ارائه جنس تقلبی از دین ابزاری جهت تسلیم شدن و ستم پذیری (۳)

ارائه جنس تقلبی از دین ابزاری جهت تسلیم شدن و ستم پذیری (۳)

ارائه دهنده: ابوعبدالله موکریانی

سکولاریستهای جهانی همیشه در کنار جنگ مسلحانه و گرم، سالها قبل از آن و یا هماهنگ با آن، جنگ  نرم و روانی مشخصی را هم در میان نیروهای خود سازماندهی می نمایند و هم در میان مردمان تحت ستم. آنها در راستای  تقویت روحیه ی سربازان خود و در اختیار گرفتن وجدان آنها جهت اجرایی نمودن دستوات وحشیانه و قتل عام ملل دیگر، چنین استدلال می کنند که ملل دیگر برده و درحکم ابزاری هستند جهت خدمت به آنها و به این گفته ی ارسطو استناد می کنند که : “… یونانیان از اقوام دیگر اشرف اند و اگر دیگران را به بندگی گیرند رواست، که آزادگان باید به فراغت به وظایف انسانیت و کسب معرفت و تفکر بپردازد و کارهای بدنی را به بندگان واگذارند که در حکم بهائم و به منزله آلات و ادواتند. “[۱]

اما در برابر سعی می کنند برای ملل مغلوب نیز خوراک مذهبی مناسبی بسازند که آنها را به تسلیم و ستم پذیری بکشاند. خوراک آماده ای که قرنها از آن سود برده اند نشر عقاید تحریفی نصرانیت و یهودیت و در سرزمینهای مسلمان نشین نیز تولید مذاهب و فرقه هایی بوده است که در همین مسیر گام بردارند .

نشر تعالیم خرافی تورات و انجیل تحریف شده، توسط کشیشان در امریکای لاتین و افریقا و… زمینه تسلیم و سازش مردمان آن سرزمینها را، در برابر استعمارگران فراهم می آورده است. سیاسیون آمریکای لاتین، با اسناد و مدارک معتبر ثابت کرده اند مسیونرهای مذهبی، در پروسه چیرگی بر سرخپوستان، نقش ویران گری داشته اند. آنان تصریح کرده اند: کلیسا در جنگ فقر و غنا و استعمار در کنار غارت گران بوده است.[۲]

سکولاریستها جهت نفوذ در دنیای اسلام نیز، از مذهبهای ساختگی سود برده و یا توسط مزدوران خود تلاش کرده اند آن دسته از پیامهای بلند اسلام که مسلمانان را علیه سلطه کفار و بیگانگان می شوراند، تحریف کنند.

در روزگار اشغال شبه قاره هند توسط بریتانیا، مجاهدان دین باوری چون تیپو سلطان و سیداحمد عرفان، علیه اشغالگران اعلان جهاد کردند و در پی آن جنبشهای ضداستعماری گوناگون در گوشه و کنار هند رویید.

 انگلیسیها از یک سو با حمایت از فرقه هایی چون قادیانیه (احمدیه) و دامن زدن به اختلافهای دینی و قومی سعی کردند در صفوف مسلمانان تفرقه ایجاد کنند و از سوی دیگر، درصدد برآمدند فکر جهاد را از سر مسلمانان بیرون آوردند و آن را عملی  بیهوده و احیاناً زیان مند جلوه دهند. انگلیسیها از علمای ساده لوح و دست نشانده فتوا گرفتند، جهاد با اشغالگران بیهوده است و با همه وجود به نشر گفته های مولوی احمد قادیانی پرداختند:

“میرزا غلام احمد قادیانی ادعای نبوت می کرد و می گفت: به من وحی رسیده است که باید اندیشه جهاد را از سر بیرون کنیم و نسبت به حکومت انگلیسیها با نهایت اخلاص و صمیمیت رفتار نماییم و این موضوع را یکی از فرائض مذهب ساختگی خود به شمار می آورد. “[۳]

مسلک خودساخته و خرافی باب و بهاء نیز همواره از حمایت انگلیسها برخوردار بوده و این کشور، پیوسته در نشر و رواج پیامهای رهبران این فرقه و حمایت از آنان کوشیده است. بهاییان افزون بر ایجاد تفرقه در صفوف مسلمانان و همکاری تنگاتنگ با صهیونیزم جهانی (  کیست از شما از تمامی قوم او، خاطرات مثیر عزری، سفیر اسرائیل در ایران، ج ۴۴/۱٫ )  پیروان خود را از مداخله در مبارزات ضداستبدادی و ضداستعماری منع می کنند.[۴]

با قدرت گیری سکولاریستهای آمریکائی این وظیفه از انگلیس پیر به نوچه های آمریکا منتقل گردید و تولید فرقه هایی چون سلفیت مدخلی و جریان اخوان المفلسین (از درون جریان مبارک اخوان المسلمین) ادامه ی همان سیاست تخریبی سکولاریستها در تمام قرون گذشته بوده است .

صهیونیزم جهانی  در راستای شناخت دشمنانش، از چند دهه قبل علاوه بر آگاهی بر جوامع اهل سنت و افکار موجود در میان آنان جهت شناخت و مقابله با اندیشه های شیعی نیز نشستهایی برگزار کرده و راه حلهایی ارائه کرده است.[۵]

از گفته ها و رفتار غربیان برمی آید، راه کارِ اصلی آنان برای مبارزه با تفکر انقلابی عاشورا و تشویق مردم به افزودن خرافه ها و پیرایه ها به آموزه ها به نمادهای عاشورا است. در گزارش دکتر مایکل برانت، از گزارش گران نظریه پرداز آمریکایی، در این باره تصریح شده که وقوع انقلاب اسلامی ایران با تکیه بر شعائر دینی، امریکا و حامیان او را واداشت پیرامون آن مطالعه کنند و برای مقابله با آن، در جهت وارونه جلوه دادن و بازداشتن افراد از گرایش به تشیع بکوشند. از جمله راه کارها:

۱٫ به میدان آوردن مداحان بی سواد و ناآگاه.

۲٫ افزودنِ سنتها و رسوم نادرست و بدعت آمیز در عزاداریها. تا شیعه گروهی جاهل و خرافی معرفی شود.

۳٫ کمک مالی به کسانی که بتوانند با نوشته ها، آثار شیعه را تخریب کنند، تا شیعه به مذهبی درویشی محض بدل گشته و از درون بپاشد.[۶]

جانبداری بی دریغ غربیها از جریانهای دروغین مدعی ارتباط با مهدی در همین راستاست. بروجردی که با ادعای کشف و شهود و ارتباط با مهدی ، جمع بسیاری را فریب داده بود، تا آستانه رویارویی با نظام شیعه مذهب ایران پیش آمد، در نهایت روشن شد. سلطنت طلبان سکولار در پشت ماجرا بوده اند. وی در اعترافات خود می گوید:

“نوری زاد از فراریان خارج از کشور، بارها با من تماس گرفت و مرا تحریک به استقامت می کرد و می گفت: اگر مدت کمی مقاومت کنی، ناتو به ایران حمله می کند و کار آنها (پیروان آیت الله خمینی) تمام می شود و تو می شوی رهبر دینی. حتی خانمی از رادیو سوئد زنگ زد و ضمن تبریک گفت: هیچ روحانی به اندازه تو روی کره زمین معروف نشده است. ” [۷]


[۱] سیر حکمت در اروپا، فروغی، ج ۴۹/۱٫

[۲] کاسترو و مذهب/۷۹

[۳] نقش مسلمانان در نهضت آزادی هند، ترجمه و تألیف سیدعلی خامنه ای، ۳۴/

[۴] نقش مسلمانان در نهضت آزادی هند/۳۴، پانوشت.

[۵] تشیع، مقاومت و انقلاب، مجموعه مقالات کنفرانس دانشگاه تل آویو، ج ۱۹۸۴/۴ چاپ فردوس.

[۶] اخبار شیعیان، پیش شماره. نقل از سایت اخبار شیعیان مورخه ۷۶/۶/۱۷

[۷] روزنامه کیهان، ۳۱ تیر ۱۴/۱۳۸۶٫

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *