سفارشهای خیرخواهانه ای به برادران مجاهد اسیرم
مؤلف: أبو سعد العاملی
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمين غافر الذنب وقابل التوب شديد العقاب ذي الطول لا إله إلا هو إليه المصير .. و الصلاة و السلام على أشرف المخلوقين و سيد المرسلين سيدنا محمد و على آله و صحبه أجمعين، و بعد ..
خداوند سبحان ما را بوسیله آزمایشهای خیر و شر میآزماید، تا ببیند چگونه عمل میکنیم .. آیا صبر میکنیم یا بیتابی .. هر کس صبر کرد به نفع خودش صبر کرده است و خداوند مرتبه اش را بالا میبرد و او را از سختی و ناراحتی که در آن به سر میبرد، میرهاند. اما هرکس بیتابی کند و بنالد جز به خودش ضرر نرسانده و به بلایی که خداوند متعال برای او مقدر کردهاست، دچار میشود تا اینکه حقیقت وجودش برای خودش معلوم شود و خداوند متعال در هر حال اراده اش را عملی خواهد کرد. براساس امر پیامبر صلی الله علیه وسلم که فرموده اند: «الدین النصیحه» [۱] .. ، تصمیم گرفتم این مقاله را به نوشتن و ارسال برخی نصیحتها برای برادران اسیرم اختصاص دهم .. شاید غم و اندوه آنان را برطرف کند، با وجود اینکه خود ما نیازمندترین مردم نسبت به این نصایح هستیم .. تا یادآوری باشد برای آنان که بدانند وضعی که در آن هستند هدیهای است در شکل مصیبت، و برای قوی و استوار کردن دلهایشان و افزایش یقین به پروردگارشان.
همانطور که میدانید آنها در سختی اسارت به سر می برند و زیر دست کسانی هستند که درباره آنها رعايت هیچگونه خويشاوندي و عهد و پيمانی را نميكنند و بدترین عذابها را به آنهـا مـی چشانند .. می خواهند آنها را از دینشان برگردانند و رابطهشان را با پروردگارشان از بین ببرند تا اینکه نسبت به آنچه که برایشان اتفاق افتاده است اظهار نارضایتی کنند، و اجرشان از بین برود و از پای بنشیند و منحرف شوند .. تا علاوه بر عذابی که به دست جلادانشان می بینند، عذاب خدا را نیز برای خود بخرند.
برای اینکه برادارن به این پرتگاه نرسند، این سخنان را به آنها تقدیم میکنم شاید باعث شود بعضی از همّ و غمهایشان از بین برود و همتشان را به بالاترین حد برسانند. پس با طلب توفیق از خداوند متعال و توکل بر او سبحانه تعالی می گویم:
برادران عزیرم که پشت میله های زندان هستید، از خداوند متعال میخواهم که شما را ثابت قدم گرداند و دلهایتان را قوی گرداند و نه دشمن و نه نوکرانشان، نه به وسیله ی وسوسه های دنیای فانی شما را مفتون کنند و نه با ترساندن و وعیدی که در مقایسه با عذاب و غضب خداوند ﻷ، بسیار ناچیز و زودگذر است.
برادران عزیزم، درجاتی وجود دارد که مؤمن بدانها دست نمییابد مگر با فداکاری و قدم برداشتن در راه یاری دین خداوند متعال .. و هدف مؤمن صادق چیزی جز بدست آوردن رضایت پروردگارش و بدست آوردن بهشت رضوان نیست و هر آنچه که با تدبیر، برایش برنامه ریزی کرده و به سمت آن در حرکت است نجات از جهنم و داخل شدن به بهشت است.
پس آیا مانعی وجود دارد که بتواند مؤمن را از محقق گرداندن هدفش و دستیابی به آن باز دارد؟ چه ترغیب باشد و چه ترساندن و تهدید .. به خدا قسم هرگز ..
براستی که نعمتی بزرگتر و جاودانهتر از نعمت بهشت نیست، همانطور که عذابی بزرگتر و سختتر از عذاب جهنم نیست .. و اینجاست که مؤمن خودش باید انتخاب کند که کدام یک از این دو سرنوشت را میخواهد و بر اوست که مسؤلیت این انتخاب را بر دوش کشد.
پس هنگامی که قلب مؤمن از محبت خداوند متعال و درک نعمتی که در آخرت منتظر اوست، سرشار شد، همه نعمتهای دنیا در نظر او کوچک میشوند .. به خصوص هنگامی که این نعمتها، نعمتهای آخرت را بر او حرام گرداند. در نتیجه وقتی که این عذاب یا تهدید دنیوی که مانع اطاعت او از پروردگارش میشود را با عذاب ابدی مقایسه میکند، امکان ندارد این عذاب یا تهدید او را بترساند.
زندان یکی از این مـوانع است که انسان مؤمن را محدود میکند و او را از اداء واجباتش دلسرد مـیکند، اگر همه مجاهدان از زندان میترسیدند، در میادین دعوت و جهاد احدی را نمیدیدیم. کسانی که زندانی شدهاند، ناشی از حکمت والای خداوند متعال است و اگر غیب مـیدانستیم هرگز ضرری به ما نمیرسید، ولی اموری وجود داردکه آنها را شر تصور میکنیم در حالی که مملو از خیر است و عکس این مطلب نیز صحیح است و خداوند داناتراست نسبت به آنچه که برای ما اتفاق میافتد و اوست که برای بندگان صالحش آنچه را که باعث بالارفتن مرتبهشان نزدش و دورکردنشان از غضبش میشود، مقدر میگرداند.
اینگونه شایسته است که با ابتلاء تعامل داشته باشیم چه این ابتلاء از دست دادن اموال باشد و چه زندان یا تحت تعقیب بودن و یا غیر اینها .. باید بدانیم که زندان برای بسیاری از بندگان رحمت است، زیرا آنها از لحاظ شرعی نسبت به کسانی که خارج از زندان هستند تکلیف کمتری دارند، همچنین خداوند متعال آنها را انتخاب کرده است که از فتنهها و شرهای بزرگتری دور باشند، که اگر در خارج از زندان بودند، دچار آن میشدند و چه بسا زندان مرحلهای برای تربیت و تکمیل شکلگیری و تکوین فرد اسیر باشد و خداوند متعال او را برای اتفاقات بزرگ و مسؤلیتهات سنگین آماده میکند که توانایی تحمل آن را قبل از مرحله زندان یا هنگامی که آزاد میماند، نداشت.
و حکمتها و اسباب بسیاری است که آنها را نمیشناسیم، همهی آنها تأیید و تأکید میکند که زندان شایستگی آن را ندارد که عاملی برای سرباز زدن و عدم تحرک نسبت به دعوت و جهادی شود که خداوند متعال بر ما فرض نموده است.
خداوند متعال شما را حفظ کند، بدانید که خداوند متعال از بین همه مردم شما را برگزیده است تا شهیدان زنده باشید، و با آزادگی و ترک اهل و دارایی و کسب و کار و خانه و کاشانهتان نمونهای والا در ایثار و فداکاری باشید، تا در ملأ عام اعلام کنید که آنچه نزد خداوند است بهتر و پایدارتر است و عقیدهتان با ارزشتر از همه اینهاست و در چهره جلادانتان فریاد بزنید:
«رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ» یوسف ۳۳
«پروردگارا! زندان براي من خوشايندتر از آن چيزي است كه مرا بدان فرا میخوانند.»
دشمنان خدا میخواهند شما دینتان را در مقابل بهای ناچیزی از دنیا بفروشید و به سوی آنها میل کنید و به دین آنها بگروید و به ذلت و خواری راضی شوید و خداوند متعال میخواهد تنها بنده او باشید، امر به معروف و نهی از منکر کنید و به خداوند یکتا ایمان بیاورید و دینش را در زمین منتشر کنید.
پس خوشا به حال شما به خاطر این انتخابتان .. حریصانه به دنبال کسب این شایستگی باشید و ثبات قدم و رضایت بر هر آنچه برایتان اتفاق میافتد را به پروردگارتان بنمایانید .. و برای شیطان رخنهای باقی نگذارید که از آن وارد قلبهایتان شود و شما را دلسرد کند و اعتمادتان را نسبت به پروردگارتان از بین ببرد.
همانگونه که خداوند متعال از بندگان مجاهدش، شهدایی در میادین جهاد انتخاب کرده تا برگزیدهای برای سیراب کردن این دین بوسیله خونهای پاکشان شوند، به همان شکل خداوند شما را انتخاب کرده تا شهیدان زنده باشید و علی رغم وسوسه، وعید و شکنجهای که در زندانهای دشمنانتان میبینید، با صبر و فداکاری و ثباتتان، این دین را آبیاری کنید.
این مدت زمانی را که در زندان سپری میکنید به عنوان مرحلهی آمادهسازی مغتنم بشمارید .. اوقاتتان را در کارهای بیفائده هدر ندهید .. به کتاب خداوند متعال روی آورید و هر آنقدر توانستید از آن را حفظ کنید و اگر حافظ آن هستید، آن را دوره کنید و اگر در زندان در دسترس بود، به کتابهای تفسیر و فقه و حدیث و سیاست شرعی روی آورید .. هنگام خروج از زندان از به هدر دادن هر دقیقه از این زمان پشیمان میشوید زیرا به خوبی از آن برای تحصیل، مرور و یادآوری استفاده نکردهاید.
نماز شب را زیاد بخوانید تا درونتان را از لحاظ روحی و ایمانی تقویت گرداند. نماز شب توشهای تمام نشدنی است و آن است که در برابر سختی زندان به شما صبر میدهد و تاریکی آن را به روشنایی، سختیاش را به رهایی و مشکلاتش را به خوشبختی تبدیل میکند.
آگاه باشید که شما در ایستگاه آمادهسازی و اعداد و توشه برگرفتن ایمانی هستید، طولی نمیکشد که به پایان میرسد و پس از آن حرکتتان به سوی خداوند را ادامه خواهید داد و به خواست خداوند متعال رهایی و گشایش نزدیک است .. هر چند شب اسارت طولانی شود، اما پس از آن رهایی از راه میرسد و این روزهایی که در زندان سپری کردید را خواهید طلبید، که هر چند در بیتحرکی بود اما مملو از تلاش و توشه برگرفتن بود.
سعی کنید برای خود منزلت و مکانتی میان برادران ایجاد کنید تا بتوانید جو مناسبی برای تلقی و کسب توشه فراهم آورید. و بسیار خود را به صبر و بردباری در مقابله با هر آنچه و هر کس که در اطرافتان است مجهز کنید که بزودی نتیجه صبرتان را میبینید و خداوند متعال از اطرافیانتان افرادی را به خدمت شما در میآورد که تحمل زندان را بر شما آسان میگردانند و شما را در غلبه بر مشکلات یاری میدهند و برای شما بهترین یار و نصیحت کننده میگردند.
ای برادران عزیزم بدانید که شما تنها نیستید .. به قول معروف مصیبت هرگاه عمومیت یافت، آسان میشود. البته زندان، مصیبت نیست بلکه محنت و ابتلائی از جانب خداوند متعال است و خداوند متعال هنگامی که بندهاش را دوست بدارد، او را آزمایش میکند و اینجاست که درمییابید خداوند متعال شما را دوست دارد و به همین دلیل شما را همراه بندگان دیگر برگزیده است تا به این مرتبه بلند نزد پروردگار سبحان برسید.
بدانید از خواهران دینیتان هستند کسانی که اسیر و گرفتار شدهاند و شب و روز در زندانهای سکولاریستها و یهودیان و مرتدان، هتک حرمت میشوند و با این وجود صبورند و به امید پاداش خداوند متعال هستند، پس حالِ شما که مرد هستید و کمتر از آنها مورد بلا و تعرض و اذیت قرار میگیرید، چگونه باشد. بدون شک این در قلبهایتان امید و رضایت به تقدیر خداوند متعال ایجاد میکند و به دنبال آن باعث افزایش صبر شما برای تحمل مصیبت زندان میگردد که در واقع هدیه و بخششی است که جز خدا کسی از آن خبر ندارد.
هنگامی که برادر زندانی وضع خواهرانش را در زندان دشمنان خداوند تصور میکند، به خدا قسم شرم میکند از وضعی که در آن است شکایت یا ناله کند .. همچنین خود را در برابر آن زنان پاکدامن اسیر شده، کوچک میبیند و مصیبت وارد شده بر خودش را آسان میبیند .. بلکه درمییابد در مقابل آنچه که خواهرانش میبینند، چیزی نیست.
بر برادر اسیر واجب است که اندوهگین نباشد و با دیدن پیروزهای برادران مجاهدش و پیشرفت آنها در جبهه ها و مواضع مختلف نبرد با دشمنان خدا، بر همتش بیافزاید و هنگامی که اخبار هر روز پیروزیهای پی در پی آنها و وارد کردن ضربه از جانب آنها به سربازان شیطان و طاغوت را میشنود، افتخار کند و خوشحال شود. و مطمئن شود که این دین حتماً پیروز است، و اسیرانمان بدون شک در اجر آن سهیماند زیرا عذر زندان آنها را از مشارکت با برادرانشان در جهاد بازداشته است.
همچنین لازم است برادران اسیرمان یقین داشته باشند که در هر جای این کره خاکی، آزادی آنها از اسارت یکی از مهمترین اهداف برادران مجاهدشان میباشد و قسمت بزرگی از جهاد و تلاششان در این جهت است .. پس به این امر خوشحال و چشم روشن باشند تا شیطان وارد قلبهایشان نشود و باعث نشود که به چیزی غیر از این فکر کنند، تازه اگر قبل از آن گشایش از جانب خداوند متعال سرنرسد .. زیرا هرگاه خداوند متعال ببیند برادران اسیر از تربیت و پرورش در مدرسه زندان به اندازه کافی بهره بردهاند و شایستگی حمل امانت سنگین دعوت و جهاد را یافتهاند، برای بسیاری از آنها فرج و گشایش قرار میدهد.
بدانید ای عزیزان؛ خداوند شما را برای آینده آماده میکند و به برادرانتان بنگرید که پیش از شما در اسارت بودند، خداوند متعال به برخی از آنها گشایش و رهایی عنایت فرموده و به معرکه جنگ با باطل و اهلش برگشتهاند و حتی برخی از آنها به فرماندهان و مربیان در میدانهای جهادی تبدیل شدهاند و این تنها از فضل پروردگار است، سپس از فضل تربیت ایمانی است که در زندان بدست آوردهاند و این تجربه طولانی است که او را زدوده و صیقل داده و به کوهی استوار تبدیل کرده است که حاضر به کوتاه آمدن و سازش نیست و آنچنان امانتدار دینش است که اسلام از جانب او ضربه نخواهد خورد.
پس زندان مدرسهای برای مردان است، بلکه اگر خدا بخواهد برای فرماندهان جهاد .. پس بهترین جانشین برای بهترین سلف و پیشینیان باشید و بدانید که جهاد تا روز قیامت پابرجاست و میادین جهاد مردان را با جنگ و شهادت از بین میبرد .. پس از گروهی باشید که خداوند آنها را برای امور برزگ پیشرو آماده کرده است و پیامبر خدا یوسف علیه السلام در این مورد اسوه و الگوی شما باشد.
از خداوند میخواهم که قلبهایتان را استوار گرداند و برای شما رهایی و راه نجاتی قرار دهد و به شما صبر و یقین بیشتر به وعدهی پروردگارتان به پیروزی و تمکین (حتی اگر بعد از مدتی باشد)، عنایت فرماید. زیرا نشانهها و علامتهای پیروزی آشکار است، هر چند کافران آن را دور میبینند اما ما آن را نزدیک میبینیم .. و ستایش اول و آخر شایسته پروردگار جهانیان است.
آزمایش و ابتلاء سنت جاری است که تغییر و تحولی در آن اتفاق نمیافتد ولی سرانجام آن پیروزی یا شهادت است و ابتلاء علامت محبت خداوند متعال نسبت به مؤمنین است، که به اندازه ایمانشان آنها را مورد آزمایش قرار میدهد. همانگونه که از پیامبر صلی الله علیه وسلم ثابت شده که فرموده اند:
«من یرد الله به خیر یصب منه» [رواه بخاری]
«خداوند خواهان خیر برای هرکس باشد، او را مورد ابتلاء و مصیبت قرار میدهد.»