جنگ روانی برخی از مسلمین با منهج اسلامی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله، اما با کلمات حزب کمونیست ایران
به قلم : کارزان شکاک
متاسفانه این روزها دسته هائی از برادران ما به همراه دسته هائی از دارودسته ی منافقین و حتی گروههائی از مسلمین نا آگاه اقدام به جنگ روانی بر علیه امیر سابق «بنیان جهاد علیه سکولاریسم» و امیر کنونی «جبهه ی جهانی اسلامی بر ضد سکولاریسم» جناب شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله نموده اند که برای من تداعی همان جنگ روانی حزب کمونیست ایران در رسانه های ماهواره ای و ارگان رسمی رسانه ای آنها است. چون به کلیپهای آن زمان در رسانه های ماهوره ای حزب کمونیست ایران دسترسی نداشتم به همین دلیل جهت مستند کردن سخنانم تنها به مطالب آنها در ارگان رسمی این حزب اشاره می کنم. (http://cpiran.org/archive/2014/09/mataleb/page11.html/ http://cpiran.org/archive/2014/07/mataleb/page3.ht)
فرهاد شعبانی از اعضای اصلی کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران است که در کنگره هشتم سال ۱۳۸۳ (۱ تا ۶ ژوئیه ۲۰۰۴) انتخاب شده است . این شخص در سال ۲۰۱۴ طی دو مقاله ی جدا گانه در سایت اصلی حزب کمونیست ایران با برجسته کردن سلفیت و با چوب سلفیون و جماعت دوله و آمیختن صدها دروغ و تهمت و افتراء به جریان «بنیان جهاد علیه سکولاریسم» تحت عنوان هسته های راکد می تازد و…
حزب کمونیست ایران از زبان این شخص و در آن سالها اعزام برادران ما در «بنیان جهاد علیه سکولاریسم » به پاکستان و افغانستان را اینگونه تفسیر می کند و می گوید:
” ….اعزام آنها به افغانستان و پاکستان برای آموزش نظامی و جهاد و بالاخره سازماندهی آنها در “هسته های جهادی راکد” برای مقابله با جنبش انقلابی مردم کردستان ایران، “
و در ادامه ما می بینیم که سایت حزب کمونیست ایران با متصل کردن برادران ما به چند عالم و وزارت اطلاعات ایران چنین می گوید:
” فعال کردن چند ملای همکار وزارت اطلاعات رژیم برای شستشوی مغزی جوانان، شماری از جوانان سرخورده کردستان راهی افغانستان و پاکستان شدند و در بازگشت بصورت چند هسته مسلح سلفی – جهادی در گوشه و کنار برخی از شهرها سازماندهی و تحت عنوان “هسته های راکد جهادی” مستقر شده اند. علاوه بر این، در یکی دو سال اخیر و تحت تاثیر تحولات منطقه ایی در مساجد برخی از محلات حاشیه ایی برخی از شهرهای کردستان و چند روستا تحرکات سلفی ها دیده شده و این جریان به مناسبتهای گوناگون با اجرای مانورهای کنترل شده و هماهنگ با دستگاههای اطلاعاتی جمهوری اسلامی حضوری علنی پیدا کرده است.”
البته حزب کمونیست ایران جهت جا انداختن صدها دروغ و تهمت و توهماتی که بافته به واقعیتهائی چون شهادت چند برادر ما در افغانستان و پاکستان یا اسارت یکی از برادران ما توسط آمریکا که در زندان گوانتانامو به سر می برد باز به بعضی از برادران ما در شوراهای محلی سقز و هورامان تاخته و می خواهد به مخاطب خود بقبولاند که برادران ما در جریان «بنیان جهاد علیه سکولاریسم» تحت نظر و کنترل اطلاعات و سپاه هستند و.. چنانچه بیان می شود :
” در حالیکه هرگونه تحرک و تردد فعالین جنبش کارگری در همین شهر زیر نظر و کنترل سپاه و اطلاعات قرار دارد، اما سی دی و آفیش های تبلیغی اعلام موجودیت یک تیم تروریست در همین شهر با چشم پوشی اطلاعات و سپاه پاسداران وسیعا” در شهر سقز و اطراف، و شهرهای دیگر کردستان توزیع می شود. این چند گروه همچنین دست به ایجاد چند سایت و پایگاه اینترنتی از جمله سایتهایی چون “بنیان جهاد علیه سکولاریسم در سقز” “بنیان جهاد علیه سکولاریسم در هورامان” و با ادبیاتی بسیار نازل را به دنبال داشته است. مضافا” اینکه طی چند سال گذشته نام چند جوان سقزی و کشته شدن تنی چند از آنها و چند جوان از شهر جوانرود و منطقه اورامان در میان تروریستهای افغانستانی و عراقی از جمله محمد انور سقزی در میان زندانیان گوانتانامو بر سر زبانها افتاد. “
حزب کمونیست ایران در همان سالها معتقد بود که این هسته های راکد را حکومت ایران برای مبارزه با مردم و… ساخته است چنانچه می گویند:
” همانطوریکه اشاره شد در حال حاضر، و در نتیجه سرمایه گذاری هنگفت جمهوری اسلامی برای ایجاد چنین دسته جات مخوفی علیه جنبش انقلابی مردم کردستان، و جنبش های رادیکال منطقه و فردای هرگونه تحولی در کردستان، ما شاهد وجود شماری “هسته مسلح تروریست راکد” در برخی از شهرهای کردستان از جمله، سنندج، سقز و اورامانات هستیم که، جمهوری اسلامی بیوگرافی اعضاء و تحرکات آنها را تحت کنترل خود دارد.”
شایان ذکر است که عدم بیان نارسائی ها و حتی جرمهای دستگاهی مختلف اجرائی به صورت علنی و رسانه ای توسط جریان «بنیان جهاد علیه سکولاریسم» در اخبار داخلی مربوط به ایران هم برای حزب کمونیست ایران و قطعاً سایر سکولاریستها ابزاری برای حمله شده بود، هر چند ما نسبت به امارت اسلامی افغانستان و حتی القاعده و سایر «ابزارهای موازی سه گانه» نیز هیچ ابراز علنی نداشته و نداریم؛ چون منهج ما راههای اصلاحگری در «۳ابزار» را آنگونه انجام نمی دهند که دیگران در حال انجامش هستند و کانالهای ما از خصوص – خصوص تا خصوصی – عمومی شروع می شود و در آخرین مرحله به عمومی – عمومی می رسد. با این وجود حزب کمونیست ایران در زمینه عدم رسانه ای کردن دستگیری عده ای از برادران سلفی ما در سایت «بنیان جهاد علیه سکولاریسم» می گوید:
حتی خبر دستگیری این افراد را در سایتهای “بنیان جهاد علیه سکولاریسم” وابسته به سلفی های کردستان نمی توان یافت، در حالیکه اخبار مربوط به کشتار مردم کردستان سوریه و عراق و قتل عام مردم شنگال و بریدن سر پیشمرگ کُرد توسط داعش و حمله به کوبانی در این سایتها به وفور دیده می شود. همه اینها نشانه های هماهنگی و ارتباط این جریان با دستگاههای اطلاعاتی جمهوری اسلامی است. مضاف بر این، آنجائیکه برخی از سلفی ها تحت تاثیر رویداهای منطقه ایی از خطوط قرمز جمهوری اسلامی عبور می کنند و زیاد روی هایشان توسط جمهوری اسلامی سرکوب و مهار می شود ما شاهد واکنشی از جانب آنها نیستیم. سکوت و هماهنگی سلفی های کردستان ایران با جمهوری اسلامی نقش ابزاری بودن سلفی گری در کردستان ایران علیه جنبش انقلابی مردم کردستان و تحولات پیش رو را یکبار دیگر به اثبات می رساند و نشان می دهد که گُمان مردم کردستان نسبت به همکاری پنهانی جمهوری اسلامی و سلفی های کردستان واقعیت دارد.”
من قصد پاسخگوئی به این متن آشفته را ندارم اما آیا هم اکنون این تمهتها و صدها تهمت و دروغ دیگری که حزب کمونیست ایران در همین دو مقاله و دهها برنامه ی ماهواره ای خود بر علیه جریان «بنیان جهاد علیه سکولاریسم» در سال ۲۰۱۴ به بعد بافته هم اکنون توسط عده ای مسلمان و حتی توسط عده ای مومن بیان نمی شود؟
حزب کمونیست ایران از زبان این عضو اصلی کمیته ی مرکزی خود نتیجه می گیرد:
” مردم کردستان جریان اسلام گرای مفتی زاده را تحمل نکردند، چه رسد به جنایتکارانی که با سرهای بریده مردم کردستان عراق و سوریه عکس می گیرند و در میدیای اجتماعی پخش می کنند. اما با وجود این، چند هسته مسلح تحت عنوان “هسته های جهادی راکد” و حضور شماری از سران و اعضای انصار الاسلام در کردستان ایران، درتحولات بعدی کردستان جای نگرانی است و از همین آلان باید برای آن چاره اندیشی کرد.”
در آن زمان گفتن این سخنان برای ما آنهم از سوی کثیف ترین بخش دین سکولاریسم جای تعجب نبود، حتی اگر گروهها و جماعتهای غیر مسلح متعلق به دارودسته ی منافقین (سکولار زده ها) نیز چنین اتهاماتی را بازگو می کردند باز جای تعجب و دور از انتظار نبود، اما در این زمان تکرار همین دروغها و تهمتها از سوی برادران مسلمانمان در گروههای مسلح و غیر مسلحی که غیر از خیر و نصحیت و اصلاح کوچکترین ضرری از ما به آنها نرسیده است جای تعجب و بلکه گله دارد.
جریان « بنیان جهاد علیه سکولاریسم» که هم اکنون با اتحاد با برادران مسلمان از نژادها و سرزمینهای مختلف اسلامی تبدیل به «الجبهه الاسلامیه العالمیه للجهاد ضد سکولاریسم» شده و در حالت رسانه ای تحت عنوان «بنیان جهاد ضد دین سکولاریسم و مذاهب مختلف آن» فعالیت دارد و با هسته های راکدی که در اکثر مناطق ما دارد باید باعث دلگرمی مومنین و سببی جهت پشتیبانی آنها از این جریان فراگیر وحدت گرا شود؛ اما چه شده است که عده ای از برادران ما بدون تحقیق و تنها با تکیه بر رسانه های دشمنان و انسانهای آلوده و پیروی از شک و گمان در جبهه ی جنگ روانی حزب کمونیست ایران و سایر سکولاریستها و دارودسته ی منافقین قرار گرفته اند؟
برادران و خواهران گرامیم : اگر قدرت نظامی طبق قاعده ی « وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ» باعث ترساندن دشمنان الله و دشمنان مومنین شده باید حداقل با بررسی کارنامه ی عملی بینان جهاد علیه سکولاریسم و سپس جبهه ی جهانی اسلامی بر ضد سکولاریسم بدانید که برادران ما نمونه هائی از :
- أشداء على الكفار + رحماء بينهم
- أذلة على المؤمنين + أعزة على الكافرين
بوده اند و لله الحمد .
آیا تا کنون یک اهل قبله ای (با هر مذهب و تفسیر و جماعتی که دارد) تا زمانی که در صف آمریکا و متحدین و مزدورانش قرار نگرفته از دست و زبان ما جز خیر چیزی دیده؟ پس اجازه ندهیم دشمنان مومنین ما را به بازی بگیرند و به سخن رسول الله صلی الله علیه وسلم گوش دهیم که می فرماید: «لا تكونوا عون الشيطان على أخيكم»