پایبندی به فقه و منهج اسلامی خیرالقرون و وحدت اسلامی، عاملی در برابر اسلام آمریکائی – انگلیسی و خیانت به جبهه مسلمین

پایبندی به فقه و منهج اسلامی خیرالقرون و وحدت اسلامی، عاملی در برابر اسلام آمریکائی – انگلیسی و خیانت به جبهه مسلمین

به قلم: ابوعبدالله جاف جوانرو

مسلمین از همان ابتدا غیر از دفاع مشروع از خود علیه هیچ کشور خارجی اعلام جنگ نکرده اند، اما در برابر، عقیده و منهج جهادی خود را با صدای بلندی اعلام کرده اند. در برابر این منهج صحیح، اسلامی آلوده و متحجر درباری آل سعود به همراه اسلامی سکولار به اصطلاح مدرن در کنار تشیع انگلیسی همه با هم صف آرائی کرده اند.

مثلث اسلام درباری آل سعود به همراه اسلام سکولار و تشیع انگلیسی آشکارا هر کدام از طرفی در برابر منهج صحیح و وحدت گرای سایر مسلمین قرار گرفته اند و مسلمین نباید این مثلث شوم را با سایر مسلمین اشتباه بگیرند.

اسلامِ  وحدت گرا و صحیح، اسلامِ برادری اسلامی و پایبندی به منهج صحیح ائمه ی خیر القرون و اسلامِ صفا و معنویت و پرهیزکاری و فرقه ی ناجیه  و اسلامِ «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار رُحَماءُ بَینَهُم» است. اما اسلامِ آمریکایی – انگلیسی، پوشاندن لباس اسلام بر نوکری اجانب و دشمنی با امت اسلامی است. اسلامی که آتش تفرقه میان مسلمین را دامن بزند، به جای اعتماد به وعده‌ی الهی، به دشمنان خدا اعتماد کند، به جای مبارزه با کفار سکولار جهانی و صهیونیستم منطقه ای با برادر مسلمان بجنگد، با آمریکا و انگیسی جنایتکار و اشغالگرعلیه ملت خود یا ملتهای دیگر متحد شود و در پوشش اسلام با اسلام مقابله کنند؛ و با طاغوتهای مزدور و رژیم صهیونیستی می سازدو در خدمت هدفهاى آمریکا و انگلیس قرار می گیرد، تنها ظاهر و اسم آن  اسلام است که بعضى از مراسمهای ریز شخصی اسلامى را هم انجام می دهند و در جهت کلّى قطعاً ۱۸۰ درجه در جهت مخالف اسلام حرکت می کنند همان کسانی هستند که  با دشمنان اشغالگر و طاغوتهای محلی خواسته یا ناخواسته در برابر مومنین مجاهد قرار گرفته اند و در راه طاغوت می جنگند که الله تعالی می فرماید: اَلَّذینَ ءامَنُوا یُقاتِلُونَ فى سَبیلِ‌الله وَ الَّذینَ کَفَرُوا یُقاتِلُونَ فى سَبیلِ الطّاغُوت؛

 حالا به خودت نگاه کن، اگر شما با نام اسلام، در راه طاغوتی چون آمریکا و انگلیس و ناتو و ترکیه و غیره حرکت می کنید، کشف بکنید که این اسلام، اسلام درست و حسابى‌اى نیست، اسلام واقعى نیست، یک‌جاى کار عیب دارد و دشمنان دارند برنامه های شما را صحنه‌گردانى می کنند.

اگر هر یک از اهل سنت با معارف قرآن  و فقه پویای مذهبی خود انس داشته باشد، و بیشتر با سایر مذاهب اسلامی آشنا باشد، این‌جور حوادث کمتر پیش مى‌آید. ارتباط و اتّصال دلها به خدا و فقه صحیح خیر القرون مانع می شود از اینکه دلها به راه خدا خیانت کنند؛ که امیدواریم این پیش بیاید.

آشنائی با شاخه های اسلام آمریکائی

آشنائی با شاخه های اسلام آمریکائی

به قلم: ابوعبدالله جاف جوانرو

اسلام آمریکائی دارای دو شاخه است:

  1. اسلام متحجر درباری آل سعود
  2. اسلام سکولار در قالب اسلام مدرن و به روز شده

این دو بازوی اسلام آمریکائی همیشه مورد حمایت کفار سکولار جهانی بوده است و در مناسبتهای مختلفی از آن در برابر جنبشهای صحیح مسلمین استفاده کرده است .

کفار سکولار جهانی هر جا ببینند که مسلمین در حال حرکت به سوی تشکیل حکومتی اسلامی هستند و منافع آنها و نوکرانشان ممکن است در معرض خطر قرار گیرد زمینه های شکل گیری این اسلام جعلی را در میان آنها با میدان دادن به تشکیل احزاب و مدارس دینی و شبکه های ماهواره ای و خطبای اسلام آمریکائی و… فراهم کرده و از کانالهای خاص خود این جریان مخرب را راهنمائی کرده و حتی کمکهای لازم را نیز به آنها ارائه می دهند.

اسلام متحجر درباری آل به سبک خودش مشغول مقابله با اسلام و قوانین همه جانبه ی آن است و با گرفتن بخشی از مسائل ریز اسلام بخشهای عظیم اسلام را نادیده می گیرد و با همین مسائل ریز و جانبی مسلمین را به مسلمین مشغول کرده و آنها را متفرق و ذلیل می نماید و گاه تولید جنگهای داخلی می کند .  

اسلام سکولار هم  شبیه مسیحیّت سکولار است که میرود در گوشه‌ی کلیسا، خودش را زندانی میکند و در محیط واقعی زندگی هیچ حضوری ندارد؛ اینها به اسلام منزوی دعوت می دهند؛ اسلامی که هیچ کاری به کار زندگی مردم ندارد؛ مردم را به یک عبادتی، به یک چیزی گوشه‌ی مسجد یا گوشه‌ی خانه‌ها فرا می خواند.

طاغوت ها در طول تاریخ این را خوب می فهمند که (لا اله الا الله) یی که مسلمانان می گویند یعنی چه؟! ا

طاغوت ها در طول تاریخ این را خوب می فهمند که (لا اله الا الله) یی که مسلمانان می گویند یعنی چه؟! ا

نوشته: سید قطب

دعوتگران اسلام باید با صراحت معنی لا اله الا الله را بیان کنند ، این امانت خداوند برگردن آنها است. لذا باید مانند بیان و اظهار نوح-علیه السلام- و پیامبران دیگربعد از او بیان کنند.. حقیقت شهادتین را همان طور که هست برای مردم بیان کنند، چون شهادتین زیر بنا و ستون اسلام است. پیامبر گرامی اسلام – صلی الله علیه وسلم- می فرماید: (خیر ما قلت أنا والنبیون من قبلی: لا اله إلا الله وحده لا شریک له له الملک وله الحمد وهو على کل شیء قدیر ) یعنی:بهترین چیزی که من و پیامبران پیش از من گفته باشیم (لا اله إلا الله وحده لا شریک له له الملک وله الحمد وهو على کل شیء قدیر)می باشد.

شهادت (لا اله الا الله) شهادتی است که مردمانی را اندوهگین و نگران می کند و مردمانی را نیز به وحشت می اندازد! اما هر کس می خواهد مسلمان شود باید آن را شهادت دهد و اقرار کند و بگوید. راه دیگری ندارد باید آن طور که باید و شاید آن را برزبان بیاورد ، یعنی به طریقی که خداوند خواسته و به صورتی که محمد آن را اعلان و بیان نموده بدان اقرار نماید. و آنگاه بر سختی های راه شکیبا و دردهایی را که طاغوت ها سر راهش قرار می دهند را تحمل نماید تا زمانی که خدای متعال اوضاع را به صورتی در می آورد که خود آن را ترسیم نموده…

اگر مسلمانان(لا اله الا الله) را به معنی حقیقی آن دریافتند، وارد اسلام می شوند و مسلمان به شمار می آیند.. و آن هنگام است که فرمایش خدای متعال شامل آنها می شود که می فرمایند: ( وَلَن یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً ) النساء۱۴۱ یعنی:خدای متعال سرپرستی مسلمانان را به کافران وانمی گذارد. این وعده ی باری تعالی حتمی است، این پیمان خدا است که در این جهان با حقیقت ایمان و حقیقت کفر هماهنگ می باشد.

اما همیشه باید مواظب باشیم حقیقت ایمان را با پوسته و ظاهر ایمان در نیامیزیم. حقیقت ایمان و ظاهر ایمان دو شیء مختلف و جدای از هم می باشند…

حقیقت ایمان یک حقیقت مسلم و ثابتی است مانند سایر قوانین جهان که بر درون و حرکات و رفتار و موضع گیری هایی که از انسان مؤمن صادر می شود تأثیر دارند… حقیقت ایمان حقیقتی بس بزرگ و مؤثر وجود و زندگی است. بخصوص هنگامی که با کفر مواجه می شود، این یکی مسلم و ثابت قدم و ماندگار جهان و آن یکی غربتی و بی پناه و از هم پاشیده است. اگر چه کفر همیشه در تلاش است که ایمان و ایمانداران را زیر سلطه ی خود قرار دهد تا آزادیشان را نابود و به ذلت بکشاند اما هنگامی که حقیقت ایمان تبدیل به پدیده و ظاهر و نما می شود کفر بر آن چیره می شود، چون کشمکش تبدیل به کشمکش میان کفر و نمای ایمان می شود!

پس حقیقت (اگر با خودش صداقت داشته باشد) بر نماد(ظاهر) پیروز می شود، چون نما فقط هیاهو و سخن بی اساس ولاف وگزافه گویی است!

این هم طبیعت هر چیزی است. اگر چه این یکی هم بگوید من ایمان هستم و آن یکی کفر..

ادامه خواندن طاغوت ها در طول تاریخ این را خوب می فهمند که (لا اله الا الله) یی که مسلمانان می گویند یعنی چه؟! ا

رای علمای سلفی در مورد سکولاریستها و دموکراسی خواهان و عمل شبکه های نجدی چون کلمه و وصال و…

رای علمای سلفی در مورد سکولاریستها و دموکراسی خواهان و عمل شبکه های نجدی چون کلمه و وصال و…

ارائه دهنده : کیوان مریوانی

بدون شک یکی از اسبابی که شخص را از دایره ی اسلام خارج می کند این است که چنین شخصی آگاهانه، عمدا و به میل خودش یکی از احکام الله تعالی را انکار نموده و حکم دیگری را جایگزین آن کند . در این زمینه علمای اهل سنت آرای مختلفی را ارائه داده اند، ما در میان این آراء مختلف تنها به ذکر آن دسته از آرائی می پردازیم که شبکه های ماهواره ای کلمه و نور و وصال حق و غیره مدعی پیروی از آنها هستند، اما نه به مخاطبین خود دروغ می گویند و برای سکولاریسم و دموکراسی دعوت می دهند.

با نگاه به رای این علمائی که به علمای سلفیت شناخته شده هستند، متوجه می شویم که مجریان این شبکه ها تنها از سلفیت خاص نجدیت یا همان سلفیت نوع سوم آنهم برای ایجاد جنگ داخلی میان مسلمین و مشغول کردن مسلمین به مسلمین استفاده می کنند، و عملا تابع این نوع از سلفیت هم نیستند؛ بلکه برای دموکراسی و سکولاریسمی دعوت می کنند که در نگاه علمای خودشان کفر آشکار و بواح و از اسباب ارتداد می باشد که به ذکر چند مورد از این دیدگاههای این دسته از می پردازیم:

ابن تیمیه  می گوید: در دین مسلمین و به اتفاق تمام مسلمین، کاملا واضح و روشن است که هر کس پیروی کردن از غیر اسلام را جایز بداند یا اِتباع از شریعتی غیر از شریعت محمد  صلی الله علیه و سلم را جایز گرداند کافر است[۱]

 همچنین می گوید : شرعی که از طرف خداوند نازل شده همان کتاب و سنت است که خداوند رسولش را به آن مبعوث نموده و برای هیچ کس جایز نیست که از آن خروج کند و کسی جز کافر از حکم آن خارج نمی شود [۲]

علاوه بر این می گوید:  هر کس حرامی را که بر آن اجماع است حلال بداند یا حلالی را که بر آن اجماع است حرام بداندیا حکمی را که بر آن اجماع است تغییر دهد به اتفاق تمام فقها کافر است[۳]

ابن کثیر می گوید: هر کس احکام شرعی محکم را که بر محمد (صلی الله علیه و سلم) نازل شده رها کند و به سوی غیر از آن از ادیان نسخ شده تحاکم کند کافر می شود[۴]

ادامه خواندن رای علمای سلفی در مورد سکولاریستها و دموکراسی خواهان و عمل شبکه های نجدی چون کلمه و وصال و…

سکولاریسم یا شریعت ؟ چه کسی هزینه ی برپایی حکم شریعت را می دهد ؟ (۳)

سکولاریسم یا شریعت ؟ چه کسی هزینه ی برپایی حکم شریعت را می دهد ؟ (۳)

مؤلف: شیخ ابراهیم سلیمان

ارائه دهنده: ابومحمود کندزی

بر هرکس که خواهان تحکیم شریعت است لازم و ضروری است که با هر آنچه در توان دارد در راه این دعوت تلاش و مجاهدت نماید و علاوه بر این باید در خصوص آماده سازی توان و نیرو برای معارک و درگیری­های بزرگی که در هر مکانی با آن مواجه می­شود، سعی و کوشش نماید، چرا که حتی اگر برای برپایی شرع خداوند متعال به قطب شمال و جنوب نیز برویم کفار به آنجا می­آیند و ما را راحت نمی­گذارند پس وضعیت چگونه باید باشد وقتی ما خواهان تحکیم شریعت در سرزمین­هایی هستیم که آنها بر آن حکومت می­کنند؟

و کسانی که آمادگی و توان لازم را فرهام نمی­سازند بر وی لازم است که مردم را آگاه سازد و به آنها بیاموزد که آنها هیچگاه به تحکیم شریعت نمی­رسند مگر با قربانی دادن، و تغییر این وضعیت سکولاریستی کنونی به سوی تحیکم شریعت خداوند متعال خواهان بهایی گزاف است که مسلمانان باید از خونشان پرداخت کنند. بر وی لازم است که این را دریابد و آن را به مردم بیاموزد و این کوچکترین چیزی است که مسلمان خواهان شریعت باید آن را انجام دهد.

اگر کسی گفت: چگونه ما را برای تلاش و مجاهدت در راه تحکیم شریعت فرا می­خوانید و شما می­دانید که این کار، فراخوانی برای جنگ با ملت­های کفر خواهد بود؟

در جواب می­گویم: «ولو کره الکافرون» (هر چند كه كافران دوست نداشته باشند)، آیا ما باید از دولت­های کفر انتظار داشته باشیم که به ما اجازه دهند تا شرع خداوند متعال را حاکم کنیم؟ اگر این گونه باشد براستی فریب خورده و خسارتمندی بیش نیستیم. ما چه جایگاهی در این قول خداوند متعال داریم:

‏­«فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ‏‏‏» غافر ۱۴
‏«اكنون كه چنين است، خدا را به فرياد بخوانيد و عبادت و طاعت را خاصّ او بدانيد، هر چند كه كافران دوست نداشته باشند.»

معنی این قول خداوند متعال که بعد از هر نمازآن را تکرار می­کنیم چیست:
«لا إله إلا الله مخلصين له الدين ولو كره الكافرون» یعنی: «هیچ معبود بر حقی نیست جز خداوند، عبادت و طاعت را خاصّ او بدانيد، هر چند كه كافران دوست نداشته باشند.»

ادامه خواندن سکولاریسم یا شریعت ؟ چه کسی هزینه ی برپایی حکم شریعت را می دهد ؟ (۳)

سکولاریسم یا شریعت ؟ چه کسی هزینه ی برپایی حکم شریعت را می دهد ؟ (۲)

سکولاریسم یا شریعت ؟ چه کسی هزینه ی برپایی حکم شریعت را می دهد ؟ (۲)

مؤلف: شیخ ابراهیم سلیمان

ارائه دهنده: ابومحمود کندزی

محمد قطب رحمه الله می­فرماید: «به داعیانی که به دمکراسی دعوت می­کنند صادقانه می­گویم: دمکراسی به شکل موجود آن در زمین هیچگاه آنها را به اسلام نخواهد رساند؛ چرا که دمکراسی به طور اساسی با هر گونه التزام سابق حتی اگر از جانب خداوند متعال باشد در تعارض است و حتی اولین چیزی که این دمکراسی آن را به کنار می­گذارد التزام به آن چیزی است که از سوی خداوند متعال آمده است. سپس به آنها می­گویم دمکراسی هیچگاه آنها را به اسلام نخواهد رساند چرا که کسانی که وارد بازی دمکراسی شده­اند، درها را برای هر فاسد و مفسدی در زمین می­گشایند اما هیچگاه آن را برای اسلام باز نمی­کنند و قضیه الجزایر در این رابطه همچنان حی و حاضر است و از اذهان پاک نشده­ است. حق هر گروهی از بشریت است که اکثریت صندلی­های پارلمان را به دست آورد جز مسلمانان. پس با خود و مردم رو راست باشیم؛ قطعا چیزی که خواهان آن هستیم فقط اسلام است و بر همین اساس نامی جز اسلام نیز برای آن وجو ندارد. این داعیان چنین گمان نکنند که اگر آنها هویت خود را مخفی سازند و نقاب دمکراسی بر چهره زنند به آنها اجازه داه می­شود و می­توانند مسیر خود را طی کنند؟! هرگز بلکه سگان شکاری شامه­ای قوی دارند و از دور تشخیص می­دهند.

­«فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ‏» حجر ۹۴
‏«پس آشكارا بيان كن آنچه را كه بدان فرمان داده مي‌شوی (كه دعوت حق است) و به مشركان اعتنا مكن (كه چه مي‌گويند و چه مي‌كنند).» پایان سخن قطب رحمه الله، از کتاب «لا إله إلا الله عقيدةٌ وشريعةٌ ومنهاج حياة» کتاب بزرگی که شایسته است هر مسلمانی که لا إاله إلا الله را بر زبان آورده است آن را بخواند.

ادامه خواندن سکولاریسم یا شریعت ؟ چه کسی هزینه ی برپایی حکم شریعت را می دهد ؟ (۲)

سکولاریسم یا شریعت ؟ چه کسی هزینه ی برپایی حکم شریعت را می دهد ؟ (۱)

سکولاریسم یا شریعت ؟ چه کسی هزینه ی برپایی حکم شریعت را می دهد ؟ (۱)

مؤلف: شیخ ابراهیم سلیمان

ارائه دهنده: ابومحمود کندزی

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمد لله رب العالمين، والصلاة والسلام على الصادق الأمين نبينا محمدٍ وآله وصحبه ومن تبعهم بإحسانٍ إلى يوم الدين، أما بعد:

فاللهم لك الحمد؛ خلقتنا على الفطرة وأنشأتنا على الإسلام وحببت إلينا الإيمان وزيّنته في قلوبنا وكرّهت إلينا الكفر والفسوق والعصيان، اللهم فجعلنا من الراشدين.

هیچ نعمتی با نعمت اسلام برابری نمی­کند، اسلام راز وجود آدمیت است، نعمتی است که اگر از بنده گرفته شود مانند چهارپایان خواهد شد. راست گفته­اند که: «این دین چقدر عظیم است، اگر اهل آن در سربلند کردنش تلاش کنند.»

دین بزرگ و با عظمتی است كه به تمام زندگی­ سر و سامان می­بخشد و با نظمی عجیب بین مصالح عام و خاص سازگاری ایجاد می­کند. این دین هیچ گوشه­ای از زندگی آدم را رها نکرده است مگر اینکه آن را تصحیح و اصلاح نموده است. از لحظه بیدار شدن بنده تا هنگام خواب، هیچ لحظه­ای از لحظه­های زندگی وجود ندارد مگر اینکه مفهوم اسلام در آن اشکار است بلکه حتی احکام اسلام در زندگی بنده به لحظه خوابش وارد می­شود و خوابی که می­بیند اسلام بر آن حکم می­کند؛ پس قسمتی از خواب اعتباری ندارد و قسمتی از آن بدان بنده بشارت داده می­شود و حکمی بر آن اعمال نمی­شود و قسمتی دیگر واجب است که از آن دوری نماید. پس چه دینی بزرگتر و با عظمت­تر از این دین است؟

براستی مسلمان حقیقی کسی است که خداوند متعال را آنگونه که شایسته و سزاوار پرستش است، عبادت می­نماید و این دین را آنگونه که از جانب خداوند متعال آمده است، بر می­گیرد و در این راه هیچگونه توجهی به هوی و هوس خود و نیز امیال و آرزوهای دیگران نمی­دهد و هرگز آراء و نظرات پلید مردم را بر الله متعال و رسولش صلي الله عليه وسلم مقدم نمی­شمارد.

همانا مسلمان حقیقی کسی است که امر و فرمان خداوند متعال را بدون هیچگونه شک و تردیدی در پیش می­گیرد و برای او کافی است که این دستور از جانب خداوند باشد تا تسلیم آن شود. خداوند متعال می­فرماید:

­«وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ» احزاب ۳۶
«هيچ مرد و زن مؤمنی، در كاري كه خدا و پيغمبرش داوری كرده باشند (و آن را مقرّر نموده باشند) اختياری از خود در آن ندارند (و اراده‌ی ايشان بايد تابع اراده‌ی خدا و رسول باشد).»

بلکه بالاتر از این باید تسلیم کامل هم باشد.

‏­«فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا‏» نساء ۶۵
«‏امّا، نه! به پروردگارت سوگند كه آنان مؤمن بشمار نمي‌آيند تا تو را در اختلافات و درگيري­های خود به داوری نطلبند و سپس ملالی در دل خود از داوری تو نداشته و كاملاً تسليم (قضاوت تو) باشند.»

پس لازم و ضروری است که هرگونه حرج و ناراحتی را از نفس زدود و به طور مطلق تسلیم امر پروردگار شد تا ایمان صحت یابد.

ادامه خواندن سکولاریسم یا شریعت ؟ چه کسی هزینه ی برپایی حکم شریعت را می دهد ؟ (۱)

عمده ترین تفاوت القاعده ی اسامه بن لادن با القاعده ی ایمن الظواهری

عمده ترین تفاوت القاعده ی اسامه بن لادن با القاعده ی ایمن الظواهری

به قلم: ابوبکر الخراسانی

ما می دانیم زمانی که ابومصعب زرقاوی در افغانستان بود هرگز به القاعده بیعت نداد و حتی زمانی که با انصار الاسلام اورامان هم بود باز به القاعده بیعت نداد و زمانی هم که جماعت توحید و جهاد را تشکیل داد باز بیعت ندارد، چرا؟ چون او دارای تفکرات سلفیت نجدی ابومحمد مقدسی بود و این تفکرات با تفکرات وحدت طلبانه ی اسامه بن لادن سازگار نبود.

با این وجود برای اتحاد با سایر گروهها در مرحله ای به القاعده بیعت داد و تا زمانی که شرعی های او مثل ابوانس شامی زنده بودند ابومصعب نتوانست در اندیشه های نجدی مقدسی خالص گردد. پس از مرگ این شرعی ها و شخص اسامه بن لادن کلا منهج عوض شد و سایه ی سلفیت خاص نجدیت بر گروه زرقاوی و ادامه دهندگان راه او تا کنون سایه افکند و کلا از منهج شیخ اسامه بن لادن دور شدند و حتی عده ای از غلاة آنها به تکفیر شیخ اسامه هم پرداختند.

نکته ی مهم این است که ابومحمد مقدسی هم مجاهدین افغان در زمان شیخ عبدالله عزام را مشرک و دموکراسی پرست معرفی می کند و شیخ عبدالله عزام را نیز مدافع مشرکین و دموکراسی پرستان و مانع و سدی در برابر اهل توحید معرفی می کند و به سبک خودش آنها را تکفیر می کند و بر این باور است این مشکلات به خاطر این بوده که عبدالله عزام  جزو اخوان المسلمین بوده است .

دکتر عبدالله عزام نیز از این گروه تند رو در تفسیراواخر سوره ی توبه بسیار گله داشت  و معتقد بود این متشددین تنها جهت تکفیر دیگران و مخالفت با اهل جهاد و  ایجاد تفرق میان مجاهدین و دلسرد کردن مسلمین از اهل جهاد به پیشاور آمده بودند. اما آنچه مهمتر است اینکه ایمن الظواهری نیز می گوید که  شیخ اسامه بن لادن نیز جزو جماعت اخوان المسلمین بوده و اینکه در این دوران از ابومحمد مقدسی مطالبی یاد گرفته و به تعریف و تمجید منهج سلفیت خاص نجدیت وی پرداخته و دعا می کند تا آخر بر این منهج بماند.

در این صورت می بینیم انگار کودتاهی بر علیه منهج جهادی اهل سنت و القاعده  و بخصوص رهبراین چون عبدالله عزام و اسامه بن لادن از جانب سلفیت خاص نجدیت صورت گرفته است که یکی از سرچشمه های آن به ابومحمد مقدسی بر می گردد و  نتیجه ای غیر از تفرق و ذلیلی و شکست و اشتباهات فاحش برای اهل سنت در بر نداشته است.

گروههای مسلح کنونی شمال سوریه درندگان در برابر هم و ذلیلان در برابر آمریکا، ناتو، روسیه و…

گروههای مسلح کنونی شمال سوریه درندگان در برابر هم و ذلیلان در برابر آمریکا، ناتو، روسیه و…

به قلم : مجاد مهاجر

زمانی که جنگ داخلی بین این گروهها رخ می دهد متوجه می شوی که با انواع تانکها و نفربرها و مدافع و خمپاره های سنگین و… همدیگر را مورد حمله قرار می دهند و روستاهای اهل سنت را با اهالی آن نابود و ویران می کنند و نشان می دهند که این اسلحه های سنگین تنها «مصرف داخلی» میان این گروهها را دارد، چون در برابر حکومت مرکزی سوریه و روسها و ترکیه و پ.ک.ک و آمریکا  خبری از این اسلحه های سنگین نیست و تنها به قول خودشان «الحكمة والحنكة السياسية» وجود دارد .

این گروهها که در برابر همدیگر تا این اندازه وحشی و درنده و بی رحم هستند، اما در برابر سایرین مثل پ.ک.ک و آمریکا و ناتو و ترکیه و روسیه ذلیل و دست آموز و رام شده اند و هر ذلتی را به شیوه ای برای مریدانشان توجیه می کنند و زبان حالشان این شده است : “أعزة على المؤمنين وأذلة أمام اتفاقيات سوتشي”  

این یکی از ثمرات جنگ و کشتاری است که امثال جولانی و اقمارش چون فتاحی و پس مانده های انصار برایش می جنگند. آیا خداوند به این ظالمین سرگردان نصرت می دهد؟

هدف مشترک سلفیت نجدی و شیعیان انگلیسی از دروغگوئی و پنهان کردن حقایق در مورد صلاح الدین ایوبی

هدف مشترک سلفیت نجدی و شیعیان انگلیسی از دروغگوئی و پنهان کردن حقایق در مورد صلاح الدین ایوبی

به قلم : مسعود سنه ای

صلاح الدین ایوبی یکی از سربازان و فرماندهان نورالدین زنگی رحمه الله بوده که زیر دست و تحت فرمان عمویش شیرکو بود. شیرکو بعد از ورود به مصر تحت حاکمیت شیعیان ۷ امامی وزیر جنگ این حکومت می شود و بعد از دو ماه وزارت فوت می کند و صلاح الدین مدت نزدیک به ۱۹ سال وزیر حکومت فاطمی مصر می شود، آنهم وزیر جنگ و ارتش؛ قبل از اتمام وزارت صلاح الدین ایوبی سلطان نورالدین زنگی در یازدهم شوال سال ۵۶۹ هـ برابر با ۱۱۷۴ م در سن ۵۶ سالگی بر اثر بیماری دیفتری فوت می کند.

خارج از انکار واقعیات تاریخی و جعل و تحریف آنها لازم است بدانیم که هدف سلفیت نجدی از پوشاندن این قریب به ۱۹ سال وزارت صلاح الدین ایوبی که دوست و دشمن به آن اقرار دارند چیست؟ چرا می خواهند این حقیقت تاریخی را بپوشانند؟ هدف از دروغ گفتن و تحریف تاریخ چیست؟ دروغ گفتن به چه کسی خدمت می کند به قانون شریعت الله و مسلمین یا دشمنان مسلمین؟

البته شیعیان غلات و روافض میان شیعه هم سعی دارند در  مورد صلاح الدین دروغ بگویند و دروغها و داستان سرائی هائی کرده اند که نیاز به بازگوئی نیست چون هدف این شیعیان انگلیسی مثل شیطان یاری و یاسر الخبیث و دانشگند و امثالهم واضح و روشن است .

لطفا سلفیون نجدی واضح جواب بدهید و طفره نروید که چرا شما به همراه این غلات دست به یکی کرده و سعی دارید در مورد صلاح الدین ایوبی دروغ بگوئید ؟ من بر این باورم که اگر واقعیتها در مورد صلاح الدین گفته شود شما مجبور می شوید صلاح الدین را طبق منهج غلط خودتان تکفیر کرده و دستتان برای تمام مسلمین رو شود به همین دلیل به این دروغها متوسل می شوید.  

ادامه خواندن هدف مشترک سلفیت نجدی و شیعیان انگلیسی از دروغگوئی و پنهان کردن حقایق در مورد صلاح الدین ایوبی