دغلبازی جدید اردوغان در مساله ی عادی سازی روابط امارات و رژیم صهیونیستی

دغلبازی جدید اردوغان در مساله ی عادی سازی روابط امارات و رژیم صهیونیستی

به قلم: کیوان مریوانی

اردوغان که ترکیه را به بزرگترین مرکز تجارت مسائل جنسی تبدیل کرده است از زمان حاکمیت حزب اردوغان   %1680 افزایش یافته است و برای اولین بار تن فروشی و گرفتن مالیات از تن فروشان طبق ماده ۲۲۷ قانون شماره ۵۲۳۷  به صورت قانونی در آمد و حزب عدالت و تنیمه ی اردوغان این طرح را ابتدا در ۲۶ سپتامبر ۲۰۰۴ به پارلمان سفارش داد و پارلمان از یونیو ۲۰۰۵ این قانون را به مرحله ی اجرا در آورد و سالانه از تن فروشان ۴ میلیارد دلار مالیات می گیرد و جایگاه دهم تن فروشی دنیا را به دست آورده است .

اردوغان در جلسه ی اسلامی که ترکیه برگذار کرده بود با اعلان قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی مخالفت کرد، اما اردوغان اولین کسی بود که به پایتخت شدن قدس برای رژیم صهیونیستی اعتراف کرد. حتی قبل از ترامپ . و رسانه های خبری ترکیه نشر می دادند اتفاق «آنکارا و قدس» . و از یونیو ۲۰۱۶ بین ترکیه و رژیم صهیونیستی تبادل سفراء صورت گرفته و ترکیه در بازارهای رژیم صهیونیستی بازاری برای ارائه تولیدات ترکیه ایجاد کرد و بیشترین صادرات ترکیه در امر خدمت رسانی به ارتش رژیم صهوینستی بوده است و ضمن پیمانهای امنیتی مسلمین فراری و حتی خواهران مسلمان را به رژیم صهوینستی تحویل داده است…

حالا چنین انسان چند چهره ای بعد از نماز جمعه در واکنش به توافق امارات با رژیم صهیونیستی، از احتمال خارج کردن سفیر ترکیه از ابوظبی و به تعلیق درآوردن روابط با امارات  سخن می گوید!!

این سخنان در حالی ابراز می شود که از سال ۱۹۴۸ که رژیم صهیونیستی به وجود آمده تا بدین لحظه، ترکیه با این رژیم اشغالگر دارای بالاترین سطح روابط سیاسی و دیپلماتیک در سطح سفیر بوده است! و اردوغان نیز از سال۲۰۰۰ قدرت را در ترکیه در دست دارد آیا اگر اردوغان دروغگو و عوام فریب و مزدور نیست بیست سال در قدرت بودن برای قطع روابط با رژیم صهیونیستی کافی نیست؟!

سخن اردوغان به امارات معادل این مثل است : دیگ به دیگ می گوید روت سیاه . آیا خنده دار نیست که یک دیگ سیاه و دودی، دیگ دیگر را مسخره کندکه تو چرا این قدر کثیفی؟

قلب اردوغان با رژیم صهیونیستی است و قدرت نظامی اش با ناتو و آمریکا و زبانش با ملت مظلوم فلسطین و سایر ملل اسلامی.

آشکار و علنی کردن روابط امارات با رژیم صهیونیستی زمینه ساز نزدیک‌ شدن به حوزه امنیتی پیرامون ایران

آشکار و علنی کردن روابط امارات با رژیم صهیونیستی زمینه ساز نزدیک‌ شدن به حوزه امنیتی پیرامون ایران 

به قلم : مسعود سنه ای

زمانی رژیم صهیونیستی روابط خود را امارات عبری متحده را از کانال ترامپ علنی می کند و وعده ی حمایت از این کشور مزدور و دست نشانده ی حاشیه ی خلیج فارس و تامین امنیت آن را می دهد که حتی از خودش نمی تواند در برابر حکومت بدیل اضطراری اسلامی ایران و متحدین آن حمایت کند و از ایران و متحدین آن وحشت دارد، حالا چگونه می تواند حامی کشور امارات مرکز شبکه های ماهواره ای کلمه و نور و وصال حق و غیره باشد؟

نکته ی مهمتر حمایت عبد الله بن الشيخ المحفوظ بن بيّه رئيس مجلس الإمارات للإفتاء الشرعي و مفتی عام امارات و نائب قبلی رئیس «الاتحاد العالمي للعلماء المسلمين» تحت نظارت قرضاوی از رسمیت یافتن چنین روابطی با رژیم صهیونیستی است.

این مفتی ۸۵ ساله ی درباری و رئیس شورای صدور فتوای شرعی امارات اعلام نمود «صلح» با اسرائیل از اختیارات ولی‌امر است! وبا صدور بیانیه‌ای ضمن تبریک این رخداد به حاکمان امارات از تلاش‌های حاکمان امارات برای برقراری «صلح»  در منطقه تقدیر کرده است!!

این بلعم باعورا زمانی از واژه ی «صلح» استفاده می کند که هیچ سابقه دشمنی و خصومت و یا تنشی میان امارات و رژیم صهیونیستیوجود نداشته است تا پایان آن را با آشتی و«صلح» اعلام کرد.

امارات عبری متحده که به عنوان یکی از مزدوران و دست نشاندگان آمریکا و ناتو در منطقه عمل کرده است در واقع مجری دستورات اربابان خود بوده است و این تقدیر مفتی درباری امارات در واقع تقدیر از ترامپ و ناتو است .  

 علاوه بر این و بر اساس آنچه در بیانیه ی مشترک آمریکا، رژیم صهیونیستی و امارات مبنی برتلاش‌ها و تمرکز رژیم صهیونیستی بر توسعه روابط با سایر کشورها در جهان عرب آمده است، باید منتظر:

  • –         علنی شدن چهره ی سایر دست نشاندگان برای کم عقل ترین انسانها
  • و نزدیک شدن علنی رژیم صهیونیستی به حوزه ی امنیتی حکومت بدیل اضطراری اسلامی ایران

باشیم، چون اهل فهم و تعقل سالهاست که به مزدوری و روابط پنهان این دول دست نشانده و مفتی های درباری با آمریکا و رژیم صهیونیستی پی برده اند.  

مشکل از تفکر نجدیت است یا از مجریان نجدیت؟

مشکل از تفکر نجدیت است یا از مجریان نجدیت؟

ارائه دهنده: عبدالله مهاجر

ابومحمد مقدسی ضمن سرکش، ظالم و اهل بغی خواندن دارودسته ی جولانی که از گروهکهای کوچکی چون گروه مُلا فتاحی تشکیل شده است می گوید:

” نه مهاجری !نه بزرگی نه کوچکی نه داعی ای نه ریش سفیدی نه مردی و حتی نه زنی !. محترم و با وقار پیششان کسی است که انها را تایید یا برایشان پینه می بندد و برایشان طبل می زند.

ای جماعت هیئه ایا فکر می کنید که به به قله ی عزت و شکوه رسیده اید و کسی به این مرحله ی شما نرسیده و نخواهد رسید! واین طغیان و سرکشیتان با ظلم و بغی ضعیف و سست نخواهد شد! الله برایمان کافیست و بهترین نیرو دهنده اوست

بلال عبدالکریم ان روزنامه نگار با ادب و با شخصیتی که مظلومین را به کمک شتافته بود و هیچ ضرری بهتان نرسانده بود ! تنها کسانی به شما بدی رساندند همانا امنیین و بزرگان سرکش و سرکشی و ظلم و بغیتان بوده و منتظر باشید که انگشت پیشیمانی را به خاطرش گاز خواهید گرفت.”

دارودسته ی نجدی جولانی به جماعت نجدی دوله و دهها گروه نجدی دیگر خیانت و بغی کرد و هم اکنون ابومحمد مقدسی به عنوان یکی از صدها شیخ متضاد و رنگارنگ نجدیت  – که هیچ یک آن دیگری را قبول ندارد – چنین سخنانی را نسبت به این گروه نجدی می گوید.

به نظر شما مشکل از تفکر نجدیت است یا از این صدها گروه و شیخ متضادی که از این تفکر تولید شده اند؟

از کوزه همان برون تراود که در اوست، از نجدیت نیز غیر از تفرق و تولید جنگ داخلی میان مسلمین و مشغول کردن مسلمین به مسلمین و در نهایت سپردن سرزمینهای اسلامی به کفار سکولار جهانی و طاغوتهای محلی ندیده ایم .

اذیت و آزار مسلمین توسط سکولاریستها ی قریش و سکولاریستهای معاصر

اذیت و آزار مسلمین توسط سکولاریستها ی قریش و سکولاریستهای معاصر

ارائه دهنده : عبدالله جوانرویی

هر قبیله ی سکولاری (در ادبیات شرعی سکولار معادل مشرک است) در صدر اسلام می خواست از عهده ی بچه ها و زیردستان خود برآید، جهت منصرف کردن آنها از دین خدا با چشاندن انواع و اقسام شکنجه ها آنها را رنج می دادند، در این باره به ذکر چند نمونه می پردازیم :

هر کسی که دارای شرف و منزلت در میان مردم بود و ایمان می آورد ابوجهل او را در میان مردم توبیخ و تحقیر و به رساندن ضرر جانی و مالی تهدید می کرد، پنانچه ضعیف بود او را می زد و با تطمیع به ترک دین تشویق می کرد.

او عموی عثمان بن عفان را در حصیر خرما می پیچد و بر پشت او می نشست و او را دود می داد. مادر مصعب بن عمیر زمانی که متوجه اسلام آوردن پسر خود شد غذا را از او قطع نمود و او را از خانه بیرون کرد. در صورتی که مصعب خوش گذران ترین فرد جامعه بود، پوست بدن او همانند پوست مار چروکیده شد.

بلال که برده ی امیه بن خلف جمحی بود، امیه در گردن او طناب می نهاد او را به دست بچه ها می داد و بدینصورت او را در میان کوههای مکه دور می دادند، آثار طناب در گردن او ظاهر می شد. امیه او را محکم می بست سپس با عصا به سختی می زد. او را به نشستن جلو آفتاب سوزان مجبور می ساخت و با گرسنگی شکنجه می داد. سخت تر از همه در شدت گرمای روز و در سوزش آفتاب او را به صحرا می برد و روی سینه اش سنگ داغ و سوزان می نهاد و می گفت : به خدا قسم باید اینگونه بمیری یا محمد را تکفیر و لات و عزی را عبادت نمایی. اما زبان بلال در این حالت بحرانی چیزی جز احد نمی شناخت. تا اینکه ابوبکر صدیق روزی او را با این حالت دید، با پنج یا هفت سکه نقره او را خرید و آزاد کرد.

عمار بن یاسر که بنده ی بنی مخزوم بود. همراه پدر و مادرش ایمان آورد. مشرکان و در رأس همه ی آنان ابوجهل آنها را در شدت گرمای حجاز به ریگزارها برده و در حرارت آفتاب بر روی صخره و ریگ ها شکنجه می دادند. رسول الله صلی الله علیه وسلم  بر آنها گذر کرد در حالی که آنان عذاب می چشیدند و خطاب به آنها فرمود : «صَبراً آلَ یاسِر فَإِنَّ مَوعِدَ کُم الجَنَّهُ»«شکیبا باشید ای خانواده یاسر که وعدگاه شما بهشت است».

یاسر در زیر شکنجه جان سپرد و ابوجهل با نیزه ی خود سینه ی سمیه را نیز شکافت و سمیه به عنوان پیشگام شهادت، اولین حلقه ی شهدا را با خون خود رقم زد و نام او را به عنوان اولین شهید اسلام ثبت شد.

ادامه خواندن اذیت و آزار مسلمین توسط سکولاریستها ی قریش و سکولاریستهای معاصر