وا اسلاما!!
نویسنده: شهید[باذن الله] دکتر عبدالله عزام
بااضافات وتعلیق از: حسنی “بدر”
دست مرا به زنجیر بستید ولی از فراز کوه مُکّبر( کوهی که حضرت عمر “رض” زمان فتح بیت المقدس از فراز آن الله اکبر گویان وارد بیت المقدس شد) نعره تکبیر من بلند است، پای مرابه زولانه بستید ولی من هرگز بشما سر خم نکردم، وهر گز نرم نشدم وهرگز زبون نگشتم وهر گز سُست وبزدل نشدم، به همه جاعلیه من حمله ورشدید به امید اینکه مرابه یک کالبد بی روح مبدل سازید ولی هر گز نتوانستید به مرام خود دست یابید.. انشاء الله ! قدرت ندارید که غرور مرا بشکنید یا بزرگ منشی مرا سلب کنید ومردانگی مرا درهم کوبید، سرزمین مرا گرفتید ولی هر گز ایمان مرانتوانید گرفت وهر گز نمی توانید به عقیده من که در ژرفایی شریان وجود من موج میزند واعتبارات وموجودیت شمارا متزلزل ساخه است، دست یازید! حقاکه ندای اسلام در مجاری نفس من چنین زمزمه میکند:(وبسا از پیغمبر که قتال کردند با کفار همراه او خداپرستان بسیاری، پس سست نشدند وضعیف نگشتند وفروتنی نکردند و خداوند “ج ” صابرین رادوست میدارد).سوره آل عمران:آیه۱۴۶
تخم فساد نایت کلپ ها لهوولعب جنسی وکاباره های زنان طنازرادر سرزمین من (فلسطین) زرع کردید وآنجا درعراق از شیوع هیچ نوع فساد در میان فرزندان ، برادران وخواهرانم دریغ ننمودید، حتی مرکز وحی وسرزمینی راکه خونهای پیامبر “ص” بایاران فدا کارش (اصحاب) برای پاک ساختن آن ریخته شده بود وآن سرزمین راپاک نموده بوده امروز به مرکز عیاشی و فساد مبدلش ساخته اید وحتی نزدیک است که حرمین شریفین را نیز مانند قدس بیحرمت سازید وبه حریم آن تجاوز نمائید ولی بدانید که این آرزو را بگورخواهید برد… چون همین دیروز پسران ودختران کوچکم که شما خواسته بودید با آن مواد سمّی وخواب آلود تان (شیوع فحشاء، فساد ومنکرات) آنهارابرای چندین قرن دیگر مثل پدران شان بخوابانید، خوشبختانه که آنها با شنیدن صدای ضجه ونالش قدس عزیزشان، وبا شنیدن فریاد “واإسلاماه!!” خواهران بزرگ شان در چیچن وبوسنیا وبه همین نزدیکی ها درعراق (زندان ابوغریب) که مورد تجاوز وبی عفتی توسط دَد منشان صلیبی شما گردیده بودند وگویا جدشان معتصم و صلاح الدین “ایوبی” را با به زبان آوردن فریاد ” وامعتصماه!! واعزتی وشرفی!! ” به معاونت می طلبیدند وبا شنیدن فریاد مقاومت و “حیّ علی الجهاد” اززبان برادر اسیر شان که دیروز در افغانستان به بهانه های مختلف بدون اینکه جرم وگناهی داشته باشد با گذاشتن نام تروریست بر سرش از پهلوی فرزندانش دورساخته شد وبه دستان شما به (گوانتانامو) آن جهنم مجهول که تابع هیچ قانونی در دنیا نیست، منتقل گردیدوباسگهای درنده موردبازپرسی قرارگرفت ویا با فریادآن اسیرمظلوم عراقی که همانگونه سرنوشت داشت.. وخلاصه اینکه ازهر نقطه ای که نام من درآنجابودولودرآمریکاهم .. پیروان مرا فقط به جرم پیروی ازمن بکشتید ویا به زندان روانه ساختید وهمان گونه سیل خون شهدای به تعداد دو ملیون درافغانستان وچندین به عراق، ایران، فلسطین وغیره..که درنهایت کودکانم با مالیدن چشم های شان بیدار شدندوکمر برای مبارزه بستند، خواستید که عزم واراده فرزندان من درآبیاری خواهشات واشباع شهوات شان در لجنزار فساد اخلاقی غرق ونابود گردد! ولی الحمدالله علی الرغم خواسته های شما، ازهمین لجنزار فساد یک گروه ازشیران قهرمان وستیزنده ای رشد ونمو کردند که این فرموده رهبر شان محمد “ص” را زمزمه میکنند : (سوگند به پروردگاریکه نفس من دریدقدرت اوست! همانا دوست دارم که در راه خدا “ج” کشته شوم، باز زنده گردم، بازکشته شوم باززنده گردم، بازکشته شوم.)
بامن چه می کنید؟؟ من اینجابرفرازمُکّبر، بامتانت وبردباری ایستاده ام.. سخت انعطاف ناپذیرم وسخت نرمش ناگزین، هرگز زبون وفروتن نیستم، چیزی قابل اعتناء ازدنیا باقی نمانده که بدان حرص ورزم یا ازفقدان آن بترسم، خیمه من پاره پاره شد، فامیل من پراگنده گشت، دیارمن ویران شد، فرزندان من.. درپشت یکی ازایشان ضربات شلاق جلادان شما مرض مزمن بجاگذاشته وربروی من آنرا به زمین نشانده است… وحشیها !! (احمدیاسین”رح”) رامیگویم که بالآخره با آنهم حقد وکینه تان کم نشد تا آنکه اورا درخون خودش غرق ساختید وبه تعقیب آن فرزنددیگرم را که هنوز اشکهایش نه خشکیده بود، آنرامیگویم.. (عبدالعزیزرنتیسی “رح” ) راکه باچنگال های درنده تان قلبش رادریدید.. وآن دیگر: نمی دانم که اجزاء بدنش کجاست؟ ازبیباکانه به کاربردن خمپاره های شما در دره های رود اردن پراگنده شده.. و سومی: زیر ریگ های متراکم تل زعیترناپدیدگشت.. چهارمی: آنرا به افغانستان فرستادم پس ذریعه ای سگها واجنت های خوداورا دنبال کردیدوازترس اینکه مبادا رگ غیرت دراعماق وجودش به شور آیدوموجی طوفانی بزرگی را درمقابل ظلم وستم به میان آورد، او( شهید عبدالله “عزام” ) را نیز به شهادت رساندید ویارانش را چیزی دستگیر وچیزی دیگرآنرابه گورستان های دسته جمعی دفنشان کردید وآن دخترکم وپسرکم که در(اروزگان) به انجام مراسم عروسی خود مشغول بودند، طعمه آتش بمب های ۲۰۰۰ کیلوگرامه طیاره های شماشدند واماپسرکم احمد که به کاسه سر اوشراب پیروزی نوشیدید وازبسکه در(صبرا) نشه شدید، شادی کنان براجزاء بدن وی رقص کردید وبا حزب لیبرال دموکرات وسکولاریست ها وامل باطینیه ومارونیه صلیبیه ونواسه های نصیریه همنواگشتید!! وهمچون پسرکم (محمد الدُرّه) را درحالیکه کتابهای مدرسه اش به دستش بود درکنارپدرش تحت عنوان تروریست، گلوله باران کردید…
بادیدن این صحنه های غم انگیز، دلخراش ووحشت بار، دیگ غیرت وشهامت درمیان دخترانم که می خواستید باعنوان کردن حقوق زن آنهارابه فسادخانه هابکشانید تامایه ای سرور وعیاشی خودتان گردند، به جوش آمد وآن دختربزرگم (وفاء ادریس “رح”) که قهرمانانه راه شهادت رابرگزید وبا انجام عملیات استشهادی اش روزمستی تان را به روزغم برایتان مبدل ساخت وبعدش دخترک کوچکم شهید اَیاتُ الأخرس ۱۸ساله “رح” که به عروس نیزه ها مشهورگردید باعملیات شهادت طلبانه ای که دربیت المقدس غربی انجام داد، روزگار را به کام شما تلخ ساخت ودر دفترزنان قهرمان این امت نام خودرا ثبت نمود وباخون خود شعارمقاومت و” حیّ علی الجهاد” ، کفرستیزی، آزادی خواهی، مبارزه علیه ترویج فساد درمیان امت اسلامی ومقاومت دربرابر دشمنان خدا “ج” ورسول الله “ص” را تاقیام قیامت ماندگار ساخت تاهیچ دشمن وبرده وغلام جیره خوار استعمار واستکباروهیچ طاغوتی را، دیگر یارای آن نباشد که حتی حق مقاومت ودفاع ازحق مسلّم مان راهم ازما بگیرد وغصب نماید..
ببینید ای آنانیکه دستان ناپاک تان درهرنقطه ای ازسرزمین های من به خون فرزندانم آلوده است وهیچ جنایتی باقی نمانده مگر اینکه شما آنرا انجام نداده باشید، ای آدم خواران!! این اعمال شما واین تجاوزشما چیست؟؟ آیا غیرازتروریسم چیزی دیگری بوده می تواند؟ ولی چون همه چیزدر دست خودتان هست حتی آن سازمان نام نهاد (ملل متحد) وحتی آن اصطلاحات زیبای مثل: حقوق بشرودموکراسی که پوشش خوبی برای جنایات شماگردیده است.. باوجوداین همه، دیگر شما چراتروریست باشید؟ شما که بابمب های اتم وسلاحهای مدرن ومخرب بیولوژیکی مجهزهستید ویکبارآن بمب اتم تان را برای تطبیق حقوق بشر ودموکراسی در “هیروشیما” استعمال نمودید وهزاران انسان بیگناه رابه نیستی وعدم کشاندید وحالاهم چه درعراق، چه درفلسطین وچه درافغانستان ودیگر نقاط جهان اسلام ازآنها بر علیه فرزندانم استفاده می نمائید، چرا تروریست باشید؟ شما که میخواهید مردم سالاری را به ارمغان بیاورید! وشماکه دستپاک خوبی مثل “سازمان ملل متحد” برای پاک نمودن گناهانتان دارید.. ابداً تروریست نیستید! ببخشید!! بلکه این ماهستیم که باطفلکان سنگ به دست خود که برای دفاع از آزادی وحفظ کرامت خود از زمین سنگ برداشته اند تا ازخود دفاع نمایند، تروریست هستیم وباید نابود شویم چون نسل برگزیده خدا به تعبیرخودتان (یهود) شماهستید نه دیگران!
ولی بدانید که تجهیزات من توکل به خدا “ج” ، چنگ زدن به حبل متین او، چشم امید دوختن به رحمت او وطلب نزول نصرت اوست، کشتید هرمسلمانی که به یاری من شتافت، وکوتاه کردید هردستی که به مساعدت من درازشد، ( حسن البناء “رح”) را شما در دوازده فبروری سال۱۹۴۹به شهادت رساندید، جشن عروسی (رودس) را بعد از دو روزدرماتمسرای وی برپاکردید، (محمد فرغلی ) و (یوسف طلعت) را به جرم جهادشان برفراز سرزمین من (فلسطین) به چوخه ای دار آویختید وآن امام بزرگوارو متفکربزرگ اسلام، آن مردی که دردلها شور مقاومت وجهاد وآزاده گی را برمی انگیخت (شهیدسید قطب “رح”) را فقط برای پیروی ازمن (اسلام) اعدامش کردید..
ولیکن ای صهیونیستها!! ای یهودیان غاصب وستمگر و ای صلیبیان متجاوز وای سکولارها و لیبرال های جیره خوار واجیر دشمنان خدا “ج” !! ای حلقه به گوشان شیطان بزرگ (آمریکا) !! بدانید که من اینجا بر فراز مُکّبر نعره ای تکبیر بلند کرده می گویم : من امروز آن سرکشی هستم که ستم را رد میکند و نابودی را دوست دارد واز پستی وذلت إباء می ورزد.