یگانه سیاست مناسبی که از جانب انجمن اسلامی کردهای مقیم تهران علیه مرتدین سکولارکردستان اتخاذ شد
به قلم : ابوسلیمان هورامی
ما می دانیم که کمونیسم و پیروزی آن زاییده فقر ایدئولوژیکی و سپس فقر اقتصادی در یک جامعه ای می باشد و نیز می دانیم که در اروپای آزاد هرگز انقلابی کمونیستی به شیوه ی مارکس رخ ندارد بلکه در روسیه ای انقلاب شد که مرکز فقر و بی سوادی و دیکتاتوری و جهل بود و به همین ترتیب ایدئولوژی راهبر ملت های تحت ستم افریقا ، امریکای لاتین ، آسیای کم سواد و کلاً ملت های فقیر از لحاظ فکری و مادی قرار گرفت.
ملل مسلمان نیز به خاطر فاصله ی طولانی که از دین گرفته بودند و در وضعیت رضایت بخشی به سر نمی بردند به همین دلیل این ایدئولوژی فاسد با رنگ و لعاب فریبنده ای در میان آنان عشوه گری نمود و انسان های زیادی را به کام خود فرو برد اما چنان چه گفته شد این عقیده متعلق به ملل ناآگاه و جاهل می باشد و به هر میزانی که آگاهی و علم بالا برود به همان میزان درصد گرایش به آن نیز کاهش می یابد. چنان چه همین الان هم کتابخانه ی مارکس- انگلس هنوز در انگلیس دایر است، و قرار بود که اولین انقلاب کارگری در انگلیس رخ دهد اما دیدیم که هیچ وقت در چنین کشوری انقلاب کارگری رخ نداد آن هم به خاطر وجود آزادی و علم مردم نسبت به سوسیالیسم و کمونیسم.
ملت ما نیز از این قاعده مستثنی نبود در اوایل ظهور سوسیالیست های قاضی مرتد ابتدا مورد حمایت قرار گرفت اما زمانی که ماهیت آن مشخص گردید و مردم به نیت پلید آن و اعمال ارتدادی آن علم حاصل کردند وی را رها کرده و عملاً تحویل قصابش دادند. در انقلاب ۵۷ نیز همین مسیر طی شد اما کسانی بودند که هم از دین چیزهایی می فهمیدند و هم از گذشته ی مرتدین درس عبرت گرفته بودند به همین دلیل «انجمن اسلامی کردهای مقیم تهران» بر خلاف سیاست های دولت مرکزی تهران هرگونه مذاکره و شیوه های مسالمت آمیز با مرتدین را طبق سنت انبیاء و آیات قرآن و روش به احسان سابقون الاولون در جنگ با اهل رده و مرتدین، رد می نمایند. جنگ با مرتدینی که علاوه بر ارتداد خود مسلحانه و زور قصد مرتد کردن دیگران و تحمیل حکم و قانون ساختگی خود بر مردم را دارند.
این سیاستی است کاملاً اسلامی و جنگ و قتال هدفمند یگانه راه حل دفع عفونت ناشی از به وجود آمدن غده ی سرطانی مرتدین بر پیکره ی جامعه ی اسلامی است که هم دولت موقت مخالف آن سیاست بود و هم در مناطق کرد و هورامی نشین اندیشه ها و تفاسیر من در آوردی احمد مفتی زاده که متأسفانه جماعت فعالی را پس از فقدان مردوخ کردستانی به خود جلب نموده بود، و شاید تنها اندیشه و حرکت به انحراف کشیده شده ی صوفیان منتصب به رزگاری را در دفع مرتدین بتوان با اندیشه ی این انجمن اسلامی نزدیک دانست.
مرتدین این بار نیز با پیروی از همان اسلوب های گذشته یشان به این انجمن نوپا یورش برده و با همان برچسب ها و تهمت های ناروایی که آماده شده و به صورت یکسان به مخالفین خود می پرانند این بار نیز در نشریه ی شماره ۶۹ «کردستان» ارگان حزب مرتد دمکرات این چنین به دروغ پراکنی پرداختند:
« انجمن اسلامی کردهای مقیم مرکز که گرداننده و هادی عملیات خود فروختگان سیاسی و جاش های کردستان است. این افراد زبون را مقصر همه رویدادهای کردستان دانسته است و درخواست سرکوب بیشتر و پاکسازی کلیه مناطق کردستان و پرهیز از مذاکره و شیوه مسالمت آمیز در کردستان از جانب اغلب مقامات دولتی در پاسخ به گفته های انشعابیون مسالمت گرای حزب دمکرات کراراً مطرح گردید».
در این جملات شما انتهای هزیان گویی ، دست پا چلفتگی ، و خود باختگی در برابر یک جماعت اسلامی کوچک غیرمسلح با فاصله هزار کیلومتری از منطقه تحت نفوذ مرتدین را مشاهده می نمایید. آگاهی و علم بزرگترین دشمن سوسیالیست ها عموماً و به خصوص مرتدین منطقه که مرید این عقیده توهمی اند می باشد. هر اندازه که علم و آگاهی بالا برود به همان میزان درصد گرایش به آن ها کاسته می گردد به همین دلیل می خواهند هر حرکت آگاهی بخش و علم گرایی را در همان نطفه خفه نمایند که امروزه با وجود تکنولوژی پیشرفته ی روز و تولد بیداری اسلامی سرزمین های مسلمان نشین و پرتو بخشی آن در سرزمین های کرد و هورامی نشین این هم به خواب و خیالی دست نیافتنی برایشان بدل شده است و آن ها هرگز نخواهند توانست مجاهدین و مردم مبارز را به دوران نفهمی و جهل گذشته برگردانند، بعد از آن که خداوند راه هدایت را به آن ها نشان داد و هدایت شان گردانید.
مطلب خوبی بود