیستیم و از پس مانده های آن جماعتی مثل سایر جماعتها و بلکه کوچکتر از بعضی از جماعتها باقی مانده است، همین خائنین دیروز مثل جولانی و اشرار الشام و….  که با پشتیبانی کفار سکولار جهانی به رهبری آمریکا و ناتو(از کانال حکومت سکولار و مرتد ترکیه) به شکار مجاهدین دوله می پردازند و بدترین جنایات را در سکوت کامل مفتی های فاسد کننده ی ساکن در دارالکفرها و نوچه های شبهه شرعی جماعتها مرتکب می شوند .

ما حتی اگر، به فرض محال، منهج دولت اسلامی را منهج خوارج مارقین می دانستیم  باز در این صورت با گروهی مسلمان گناهکار طرفیم نه با دسته ای کافر. أخرج ابن أبي شيبة في مصنفه ( ۱۵ / ۳۳۲ ) عن طارق ابن شهاب قال كنت عند علي بن أبي طالب رضي الله عنه فسئل عن أهل النهر أهم مشركون؟ قال: «من الشرك فروا ». قيل: فمنافقون هم؟ قال:«إن المنافقين لا يذكرون إلا قليلا »، قيل: فما هم؟ قال: «قوم بغواعلينا .»

یعنی : ابی شیبة در مصنف خود ( ۱۵ / ۳۳۲ ) از طراق بن هشام  آورده است   که  : من در نزد علی بن ابی طالب رضی الله عنه بودم  که از وی در مورد مردمان اطراف رودخانه ( نهروان ) پرسیده شد که آیا آنها مشرک هستند ؟ ادامه خواندن خائنینی که جهاد شام را به فساد کشیدند و  هم اکنون در حال مانوردهی هستند

قورباغه  ابومحمد مقدسی و مردم سوریه

قورباغه  ابومحمد مقدسی و مردم سوریه

به قلم: ابوخالد  کوردستانی

قاعده ی مورد پذیرش نزد اهل سنت این است که در هر امری از کسی طلب فتوا می شود که در آن مورد فقه و تخصص لازم را داشته باشد . چون ممکن است شخصی در صرف و نحو و بلاغه یا در اموری از شریعت تخصص داشته باشد اما در اموری تخصص نداشته باشد . مثلا شخصی در امر حدیث شناسی تخصص داشته باشد اما در قضاوت فاقد تخصص و زیرکی لازم باشد .

در کنار این اموری وجود دارند که تخصص در آنها حالت عمومیت دارد مثل پزشکی و مهندسی و اسلحه سازی و  جنگ  و… . در این امور الله تعالی قوانین و حدود کلی لازم را صادر کرده است اما تطبیق این کلیات و علم در جزئیات آن بر عهده ی متخصصن امر است و چنانچه کسی در این زمینه ها تخصص ندارد به طریق اولی حق ندارد در آن دخالت کند .

امور جهادی و جنگ مسلحانه هم یکی از این مواردی است که در آن  فقط از علمای صادقی که به علم نظامی خود عامل هستند استفتاء می شود. يعنی از عالمی که در صحنه ی جهاد حضور دارد یا لا اقل در امور نظامی خبره است و قدرت مدیریت جنگ مسلحانه در مکان مورد بحث را دارد. اگر یک پزشک متخصص تنها در مورد جان یک انسان تصمیم می گیرد یک فرمانده و رهبر نظامی در مورد جان و ناموس و مال و وطن و دنیای هزاران انسان تصمیم می گیرد که ممکن است سالهای سال اثرات این تصمیمش بر نسلهای متعددی باقی بماند . پس تنها کسانی می توانند در این زمینه تصمیم بگیرند که تخصص آنها بسیار دقیقتر از تخصص یک متخصص پزشکی باشد .

شيخ الاسلام ابن تيميه می گويد: واجب است در امور جهاد رأی علمایی که اهل دين صحيح ، و خبره در امور دنيا هستند مورد اعتبار قرار گيرد نه علمايی که نظر به ظاهر دنيا در آنها غالب شده است پس رأی چنين عالمی گرفته نمی شود و همچنين رأی عالمی که در مورد امور دنيا خبره نيست نيز گرفته نمی‌شود و در مورد کسی که از او در مسائل جهاد سوال می‌شود شرط است از کسانی باشد که قادر به استنباط (در دين) هستند و همچنين مخلص وآگاه به  طبيعت جنگ باشند و اهل جهاد را هم بشناسند.[۱]

بر خلاف این نگرش اهل سنت ما هم اکنون شاهد مفتی های کتابخانه ای ساکن در دارالکفرها و دارالحربها هستیم که در کنار یکی از طاغوتهای محارب هزاران کلیومتر آنطرفتر به سر برده و متناسب با نیاز طاغوتها برای مریدان خود فتوا بسته بندی و صادر می کنند .

این مفتی های کتابخانه ای و مجازی چنان از امور نظامی و اصول و قواعد جنگ مسلحانه و حتی واقعیتهای میدانهای جهاد و مردمان درگیر در ساحه جنگ مسلحانه غافل هستند که شخص به راحتی می تواند متوجه شود که اینها در فضائی خیالی سیر می کنند و جهاد و واقعیت سرزمینهای جهاد هم در مسیر دیگری در حرکت است . ادامه خواندن قورباغه  ابومحمد مقدسی و مردم سوریه

سدیس بهمراه سایر علمای سوء ابزاری جهت جنگ روانی و تخدیر ایمان مریدان برای آمریکا و یهود

سدیس بهمراه سایر علمای سوء ابزاری جهت جنگ روانی و تخدیر ایمان مریدان برای آمریکا و یهود

به قلم: ابوابراهیم هورامی

رژیم دست نشانده ی آل سعود با آنکه از طریق اسلحه هائی که با پول نفت مسلمین از کفار سکولار جهانی خریده در اختیار همین کفار سکولار جهانی قرار گرفته است، و با آنکه از طریق همین دلارهای نفت هم به دشمنان مجاهدین شریعت گرا کمک می کند اما بزرگترین اسلحه ی آن در صدمه زدن به مسلمین به صورت عموم و مجاهدین شریعت گرا به صورت خصوص، علمای خائن و دین فروشی هستند که به پرورش آنها پرداخته است .

اگر اسلحه و دلارهای آل سعود جسم مسلمین را هدف قرار داده اند  این علمای سوء و «ائمه المضلین» و «دعاه علی ابواب جهنم» مستقیما ایمان و شعورمسلمین را مورد هجوم قرار داده اند . و این خطرناکترین صدمات را به مسلمین وارد می کند . چون ایمان آلوده و فاسد باعث تسلیم شدن به دشمنان می شود . و این یعنی نابودی یک عقیده و ملت .

سدیس به عنوان یکی از خطیبهای آل سعود که صدایش باعث شهرتش شده است یکی از همین ابزارهای تازه نفسی است که وارد گود مبارزه تبلیغاتی و جنگ روانی با ایمان مسلمین شده است . ابتدا ادعا کرد که حکومت سکولار آمریکا و رژیم دست نشانده ی آل سعود دنیا را به سمت و سوی صلح می کشانند و قدس هم مسأله ی داخلی اسرائیل است و ربطی به سایر مسلمین ندارد و… اخیرا هم در دیدار با یهودی های صهیونیست و نماینده ی اسرائیل در یک نمایش و دلقک بازی تبلیغاتی  جهت مشروعیت بخشیدن به عادی سازی روابط آل سعود با اسرائیل شرکت کرده است .

این دلقک بازی های تبلیغاتی بعد از آنهمه خیانت پنهان آل سعود در طول این دوقرن اخیر و آشکار کردن روابط این حکومت دست نشانده با رژیم صهیونیستی در این چند سال اخیر انجام می گیرد .

آل سعود که از زمان پیدایشش تا کنون حتی یک گلوله هم به سمت و سوی کفار اصلی شلیک نکرده است و تمام هم و غم خودش را صرف اختلاف بین مسلمین و مشرک و مرتد  و اهل بدعت و…خواندن مسلمین و کشت و کشتار بین مسلمین کرده است این روزها نفاق خود را کنار زده و به صورت رسمی این سیاست کثیف و ضد اسلامی خودش را با همراهی علمای دین فروش دنبال می کند .

بر اهل سنت لازم است هوشیار و بیدار  شوند و فریب رسانه های تبلیغاتی و بخصوص ماهواره ای آل سعود را نخورند . آل سعود برای صدمه زدن به مسلمین و مشغول کردن مسلمین به مسلمین و غافل کردن مسلمین از جنایات کفار اصلی و بخصوص کفار سکولار جهانی به رهبری انگلیس و آمریکا تولید شده است .

 

حکومت سکولار و کافر تاجیکستان نزدیک به دوهزار مسجد را تعطیل کرد

حکومت سکولار و کافر تاجیکستان نزدیک به دوهزار مسجد را تعطیل کرد

به قلم : خداداد تاجیکی

در پی امتیاز دادنهای بی شمار ملاها و رهبران به اصطلاح اصلاح طلب و خائن منتسب به اهل سنت حکومت سکولار و کافر تاجیکستان روز به روز فشارهایش را بر مسلمین آن دیار بیشتر کرده است و هر چند وقت یکبار محدودیتهای بیشتری را بر مسلمین بی پناه تاجیکستان تحمیل می کند .

این بار  و در اقدامی جنون آمیز  مسئول کمیته دولتی امور دینی تاجیکستان خبر داد، یک هزار و ۹۳۸ مسجد در این کشور تعطیل شدند.

سلیمان دولت زاده در یک نشست خبری ،افزود: بخشی از این مساجد بنا به تصمیم نهادهای محلی رسمی برای سکونت به خانواده های نیازمند واگذار شده و بخش دیگری نیز بعنوان واحدهای تامین اجتماعی ، فرهنگی و یا کارگاه استفاده می شود.

در چارچوب این برنامه، تنها در قلمرو استان «سغد» در شمال تاجیکستان، در این مدت فعالیت ۱۳۶ مسجد به علت آن چه که «نداشتن اسناد و مدارک رسمی ثبت نام » عنوان می‌شود، ممنوع  شده است. در این میان، تعدادی از مساجد با قدمت بیش از ۱۰۰ سال نیز شامل این ممنوعیت شده است.

این اقدام از طرف مقامات قضایی تاجیکستان در حالی است که اکثر این مساجد با مجوز مقامات محلی در دهه ۱۹۹۰ قرن بیستم، با کمکهای خیریه مردمی ساخته شده و امروز غیر قانونی اعلام شده است.

یوسف رحمان اُف؛ دادستان کل تاجیکستان گفت: تصمیم بستن مساجد مطابق با بررسی نحوه اجرای قانون « آزادی وجدان و اتحادیه های دینی» اتخاذ شده است.

علاوه بر این جهت فشار بیشتر بر خطیبان و ملاهای مساجد باقی مانده آزمونهای سکولاریستی و ضد اسلامی را ترتیب داده اند که هر کسی در این آزمونها موفق نشود باز باید برکنار شود هر چند که همه ی مردم این شخص را بخواهند و عالم بزرگی هم باشد . با همین بهانه هم مسئول بخش تشکل های دینی کمیته امور دینی تاجیکستان از برکناری ۳۵ تن از خطیبان مساجد در تاجیکستان به دلیل موفق نشدن در آزمون های برپا شده از سوی این کمیته خبر داد. ادامه خواندن حکومت سکولار و کافر تاجیکستان نزدیک به دوهزار مسجد را تعطیل کرد

 عدم عذر به جهل در شرک اکبر و تکفیر عاذر از اسباب تکفیر ائمه و علمای اهل سنت

 عدم عذر به جهل در شرک اکبر و تکفیر عاذر از اسباب تکفیر ائمه و علمای اهل سنت

به قلم: ابوابراهیم هوارمی

فقه سلفیت نجدی  که به عنوان یک مذهب در برابر سلفیت اهل حدیث ابراز وجود نموده است علاوه بر تعریف خاص خود از اصطلاحاتی چون مشرک و مشرکین ، بدعت و اهل بدعت، عذرهای شرعی برای اهل قبله، ارتداد و مرتدین و… اساس فقه خود را بر مشغول کردن مسلمین به مسلمین  و  بخصوص غلو در تکفیر و تشریک مسلمین قرار داده است که بر اساس این فقه و مذهب خاص نجدیت اکثریت قاطع ائمه ی اهل سنت و حتی اکثریت قاطع مسلمین کنونی جهان هم تکفیر می شوند .

زمانی که یک شخص از مذهب سلفیت نجدی بر خلاف منهج اهل سنت در شرک اکبر برای مسلمین عذرهای شرعی قائل نیست در واقع در  این بخش از تفکراتش هم مسیر با معتزله شده است و ربطی به اهل سنت ندارد . کسی که از یکی از مذاهب رایج مسلمین دست کشیده و این مذهب نجدی را می پذیرد ناچارا  به مصیبت تکفیر علمای اهل سنت کشیده می شود که یکی از تبعات این مذهب و فقه نجدی است  که به نام سلفیت و اهل حدیث به ناحق معرفی شده است .

این واضح است که بسیاری از علمای اهل سنت مثل ابن حجر و نووی و غیره با برداشتها و تأویلات خاصی که از آیات و روایات رایج در زمان خود داشته اند قائل به اموری بوده اند که اگر عذرهای شرعی را برایشان در نظر نگیریم همگی آنها باید طبق این مذهب نجدی تکفیر شوند و اگر کسی در این مذهب باقی بماند و علما را تکفیر نکند در واقع بنا به منافعی که ممکن است داشته باشد دچار تقیه شده است .

بخش دوم و مهمتر این منهج خطرناک به تکفیر عاذر بر می گردد که امروزه آن را به حازمیها نسبت می دهند  و بر این باورند که هر شخصی که انجام دهنده ی شرک اکبر را تکفیر نکند و برایش عذرهائی مثل عذر به جهل یا عذر به تأویل و… بیاورد خود این شخص عاذر هم کافر می شود . با این بخش از عقاید این اشخاص به صورت یقینی باید گفت که کل ائمه ی اهل سنت و  تمام آن دسته از علمای اهل سنتی که مانده بودند هم تکفیر می شوند.

این فقه و مذهب التقاطی به گونه ایست که شاید بتوان گفت در میان اهل قبله به این شکل تا به حال وجود نداشته است و انگار به شیوه ای طراحی شده است که تنها هدفش ایجاد تفرق بیشتر میان مسلمین و تولید جنگهای داخلی و مشغول کردن مسلمین به مسلمین و رها کردن دشمنان اصلی مسلمین و خدمت کردن به کفار اصلی اشغالگر و طاغوتهای دست نشانده ی آنهاست.

در این صورت باید آشکارا گفت که این تفکرات آفتها و علفهای هرزی هستند که به جان جهاد و  وحدت مسلمین و حتی موجودیت مسلمین افتاده اند و لازم است مجاهدین شریعت گرا به چنین انحرافاتی در صفوف خود توجه و دقت جدی داشته باشند و بدون ایجاد کوچکترین درگیری لفظی، دلسوزانه به سبک اسلامی آن به درمان برادران و خواهران آلوده و بیمار خود بپردازند .

مختصری از  زندگی فرمانده ی رشید ملت مسلمان کورد بر علیه سکولاریستهای اشغالگر روس،  فاطمه خانم گلباخی رحمها الله

مختصری از  زندگی فرمانده ی رشید ملت مسلمان کورد بر علیه سکولاریستهای اشغالگر روس،  فاطمه خانم گلباخی رحمها الله

ارائه دهنده: ام صلابه

یکی از شیرزنان مجاهد و مسلمان منطقه ‌دیواندره در استان کردستان به نام «فاطمه خان گەڵواخی مشهور و ملقب به فاته ڕەش» در جریان مبارزه با هجوم قشون روس اوایل خدمت رضا شاه پرچمدار مبارزه با روس‌ها است.

در جنگ «سنجر خان» علیه تهاجم قوای روس و کشیده شدن زبانه جنگ به شهرهای دیواندره و سقز بعد شهادت سنجر خان، تاریخ شفاهی منطقه می‌گوید ناامیدی و یاس از ادامه پیروزی و به بیراهه کشیده شدن پروسه‌ی خروج قشون روس، منطقه را فراگرفت؛ مردم در صدد بودند با نیروهای رضاخان همکاری ‌کنند و طومار  روس‌ها را درهم ‌بپیچند. این‌جاست که در میان هزاران جوانمرد منطقه، شیرزن رزم آوری به نام «فاتە ڕەش» در مقابل حمله‌ی بی امان روس قیام می‌کند.

جنگ خونباری در منطقه شکل می‌گیرد و کشته‌شده‌های عشایر یک روز بعد توسط اهالی دفن می‌شوند. عده‌ای اسیر و عده‌ای زخمی می‌شوند؛  در چنین شرایطی «فاتە ڕەش» که در سنگر اول بود، با همراهان خود تا آخرین نفر جنگید.

در میانه‌ی نبردی سخت، «فاتە ڕەش» در حوالی روستای زاغه علیا زخمی می‌شود و او را به چادر درمان و امداد انتقال می‌دهند که بعد از دو روز از بستری شدن به وی خبر می‌رسد که قشون روس در منطقه به قتل و غارت دست زده‌اند که «فاتە ڕەش» از ادامه درمان امتناع کرد و گفت مرگ و کشته شدن در مقابل دشمن را به مداوا و استراحت ترجیح می‌دهد. بلافاصله با بازسازی ستون و سپاه خود این بار از حوالی روستای «غیبی‌سوور» و از چند نقطه متفاوت ضربات سهمگینی بر دشمن سکولار  وارد ساخت و دشمن که کاملا غافل‌گیر شده بود، تا چند کیلومتری سنندج عقب‌نشینی و شکست را بر خود قبول می‌کند. با این احوال مدت چند ماه جنگ بین عشایر منطقه به رهبری «فاتە ڕەش» و قشون سکولار  روس به وقوع پیوست که هر مرحله موجب پیروزی عشایر و شکست و کشته شدن روس‌ها می‌شد.

نقل می‌کنند در ارتفاعات کوه «شیخ شرف» حد واسط روستاهای «زاغه علیا» و «دره‌سفته» قشون روس از ترس «فاتە ڕەش» و تنگ شدن حلقه‌ی محاصره، جرات حمله به روستاهای اطراف در بدست آوردن و تامین آب و غذا را نداشتند و همین امر موجب شد که قوای روس در این ارتفاعات هفته‌ها تشنه و گرسنه بمانند که نتیجه آن کشته و تسلیم شدن سربازان سکولار روس بود. نهایتا زمستان و شدت سرما از راه رسید و «فاتە ڕەش» به همراه چند تن از یارانش در حوالی «کانی نیمە‌ڕۆژە» بر اثر شدت برف و کولاک زمین‌گیر شده و راه بازگشت و نجات خود را گم می‌کنند و بعد از مدت دو روز تلاش در این شدت سرما و برودت در کولاک و یخبندان گرفتار شده و نهایتا فوت می‌کنند.

بعد از مرگ این شیرزن جان‌فدای  ملت مسلمان کورد ، فرمانده سکولار سوسیالیستهای روس در منطقه برای نشان دادن کینه و گرفتن انتقام از «فاتە ڕەش»، همه کسان وی را که می‌توانست دستگیر کند دستگیر و اعدام می‌کند. همه عموها، عموزاده‌ها و دایی‌هایش را در کوه «شیخ شرف زاغه علیا» تیرباران می‌کند.