نقدی بر سخنان نازل علی مطهری از زبان مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی امام جمعه اهل سنت زاهدان
به قلم: ابوبکر الخراسانی
متاسفانه در ایران کسانی هستند که از فتنه گران سکولارزده ی ۸۸ حمایت کردند که شعار آنها همان پیشنهاد وزارت خارجه رژیم صهیونیستی بود که می گفتند«نه غزه نه لبنان» یعنی همان سخنان شیوخ مزدور آل سعود که می گویند قدس و اتفاقات آن مساله ی داخلی رژیم صهیونیستی است و به سایر مسلمین ربط ندارد و…
علی مطهری یکی از همین افراد است که در باره ی برقراری علنی روابط امارات با رژیم صهیونیستی گفته است: «در برقراری رابطه امارات با اسرائیل، گذشته از خیانت حکام امارات، ما نیز مقصر بوده‌ایم. عربها را ترسانده‌ایم و به دامان اسرائیل سوق داده‌ایم. نمونه آن تخریب و آتش زدن سفارت عربستان است. سیاست دشمن شناختن ایران به جای اسرائیل در میان اعراب نتیجه داده است. باید ترس آنها زایل شود.»
البته یکی از شخصیتهای میان اهل سنت ایران به نام مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی امام جمعه ی اهل سنت زاهدان نیز در نماز جمعه ۳۱ مرداد ۹۹ ضمن محکوم کردن روابط امارات یا هر کشوری با رژیم صهیونیستی گفته بود: متاسفانه امروزه کشورهای اسلامی با هم اختلاف دارند و به تهدیدی علیه یکدیگر تبدیل شده اند، سازمان همکاری اسلامی هم در این زمینه ناکام بوده است؛ همه اینها سبب می شوند که کشورهای اسلامی به دامان مستکبران و اشغالگران سوق پیدا کنند، سران کشورهای اسلامی باید زیاده خواهی را ترک کنند و…”
در مورد علی مطهری به سخنان پدرش ذیل بحث «عاشورا و حماسه حسینی» اکتفا می کنیم که می گوید:«اگر پیغمبر اسلام زنده می‌بود، امروز چه می‌کرد؟ درباره چه مسئله‌ای می‌اندیشید؟ والله قضیه‌ای که دل پیغمبر اکرم را امروز خون کرده است، این قضیه فلسطین است. داستانی که دل حسین بن علی را خون کرده، این قضیه است. اگر می‌خواهیم به خودمان ارزش بدهیم، اگر می‌خواهیم به عزاداری حسین بن علی ارزش بدهیم، باید فکر کنیم که اگر حسین بن علی امروز بود و خودش می‌گفت برای من عزاداری کنید، می‌گفت چه شعاری بدهید؟… اگر حسین بن علی بود می‌گفت: اگر می‌خواهی برای من عزاداری کنی، شعار امروز تو باید فلسطین باشد. شمر امروز موشه دایان است. شمر هزار و سیصد سال پیش مرد، شمر امروز را بشناس. امروز باید در و دیوار این شهر با شعار فلسطین تکان می‌خورد. مرتب دروغ در مغز ما کردند که این یک مسئله داخلی است، مربوط به عرب و اسرائیل است… آیا ما وظیفه نداریم که کمک مالی به آنها بکنیم؟ آیا اینها مسلمان نیستند، عزیزان ندارند؟…… علت اینکه دولت‌های بزرگ جهان چندان درباره سرنوشت ما نمی‌اندیشند، این است که معتقدند مسلمان غیرت ندارد. آمریکا را فقط همین یکی جری کرده است؛ می‌گوید مسلمان جماعت غیرت ندارد، همبستگی و همدردی ندارد»
اما در پاسخ مولوی عبدالحمید و کسانی که از میان اهل سنت مثل این مولوی می اندیشند باید عرض کنیم که :
- دارالاسلام یعنی سرزمینی که بر اساس قانون شریعت الله اداره می شود و رهبر آن هم مسلمان باشد. معیار دارالاسلام و دارالکفر، قانون است.
چون مولوی عبدالحمید حنفی مذهب است دوست دارم تنها به رای احناف اشاره کنم . السرخسی حنفی مذهب رحمه الله از بزرگان این مذهب چون ابویوسف و محمد رحمهما الله نقل می کند : فَكُلُّ مَوْضِعٍ ظَهَرَ فِيهِ حُكْمُ الشِّرْكِ فَالْقُوَّةُ فِي ذَلِكَ الْمَوْضِعِ لِلْمُشْرِكِينَ فَكَانَتْ دَارَ حَرْبٍ ، وَكُلُّ مَوْضِعٍ كَانَ الظَّاهِرُ فِيهِ حُكْمُ الْإِسْلَامِ فَالْقُوَّةُ فِيهِ لِلْمُسْلِمِينَ(المبسوط ۱۲-۲۵۸) همچنین نگاه کنید به : “المبسوط” (۱۰/۱۱۴)، و”بدائع الصنائع” للكاساني (۷/ ۱۳۰)، و”المعتمد” لأبي يعلى (۲۶۷)، و”الآداب الشرعية” لابن مفلح (۱/۲۱۲)این مذهب حنفی هاست.
کاسانی نیز می گوید: تصير الدار دار كفر بظهور أحکام الکفر فيها .(بدائع الصنائع ۷/۱۳۰) سرزمين دارالکفر می شود با آشکار شدن احکام كفر در آنجا.
پس تمام سرزمینهائی که قانون اساسی آنها قانون شریعت الله نیست را نمی توان کشوری اسلامی نامید هر چند که تمام ساکنان آن نیز مسلمان باشند.
- کشورهای دست نشانده ای که مولوی ما به سبک دیگری همان سخنان بی ارزش علی مطهری در کشیده شدن آنها به سمت رژیم صهیونیستی را بر زبان می راند، در واقع توسط انگلیس و فرانسه و آمریکا و سایر کفار سکولار جهانی تولید شده اند و از همان ابتدا در اختیار این کشورها بوده اند و اگر این روابط علنی نشده به دلیل ترس از مردمان این کشورها بوده است. هم اکنون که زمینه های علنی سازی این روابط فراهم شده این کشورها روابط خود را علنی می کنند و ربطی به فلان قدرت اسلامی ندارد. پس نباید همان افکار سخیف علی مطهری را در میان اهل سنت نشر دهند.
با آنکه این اعراب دست نشانده مثل آل سعود سالها قبل از انقلاب اسلامی ۵۷ در ایران برای انگلیس (سازنده ی اصلی رژیم صهیونیستی) و فرانسه و آمریکا و … مزدوری کرده اند و این روابط ربطی به انقلاب ایران ندارد، اما می توان گفت که بیان حق و کفر به طاغوت همیشه باعث نزدیک شدن دشمنان حق و طاغوتها می شود.
پس نزدیک شدن طاغوتهای عرب به طاغوتهای عبری و انگلیسی و … مثل نزدیک شدن طاغوتهای صدر اسلام در جنگ احزاب است که در آن مشرکین (سکولاریستها) قریش با سایر مشرکین و با یهود مدینه نزدیک شدند بر علیه نهضت توحیدی رسول الله صلی الله علیه وسلم با هم متحد شدند.
پس اهل توحید و دارالاسلامها دشمن تراشی نمی کنند، بلکه تنها کافی است که کلمه ی توحید و دعوت به سوی توحید و قانون شریعت الله از زبان رسول الله صلی الله علیه وسلم و تمام پیروان صادق او بیان شود تا همین بیان توحید و قانون شریعت عده ای دشمن را درست کند.
در این صورت باید بدانیم که چرا امثال ابولهب و ابوجهل و صدها کافر دیگر در برابر رسول الله صلی الله علیه وسلم تولید شدند؟ این دشمنان هم تنها زمانی دست از دشمنی بر میدارند که شما دست از این دعوت به توحید و قانون شریعت الله بردارید و بنده و پیرو طاغوتها شوید.
آمریکا و انگلیس و سایر کفار سکولار جهانی چنین توقعی از مومنین دارند و می خواهند مثل آل سعود و سایر دول دست نشانده، مطیع دستورها و برنامه های آنها شویم و با پذیرش ذلت وابستگی و عقب ماندگی، در راستای اهداف آنها قدم برداریم.
امیدواریم مولوی گرامی ما افراد زیادی از اهل سنت بلوچستان به سخنان ایشان اهمیت می دهند در بیان دیدگاههای خود دقت بیشتری به خرج دهند، چون لغزیدن ایشان به لغزیدن خیلی ها می انجامد.