نیروهای حزب کارگران اوجالان پ.ک.ک چه جایگاهی در میان کردهای مسلمان سوریه دارند؟

نیروهای حزب کارگران اوجالان پ.ک.ک چه جایگاهی در میان کردهای مسلمان سوریه دارند؟

ارائه دهنده : ابوعبدالله موکریانی  مهابادی

همه ی ما می دانیم که  در کوبانی مردم کورد بر علیه دوله نجنگیدند، دلیل آشکار و قابل رویت هم این است که عده ی زیادی از ساکنان ۳۲۵ روستای کورد نشین اطراف کوبانی و ساکنان شهر کوبانی که در عرض چند روز به نیروهای دوله پیوستند به صورت داوطلبانه، بر علیه چته های سکولار کمونیست حزب کارگران اوجالان ( پ.ک.ک  ) جنگیدند و اکثر کسانی که در کوبانی بر علیه مزدوران اوجالان در حال جنگ بودند، کردهای مخالف اوجالان بودند نه عربها و دیگر ملیتها، هرچند که تعدادی مسلمین عرب و غیر عرب نیز در این جنگها شرکت کردند چون بعضی از ساکنین کوبانی را عربها و دیگر ملیتها تشکیل می دهند .

آشکار است که کردستان سوریه و بخصوص مردم کوبانی  دل خوشی از این چته های پ.ک.ک ندارند ، به محض شروع شدن جنگها مردم  یا مسلحین حزب کارگران را رها نموده  و وارد ترکیه و دهوک شدند و یا اینکه به نیروهای دوله پیوستند.

اتفاق دیگری که این حقیقت را برای نفهم ترین انسانها قابل فهم کرد این بود که به محض ورود ارتش سکولار ترکیه به خا کوردستان سوریه مردم محلی با رقص و پایکوبی به استقبال ارتش سکولار ترکیه رفتند و ارتش سکولار ترکیه را منجی خود در برابر فسیلهای به جا مانده از کمونیسم استالینی مزدوران حزب کارگران اوجالان می دانستند و از عفرین تا سری کانی (راس العین) تمام کوردها تسلیم ارتش سکولار ترکیه و گروههای مزدور ترکیه شدند.

 این امر  برای کردستان و ملت مسلمان کردستان تکرار مکرر تاریخ و یادآور دهه های ۲۰ و ۶۰ در کردستان ایران می باشد. در این باره استاد ابوسلیمان هورامی در مقاله ی «از مقاومت مردمی مهاباد تا مقاومت مردمی سنندج » می گویند:

”  الان با وجود رسانه های متنوع تصویری و کتب مختلف و انبوه انقلابی هر کسی با هر میزان از سواد می تواند تشخیص دهد که مقاومت «مردمی» یعنی چه، چون به صورت زنده هر روز از صفحه تلویزیون مقاومت مردمی مسلمانان فلسطین، عراق، افغانستان، کشمیر، چچن، صومال و… را می بینند. هم چنین به راحتی می توانند خائنین مزدور را نیز که مترسک دست دشمنان گشته و با پول و فریب عده ای را جهت سرکوب مردم خویش اجیر کرده اند را نیز بازشناسند.

مردم مهاباد هرگز رأی ندادند اما برایشان رئیس جمهور تراشیده شد، مردم مهاباد به امید تولد قاضی فتاح دیگری به قاضی محمد گرایش یافتند اما قاضی مرتدی از آب در آمد که با قاتل فرزندان شان علیه دین و ناموس و شرف شان متحد شده بود به همین دلیل و دلایل دیگر در هنگام یورش حکومت مرکزی ایران رهایش کردند و عده ای هم به پیشواز ارتش ایران رفته و به آن پیوستند تا شاید زودتر از شر قاضی مرتد و دزدان دور و برش خلاص شوند. پس از سال ها همین بازماندگان پلید که از همان افکار ارتدادی قاضی مرتد و حزب توده ایران نشأت گرفته بودند شکل ظاهری به خود گرفته و دوباره چون بیماری واگیرداری سربلند کردند اما واکنش مردم سنندجی که در انتخابات به مدعیان اسلام رأی داده بودند همان واکنشی بود که در مهاباد رخ داد، مردم مهاباد در گذشته قاضی مرتد را تنها گذاشتند و در انقلاب ۵۷ نیز مهاباد به قاسملو رهبر دمکرات های مرتد رأی نداده بود. یعنی مردم هر دو ناحیه آشکارا و علنی رد بطلانی بر چهره ی کثیف مرتدین زده بودند و در این حمله ی دوباره ی ارتش ایران به منطقه باز می بینیم که به قول مرتدین «در سنندج کسی مقاومت نکرد».[۱]

صحیح است در سنندج کسی به دفاع از مرتدین مقاومت نکرد و اگر مرتدین زن و بچه هایی را با شعارهای دروغین می خواستند جلو بکشند خیلی زود چهره ی کثیف و حقه ی پلیدشان لو می رفت و کسی حاضر نمی شد به دفاع از آن ها قدمی به جلو بگذارد.

انتخابات مهاباد و سنندج در انقلاب ۵۷ و واکنش مردم مهاباد در برابر اعدام قاضی مرتد و واکنش مردم سنندج و خود مهاباد در برابر مرتدین تازه به دوران رسیده ی سال های ۵۷ به خوبی نشان داد که این مرتدین هیچ جایگاهی در میان مردم مسلمان منطقه ندارند. و مردم مسلمان کرد و هورامی مادامی که مسلمان بمانند هرگز اختیاراً سلطه و سایه ی شوم آن ها را نخواهند پذیرفت و به میل خود هرگز به آن ها جا نداده و از آن ها پشتیبانی نمی کنند. و این کاملاً طبیعی و عادی است که یک مسلمان هرگز در سر نمی پروراند که خدای ناکرده کاری از وی سر بزند که به نفع مرتدین و حتی کفار باشد چه رسد به این که خدای ناکرده از آن ها جانبداری کرده و یا حتی دوستی آن ها را در دل داشته باشد چون با این کار جزو آن ها محسوب شده و از دایره ی اسلام خارج می گردد با وجود آن که اهل نماز و روزه و حج و … باشد. “[۲]

بله ، مردم ما نه از قاضی محمد به عنوان بنیانگذار اولین حزب سکولار و مرتد کوردستان حمایت کردند و نه از باز ماندگانش چون کومله و دموکرات و دیدیم که به دلیل عدم حمایت مردمی از آنها به راحتی از میان مردم جارو شدند .

با این احوال  چیزی که جلو پیشروی سریع دولت اسلامی را گرفته است هواپیماهای ۶۰ کشور جهان هستند که با بیسیم چته های پ.ک.ک مورد هدف قرار می گیرند نه وجود چند زن و مرد مسلحی که به عنوان برده  ابزار دست اوجالان و دیگر قدرتها قرار گرفته اند.

با این همه پشتیبانی جهانی و منطقه ای، هنوز برای عده ای مشخص نیست که چته های سکولار – کمونیست پ.ک.ک برای چه کس یا کسانی مزدوری و جاشیگری می کنند؟! چون برای مردم مسلمان کردستان ایران مشخص بود که قاضی محمد نوکر روسیه و کومله و دموکرات نوکر و مزدور صدام حسین سکولار سوسیالیست هستند اما حزب کارگران اوجالان به عنوان فاحشه های سیاسی هر روز در بغل یکی از قدرتهای منطقه ای به سر می برند و زمانی که کارشان با اینها تمام می شود مثل دستمال توالت پرت می شوند .

جالبتر اینکه با تمام این تفاصیل  و با اینهمه حمایتهای آشکار اتحادیه ی جهانی و ترکیه و دول عرب از آنها، کردهای اسلامگرا  و مخالفین خود را نوکران عرب می دانند، به نظر شما اینها خودشان چی دولت ترکیه ، سوریه و غیره می باشند ؟ مزدور، مافیای سرکوبگر، خائنین وطن فروش، ابزارهای محلی سرکوب دشمنان بر ملت کورد، کارت فشارهای قدرتهای منطقه ای و جهانی بر علیه کشورهای منطقه یا…..؟

در کوپانی  ترکیب نیروهایی که در حال جنگیدن با دولت اسلامی هستند از دختران و پسرانی تشکیل گردیده اند که در حزب کارگران اوجالان عضو بوده و بیشتر از ۸۰ درصد آنها را یزیدیان و علویان شیطان پرست ملک طاووسی  کردستان عراق ، سوریه و ترکیه تشکیل داده و بقیه نیز بچه مسلمانان فریب خورده و مرتدی هستند که در سراب کردستانی سکولار و چپ از این دیکتاتوران تک حزبی مزدور حمایت می کنند . از میان ۱۵ حزب سکولار کردستان سوریه، غیر از بخشی از ارتش آزاد که در اختیار ترکیه و آمریکا است، هیچ  حزب و یا گروهی  – چه اسلامی و چه سکولار – از جنگهای مریدان اوجالان حمایت نمی کند.


[۱] کتاب دوشنبه ۳۳-۳۲ – صفحه ۲

[۲] –  از مقاومت مردمی مهاباد تا مقاومت مردمی سنندج

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *