دیپلماسی همیشگی سکولاریستها در برابر مسلمین و حکومتها و امارتهای اسلامی آنان
به قلم: ابوبکر الخراسانی
الله جل جلاله می فرماید: وَلاَ يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىَ يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُواْ .(بقره/۲۱۷) و مشرکان (سکولاریستها) پیوسته با شما مسلمین کارزار کنند تا آنکه اگر بتوانند شما را از دین تان برگردانند. در این صورت به صورت عموم و کلی و بدون در نظر گرفتن استثنائات تا روز قیامت دیپلماسی و زبان گفتگوی سکولاریستها(مشرکین) با مسلمین زبان جنگ و اسلحه ست تا زمانی که مسلمین دست از آن ۴ مفهوم و معنی و محتوای دین بکشند که قدرت و حاکمیت، قانون و شریعت، اطاعت پذیری از این قانون و حکومت و در نهایت مجازات و پاداش بر مبنای این قانون و شریعت است که از قانون و شریعت الله منبعث می شود .
اینها تا زمانی که ما تابع حکومت و قانون و سیستم مجازات و پاداش آنهانشویم و از آنها اطاعت نکنیم با ما خواهند جنگید. زمانی که دست از قدرت حکومت اسلامی و قانون شریعت الله و اطاعت کردن از قانون شریعت الله و مجازات و پاداش دادن بر اساس قانون شریعت الله کشیدیم آنوقت است که دست از جنگ با ما می کشند . چون ما را چیزی مثل خودشان کرده اند و تابع حکومت و قانون خودشان کرده اند و یک اسلام تو خالی برایمان جا گذاشته اند.
به این شیوه الله تعالی، هم دشمنان شماره یک ما را معرفی میکند و هم اینکه بیان می کنند که سکولاریستها که دسته ای از این دشمنان شماره یک ما هستند به صورت مداوم با مسلمین «قتال» می کنند، یعنی جنگ و کشت و کشتار؛ تا کی؟ تا زمانی که مسلمین دست از اون مفاهیم چهارگانه ی دین و محتوای دین بردارند و انار به ظاهر سالمی را در اختیار داشته باشند که محتوایش را خالی کردند.
هم اکنون آمریکا (جانشین مشرکین قریش زمان) نیز اگر می بینیم که در هیچ قضیه ای در برابر حکومت طالبان و ایران و سایر امارتهای اسلامی رویکردی جز خصومت و اخلال در پیش نگرفته است و در آینده هم بعید است جز این روش انجام دهد، ریشه در این قاعده ی قرآنی دارد.
اگرهمین نمونه ی حکومت بدیل اضطراری اسلامی ایران را در نظر بگریم متوجه دیپلماسی حیله گرانه ی آمریکا در تطبیق این دیپلماسی جنگ طلبانه خواهیم شد . چون زورش به ایران نمی رسد و نمی تواند مثل طالبان و صدام حسین و قذافی و… مستقیماً حمله ی نظامی کند از یک سو می گوید که ما در فکر براندازی نظام نیستیم اما در عین حال از آشوبهای داخلی ایران حمایت کرده و به احزاب مسلح و اپوزیسیون غیر مسلح مخالف ایران کمکهای مالی می کنند و حتی ابراز میدارند که گزینه ی نظامی همیشه بر روی میز ما وجود دارد و حتی تهدید به حمله ی نظامی و هسته ای نیز می کنند.
این یعنی اینکه آنها متناسب با قدرت نظامی خود عمل می کنند و اگر دیده می شود در برابر حکومت و امارتی اسلامی از گزینه ی نظامی استفاده نمی کنند به دلیل ضعف آنها و قدرت برتر نظامی مسلمین است نه اینکه آنها دیپلماسی جنگ طلبانه ی خود را عوض کرده باشند.
در این صورت اگر شخص یا جماعتی بخواهد حتی با زبان یا نوشته های خود در کنار آمریکا و مزدورانش قرار بگیرد بدون شک اساس و پایههای اصلی قدرت حاکمیت و آینده ی مسلمین و سرزمین و مشروعیت حکومتها و امارتهای اسلامی را در ذهن و قلب مسلمین متزلزل می کند و اینهم خیانت و مشارکت در جنگ روانی دشمن بر علیه مسلمین و قانون شریعت الله است .