آشفتگی مُلا فتاحی از تکفیر حزب «ولی امر»ش توسط شیخ ابومحمد مقدسی (۲)

آشفتگی مُلا فتاحی از تکفیر حزب «ولی امر»ش توسط شیخ ابومحمد مقدسی (۲)

به قلم : ابوعبدالله موکریانی

گروه مُلا فتاحی باید به «ولی امر» شان جولانی بگویند همچنانکه فتوای ابوقتاده فلسطینی در زندان لندن و چندین لندن نشین و کانادا نشین و ترکیه نشین و … را در مورد مخالفینتان قبول کردید و مجری چشم و گوش بسته ی فتواهای این مُلبسین در تهاج با سایر مسلمین مخالف خود بودید، الان هم باید تابع فتوای این علمای بزرگوارتان باشید!!

چگونه است زمانی که بر علیه مخالفین شما فتوا می دهند بزرگوارند و امام و مفتی و شیخ جهادی و… اما زمانی که بر علیه خودتان فتوا می دهند می شوند دور از ساحه و تند رو و غلاة و  …؟!!

این است واقعیت شما و تمام کسانی که از منهج صحیح اهل سنت خارج شده و تمام قواعد شرعی را نادیده گرفته و هوای نفس خود و حزب و گروه خود را جایگزین منهج و قواعد شرعی کرده اند.

دقت کنید مُلا فتاحی چه می گوید:«شیخ مقدسی حفظه الله با هیئت تحریر الشام خصومت شخصی ونفسی دارد و این خصومت سابقه‌ی طولانی دارد به همین خاطر  شهادت و کلامِ خصوم علیه یکدیگر قابل قبول نیست.»

اولاً : اگر شهادت و فتوای یک شخص یا گروهی بر علیه دشمنانشان قابل پذیرش نیست، پس چرا شما فتوای امثال ابوقتاده و ابومحمد و ابوبصیر و هانی و طارق و عبدالرزاق المهدی و … در مورد دشمنان آنها و خودتان را پذیرفته و حتی به مرحله ی اجراء در آوردید؟

ثانیاً : مگر عمر هیئت جولانی چقدر است که مُلا فتاحی می گوید  خصومت شخصی و نفسی ابومحمد مقدسی سابقه ی طولانی دارد؟ مگر همین ابومحمد مقدسی همان ابومحمد مقدسی نبود که آن را تاج سرتان می نامیدید؟ مگر همین ابومحمد مقدسی همان عقاید نجدی شما را ندارد؟

چرا با دلیل شرعی با دلایل ابومحمد مقدسی مقابله نمی کنید؟ ابومحمد مقدسی دلیل آورده و طبق دلایلش گروه جولانی و طبعاً گروه چند نفره ی مُلا فتاحی را تکفیر کرده، چرا به جای گیر دادن به شخصیت ابومحمد مقدسی دلایلش را نقد نمی کنید و با دلیل به رد دلایلش نمی پردازید؟ چون بر اساس هیچ یک از مذاهب و تفاسیر اسلامی دلیلی شرعی ندارید و گرنه به آن چنگ می زدید.

حالا که یکی از خودتان بر جنایات و خیانتها و مزدوری و حتی تکفیرتان گواهی داده، چرا دستپاچه شده اید؟ چگونه است اگر در مورد دیگران فتوا صادر کند می شود امام و تاج سر و شیخ بزرگ و… اما اگر بر علیه خودتان فتوائی صادر کند می شود تند رو و اهل غلو و…؟!!

 چه کسی را می خواهید گول بزنید؟ یعنی بازگشت به منهج صحیح اهل سنت و حرکت در چارچوب اهل سنت تا این اندازه برایتان سخت شده است که نمی توانید از اینهمه تضادها و تناقضات و فجایع خودتان را رها کنید؟

آشفتگی مُلا فتاحی از تکفیر حزب «ولی امر»ش توسط شیخ ابومحمد مقدسی (۱)

آشفتگی مُلا فتاحی از تکفیر حزب «ولی امر»ش توسط شیخ ابومحمد مقدسی (۱)

به قلم : ابوعبدالله موکریانی

چندی پیش ابوقتاده فلسطینی مطلبی دروغین و کاملاً بر خلاف واقع در مورد چگونگی انقلاب اسلامی ۵۷ ایران نشر داده بود که توسط گروه مُلافتاحی و طرفداران جولانی در سطح وسیعی در تمام گروهها و کانالهای مختلف نشر می شد .

ابوقتاده فلسطینی در حالی این مطالب را نشر داده بود که حتی یک انسان بی سواد ایرانی اما اهل انصاف می دانست که تمام سخنانش با استناد به سخنان گروه رجوی و سکولاریستهای مرتد ایرانی و دشمنان انقلاب و مردم شیعه و سنی ایران است، و هیچ ربطی به واقع ایران نداشت . 

حالا که شیخ ابومحمد مقدسی بعد از صدها عالم نجدی دیگر (به درست یا غلط) فتوائی مبنی بر تکفیر دارودسته ی جولانی نشر داده است مُلا فتاحی را آشفته کرده و در دفاع از «ولی امر»ش و در نقد شیخ ابومحمد مقدسی می گوید: «با توجه به اینکه برای فتوا فهم واقع لازم است و شیخ مقدسی حفظه الله و هداه  حضوری فیزیکی در شام ندارد و اطلاع و آگاهی‌اش از ساحه شام  ناقص و ناچیز است نمی‌تواند نظرش صواب باشد.»

ما کاری به تکفیر کردنهای نجدی ها نداریم (چون ماهیت نجدی را می دانیم) اما این سخن مُلا فتاحی هم درست است و هم مغالطه:

 از این بابت درست است : چون هیچ عالمی نمی تواند بدون فهم واقع و واقعیتی که در آن مناطق وجود دارد فتوائی صادر کند. پس کسانی که داخل ایران نیستند و از نزدیک با واقعیتهای داخل ایران سروکار ندارند از درک واقع آن نیز عاجز هستند و نمی توانند در مورد روش عمل اهل سنت ایران تعیین تکلیف کنند. این خود اهل سنت داخل ایران هستند که شایستگی تعیین تکلیف برای خود را دارند.

اما اینکه مُلا فتاحی با انکار بدیهیاتی چون :

  • مزدوری «ولی امر»ش برای ناتو از کانال حکومت سکولار ترکیه
  • و کتمان علت فتوای ابومحمد مقدسی که بر تمام جریانات موجود در شام و خارج از شام واضح و بدیهی است

بخواهد فرا افکنی کرده و اصل موضوع مزدوری و خیانت«ولی امر»ش را پنهان کند تدلیس و مغالطه ای بیش نیست. موضع اهل سنت در برابر کسانی که در راه طاغوتها و بر علیه مسلمین و یا در راه طاغوتی بر علیه طاغوت دیگری قتال می کنند واضح و روشن است، حالا فرق ندارد این حقیقت را یک صوفی بیان کند یا نجدی یا …..

شرعی ها و امرای «ولی امر»ش به چنین حقایقی اقرار کرده اند و مناصرین «ولی امر»ش به همراه طرفداران خودش در فضای مجازی ماههاست که جهت توجیه این خیانت بزرگ عذرتراشی غیر شرعی می کنند؛ مُلا فتاحی چه چیزی را می خواهد انکار کند؟

البته مُلا فتاحی چون یک شیخ (که از قضا نجدی و هم فکر خودش هم هست ) در خارج از سوریه در مورد «ولی امر»ش فتوا داده اینگونه هراسان شده و به درو دیوار می کوبد و گرنه همین شیخ و کسانی چون ابوقتاده فلسطینی و هانی السباعی و طارق عبدالحلیم و … دهها فتوای ضد اسلامی بر علیه مخالفین جولانی صادر کرده اند و مُلا فتاحی نه تنها سکوت کرده بلکه مجری فتوای این اشخاص نیز بوده اند که بر اثر آن خون هزاران مسلمان اهل سنت پایمال شده و به ناموس هزاران دختر و زن اهل سنت تجاوز شده و هزاران زن و مرد – اکثراً مهاجر – اهل سنت یا در زندانهای «ولی امر»ش به سر می برند و یا تحویل ناتو از کانال حکومت سکولار ترکیه شده اند.

?? مُلا فتاحی اگر سکوت می کرد برایش بهتر بود . اهل سنت دیر زمان است او و تمام همفکران نجدی او را می شناسند.

تکفیر دارودسته ی جولانی توسط ابومحمد مقدسی تجربه و درسی دیگر از نجدیت

تکفیر دارودسته ی جولانی توسط ابومحمد مقدسی تجربه و درسی دیگر از نجدیت

به قلم : مسعود سنه ای

تجربه ی گروههای مختلف سلفی نجدی در سوریه تجربه ای خونین با هزینه های گزافی برای اهل سنت بوده است که در آن نزدیک به ۸۰۰ گروه و فصیل سلفی نجدی با حمایت مالی یکی از دول خارجی مثل قارچ رویدند و با حذف تدریجی همدیگر در نهایت در بخشهائی از ادلب چند گروه آنها باقی مانده اند.اما نکته ی قابل توجه این است که اداره و قدرت این منطقه را نیز تحویل سکولاریستهای جیش الحر و ناتو (از کانال حکومت سکولار ترکیه) دادند!!

پس اینهمه خون و نابودی ناموسها و ویرانی منازل و … برای این بوده که سکولاریسمی متمایل به ناتو و آمریکا  جایگزین سکولاریسمی متمایل به روسیه جایگزین شود؟ یعنی قتال فی سبیل ناتو و آمریکا!!

از میان صدها تجربه ای که اهل سنت می توانند از سابقه ی این گروهها بگیرند بهانه هائی است که با چنگ زدن به آنها خون و مال و حتی ناموس همدیگر را برای خود حلال می کردند.  این گروهها :

  • به راحتی و بدون رعایط ظوابط تکفیر از نگاه اهل سنت، مخالفین خود را تکفیر می کردند
  • به راحتی و بدون توجه به منابع شرعی و تاریخی، مخالفین خود را خوارج و سگهای اهل جهنم و… می نامیدند
  • به راحتی و بدون توجه به عقایدی که داشتند با کفار بر علیه نجدی های مخالف خود متحد می شدند چه رسد به اتحاد با کفار بر علیه مسلمین غیر نجدی
  • انتهای بی رحمی را نسبت به گروههای مسلمان و نجدی مخالف خود داشتند اما در برابر کفار سکولار جهانی و طاغوتهای محلی و مزدورانشان فروتن و ذلیل هستند
  • و….

گروهی که در این میان بیشترین خیانتها و جنایتها را در تاریخ چند ساله ی خود ثبت کرده است گروه جولانی و دارودسته ی شبه مافیائی آن است. این گروه به خاطر عملکرد ضد اسلامی اش با اینکه بارها توسط گروههای نجدی مخالف خود تکفیر شده است اما اخیراً تکفیر این گروه توسط ابومحمد مقدسی بسیاری از معادله ها را روشنتر نموده است .

ابومحمد مقدسی که او هم دارای منهج نجدی و از بزرگان این تفکر است ضمن بیان بخشی از کارنامه ی دارودسته ی جولانی در مزدوری برای ناتو از کانال حکومت سکولار ترکیه و جنایات و خیانتهای این گروه در حق اهل سنت سوریه با مخاطب قرار دادن علمای جهان اسلام می گوید : ” آنها باید حکم خود درباره همه افرادی که این حقیقت را میدانند و در آن مشارکت داشته و یا در آن معاونت دارند را مشخص کنند.”

گروه چند نفره ی ملا فتاحی و امثالهم که بدون شک بخشی از این گروه بوده و در تمام این خیانتها و جنایات جولانی بر علیه اهل سنت مشارکت داشته و در آن معاونت داشته اند باید بدانند که اهل سنت نه فراموش می کند و نه می بخشد «إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا» مگر اینکه توبه کنند و مفاسدی که در عقیده و باورها تولید کرده اند را اصلاح کنند و به روشنگری بپردازند.

آیا اهل سنت از این گروههای نجدی عبرت و درس می گیرند؟

ثمره نهضت حسین علیه السلام پیروزی بود یا شکست؟

ثمره نهضت حسین علیه السلام پیروزی بود یا شکست؟

به قلم : سید قطب رحمه الله

حسین – رضی الله عنه – از یک سو با آن شکل بزرگ و سترگ شهید می شود، و البته از دیگر سو شهادت او فاجعه بسیار عظیمی است، ولی آیا همچون شهادتی پیروزی است یا شکست؟

به صورت ظاهر و با معیار کوچک انسان، این امر شکست به شمار می آید. ولی در اصل حقیقت و با معیار بزرگ الهی، پیروزی است. زیرا در روی کره زمین شهیدی نیست که همچون حسین – رضی الله عنه – دلها به عشق او بتپد و قلبها لبریز از مهر و محبت او شود و جانها شیدای او گردد و از غیرت و فداکاری او به جوش و خروش درآید.

 چه دلها و قلبها و جانهای شیعیان مسلمان و چه مسلمانان غیر شیعه و حتی دل ها و درونها و جانهای بسیاری از غیرمسلمانان! چه بسا شهیدی که اگر هزار سال زنده می ماند، نمی توانست عقیده خود و دعوت خود را یاری دهد و پیروز گرداند، آن گونه که با شهادت خود عقیده خود را و دعوت خود را یاری داده و پیروز گردانده است و نمی توانسته است با هیچ سخنرانی ای، مفاهیم والا و بالا را در دلها به ودیعت نهد و هزاران نفر را به انجام کارهای بزرگ و سترگ برانگیزد، آن گونه که – حسین علیه السلام – با واپسین قیام و سخنرانی خود چنین کرده و آن را با خون خود نوشته است و سرمشق و انگیزه حرکت و نهضت و قیام فرزندان و نوادگان – آیندگان – گردیده است و در واقع برانگیزاننده جنبش و قیام در خط سیر سراسر تاریخ در میان همه نسل ها شده است.

«فَما مِنْ شَهِید فِی الاَرْضِ تَهْتَزُّ لَهُ الْجَوانِحُ بِالْحُبِّ وَالْعَطْفِ» هر کس خونش بر زمین ریخته شد دلهای همه مردم عالم از سر محبت و عاطفه برای آن شهید به لرزه می آید، آیا آن پیروزی نیست؟

«وَ تَجِیشُ بِالْغَیْرَهِ وَ الْفِداءِ» هر شهیدی که خونش بر زمین می ریزد غیرت و فداکاری ها را به جوش می آورد، این پیروزی نیست؟

نقدی بر سخنان نازل علی مطهری از زبان مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی امام جمعه اهل سنت زاهدان

نقدی بر سخنان نازل علی مطهری از زبان مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی امام جمعه اهل سنت زاهدان  

به قلم: ابوبکر الخراسانی

متاسفانه در ایران کسانی هستند که از فتنه گران سکولارزده ی ۸۸ حمایت کردند که شعار آنها همان پیشنهاد وزارت خارجه رژیم صهیونیستی بود که می گفتند«نه غزه نه لبنان» یعنی همان سخنان شیوخ مزدور آل سعود که می گویند قدس و اتفاقات آن مساله ی داخلی رژیم صهیونیستی است و به سایر مسلمین ربط ندارد و…

علی مطهری یکی از همین افراد است که در باره ی برقراری علنی روابط امارات با رژیم صهیونیستی گفته است: «در برقراری رابطه امارات با اسرائیل، گذشته از خیانت حکام امارات، ما نیز مقصر بوده‌ایم. عربها را ترسانده‌ایم و به دامان اسرائیل سوق داده‌ایم. نمونه آن تخریب و آتش زدن سفارت عربستان است. سیاست دشمن شناختن ایران به جای اسرائیل در میان اعراب نتیجه داده است. باید ترس آنها زایل شود.»

البته یکی از شخصیتهای میان اهل سنت ایران به نام مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی امام جمعه ی اهل سنت زاهدان نیز در نماز جمعه ۳۱ مرداد ۹۹ ضمن محکوم کردن روابط امارات یا هر کشوری با رژیم صهیونیستی گفته بود: متاسفانه امروزه کشورهای اسلامی با هم اختلاف دارند و به تهدیدی علیه یکدیگر تبدیل شده اند، سازمان همکاری اسلامی هم در این زمینه ناکام بوده است؛ همه اینها سبب می شوند که کشورهای اسلامی به دامان مستکبران و اشغالگران سوق پیدا کنند، سران کشورهای اسلامی باید زیاده خواهی را ترک کنند و…”

در مورد علی مطهری به سخنان پدرش ذیل بحث «عاشورا و حماسه حسینی» اکتفا می کنیم که می گوید:«اگر پیغمبر اسلام زنده می‌بود، امروز چه می‌کرد؟ درباره چه مسئله‌ای می‌اندیشید؟  والله قضیه‌ای که دل پیغمبر اکرم را امروز خون کرده است، این قضیه فلسطین است. داستانی که دل حسین بن علی را خون کرده، این قضیه است. اگر می‌خواهیم به خودمان ارزش بدهیم، اگر می‌خواهیم به عزاداری حسین بن علی ارزش بدهیم، باید فکر کنیم که اگر حسین بن علی امروز بود و خودش می‌گفت برای من عزاداری کنید، می‌گفت چه شعاری بدهید؟… اگر حسین بن علی بود می‌گفت: اگر می‌خواهی برای من عزاداری کنی، شعار امروز تو باید فلسطین باشد. شمر امروز موشه دایان است. شمر هزار و سیصد سال پیش مرد، شمر امروز را بشناس. امروز باید در و دیوار این شهر با شعار فلسطین تکان می‌خورد. مرتب دروغ در مغز ما کردند که این یک مسئله داخلی است، مربوط به عرب و اسرائیل است… آیا ما وظیفه نداریم که کمک مالی به آنها بکنیم؟ آیا اینها مسلمان نیستند، عزیزان ندارند؟…… علت اینکه دولت‌های بزرگ جهان چندان درباره سرنوشت ما نمی‌اندیشند، این است که معتقدند مسلمان غیرت ندارد. آمریکا را فقط همین یکی جری کرده است؛ می‌گوید مسلمان جماعت غیرت ندارد، همبستگی و همدردی ندارد»

اما در پاسخ مولوی عبدالحمید و کسانی که از میان اهل سنت مثل این مولوی می اندیشند باید عرض کنیم که :

ادامه خواندن نقدی بر سخنان نازل علی مطهری از زبان مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی امام جمعه اهل سنت زاهدان

هنوز وقت بیداری خمیه شب بازان اردوغان در سوریه فرا نرسیده است؟

هنوز وقت بیداری خمیه شب بازان اردوغان در سوریه فرا نرسیده است؟

به قلم : عبدالله مهاجر

اخیراً تمام دنیا از کانال روزنامه  ی خبری تلگراف مطلع شد که  اردوغان طاغوت حاکم بر ترکیه و از اعضای فعال ناتو و متحد تمام کفار جهانی بر علیه مسلمین، در دستگیری مسلمین اویغور و بازگرداندن آن ها به چین، به دولت چین کمک میکند و این کار را با بازگرداندن آن ها به کشوری دیگر مثل تاجیکستان و یا آذربایجان انجام میدهد.

اردوغان طبق قرارداد امنیتی که قبل از امارات و به صورت رسمی با رژیم صهیونیستی نیز بسته است خواهران و برادران پناهنده ی فلسطینی را نیز تحویل رژیم صهیونیستی داده است و اینبار نسبت به تحویل مسلمین به چین این کار را مستقیم انجام نمیدهد تا چهره پلیدش برای مسلمین کشف نشود!!

گروه فتاحی و پس مانده هائی از انصار که خیال می کنند در حال جهاد هستند چه زمانی برای خروج از این توهمات تعیین کرده اند؟ در کجای شریعت  جنگ در راه طاغوتی بر علیه یک طاغوت دیگر جهاد محسوب شده است؟

شماها مثل باندهای مافیائی با کشتار وسیع اهل سنت در سوریه در نهایت پای ناتو را از کانال حکومت سکولار و مرتد ترکیه به یکی دیگر از اراضی مسلمین باز کردید و اجازه می دهید به راحتی برای خود گشت بزنند و برای فرزندان مسلمان مدرسه ی سکولار باز کنند!

آیا زمان بیداری و خروج از این مهلکه فرا نرسیده است؟

علمای درباری نجد و منبع فتواهای آنها

 علمای درباری نجد و منبع فتواهای آنها

به قلم: ابوبکر الخراسانی

کسانی که اهل علم و بصیرت باشند قبل از اینکه فتنه بیاید آن را متوجه می شوند اما زمانی که فتنه رخ داد همه از آن آگاه می شوند. اهل علم با شناختی از منهج نجدیت دارند می دانند که این تفکر وارد هر سرزمینی شود به دنبال خودش تفرق و چند دستگی و مشغول شدن مسلمین به مسلمین و جنگ لفظی و فیزیکی میان مسلمین را به ارمغان می آورد به همین دلیل تمام تلاش این علماء این است که با تبلیغ منهج صحیح اسلامی مانع چنین مشکلات و فتنه هائی شوند.

شما تصور کنید که سعید رسلان مصری از بزرگان نجدیت که در کنار سیسی ایستاده و مخالف اخوان المسلمین است و مثل خیلی از جاهلها خیال می کند که حاکم قطر مثل اردوغان اخوانی است به همین دلیل بر حاکم قطر  که سخنانی مخالف سیسی گفته ایراد میگیرد و او را خیانت کار میخواند؛ حالا در برابر این شخص صالح فوزان از دیگر بزرگان نجدیت، برای اینکه ایراد گرفتن از حکومتهای فاسد و ظالم گسترش پیدا نکند، بر رسلان رد میدهد که ایراد گرفتن علنی بر حاکم کشور چه کشوری که در آن هستی و چه کشور دور دست صفت خوارج است و این یک نوع خروج است.!!

در اینجا صالح فوزان نجدی مخالف نقد گرفتن بر حکام دولت هاست حتی دولت های دور دست ،وی حتی اعتراض قلبی را هم مصداق شورش می داند و مدعیست تنها حالتی که مصداق «النصیحه لولی المسلمین» می تواند باشد انتقاد غیر علنی و پنهانی است، اما به راحتی در مورد امارتها و حکومتهای اسلامی در افغانستان و یمن و سومالی و ایران و مالی و …. دروغپراکنی می کند و جنگ روانی راه می اندازد!

حالا سوال ما اینجاست چرا صالح فوزان و امثال او  در مورد این حکومتها و رهبرانشان اینگونه حرف میزنند، در حالی که آنرا صفت خوارج میدانند و این حاکمیتها بیشتر از ۵۰ برابر قطر خاک و رعیت دارند؟!

در این صورت باید دانست که بدگویی از حکام فاسدی که ولی امرشان می دانند صفت خوارج است و بد گویی از حکامی که مخالف ولی امرهایشان باشد ایرادی ندارد!!

قضیه عجیب شد، نه!! هیچوقت باور می کردید که فتواهای علمای نجدی درباری دقیقا همراه و موافق با فتاوا و خواست طاغوتها باشد !!!

احراری و سایر بی حیاهای شبکه های کلمه و… و تحریف تاریخ کُردستان

احراری و سایر بی حیاهای شبکه های کلمه و… و تحریف تاریخ کُردستان

به قلم: ابوبکر آلماسی (سنندج)

امروز از سوی ابراهیم احراری  یکی از مجریان جنگ روانی آل سعود در شبکه های کلمه و نور و … عبارتی با این مضمون خواندم :  ” 28 مرداد سالگرد فرمان قتل‌عام خمینی بر علیە مردم كردستان  است …  در این ویدیو ☝️ بە صراحت خون اهل سنت كردستان را حلال اعلام كرده و بر عليه آنان تحت عنوان كافر ، جهاد اعلام مى كند!??? راستى جهان متمدن و سازمان ملل و مجامع حقوق بشرى بماند چرا مسلمانان ايران و جهان در برابر اين انديشه متوحشانه و تكفيرگرايانه سكوت كردند و شاهد كشتار وحشيانه هزاران كرد مسلمان  در ايران بودند..! “

اگر من یک انسان جاهل به تاریخ یا یک غیر کورد بودم که از نزدیک وقایع آن سالها را تجربه نکرده بودم ممکن بود با این دروغهای آشکار فریب بخورم.  در اینجا جهت روشن شدن واقعیتهای آن زمان به چند نکته  ی مهم اشاره می کنم.

همه می دانیم که اولین فرمان آیت الله خمینی برای شکست محاصره ی پاوه صادر شد که این شهر مسلمان نشین توسط گروههای سکولار و مرتد کومله ( با عقاید کمونیستی) و دمکرات(با عقاید سوسیال دموکراسی) محاصره شده بود.

حکومت شیعه مذهب ایران جهت حل نمودن مشکلاتش با این گروههای سکولار کمونیست و سوسیال دمکرات که با چندین حزب کمونیست و ضد اسلامی دیگر چون سازمان پیکار و چریکهای فدائی خلق و رنجبران و سلطنت طلبها و غیره متحد شده و با صدام حسین سکولار هم ارتباط برقرار کرده و مزدور این کشور خارجی شده بودند، چندین هیات از جمله هیات حسن نیت‏‎ ‎‏مرکب از صباغیان، مهندس بازرگان، آیت اللّه طالقانی و … ارسال نمودند اما مزدوران صدام حسین که به قتل عام طرفداران آقای احمد مفتی زاده و اهل سنت مخالف خود اقدام کرده بودند به چیزی غیر از جنگ راضی نبودند. و دیدیم که هماهنگ با جنگهای مسلحانه ی اینها صدام حسین نیز جنگ مسلحانه را بر ایران تحمیل کرد و اینها در کنار گروه رجوی  تا زمانی با ایران جنگیدند که صدام حسین جنگید و به محض پذیرش صلح میان ایران و عراق جنگهای این مزدوران وطن فروش نیز خاتمه یافت .

اینها مزدور بودند و از صدام حسین دستور می گرفتند و با اصل قانون شریعت الله و تشکیل حکومتهای اسلامی مخالف بودند و برایشان فرق نمی کرد که طرف آنها شیعه است یا سنی . به همین دلیل آیت الله خمینی به سپاه دستور داد که به کردستان برود و مساله ی آنجا را حل کند و در پیامهای مختلف خود تاکید می کرد که : شما باید بین مردم کُرد و ضد‏‎ ‎‏انقلاب تفاوت قائل باشید، شما با کفر می جنگید نه با کُرد”

در برابر هزاران مزدور صدام حسین، ‎‏دویست نفر از سپاه اصفهان با دو فروند هواپیمای سی ـ ۱۳۰ عازم‏‎ ‎‏سنندج شدند و با همراهی کوردهای اهل سنت در عرض کمتر از ۶ ماه تمام آنها را به خاک عراق ریختند بدون آنکه از سوی کوردهای اهل سنت مورد حمایت قرار گیرند.

حالا ما حق نداریم که از دروغگویان بی حیائی چون احراری بپرسیم:

  1. شما حتی اگر کلیپی که از آیت الله خمینی گذاشتید را نگاه کنید: کجا بر علیه مردم کُردستان فرمان قتل عام داده؟
  2. کجا در این کلیپ یا در سایر آثارش به صراحت خون اهل سنت کُردستان را حلال اعلام کرده؟
  3. کجا در این کلیپ یا در سایر آثارش تحت عنوان کافر بر علیه اهل سنت کُردستان اعلام جهاد کرده؟
  4. کجا یک کُرد مسلمان در آن زمان به فرمان آیت الله خمینی کشته شد (چه رسد به هزاران کُرد مسلمان)؟

‎اینجاست که باید این سخن رسول الله صلی الله علیه وسلم را گفت که : “إنَّ مِمَّا أَدْرَكَ النَّاسُ مِنْ كَلَامِ النُّبُوَّةِ الْأُولَى: إذَا لَمْ تَسْتَحِ فَاصْنَعْ مَا شِئْت”(رواه بخاری)  یکی از سخنانی که مردم از پیامبران گذشته دریافته اند این است که: اگر حیا نداری، هرچه خواهی کن.

این بی حیاها حتی شرافت ابوسفیان در زمان کافری را ندارند که حاضر نشد در دربار پادشاه روم بر علیه رسول الله صلی الله علیه وسلم دروغ بگوید و گفت: لَوْلَا الحَيَاءُ مِن أنْ يَأْثِرُوا عَلَيَّ كَذِبًا لَكَذَبْتُ عنْه (صحيح البخاري (۱/ ۱۶ ح ۷)) اگر حیاء نبود که همراهانم مرا متهم به دروغگوئي نمايند، حتماً عليه پیامبر دروغ مي گفتم.

حالا سوال من این است: چرا جامعه ی اهل سنت در برابر این مجریان دروغگو و بی حیای جنگ روانی آل سعود و آمریکا سکوت کرده است؟

سکولاریستهای نجس کورد با تاریخی پر از مزدوری

سکولاریستهای نجس کورد با تاریخی پر از مزدوری

به قلم : سید مراد برادوست / اشنویه

خداوند در مورد سکولاریستها (به زبان عربی = مشرکین) می فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ (توبه/۲۸)  ای کسانی که ایمان آورده‌اید، محققا بدانید که مشرکان نجس و پلیدند.

اگر شخصی از نزدیک با این سکولاریستهای نجس هم نشین نشده باشد و از نزدیک فساد آنها را ندیده باشد عمیق این آیه را درک نمی کند.

قوم مسلمان کورد چندین دهه است که با نجاست این سکولاریستها آشناست . سکولاریستهای نجسی که تاریخی پر از مزدوری برای شرق و غرب جهان دارند.

  • یک بار برای کمونیستها و روسها مزدوری کردند
  • بار دیگر برای صدام حسین سکولار
  • بار دیگر برای ناتو از کانال حکومت سکولار ترکیه
  • و هم اکنون هم مزدور آمریکا و آلمان و فرانسه و… شده اند

هر بلا و دردی که بر سر کوردها وارد می شود به خاطر مزدوری و خیانت این احزاب سکولار بوده است. از قاضی محمد مزدور روسیه بگیر که اولین حزب ارتدادی را در میان کوردها و به دستور استالین و با راهنمائی های باقراف ساخت تا صدها حزبی که از این حزب ارتدادی منشعب شده اند و هر یک مزدور کشوری شده اند و به فساد عقیده و فرهنگ کوردهای مسلمان و  فروش ناموس و خاک کوردها مشغول شده اند.

اما همه بارها دیده ایم که اربابان روس چگونه مثل دستمال توالت استفاده شده قاضی محمد مرتد را دور ریختند و  هم اکنون آمریکا نیز سگمرگه ها را در کردستان عراق و حزب کارگران اوجالان را در سوریه و شمال عراق و شنگال فروخت.  این سرنوشت تمام مزدوران در طول تاریخ بوده است.

دولت سکولار کوردی را هرگز بر خاک کوردهای مسلمان نخواهید دید، بإن الله.

شما پرچمی را انتخاب کرده اید که نماد شیطان پرستان لالش و یزیدی ها بر آن نقش بسته است . محال است که یک کورد مسلمان اجازه دهد به جای الله نماد شیطان بر افراشته شود.

که س نه لیت کوردی سیکولار زیندووه کوردی سیکولار مردوه

هه ل ناکریت قه د ئالاکه تان

نجدیت در راستای منافع کفار سکولار جهانی و صهیونیسم

نجدیت در راستای منافع کفار سکولار جهانی و صهیونیسم

به قلم: ابوابرهیم هورامی

همه می دانیم از زمانی که نجدیت در زمان محمد بن عبدالوهاب و آل سعود شکل گرفته است تا کنون در ۴ طرف خود به مسلمان کشی و جنگ و درگیری لفظی و مسلحانه با مسلمین مشغول بوده است و تا کنون دیده نشده است که رژیم فاسد آل سعود گلوله ای به سمت یکی از کفار اصلی شلیک کرده باشد.

اگر دیده می شود که طاغوتهای حاکم بر کشورهائی چون آل سعود و امارات و مصر و غیره با هر گونه اندیشه ی بیداری اسلامی مخالفت می کنند و در برابر به پرورش علمای نجدی می پردازند باید بدانیم که این علمای پرورشی توجیه گران سیاستهای این طاغوتها بوده اند و به راحتی می توان پشت هر سیاست ضد اسلامی طاغوتها فتوائی از این علما را یافت.

در علنی نمودن روابط دیپلماتیک امارات با رژیم صهیونیستی ما نزدیک به ۳۰ سال پیش شاهد فتوای عبد العزیز بن باز مفتی سابق عربستان بودیم که راه را برای این سازش هموار نموده است.بن باز وی در مصاحبه ای با هفته نامه عربستانی ” المسلمون”، در پاسخ به این سوال که: دیدگاه اسلام در باره صلح با رژیم­های غاصبی مانند اسرائیل چیست؟ گفت: «تجوز الهدنة مع الاعداء مطلقة و موقتة، اذا رأی ولی الأمر المصلحة فی ذلک…»[۱] اگر حاکم (و پادشاه) صلح با دشمنان را به مصلحت مسلمانان بداند، می توان با آنان به صورت موقت یا دائم صلح کرد.

پاسخ این شیخ درباری همه چیز را در دستان طاغوت حاکم بر سرزمین وحی قرار می دهد . در کنار این علمای نجدی آل سعود و امارات و تمام تابعین آنها نهضتهای اسلامی بر علیه رژیم صهیونیستی چون حماس و جهاد اسلامی و حزب الله و …را تروریستی اعلام کردند و حتی تمام کتب متعلق به سید قطب رحمه الله را نیز جمع آوری نموده و آتش زدند و فتوا دادند که نباید با یهودی های اشغالگر جنگ کرد به همین دلیل و به نقل از سایت خبری الجزیره، ایوب قرا، وزیر ارتباطات رژیم صهیونیستی از عبدالعزیز آل الشیخ، مفتی عربستان که فتوای حرام بودن قتل یهود را صادر کرده بود، قدردانی کرد.

ایوب قرا می گوید: وی ازمفتی سعودی، آل الشیخ بخاطر فتوا به حرمت قتل یهود در تاریخ ۲۲آبان۹۶ تشکر کرد و حماس را ازگروهای تروریستی و به ضرر مردم فلسطین دانست وگفت می‌توان با ارتش اسرائیل برای نابودی حزب الله همکاری کرد برای همین از مفتی عربستان می‌خواهم به اسرائیل بیاید تا از او استقبال گرم و احترام نماییم.

عبدالعزیز آل شیخ مفتی نجدی آل سعود در جواب سوال برای کمک به مردم فلسطن از طریق حزب الله که ضد اسرائیل می جنگند؛ گفت:اگر کمک به حزب الله ضد اسرائیل از روی جهل باشد توبه نماید چراکه کمک به غیر مسلمان و مجوس جایز نیست و از نواقض اسلام است و بایداستغفار نماید!!

اگر طاغوتها و هزاران سرباز فریب خورده و جاهل به فتوای این علمای سوء نجدی عمل کردند بیشترین گناه بر گردن کیست؟

نکته ی جالب این است که مریدان این شیوخ نجدی به طعن می گویند چرا شما با رژیم صهیونیستی نمی جنگید؟ خب چرا بجنگیم بدبخت وقتی ملای تو اجازه ی صلح با یهود را داده و آن را به دروغ به شرع مطهر نسبت میدهد!

اما بدانید که فتواهای شیوخ نجد برای اهل سنت هیچ قیمت و ارزشی ندارند چون ترجمه ی سخنان آمریکا و رژیم صهیونیستی به زبان عربی و سایر زبانها هستند.


[۱] . بن باز، عبدالعزیز بن عبدالله، مجموع فتاوی و مقالات متنوعة، تحقیق: محمد بن سعد الشویعر، ریاض: دار أصداء المجتمع للنشر و التوزیع، چاپ سوم، ۱۴۲۸ق، ج ۱۸، ص ۴۳۹٫