جدائی أبو اليقظان المصري از دارودسته ی جولانی پیامی به خواب مانده های گروه

جدائی أبو اليقظان المصري  از دارودسته ی جولانی  پیامی به  خواب مانده های گروه

به قلم : ابوعبدالله جاف جوانرو

شیخ ابو مصعب سوری تقبله الله که بر اثر خیانت آل سعود و امارات مثل جوهر دودایف رهبر مسلمین چچن به قتل رسید می گوید :

” سازمان های اطلاعاتی جهانی بدین موضوع پی بردند که آن چیزی که بین مجاهدان و مسلمانان فاصله می اندازد موضوع تکفیر مسلمانان است؛ و از همین رو شروع به ساختن جریانات تکفیری کردند و اینگونه بود که جهاد در کشور جزائر ضربه خورد.”

همه می دانیم که ریشه ی  تمام جریانات تکفیری فعلی در میان اهل سنت بدون استثناء به مذهب سلفیت خاص نجدیت بر می گردد که به دهها شاخه ی مختلف تقسیم شده و هر گروهی با تکیه بر شیوخ خاص خودش بر علیه آن یکی و بر علیه سایر مذاهب و فِرَق، فتوای غیر شرعی تکفیر و تظلیل و تبدیع و… صادر می کنند.

تنها چیزی که می تواند آنها را یکی و متحد کند فقط زور اسلحه است، و هرگز با گفتگو و صحبت کردن به وحدت نمی رسند . چه آنهائی که در خدمت طاغوتها هستند تنها با زور اسلحه ی طاغوتها همدیگر را تحمل می کنند  و چه آنهائی که مسلحانه در حال قتال می باشند و باید یکی از آنها مثل دوله اگر قدرت نظامی داشت دیگران را با زور اسلحه مطیع خود کند. این چیزی است که ما در تمام سرزمینهای مسلمان نشین و بخصوص در سوریه و عراق و یمن و… مشاهده اش کرده ایم.  

دارودسته ی جولانی نیز مثل دوله و جیش علوش و کتائب نورالدین زنکی و صدها گروه و دسته ی دیگر در سوریه، دارای مذهب و تفکر سلفیت خاص نجدیت است، که در همین مسیر تفرق و کشتار میان مسلمین، و در نهایت، ذلیلی و فشل حرکت کرده است .

خود جولانی بیعت دوله راشکست و از آن جدا شد و بعد بیعت القاعده را شکست و از آن هم جدا شد، علاوه بر آن هم بر علیه دوله می جنگد و هم القاعده و به همین ترتیب با گروههای مختلفی این بازی را تکرار کرد . در کنار آن اشخاص زیادی مثل ابومحمد مقدسی ، طارق عبدالحلیم، هانی السباعی و…  هم که دارای چنین تفکر سلفیت خاص نجدیت هستند از او فاصله گرفته اند .

البته شرعی زیادی هم از جولانی و دارودسته اش جدا شده اند و آخرین مورد آن جدا شدن أبو اليقظان المصري[۱] است که به دلیل صدور بیانیه ی دیروز گروه جولانی در ممنوعیت و محدودیت بیان شرعی ها در منابر بوده است .  

باید دقت کرد که خروج امثال أبا اليقظان و غيره دور از انتظار نیست، چون هم ماهیت سلفیت خاص نجدیت قابله ی تفرق و جدائیست و هم تاریخ مصرف آنها در دارودسته ی جولانی تمام شده است . جولانی روزی از روزها مشروعیت خودش را بر گفتار چنین اشخاصی  بنا نهاد و به تدریج از وجود تک تک آنها خود را رها کرد  .

حالا چه زمان اتباع و آل جولانی می فهمند که برای جولانی تنها حکم مهره های شطرنج را دارند و به محض استهلاک و تمام شدن تاریخ مصرفشان به زباله دانی تاریخ ریخته شده و یا به نحوی مورد معامله با دشمنان قرار می گیرند، باید منتظر بود و دعا کرد که قبل از این موعد خواب مانده ها بیدار شوند و مسیر خود را از مسیر چنین مجرمی جدا کنند .   


[۱] محمد ناجي “أبو اليقظان المصري عضو سابق حزب «النور» سلفی مدخلی مصر بود که در سال ۲۰۱۳ به سوریه رفت . وی یکی از شرعی های احرار الشام بود که از آن جدا شد و بعد در دارودسته ی جولانی  هنگام جنگ با احرار فتوا داد که هر سرباز از احرار را یافتید در سرش گلوله ای خالی کرده و او را بکشید و من روز قیامت پاسخگو خواهم بود، اگر بی گناه هم کشته شده باشند روز قیامت بر اساس نیاتشان برانگیخته می شوند و ….   “وأنا مسؤول يوم القيامة، تعال يوم القيامة، وقول أبو اليقظان قلي اضرب الأحرار، وعلى نياتهم يبعثون”.

پیمان عدم تجاوز امارت اسلامی طالبان با کافر اصلی مثل آمریکا دلیل بر ارتداد است یا …؟

 پیمان عدم تجاوز امارت اسلامی طالبان با کافر اصلی مثل آمریکا دلیل بر ارتداد است یا …؟

به قلم : ابوبکر الخراسانی

برادران دوله اخیرا  با استناد به گفته های سخنگوی امارت اسلامی طالبان که گفته بود : پس از آنکه طرف امریکایی مطمئن شد که ما نمی گذاریم کسی از افغانستان به امریکا ضربه بزند، امریکا به مذاکرات حاضر شد؛  می گویند طالبان گفته است :  جهاد ضد امریکا را حرام کردیم تا امریکا را برای مذاکرات راضی کردیم . به همین بهانه و به همین سادگی  برادران دوله در رسانه های شناخته شده خود برای چندمین بار فتوای ارتداد کل طالبان را صادر نموده و می گویند :

طالبان مرتد، آهسته آهسته رسما از تمام فیلترهای ارتداد می گذرند  ….  پس از سقوط امارت طالبان و اغاز مجدد جنگ های آن دیگر طالبان جدید از یک جماعت جهادی شریعت خواه به رقیب سیاسی برای حکومت افغانستان تبدیل شده بود .. حالا این رقیب سیاسی حکومت افغانستان میخواهد حکومت کند ، مهم نیست چطور و با چه قیمتی اما اینکه حکومتی بدون مزاحمت خارجی و بلکه با رضایت خارجی داشته باشد برایش از هرچیزی مهم تر است .

… در اول نشست اخیر طالبان با امریکا ، ذبیح الشیطان جاهل بیانیه صادر کرده است و در آن میگوید : پس از آنکه طرف امریکایی مطمئن شد که ما نمی گذاریم کسی از افغانستان به امریکا ضربه بزند ، امریکا به مذاکرات حاضر شد .

این پیام یعنی : به امریکا اطمینان دادیم که جهاد ضد شما را حرام کرده ایم و دیگر کسی حق ندارد ضد امریکا جهاد کند ، چون در نزد امارت همه گناه و دشمنی امریکا با خروج او از افغانستان بخشیده می شود ، در نزد امارت دیگر امریکا طاغوت عصر کافر ظالم و تجاوزگر نیست تا اجازه باشد مسلمانی ضد آن اقدام کند ، بلکه باید با آن روابط نیک داشت تا امارت را در سازمان ملل جای دهد ، بلکه باید امریکا را راضی کرد تا نیروهای امارت بدون هیچ مانعی و با پاسپورت به اروپا و امریکا سفر کنند ، و باید امریکا راضی شود – چرا ؟ – چون امریکا بر پاکستان فشار آورده است کمک های خود را قطع کرده است و اقتصاد آن را بهم ریخته است ، و این اصل دلیل پایان جنگی ۱۷ ساله است !

…. و جدیدترین فیلترهای رده و آخرین های آن برای امارت این است : که جهاد با امریکا را حرام اعلام می کند و با مجاهدین ضد امریکا مقابله می کند ، با حکومت مرتد افغانستان صلح میکند ، و در حکومت داری آن شریک میشود ، تا بعد آن نام او از امارت وطنی به بنده امریکا و دموکراسی تبدیل شود و حجتی برای کسی نماند .

در پاسخ به سخنان این برادران غالی ما در دوله که از مفاهیم اصلی شریعت و به کاربردن اصطلاحات شناخت ناقصی دارند لازم است گفته شود : برادران گرامی و ارجمند:

  1. شما اگر به مفاد پیمان صلح مدینه که رسول الله صلی الله علیه وسلم با یهودیان کافر مدینه بست نگاه کنید ، یا اگر به مفاد پیمان صلح حدیبیه که رسول الله صلی الله علیه وسلم با مشرکین(سکولاریستها) قریش بست دقت کنید ممکن است با این شناخت ناقص و اشتباهی که دارید فورا کسی که چنین پیمانی را  ببندد تکفیر کنید .
ادامه خواندن پیمان عدم تجاوز امارت اسلامی طالبان با کافر اصلی مثل آمریکا دلیل بر ارتداد است یا …؟