دلیل مخالفت سلفی های سکولار مدخلی با مجاهدین شریعت گرا و سندی از ولی الخمر و خائن الحرمین در واگذاری فلسطین به انگلیس و صهیونیستها

دلیل مخالفت سلفی های سکولار مدخلی با مجاهدین شریعت گرا و سندی از ولی الخمر و خائن الحرمین در واگذاری فلسطین به انگلیس و صهیونیستها

به قلم : ابوابراهیم هورامی

ما شاهد بودیم که صدها نیروی مسلح ارتش آزاد و جبهه الاسلامیه ی وابسته به حکومت دست نشانده ی آل سلول و  فيلق الشام وجيش المجاهدين (دسته هایی که ار منهج مسخ شده ی جریان مبارک  الاخوان المسلمين  پیروی می کنند  که بهتر است اینها را اخوان المفلسین یا اخوان الشیاطین بنامیم نه اخوان المسلمین )، وجيش الإسلام وجبهة ثوار سوريا، والفيلق الخامس، وحركة حزم جهت حمایت از کمونیستهای حزب کارگران اوجالان pkk   وارد کوبانی یا راس العین شدند .

 البته قبل از این نیز گروههایی از ثوار رقه وعلوی های جبهه الاکراد اطراف حلب  و دهها ترک علوی  و گروههای دیگر نیز به مریدان حزب کارگران اوجالان پیوسته بودند ، اما چیزی که باعث بیداری عده ای گردید  پیوستن صداها نیروی مسلح ارتش آزاد و جبهه الاسلامیه ی علوش  و عرعور به عنوان مزدوران  آل سلول  بود که ماههاست از خائن و مزدور بودن این گروهها صحبت می شد  ، اما دسته ای  از مسلمین به خاطر تبلیغ رسانه ای دشمنان مجاهدین ، نمی توانستند آنرا هضم کنند .

شاید برای عده ای قابل هضم نباشد که چگونه است که دولتی مثل آل سلول (سعودی ) همین الان هم با کمکهای میلیاردی در کنار کمونیستهای  pkk   به جنگ زمینی علیه مسلمین پرداخته و یا دوشادوش کفاری چون آمریکا و  متحدینش اسرائیل را رها نموده و مناطق  تحت کنترل مسلمین را بمباران  کرده و تا به حال باعث کشته شدن صدها کودک و زن و مرد بی گناه گشته است و عجیبتر آنکه این هواپیماها طبق فتوای علمای به اصطلاح سلفی دستگاه آل سلول  دست به چنین جنایاتی می زنند  و شبکه های فارسی زبانی که خود را مدافع اهل سنت می نامند با تبعیت از سیاستهای خائنانه ی امارات و آل سلول به تمجید از مرتدین سکولارارتش آزاد و دیگر نوکران مسلح  آل سلول چون جبهه الاسلامیه پرداخته  و در عوض با ذکر نواقض اسلام  و اصل هشتم آن ، از اینکه بگویند که  ولی الخمرشان  به خاطر پشتیبانی از کفار بر علیه مسلمین مرتد شده است  سکوت کرده و به کتمان حق می پردازند و در برابر جنایتهای وحشیانه ی حکومتهای امارات ، قطر ، بحرین ، آل سلول ، اردن و دیگر متحدین آمریکا در حق مسلمین اهل سنت عراق و سوریه و یمن و افغانستان لال شده اند و تمام تلاششان را به بدنام کردن مجاهدین شریعت گرا  و ایجاد اختلاف میان مسلمین و مشغول کردن آنها به همدیگر صرف نموده اند .؟!

علاوه بر کتمان این حقایق آشکار در پشتیبانی از کفار و مرتدین بر علیه مسلمین ، هر از چند گاهی  جهت راضی نمودن اربابانشان به ذکر فتواهایی بر علیه مسلمین می پردازند . از این میان ترشابی با آن افکار ترشیده اش و خدمتی که در خدمت کفار و مرتدین دولت امارات و آل سلول درآمده است نمونه های بارز این شبکه های ماهواره ای و منعکس کننده ی فتواهای فاسد مفتی آل سلول و سیاستهای اربابانشان می باشند .

چنانچه می دانیم اسرائیل هم مرز با رژیم فاسد آل سلول و اردن است اما این حکومتهای فاسد یهودیان کافر را رها کرده و هزاران کیلومتر آنطرفتر به قتل عام مسلمین می پردازند . قبل از این هم هواپیماهای امارات  مناطق مسکونی مسلمین افغانستان و پاکستان را بمباران نموده بودند  . کفار از دست و زبان اینها درامان هستند اما مسلمین  از دست و زبان آنها لحظه ای آرامش ندارند . آنوقت مفتی فاسد آل سلول مجاهدین شریعت گرا را خوارج می نامد !! در حالی که تمام صفات رزیله ی کفار و مرتدین و خوارج در اربابان فاسدشان مشاهده می گردد .

ادامه خواندن دلیل مخالفت سلفی های سکولار مدخلی با مجاهدین شریعت گرا و سندی از ولی الخمر و خائن الحرمین در واگذاری فلسطین به انگلیس و صهیونیستها

اظهارات سخنگوی امارت اسلامی افغانستان در مورد اعلامیه شورای اروپایی

اظهارات سخنگوی امارت اسلامی افغانستان در مورد اعلامیه شورای اروپایی

از اینکه شورای اروپا در یک اعلامیه خود از تلاش های صلح در افغانستان حمایت نموده، ما ازان استقبال می کنیم. اما درین اعلامیه بعضی نکاتی هم است که با حق استقلال افغان ها متصادم است. باید بگوییم که نظام های تحمیل شده از خارج، همواره سبب جنگ ها و بربادی کشور ما گردیده و برای افغان ها قابل قبول نبوده است. ما بارها در بیانیه های خود تعهد نشان داده ایم که در امور داخلی دیگران مداخله نمی کنیم. دیگران هم باید بنا بر اصل جهانی عدم مداخله، در امور داخلی ما تلاش نکنند و با مداخله خود، معضل افغانستان را پیچیده تر نسازند.

به اساس توافقنامه امضا شده با امریکا، متحدین امریکا نیز متعهد هستند که در امور داخلی افغانستان مداخله نمی کنند. در مورد نظام آینده، خود افغان ها در طی مذاکرات تصمیم می گیرند و این حق مشروع افغان ها است. امید است که همه به تعهدات خود متعهد بمانند، اصل بین المللی عدم مداخله را مراعات کنند و پروسه صلح را زیان مند نسازند.

ذبیح الله مجاهد سخنگوی امارت اسلامی

۱۴۴۱/۱۰/۷هـ ق

۱۳۹۹/۳/۱۰هـ ش ــ ۲۰۲۰/۵/۳۰م

بیانیه ی کاک احمد مفتی زاده در غیر شرعی بودن ایجاد هرگونه درگیری در کردستان یا در هر گوشه ی دیگر ایران

بیانیه ی کاک احمد مفتی زاده در غیر شرعی بودن ایجاد هرگونه درگیری در کردستان یا در هر گوشه ی دیگر ایران

به قلم: م.اردلان

متاسفانه پس از مرگ کاک احمد مفتی زاده جماعت شبه امتی او به چندین فرقه ی مختلف و حتی متضاد تقسیم شد به گونه ای که عده ای از آنها در برابر هر کافر و مرتدی کرنش و نرمش و تواضع به خرج داده و حتی ادعای وحدت با آنها را دارند اما با جریان مخالف خود از مکتب قرآن در جنگی روانی و گاه فیزیکی به سر می برند . پناه بر الله .

این گروه متاسفانه چون شعارهای شبه اسلامی آنها قادر به جا انداختن آنها در میان مردم نیست با تکیه بر بعضی از شعارهای ناسیونالیستی و ملی گرایانه در پی جذب افکار عمومی بوده و عملاً در کنار احزاب سکولار و مرتد محلی قرار گرفته اند که چند دهه است جنگی مسلحانه و روانی نابرابری را هم بر حکومت مرکزی ایران تحمیل کرده اند و هم بر ملت ستمدیده و مظلوم اهل سنت کوردستان.

اما اجازه دهید بدانیم رای و نگرش کاک احمد مفتی زاده رحمه الله در مورد جنگ مسلحانه ی گروههای مختلف اسلامی و غیر اسلامی بر علیه این نظام چه بوده:

بسم الله الرحمن الرحیم

هموطنان عزیز

اطّلاع دارید که با توجه با شرایط کنونی و به خاطر جلوگیری از هرگونه برخورد و خون ریزی مدّتی پیش عدّه ای از مسلمانان از سنندج و بعضی نقاط دیگر کردستان به شهرهای دیگر ایران کوچ کردیم.

اکنون که درگیری ملّت و انقلاب ایران با امپریالیسم بعد تازه ای یافته باز به عنوان تأکید اعلام های گذشته و از جمله اعلامیّه ای که چند روز پیش عدّه ای از برادران مهاجر در همین زمینه منتشر کرده بودند، قاطعانه اعلام می کنم که ایجاد هرگونه درگیری در کردستان یا در هر گوشه ی دیگر ایران، و تحریک جنگ داخلی و برخورد با گروه ها و قشرهای ملّت، تحت هر عنوان که باشد، خواه با عناوین اسلامی یا غیر آن، اقدامی است علیه همه ی اجزای ملّت ایران؛ و مستقیم و غیر مستقیم خدمتی است به اهداف ضد خلقی و ضدّ اسلامی ابرقدرت های جهانخوار. و لذا اینگونه اقدامات را شدیداً محکوم می دانم.

ضمناً اخباری پراکنده حکایت از آن دارد که گویا افرادی می خواهند دست به چنین اقدام هایی بزنند؛ وبا بکار بردن عناوین اسلامی، با استفاده از نام و عکس اینجانب، کار خود را به من نسبت دهند. بدین وسیله انتساب چنین اقدامی را به خود تکذیب می کنم؛ و چنین اعمالی را مخالف خط مشی اعلام شده ی خود می شمارم. والسّلام علینا و علی عبادالله الصّالحین.

۱۷ / ۱۰ / ۵۸ – احمد مفتی زاده[۱]

این یکی از معیارهای تشخیص طرفداران صادق کاک احمد مفتی زاده رحمه الله از مدعیان دروغین است.


[۱] ۸- اطّلاعیّه ی شماره ۹۲ مؤرخ ۲۱/۴/۵۹ :

احمد مفتی زاده مروج بت پرستی یا مروج تصفیه ی قلبها

احمد مفتی زاده مروج بت پرستی یا مروج تصفیه ی قلبها

احمد مفتی زاده مروج بت پرستی یا مروج تصفیه ی قلبها

به قلم: م. اردلان

کاک احمد مفتی زاده رحمه الله می گوید: آن بت پرستی که مخلصانه، و با دل گریانتر از چشمان، سر سجود در برابر بت خوابانده ، خیلی نزدیکتر است به خدا و محبوبتر است در نزد خدا، چه در دنیا و چه در آخرت، از آنکه با دلی ناپاک و فریبکار، در مسجد الحرام و در مقام ابراهیم، و رو به قبله، سر سجده برای خدا بر خاک نهاده.[۱]

عده ای با استناد به این مطلب بر این باورند که کاک احمد رحمه الله برای بت پرستی تبلیغ کرده و حتی تا مرحله ی تکفیر ایشان نیز پیش رفته اند.

در اینجا حکم و طبعاً حدی بر یکی از سابقین بالخیرات مسلمین در چند دهه ی گذشته وارد شده که لازم است طبق قاعده ی: ادرءوا الحدود بالشبهات  یا ادفعوا الحدود ما استطعتم و اصل حسن ظن با آن برخورد کرد.

در اینجا کاک احمد رحمه الله در حال قیاس منافقین (با ذاتی ناپاک و فریبکار) با کفار مشرک است

(ذات یعنی اینکه ماهیت و سرشت و طینت و جوهر و اصل این شخص ناپاک و فریبکار است و بر فطرت اسلام نیست. یعنی مسلمانی گنا هکار هم نیست که مثلا ذاتش بر ایمان و فطرت اسلامی است اما دچار آلودگی هائی شده باشد) .

همه ی ما می دانیم که منافق در دنیا جزو کفار است (آنهم کافری پنهان در دیدگاه ما) که صدمات آن گاه از کفار آشکار (۱- یهودی ۲- مشرک ۳- صابئی ۴- مجوس ۵- نصرانی ۶- مرتدین) بیشتر است. پس طبیعی است که چنین انسانهائی در دنیا نزد الله و بندگان مومن الله از جایگاه بدی برخوردار باشند .

اما در قیامت الله تعالی در مورد این دسته از انسانهای به ظاهر مسلمان اما دارای ذات ناپاک و فریبکار می فرماید : إن المنافقين في الدرك الأسفل من النار ولن تجد لهم نصيرا . و حتی در مورد این منافقین فریبکار و اهل ریا که نماز هم می خوانند می فرماید: فویل للمصلین. الذین هم عن صلاتهم ساهون. الذین هم یراءون. ویمنعون الماعون .

اما اینکه آیا چنین کافر مشرکی به الله تعالی نزدیکتر است و محبوبتر از آن کافر منافق باز باید دنبال عذرهائی گشت و حتی با شناختی که از ایشان داریم اگر عذرهایمان کافی نبودند بگوئیم حتما عذری داشته که ما نمی دانیم . در اینجا می توان به عنوان نمونه به دو عذر اشاره کرد :

  1. اینکه ممکن است این بت پرست مخلص یکی از اهل فتره باشد که در دنیا به محض رسیدن حق به او به خاطر اخلاصش به دین اسلام ایمان بیاورد و یا اینکه با همین حالت بمیرد و در قیامت مورد آزمایش قرار گیرد و اهل نجات شود اما کافر منافق چه؟ في الدرك الأسفل من النار ولن تجد لهم نصيرا
  2. اینکه به درجه بندی شرعی کفار دقت کرد .

اگر دقت کنیم در سوره ی روم به جنگ بین دو کافر مجوسی (دشمن شماره ۲) و نصرانی  (دشمن شماره ۳) اشاره می شود که الله تعالی نصرتش را شامل نصرانی ها می کند و مومنین نیز به این پیروزی نصرانی ها بر مجوس خوشحال می شوند . ويومئذ يفرح المؤمنون؛ بنصر الله ….

حالا آیا الله تعالی این کفار نصرانی را بیشتر از کفار مجوس دوست داشته که پیروزشان کرده یا سود چنین پیروزی برای مسلمین بوده که مسلمین به آن خوشحال بوده اند چون نصرانی ها از نظر موده به مسلمین نزدیکتر هستند یا … ؟

در این صورت می توان این گفته ی کاک احمد رحمه الله را اینگونه بازخوانی کرد که  کفارمنافق (نه دارودسته ای که دور خودشان از مسلمین جمع کرده اند) چه در دنیا و چه در قیامت بدتر از کفار مشرک هستند و کاک احمد رحمه الله بت پرستی را تائید نکرده است و بت پرست را بر مومن و حتی بر مسلمان به صورت عام برتری نداده است بلکه خواسته با ذکر این مثال به ذکر دو قلب  فریبکار و مخلص اشاره کند.    

در هر صورت میشه با استناد به این دسته از مطالب حتی با چنگ زدن به شبهات هم که شده  اتهامی را از مسلمانی دور کرد حالا این مسلمان شیعه است یا سنی یا حتی معتزله و خوارج و ظاهری و صوفی و اشعری و ماتریدی و سلفی و اخوانی و مکتبی و … که ما با بعضی از باورهای آنها مخالف هستیم در اینجا مهم این است که مسلمان است و حقوقی بر گردن ما دارد که باید ادا کنیم.   

والله اعلم


[۱] مجموعه نامه های کاک احمد مفتی زاده (۱ الی ۱۲ ) نامه شماره ۸ ص ۱۱۱ و ۱۱۲

توانائی هایت را با تکالیفی که داری سنجیده ای؟

توانائی هایت را با تکالیفی که داری سنجیده ای؟

به قلم: مسعود سنه ای

امروزه اگر کسی از ما بپرسد که از بیداری اسلامی ملت خودتان راضی هستید قطعاً خواهیم گفت: بله اما قانع نیستیم . چرا؟

چون الله تعالی توانائی ها و امکانات و وسعتی را به ما داده که می توانیم دهها برابر بیشتر از این به پیش رویم . شما نگاه کنید که ما در چند دهه ی گذشته چه داشتیم؟ و با چه توانائی های کمی به اینجا رسیده ایم؟ اما حالا با اینهمه توانائی و امکانات و وسعتی که الله تعالی به ما بخشیده چقدر به پیش می رویم و سرعت پیش روی ما چقدر است؟

باید بدانیم که الله تعالی به اندازه ی این توانائی ها و وسعت و امکاناتی که داده از ما تکلیف هم می خواهد و تکلیف به دنبال توانائی و وسعت می آید چنانچه می فرماید: لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ۚ (بقره/۲۸۶) خداوند به هیچ کس جز به اندازه توانائیش تکلیف نمی‌کند .

اگر بزرگان ما در جنگ روانی و نظامی با کفار و دارودسته ی منافقین محلی توانستند با آنهمه بی امکاناتی به چنان جایگاهی برسند و به چنان پیشرفتهای دست یابند و اینگونه اسلام را به ما برسانند، حالا ما با اینهمه توانائی و امکانات و وسعتی که الله تعالی به ما بخشید چه میزان در جهاد با کفار سکولار و اشغالگر خارجی و مزدوران محلی آنها و محافظت از عقیده و دین و ارزشهای خود پیش رفته ایم؟

باید صادقانه بگوئیم: چون وسع و توانائی هایمان زیاد است و به همان اندازه تکلیف ما نیز زیاد می شود، ما به اندازه ی کافی به تکالیفمان در برابر بندگان الله و دین الله و در برابر جنگ گرم و روانی کفار سکولار و اشغالگر خارجی و مرتدین سکولار محلی عمل نکرده ایم و لازم است به هوش بیائیم .

به هوش بیائیم که کفار سکولار جهانی و مزدوران و فریب خوردگان محلی آنها در قالب گروههای سکولار و شبه اسلامی که برای سکولاریسم و دموکراسی سکولاریستها دعوت می دهند در جنگی روانی به عقاید و باورها و ارزشهای ما یورش آورده اند و لازم است از خودت بپرسی:  آیا به این میزان از مبارزه با این مفسدان راضی و قانع هستی؟ آیا به اندازه ی وسعت و توانائی که داری به تکالیف خود عمل کرده ای؟

آیا در مسیر وحدت آگاهانه، هدفمند و حرکتی از کانال یکی از «۳ابزار» برتر[۱] و پرهیز از شرک فرقه گرائی و تفرق قرار گرفته ای که اگر خودت ثمره و نتیجه ی اعمال و تکالیفی که انجام می دهی را ندیدی باز امیدوار باشی که در مسیر صحیحی قرار گرفته ای که هدفی مشخص دارد و برای رسیدن به این هدف برایش برنامه ریزی کرده ای؟


[۱] قانون شریعت الله و سپس تاریخ مسلمین تنها قدرت نظامی ناشی از «۳ابزار» را به ما معرفی می کند که چهارمی ندارد . این سه ابزار عبارتند از : ۱- خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ که اولین و مهمترین ابزار و وسیله ست (مثل حکومت رسول الله صلی الله علیه وسلم و خلفای راشدین رضی الله عنهم) ۲- حکومت بدیل اضطراری اسلامی که در زمان نبود خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ انجام وظیفه می کند (مثل حکومت امویها و عباسی ها و عثمانی ها) ۳- شورای واحد مجاهدین که در صورت نبود خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ و حکومت بدیل اضطراری اسلامی انجام وظیفه می کند .

هشدار : زمانی که رئیس جمهور ترکیه و معاون رئیس هیت علمای اخوان المفلسین سر از آخور فراماسونی در می آورند !!

هشدار : زمانی که رئیس جمهور ترکیه و معاون رئیس هیت علمای اخوان المفلسین سر از آخور فراماسونی در می آورند !!

 به قلم: ابوعبدالله جاف جوانرو

زمانی که بزرگترين مركز فراماسوني در جهان جايزه ي سال۲۰۱۰ را به عبدالله گول رئیس جمهور حکومت سکولار ترکیه بخشید و زمانی که همین جایزه را در سال  2012  به راشد الغنوشي رهبر اخواني النهضه تونس بخشيد مومنین خیال نمی کردند که این جایزه در واقع نشان از خطی انحرافی و عمیق در میان مسلمین است که دنبال اهدافی خاص می گردد.

مركز فراماسوني چاسام هاوس  (Chatham House) در لندن جايزه ي سالانه خود  براي سال ۲۰۱۲ ميلادي را به رهبر حزب نهضه اسلامي !! تونس راشد الغنوشي به خاطر احترام نهادن به تلاشهاي بي دريغ و خستگي ناپذيرغنوشي جهت گسترش مباني سكولاريسم و دموكراسي  بخصوص پس از آنكه راشد الغنوشي بارها اعلام نموده است كه به هيچ وجه تلاش نمي كند براي تطبيق شريعت اسلام به عنوان حكم و قانون جامعه فعاليتي انجام داده و حتي از بردن اسم شريعت اسلام در قانون اساسي تونس ممانعت به عمل آورد .

هماهنگ با اين مزروقي سكولار و ليبراليستي كه رهبر تونس گشته بود همان جايزه را به خاطر هم پيمانيش با حزب النهضه در تشكيل حكومت و همكاري با آن در يافت نمود .

در مراسم اعطاي جايزه سياستمداران انگليسي زيادي حظور داشتند كه از آن ميان ميتوان به نخست وزير سابق انگليس در هنگام حمله به عراق جان ميجر نام برد .

مركز چاسام هاوس يكي از بزرگترين مراكز بين المللي فراماسوني دنيا مي باشد .

ادامه خواندن هشدار : زمانی که رئیس جمهور ترکیه و معاون رئیس هیت علمای اخوان المفلسین سر از آخور فراماسونی در می آورند !!

وا اسلاما!!

وا اسلاما!!

نویسنده: شهید[باذن الله] دکتر عبدالله عزام

بااضافات وتعلیق از: حسنی “بدر”

دست مرا به زنجیر بستید ولی از فراز کوه مُکّبر( کوهی که حضرت عمر “رض” زمان فتح بیت المقدس از فراز آن الله اکبر گویان وارد بیت المقدس شد) نعره تکبیر من بلند است، پای مرابه زولانه بستید ولی من هرگز بشما سر خم نکردم، وهر گز نرم نشدم وهرگز زبون نگشتم وه‌ر گز سُست وبزدل نشدم، به همه جاعلیه من حمله ورشدید به امید اینکه مرابه یک کالبد بی روح مبدل سازید ولی هر گز نتوانستید به مرام خود دست یابید.. انشاء الله ! قدرت ندارید که غرور مرا بشکنید یا بزرگ منشی مرا سلب کنید ومردانگی مرا درهم کوبید، سرزمین مرا گرفتید ولی هر گز ایمان مرانتوانید گرفت وهر گز نمی توانید به عقیده من که در ژرفایی شریان وجود من موج میزند واعتبارات وموجودیت شمارا متزلزل ساخه است، دست یازید! حقاکه ندای اسلام در مجاری نفس من چنین زمزمه میکند:(وبسا از پیغمبر که قتال کردند با کفار همراه او خداپرستان بسیاری، پس سست نشدند وضعیف نگشتند وفروتنی نکردند و خداوند “ج ” صابرین رادوست میدارد).سوره آل عمران:آیه۱۴۶

تخم فساد نایت کلپ ها لهوولعب جنسی وکاباره های زنان طنازرادر سرزمین من (فلسطین) زرع کردید وآنجا درعراق از شیوع هیچ نوع فساد در میان فرزندان ، برادران وخواهرانم دریغ ننمودید، حتی مرکز وحی وسرزمینی راکه خونهای پیامبر “ص” بایاران فدا کارش (اصحاب) برای پاک ساختن آن ریخته شده بود وآن سرزمین راپاک نموده بوده امروز به مرکز عیاشی و فساد مبدلش ساخته اید وحتی نزدیک است که حرمین شریفین را نیز مانند قدس بیحرمت سازید وبه حریم آن تجاوز نمائید ولی بدانید که این آرزو را بگورخواهید برد… چون همین دیروز پسران ودختران کوچکم که شما خواسته بودید با آن مواد سمّی وخواب آلود تان (شیوع فحشاء، فساد ومنکرات) آنهارابرای چندین قرن دیگر مثل پدران شان بخوابانید، خوشبختانه که آنها با شنیدن صدای ضجه ونالش قدس عزیزشان، وبا شنیدن فریاد “واإسلاماه!!” خواهران بزرگ شان در چیچن وبوسنیا وبه همین نزدیکی ها درعراق (زندان ابوغریب) که مورد تجاوز وبی عفتی توسط دَد منشان صلیبی شما گردیده بودند وگویا جدشان معتصم و صلاح الدین “ایوبی” را با به زبان آوردن فریاد ” وامعتصماه!! واعزتی وشرفی!! ” به معاونت می طلبیدند وبا شنیدن فریاد مقاومت و “حیّ علی الجهاد” اززبان برادر اسیر شان که دیروز در افغانستان به بهانه های مختلف بدون اینکه جرم وگناهی داشته باشد با گذاشتن نام تروریست بر سرش از پهلوی فرزندانش دورساخته شد وبه دستان شما به (گوانتانامو) آن جهنم مجهول که تابع هیچ قانونی در دنیا نیست، منتقل گردیدوباسگهای درنده موردبازپرسی قرارگرفت ویا با فریادآن اسیرمظلوم عراقی که همانگونه سرنوشت داشت.. وخلاصه اینکه ازهر نقطه ای که نام من درآنجابودولودرآمریکاهم .. پیروان مرا فقط به جرم پیروی ازمن بکشتید ویا به زندان روانه ساختید وهمان گونه سیل خون شهدای به تعداد دو ملیون درافغانستان وچندین به عراق، ایران، فلسطین وغیره..که درنهایت کودکانم با مالیدن چشم های شان بیدار شدندوکمر برای مبارزه بستند، خواستید که عزم واراده فرزندان من درآبیاری خواهشات واشباع شهوات شان در لجنزار فساد اخلاقی غرق ونابود گردد! ولی الحمدالله علی الرغم خواسته های شما، ازهمین لجنزار فساد یک گروه ازشیران قهرمان وستیزنده ای رشد ونمو کردند که این فرموده رهبر شان محمد “ص” را زمزمه میکنند : (سوگند به پروردگاریکه نفس من دریدقدرت اوست! همانا دوست دارم که در راه خدا “ج” کشته شوم، باز زنده گردم، بازکشته شوم باززنده گردم، بازکشته شوم.)

ادامه خواندن وا اسلاما!!

معاویه و شیوه ی حکمرانی او ، یکی از علل همراهی مسلمین با شورشیان در قتل عثمان رضی الله عنه

معاویه و شیوه ی حکمرانی او ، یکی از علل همراهی مسلمین با شورشیان در قتل عثمان رضی الله عنه

به قلم : کیوان مریوانی

رسول الله صلی الله علیه وسلم راست فرمود، آنگاه که فرمود:« لتنقضن عرى الإسلام عروة عروة ، فكلما انتقضت عروة تشبث الناس بالتي تليها ، فأولهن نقضاً الحكم وآخرهن الصلاة » شیعیان نیز همین حدیث را چنین روایت کرده اند :لتنقضن عری الاسلام عروة ، کلما انتقضت عروة تشبث الناس بالتی تلیها، فاولهن نقض الحکم ، و اخرهن الصلاة دستگیره های اسلام یک به یک شکسته می شود، هرگاه یک دستگیره نابود شود مردم به آنچه نزدیک آن است چنگ می زنند، اول آنها شکستن حکم است (حکم بر اساس قانون خدا را رها می کنند) و آخر آنها نمازاست (نماز را ترک می کنند).

اولین بنیانی که در اسلام نابود و فاسد گردید حاکمیت و حکم کردن بر اساس قانون شریعت الله بود، به دنبال این ام الفساد هزاران فساد و بیماری دامن گیر مسلمین گردید تا اینکه به ترک نماز رسیدند. یعنی از ترک حکم کردن بر اساس قانون شریعت الله تا ترک نماز هر مصیبت و فسادی که مسلمین به آن دچار گشته و می شوند ناشی از فساد حکومتی و عدم تحکیم به شریعت الله می باشد و تا این ام الفساد اصلاح نگردد دیگر امور نیز اصلاح نمی گردند .

در تاریخ مى ‏خوانیم: وقتى که شکایت مردم از عثمان رضی الله عنه بالا گرفت، علی رضی الله عنه نزد عثمان رضی الله عنه رفت و گفت: «به درخواست مردم توجّه کن! آنها فرماندارانى را که انتخاب کرده‏اى، قبول ندارند».. عثمان  پرسید: «کدام یک را»؟ علی رضی الله عنه گفت: «بیشتر گلایه‏ها متوجّه معاویه است».. عثمان رضی الله عنه گفت: «ولى من او را بر شما نگماشته‏ام، بلکه عمر او را گماشته است»! على رضی الله عنه گفت: «تو را به خدا قسم مى‏دهم! مگر نمى‏دانى که معاویه از «یرفأ» غلام عمر، بیشتر از او مى‏ترسید»؟! عثمان رضی الله عنه گفت: چرا مى‏دانم»[۱].

با استناد به این منابع معتبر اهل سنت متوجه می شویم که معاویه یکی از زمینه سازان اصلی شورش بر علیه سیدنا عثمان رضی الله عنه و عامل اصلی تغییر خلافت اسلامی به حکومت شاهیگری و مصیبتهای بعد از آن تا کنون بوده است.

اگر تاریخ برای عبرت است پس لازم است که عبرت بگیریم  و تلاش کنیم با استناد به «تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ ۖ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُم مَّا كَسَبْتُمْ ۖ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ» (بقره/۱۳۴) بار دیگر با آسیب شناسی مبارزاتی خود با وحدتی فراگیر و پرهیز از تفرق در تحقق وعده ی رسول الله صلی الله علیه وسلم به پیش رویم که می فرماید: ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ.


[۱]– الطبرى، ج‏۳، ص‏۳۹۴- إبن ‏الاثیر، ج‏۳، ص‏۷۶- البدایة والنهایة، ج‏۷، ص‏۱۶۹-۱۶۸- إبن‏ خلدون، ج‏۲، ص‏۱۴۳٫

تشیع اموی و تشیع علوی یا تسنن نبوی و تسنن اموی و پیدایش غلات شیعه

تشیع اموی و تشیع علوی یا تسنن نبوی و تسنن اموی و پیدایش غلات شیعه

به قلم : خالد هورامی

پس از دوران حکومت اسلامی سیدنا علی بن ابی طالب رضی الله عنه  و در طول حکومت پادشاهان بنی امیه ما شاهد دو نوع شیعه هستیم، یکی شیعه ی علی و طرفدار بازگشت حکومت به سبک شوری و اسلامی و دیگری شیعه ی معاویه وبنی امیه و مدافع شاهی گری شاهان بنی امیه.

شیعیان علی و در واقع طرفداران بازگشت حکومت به سبک اسلامی آن به چند دسته تقسیم می شدند :

  1. دسته ای از این طرفداران بازگشت به حکومت اسلامی و مخالفین شاهی گری بنی امیه چون عبدالله بن زبیر و حسین بن علی مبارزات مسلحانه و جهاد در برابر آنها را برگزیدند،
  2. دسته ای دیگر از همین مخالفین چون :  حنفی، مالک، شافعی ، حنبل و… به دلایلی چون فراهم نبودن زمینه های عمومی قیام مسلحانه از جنگ مسلحانه  پرهیز نموده و در برابر ضمن روشنگری در میان مردم از هر گونه همکاری و نزدیکی با دستگاه حاکمه اجتناب نموده و چنانچه نهضتی را سالم می دیدند از آن نیز حمایت می کردند .

(موقف این امامان در برابر حکام و طرفداری ابوحنیفه و… از نفس زکیه از بدهیات تاریخ است.

  • دسته ای دیگر از این مخالفین با آنکه حکومت بنی امیه را فاسد و مخالفین آن را عالم و عادل می دیدند اما وحدت میان مسلمین در برابر دشمنان خارجی  و پرهیز از تفرق برایشان مهم تر بود به همین دلیل در کنار حکومت فاسد بنی امیه و سلسله های پس از آن مانده و حتی شمشیر می زدند و خود را راضی می نمودند که در قتل کسانی چون عبدالله بن زبیر و یارانش با آنکه به میزان ایمان و پایبندی و برتری او بر یزید اطمینان داشتند شرکت  نمایند. 

در این دوره ما با اصطلاحی به نام اهل سنت بر نمی خوریم و هر آنچه هست شیعه ی علی است در برابرشیعه ی بنی امیه و سپس شیعه ی بنی عباس؛ و شیعه، معنای عامی بود که هدفی واحد را دنبال می کرد. در احوال شخصیه و احکام عبادی نیز تمایزی بین این دو نوع شیعه به چشم نمی خورد .

  • به گونه ای که کسی چون نوبختی مسلمانان را به چهار فرقه شیعه، مرجئه، معتزله و خوارج تقسیم می‌کند.
  • اهل بدعت مسلمین مخالف خود را اهل سنت نامیدند (یعنی عبارت اهل سنت توسط ائمه ی اهل سنت تولید نشده بلکه توسط مخالفین تولید شده که خودشان اهل عقل و … می نامیدند)

 به مرور زمان شیعیان علی که از قدرت حکومتی و نظارتی بهرمند نبوده و هر کدام به شیوه ای مورد ظلم و ستم قرار گرفته و متفرق شده بودند در احکام شخصیه اقدام به اجتهادات مختلف و متفرقی نمودند .

البته از سوی عده ای اصطلاح تسنن نبوی در برابر تسنن اموی به کار رفته است که علامه احمد دشه ای می گوید: ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯﻧﻈﺮ ﺍﻫﻞ ﺗﺴﻨﻦ ﺍﻧﻘﻼﺑﻲ – ﻛﻪ ﺗﺴﻨﻦ ﻧﺒﻮﻱ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﺗﺴﻨﻦ ﺍﻣﻮﻱ – ﺍﺭﺯﺵ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭﺩﺍﺭﺩﻛﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺭﺍ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﻛﻨﺪﻋﺒﺎﺭﺗﺴﺖ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﻮﺭﺍﻛﻪ ﻗﺮﺁﻥ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﻣﻴﺪﻫﺪ – ﻭﺍﻣﺮﻫﻢ ﺷﻮﺭﻱ ﺑﻴﻨﻬﻢ – ﻭﺍﻓﺮﺍﺩﺷﻮﺭﺍﻫﺴﺘﻨﺪ “- ﺍﻭﻟﻲ ﺍﻻﻣﺮ -” ” ﺍﻭﻟﻲ ﺍﻻﻣﺮ ” ﻳﻌﻨﻲ ﻛﺴﺎﻧﻴﻜﻪ ﺁﮔﺎﻫﻲ ﻭﺩﺭﺍﻳﺸﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻭ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﺯﻃﺮﻳﻖ ﻫﻤﻴﻦ ﺷﻮﺭﺍ ﺣﻞ ﻭ ﻓﺼﻞ ﻣﻴﺸﺪ . ﻭﺗﺴﻨﻦ ﻧﻬﻀﺘﻲ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﺠﺪﻳﺪﺁﻥ ﻧﻈﺎﻡ ﺯﻣﺎﻣﺪﺍﺭﻱ ﻳﻌﻨﻲ ﺷﻮﺭﺍﻭ ﻧﻬﻀﺘﻲ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﻋﻠﻴﻪ ﺳﻠﻄﻨﺖ ، ﺯﻳﺮﺍ ﺗﺴﻨﻦ ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭﻛﻪ ﮔﻔﺘﻴﻢ ﺍﺯﺭﻳﺸﻪ ﺳﻨﺖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻲ ﻧﻈﺎﻡ ﻭ ﺭﻭﺵ ﻭ ﺯﻣﺎﻣﺪﺍﺭﻱ ﺟﺎﻣﻌﻪ . ﺗﺴﻨﻦ ﺧﻮﺍﺳﺘﺎﺭ ﺁﻥ ﺑﻮﺩﻛﻪ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺳﻠﻄﻨﺘﻲ ﻭ ﻓﺮﺩﻱ ﺑﺮﻛﻨﺎﺭﺷﻮﺩﻭ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺷﻮﺭﺍ ﺑﺮﺟﺎﻣﻌﻪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﻴﺮﺩ .

ادامه خواندن تشیع اموی و تشیع علوی یا تسنن نبوی و تسنن اموی و پیدایش غلات شیعه

تعریف غلو و غالی گری (با تاکید بر منابع اهل تشیع)

تعریف غلو و غالی گری (با تاکید بر منابع اهل تشیع)

به قلم:  خالد هورامی

متاسفانه چندین دهه است که مسلمین عموماً و اهل سنت خصوصاً در شناخت سایر فرقه ها و مذاهب اسلامی به جای تکیه بر منابع اصلی مذاهب خود چشم و گوش خود را به شبکه های مختلف ماهواره ای و مجازی سپرده اند که اکثریت مطلق این شبکه ها در راستای اهداف خاص سیاسی کشورهائی خاص چون آل سعود و آمریکا و انگلیس و سایر دشمنان مسلمین برنامه ریزی شده اند.  

این شبکه های رسانه ای سعی دارند با استناد به افکار و اعمال غلاة موجود در میان تشیع یا تسنن به کل مذاهب شیعی و سنی حمله نموده و با مشغول کردن مسلمین به مسلمین و دامن زدن به تفرق بیشتر در میان مسلمین به وظیفه ی خود در جنگ روانی به نفع دشمنان و به ضرر مسلمین بپردازند . بدون شک اینها کارمندان جنگ روانی دشمن بر علیه مسلمین بوده اند .

اما تعرف غلو غلاة در منابع مختلف اسلامی چیست؟
تعریف غلو:

  • غلّو بر وزن فعول، مصدر فعل «غلي يغلوا» و به معناي افراط، ارتفاع، بالا رفتن و تجاوز از حد است و وقتي قيمت چيزي از حدّ معمول خود بالاتر مي‌رود، به آن «غالي» (به معناي گران) مي‌گويند؛ چنان كه درباره ي مايعات هر گاه به جوش آيند و در حدّ خود نگنجند، مي‌گويند غليان كرده است.[۱]
  • واژه غلوّ در مقابل تقصير است، و در لغت به معناى تجاوز از حد و افراط در شى ء است؛ يعنى فرد يا چيزى بيش از آنچه در او هست، توصيف شود .[۲]

غلو به‌معنای افراط، ارتفاع، بالا رفتن و تجاوز از حد و مرز و حدود است؛ چنان‌که به چیزی که قیمت آن از حد معمول نیز بالاتر رود، «غال» یعنی «گران»می‌گویند.[۳] در علم ملل و نحل (فرقه‌شناسی) تعریف دقیقی از این واژه به‌دست نداده و تنها به ذکر مصادیق پرداخته‌اند. اما در هر حال آن را این‌گونه تعریف کرده‌اند: فرقه‌هایی از شیعه که به خداییِ ائمه خود یا حلول روح خدایی در آنان اعتقاد دارند.[۴] شهرستانی می‌گوید:

غلات یکی از ائمه را به خدا تشبیه کرده و گاه خدا را به خلق تشبیه کرده و مانند یهود و نصارا و قائلین به تناسخ به تجسیم خداوند قائل شده‌اند. عقاید غلات چهار چیز است: تشبیه، بداء، رجعت و تناسخ، و هرکدام در هر شهری که هستند، لقبی دارند.[۵]

اگر واژه غلات بدون قرینه به‌کار رود، منظور فرقه‌های منتسب به شیعه است، اما در طول تاریخ اسلام گروه‌هایی بوده‌اند که عقاید غلوآمیز داشته و شیعه نبوده‌اند؛ مانند آنان‌که به خدایی برخی از خلفای عباسی (مانند منصور) معتقد بوده‌اند که بدانها «غلات عباسیه» می‌گویند.[۶]

ادامه خواندن تعریف غلو و غالی گری (با تاکید بر منابع اهل تشیع)