پیش بینی آینده ی گروههای مسلح اهل سنت در سوریه توسط طارق عبدالحلیم

پیش بینی آینده ی گروههای مسلح اهل سنت در سوریه توسط طارق عبدالحلیم

به قلم: سید مراد برادوست / اشنویه

در آذر سال ۹۶ و در پی تفرق و درگیرهای داخلی میان گروههای مختلف نجدی در سوریه شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی پیامی به این گروهها فرستاد که به بخشهائی از این پیام اشاره می کنم:

  • برادران گرامی : نه فرماندهان شما به اندازه ی رسول الله صلی الله علیه وسلم از ایمان راسخ و تقوی و اخلاص برخوردارند، و نه همراهان شما در حد اصحاب احد قرار دارند. پس علت شکستهایی که حق کفار و دشمنان اسلام است  اما نصیب مسلمین شده را،  در مسائل انحرافی جستجو نکنید، و خودتان را با توجیهات و مسائل جانبی دلخوش نکنید، و دچار خودفریبی نشوید ..
  • به نظر من، و با توجه به آنچه خود دیده ام، آن گروههائی که شما در سوریه جان خودتان و خانواده هایتان را به انها سپرده اید … علاوه بر جهل به علم مبارزه به سبک اسلامی آن، مبتلاء به بیماری ، گناه و عذاب وحشتناکی چون تفرق و جنگ داخلی شده اند، تفرقی که  ازمهمترین دلایل به تاخیر افتادن پیروزی است. 
  • دلایل نشان می دهند که زمینه های پذیرش شورا، امت، اجماع ، وحدت و قدرت در میان دهها و بلکه صدها گروه اطراف شما وجود ندارد، بلکه بر اثر دسته بندی های بین المللی، و پشتوانه ی فتاوای علمای به اصطلاح موثق و ربانی هر گروهی، عذاب و آتش تفرق در حجم وسیعتری در حال گسترش خواهد بود؛ و بی طرفی شما نمی تواند زیاد دوام داشته باشد، و خواسته یا ناخواسته در عذاب تفرق گرفتار خواهید شد.
  • هم اکنون و در اطراف شما، مسلمین نعمت شورا، امت ناشی از این شورا، و اجماع ناشی از این امت، و وحدت و قدرت را با عذاب تفرق و ذلیلی و کشت و کشتار همدیگر و شکست از دشمنان عوض کرده اند
  • –        … اینها مشکلات اساسی هستند که وجود دارند و باعث شده اند دشمنان صائل شما روز به روز در حال تغییر باشند . امروز فلان گروه با شما متحداست و فلان گروه دشمن صائل شماست ، و فردا  همان گروهی که دیروز با شما متحد بود، بر اثر تغییر سیاستهای اربابش امروز دشمن صائل شما می شود، و به همین ترتیب گروهها به صورت نوبتی تبدیل به دشمن صائل همدیگر می شوند، تا زمانی که انرژی همدیگه را تحلیل می برند و همدیگر را ضعیف می کنند؛ و با خسته و نا امیدن کردن مسلمین، زمینه را، برای نابودی خود و تحکیم مجدد یکی از مذاهب دین سکولاریسم فراهم می کنند
  • زمانی که جهاد در مسیر صحیح قرار نگرفته باشد لجاجت جای صبر را می گیرد، ماجراجوئی جای جهاد را می گیرد، یأس و دودلی جای امید و ایمان راسخ را می گیرد. در اینجاست که اشتباهات را مثل كارهاي مفید قهرمانان جلوه می دهند
  • در اینجا ثبات و شجاعت و جسارت مشکل مجاهدین را حل نمی کند.

هم اکنون و پس از آنهمه کشت و کشتار و تحریک به جنایت توسط علمای ساکن در دارالکفرها یکی از این علمای نجدی به نام طارق عبدالحلیم در مورد جماعتهای مسلح شام می گوید: در لبه پرتگاه ایستاده اید و آنچنان گرفتار قتال و درگیری هستید که موی انسان را سفید می کند. شما به زودی شکست می خورید.

با آنکه مثل همیشه هر شیخ نجدی گناه را بر گردن گروه مخالف می اندازد این بار هم این شیخ ساکن در کانادا گفته است: تمام مسئولیت این درگیری ها بر عهده هیئت تحریر الشام هست که به لطف حمایت سکولارهای ترکیه به عنوان بزرگترین جماعت در ادلب فعالیت دارد و به بهانه مصلحت امتیازهایی را به ترکیه داده است !

اما انصاف این است که ریشه ی تمام تفرق و جنگهای داخلی و در نهایت شکستها و ذلیلی ها و امتیاز دادنها را در تفکر انحصار طلبانه ی نجدی جست، این تفکر است که حتی چند شیخ نجدی چون ابوقتاده و ابومحمد مقدسی و ابوبصیر طرطوسی و طارق عبدالحلیم و عبدالرزاق مهدی و هانی السباعی را نیز نمی تواند کنار هم قرار دهد چه رسد به دهها شیخ مسلح و غیر مسلحی که وجود دارند.

پس واقع بین باشیم و بدانیم که : مسئولیت تمام این جنایات بر عهده ی نجدی هاست.

دسته هائی از تصوف و مبارزه با جهاد

دسته هائی از تصوف و مبارزه با جهاد

به قلم : محسن صادقی/سقز

با آنکه در تاریخ اسلام ما شاهد قرنها مجاهدت مسلمینی بوده ایم که مثل عثمانی ها و صلاح الدین ایوبی و عمر مختار و سنجر خان و شیخ حسان الدین و شیخ سعید پیران و شیخ محمود برزنجی و محمود خان دزلی وغیره به نحوی با آموزه های تصوف شریعت گرا در ارتباط بودند، اما دسته هائی از اهل تصوف با چنگ زدن به جمله­ی عربی: «رجعنا من الجهاد الأصغر الي الجهاد الأكبر» و معرفی کردن آن به عنوان حدیث، از جهاد و مقابله با کفار عملاً دست کشیده و هرگز نقل نشده که این دسته از اهل تصوف در جهاد علیه کفار شرکت کرده باشند.

  1. ابن عربی می­گوید:«انّ الله إذا سلّط ظالما علي قوم فلن يجب ان يقاوموه لأنّه عقاب لهم من الله»: «وقتی خداوند ظالمی را بر قومی مسلط کرد، مقاومت در برابر او بر ملت واجب نیست؛ چون آن حاکم ظالم، عذابی از جانب پروردگار بر آن قوم است.»
  2. شیخ شعرانی می­گوید: «لقد أخذ علينا العهد بأن نأمر أخواننا أن يدوروا مع الزمان و أهله كيفما دارولايزدرون قط من رفعه الله عليهم»: «از ما عهد و پیمان گرفته شده که به برادران خود اعلام کنیم با زمانه و اهل آن بچرخند هر جور که چرخید و هرگز در صدد برداشتن آنچه خدا بر آنان گذاشته (مسلط کرده) نباشند.»
  3. ابن عربی و شیخ ابن الفارض هر دو رهبر اهل تصوف هر دو در زمان جنگ صلیبی علیه مسلمین زیسته­اند. هرگز کسی نشنیده که با آنان جهاد کرده یا کسی را به جهاد علیه آن­ها تشویق کرده باشند، بلکه حتی مردم را از مقابله و جهاد با کفار بر حذر داشته و مسلمین را به نوکری و زیردستی کفار دعوت کرده­اند. این جمله از هر دوی آن­ها نقل شده که گفته­اند: «إنّ الله هو عين كلّ شيء فليدع المسلمون الصليبيّين، فما هم الا الذّات الألهيّة متجسّدة بتلك الصور»: «هرکس و هر چیزی عین ذات الله تعالی است، پس مسلمانان نباید با مسیحی­ها جهاد کنند؛ چون در واقع پروردگار است که در کالبد و قیافه و چهرۀ آنان تجلی یافته است.»
  4. غزالی در کتاب«المنقذ من الضلال» می­گوید: من به هنگام جنگ صلیبی علیه مسلمین به غارهای سوریه و صخرۀ بیت المقدس می­رفتم و در خلوت خود مشغول عبادت می­شدم و به مدت بیشتر از دو سال درب غار را بر خود بستم.

در نتیجه حملۀ نصرانی­ها به مسلمین، بیت المقدس به دست کفار افتاده و غزالی دوازده سال پس از آن نیز زندگی کرد و هرگز کسی را به جهاد علیه آنان تشویق نکرد.

هم اکنون اگر دقت کنید همین دسته از تصوف در کنار حکومتهای ظالم قرار گرفته و یا رسماً برای یکی از احزاب سکولار محلی تبلیغ می کنند.

مواظب این طیف از صوفی های تقلبی باشید همچنانکه مواظب نجدی های درباری و رسانه های ماهواره ای و مجازی آنها هستید.

منهج و اولویتهای مبارزه و جهاد از اسامه بن لادن تا ایمن الظواهری

منهج و اولویتهای مبارزه و جهاد از اسامه بن لادن تا ایمن الظواهری

به قلم: ابوصلاح الدین الکوردی

از زمانی که سید قطب رحمه الله از آمریکا تحت عنوان شیطان بزرگ یاد کرد و از اسلام درباری آل سعود و سایر دربارها تحت عنوان اسلام آمریکائی یاد کرد جریانات ضد استعماری در میان اهل سنت با تمرکز بر آمریکا و متحدین آن چون رژیم صهیونیستی و انگلیس و غیره و با پرهیز از تفرق و جنگهای داخلی و پرداختن به مسائل ریز فقهی مورد اختلاف مذاهب اسلامی در مسیر صحیحی قرار گرفتند که نوید بخش آینده ای روشن برای مسلمین و پایان دادن به اشغال سرزمینهای اسلامی و اخراج کفار سکولار جهانی و مزدوران محلی آنها بود.

ایمن الظواهری با آنکه از طرفداران تفکرات سید قطب رحمه الله در جماعت جهاد اسلامی مصر بود اما از نظر منهجی و فکری تابع سلفیت نجدی آل سعود بوده است . این منهج از همان ابتدا معمولاً تمرکزش بر مسلمین اطراف خود و غفلت از دشمنان اصلی بوده است بر همین اساس أیمن الظواهری اعتقاد داشت اولویت در مبارزه با دشمن نزدیک است و پس از نابودی آن، نوبت به جهاد با دشمن دور می‌رسد[۱]

اما اسامه بن لادن، مبارزه با غرب را در رأس برنامه‌های خود می‌دانست. برهمین اساس، اولین فتوای جنگ علیه آمریکایی‌های اشغال‌گر در سرزمین حرمین شریفین را صادر کرد و در فوریه سال ۱۹۹۸م. با صدور فتوایی، خواستار تأسیس «جبهه جهانی برای جهاد علیه یهودیان و صلیبیان»شد.

با آنکه هیچ کشور یهودی یا نصرانی در دنیا وجود نداشت و کشورهای سکولار جهان در حال نابودی تمام شریعتهای آسمانی بوده اند و«جبهه اسلامی جهانی جهاد علیه سکولاریسم» به واقعیت نزدیکتر بود اما در عمل منظور اسامه بن لادن همین کشورهای سکولار در دنیا بود .

شیخ اسامه بن لادن رحمه الله آمریکا را سر افعی می دانست و بر این باور بود : «کشتن آمریکایی‌ها و متحدان آن‌ها (نظامی و غیر نظامی) وظیفه فردی هر مسلمان در هر کشوری است که در آن چنین کاری ممکن باشد تا از این راه مسجدالأقصی و مسجد مقدس (مکه) از چنگال کفار خارج شود و آن‌ها ارتش‌های خود را از سرزمین‌های اسلامی در حالتی شکست‌خورده که دیگر نتوانند مسلمانان را تهدید کنند، خارج سازند.»

شیخ اسامه بن لادن رحمه الله از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱م. ضمن صدور فتوای جهاد بین‌المللی علیه غربی‌ها به رهبری آمریکا با هدف کمک به مسلمانان جهان، در سخنرانی خود به مناسبت استقرار آمریکاییان در عربستان گفته بود: «… باید شخصاً و مستقیماً به آمریکا و اسرائیل ضربه بزنیم. از آنچه در توان دارید، دریغ مدارید تا کلام خدا غالب شود.» [۲]پس از آن، در زمان تسلط طالبان بر افغانستان و استقرار القاعده در آن‌جا، بن‌لادن بیانیه‌های گوناگونی بر ضرورت جهاد و قیام مسلحانه با نیروهای غربی صادر کرد [۳] و کشتن هر آمریکایی و یهودی در هر نقطه‌ از جهان را مجاز دانست، زیرا آنان از یک‌سو بر حرمین شریفین تسلط یافته بودند و از سوی دیگر، به کشتن مسلمانان در گوشه‌های مختلف جهان اقدام می‌کردند. [۴] او اعلام کرد که مسیحیان و یهودیان با زور و جنگ، فلسطین را از ما گرفتند، نه با گفت‌و‌گو و مذاکره؛ بنابراین، ما نیز باید از راه زور آنان را خارج کنیم. [۵]

ایمن الظواهری در این زمان تابع همین رتبه بندی جهاد بود و با امضای فتوای بن‌لادن، مبارزه با آمریکا و اسرائیل (دشمن دور) را در اولویت قرار داد [۶] البته لشکر کشی های مختلف کفار سکولار جهانی چون آمریکا و انگلیس و فرانسه و دیگر هم پیمانان آنها به سرزمینهای اسلامی که انقلابات مردمی و یا حتی حرکتهای اعتراضی مسالمت آمیز مردمی صورت می گرفت باعث تقویت بیشتر این رویکرد میان طیفی وسیعی از مسلمانان گردید. [۷]

اسامه بن لادن رحمه الله با صدور بیانیه‌ای در ۱۲ اکتبر ۱۹۹۶م. اعلام کرد: «کشتن آمریکایی و هم‌پیمانان نظامی آن، واجب دینی بر مسلمانان است [و] تا خروج ارتش آمریکا از اراضی مسلمین، این واجب باید ادامه یابد. مسلمانان باید بر آمریکایی، یعنی سربازان شیطان حمله کنند.»[۸]

ادامه خواندن منهج و اولویتهای مبارزه و جهاد از اسامه بن لادن تا ایمن الظواهری

واقعه ی کشته شدن اسامه بن لادن از زبان همسرشان و تکذیب یاوه سرائی های آمریکا

واقعه ی کشته شدن اسامه بن لادن از زبان همسرشان و تکذیب یاوه سرائی های  آمریکا

ارائه دهنده : معتصم هورامی

 گزارشات حاکی از آن است که “امل عبد الفتاح” همسر اسامه بن لادن رهبر  سابق جماعت جهانی  القاعده روایاتی را که آمریکا در مورد شهادت شیخ اسامه رحمه الله منتشر نموده است را تکذیب و آنها را از اساس فاقد صحت خواند، وی اعلام کرد که آمریکا حقیقت این امر را از جهانیان  مخفی کرده است.

همسر اسامه بن لادن رحمه الله  گفت: بعد از آغاز هجوم و خروج سربازان از هلیکوپتر به سوی این منزل درگیری شدیدی با برادران داخل منزل در گرفت، وی اشاره کرد که این درگیری­ها بسیار بزرگ و سنگین بوده است، وی ادامه داد که در این درگیری نیروهای ارتش پاکستان و کماندوهای آمریکایی حضور داشتند. آنها این منزل را محاصره کرده و در این منطقه به صورتی وسیع پراکنده شدند، وی گفت که تعداد نیروهای ارسال شده به این منطقه بسیار زیاد بوده است.

وی اضافه کرد: این نیروها تلاش برای ورود به منزل را به سرعت آغاز نمودند و شیخ اسامه رحمه الله نیز از آغاز سلاحش را برداشته و با آنها از پنجره­ی موجود در اتاق درگیر شده بود که گلوله­ای از سمت جلو به سر ایشان اصابت کرد و وی را به شهادت رساند و روحش به سوی پروردگارش شتافت.

و ادامه داد: این رحمتی از سوی الله عز وجل برای شیخ رحمه الله  بود که درگیری و شهادتش از چند دقیقه تجاوز نکرد و حتی بعد از اصابت گلوله بدون تاخیر و به سرعت به شهادت رسید.

سپس آمریکایی­ها وارد منزل و اتاقی که شیخ رحمه الله در آن به شهادت رسیده بود شدند و جسد شیخ رحمه الله را به سرعت به هلیکوپتر منتقل کردند در این انتقال مجموعه­ای از افسران کوماندوی آمریکا جسد شیخ را همراهی می­کردند، هلیکوپتر به سرعت بلند شد، اما لحظاتی اندک پس از بلند شدن این هلیکوپتر مورد هدف آر پی جی یکی از برادران مجاهد قرار گرفت و منفجر شد و اثری از هلیکوپتر و افراد داخل آن باقی نماند جز لاشه­هایی پراکنده و بقایایی از اجزای هلیکوپتر.

و اضافه کرد که آمریکا جزئیات شهادت شیخ اسامه بن لادن ـ رحمه الله ـ را مخفی نگاه می­دارد تا با این روش قدرت خود را اظهار کرده و اعلام کند که به جسد شیخ اسامه به صورت کامل دست یافته است و با آن به تمام دنیا فخر فروشی نماید و پیروزیش را اثبات کند. بنابر این شایعه کرد که جسد شیخ را به وسط دریا انداخته است.

همسر شیخ اسامه همچنین توضیح داد: به همین دلیل است که آنها خبر شهادت شیخ اسامه را به این طریق مخفی کردند زیرا اوباما و کاخ سفید به صورت زنده شاهد این عملیات بودند تا این که حالتی از  شگفتی و ترس به دلیل منفجر شدن هلیکوپتر در چهره­ی آنها نمایان گشت، زیرا آنها جسد شیخ را به کاملی می­خواستند تا آن را  به جهانیان نشان دهند و بگویند که وی به دست ما کشته شده و به این واسطه خود را پیروز اعلام کنند. اما الله نقشه آنها را به هم زد و آنها را خار گردانید و کیدشان را به خودشان باز گرداند.

و ادامه داد که آنها مراسمی دروغین را به مناسبت کشتن ایشان در بالای دریا انجام دادند که در آن نشان دادند که جسد شیخ را به دریا می­اندازند و قطعا الله شیخ رحمه الله را در حیات و مرگش از کید دشمنانش حفظ نمود.

گروههای مسلح نجدی در سوریه؛ جنگ داخلی، جنایات و اتهامات بی پایه و اساس

گروههای مسلح نجدی در سوریه؛ جنگ داخلی، جنایات و اتهامات بی پایه و اساس

به قلم : ابوصلاح الدین الکوردی

زمانی که تفرق بر ملتی چیره می شود و دهها گروه متضاد و مختلف به جان هم می افتند قطعاً سنت « َتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ ۖ» بر آنها تحقق می یابد و هرگز چیزی غیر از شکست و جنایت و ذلیلی نخواهی دید.

گروههای مسلح نجدی موجود در سوریه و یمن و افغانستان و عراق و لیبی و … نمونه ی عینی تفرق و جنگ داخلی و وقوع جنایات نابخشودنی در حق اهل سنت و در نهایت نمونه ی عینی سستی و ذلیلی و شکست بوده اند که از ابتدا تا کنون با چشمان خود دیده ایم .

یکی از اتفاقات اخیر در میان گروههای نجدی سوریه تشکیل غرفه ی عملیات جدید به نام فاثبتوا متشکل از جماعت انصار الاسلام ، جبهه انصار الدین ، تنظیم حراس الدین ، تنسیقیه الجهاد و غرفه عملیات حرض المومنین بود . در این غرفه که همگی نجدی هستند مثل قبل خبری از گروه نجدی جولانی نبود هر چند این غرفه را شخصی به نام “أبو مالک التلي” تشکیل داده بود.

“أبو مالک التلي” یکی از فرماندهان گروه نجدی جولانی در اردوگاه یرموک بود که بعد از محاصره  اردوگاه توسط حکومت مرکزی سوریه  با اتوبوس های سبز به ادلب منتقل شد. ابومالک یکی از هارترین فرماندگان جولانی بر علیه گروههای مخالف جولانی  بخصوص در قلمون شرقی بود که حتی جهت نابودی جماعت نجدی دوله با گروه شیعه مذهب حزب الله لبنان نیز متحد شده و پس از محاصره مانع رسیدن غذا به زنان و کودکان و پیران و … شد که همراه جماعت نجدی دوله بودند، اما با جدا شدنش از گروه نجدی جولانی بعد از دستگیری ابوصلاح الاوزبکی و چند نفر دیگر او نیز دستگر و روانه زندان می شود.

گروه نجدی حراس الدین هم چند لحظه پیش به خانه ی  «محمد الشیخ» رئیس سابق حکومت انقاذ و عضو مجلس شورا در ادلب، حمله کردند به امید گرونگان گیری و مبادله . چون این شخص عمیل آمریکا و ترکیه است و طبعاً جولانی هم عمیل ترکیه بوده است. در برابر این اقدامالت، گروه نجدی جولانی حراس الدین شاخه القاعده ظواهری در شام  را “سگهای اهل آتش” خواندند.

البته ابومحمد مقدسی نجدی نیز گروه نجدی جولانی را غیر مستقیم متهم به دست نشاندگی می کند، چیزی که همه سالهاست بر ان واقف هستند. گروه نجدی «فاثبتوا» نیز علت درگیری ها را عمیل بودن جولانی و اجرای تصمیمات دشمنان خارجی در سوتشی و آستانه و غیره می دانند.

تقي الدين عمرمسئول روابط رسانه ای گروه نجدی جولانی دلیل درگیری ها را اقدامات غیر مسئولانه و خود سرانه و تحریک آمیز مخالفین در  جدائی از گروه جولانی می داند و در نهایت می گوید:” بنابراین ضرر این گروه ها بیشتر از منافع ان است.”

در این صورت هدف گروه نجدی جولانی حفظ برتری در منطقه است و اصلاً تمایلی ندارد مثل دهها گروه مسلح نجدی و هزاران شخصی که خودش از بین برده تاریخ مصرفش تمام شود؛ به همین دلیل ابتدا در برابر این تهدید بزرگ بیانه ای حمایتی از سوی گروههای مختلف نجدی از گروه نجدی جولانی می شود، به دنبال این گروه نجدی جولانی دستوری مبنی بر عدم جواز خروج از گروهش و ترک آن را صادر می کند و در نهایت ضمن دستگیری فرماندهان مطرح گروه نجدی «فاثبتوا»، جنگ را بر مخالفین نجدی خود تحمیل می کند.

نکته ی باورنکردنی این پازل هم این بود همگام با جنگ بین این گروههای نجدی، جماعت نجدی دوله هم چنین خبری را نشر داد: ولایت شام ــ به توفیق الله تعالی سربازان خلافت یک افسر از صحوات رده در روستا (کفرغان) در شهر (اعزاز) با سلاح کمری مورد هدف قرار دادند که منجر به هلاکت او شد ولله الحمد

واقعاً فاجعه است . تا کی اهل سنت قرار است بازیچه دست نجدی های مسلح و غیر مسلحی شوند که شغل اصلی آنها شده مشغول کردن مسلمین به مسلمین و ایجاد تفرق و جنگ داخلی و در نهایت حرکت عمدی یا غیر عمدی طبق نقشه های دشمنان اسلام و مسلمین .

آیا اهل سنت عبرت نمی گیرد؟

پیامی گویا به مریدان و طرفداران جاهل احزاب سکولار کوردی

پیامی گویا به مریدان و طرفداران جاهل احزاب سکولار کوردی

به قلم: جعفر مروت / مهاباد

همه ی دنیا می داند که کردستان عراق هنوز بعد از ۲۹ سال حاکمیت هنوز توان تامین کوچکترین مایحتاج زندگی مردم خود را ندارند و زندگی آن تماماً به ایران و ترکیه و حکومت مرکزی عراق وابسته است که دو حزب مافیائی بر آن حاکمیت یافته اند . این حاکمیت کارتونی با آنهمه دزدی که از منابع نفتی و معادن زیر زمینی مردم و منابع گمرکی می کند به همراه سایر احزاب سکولار کوردی با شعور کوردها نیز بازی می کنند.   

دیروز سه اتفاق سه پیام به سایر کوردها دادند :

پیام اول: بالا رفتن اعتراضات کوردها به مشکلات اقتصادی که حتی مامورین راهنمائی و رانندگی را نیز به خیابانها کشانده بود که باوجود اینکه حقوق چند ماه او را پرداخت نکرده‌اند حالا تصمیم به کاهش حقوق‌ها هم گرفته‌اند.

او می‌گوید:آنچه اینها با مردم کورد کرده‌اند در کره زمین دیده نمی‌شود….خدا قبول ندارد، دیگر بیزار شده‌ایم. برای به اینجا آمدن به خدا قسم پول قرض کرده‌ام.

پیام دوم : حکومت سکولار ترکیه به کوردهای مرتد و سکولار پ.ک.ک در کوردستان عراق حمله کرده است و طرفداران مرتدین پ.ک.ک در شیلادزی نیز راهپیمائی کردند اما نیروهای سکولار بارزانی آنها را سرکوب کردند.

پیام سوم : با تیراندازی نیروهای مرزبانی اقلیم کردستان عراق یک کولبر  هورامی حلبچه ای کشته شد.

در هر سه مورد به راحتی می‌توان نیت و اهداف بسیاری از گروه‌ها و رسانه‌های سکولار را پیدا کرد. حتی رسانه های وابسته به احزاب متفرق کومله ها و دمکرات ها و دهها حزب سکولار و مرتد کوردستان ایران نیز چیزی دیده نشد . یعنی چه؟  یعنی رفاه و امنیت و جان کُردها تا وقتی که به درد اهداف سیاسی آنها بخورد مهم است.

پس بدان : انسانها بر اساس عقاید خود تقسیم می شوند . در اسلام شخص یا :

  1. انعمت علیهم است (مومنین تابع بی چون و چرای قانون شریعت الله)
  2. یا مغضوبین است (کفار و مرتدین)
  3. یا ضالین است (دارودسته ی منافقین و سکولار زده ها)

و در میان کفار نیز انسانها بر اساس منافع حزبی و گروهی تقسیم می شوند . مگر آنهمه جنگ داخلی میان کوردهای مرتد به خاطر احزاب مختلف و عقاید مختلف را ندیدیم؟ مگر تمام کشته شده ها کورد نبودند؟

تا کی می خواهی خودت را فریب دهی؟  بیدار شو. تاریخ کوردها از سکولاریستهای مرتد به عنوان جانیان خائن و از طرفداران آنها به عنوان نفهم ترین انسانها یاد خواهد کرد.

انقلابیون شافعی – زیدی یمن و جفای گروههای مسلح و رسانه ای نجدی به آنها

انقلابیون شافعی – زیدی یمن و جفای گروههای مسلح و رسانه ای نجدی به آنها

به قلم: نحن قادمون

با آنکه انقلابیون شافعی – زیدی یمن از سال ۲۰۱۱۴ موفق به آزاد سازی صنعا و اکثریت خاک یمن از مزدوران آمریکا شده اند اما مزدوران آمریکا به رهبری دو رژم فاسد منطقه ( آل سعود و امارات) تا کنون  باعث قتل و کشت و کشتار هزاران مسلمان شافعی و زیدی در یمن و مسبب نابودی تمام زیر ساختهای اقتصادی این کشور چون منابع آبی و کشاورزی و پلهای ارتباطی و بیمارستانها و مدارس این کشور جنگ زده شده اند.

علاوه بر این نیروهای زمینی و پهبادهای آمریکا و ناتو نیز به صورت نقطه ای به جنایات خود بر علیه شریعت گرایان شافعی – زیدی و حتی گروههای جهادی متفرق دیگری چون القاعده و غیره پرداخته است.

در این جبهه ی نامبارکی که آمریکا و ناتو از کانال رژیم فاسد آل سعود و امارات تشکیل داده اند تا کنون هزاران مسلمان قتل عام شده و یا بر اثر انواع بیماریهای واگیری و بخصوص بر اثر گرسنگی از بین رفته اند .

نکته ی مصیبت بار این تهاجمات دشمنان به بخشی از جبهه ی اهل سنت بر می گردد که می توان در دو مورد به آن اشاره کرد:

  1. مجاهدین شریعت گرای سلفی نجدی آن به خاطر اختلافات ریز فقهی با شافعی ها و زیدی ها در گروههای محتلف القاعده و دوله و غیره خود را سازماندهی کرده و نه تنها همدیگر را تکفیر کرده و بر علیه همدیگر بلکه بر علیه شافعی ها و زیدی های متحد حاکم بر صنعا نیز وارد جنگ شده اند، در حالی که اتحادیه ی آمریکا – ناتو و مزدوران آنها چون آل سعود و امارات و غیره به صورت مساوی همه ی آنها را به قتل می رسانند.
  2. مسلمینی که از میدانهای جنگ دور هستند فریب رسانه های فاسد و دروغگوی نجدی را خورده و هنوز نمی دانند که انقلابیون یمنی که سالهاست بر بخش بزرگی از یمن و پایتخت آن تسلط یافته و با آمریکا و ناتو و سایر مزدوران آنها می جنگند دارای مذهب شافعی و زیدی هستند.

این رسانه ها می گویند که شافعی ها رافضی هستند در حالی که دروغ می گویند. می گویند زیدی ها رافضی هستند در حالی که دروغ می گویند، آیا قرار نیست اهل سنت بیدار شود و فریب رسانه های دروغگوی نجدی را نخورد؟

اگر نمی توانید به برادران شافعی و زیدی خود در برابر جبهه ی کفار سکولار جهانی و مرتدین محلی چون آل سعود و امارات و غیره کمک کنی حداقل به این دشمنان و شیطان بر علیع برادرت کمک رسانه ای نکن و جبهه ی جنگ روانی شیطان بر علیه برادرت قرار نگیر.  چنانچه رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: لا تَكُونُوا عَوْنَ الشَّيْطَانِ علَى أخِيكُمْ. (بخاری ۶۷۸۱)

پس سخن رسول الله صلی الله علیه وسلم را گوش بده و جبهه ی کفار را بر علیه برادر مسلمانت کمک نکن حتی با یک کلمه : لا تُعِينُوا عليه الشَّيْطَانَ (بخاری ۶۷۷۷)

غلاة و گسترش شرک فرقه گرائی و فرصتی به نام حکومت بدیل اضطراری اسلامی ایران جهت تصفیه گری

غلاة و گسترش شرک فرقه گرائی و فرصتی به نام حکومت بدیل اضطراری اسلامی ایران جهت تصفیه گری

به قلم: م. لطف‌الله بیگی / بانه

زمانی که الله متعال در قرآن می فرماید:

  • مُنِيبِينَ إِلَيْهِ وَاتَّقُوهُ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِينَ * مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا ۖ كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ (روم/۳۱-۳۲)
  • إِنَّ الَّذينَ فَرَّقُوا دينَهُمْ وَ کانُوا شِيَعاً لَسْتَ مِنْهُمْ في‏ شَيْ‏ءٍ إِنَّما أَمْرُهُمْ إِلَي اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِما کانُوا يَفْعَلُونَ (انعام/۱۵۹)

و در مورد شرک هم می فرماید: إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا (نساء/۱۱۶)

پس شیطان و مریدان او هم این حقیقت را دریافته اند که فرقه گرائی شرک است و الله متعال نیز به جز شرك، هر گناه ديگري را اگر خواست مي‌بخشد. پس فکر نکنید که شیطان از این حربه ی کلیدی غافل است. مسلماً شيطان آنقدر زيرک است که سعي می‌کند به هدف و به ريشه بزند. پس اگر خواست وارد شود از همين جا وارد مي‌شود.

حکومت اسلامی و شورای اولی الامر وابسته به آن و امت به وجود آمده و اجماعی که از این طریق حاصل می گردد تنها ضامن حفظ دین و جلوگیری از فرقه فرقه شدن و شرک فرقه گرائی است .

امام علی رضی الله عنه خیلی ظریف به بیان این مهم پرداخته و علت پیدا شدن تفرق را مشکلات حکومتی زمان عثمان بن عفان (استبداد و خودسری و دوری از شوری) و تند روی و بی تابی بعضی از مسلمین می داند.

امام علي قبل از وقايع جنگ جمل مي گوید : ” خداي عزوجل ما را به اسلام گرامي داشت و بدان سربلندمان نمود و از پس خواري و با يكديگر كينه ورزيدن و از هم دور بودن و بي مقداري با هم برادرمان نمود. چندانكه خدا خواست مردم بر دين اسلام بودند و حق در ميان آنها بود و كتاب خدا را پيشواي خويش نمودند تا آنكه اين مرد (عثمان) به دست اين مردم كشته شد. شيطان آنان را به نافرماني برانگيخت و امت را به يكديگر در آويخت بدانيد كه اين امت همچون امتهاي گذشته فرقه فرقه خواهد شد…”[۱]

در این تحلیل، هم به نوع حکومت و فاصله گرفتن آن از شوری (به عنوان عاملی اساسی و زیربنائی)، و هم به چگونگی واکنش افراد معترض نقد وارد شده است. افرادی که بیشترین سهم را بعدها در قتل امام علی و فاجعه ی کربلا داشتند و در تاریخ صدای فرقه فرقه شدن مسلمین و ظهور آشکار غلات از زمان حکمرانی و قتل عثمان بن عفان به گوش می رسد . 

زمانی که این عامل اساسی (حکومت اسلامی بر منهاج نبوت) سست و سپس در زمان معاویه تخریب شد به حکم ضرورت مذاهبی به وجود آمدند اما در بطن این مذاهب غلات به صورتي بسيار ظريف و غير مستقيم، مسلمین را به وادي شرك فرقه گرائی کشاندند . جنگهای وحشتناک میان مذاهب شافعی، حنفی، حنبلی و… و کشتار هزاران مسلمان از فرقه ی مخالف نمونه های عینی این نگرش شرک آلود بوده اند.

ادامه خواندن غلاة و گسترش شرک فرقه گرائی و فرصتی به نام حکومت بدیل اضطراری اسلامی ایران جهت تصفیه گری

سناریوی مستند عملیات استشهادی در قرآن و سنت ( نوجوان و پادشاه ) (قسمت دوم)

سناریوی  مستند عملیات استشهادی در قرآن و سنت  ( نوجوان و پادشاه ) (قسمت  دوم)

مؤلف: عبدالمنعم مصطفى 

مترجم:ع .  شافعی

سخن حقی که همچون صاعقه­ای بر سر آن طغیانگر ستمگر فرود آمد و تمامی وجود و عظمت او را به لرزه انداخت. این سخن را ساده می­پنداریم، اما اگر صحنه­ها و رخدادها و پیامدهای آن را تصور نماییم و با تمام وجود آن را احساس کنیم به دشواریآن اوضاع و احـوال پی می­بـریم، و عظمت این مرد مؤمن بر مـا آشکـار می­گردد که دل و جان و سراسروجودش مالامال از ایمان گشته بوددر حالیکه تنها چند لحظه از ایمان آوردنش می­گذشت!

آشکارا در مقابل آن پادشاه طغیانگر و سرکش به اظهار حق پرداخت، در حالیکه می­دانست که این سخنان، پیامدهای بسیار سنگینی برای او بدنبال خواهد داشت!

«فَأَخَذَهُ»، «او را گرفت (و زندانی نمود)»؛ در جایی دور از قصر پادشاهی، که به دربـاریـان و مراسم شاهانـه اختصاص داشت. جایی در زیر زمین که در آن، سیاه چاله­هایی برای شکنجه­ی مخالفان ساخته بودند تا انواع شکنجه­های طاقت­فرسا را به آنان بچشانند!

«فَلَم يَزَل يُعذِّبُهُ»، «همچنان او را شکنجه می­داد»؛ و بر شدت شکنجه می­افزود تا (اعتراف نموده و) منبع اصلی این سخنان ایمانی را به او معرفی نماید و به او بگوید که چه کسی چنین سخنانی به او گفته و یا وی را به سوی این سخنان رهنمون گشته است. در میان زیردستان آن طغیانگر کسی نبود که چنین سخنانی بر زبان آورد، و این مرد نیز از درباریان او بود و امکان نداشت که او و یا دیگر درباریان، چنین سخنانی بگویند. بعلاوه به ظن و گمان آن طغیانگر، این گونه سخنان ده­ها سال پیش ریشه­کن شده و از میان رفته بود..

پس چگونه ممکن است مرد نابینایی که همین چند لحظه پیش بینایی خود را باز یافته است چنین سخنانی بگوید! لابد شخص خطرناک و مخفی­شده­ای هست که از قتل و نابودی در امان مانده i و اینگونه سخنان را در میان مردم رواج می­دهد و سربازان و اطلاعاتی­ها و جاسوس­های طاغوت او را نمی شناسند. لذا باید (این وزیر) قبل از بزرگ شدن خطر و پیش از اینکه به تاج و تخت و حکومت این پادشاه طغیانگر زیانی برسد علیه آن شخص اعتراف نماید. پس همچنان او را شکنجه می­دادند..

«حَتَّى دَلَّ عَلَى الغُلامِ»، «تا اینکه آن نوجوان را معرفی نمود»؛ نوجوانی که نسبت به او منشأ و سرچشمه­ی آن سخنان بود!

پادشاه به سرعت سربازان و جاسوس­ها و مأموران اطلاعاتی خود را فرستاد تا در باره­ی آن نوجوان و مکان اقامت او اطلاعاتی بدست آورند و قبل از اینکه مردم را بر علیه پادشاه بشوراند دستگیرش نموده و به حضور پادشاه بیاورند!

ادامه خواندن سناریوی مستند عملیات استشهادی در قرآن و سنت ( نوجوان و پادشاه ) (قسمت دوم)

سناریوی مستند عملیات استشهادی در قرآن و سنت ( نوجوان و پادشاه ) (قسمت اول)

سناریوی  مستند عملیات استشهادی در قرآن و سنت  ( نوجوان و پادشاه ) (قسمت اول)

مؤلف: عبدالمنعم مصطفى 

مترجم:ع .  شافعی

بسم الله الرحمن الرحیم

إن الحمد لله نحمدُه، ونستعينُه، ونستغفِرُه، ونعوذ بالله من شرورِ أنفُسِنا ومن سيئات أعمالنا، من يهده اللهُ فلا مُضِلَّ له، ومن يُضلِل فلا هادي له.

وأشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شريك له، وأشهدُ أنَّ محمداً عبدُه ورسولُه، صلى الله عليه وعلى آله وصحبه وسلَّم..

اما بعد:

چه بسا بسیاری از ما، حکایت نوجوان مؤمن و پادشاه ستمگر را همانگونه که در صحیح مسلم[۱] آمده است شنیده­ایم.. اما بنده بر این باورم که لازم است هر از چند گاهی در برخی معانی و مفاهیم نهفته در کلمات و عبارات این حکایت بسیار مهم با تمامی صحنه­ها و مراحل آن تأمل نماییم.. براستی که مفاهیم ایمانی والایی در آن نهفته است.. و ارتباط تنگاتنگی با اوضاع کنونی و زندگی امروزی ما مسلمانان دارد.. و صحنه­ها و مراحل و رخدادهای آن –یا حداقل برخی از آنها–هنوز هم در کشورهای مختلف و به شیوه­های گوناگون تکرار می­شود.. باید در آن تأمل نماییم تا درس­ها و پندها و توشه­هایی از آن برای خود و نسل­های آینده برگیریم که به اذن الله  ما را در تحمل سختی­هایی که در راه حق، و دعوت، و جهاد، و سازندگی، و رویارویی با ستم و سرکشی طاغوت­های ستمگر با آن مواجه می­شویم یاری نماید.

پس با ما همراه شوید تا در معانی و مفاهیمِ تک تک کلمات و عباراتِ این حکایت عظیم بیندیشیم.. و از الله  بخواهیم که ما را در رسیدن به حق و حقیقت موفق فرموده و این سعی و تلاشِ ما را به درگاه خویش بپذیرد .. به راستی که او شنوا و نزدیک و اجابت کننده­ی دعا است.

امام مسلم :در صحیح خود از صهیب  روایت می­کند که رسول الله فرمودند:

«كَانَ مَلِكٌ فِيمَن كَانَ قَبلَكُم» یعنی: «در زمان {یکی از} امت­های پیش از شما، پادشاهی بود..».

پادشاهی طغیانگر و زورگو، که ملت خود را به بردگی گرفته و آنان را مطیع خویش و دنباله­رو قانون و آرزوهای خود نموده بود.. و خود را خدا و معبود آنان قرار داده بود.. و هر آنچه را که خود صحیح می­دانست به آنان تحمیل می­کرد.. و بر اساس هوا و هوس و آرزوهای خود، برای آنان قانونگذاری می­کرد.. بجز حکم او، هیچ حکم دیگری بر مردمان آن سرزمین اجرا نمی­شد.. هر کسی را که منکر الوهیت و ربوبیتش می­شد تحت تعقیب و شکنجه و اذیت و آزار قرار می­داد و نهایتا او رااز میان می­بُرد.. خود را در بسیاری از ویژگی­ها و صفاتی که مخصوص الله هستند، شریک و همتای او قرار داده بود.

و امروزهنوز چه بسیارند طاغوت­های ستمگری که در بیشتر ویژگی­ها و خصلت های مذکور، شبیه به آن پادشاه ستمگرند… و میان آن طغیانگر و طاغوت­های امروزی هیچ تفاوتی نمی­توان یافت به جز اینکه آن پادشاه ستمگر در کمال بی­شرمی و با وضوح و صراحت تمام، مدعی ربـوبیت و الـوهیت می­شد و این جرأت را به خود می­داد که به مردمانش اعلام کند و بگوید: من پروردگار بزرگ و والای شما هستم.. بجز من هیچ خدا و هیچ معبودی ندارید..

در حالیکه طاغوت­های امروزی که مدت­های مدیدی است خود را به امت اسلامی تحمیل نموده­اند، به صورت غیر صریح و با مکر و نیرنگ و فریب،چنین ادعائی را مطرح می­کنند.. آری، هر یک از این طاغوت­ها با زبان حال و یا حتی با گفتار، به ملت خود می­گوید: هیچ حاکم و هیچ قانونگذاری بجز من ندارید… جز آنچه که خود می­پسندم و صلاح می­بینم چیزی به شما ارائه نمی­دهم.. پس هرآنچه را که من برایتان حلال می­کنم حلال است..و آنچه را که من بر شما حرام می­نمایم حرام است.. و هر آنچه را که من نیکو می­دانم نیکوست و آنچه را که من نمی­پسندم ناپسند است.. با هر کسی که بخواهم دوستی و همکاری می­کنم و شما نیز حق مخالفت ندارید و باید از من تبعیت کنید.. و با هر کسی که بخواهم دشمنی می­کنم و می­جنگم و شما نیز باید دنباله­رو من باشید… قانون اساسی و فرامین من از هر کس و هر چیزی بالاتر و والاتر است… بر شما واجب است که تنها از من اطاعت کنید.. پس هر کسی که به نافرمانی از من بپردازد و از دیگران اطاعت کند، با او اعلام جنگ نموده و او را تـحـت تعقیب و شکـنجه قـرار داده و به زنـدان می­افکنـم و بـه قتـل می­رسانم.. شما و آنچه که دارید مُلک من و در اختیار من هستید.. وشما انسان­ها بهترین دارایی و سرمایه­ی من به شمار می­روید..

شما مورد بازخواست قرار می­گیرید و من – هر کاری که انجام دهم – فراتر از بازخواست و محاسبه هستم، و در باره­ی آنچه که انجام می­دهم مورد بازخواست و مؤاخذه قرار نمی­گیرم.. و وای بر آن کسی که جرأت نموده و بخواهد مرا زیر سؤال برده و از من انتقاد نماید..

در طغیان و کفر و ستم،کاملا مشابه آن پادشاه ستمگرند.. ولی برخلاف او سعی در پنهان نمودن این کفر و طغیان نموده و به مکر و حیله و نیرنگ متوسل می­شوند. و از این جهت، بسیار خطرناک تر و خبیث تر از اویند!

«وَكَانَ لَهُ سَاحِرٌ»، «و یک ساحر داشت»..

که وظیفه داشت حقایق را در نظر مردم وارونه سازد، و حق را به عنوان باطل و باطل را همچون حق به آنان بنمایاند..

وظیفه داشت که آیین باطل پادشاه را ترویج نماید و طغیان و ادعای ربوبیت و الوهیت او را برای مردم بیاراید!

ادامه خواندن سناریوی مستند عملیات استشهادی در قرآن و سنت ( نوجوان و پادشاه ) (قسمت اول)