طائفه ی منصوره و فرقه ی ناجیه در احادیث رسول الله و رای اهل جهاد

طائفه  ی منصوره و فرقه ی ناجیه در احادیث رسول الله و رای اهل جهاد

 

نویسنده : مجاهد دین [۱]

نظرتان درباره این روایات چیست؟

پيامبر صلى الله عليه وسلم مي فرمايند: (لا تزال عصابة من أمتي يقاتلون على أمر الله، قاهرين لعدوهم، لا يضرهم من خالفهم، حتى تأتي الساعة وهم على ذلك(
يعني: هميشه گروهي از امت من براي برپا کردن فرمان الله به قتال مي پردازند، بر دشمنانشان پيروز هستند، مخالفانشان نمي توانند به آنان ضرري برسانند تا اينکه قيامت برپا مي شود و آنان در اين حال هستند. [مسلم]

پيامبر صلي الله عليه وسلم مي فرمايند: (لا يزال من أمتي؛ أمة، يقاتلون في سبيل الله، لا يضرهم من خالفهم، يزيغ الله قلوب قوم يرزقهم منهم، يقاتلون حتى تقوم الساعة( .
هميشه از امت من؛ گروهي، در راه خدا قتال مي کنند، مخالفانشان نمي توانند به آنان ضرري برسانند، و خداوند قلوب قومي را منحرف مي گرداند و از آنان روزيشان مي دهد، و پيوسته مبارزه مي کنند تا اينکه قيامت فرا مي رسد . [النسائي].

نيز پيامبر صلى الله عليه وسلم مي فرمايند: (لا تزال طائفة من أمتي يقاتلون على الحق، ظاهرين إلى يوم القيامة… فينزل عيسى بن مريم صلى الله عليه وسلم، فيقول أميرهم: “تعال صلِ لنا”، فيقول: “لا، إن بعضكم على بعض أمراء”، تَكْرِمَةَ الله هذه الأمة)(
هميشه گروهي از امت من در راه حق قتال مي کنند، و تا قيامت پيروز خواهند بود… تا اينکه عيسي بن مريم پايين مي آيد، پس فرمانده آنها مي گويد: ” بفرما براي ما نماز بگزار (امامت کن)” مي گويد: “نه، همانا بعضي از شما بر بعضي ديگر سروري دارد”، کرامتي است که الله به اين امت عنايت کرده است” [رواه مسلم].

و این روایات:

جابر بن عبدالله رضی الله عنه می‌گوید: سمعت رسول الله صلیالله علیه و سلم یقول: لاتزال طائفة من امتی یقاتلون علی الحق ظاهرین إلی یوم القیامة «رواه مسلم»
همچنین از جابر بن سمره رضی الله عنه از رسول الله صلی الله علیه و سلم روایت است که فرمود: لن یبرح هذا الدین قیاماً یقتلون علیه عصابة من المسلمین حتی تقوم الساعة «رواه مسلم»
از یزید بن اصم از معاویه بن ابی سفیان از رسول الله صلی الله علیه و سلم روایت است که فرمود: من یرد الله به خیراً یفقه فی الدین ولا تزال عصابة من المسلمین یقاتلون علی الحق، ظاهرین علی من ناوأهم إلی یوم القیامة «رواه مسلم»
از عمران بن حسین رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: لا تزال طائفة من امتی یقاتلون علی الحق ظاهرین علی من ناوأهم حتی یقاتل آخرهم المسیح الدجال «رواه حاکم فی المستدرک و قال هذا حدیث صحیح علی شرط مسلم و لم یخرجاه.

استاد ابو حمزه هورامی چنین میفرمایند:

در تمامی این احادیث رسول الله صلی الله علیه و سلم گروهی را به عنوان فرقه‌ی ناجیه و اهل حق معرفی می‌کند که:
۱. طائفه و گروهی هستند.
۲. با اینکه گروه و طائفه‌ی خاص اند ،اما به قول رسول الله ظاهرة علی الناس تاروز قیامت هستند، یعنی برای تمامی مردم شناخته شده و معروفند،وهمه “انسانها” اعم از مسلمان وغیر مسلمان آنها را می شناسند، اما به چه چیزی معروف و شناخته شده می‌باشند؟
۳. در تمام این احادیث می‌بینیم که رسول الله صلی الله علیه و سلم ویژگی و صفتی جدایی ناپذیر به این گروه و طایفه می‌دهد، که تاروز قیامت هرگز از آن جدا نمی‌گردد، و آن هم قتال و جنگ مسلحانه است.
سبحان الله، باید در این آینده نگری و روشنی راه در شگفت ماند. رسول الله صلی الله علیه و سلم کلمه‌ی جهاد را به کار نبرد، چون ممکن بود از جانب اشخاصی «الروبیضه» صفت مورد تأویل و تفسیرهای من در آوردی قرارگیرد، بلکه کلمه‌ی قتال و جنگ مسلحانه را آورد. یعنی طایفه‌ای اند که مسلحانه تا روز قیامت با دشمنان دین در حال جنگند و جالب اینکه همه‌ی مردم هم آن‌ها را می‌شناسند که در حال جنگ با کفار و دشمنان دین اند.
پیوسته در حال جنگ اند یعنی اینکه همین الان هم هستند، قبلاً هم بوده‌اند و تا روز قیامت هم خواهند بود و به مبارزات مسلحانه‌ی خود ادامه خواهند داد و این‌ها بر حقند.
برای مردمی که فریب رسانه‌های دیکتاتوری سکولاریسم و مرتدین محلی را نخورده‌اند، خیلی راحت است که بفهمند همین الان چه کسی با کفار جهانی به رهبری امریکا و متحدینش و مرتدین و ظالمین محلی در حال جنگ و مبارزات مسلحانه است.

شناخت این گروه و طایفه خیلی راحت است چون تمام انسان‌های مسلمان و کافر آن ها را می‌شناسند و این هم معجره‌ای آشکار و دلیل روشنی است که برای هیچ کسی عذر و بهانه‌ای نمی‌ماند.”

 

………………….

[۱] مناظره ی مجاهد دین در اسلام تکس / شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳

آل سعود، بمبهای چند میلیاردی آمریکا و قتل عام کودکان مسلمان یمنی و پیامی به اهل سنت ایران

آل سعود، بمبهای چند میلیاردی آمریکا و قتل عام کودکان مسلمان یمنی و پیامی به اهل سنت ایران

به قلم: سعدی مریوانی

کشور یمن از سال ۲۰۱۴ شاهد یک انقلاب مردمی بر علیه مزدوران توافقی آمریکا به رهبری عبد ربه منصور بوده است که در این انقلاب اقلیتی از شیعیان زیدی حوثی و اکثریت قاطعی از اهل سنت که مخالف آمریکا و رژیم فاسد آل سعود هستند حضور دارند.

رژیم فاسد آل سعود زمانی که منافع اربابش آمریکا را در خطر می دید  در سال ۲۰۱۵ برای پشتیبانی از مزدورانش به رهبری عبدربه منصور مرتد جنگی وحشیانه را بر انقلابیون یمنی تحمیل کرد که تا کنون جان هزاران زن و مرد و پیرو جوان و زن و بچه ی مسلمان را گرفته و علاوه بر ویران نمودن تمام زیرساختهای اساسی آن، باعث رواج انواع بیماریهای واگیر و حتی ربودن و تجاوز به نوامیس اهل سنت در شهرهای تحت کنترل مزدورانش چون عدن شده است .

در رسانه های مختلف مثل شبکه آمریکایی سی‌ان‌ان  دیدیم که اعلام کردند  بمبی که عربستان سعودی از آن در بمباران یک اتوبوس حامل کودکان یمنی استفاده کرده از نوع ام‌کی ۸۲ و ساخت آمریکا بوده است. حکومت مرتد آل سعود در ۱۸ مرداد توسط این بمب یک اتوبوس را که حامل کودکان مدرسه ای در استان صعده در شمال یمن بود هدف قرار داده و در این حمله ۵۱ نفر از جمله ۴۰ کودک ۱۰ تا ۱۳ ساله کشته شدند.

این همان ثمره و هدیه ای است که مزدوران مجازی آل سعود چون دارودسته ی فتاحی و جبهه ی مجازی منتسب به اهل سنت باسامی و شبکه های ماهواره ای نور و کلمه و… قصد دارند برای اهل سنت ایران به ارمغان بیاورند . اهل سنت ایران به همین سادگی از این تجربیات وحشتناکی که آل سعود و مزدورانش برای اهل سنت آفریده اند نمی گذرند . اینها تجربیات گرانهایی هستند در پرهیز از این جنایتکاران و فریب خورده های جاهل آنها .

ثمرات و نتایج سکولاریسم کوردی برای کردستان

ثمرات و نتایج سکولاریسم کوردی  برای کردستان

 ارائه دهنده: جعفر بوکانی

▪️کوردهایی که تا سال ۱۹۰۰ میلادی توانستند امارت‌های کوردی تشکیل دهند ، افرادی همانند بدرخان ، شیخ عبیدالله نهری که در کنار سلطان عبدالحمید و شریف مکه به عنوان کاریزماتیک ‌‌ترین شخصیت‌های جهان اسلام شناخته می‌شدند و میرمحمد رواندوز چگونه با افرادی همانند جلال طالبانی قابل قیاس هستند؟!

▫️در صد سال گذشته جنبش سکولاریسم کوردی که در مقابل دین و فرهنگ مردم به تنهایی ایستاده‌اند ، چه نتایجی برای کردستان درپی داشته است؟. پشت بستن به نیروهای اشغالگر آمریکایی باعث پیروزی مردم ما می‌شود؟! آیا ما باید به غرب دلخوش باشیم؟؟

▪️اگر رهبران سکولاریسم کورد ، دیدی تاریخی و نگاهی استراتژیک داشتند باید می‌دانستند که اطمینان به نیروهای خارجی تنها و تنها برای آنان پشیمانی به بار خواهد آورد!

▫️از عجایب تاریخی که نیاز به بررسی و تحقیق دارد این هست چرا در زمان احزاب سکولار ، نیم میلیون مزدور برای صدام حسین بوجود آمد… اینان کرکوک را فروختند تا تخت قدرت خودشان محفوظ شود!

▪️می‌خواهند ما را نزد مردم افرادی بی‌سواد ، تروریست و… نشان دهند در حالی که طرف مقابل ما اینگونه است… ریششان را تراشیده‌اند و کراوات زده‌اند اما درنده هستند… ادعای دموکراسی دارند اما در حزب خودشان در نهایت استبدادگری هستند. یک کودک بارزانی به عنوان یک امیر و فرمانده متولد می‌شود!

 

حمایت از دوله و طالبان یک تضاد یا استراتژی شرعی ؟

 

حمایت از دوله و طالبان یک تضاد یا استراتژی شرعی ؟

گردآوری: ابوصلاح الدین الکوردی

 

می دانیم که الله تعالی با جماعت واحد است و تفرق هم از صفات مشرکین است، آن ابزاری که می تواند بعد از دوران نبوت و بعد از رسول الله صلی الله علیه وسلم به صورت کامل از جماعت مسلمین محافظت کند خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ ست، در غیاب این و در حالت اضطراری حکومت بدیل اسلامی بهترین گزینه است، و در غیاب این بدیل اضطراری هم مسلمین درموقعیتهای حساسی قرار می گیرند که تنها و تنها مجلس شورای مجاهدین آنهاست که می تواند به صورت ضعیفتری از این جماعت واحد نگهداری کند.

در این صورت ما برای مقابله با دشمنانمان و برای پیش بردن جهادمان و مبارزاتمان و رسیدن به اهدافمان به سه ابزار مهم و سه کانال مهم نیازمندیم :

  • خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ که اولین و مهمترین ابزار و وسیله ست
  • حکومت بدیل اضطراری اسلامی که در زمان نبود خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ انجام وظیفه می کند
  • شورای واحد مجاهدین که در صورت نبود خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ و حکومت بدیل اضطراری اسلامی انجام وظیفه می کند .

غیر از این «سه ابزار» که همه یک رای واحدی را بر اساس اجماع واحدشان ارائه می دهند و امت واحدی را تشکیل می دهند و جماعت واحدی را تشکیل می دهند دیگر هیچ ابزار دیگری برای مسلمین وجود ندارد که بتواند به پیروزی و نصرتی که الله وعده اش را داده دست پیدا کند، و هر چه بعد از این «سه ابزار» آگاهانه، هدفمند و حرکتی وجود دارد کلا تفرق و سستی و ذلیلی و هدر رفتن انرژی مسلمین است.

زمانی که این «سه ابزار» وجود نداشتند که جماعت واحد را تشکیل بدهند و یا شما هم نتوانستید در تولید یکی از این ابزارها فعال باشید بهترین راه این است که از تمام راههای انحرافی دیگر که غیر از ذلیلی و پستی و حقارت و نابودی و شکست چیزی در بر ندارند دوری کنید تا زمانی که یکی از این «سه ابزار» که در حالتهای مختلف نمایندگی جماعت واحد مسلمین را می کنند به وجود بیایند:  رسول الله صلی الله علیه وسلم در پاسخ به سوال حذیفه رضی الله عنه در معرفی دو تا از شرهائی که دامنگیر مسلمین می شوند به دو گروه در میان مسلمین  اشاره می کند یکی «قَوْمٌ يَهْدُونَ بِغَيْرِ هَدْيِي، تَعْرِفُ مِنْهُمْ وَتُنْكِرُ» و دیگری «دُعَاةٌ عَلَى أَبْوَابِ جَهَنَّمَ» اشاره می کند .

حذيفه بن يمان رضي الله عنه می گويد: مردم از رسول الله صلي الله عليه و سلم در مورد خير سؤال مي كردند؛ ولي من از شر و بدي از ایشان مي پرسيدم تا مبادا به آن گرفتار شوم.مَخَافَةَ أَنْ يُدْرِكَنِي.عرض كردم:اي رسول خدا، ما در جاهليت و شر بوديم! خداوند اين خير را براي ما فرستاد، آيا بعد از اين خير و هدايت شري خواهد آمد؟ در جواب فرمود: آري، گفتم: آيا بعد از آن شر، خير خواهد آمد؟ فرمود: بلي، لیکن در آن نوعي آلودگي وجود دارد.عرض كردم: آلودگي آن در چيست؟ فرمود :قومي خواهد آمد كه به غير از هدايت (سنت و دین) من ديگران را راهنمايي مي كند، برخي از کارهای شان (معروف و برخي ديگر منكر) است.قَوْمٌ يَهْدُونَ بِغَيْرِ هَدْيِي، تَعْرِفُ مِنْهُمْ وَتُنْكِرُ؛ گفتم: آيا بعد از آن خير شري خواهد آمد؟ فرمود:آری، دعوتگراني هستند كه بر دروازه هاي جهنم قرار دارند دُعَاةٌ عَلَى أَبْوَابِ جَهَنَّمَ هركس دعوت آن ها را بپذيرد او را در آن مي اندازند؛عرض كردم: اي رسول خدا، آن ها را براي مان توصيف نماييد؟ فرمود:آن ها از جنس ما هستند و با زبان ما سخن مي گويند؛گفتم اگر آن ها را درک نمودم چه دستوري به من مي دهيد؟ فرمود:با جماعت مسلمانان و امام شان باش. تَلْزَمُ جَمَاعَةَ الْمُسْلِمِينَ وَإِمَامَهُمْ . گفتم: اگر مسلمانان جماعت و امام نداشتند؟فَإِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ جَمَاعَةٌ وَلَا إِمَامٌ ، فرمود : در آن صورت از همه گروه ها و فرقه ها دوري گزين اگر شده تنه ی درختي را محکم بگير تا مرگت فرا رسد، و تو بر همان حال باشی . قَالَ فَاعْتَزِلْ تِلْكَ الْفِرَقَ كُلَّهَا وَلَوْ أَنْ تَعَضَّ بِأَصْلِ شَجَرَةٍ حَتَّى يُدْرِكَكَ الْمَوْتُ وَأَنْتَ عَلَى ذَلِكَ[۱]

ما در این چند ساله هر دو گروه را دیده ایم، گروهی که در مبارزاتشان آلودگی دارند، و به دلیل تقلید نابجا از مفتی های آل سعود و مفتی های کتابخانه ای ساکن در دارالکفر، جهل، تند روی، کینه و نفرت نابجا و سایر آلودگی های نفسانی، مسیری غیر از مسیر جهاد و مبارزه به شیوه ی رسول الله صلی الله علیه وسلم را می روند و به مسیری غیر از شیوه ی رسول الله صلی الله علیه وسلم مردم را راهنمائی می کنند که هم صفات خوب و پسندیده ای دارند و هم صفات منکر و ناپسندی دارند . قَوْمٌ يَهْدُونَ بِغَيْرِ هَدْيِي، تَعْرِفُ مِنْهُمْ وَتُنْكِرُ. و دسته ی دیگر احزاب متعدد و متفرق و دارو دسته ی منافقین و سکولار زده ها هستند که آشکارا با شعارهای دینی و با تأویل و تفسیر غلط آیات و بازی با کلمات مردم را به سوی جهنم دعوت می کنند . دُعَاةٌ عَلَى أَبْوَابِ جَهَنَّمَ. ادامه خواندن حمایت از دوله و طالبان یک تضاد یا استراتژی شرعی ؟

تناقضاتی در گروه جولانی که دار ودسته ی فتاحی هم در آن مانده اند

تناقضاتی در گروه جولانی که دار ودسته ی فتاحی هم در آن مانده اند

به قلم : ابوخالد کوردستانی
بسیاردیده شده است که حکومتها و جماعتها و گروههائی در رسانه های تبلیغی و مجازی خود چیزی را تبلیغ می کنند که با آنچه عملا به آن مشغول هستند تفاوتهای بنیادین و اساسی دارد که نوعی تناقض گوئی را می رساند.
ما چنین تناقضاتی را در رسانه های کفار سکولار جهانی و طاغوتهای محلی و گروهها و احزاب سکولار و مرتد محلی زیاد دیده ایم و نیازی به بازگوئی نیست . آنچه برای ما باعث تعجب و نگرانی می شود استفاده ی گروههای به اصطلاح جهادی از چنین حربه ی کثیفی برای انحراف افکار اهل جهاد است . دارودسته ی انگشت شمار گروه فتاحی یکی از همین گروههائی است که آشکارا در تناقضاتی افتاده است که خود اعضای این گروه کوچک هم برای آگاهان به جهاد پاسخی ندارد .
یکی از این تناقضات مخالفت این گروه با دین سکولاریسم و دموکراسی آن می باشد که به همین بهانه هم از دارودسته ی باسامی و جبهه ی خودساخته ی منسوب به اهل سنت آن جدا شدند . چنین حرکتی برای همه ی ما علامت مبارکی بود که همه ی ما را خوشحال و امیدوار کرد اما در برابر زمانی که همین دارودسته ی فتاحی در هیئت جولانی در خدمت کفار سکولار جهانی به رهبری ناتو(از کانال حکومت سکولار ترکیه) قرار گرفتند و تبدیل به مجری اهداف، اوامر و برنامه های دموکراسی خواهانه ی آنها شدند بازگو کننده ی واقعیت غیر قابل انکار دیگری بود که نوعی تناقض آشکار را می رساند .
زمانی که الله تعالی سیدنا ابراهیم علیه السلام را به عنوان الگو به ما معرفی می کند از زبان سیدنا ابراهیم علیه السلام نقل می کند که می فرماید: إِنَّا بُرَاء مِنكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاء أَبَداً حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ (ممتحنه/۴) ما از شما و از چيزهائي كه بغير از خدا مي‌پرستيد ، بيزار و گريزانيم ، و شما را قبول نداريم و در حق شما بي‌اعتنائيم ، و دشمنانگي و كينه‌توزي هميشگي ميان ما و شما پديدار آمده است ، تا زماني كه به خداي يگانه ايمان مي‌آوريد و او را به يگانگي مي‌پرستيد .
در اینجا برائت از خود کفار مشرک (سکولار) قبل از برائت از عقاید آنها مطرح شده است . چون برائت از خود مشرکین (سکولاریستها) خواه ناخوه به برائت از عقاید آنها هم منجر می شود. اما کسانی که از عقاید کفار اعلام بیزاری می کنند اما «عملا» در خدمت آنها قرار می گیرند در واقع دچار تناقضات آشکاری شده اند که عدم صداقت آنها را می رساند . این اسلوب منافقین(سکولار زده ها) در طول تاریخ بوده است، که ما همین الان هم در افغانستان و صومالی و… مشاهده اش می کنیم، که عده ای از یکطرف خود را اسلامی می دانند اما به صورت عملی در خدمت کفار سکولار خارجی و مرتدین محلی قرار گرفته اند و مخالفت با عقاید سکولاریستی تنها شعاری توخالی است برای فریب مسلمین و کشاندن آنها به پای صندوقهای رای گیری و…. این صفت مال منافقین است که متاسفانه دسته هائی از گروههای مسلح را نیز به خود آلوده کرده است .

یکی دیگر از تناقضات بزرگی که دارودسته ی کوچک فتاحی به تبعیت از ارباب کوچک خودش جولانی در آن افتاده است تبلیغ نام شیخ اسامه بن لادن تقبله الله و مانور دادن بر روی اسم ایمن الظواهری به عنوان رهبر القاعده است . یعنی دارودسته ی فتاحی می خواهد در تبلیغات مجازی خود با بردن نام این اشخاص خود را پیرو منهج شیخ اسامه و هم مسیر با القاعده نشان دهد! اما در «عمل» می بینیم که اربابش جولانی به راحتی به ایمن الظواهری خیانت می کند همچنانکه به امیر قبلی خود در دوله خیانت کرده بود و به این هم بسنده نمی کند بلکه سران القاعده در سوریه را به دلیل عدم بیعت یا به بهانه ی های واهی ارتباط با دوله و… دستگیر و زندانی و حتی در عملیاتهائی آنها را نیز به قتل می رساند تا جائی که آنها را وادار کند که طبق نقشه ی آنها فعالیت کنند که همان نقشه ی ارباب اصلی یعنی ناتو(از کانال حکومت سکولار ترکیه) است .
ارباب اصلی اینها «ناتو» می داند که القاعده فعلا در بیعت با طالبان است و طالبان هم جهت جنگ با آمریکا و ناتو در افغانستان فعلا متحد ایران و روسیه است و این اصلا به نفع ناتو نیست به همین دلیل از طریق نوکرش حکومت سکولار ترکیه و آنهم از طریق نوکرش جولانی فشار خود بر القاعده ی سوریه را افزایش می دهد تا جائی که آنها را تابع نقشه های خود کنند. در واقع القاعده و دارودسته ی جولانی هر کدام در مسیر جداگانه ای در حرکت هستند که استقلال عمل القاعده در سوریه اصلا به نفع اربابان جولانی نیست. در اینجا دارودسته ی فتاحی نوکر کسی مثل جولانی هستند که خود جولانی هم نوکر یکی از نوکران ناتو است و اینها هیچ استقلال عملی از خود ندارند و بستگی به معملات پشت پرده ی قدرتهای جهانی و منطقه ای هر کدام دارای تاریخ مصرف مشخصی هستند .
به عنوان مثال زمانی که حکومت سکولار آمریکا ایران را تحریم می کند و حکومت سکولار ترکیه به پشتیبانی از سایر اعضای ناتو از چنین تحریمی شانه خالی می کند و همچنان روابط امنیتی و سیاسی و اقتصادی و گردشگری و… خود را با ایران و روسیه حفظ می کند واضح و آشکار است که حکومت سکولار ترکیه به عنوان نماینده ی ناتو در منطقه دنبال منافع و مصالح مشترک اعضای ناتو است که در راه رسیدن به این منافع مشترک گروههای مسلح سوری را نیز به کار گرفته است و دیدیم هر گاه به بخشی از منافع خود رسیده اند دسته ای را مورد معامله قرار داده اند. مگر معامله ی ترکیه با روسیه و ایران در حلب را ندیدیم ؟ مگر معامله ی ترکیه با روسیه و ایران در غوطه ی شرقی را ندیدیم؟
آیا این پیروان سحر شده توسط تاجران جهاد نمی خواهند از خود بپرسند که این منافع حکومت سکولار ترکیه(نماینده ی ناتو) چیست که هم می خواهد با ایران و روسیه و آمریکا ارتباط داشته باشد و هم این گروههای مسلح را نگهدارد؟
این تنها دو مورد از تناقضات آشکار دارودسته ی کوچک فتاحی برای کسانی است که اهل شنیدن، تعقل و قلب سالمی باشند . تناقاضاتی که همین گروه کوچک هم در پاسخ به آن مانده اند و نشانه هائی از یک سناریوی وحشتناک برای قربانی کردن جوانان اهل سنت و تجارت با خون و ناموس آنها در راه اهداف کفار سکولار جهانی و مرتدین محلی است .

تفاوت وطنی بودن حکومت بدیل اضطراری طالبان و وطنی بودن گروههای مسلح شام

تفاوت وطنی بودن حکومت بدیل اضطراری طالبان و وطنی بودن گروههای مسلح شام

به قلم : ابوخالد کوردستانی
امروزه ما شاهد جبهه و اندماج ناهمگونی در شام هستیم تحت عنوان «الجبهة الوطنیة للتحریر» . همچنانکه از اسم آن پیداست این جبهه متشکل از «سوریه ای ها» است و معیار اتحاد آنها هم سوریه ای بودن و وطن و دین سکولاریسم است نه توحید و قانون شریعت الله .
در این صورت برای مهاجرین جایگاهی وجود ندارد و طبق تجربیات تاریخی تنها به عنوان مزدور از آنها استفاده می کنند و این مزدوران هم تاریخ مصرف مشخصی دارند که در نهایت یا مورد معامله قرار می گیرند و خرج می شوند یا اینکه پس از پایان تاریخ مصرفشان اخراج می گردند .
این یعنی مقدماتی برای دور ریختن مجاهدین صادق از ساحه ی شام و تکرار سناریوئی که احرار شام مدتها پیش در شکل کوچکش انجامش داده بود که در ضمن آن صدها مهاجر اهل سنت به همراه خانواده هایشان قربانی شدند . اگر احرار ثابت کرد که با این سناریوئی که ریخته هدفش جهاد فی سبیل ناتو( از کانال حکومت سکولار ترکیه) و در نهایت خدمت به دین سکولاریسم و جایگزین نمودن کفار سکولار جهانی به رهبری آمریکا و ناتو در خاک سوریه است، آیا این گروه ملی گرا و ناسیونالیسم وطنی که امثال جولانی در آن عضویت دارند و شروع آن به توافق آستانه بر می گردد چیزی غیر از این می تواند باشد؟ در این صورت دارودسته ی فتاحی در این بازی خائنانه چه نقشی دارند و چه پاسخی برای خونهای ریخته شده و زیردستان باقی مانده دارند؟
اگر در این جبهه ی ملی گرا و ناسیونالیست نمایندگان حکومت سکولار بشار اسد و سایر گروههای معارض مثل ارتش آزاد و… وجود دارد که دیمستورا مثل پل بریمر در عراق نماینده ی مستقل از علوی ها و لیبرالها و دروزی ها و سایر سکولارها را انتخاب می کند، در این صورت این معجون اگر ارتشی ملی و وطنی تشکیل دهد در چه راهی خدمت می کند؟ در راه الله یا در راه کفار سکولار جهانی؟
در برابر این ما شاهد حکومتی بدیل اضطراری اسلامی به نام طالبان هستیم که بر این باور است که هدف فعلی آنها نجات ملت مسلمان افغانستان از کفار سکولار اشغالگر جهانی به رهبری آمریکا و ناتو است . این حکومت بدیل اضطراری اسلامی به هماه هزاران مجاهد از القاعده و سایر مهاجرین برای تشکیل حکومتی اسلامی در افغانستان جهاد می کند اما فعلا معتقد است که ابتدا باید افغانستان را آزاد کرد و سخن از جاهای دیگر زدن اشتباه است .
آیا چنین حکومت بدیل اضطراری اسلامی که برای قانون شریعت الله و جهاد با کفار و مرتدین محلی جهاد می کند قابل مقایسه با جبهه ی گروههای ملی گرای سوریه است که برای دین سکولاریسم و خدمت به کفار سکولار جهانی به رهبری آمریکا و ناتو می جنگند؟ آیا حکومت بدیل اضطراری اسلامی طالبان که بر علیه آمریکا و ناتو جهاد می کند با کسانی که در راه خدمت به آمریکا و ناتو از کانال حکومت سکولار ترکیه و آل سعود و رادن و … می جنگند قابل مقایسه هستند؟
دارودسته ی فتاحی و پس مانده های انصار لازم است برای اعضای انگشت شمار خود پاسخی شرعی پیدا کنند و گرنه تاریخ از آنها به عنوان تاجران جهاد و خادمین جاهل کفار جهانی یاد خواهد کرد که در راه پیاده شدن اهداف و نقشه های کفار سکولار جهانی و ملی گراهای محلی و دین سکولاریسم، خون و ناموس سربازان خود را مورد معامله قرار داده اند .

 تفاوت تکفیر کردنهای جوانان احساسی با تکفیر اهل رده توسط ابوبکر

 

تفاوت تکفیر کردنهای جوانان احساسی با تکفیر اهل رده توسط ابوبکر

به قلم: سلیمان بن ناصر

♻️ ابوبکر رضی الله عنه با اهل رده جنگید اما با مشورت عمر و با مشورت بزرگان صحابه.

عمر در این قضیه به ابوبکر گفت: آیا تو آنها را به تعیین تکفیر می‌کنی؟

و ابوبکر اهل بدر و اهل بیعت رضوان را جمع کرد [تا با آنها مشورت نماید] …

? ابوبکر به مانند بعضی از جوانان بر تختش تکیه نزد جوانانی که حتی اربعین امام نووی را هم حفظ نیستند و یا حتی کتاب التوحید و عمدة الأحکام را، مطلق و مقید و یا خاص و عام را نمی‌دانند و در ادله شناختی ندارند، سپس می‌گویند:

“ابوبکر اهل رده را تکفیر کرد.”

ابوبکر آنها را تکفیر کرد چون هم خودش عالم بود و هم بعد از اینکه با اهل بدر و اهل بیعت رضوان و علما و بزرگان و صالحان مشورت و گفتگو نمود.

ابوبکر خود عالم بود اگر به تنهایی هم فتوا می‌داد اهلش بود [اما با این وجود، این کار را نکرد]

گفتگو  و نصیحتی برادرانه با بیعت دهندگان دوله

گفتگو  و نصیحتی برادرانه با بیعت دهندگان دوله

به قلم: ابومقداد خراسانی

بازنویسی : هیوا مریوانی

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین والصلاه والسلام علی اشرف المرسلین ، حبیبنا محمد و علی آله و اصحابه اجمعین

اما بعد!

این رساله کوتاهیست از بنده حقیر به آن عده از برادرانی که از روی صدق و اخلاص و نیت جهاد با کفار و مرتدین به صفوف  دولة پیوسته اند، به آن برادرانی که مسافت های طولانی را پیموده و با تحمل تمام مشقت ها خود را به مناطق تحت تسلط دولة رسانده اند، امید اینکه خلافت را نصرت دهند اما چه خلافتی!.

برادر میخواهم چند کلمه ای مختصر با تو سخن بگویم..

بله با تو!!

کسی که به قصد نصرت خلافت سلاح به دست گرفته ای، کسی که فکر میکنی این خلافت همان خلافت موعود است.

برادر من !

هدفم از نوشتن این کلمات پراکنده بیان حقیقتی غیر قابل انکار است گرچه خود را در سطحی نمی بینم که با وجود اهل علم لب به سخن بگشایم اما این حدیث پیامبر صلی الله علیه و سلم که میفرمایند “دین نصیحت است” مرا وادار نموده که دست به قلم ببرم و این کلمات را از روی نصیحت و دلسوزی به رشته تحریر در بیاورم و الله می‌داند که تنها از جهت دلسوزی می نویسم.

برادر من !

درست به یاد دارم که چند سال پیش زمانی که خبر قیام دولت اسلامی را شنیدم چقدر خوشحال و مسرور شدم از اینکه الله سبحانه و تعالی به من فرصت داد تا قیام دوباره خلافت را ببینم همیشه در ذهن من می‌گذشت که دیگر دوران خواری و ذلت امت مظلومم به پایان رسید و بعد از سال‌ها جنود و لشکریانی به پا خواستند که دوباره مجد و عظمت از دست رفته امت را احیا می‌کنند اما دیری نپائید که امیدم همانند امید بسیاری از مسلمانان به یأس مبدل شد.

برادر!

میدانم که تو به نیت جهاد حرکت کرده ای اما تا به حال به این فکر کرده ای که چرا با این همه خلوص نیت که تو و امثال تو در راه اقامه دولت خلافت دارید چرا این دولت همه روزه بجای گسترش رو به زوال است؟

شاید بگویی که این ابتلا و آزمایشی از جانب الله است تا با آن پاک را از ناپاک جدا سازد اما برادر به زعم تو بعد اقامه این دولت مگر خالص از نا خالص جدا نشد؟؟ ادامه خواندن گفتگو  و نصیحتی برادرانه با بیعت دهندگان دوله

آزاد سازی مراکز مهم شهرغزنی   پس از نابودی پایگاه آمریکائیها توسط حکومت بدیل اضطراری اسلامی طالبان

آزاد سازی مراکز مهم شهرغزنی   پس از نابودی پایگاه آمریکائیها توسط حکومت بدیل اضطراری اسلامی طالبان

ارائه دهنده : گل محمد مجاهد

حکومت بدیل اضطراری اسلامی طالبان در ادامه ی عملیات خندق موفق شد پس از به آتش کشیدن پایگاه نظامیان آمریکائیان در شهر غزنی بر کلیه مراکز امنیتی و مرکز فرماندهی امنیتی این شهر تسلط پیدا کند . در این عملیات بیشتر از ۱۵۰ نفر از مزدوران محلی کفار سکولار و اشغالگر آمریکا و ناتو کشته شده و صدها نفر نیز زخمی شده اند . همچنین مجاهدان بر بزرگراه غزنی – کابل سیطره یافته و آن را در مقابل ارسال نیروهای کمکی از کابل مسدود ساخته‌اند.

این عملیات هنوز در حال گسترش است و انتظار می رود همچون فتح شهر فراه،  نیروهای حکومت بدیل اضطراری طالبان جهت محافظت از مسلمین غیر نظامی در برابر حملات هوائی کفار اشغالگر و مزدوران محلی آنها، این شهر را پس از پاکسازی آن از مرتدین و نوکران محلی  آمریکا و ناتو تخلیه کنند .

 

اللهم علیک بالامریکا و من اعانه من الکفار و المرتدین

اللهم انصر عبادك المجاهدين على القوم الكافرين…

چرا از مناصر دوله به منتقد دوله تبدیل شدم؟ (۲)

?چرا از مناصر دوله به منتقد دوله تبدیل شدم؟ (۲)

به قلم: مجاهد دین

 

▫️این اصلی ترین علت نقد دولت اسلامی ‌بود، و دلایل دیگری هم وجود دارد که بیشتر آنها مربوط به غلو و افراط آنان در تکفیر و مخالفت آنها با منهج اهل سنت و جماعت است. طوری که حتی با علمای نسل اول دولت اسلامی ‌نیز مخالف هستند. مثلا موضوع تکفیر منتخبان که در نسل اول دولت اسلامی ‌چنین چیزی موجب تکفیر نمی‌شد ولی بعدا تکفیر کردند!

▫️یا موضوع تکفیر بعضی از گروه های جهادی. و دولت اسلامی ‌هم می‌داند که قتال با مرتد مقدم بر قتال با کافر اصلی است، لذا لازمه عقیده دولت اسلامی ‌این می‌شود که جنگیدن با دیگر گروه های جهادی که مرتد هستند، مقدم بر جنگیدن با یهود و نصاری و آمریکا و اسرائیل و … است! به این سادگی بدون اینکه خودش هم متوجه شود، دارد بزرگ‌ترین کمک را به یهود و نصاری برای کشتن اهل اسلام می‌کند! یعنی یهود و نصاری لازم نیست که وارد جنگ شوند، بلکه دولت اسلامی ‌با مرتد دانستند هر گروهی که اسلحه به دست داشت و مخالف او بود، جنگیدن با آنان را مقدم بر جنگیدن با یهود و نصاری کرد. چرا؟ چون قتال با مرتد مقدم بر قتال با کافر اصلی است! این نشان می‌دهد که فهم درست و سیاستی صحیح در پیش نگرفتند.

▫️همچین با مرتد دانستن علی التعیین تمام شیعیان جهان، بزرگ ترین ضربه را به خود زدند. عقیده ای که در این عقیده شان هیچ سلفی برای خود ندارند. چگونه ممکن است یک نفر به مجرد اینکه منتسب به تشیع باشد علی التعیین مرتد باشد؟! و در این باره یک مقاله کوچک هم نوشتم که در آن دیدگاه شیخ الاسلام ابن تیمیه را آوردم که عوام شیعیان را در باطن و ظاهر مسلمان می‌داند و نماز پشت سر رافضی را صحیح می‌داند و ازدواج با شیعه را درست می‌داند و می‌گوید اگر کسی مسلمان شیعه بمیرد بهتر از کافر اهل کتاب مردنش است و…

 

▫️اما به نظر من این دلایل اگرچه هر یک در جای خود خیلی مهم است، اما علت اصلی نقد دوله، این است که لازمه عقیده آنان تکفیر نووی و ابن قدامه و.. می‌شود چون آنها درخواست دعا از میت را شرک اکبر می‌دانند. و حق و شایسته این بود که فقط بگوید درخواست دعا از میت بدعت و منکر و ذریعه‌ای به سوی شرک است، نه اینکه به محض انجام دادن آن شخص دچار شرک اکبر شده باشد! و این نشان از فهم ناقص آنان از واژه دعا و عبادت است.

ادامه خواندن چرا از مناصر دوله به منتقد دوله تبدیل شدم؟ (۲)