چرائی جنگ تحمیلی جماعت دوله بر اتحادیه ی انقلابیون شافعی – زیدی یمن

چرائی جنگ تحمیلی جماعت دوله بر اتحادیه ی انقلابیون شافعی – زیدی یمن

به قلم:  مراد کامیارانی

می دانیم آل سعود و امارات و چند کشور عربی که به نیابت از آمریکا و ناتو جنگی خونین را بر انقلابیون شافعی و زیدی مذهب در یمن تحمیل کرده اند، هم اکنون در بدترین شرایط جنگی به سر می برند.

با آنکه مزدوران آمریکا و ناتو اکثر زیر ساختهای سرزمین یمن را نابود کرده و مرتکب بدترین فجایع جنگی و کشتار هزاران زن و مرد و کودک و پیر و جوان اهل سنت و عده ی قلیلی از شیعیان زیدی شده اند، و علاوه بر این، فقر و گرسنگی بی سابقه ای را بر مسلمین آن دیار تحمیل کرده اند که به تراژدی نام برده شده است، اما نتوانسته اند اتحاد شافعی ها و شیعیان زیدی را بر هم زده و انقلاب آنها را به چالش بکشانند.

در چنین شرایطی و در کنار مزدوران سکولار و سلفیون درباری آل سعود در عدن، ما شاهد دهها گروه سلفی نجدی در سرزمینهای خارج از حاکمیت انقلابیون شافعی – زیدی بوده ایم که نه تنها هرگز با هم متحد نشده و جبهه ی واحدی را تشکیل نداده اند، بلکه در نوبتهای مختلف با همدیگر و با سایر گروههای مخالف خود جنگیده اند که جنگ میان جماعت دوله و القاعده ی یمن مشهور شده است در حالی که هر دو دارای منهج سلفی نجدی هستند.

به دنبال آنکه این گروههای سلفی نجدی همچون سوریه و عراق و… همدیگر را ضعیف نموده و جایگاه خود را در میان اهل سنت یمن از دست داده اند هم اکنون تلاش می کنند با تهاجم به اتحادیه ی شافعی ها و زیدی های یمن که پایتخت را در اختیار دارند به نحوی برای خود کسب اعتبار نموده و جایگاهی به دست آورند. به همین دلیل دیدیم که جنگجویان جماعت دوله اعلام کردند به مواضع اتحادیه ی انقلابیون شافعی – زیدی یمن در ” القهوه” و ” الجرو” منطقه ” قیفه” واقع در البیضاء وسط الیمن (جائی که حتی یک شیعه ی زیدی هم وجود ندارد و کلاً توسط مجاهدین محلی شافعی مذهب مدیریت می شود)یورش برده اند.

 این جماعت با نشر کلیپی که از دو مجاهد اسیر و ریش سفید ضد آمریکائی – سعودی گرفته است مدعی شده که اینها به دلیل پیری و کهولت سن قدرت عقب نشینی و فرار نداشته اند به همین دلیل اسیر شده اند. البته جماعت دوله چند مقر و جایگاه این مجاهدین خود جوش شافعی مذهب را نیز به آتش کشیده اند و بعد از انجام این کار خودشان نیز فرار کرده و منطقه را تخلیه کرده اند.

اما واقعاً در زمان ضعف آل سعود و امارات و سایر مزدوران آمریکا و ناتو در یمن، جنگ تحمیلی جماعت دوله و سایر گروههای سلفی نجدی بر انقلابیون شافعی – زیدی یمن و دامن زدن به چنین جنگ داخلی میان مسلمین و مشغول کردن مسلمین به مسلمین به نفع کیست؟

کشتن چند مجاهد شافعی مذهب یا حتی زیدی مذهب به بهانه های واهی مشرک بود یا حوثی بودن و… که در سنگرهای جهاد بر علیه آل سعود و امارات وسایر مزدوران آمریکا و ناتو قرار گرفته اند خدمت به کیست؟

در اینجاست که باید متوجه شویم چرا تمام دشمنان اسلام و طاغوتها حداقل یک گروه از سلفیون نجدی را در کنار خود دارند و به پروار بندی آنها می پردازند و مسجد و دانشگاه و تلویزیون و… در اختیارشان قرار می دهند و  یا به شیوه هائی سعی در رشد آنها در میان اهل سنت نموده اند.

ما با چشم خود در اطراف خود و سایر جوامع داریم می بینیم که این تفکر سلفیت نجدی اگر وارد قلب شود قلب را منحرف می کند و اگر وارد جهاد قومی شد قطعاً جهاد این قوم را نابود می کند و اگر وارد مجتمع مسلمین نیز شد با فرقه سازی و ایجاد شرکِ تفرق و مشغول نمودن مسلمین به مسلمین، اسباب فشل و سستی و بی ابهتی و ذلیلی و شکست مسلمین و در نهایت قدرت گیری کفار سکولار جهانی و طاغوتهای سکولار و ظالم محلی را فراهم می نماید و به این شکل جامعه را نیز فاسد می گرداند.

از خالد بن ولید رضی الله عنه آموختیم

از خالد بن ولید رضی الله عنه آموختیم

ارائه دهنده: ابومحمود کندزی

از میان یاران رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمانده زیرک و سرباز نمونه و قهرمان اسلام خالد بن ولید بود کسی که زره های جنگی در مقابل وی نرم می شدند و هر سپاه و لشکری که در مقابل وی قد علم کرد شکست را تجربه نمود و با شمشیر عزتش افتخاراتی را بر عرصه تاریخ حک نمود که هیچگاه به فراموشی سپرده نخواهند شد. و به تاریخ آموخت که نفاق جایی در قلب انسان صادق ندارد و در میادین نبرد به پیروزیهای فراوانی دست یافت و در پیشاپیش صف نبرد با دشمنان ایستاد جایی که تنها انسانهایی که خواستار مجد و عظمت و بزرگی هستند قرار می گیرند.

از خالد آموختیم…

اسلام تنها راه چاره است ، و هیچ عزتی مگر در تمسک به آن نیست و بازگشت حقیقی بسوی آن است ؛ و انسان هرچقدر تأثیر گذار باشد تأثیرش با مرگش خاتمه می یابد ، اما تأثیر مسلمان در آخرت وی نیز مشهود می شود و او را به بالاترین منازل و درجات خواهد رساند به سخنان خالد گوش فرا ده آنگاه که فرمود: «بخدا سوگند اکنون وقتش رسیده که حقیقت را بپذیرم ومحمد فرستاده خداست تا کی در گمراهی بمانیم ، بخدا سوگند بسوی وی می روم و به دین اسلام گردن می نهم»

از خالد آموختیم…

ادامه خواندن از خالد بن ولید رضی الله عنه آموختیم

شرکت جولانی و تجارت با خون و ناموس و مال اهل سنت سوریه

شرکت جولانی و تجارت با خون و ناموس و مال اهل سنت سوریه

به قلم: ابوخالد کوردستانی

ما بارها دیده ایم که شرکت دارودسته ی جولانی که با خون و ناموس و مال اهل سنت سوریه تجارت می کند با ارتش ناتو(از کانال حکومت سکولار و مرتد ترکیه) از معبرهای مختلفی چون معبر أطمة به سمت دارة عزه و سایر مکانها حرکت کرده اند و حتی آنها را اسکورت کرده اند که دیگر فصائل به آنها صدمه ای نزنند!!. 

باز به یاد داریم که حسام سلامة یکی از قیادات حرکة احرار الشام می گفت هیئت تحریر الشام برای خودش حقی قائل شده است که برای دیگران قائل نیست. آنها بیشتر از ۱۴ فصیل را نابوده کرده اند که حجت آنها ورود ترک ها به خاک سوریه بوده است ولی امروز خودشان اولین افرادی هستند که از ترک ها استقابل می کنند. 

بله، دارودسته ی جولانی زمانی بیشتر از ۱۴ جماعت مسلح تماماً سلفی نجدی را نابود کرد و در نابودی دوله که آنهم دارای منهج سلفی نجدی بود مشارکت کرد و با صدها گروه سلفی نجدی دیگر چون احرارالشام و جیش الاسلام و … جنگهای فرسوده ای به همین بهانه انجام داد و خون هزاران جوان اهل سنت را ریخت و … آنوقت همین الان خودش بدتر از آنها تبدیل شده است به مجری توافقات آمریکا و ناتو در خاک سوریه .

اینجاست که یاد سخنان ابو الحسن الکویتی شرعی منشق شده از شرکت تخریب جولانی می افتیم که موکدا می گفت که الجولانی برای محقق شدن مصلحت وجود خودش و مکاسب قدرت فعالیت می کند. اما عجیب این است که افرادی قصد دارند تا لباس حکمت بر تن این حوادث بکنند و چشمان خودشان را بر روی حقیقت الجولانی بسته اند.

گروههائی چون پس مانده های انصار و گروه چند نفره ی فتاحی و… با چه مجوزی تبدیل شده اند به مجریان طرحهای ناتو و آمریکا از کانال جولانی معلوم الحالی که چهره ی واقعی اش برای  احمق ترین انسانها نیز آشکار شده است؟

تا کی قرار است با خون و ناموس و خاک و مال اهل سنت تجارت کنید؟

آیا زمان آن نرسیده که از این تجارت ننگین و مشارکت در آن حتی با یک کلمه هم که شده دست بکشید؟

خلاص شدن از اشتباهات نجدیت و بازگشت به منهج اهل سنت

خلاص شدن از اشتباهات نجدیت و بازگشت به منهج اهل سنت

به قلم: ابوصلاح الدین الکوردی

بنده در مقاله ای تحت عنوان «مسیر اصلاح دوله تنها خلاص شدن از اشتباهات نجدیت و بازگشت به اهل سنت» که در همین سایت بنیان جهاد علیه دین سکولاریسم نشر شده بود در پاسخ به ۳ سوال برخی از مناصرین دوله نکاتی را ارائه داده بودم که در کانالهای برادرانمان جوابیه ای نوشته بودند که شایسته می دانم نکاتی را خدمت همه عرض کنم:

بنده گفته بودم که :

  • در همان سوال اولش برای بالاتر از ۹۵ درصد از اهل سنت دنیا که با عذرهائی شرعی و با تأویلاتی از منابع شرعی نزد قبور دعا هائی می کنند هیچ عذری غیر از اکراه قائل نشده و مستقیما همه را تکفیر کرده است . این منهج «نجدیت»ی است که با آل سعود متولد شده و هیچ ربطی به منهج اهل سنت ندارد .

این عزیزان در جواب فرموده اند که :

  1. آمار عجیب غریب مذکور سندیت ندارد
  2. امور دین به سه قسمت تقسیم می شوند (۱- اصل دین : کفر به طاغوت و ولاء و براء و توحید و شرک و علم به لا اله الا الله و مقتضای آن . ۲- المسائل الظاهره : مثل حلال و حرام و…۳- المسائل الخفیه …)

در هر صورت در موارد اصل دین غیر از مکره قائل به عذری برای مسلمین نیست و در المسائل الظاهره نیز تنها برای تازه مسلمانان و افراد تربیت شده در مکانهائی مثل بادیه که امکان دسترسی به مسجد و مصحب برایشان وجود ندارد قائل به عذر است . 

در پاسخ به این عزیزان باید گفته شود که :

  • در سوال دوم هم بدون اشاره به منهج اهل سنت مستقیما رفته اند سراغ منهج «نجدیت» . یعنی تقلید محض و کورکورانه از تفسیر و تأویل علمائی که با آل سعود متولد شده اند.
  • در آخرین سوال هم رفته سراغ تکفیر علی تعیین تمام شیعیان ۱۲ امامی و صدور حکم ارتداد آنها ، آنهم بدون گذراندن آنها از ۴ فیلتر اصلی مورد پذیرش اهل سنت که عبارتند از : ۱- اثبات جرم ۲- تأئید جرم توسط الله و رسولش ۳- شروط تکفیر ۴- موانع تکفیر . در واقع در این بند هم به صراحت منهج اهل سنت را رد نموده و کورکورانه چسبیده اند به مراجع تقلید «نجدی»خاص خودشان .

ما به صراحت در همین چند سوالی که مطرح شده می توانیم به انحراف این اشخاص از منهج اهل سنت در مسأله ی عذرهای شرعی که قانون شریعت الله برای مسلمین قائل شده ، و مراحلی که برای تکفیر یک مسلمان اهل قبله نزد اهل سنت رایج است پی ببریم  .

باید با تأئید سوال دوم این افراد گفت: منهج این اشخاص در این مسائل و تعریف از اصطلاحات دیگری چون «مشرکین» و «اهل بدعت» بر اساس «نجدیت» است نه «اهل سنت» . و عزیزانی که قصد اصلاحات در گروه  دوله یا سایر گروههای سلفی نجدی را دارند ابتدا باید از دایره ی تنگ «نجدیت» خارج شده و دوباره وارد دایره ی وسیع اهل سنت شوند .

فتوا و عمل متضاد هامان ها و اقمار جولانی

فتوا و عمل متضاد هامان ها و اقمار جولانی

به قلم: کیوان مریوانی

گرایش به وحدت با تمام مسلمین صرفنظر از مذهب و تفسیری که دارند و پرهیز از شرک تفرق و جنگ داخلی دلیل بر راستی و صداقت شخص و گروه جهادی است، و کسی که در حرکت به سوی وحدت سابقه ای نداشته و در نصرت و قدرت بخشیدن به این دین از کانال شورای اولی الامر تمام مذاهب اسلامی مشکلاتی را برداشت نکرده باشد و اهل صبر نباشد، نمیتواند رهبری و فرماندهی را به عهده بگیرد.

هر قدر هم که علم و زیبایی سخن داشته باشد اگر او عملاً  به برداشت و تاویلی خاص از اسلام چسبیده و بخواهد این را بر سایر تفاسیر و مذاهب اسلامی تحمیل نموده و به تفرق و جنگ داخلی دامن بزند، و در عین حال شعار وحدت و اتحاد امت اسلامی و… سر دهد، به چیزی که آنرا ندارد تظاهر کرده و او مانند کسی است که لباس دروغین پوشیده.

و مومنین چقدر نیازمند اند به عدالت و نوآوری در این زمانه ای که نوآوران و منافقان و تاجران در آن زیاد شده اند.

یکی از این نوآوران در عصر ما  صدها گروه مسلح سلفی نجدی هستند که غیر از تفسیر شیخ خودشان حتی تفسیر شیخی دیگر که سلفی نجدی هم باشد را قبول ندارند چه رسد به اینکه تفسیری از مذاهب دیگر را برتابند، به همین دلیل به سادگی جنگ زبانی و اگر توان داشته باشند جنگ مسلحانه را بر مخالفین تحمیل کرده و پیام آوران شرک تفرق و سستی و بی ابهتی برای مسلمین و تقویت کننده جبهه ی  کفار اشغالگر خارجی و مرتدین محلی خواهند بود.

ما حداقل دیدیم که در سوریه به عنوان مثال صدها گروه سلفی نجدی چه بر سر سلفی های نجدی مخالف خود و سایر گروههای اهل سنت آوردند. جبهه ی بیع شام جولانی یکی از همین گروههائی است که دستش به خون هزاران مسلمان سلفی نجدی مخالف خودش آلوده شده چه رسد به مخالفین اهل سنت غیر سلفی آن.

هیئت بیع شام جولانی مدعی است که روسیا اشغالگر است، اما در برابر زمانی که ارتش ناتو از کانال حکومت سکولار ترکیه وارد باب و عفرین و حتی ادلب شده است رانه تنها اشغالگر نمی نامد بلکه برای پیروزی ارتش ناتو بر سایر گروههای سلفی نجدی چون دوله و… ابراز رضایت و شادی می کنند و حتی چنین اقداماتی را پیروزی انقلاب مبارک شام قلمداد نمودند .

این فتوای متضاد هامان ها و اقمار جولانی است که می بینید. به نظر شما تضاد، شکست و رسوائی بالاتر از این می تواند برای یک جریان فکری وجود داشته باشد؟

جبهه ی جنگ گرم و روانی مقابل خود را شناخته ای؟

جبهه ی جنگ گرم و روانی مقابل خود را شناخته ای؟

به قلم: سیف الله/ سرپل ذهاب

غیر از آنچه ناتو به صورت مستقیم از کانال حکومت سکولار و مرتد ترکیه در افغانستان و سومالی و لیبی و عراق و سوریه در حال انجام آن است و غیر از آنچه که آمریکا به صورت مستقیم از طریق حکومتهای مزدوری چون آل سعود و امارات در یمن و … در حال انجام آن است باید فهمید که حکومتهای دست نشانده حتی برای آموزشهای عملی خلبانان خود سعی دارند از مسلمین به عنوان هدفهای زنده استفاده کنند. والله لنثأرن ولو بعد حين لنثأرن ولنرد الصاع صاعات والمكيال مكاييل

به عنوان مثال كریگ ویتلوك در روزنامه ی واشنگتن پست می گوید: سه قسمت عمده ی حملات هوائی که بر علیه اهل سنت عراق  صورت گرفته از سه پایگاه نظامی در خلیج فارس انجام می گیرند که عبارتند از العدیدی در قطر، الظفره در امارات، علی سالم در كۆیت.[۱]

بعد از اینهمه خیانت و جنایتی که این حکومتهای مزدور و جنایت پیشه انجام می دهند، جهت سرپوش نهادن بر این فجایعی که آفریده اند، در بعد جنگ روانی نیز شبکه های ماهواره ای و مجازی مختلفی به راه انداخته اند تا با مشغول کردن مسلمین به مسلمین و راه انداختن جنگ روانی بر سر مسائل ریز فقهی و تاریخی مورد اختلاف، سعی کنند بر اینهمه قتل عام و خون ریزی و غدر و خیانت به دین و ناموس و خاک و مال مسلمین سرپوش بگذارند.

اگر این حکام فاسد و ظالم در کنار کفار سکولار جهانی به رهبری آمریکا و ناتو با اسلحه و بمبهای کشنده جسم مسلمین را از بین می برند بدون شک این علمایان سوء و شبکه های ماهواره ای چون نور و کلمه و وصال و … و شبکه های مجازی چون سهاب و جبهه سنت و… ایمان مسلمین را مورد هدف قرار داده اند که بسیار خطرناکتر از نابودی جسم مسلمین است .

پس بدانیم که دو نیروی عمده در حال جنگ با مسلمین هستند یکی در جبهه ی جنگ نظامی و گرم با ما در گیر است و دیگری در جبهه ی جنگ سرد و روانی که خطرش بیشتر از اولی بوده است.

پس فریب نخور، دشمن تو مسلمانی نیست که در موارد ریز فقهی با تو اختلاف دارد، بلکه دشمن تو و او کفار سکولار جهانی به رهبر آمریکا و ناتو و تمام مزدوران عرصه ی مالی و نظامی و روانی و تبلیغی او هستند.


[۱] https://www.washingtonpost.com/…/۵۱۷dcde0-2c7a-11e4-9b98-84…

پاسخی شرعی و مختصر به شبهه ی سلفیون درباری نجدی در اطاعت از حکام

پاسخی شرعی و مختصر به شبهه ی سلفیون درباری نجدی در اطاعت از حکام

به قلم: ابوابراهیم هورامی

رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: «يَكُونُ بَعْدِي أَئِمَّةٌ لَا يَهْتَدُونَ بِهُدَايَ، وَلَا يَسْتَنُّونَ بِسُنَّتِي، وَسَيَقُومُ فِيهِمْ رِجَالٌ قُلُوبُهُمْ قُلُوبُ الشَّيَاطِينِ فِي جُثْمَانِ إِنْسٍ»، قَالَ: قُلْتُ: كَيْفَ أَصْنَعُ يَا رَسُولَ اللهِ، إِنْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ؟ قَالَ: «تَسْمَعُ وَتُطِيعُ لِلْأَمِيرِ، وَإِنْ ضُرِبَ ظَهْرُكَ، وَأُخِذَ مَالُكَ، فَاسْمَعْ وَأَطِعْ»[۱] «پس از من ائمه‌ای خواهند آمد که بر هدایت من نبوده و به سنت من عمل نمی‌کنند. در میان آنها مردانی خواهند بود که دارای قلب‌هایی همانند قلب شیطان در بدن انسان هستند. حذیفه می‌گوید: گفتم: یا رسول الله، اگر چنین زمانه‌ای را دریافتم، چه کنم؟ فرمود: از امیر حرف شنوی کرده و اطاعتش می‌کنی، حتی اگر تو را بزند و مالت را بگیرد باز هم بشنو و اطاعت کن».

در اینجا آشکار است که عبارت امیر آمده یعنی رهبر و پیشوا. در این صورت باید پرسید ولی امر مسلمین در شریعت اسلام چه کسی است؟ یا چه کسی به عنوان ولی امر تعیین می گردد؟

رسول الله صلی الله علیه وسلم در حج خداحافظی (الوداع) می فرماید: «…وَلَوِ اسْتُعْمِلَ عَلَيْكُمْ عَبْدٌ حَبَشِىٌّ يَقُودُكُمْ بِكِتَابِ اللَّهِ فَاسْمَعُوا لَهُ وَأَطِيعُوا»[۲] «… و هرگاه غلامی بر شما امیر شود که شما را به وسیلۀ کتاب خدا رهبری می‌کند، از او بشنوید و فرمان برید»

در این صورت شرط اطاعت به حکم کردن بر اساس کتاب و شریعت الله است همچنانکه باز به این لفظ از رسول الله صلی الله علیه وسلم نقل است که می فرماید: «اسْمَعُوا وَأَطِيعُوا وَإِنْ أُمِّرَ عَلَيْكُمْ عَبْدٌ حَبَشِىٌّ كَأَنَّ رَأْسَهُ زَبِيبَةٌ ما ٲقام فیکـم کتاب الله» «بشوید و فرمان برید هرچند غلامی حبشی بر شما امیر شود که سرش گویا دانه کشمشی است مادام که به کتاب الله بر شما فرمانروائی کرد.

یا به صراحت رسول الله صلی الله علیه وسلم در جای دیگری در مورد این امیران می فرماید : «فَاسْمَعُوا لَهُمْ وَأَطِيعُوا فِي كُلِّ مَا وَافَقَ الْحَقَّ» پس از ایشان بشنوید و فرمان برید در هرچه که با حق موافق است.

حق چیست؟ الله تعالی می فرماید: وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ ۖ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ ۚ (کهف/۲۹) بگو : حق (همان چیزی است که ) از سوی پروردگارتان (آمده) است (و من آن را با خود آورده‌ام و برنامه من و همه مؤمنان است) پس هرکس که می‌خواهد (بدان) ایمان بیاورد و هرکس می‌خواهد (بدان) کافر شود .

در این صورت: رهبر و ولی امر شرعی مسلمین تنها کسی است که بر اساس حقی که از جانب الله تعالی نازل شده جامعه را اداره می کند نه بر اساس قوانین کفری سکولاریستی و دموکراسی لیبرالها و کمونیستها.


[۱] رواه مسلم ۱۸۴۷٫ (۴۸۱۳).

[۲] رواە :مسلم برقم :۴۸۶۴ فی:[باب وُجُوبِ طَاعَةِ الأُمَرَاءِ فِي غَيْرِ مَعْصِيَةٍ وَتَحْرِيمِهَا فِي الْمَعْصِيَةِ ]

گروههای مسلح سلفی نجدی در سوریه یا جماعتهای حنفی و شافعی و… ؟

گروههای مسلح سلفی نجدی در سوریه یا جماعتهای حنفی و شافعی و… ؟

به قلم: ابوبکر خراسانی

با نگاهی مختصر به جنگ گروههای مسلح سوری متوجه می شویم که  تفکر غالب حاکم بر این گروهها که گاه تعداد آنها به ۸۰۰ گروه می رسید سلفیت خاص نجد بود نه گروههائی با تفکرات شافعی یا حنفی و حنبلی و… . در جنگ گروههای مسلح سوری سلفی نجدی نیز بیشتر از ۶۰ هزار مهاجر اهل سنت خارجی به قتل رسیدند که حکومت سوریه مدعی بود تنها در همان ۵ سال اول جنگ جسد ۱۵ هزار نفر از آنها را به کشورهای مبدا آنها تحویل داده است .

با آنکه ارتش آزاد سوریه در آگوست سال ۲۰۱۱ با سازماندهی نظامیان جدا شده از ارتش سوریه که به ترکیه گریخته بودند؛ به فرماندهی ریاض الاسعد تشکیل شد اما متشکل از انواع عقاید سلفی و صوفی و سکولار و غیره بود . غیر از این تمام گروههای مسلح سوری دارای تفکرات سلفیت نجدی بودند که هرگز نتوانستند با هم متحد شوند و جبهه ی واحدی را تشکیل دهند .

 هر چند جبهه اسلامی آزادی‌بخش سوریه در سال ۲۰۱۲ با اتحاد میان ۲۰ گروه از جمله گردان‌های فاروق، الفاروق الاسلامی، گردان توحید، گردان فتح، گردان‌های اسلام، گردان عقاب‌های شام و شورای انقلابیون دیرالزور تشکیل شد که در استان‌های ادلب، حلب، دمشق، حمص و دیرالزور مستقر بودند و رهبریت آن به عهده “احمد عیسی”، امیر گروه “عقاب‌های شام” بود؛ اما عمر این اتحاد طولانی نبود و باز به تجزیه ی این گروههای سلفی نجدی منجر شد.

 در زیر به عنوان مثال به ذکر تعدادی از این گروههای سلفی نجدی می پردازیم که  نه تنها هرگز با هم متحد نشدند بلکه به صورت نوبتی با هم جنگیدند و مرتکب فجایع غیر قابل انکاری در مقابل هم شدند که درس و عبرتی شده اند برای اهل سنت:

ادامه خواندن گروههای مسلح سلفی نجدی در سوریه یا جماعتهای حنفی و شافعی و… ؟

در امور عمومی و اجتماعی اهل تقوا هستی؟

 در امور عمومی و اجتماعی اهل تقوا هستی؟

به قلم: سیروان هه ورامی

غیر از امور شخصی و فردی یکی از مواردی که ما را به علائم وجود تقوا در اشخاص راهنما می گرداند تقوا در امور اجتماعی و عمومی و بخصوص در امور سیاسی است.

داشتن تقوا در این مسائلی که به دیپلماسی مومنین با دنیای خارج از درون خودش مربوط می گردد هم مهمتر است و مهم مشکلتر و هم خیلی اثر گذارتر جهت تبلیغ قانون شریعت الله به دیگران.
باید نگاه کنیم که ما نسبت به مسلمین و مومنین چه واکنش و قضاوتی داریم؟ آیا واکنش و عملکرد ما طبق قانون شریعت الله است یا طبق هوای نفس خودمان؟ علاوه بر این باید در سیاستها و دیپلماسی خود نسبت به دشمنان و کفار نگاه کنیم که آیا طبق قانون شرعیت است یا طبق هوای نفس و برداشتهای اشتباه؟

اگر طبق قانون شریعت الله با مسلمین و غیر مسلمین برخورد می کنیم و حتی قضاوت و گفتار ما نیز بر مبنای قانون شریعت الله است پس باید امیدوار باشیم که آثار پرهیز از گناه و اشتباه و گرایش به تقوا در امور عمومیو اجتماعی در ما به وجود آمده است .

تقوای در گفتار یعنی گفتن سخن درست و استواری که منطبق با قانون شریعت الله باشد و از هر گونه دروغ و بهتان و ظلمی پاک و مبرا باشد چنانچه الله تعالی می فرماید : یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلاً سَدِیداً ‏(احزاب /۷۰) ای مؤمنان ! از خدا بترسید ( و تقوای الله داشته باشید) و سخن حق و درست و استوار بگوئید.‏

در اینجا واضح است زمانی که یک مسلمان حنفی ، شافعی، سلفی، حنبلی، شیعه، مالکی، اخوانی، مکتبی و… نسبت به مسلمان مخالف خود یا نسبت به دشمنان کافر خود دچار تهمت و افتراء و حتی دروغگوئی می گردد و یا دچار توهین و بد دهنی و تکفیر نابجا می گردد درواقع از جاده ی تقوا و ترس از الله تعالی دچار انحراف و کجروی شده است .

پس نگاه کنیم که در مورد دوست و دشمن، مومنین و غیر مومنین گفتار، قضاوتها و اعمال ما چگونه است؟

اگر طبق قانون شریعت الله تعالی نسبت به مومنین « رُحَماءُ بَينَهُم» و « أَذِلَّةٍ عَلَى المُؤمِنينَ» و نسبت به کفار « أَعِزَّةٍ عَلَى الكافِرينَ » و « أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ » هستیم باید امیدوار باشیم که نشانه هائی از تقوای الله تعالی در ما به وجود آمده و اگر بر خلاف این است باید در گفتار و کردار و قضاوتهای خود تجدید نظر کنیم.

شما تا به حال در این مسائل مهم طبق فرموده ی « حاسِبُوا اَنْفُسَکُم قبلَ اَن تُحاسَبُوا» خودت را مورد محاسبه قرار داده ای قبل از آنکه توسط خالق انسانها مورد محاسبه قرار گیری؟

آیا جزو زیرکها هستی و به محاسبه ی خودت می پردازی یا دلت را به آرزوهای باطل و خیالات خوش کرده ای؟ چنانچه رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: «الْكَيِّسُ مَنْ دَانَ نَفْسَهُ وَعَمِلَ لِمَا بَعْدَ الْمَوْتِ وَالْعَاجِزُ مَنْ أَتْبَعَ نَفْسَهُ هَوَاهَا وَتَمَنَّى عَلَى اللَّهِ»[۱] هوشیار و دانا کسی است که نفس خود را کنترل کند و برای بعد از مرگ آمادگی نماید. نادان و ناتوان کسی است که تابع هواهای نفسانی خود باشد و آرزوهای بی‏جا نسبت به خداوند داشته باشد.

شما جزو کدام دسته ای؟


[۱] رواه الترمذی و ابن ماجه

سلفیون نجدی بار دیگر مساجد اهل سنت را به خون کشیدند

 سلفیون نجدی بار دیگر مساجد اهل سنت را به خون کشیدند

به قلم: ابوبکر الخراسانی

سلفیون نجدی اهل تصوف و شیعیان را جزو کفار مشرک می دانند و  در رسانه های خود نیز مساجد آنها را ضرار و حتی بتخانه معرفی می کنند. در این صورت حکم سلفیت نجدی در مورد این دسته از مسلمین این است که اینها مشرک هستند و قطعاً باید مشمول حکم کفار مشرکی چون ابوجهل و ابولهب و امثالهم شوند.

البته این سلفیون نجدی به شاخه های مختلفی تقسیم شده اند  که در دو دسته ی عمده مشخص می شوند :

  1. دسته ای که تنها به بیان این منهج می پردازند و متناسب با وضع موجود جامعه ای که در آن زندگی می کنند عمل می کنند و معمولاً متناسب با خواست طاغوتها رنگ عوض می کنند .
  2. دسته ای دیگر که بدون ریا و صادقانه این منهج را در زندگی دنیوی ما تطبیق می دهند.

تفاوت این دو دسته در منهج و عقیده و تعاریف فقهی نیست بلکه تنها در این است که دسته ی دوم صادق هستند و دسته ی اول ریاکار و ترسو و نان به نرخ روز خوری هستند که تابع وضع موجود شده اند.

یکی از این گروههائی که صادقانه سلفیت نجدی را به مرحله ی اجراء درآورده جماعت دوله است که تا به حال به جرم مشرک بودن اقدام به منفجر کردن صدها مسجد و مکان عبادی مسلمین به بهانه ی صوفی یا شیعه یا طالبان بودن و…  کرده اند .  

 در تازه ترین اقدام این دسته از سلفیون نجدی و در نماز عشاء دیشب جمعه ۲۰ دی ماه  در ایالت کوئته پاکستان داخل یک مسجد درحالیکه مسلمانان مصروف ادای نماز بودند یکی از اعضای جماعت دوله با واسکت انفجاری اش خودش را منفجرساخت که بر اثر آن بیشتر از ۱۵ کشته و ۲۱ ازملت مظلوم ومسلمان را شهید وزخمی ساخت.  به دنبال این واقعه دوله مسئولیت را بر عهده گرفته و اعلام نمود که دراین حمله هدف کشتن اعضای طالبان بوده است در حالی که قاری محمد یوسف احمدی، سخنگوی طالبان اعلام نمود که اعضای آنها در این مسجد نبوده اند.

این حمله به مسجد اهل سنت زمانی اتفاق می افتد که سه‌شنبه گذشته خودروی نیروهای سپاه مرزی پاکستان در شهر کویته هدف انفجار بمب قرار گرفت که بر اثر آن دو نفر کشته و ۱۴ تن دیگر زخمی شدند که حزب‌الاحرار زیر مجموعه تحریک طالبان پاکستان مسؤولیت انفجار را برعهده گرفت.

حالا به فرض محال حتی اگر این مسلمین را جزو کفار مشرک به حساب می آورند چرا مساجد الله  جل جلاله را ویران می کنند؟!!

مگر رسول الله صلی الله علیه وسلم کعبه را که در اختیار کفارمشرک بود ویران کرد؟ یا در حالی که صدها بت در آن قرار داشت اقدام به ادای عبادات اسلامی چون نماز و حج نمود؟!!  حتی زمانی که کعبه پر از بت بود مسلمین به سمت آن نماز می خواندند.

حالا سلفیون نجدی بر چه اساسی مسلمین را مشرک می دانند؟ بعد از آنکه چنین اشتباهی کرده اند چرا مساجد الله را مورد بی حرمتی و تخریب قرار می دهند؟

الله جل جلاله بین ما و این سلفیون نجدی حکم کند و  اهل سنت را از شر این تفکر مخرب نجات دهد که اگر وارد دل شود دل را فاسد می کند و اگر وارد جامعه شود جامعه را فاسد می کند.