رهنمودهای منهجی اسامه بن لادن رحمه الله در جهاد با آمریکا و رژیم صهیونیستی  دشمنان شماره یک مسلمین ( ۱ )

رهنمودهای منهجی اسامه بن لادن رحمه الله در جهاد با آمریکا و رژیم صهیونیستی  دشمنان شماره یک مسلمین ( ۱ )

نویسنده : امام شهید ـ بأذن الله ـ اسامه بن لادن

توجه: آنچه پیش روی شماست،  یکی از سخنرانی های شیخ شهید اسامه بن لادن رحمه الله است که از نوار صوتی به روی کاغذ پیاده شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی محمد و علی آله و صحبه أجمعین. اما بعد:

هنگام که از احوالاتی که در این زمان بر امت می گذرد و اشغالگری و ظلم و تجاوزی که امت از سوی اسرائیل و آمریکا دچار آن شده است و کاهش هیمنه اسلام در زمین سخن می گوییم، شایسته است که به دنبال روش هدایتمند محمد صلی الله علیه وسلم در چگونگی برپایی این دین – آن زمان که اسلام در ابتدای خود با غربت آغاز گردید-  باشیم.

کسی که در سیرت پیامبر می نگرد، می بیند که رسول الله صلی الله علیه وسلم از ابتدای زمانی که دعوت را آشکار نمود، بر این امر اصرار داشت که دعوت خود را به قبائل عرضه نماید و هنگامی که به مهمترین مواردی که قبائل را به سوی آن دعوت می داد می نگریم، به وضوح می بینیم که عبارت بوده است از:

۱٫ایشان آنها را به گواهی توحید دعوت می دادند، به گواهی لا اله الا الله و محمد رسول الله(هیچ معبودی حقیقی  وجود ندارد جز الله،  ومحمد فرستاده و پیامبر الله است

  1. آنها را به پناه دادن به ایشان و حمایت و نصرت ، فرا می خواند

و این مسئله در دعوت ایشان به بنی عامر بن صعصعة واضح است آنجا که به او گفتند: به چیز دعوت می دهی ای برادر عرب؟! فرمود: “شما را دعوت می دهم که گواهی دهید به اینکه هیچ معبود حقیقی وجود ندارد جز الله و من پیامبر الله هستم و شما را دعوت می دهم-که مرا پناه داده و حمایت و نصرتم کنید” . ادامه خواندن رهنمودهای منهجی اسامه بن لادن رحمه الله در جهاد با آمریکا و رژیم صهیونیستی  دشمنان شماره یک مسلمین ( ۱ )

تشکیلات القاعده و سیاست “عدم تمرکز”  و گاهشماری عملیات ۱۱ سپتامبر

تشکیلات القاعده و سیاست “عدم تمرکز”  و گاهشماری عملیات ۱۱ سپتامبر

گردآوری و ارائه دهنده : ابوسلیمان هورامی

چندین سال از زمانی که دیکتاتوری سکولاریسم به  رهبری دولت نومحافظه‌کار جورج بوش به بهانه جنگ علیه اسلام ومجاهدان مسلمان بویژه تشکیلات القاعده سرزمینهای مسلمان نشین را دستخوش جنگ و آشوب کرده می‌گذرد، اما هنوز با وجود گذشت این زمان و ویرانی‌های به جای مانده از این جنگ‌ها، کاخ سفید معتقد است که تشکیلات القاعده هم‌چنان بزرگترین خطر و تهدید برای منافع آمریکا محسوب می‌شود؛ اعترافی که علامت‌ سوال‌های زیادی را در خصوص جنگ علیه مجاهدان مسلمان بویژه تشکیلات القاعده و اهداف پشت پرده آن به وجود می‌آورد. روزنامه فرامنطقه‌ای القدس العربی، در تحلیلی تحت عنوان “القاعده پیشرفت می‌کند و آمریکا پس‌رفت” می‌نویسد:ادامه…

«با گذشت چند سال از اعلام جنگ آمریکا علیه مجاهدان مسلمان ، واشنگتن اعلام کرده که تشکیلات  القاعده هم‌چنان خطرناک‌ترین تهدید برای منافع آمریکا در داخل و خارج محسوب می‌شود.

این اذعان که در گزارش سالانه وزارت امور خارجه‌ی آمریکا آمده است، اعترافی آشکار به شکست این جنگ و پیامدهای بزرگ آن بر سر راه تلاش‌های در حال جریان جهت مقابله با این خطر و خنثی سازی آن است.

تشکیلات القاعده عملا ثابت کرده که توانایی آن را دارد از پناهگاه‌های امنی که به دور از حملات آمریکا به ویژه در افغانستان و عراق برای خود برگزیده به آسانی عملیات‌های خطرناکی  را   برعلیه اشغالگران طرح‌ریزی و اجرا کند.

این در حالی است که تشکیلات القاعده نظریه “عدم تمرکز” را در پیش گرفته و شاخه‌هایی را برای خود در سرزمینهای مسلمان نشین هم‌چون شرق آسیا ، آسیای مرکزی ، شمال آفریقا، صحرای آفریقا، سومالی و یمن و…علاوه بر مقرهای اصلی‌اش در افغانستان و پاکستان گشوده است.

شاید دلیل موفقیت بزرگ القاعده موفقیت شاخه‌های آن در نفوذ به داخل آمریکا باشد، اما در حال حاضر القاعده در شرایط فعلی بسیار خطرناک‌تر از قبل و پیش از حملات ۱۱ سپتامبر است، زیرا دیگر تشکیلاتی تحت یک عنوان واحد در کوه‌های تورا بورا در افغانستان نیست و دایره‌ عملیات‌هایش را گسترش داده و بسیاری از جماعتهای  جهادی نیز به این تشکیلات پیوسته و یا تحت لوای آن فعالیت می‌کنند.

در گذشته القاعده نهایتا هر دو سال یک بار یک عملیات بزرگ انجام می‌داد، اما در شرایط موجود به نظر می‌رسد که عملیات‌های این تشکیلات متنوع‌تر و بیشتر شده  است . ادامه خواندن تشکیلات القاعده و سیاست “عدم تمرکز”  و گاهشماری عملیات ۱۱ سپتامبر

جنگ مرتدین سکولاریست کردستان با مردم تازه از بند رسته جنگ جاهلیت متحد جهانی علیه اسلام بود نه جنگ علیه مذهبی خاص

 

جنگ مرتدین سکولاریست کردستان با مردم تازه از بند رسته جنگ جاهلیت متحد جهانی علیه اسلام بود نه جنگ علیه مذهبی خاص

کاتب : ابوسلیمان هورامی

کیخسروی از وفاداران مردم سالاری محلی ئ از انشعابیون حزب دمکرات کردستان ایران می گوید: به تعمدی بودن اقدامات رهبری حزب [دمکرات] در مخالفت با حکومت جدید ایران و برپا نمودن جنگ و هم سویی با رژیم بعثی عراق بیشتر مطمئن می شوم. آیا منافع و مصالح عمومی مردم کردستان فدای اهداف و منافع رژیم بعثی عراق نشد؟ آیا اگر در یک منطقه ی مهم سنی نشین [          ] از همان روزهای پیروزی انقلاب اسلامی علم مخالفت، آن هم مخالفتی چنین بی حاصل و بد فرجام با بی قراری جمهوری اسلامی برافراشته نمی شد، امکان تدوین قانون اساسی به شیوه ای که اهل سنت [                      ] را در مواردی مانند نامزد شدن برای ریاست جمهوری محروم نکند بیشتر نمی شد. [۱]

به نظر شما با این استدلال های ضعیف، سست و بی پایه و اساس و عامه فریب از یک طرف و خود را خاص و پشتیبان اهل سنت جلوه دادن در عین به انحراف کشاندن انرژی مردم و خود را به نفهمی زدن از دیگر سو چه چیزی می تواند باشد.

ما همگی می دانیم که عقیده و دین سوسیال دمکراسی با قانون و مرامنامه ی مدون و جهان بینی خاص خودش نسبت به زن، مرد، فرهنگ، سیاست، جامعه، اقتصاد، آزادی، حقوق و… در برابر دیدگاه و قانون خاص اسلام نسبت به زن، مرد، فرهنگ، آزادی، سیاست و… قرار می گیرد و ایدئولوژی سکولاریستی آن ها اسلام را برنامه ای کهنه، ضعیف، ناکار آمد برای جاهن امروز، واپس گرا و… می نامند آن وقت بر خلاف کفار زمان رسول الله صلی الله علیه و سلم که رو راست و آشکارا علیه اسلام به جنگ می پرداختند. آین ها در این زمان بی غیرت تر و پست تر از کفار آن زمان این چنین موزیانه و منافقانه تنها جهت به خدمت گرفتن نیروها و جوانان مسلمان در راستای اهداف پلیدشان دم از دفاع از مذهب و دین می زنند. بله، باید بفهمیم که چرا منافقین به خاطر این همه آسیبی که برای جامعه دارند خداوند جایگاه شان را در جهنم پایین تر از فرعون، ابولهب، هامان، ابوجهل و نمرود قرار داده و در دنیا هم اگر کفار «نجس» اند منافقین «رجس» اند.

با این اوضاع گل آلودی که مرتدین برای خودشان درست کرده بودند خمینی علناً اعلام کرده بود که کفاری که در کردستان وجود دارند نه شیعه هستند و نه سنی. اما در برابر احمد مفتی زاده که به دلیل خلأ رهبری و عدم وجود علمای صادق و شیر مرد گذشته خود را رهبر جناح مذهبی کردستان بر مردم ناآگاه تحمیل نموده و در برابر این واقعیت اعلام می دارد که حتی در جهان هم یک کافر وجود ندارد چه رسد به کردستان و هر کس با آن ها بجنگد دچار «برادر کشی» شده است اگر بکشد قاتل است و اگر هم در این جنگ کشته شود باز قاتل نفس خود است. حرفی که هیچ سندی در قرآن و سنت و روش سلف صالح برایش یافت نمی شود گفتاری که فقط یاری رسان و جاده صاف کن شیطان و نمایندگانش می باشد و بس. امری که وضع را از آن گل آلودی که بود بدتر و کثیف ترش کرد و بر سرگردانی مردم بیشتر افزود. احمد مفتی زاده پاتریس لومومبای کمونیست را «ملحد سراپا ایمان» قلمداد کرد و مهماتما گاندی هندو را مومن شمرد و فرقی میان ایمان به کفر و ایمان به الله نگذاشت. ادامه خواندن جنگ مرتدین سکولاریست کردستان با مردم تازه از بند رسته جنگ جاهلیت متحد جهانی علیه اسلام بود نه جنگ علیه مذهبی خاص

جنگ  داخلی میان سکولاریستهای  مرتد حزب دموکرات کردستان ایران  و کومله در دهه ۶۰

جنگ داخلی میان سکولاریستهای مرتد حزب دموکرات کردستان ایران و کومله در دهه ۶۰

ارائه دهنده : م. احمدی موکریانی / دانشجوی زیست شناسی

جنگ سکولاریستهای کمومنیست کومه له و سکولاریستهای ناسیونال سوسیالیست حزب دموکرات کردستان ایران (آن را «جنگ داخلی در کردستان» نیز خوانده اند) درگیری نظامی بود که از سال ۱۳۶۳ و با حمله حزب دمکرات به نیروهای کومه له در اورامانات شروع شد و با آتش بس یکجانبه از طرف کومه له در ۱۳۶۷ پایان یافت. در طول همین جنگ بود که حزب دموکرات کردستان ایران متحمل انشعاب شد و جریاناتی چون «کنگره هشتم» و «حزب دمکرات کردستان ایران- رهبری انقلابی» پدید آمدند.
درگیری نظامی همواره بین احزاب سکولاریست فعال در کردستان ایران و بخصوص کومه‌له و حزب دمکرات در جریان بود اما این عنوان معمولاً به جنگ سراسری اطلاق می‌شود که از شهریورماه ۱۳۶۳ پایه ریزی شد. در این تاریخ کمیته مرکزی حزب سکولار یست دمکرات کردستان ایران رسما جنگ سراسری علیه سکولریستهای کمونیست کومه له را اعلام کرد.[۱] سه ماه بعد در ۲۵ آبان ماه ۱۳۶۳ حزب دمکرات به نیروی نظامی کومه‌له در اورامانات حمله کرد و عده‌ای را به قتل رساند. این روز را می‌توان تاریخ رسمی آغاز جنگ دانست.
حزب کمونیست کومه‌له ابتدا تنها سعی بر مجازات عاملان مستقیم حادثهٔ اورامانات را داشت اما سرانجام و پس از مدتی درگیری کومه له در ششم بهمن ۱۳۶۳ به مقر و نیروهای حزب سکولاریست دمکرات، حملهٔ نظامی کرد.
ابن جنگ چند سالی به طول انجامید و طی آن علاوه بر قتل و کشتار هزاران کرد به دست همدیگر ،اتفاقات مهمی افتاد. از جمله انشعاب موقت در حزب دموکرات کردستان ایران و تشکیل جریاناتی چون «حزب دموکرات کردستان ایران-رهبری انقلابی» و «کنگره هشتم». جناح «رهبری انقلابی» به سهم خود جنگ با کومه له را پایان داد.
بر سر ادامه یا عدم ادامه این جنگ بحث‌های زیادی بخصوص در بین رهبری کومه‌له وجود داشت.
کمیته مرکزی وقت حزب سکولاریست و کمونیست کومه‌له با انتشار سندی در آن هنگام جنگ را بر سر «هژمونی در کردستان»، «هژمونی بر جنبش انقلابی خلق کرد» و «رهبری در جنبش کردستان» ارزیابی کرد.[۲] عبدالله مهتدی و جناح او از فرموله کنندگان و اصلی‌ترین مدافعان این سند بودند.
در آن روزها منصور حکمت این تببین را «ناسیونالیستی» خواند و اعلام کرد که این «راست روی سیاسی و چپ روی نظامی» است. منصور حکمت عقیده داشت که جنگ باید فرعی شود و تنها باید حزب دموکرات را کنترل کرد. [۳]
پس از انشعاب در حزب ناسیونال سوسیالیست دموکرات کردستان ایران و اعلام آتش بس از طرف جریان «رهبری انقلابی» در حزب دموکرات، منصور حکمت پیشنهاد آتش بس یک طرفه از جانب کومه له را مطرح کرد. او این پیشنهاد را در جلسات کمیته مرکزی کومه له و پیش از کنگره ششم این سازمان مطرح کرد. این طرح با مخالف بعضی و از جمله عبدالله مهتدی روبرو شد. آن‌ها آتش بس را زود می‌دانستند و خواستار اعلام آتش بس تنها به جناح منشعب از حزب دموکرات یعنی جناح «رهبری انقلابی» بودند.[۴]
پس از بحث‌های بسیار، پیشنهاد منصور حکمت با رای ممتنع عبدالله مهتدی، جواد مشکی و صلاح مازوجی و استقبال از طرف ابراهیم علیزاده (از مهم‌ترین رهبران وقت و دبیر کل کنونی یکی از کومله‌ ها) روبرو شد.
نهایتا در اردیبهشت ۶۷ کومه‌له با اعلام آتش بس یکجانبه به این جنگ خاتمه داد.[۵]
در ۳ اردیبهشت ۱۳۶۷ اطلاعیه‌ای که نوشتهٔ منصور حکمت و مصوب کمیته مرکزی کومه له بود به عنوان «اطلاعیه کمیته مرکزی کومه‌له درباره موقعیت کنونی حزب دمکرات و ختم درگیری جنگ داخلی در کردستان» خطاب به مردم و کارگران کردستان انتشار یافت. [۶]
در این اطلاعیه آمده است:«سیاست ما مبنی بر اعلام یک جانبه آتش‌بس بر مبنای مسئولیت کومه‌له در قبال جنبش انقلابی مردم کردستان و در نظر گرفتن مصالح مبارزه سراسری علیه جمهوری اسلامی اتخاذ گردیده است.»
…………………….

منابع
نشریه ایسکرا، شمارهٔ ویژه* ۸ اسفند ۱۳۸۲، ۲۷ فوریه ۲۰۰۴
• کتاب «بحران خلیج و رویدادهای کردستان عراق»
چاپ دوم: مجموعه یک جلدی، دسامبر ۱۹۹۳
• نشریه «کمونیست» شماره ۴۱، تیرماه ۱۳۶۷
• از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

بوی گند فساد در صفوف باند مهتدی ایلخانی زاده از زبان خواهر دو کشته شده  (کومه له)

 

 

بوی گند فساد در صفوف باند مهتدی ایلخانی زاده از زبان خواهر دو کشته شده  (کومه له)

 

نسرین سلطانی : نامه ای سرگشاده برای رفیق عبدالله مهتدی – دبیرکل کومه له

رفیق سلام ،

پیش از اینکه شروع به ابرازگلایه کنم بهتر است خود را معرفی کنم . من خود را دوست و حتی عضو کومه له می دانم و هرچند رسماً عضو نیستم ، بدلایلی که بعداً خواهم گفت خود را دوست شما می دانم. من خواهر دو شهید کومه له هستم و مدت ۱۲ سال است که در نروژ  زندگی می کنم.

کاک عبدالله محترم !

آیا از وضع افتضاح تشکیلات کومه له در نروژ خبر داری؟! آیا می دانید کمیته تشکیلات نروژ چطور آبرو ، حیثیت ، سنت و سابقه کومه له را لکه دار می کند ؟ آیا برادران من خون خود را دادند که کمیته کنونی و کمیته های بی آبروی پیشین اینچنین با آبرو و اعتبار کومه له بازی کنند؟!!

ایا می دانید که هجو رفقای عضو و مخالفان اعمال زشت کمیته ، ترور شخصیت ، بهتان و دروغ و تهمت و حذف مخالفان ، محفل گرائی ، و حتی هجو و توهین و بهتان ناموسی رفقا و اعضاء به یک کار عادی و معمولی امسال افراد معلوم الحالی نظیر کریم ، باقی، سعدون ، بهروز و … تبدیل شده است؟

آیا می دانید که ده ها و ختی شاید صدها نفر آرزو دارند که به صفوف کومه له برگردند و از ترس بی آبروئی این کار را نمی کنند ؟!!!

دو دختر ۲۳ ساله و ۱۶ ساله دارم ، آرزو داشتم که وارد سازمان جوانان کومه له شوند. آیا میدنید که سازمان جوانان به جای شناساندن سنت های کومه له، تشویق به تماس جنسی و تجاوز می شوند و از طرف شخص کاک باقی مورد طمع جنسی قرار می گیرند؟

آیا می دانید که پول هنگفتی از متقاضیان تأئیدیه توسط سازمان جوانان اخذ شده و است؟ “عطا محمودی ۷۰۰۰ کرون” و یا زنانی که تنها آمده اند و در کمپ زندگی می کنند ، در مقابل گرفتن تأئیدیه به آنها پیشنهاد سکس و جنسی می شود؟!!

به عنوان نمونه سه ماه یکی از زنانی که از دست شوهرش فرار کرده و به دام کمیته افتاده وادار به تماس جنسی (سکس) می شود و سپس کیس تشکیلات مخفی برایش درست می کنند و بعد از دو سال به او جواب رد می دهند و هم اکنون آواره و دربدر است!!

آیا می دانید که زنان درون تشکیلات کومه له در نروژ به عنوان حیوان در تظاهرات ۸ مارس شناخته می شوند؟!!

این چه تشکیلات و کمیته ای است که امروز در برابر سفارت ایران تظاهرات و راهپیمائی می کند و فردا در داخل سفارت ایران است؟!!

برای آگاهی شما زمانی حزب کمونیست بخاطر همین روابط مشکوک متهم می شد.آیا می دانید برای کمیته اسکاندیناوی “تو بگو جمهوری اسلامی ” نماینده کومه له را زیر مشت و لگد می گیرد؟!! و یا اعضاء را تهدید به اخراج از تشکیلات می کند؟!

آیا آن همه زحمت و تلاش برای تجدید تشکیلات نروژ برای این بود که قاضی به خانه متهم برود و آب و نان بخورد و بخوابد؟!! و سپس جای شاکی و متهم عوض شود و به قول یک ضرب المثل کردی : هم کتک می زنند و هم فریاد می زنند!!!

آیا اینگونه اعمال ما را به یاد ژاندارم های رژیم سابق نمی اندازد که جهت رسیدگی و قضاوت و داوری به شکایت رعیت که از طرف ارباب مورد ضرب و شتم قرار می گرفت، به خانه ارباب می رفتند؟!!

راستی می دانید که تشکیلات کومه له نروژ شبیه قطار کاک سعدون است که به جای سوار کردن مسافر ، کارشان پیاده کردن اعضاء شده است؟ اگر این قطار این چنین حرکت کند ، یک عضو غیر از خودشان باقی نمی ماند …. آنان از حسادت نمی توانند کسانی پر مایه را نظیر رفیق شفیق یا مهندس صوفی را ببینند و تحمل کنند… صحبت از نماینده کومه له کردم ، نقل قول خوشمزه ای از کاک ناصر تعریف می کنم. گفت پیشاهنگ کاروان ، اگر خر باشد ، رو به ده کوره می کند…

کاک عبدالله … کاروان کومه له در اینجا مدتهاست در ده کوره فرو رفه است. کاک عبدالله …. عرق شرم بر پیشنی آدم می نشیند و در حقیقت ، همه این حقایق تف سربالاست که بصورت خودمان برمی گردد. برای همه گفته هایم مدرک قاطع در دست دارم و حتی این حقایق و موضوعات از طرف هیچ آدم منصف و آشنا به قضایا انکار نمی شود.

خواهرت ، نسرین سلطانی      نروژ –  ۳۰  مارس  ۲۰۰۶

 

 

غربال شدن و روشن شدن صف مسلمین و مرتدین سکولاریست کوردستان

 

غربال شدن و روشن شدن صف مسلمین و مرتدین سکولاریست کوردستان

ابوسلیمان هورامی

در این چند دهه ی گذشته بیشتر از هشتاد درصد آوارگی ها و گرفتاری ها و کشته شده های جنبش مرتدین از میان بچه مسلمانان فریب خورده بوده اما چون آن ها را در مسئله کفر و ایمان و ولاء و براء جاهل شان کرده بودند، نیمچه قدرت و اقتداری که به وجود می آمد در اختیار مرتدین و غیر مسلمانان بوده است و این بچه مسلمانان فریب خورده ی بی پناه در واقع کشاورزان زحمتکشی بودند که ثمره ی کارشان را دیگران می چیدند و چیزی غیر از تهیدستی، ندامت و پشیمانی برایشان نمی ماند. اینان از هم نژادان و هم زبانان خود کسانی را بر خود سوار می کردند که در کمال بی رحمی و بی شرمی از مال و ثروت و جان و ناموس آنان نیز نمی گذشته اند.

پینه ی دستان من، بالش اعیان شد

قدرت بازوی من راحت هر جان شد

رنج فراوان من راحتی جان توست

قدرت بازوی من زور فراوان توست

با همه احوال، تو ای گرگ هار

آنچه که دادی بمن جور فراوان توست[۱]

با گذر از اندیشه های گل آلود مفتی زاده و نتایج اسف بار آن در منطقه در مسئله ی کفر و ایمان و ولاء و براء و عدم تمایز میان مسلمین و غیر مسلمین، کافر و مرتد و سردرگمی جامعه و کشته شدن صدها بچه مسلمان غافل اغلب نماز خوان در صف کمونیست ها و یا دمکرات های مرتد و… هم اکنون همگام با پیشرفت بیداری اسلامی در روش مبارزه و تصفیه، روز به روز اوضاع دینی و موضع گیری سکولارهای مرتد و متحدین سکولار منتصب به صهیو- صلیبی یشان عملاً عیان تر شده و موضع نیروهایی که در این صف بندی و دگرگونی شریک هستند روشن تر می شود، به صورتی که هم چون روزگاران صدر اسلام تشخیص دوست و دشمن برای ما ساده و آسان تر شده است.

نقاب از چهره ی کمونیست ها، سوسیالیست های دمکرات و دیگر مرتدین فرو افتاده است. مردم آگاه مومن سیاست های دوگانه و فریب کارانه ی آن ها را با معیار قرآن و سنت  و تجریبات این چند سال اخیر خودشان نسبت به جنایات و خیانت های مرتدین دریافته و در همین راستا بیداران و صاحبان عقل و خرد تصمیم گرفته اند که با هوشیاری و نگاه مصممانه به قیامت و آخرت خود هرگز ابزاری جهت رسیدن به امیال مرتدین نخواهند شد. و دیگر اجازه نخواهند داد که مرتدین با بهره گیری از غفلت دینی و عقیدتی آنان تعیین کننده ی هدف مبارزه ی بر حق اسلامی آنان باشند.

در اواخر دوران جاهلیت خودم که به افکار احمد مفتی زاده آلوده شده بودم و به علت نبود منابع کافی اطلاع رسانی در سال ۱۳۷۴ در دانشگاه از نظر اقتصادی دیدگاه سوسیالیست ها بر سرمایه داری بیشتر برایم مطلوبیت داشت بعد از یک مجادله ی طولانی با یکی از دانشجویان سودانی که از دوستان نزدیکم به شمار می رفت و چند نفر از نزدیکانش هم توسط کفار و مرتدین دارفور به شهادت رسیده بودند با لحنی عتاب آمیز به من گفت: ادامه خواندن غربال شدن و روشن شدن صف مسلمین و مرتدین سکولاریست کوردستان

رهبرجبهه اسلامی کردهای سوریه : حزب کارگان اوجالان نماینده تنها ۱۰ درصدازکردهای سوریه است

رهبرجبهه اسلامی کردهای سوریه : حزب کارگان اوجالان نماینده تنها ۱۰ درصدازکردهای سوریه است

ارائه دهنده : ع . محمود نژاد / بانه

سکولاریستهای کمونیست و چپ وابسته به حزب کارگران اوجالان با داشتن رسانه های ماهواره ای متعدد و بهره گیری از غوغاسالاری و بزرگنمائی آمیخته با دروغ و عوامفریبی ، چنان فضایی را به وجود آورده اند  ، که نا آگاهان به وضع موجود کوردها ، چنین می پندارند که این گروه در میان کوردهای مسلمان  از پایگاه مردمی قابل توجهی برخوردارند !

اما واقیعت این است که این حزب در جمعیت چند میلیونی کوردها از پایگاه مردمی ناچیزی برخوردار است و تنها در جاهایی موفق به جذب مرید گشته است که ابتدا از ضعف فرهنگی و اقتصادی برخوردار بوده و ثانیاٌ مجالی برای تجهیز و سازماندهی  جوانان به شیوه ی استالینی برایشان فراهم شده باشد .  به دیگر سخن هرجا که میزان شعور فرهنگی و آگاهیها بالا بوده و جنگی نیز در کار نبوده است حزب کارگران اوجالان و نوچه هایش از جانب ملت مسلمان کوردستان دور انداخته شده اند .

نمونه ی بارز این واقعیت در انتخابات نمایندگان مجلس ترکیه و واقعیت حزب HDP  ،  که آن روی سکه ی عقاید چپ و کمونیستی حزب کارگران اوجالان است ، آشکارا نمایان گردید . از زمانی که صلح در مناطق کورد نشین ترکیه برقرار گردیده و زور اسلحه ی حزب کارگران اوجالان از سر مردم برداشته شده است ف کوردها موفق شده اند چندین حزب مختلف و حتی مخالف با مزدوران حزب کارگران اوجالان به وجود بیاورند و این حزب را مجبور نموده اند تا با مطرح نمودن عقاید چپ و کمونیستی دنبال متحدینی خارج از مناطق کورد نشین بگردد .

حزبHDPبا آنکه رهبریت آن بر عهده ی کوردهای چپ و کمونیست است و از احساسات ملی گرایانه ی کوردها نیز سوء استفاده می کنند ، اما بیشترین آراء را از ترکها و دیگر اقلیتهای چپ و کمونیستی به دست آورد که خارج از مناطق کورد نشین ترکیه سکونت داشتند . اما در رسانه ی وابسته با حزب کارگران اوجالان این واقعیت در کمال بی شرمی پنهان می گردد و به مخاطبین کورد چنین القاء می گردد که این میزان از آراء متعلق به کوردها و مناطق کوردنشین می باشد .

حزب کارگران اوجالان در کوردستان سوریه نیز از همین سبک دروغ پراکنی استفاده می کند . با آنکه هزاران مزدور ارتش آزاد مثل جمال معروف و غیره در عملیات برکان الفرات و … را در خود جایی داده واز  پشتیبانی بی دریغ دول منطقه ای و غربی جهت سرکوب استالینی ملت مسلمان کوردستان و احزاب موجود در آن ، جهت ادامه ی جنگ نیابتی  برخوردار است ؛ با این وجود با برجسته نمودن اقلیتی ناچیز از طرفداران خود به مخاطبین و بینندگان شبکه های ماهواره ای چنین القاء می کنند که تنها نمایندگان ملت مسلمان کورد در سوریه بوده و از پایگاه مردمی وسیعی نیز برخوردار می باشند !!

در برابر این جنگ روانی غوغاسالاران دروغ پرداز حزب کارگران اوجالان ، رهبر جبهه اسلامی کردهای سوریه به صراحت اعلام کرد که : سنجیدن تمام کردهای سوریه که درسراسر جهان پراکنده هستند با سنگ محکPYD  اشتباه بسیاربزرگی است. حزب اتحاد دموکراتیک سوریه (PYD) نماینده تنها ۱۰ درصدازکردهای سوریه است.

سکولاریستهای مرتد در کوردستان اقلیت ناچیز ی هستند که از دهها حزب مختلف و متفرق تشکیل یافته و در طول حیات ننگین خود با زور اسلحه و پشتیبانی نیروهای خارجی بر مردم مسلمان ما تحمیل شده اند .   انتخابات اوایل انقلاب ۵۷ در ایران و پیروزی اسلامگرایان در سنندج و دیگر شهر های کوردستان ایران و جنایات سکولاریستهای چپ و بورژوا  در حق ملت مسلمان کوردستان ایران نمونه ی  تاریخی این واقعیت دامنه دار است .

روابط  عقيدتی، سياسی و اخلاقی با ديگران از ديدگاه احمد مفتی زاده

 

روابط  عقيدتی، سياسی و اخلاقی با ديگران از ديدگاه احمد مفتی زاده

 ارائه دهنده : م . مرادی هورامی

درطول تاريخ بشر هميشه دو جريان حق و باطل پا به پاي هم در حركت و تكاپو بوده اند ولي چون جمعشان ناممكن بوده‌است نتوانسته‌اند با هم سازش نمايند به همين دليل طرفدارانشان نيز همينگونه با هم در نزاع و كشمكش بوده و پيروزي هركدام به هر مقدار كه روي داده است شكست ديگري را باعث شده است، اين امر مقدر، با مخالفت ابليس در مقابل دستور پروردگار مبني بر سجده كردن براي آدم متجلي شد، او از اطاعت پروردگار متعال سر باز زد و اساس سوء استفاده در جهت كژي از قدرت انتخابگري كه خداوند به موجودات مكلف داده بود را پايه گذاري كرد لذا تبديل به ياور نفس اماره در جهت مخالفت با سعادت بشر شد و خداوند از همان آغاز فرود آدم به زمين اين موضوع مهم را به ايشان تذكر داد و دوراه سعادت و شقاوت را فرا راه انسان قرار داد و او را در گزينش و انتخاب آن آزاد گذاشت چنانكه ميفرمايد:(قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعًا فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ . وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآَيَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ)[۱] «گفتيم به زمين فرود آييد، آنگاه هدايت من به سوي شما خواهد آمد هر كس از آن پيروي كند هيچ خوف و حزني بر او نيست اما آنكس كه كفر ورزد و آيات ما را تكذيب نمايد از جمله ياران آتش و در آن جاودان خواهد ماند».  لذا هر وقت  مردم از هدايت پروردگار بهره گيرند و از آن پيروي كنند از اختلاف و تفرقه به دورند و همگي بر شاهراه هدايت در جهت رسيدن به رضوان خداوند متعال گام مي نهند ولي هرگاه از هدايت خداوند فاصله گيرند  به همان اندازه دچار اختلاف و تفرقه و چندگانگي خواهند شد، در همين راستا  و براي رفع اين مشكل، پروردگار رحيم، پيامبران را مبعوث مي دارد تا بشارت دهنده و بيم دهنده باشند. صالح فوزان در كتاب توحيد كه ترجمه فارسي آن موجود است در ص ۷ از ابن عباسس چنين نقل مي‌كند: مدت زمان بين آدم و نوح ده قرن بود و مردم در اين مدت همگي بر دين اسلام بودند . سپس از ابن القيم نقل ميكند كه سبب بعثت پيامبران اين بود كه مردم در عقيده دچار اختلاف شدند چنانكه عرب ابتدا بر دين ابراهيم؛ بودند ، سپس اين آيه را به عنوان شاهد بيان مي نمايد: (وَمَا كَانَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّةً وَاحِدَةً فَاخْتَلَفُوا)[۲] مردم بر يك دين واحد بودند سپس دچار اختلاف شدند .

بلاخره اين اختلاف تحقق يافت و بشر متفرق و به دو دسته حق و باطل تبديل شدند، گروهي طرفدار حق و جمعي به باطل گرويدند در چنين وضعي خداوند متعال پيامبرانش را مبعوث داشت تا حجت را بر كساني كه راه باطل را در پيش گرفته اند تمام كند و از طرف ديگرحق و راستي را قوت بخشد وبراي تحقق اين امر همه مجتمعات بشري مشمول اين لطف الهي قرار گرفتند، چنانكه مي فرمايد:(وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللّهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسِيرُواْ فِي الأَرْضِ فَانظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ)[۳] «ما در هر مجتمع بشري پيامبري را مبعوث داشتيم تا مردم، الله را عبادت كنند و از طاغوت دوري جويند بعضي از آن جوامع  دچار گمراهي شدند و حال در زمين سير كنيد و بنگريد تا بدانيد سرانجام تكذيب كنندگان به كجا انجاميد» . ادامه خواندن روابط  عقيدتی، سياسی و اخلاقی با ديگران از ديدگاه احمد مفتی زاده

کاک حسن امینی در کدام سمت ایستاده است ؟

کاک حسن امینی در کدام سمت ایستاده است ؟

به قلم : سید م. احمدی (سنندجی)

بسم الله الرحمن الرحیم

دیروز متوجه شدیم که حکومت شیعه مذهب ایران سه نفر از سکولاریستهای مرتد حزب کمونیست ایران (کومله) را پس از چند سال زندانی کردن اعدام نمود .

لقمان و زانیار مرادی  چند برادر موحد ما را در مریوان ترور کردند و سرانجام  در مردادماه ۱۳۸۸ حین عبور از مرز عراق و بازگشت به ایران در مریوان دستگیر شدند.  این سکولاریستهای مرتد در تاريخ ۲۴ اسفند ۱۳۸۶ دو برادر مسلمان ما را به نامهای  “انور اشكاوند” و “طیب كشور دوست” هنگام بازگشت از نماز جماعت عشاء در شهر مريوان محله چهار باغ مريوان  به شهادت رساندند .  همچنین سعدی شیرزادی فرزند امام جمعه مریوان  را به اتهام عضویت در القاعده  به همراه دو برادر دیگر به نامهای هادی شیرزادی و عبدالکریم کهنه پوشی در هنگام بازگشت از نماز جماعت عشاء در ۱۵ تير ۱۳۸۸ در جلو منزل امام جمعه مریوان  به شهادت می رسانند . نحسبهم کذالک و الله حسیبهم و لا نزکی علی الله احدا  .

ملا مصطفی شیرزادی امام جمعه ی سلفی مسلک مریوان هم بر اساس ملاقاتی که با قاتلین فرزندنش در زندان داشته و اقرار آنها شنیده  و اقرار مجدد قاتلین در منزل شخصی ایشان که برای طلب بخشش آمده بودند در خطبه ی ۶/۶/۱۳۸۸ حزب سکولار و مرتد کومله ی آدمکشان را مسئول قتل فرزنش معرفی می کند .

این بخشی از کارنامه ی این دو سکولار و مرتد است که دستشان به خون برادران اهل توحید ما آلوده شده بود . یکی دیگر از سکولاریستهای مرتدی که اعدام شد رامین حسین‌پناهی  بود که این شخص هم  باز عضو حزب سکولار و کمونیستی کومله بود که در تیر ۱۳۹۶ در حالی که در درگیری مسلحانه زخمی شده بود دستگیر می شود.

در این صورت واضح و روشن است که طبق اقرار متهمین و شهادت امام جمعه ی مریوان و کلیپ تصویری از ملاقات این مرتدین با خانواده ی مقتولین و اقرار مجدد به قتل و درخواست بخشش از خانواده ی مقتولین، ما با کسانی طرفیم که با عقایدی سکولاریستی و ضد اسلامی و با عضویت در یکی از احزاب سکولار و مرتد کوردستان اقدام به قتل چند برادر مسلمان ما آنهم به اتهام عضویت در القاعده یا داشتن عقاید توحیدی و یا تبلیغ برای توحید و قانون شریعت الله کرده اند .

با این وجود می بینیم که کاک حسن امینی در بیانیه ی خود به تاریخ ۱۷/۶/۹۷ به خانواده ی  این مرتدین سکولار و مسلح  کمونیست که دستشان به خون برادران مسلمان و موحد ما آلوده شده است پیام تسلیت می فرستد، و علاوه بر آن، کشتن این مرتدین قاتل کمونیست را بر خلاف مصالح کشور ایران و قداست اسلام و وحدت ملی دانسته و کشته شدن این مرتدین سکولار را مایه ی تاسف و تاثر خودش می داند . بد تر از همه اینکه مرگ این مرتدین قاتل را مصیبتی بزرگ و جانگاه معرفی کرده  و از خداوند منان برای عفو این مرتدین سکولار و قاتل درخواست عفو و غفران دارد، در حالی که الله تعالی به صراحت مسلمین را از چنین دعاهائی نهی کرده و می فرماید:

‏ مَا کَانَ لِلنَّبِیِّ وَالَّذِینَ آمَنُواْ أَن یَسْتَغْفِرُواْ لِلْمُشْرِکِینَ وَلَوْ کَانُواْ أُوْلِی قُرْبَى مِن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ ‏ (توبه/۱۱۳) پیغمبر و مؤمنان را نسزد که برای مشرکان طلب آمرزش کنند ، هرچند که خویشاوند باشند ، هنگامی که برای آنان روشن شود که ( با کفر و شرک از دنیا رفته‌اند ، و ) مشرکان اهل دوزخند .‏

‏ وَمَا کَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ إِلاَّ عَن مَّوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لأوَّاهٌ حَلِیمٌ ‏ (توبه/۱۱۴) طلب آمرزش ابراهیم برای پدرش ، به خاطر وعده‌ای بود که بدو داده بود ، ولی هنگامی که برای او روشن شد که پدرش دشمن خدا است ، از او بیزاری جست ( و ترک طلب آمرزش برای وی گفت ) . واقعاً ابراهیم بسیار مهربان و دست‌بدعا و فروتن و شکیبا بود .‏

این یعنی ولاء و براء و کفر به طاغوت یک مسلمان و این یعنی دشمن شناسی شرعی یک مسلمان و واکنش در برابر چنین مجرمینی . حالا کاک حسن امینی با چه مجوز شرعی در برابر قتل چنین قاتلین مجرم و چنین سکولاریستهای کمونیست و مرتدی  چنین واکنشی نشان می دهد؟  چرا در بیانیه ی خود تنها به کورد بودن اینها اشاره می کند و اشاره ای به کافر و مرتد بودن آنها و قاتل بودن آنها و عضویت آنها در حزب سکولار و مرتد کومله  نمی کند؟ چرا اشاره ای نمی کند که این مجرمین کمونیست بودند و مسلح که نه به الله اعتقادی داشتند نه به اسلام و نه به نماز و روزه و … و  نه حتی به ملی گرائی و کورد بودن . چون اینها به انترناسیونالیسم اعتقاد دارند .

چرا کاک حسن امینی اشاره ای نمی کند که این سکولاریستهای مرتد و کافر  برای حزبی سکولار و مرتد کار کرده اند که ۸ سال تمام مزدور صدام حسین بوده و دستش به خون هزاران کورد اهل سنت آلوده شده است ؟

البته کاک حسن امینی قبلا هم  از به قدرت رسیدن سکولاریستهای مرتد طالبانی و بارزانی در کردستان عراق ابراز شادمانی کرده بود و برایشان پیام تبریک فرستاده بود و بارها در کانالهای ماهواره ای سکولاریستهای مرتد هم  صحبت کرده و به نحوی خودش را از سایر اهل سنت کوردستان جدا کرده و «عملا» چنین وانمود کرده است که معیار برایش «ملیت» است نه قانون شریعت الله  و کفر به طاغوت و ولاء و براء شرعی و درجه بندی شرعی دشمنان و اتحاد حول محور «لا اله الا الله و محمد رسول الله».

 

 

  حمله به مرکز فرماندهی سکولاریستهای مرتد حزب دمکرات کردستان ایران در کوی سنجق عراق و خوشحالی اهل سنت ایران

 

 حمله به مرکز فرماندهی سکولاریستهای مرتد حزب دمکرات کردستان ایران در کوی سنجق عراق و خوشحالی اهل سنت ایران

به قلم : ابوعبدالله موکریانی مهابادی

مرتدین سکولار حزب دمکرات که از پس مانده های جمهوری فرمایشی استالین در مهاباد و مریدان قاضی محمد مرتد از دست نشانده های استالین به شمار می روند پس از ۹ سال خیانت کورد کشی وحشیانه و خدمت به صدام حسین سکولار و سایر دشمنان سکولار ملت کورد در نهایت اردوگاه نشین شد که به چند حزب و فرقه ی مختلف تقسیم شدند .

با این وجود چندیست که با بالا گرفتن جنگ نرم بین ایران و آمریکا به عنوان اهرمی خائنانه در اختیار آمریکا قرار گرفته است . به همین دلیل این حزب سکولار و مرتد با انجام چند عملیات تبهکارانه در نهایت به همراه سایر اپوزیسیون سکولار مخالف حکومت شیعه مذهب ایران در آمریکا حضور یافت و روی سیاه خودش را با اثبات نوکری برای جنایتکار ترین حکومت جهان به نمایش گذاشت .

در پی این تحرکات خائنانه ی مرتدین بر علیه حکومت شیعه مذهب ایران و اهل سنت کوردستان ما امروز شاهد حملات موشکی ایران به قلب فرماندهی آنها در کوی سنجق بودیم که در نتیجه ی این عملیات بیشتر از ۱۶ نفر به هلاکت رسیده و بیش از ۴۰ نفر نیز زخمی شده اند که از الله تعالی خواستاریم این زخمی ها را نیز به درک بفرستد .

ما ضمن ابراز خوشحالی از پاک شدن این لکه های چرکین و ننگین از میان مسلمین کوردستان اعلام می کنیم که از نابودی این سکولاریستهای مرتد و خائن به دین و مردم به دست هر کسی و توسط هر علتی (مثل ایدز و وبا و طاعون و سل و… ) ابراز رضایت می نمائیم .

بدون شک مرتدین کثیفترین دشمنان مسلمین هستند که حکم آنها بسیار بدتر از حکم کفار اصلی چون یهود و نصارا است . ما در جنگ بین این مرتدین با کفار نصرانی بدون شک از کفار نصرانی حمایت نموده و به پیروزی نصرانی ها بر مرتدین خوشحالیم. این ساده ترین آموزه های آیات اولیه ی سوره ی روم و ولاء و براء مسلمین است.

 سوزاندن قرآن توسط سکولاریستهای مرتد کردستان
سوزاندن قرآن توسط سکولاریستهای مرتد کردستان