شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی :نگاه شما به تترس عمل شما را مشخص می کند [«التَتَرُّس» اصطلاحی جهت کسب مصلحتی «ضروری، قطعی و کلی»؛ یا ابزاری جهت توجیه «انحراف» و «جنایت» (۱۸)]

نگاه شما به تترس عمل شما را مشخص می کند [«التَتَرُّس» اصطلاحی جهت کسب مصلحتی «ضروری، قطعی و کلی»؛ یا ابزاری جهت توجیه «انحراف» و «جنایت» (۱۸)]

شیخ المجاهد : ابوحمزه المهاجر هورامی  حفظه الله [۱]

نگاه شما به تترس عمل شما را مشخص می کند

بدون کمترین تلاشی و صرفاً با دیدن و شنیدن امور متعلق به التترس متوجه می شویم که عقاید و جایگاه آن سپر انسانی و صاحبان سپر مالی در واکنش مسلمین نسبت به این سپرهای انسانی و مالی تاثیر مستقیم و اساسی دارد.

یعنی اگر آن سپر انسانی یکی از مسلمین یا کفار اهل ذمه باشد واکنش ما به شیوه ای است و اگر آن سپر انسانی یکی از کفار غیر معاهد و محارب و بخصوص کفار مشرک و سکولار و یا کفار مرتد باشد باز واکنش ما به گونه ای دیگر است. در مورد اموال سپر شده هم باز همین چندگانگی در رفتار مجاهدین مشاهده می شود.

پس بسیار مهم است که نگرش شما به این سپرهای انسانی یا مالی چگونه باشد؟ چون این نگرش پیش نیاز اساسی و راهنمای عمل در جامعه و بخصوص جهاد فی سبیل الله  و درک و فهم اساسی مساله ی تترس به عنوان یکی از صورتهای اجتناب ناپذیر جهاد است.

به عنوان مثال بسیار مهم است که نگرش شما به اصطلاح شرک چگونه است؟ چون الله تعالی در مورد کسی که شرک کرده است می فرماید: إِنَّهُ مَن یُشْرِکْ بِاللّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللّهُ عَلَیهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنصَارٍ ‏(مائده/۷۲) بیگمان هر کس شریکی برای خدا قرار دهد ، خدا بهشت را بر او حرام کرده است (و هرگز به بهشت قدم نمی گذارد) و جایگاه او آتش (جهنم) است. و ستمکاران یار و یاوری ندارند.‏

حتی خطاب به رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: وَلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ (زمر/۶۵) به تو و به یکایک پیغمبران پیش از تو وحی شده است که اگر شرک‌ کنی کردارت (باطل و بی‌پاداش و) هیچ و نابود می‌شود، و از زیانکاران خواهی بود .‏

در کنار این باز خیلی مهم است که نگرش شما به کفار مشرک و مشرکین که دسته ای از کفار ۶گانه ی آشکار هستند چگونه باشد چون مشرکین دسته ای از این کفار ۶گانه ی آشکار هستند که با محوریت اصل برائت از آنها این دسته از کفار مشمول احکام و قوانین خاصی می شوند که با کفار اهل کتاب و شبه اهل کتاب تفاوتهای اساسی دارد.

به همین شکل نگرش شما در مورد اصطلاح عبادت و تاویل و سایرعذرهای معتبر شرعی برای مسلمین و دشمن شناسی و … نیز در چگونگی عمل شما موثر خواهد به همین دلیل تا زمانی که ما به شورای اولی الامری که اجماع واحدش را ارائه دهد و به این شکل جماعت واحدی را تولید می کند دست پیدا نکرده ایم به جای آراء اشخاص مختلف و متفرق، آراء مذاهب سنتی بهترین گزینه است. چون این چند مذهب اسلامی که در طول تاریخ شاهد تغییر و تحولات و اصلاحات مختلفی بوده اند و نظام مند و اصولی احکام را صادر می کنند احتمال خطای آنها بسیار کمتر از آراء افراد مختلف و متفرق است. بلائی که هم اکنون مسلمین با تبعیت از هزاران شیخ و ملای مستقل و یا افراد و گروهها و احزاب مختلف متفرق وابسته به یکی از طاغوتها به آن دچار شده اند.

 پس نگرش شما در مورد این اصطلاحات و مفاهیم بسیار مهم است، اگر این نگرش شما منطبق با منهج صحیح اسلامی باشد و مسلمان را در جایگاه مسلمان ببینید و حقوقش را رعایت کنی حتی اگر مسلمانی اهل بدعت باشد، و هر یک از کفار آشکار ۶گانه را نیز در جایگاه خودشان و اهل ذمه را در جای خودش و کفار غیر معاهد را در جای خودشان قرار دهید قطعاً مسیری که در روش برخورد با تترس و این سپرهای انسانی و مالی طی می کنید مسیر صحیحی است، اما چنانچه جای هر یک از اینها را با دخیل کردن تفاسیر و تاویلات و اجتهادات کنونی شیوخ و ملاهای متفرق عوض کنی روش شما در برخورد با این سپرهای انسانی و مالی غیر شرعی و انحرافی و ضرر رسان خواهد بود.

شما زمانی که مسلمان سپر شده ای را در جایگاه کفار مشرک قرار دادی قطعاً به جای احکام متعلق به مسلمین احکام متعلق به کفار مشرک را بر آنها تطبیق می دهی و این یعنی انحراف آشکار. به همین شکل زمانی که کافر اهل ذمه ای را در جایگاه کفار مشرک قرار دادی باز مسیرت و روش عملت غیر شرعی خواهد بود و «التَتَرُّس» برای شما کلمه ای سحری و حجتی شبه اخلاقی و سند و مفهومی شبه اسلامی جهت توجیه جنایت در حق طیفهای مختلفی از انسانها و حتی حیوانات و محیط زیست خواهد شد و ناخواسته و به سبکی دیگر حرام الله را حلال می کنید و خطاها و اشتباهات فاحش و آشکار و تکراری خودتان را مستحق ثواب و پاداش قرار می دهید، در حالی که هر سخن و کار غلطی که آگاهانه و عمداً و اختیاری تکرار شود دیگر اشتباه نیست و مشمول «إنَّ اللهَ تعالى وُضِعَ عَنْ أُمَّتِي اَلْخَطَأُ وَ اَلنِّسْيَانُ و ما اسْتُكرِهوا عليه[۲]» نمی شود بلکه سخن و کاری عمدی و از روی آگاهی و اختیار است و مشمول مجازات می شود و اینگونه نیست بدون علم و تخصص دست به عملیاتی بزنی که طی آن دهها و بلکه صدها و هزاران مسلمان و انسانی که خونشان توسط شریعت حرام شده است را بکشی و بعد به سادگی و به راحتی بگوئی که: « يُبْعَثُونَ عَلَى نِيَّاتِهِمْ» .

این لفظ شرعی در جایگاه شرعی خودش اعتبار دارد نه در این موضع غیر شرعی که به عنوان یک شعار و حتی نادیده گرفتن ارزش خون انسانها و زیر پا گذاشتن حقوق آنها به کار می رود. حقوقی که الله تعالی به آنها داده است.

الان بسیاری از انفجارها و عملیاتها در سرزمینهای اشغال شده ی مسلمین تبدیل شده اند به ابزاری جهت نکایه و ضربه زدن به مسلمین و تحمیل بار سنگین دیگری بر مسلمین که در آن تعداد زیادی از این مسلمین ستمدیده به نام جهاد و تترس و بدون دلیلی شرعی یتیم و بیوه و مجروح و ناقص العضو می شوند و یا به اموال آنها صدمه وارد می شود و بعد به سادگی گفته می شود: « يُبْعَثُونَ عَلَى نِيَّاتِهِمْ».

به خاطر الله شما تنها یک لحظه تصور کنید که یکی بیاید و با شبهات و دلایل غیر شرعی زن و فرزند یا خواهر و برادر یا پدر و مادر و نزدیکان شما را بکشد و بعد بگوید: « يُبْعَثُونَ عَلَى نِيَّاتِهِمْ»! آیا یکی از شما حاضر است انسان بی گناهی را بدون دلیلی شرعی بکشد و بعد به راحتی بگوید: « يُبْعَثُونَ عَلَى نِيَّاتِهِمْ»؟

پس مهم است که قبل از ورود به میدانهای مختلف زندگی و بخصوص میدان جهاد منهجت را در مورد بسیاری از مفاهیم و اصلاحات فقهی اصلاح کنی تا جهانبینی و نگرشت نسبت به دوست و دشمن و مسلمان و غیر مسلمان اسلامی شود و متناسب با این منهجِ اصلاح شده و به اندازه ی تخصصی که در علوم نظامی روز داری وارد عمل شوی.

اگر کسی منهج صحیح «عمل» و ورد به امور تخصصی و علمی را نمی داند باید یاد بگیرد و اگر کسی می داند باید به او یادآوری کرد که در ورود به مسائل اجتماعی با حق الناس طرف است و بخصوص در ورد به جهاد با خون انسانها، خونی که در دادگاه قیامت به عنوان اولین حق الناس به آن رسیدگی می شود و چنانچه در این زمینه مرتکب ریختن خون به ناحقی شده باشی و با شهادت بدهی خودت را به صاحب خون پرداخت نکرده باشی هرگز بخشیده نمی شوی . 

شما تصور کنید که در سوم آذماه ۱۳۹۶ش در مسجد الروضه متعلق به صوفی ها در منطقه بئر العابد در شرق شهر العریش در شبه جزیره سینای مصر که چند کارمند و نظامی دولتی جهت ادای نماز در آن حضور داشتند بعد از خطبه ی نماز جمعه که نمازگزاران تازه به صف ایستاده بودند و نماز شروع شده بود چند بمب داخل مسجد منفجر می شود و چند نارنجک هم به داخل مسجد پرتاب می شود که تعداد زیادی از نماز گزاران در همان لحظه به قتل می رسند یا زخمی می شوند، بعد زمانی که بقیه ی نمازگزاران از ترس به خارج از مسجد در حال فرار هستند باز توسط بمب گذارها به گلوله بسته می شوند که در جا ۲۳۵ مسلمان پیرو جوان قتل عام شده و بیشتر از ۱۱۰ نفر نیز زخمی می شوند که بعدها آمار کشته و زخمی ها به بالاتر از ۵۰۰ نفر می رسد.

مسلحین در این روستای دور افتاده برای بستن راه‌های منتهی به مسجد ماشینهای پارک شده در محدوده اطراف مسجد را هم به آتش می کشند.

اهالی این روستا متعلق به قبیله ی آل جریر و تابع طریقه ی جریری هستند که چند دهه قبل از طریقت صوفی بزرگ احمدیه یا بدویه‌ ی سید احمد بدوی انشعاب پیدا کرده بود. نجدیت اهل تصوف را به ناحق مشرک و مکانهای عبادی آنها را تحت عنوان معبد شایسته نابودی می دانند. حالا تصور کنید که در چنین مسجدی سه چهار مامور نجس حکومت سکولار مصر هم حضور داشته باشند که از یاوران طاغوت مصر باشند.

اگر به دقت نگاه کنیم در واقع مسلحین برای قتل عام این نمازگزاران آمده بودند. به دنبال این جنایت فوراً کفار سکولار و جنایتکار جهانی مثل رهبران آمریکا و ناتو و اتحادیه ی آفریقا و روسیه و فرانسه و … این جنایت را محکوم کردند و با غوغاسلاری خودشان را حامی مسلمین و تمام مجاهدین را مثل این دسته از مجرمین معرفی کردند و دنیا را دعوت به اتحاد جهت نابودی مجاهدین کردند!!

  • رئیس جمهور آمریکا گفت: «حمله به نمازگزاران بی‌گناه و بی‌دفاع وحشتناک وبزدلانه» است[۳]
  • شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز در بیانیه ای این اقدام را«فجیع و بزدلانه» خواند و گفت، «این حمله صرف‌نظر از انگیزه‌های آن عملی جنایتکارانه و غیرقابل توجیه»است.
  • عبدالفتاح السیسی سکولار و مرتد هم با همان عبارتهای اربابانش گفت: « حمله تروریستی در شمال سینا، حمله‌ای پست و بزدلانه است»

 به همه ی این یاوران شیطان باید همان سخنی را گفت که رسول الله صلی الله علیه وسلم در مورد شیطان گفت که سخن راستی گفته بود: أَمَا إنَّه قدْ صَدَقَكَ، وهو كَذُوبٌ[۴]. دشمنان آشکار ما قول حقی را گفتند که برای انجام دهندگان و پیروان منهج فکری آنها در برابر این سخن تنها شرمندگی و سکوت مانده است. 

این روستا ۲هزار و۱۱۱ نفر جمعیت داشته که تقریباً نیمی از آنها را مردها تشکیل می دادند و بهترین مردها و جوانان بالغ این روستا در نماز جمعه شرکت کرده بودند که با این قتل عام بیشتر از ۲۵ درصد از مردهای این روستا توسط این اشخاص کشته شدند.[۵] شیخ موسی ابونصیر، شیخی از صوفیان جریریه هم در این قتل عام کشته شد. این شخص و ساکنان این روستا قبلاً اخطارهائی از سوی گروههای نجدی مسلح دریافت کرده بودند.

اهل تصوف در مصر با بیش از ۱۰۰ فرقه ی بزرگ و کوچک حدود ۱۵ میلیون پیرو دارند که متأسفانه بر خلاف گذشته – در بسیاری از عرصه ها-  تمرکز آنها بر جنگ روانی و تبلیغی بر علیه سایر گروهها و احزاب اسلامی شده است که در این دوران چون صاحب احزاب خاص خودشان هستند و در بازی های سیاسی سکولاریستها و دموکراسی خواهان مشارکت کرده اند بیشتر با احزاب و گروههای نجدی و اخوانی خود را مشغول کرده اند و در عوض احزاب سکولار و مرتد از دست و زبان اینها در امان هستند. 

در برابر اینها باز می بینیم که احزاب و گروههای مسلح و غیر مسلح نجدی هم  آن اندازه که به فرقه ها و جریانات فکری و عقیدتی مخالف خود در میان مسلمین حساسیت به خرج می دهند و در برابر آنها صف آرایی می کنند و جنگ روانی و گاه مسلحانه راه می اندازند، در برابر رقبایی سکولار و خونریز که بیشترین خشونتها را در سرزمینهای اسلامی و حتی در سراسر دنیا نسبت به آنها و سایر شریعت گرایان به خرج می دهند چنین حساسیت و تمرکزی را ندارند.

اهل تصوف برای نجدی ها چه در بازی های سیاسی شرکت کنند چه نکنند در جایگاه مشرکین قرار دارند و بعد می گویند هر کسی مشرکین را تکفیر نکند خودش کافر می شود[۶] و به این شکل با مخلوط کردن یک برداشت اشتباه[۷] با یک قاعده ی صحیح[۸] این اهل تصوف در ردیف بدترین دسته از کفار اصلی یعنی مشرکین (سکولاریستها) قرار می گیرند. 

اتحادیه جهانی طریقت های صوفیان با انتشار بیانیه ای ضمن محکوم کردن این حمله به مسجد الروضه مقر طریقت الجریریه احمدیه در حین نماز جمعه اعلام می کند که این توطئه طریقت های صوفی جهان اسلام را هدف قرار داده و در ادامه انفجارهای مساجد صوفی و مشایخ آن در یمن، لیبی، پاکستان، سومالی، سوریه و عراق است.

وزیر حیله گر و سوء اوقاف مصر هم بدون در نظر گرفتن عقاید نجدیت و تمایز آن با منهج حسن البناء و سید قطب بعد از این عملیات می گوید: جامعه باید از مروجان اندیشه حسن البنا و سید قطب پاک سازی شود.

البته تنها صوفی ها نیستند که به ناحق در جایگاه کفار مشرک قرار می گیرند و اینگونه قتل عام می شوند بلکه نصرانی ها و یهودی ها و مجوس و صابئین هم در جایگاه مشرکین قرار گرفته و  خودشان و مکانهای عبادی آنها نیز مشمول همان حکم کفار مشرک قرار می گیرند.

یک سال قبل از این و در آذرماه ۱۳۹۵ش کلیسای جامع قبطی‌ها در قاهره را نیز منفجر کردند که در جا ۲۵ نفر کشته و ۴۵ نفر از نماز گزاران این کلیسا کشته شدند. در انفجار کلیسای قبطی در شهر طنطا در شمال قاهره هم دست کم ۲۷ نفر کشته شده و ۷۰ نفر نیز زخمی شدند و در  انفجار دیگری در کلیسای قبطی شهر اسکندریه نیز دست‌کم ۱۶ نفر کشته شدند.

این انفجارات در سراسر سرزمینهای مسلمان نشین و حتی دارالکفرهای اصلی اتفاق افتاده است به عنوان مثال در سال ۱۳۹۷ش (۲۰۱۸ن) در سه کلیسا واقع در شهر سورابایا که دومین شهر بزرگ اندونزی است یک خانواده ی مسلمان (پدر و مادر و فرزندان) با هم عملیات استشهادی انجام دادند.

 پدر این خانواده با خودرو بر یک کلیسا حمله استشهادی انجام داد، دو پسر ۱۸ و ۱۶ ساله، با سوار بریک موتور سیکلت خود را بر یک کلیسا منفجر کردند و مادر خانواده نیز به همراه دو دختر ۱۲ و ۹ ساله در کلیسا اقدام به عملیات استشهادی کردند که همگی در جریان این عملیاتها کشته شدند.

در اسفند ماه سال ۱۳۹۱ش هم هنگامی که شیعیان نمازگزار در یکی از مساجد کراچی پاکستان خارج می شدند یک جوان با وسیله ی بمب گذاری شده خودش را داخل جمعیت منفجر کرد که در همان لحظه ۵۰ نفر کشته و ۱۵۰ نفر از این نمازگزاران نیز زخمی شدند.

یا می بینیم که در تاسوعای آذر ۱۳۸۹ش در شهر چابهار ایران دو جوان به نامهای سیف‌الرّحمان چابهاری و حسان خاشی  که عضو گروهی مسلح منتسب به اهل سنت بلوچستان بودند در نزدیک مسجد امام حسین چابهار در میان عزاداران شیعه خودشان را منفجر می کنند که در همان لحظه بیشتر از ۳۰ زن و کودک و پیر و جوان به همراه  یک سرباز وظیفه و سه درجه‌دار نیروی انتظامی کشته می شوند و بیشتر از ۸۰ نفر از همین مردم عزادار شیعه هم زخمی می شوند و همین گروه مسلح هم که قبلاً رهبر آن با جمع آوری آشفته ی چند رای شاذ علمای گذشته در مورد غلاة روافض تمام شیعیان را تکفیر کرده بود طی بیانیه ای مسئولیت این عملیاتها را برعهده می گیرد و اعلام می کند که این عملیات را در انتقام اعدام رهبرشان و چند نفر از اعضای خود در زندانهای ایران انجام داده اند.[۹] یعنی نوعی مقابله به مثل اما به این سبک. 

به دنبال این عملیات باز می بینیم که مثل همیشه دبیرکل وقت سازمان ملل بان کی مون این حمله را محکوم کرد و رئیس جمهور آمریکا این حمله را «فجیع و ظالمانه» و «اقدامی بزدلانه و شرم‌آور» خواند و گفت: «قتل غیرنظامیان بی‌گناه در عبادت‌گاهشان در جریان مراسم مذهبی، یک عمل زشت است و کسانی که دست به آن زده‌اند، باید پاسخ‌گو شناخته شوند» و حتی خواستار مجازات عاملان این عملیات شد. وزیر خارجه آلمان هم ضمن محکوم کردن این عملیات گفت «اقداماتی از این دست نشان می‌دهد که خشونت تروریستی تهدیدی جهانی است که ما برای مبارزه با آن باید در سطح بین‌المللی همکاری کنیم». در کنار اینها باز کشورهای فرانسه و غیره هم همین واکنش را نشان دادند حتی کاخ سلطنتی شاه دست نشانده ی اردن که کشورش مرکز جاسوسی آمریکا در منطقه و حیات خلوت رژیم صهیونیستی است این عملیات را محکوم کرد و … [۱۰]

خواسته یا ناخواسته در جبهه ی دشمنان اصلی قرار گرفتن و خدمت به اهداف دشمن و کار کردن بر اساس طرح و نقشه ی دشمن یعنی همین.

بدون هیچ فرضیه بافی پیچیده ای عامل مشرک در تمامی این عملیاتها این است که نجدیت برداشت اشتباهی از اصطلاح مشرک و مشرکین دارد و با مشرک خطاب کردن کسانی که مشرک نیستند احکام کفار مشرک را بر آنها و مکانهای عبادی آنها تطبیق می دهد. 

و عامل اساسی دیگر هم به سهل و آسان بودن انجام این عملیاتها بر می گردد. مثلاً شهر بئرالعابد از جمله شهرهای کوچک و تقریبا دور افتاده از شهرهای دیگر سینا است و روستای الروضه هم  که به آن حمله شده بود باز از این شهر دور افتاده فاصله داشت و طبیعتا حمله به مسجد این روستا هدف بسیار آسان و سهل الوصول است.

این دست از اتفاقات در تاریخ بسیار اتفاق افتاده است .در تاریخ نجدیت سابقه ی این دست از حملات به دهه ها قبل بر می گردد به عنوان مثال: ” در سال ۱۳۰۲ش (۱۳۴۱ق ۱۹۲۳ن) مردم شافعی مذهب یمن در کاروانی ۲۰۰۰نفره جهت ادای فریضه حج به سمت حرمین شرفین به راه افتاده بودند. این کاروان در میانه راه با لکشری از سپاه آل سعود رو به رو شد. آل سعود به آنان امان داده و به همراه ایشان به مسیر ادامه دادند. زمانی که به منطقه تنومه رسیدند، سپاه آل سعود به سمت بالای کوه رفته و یمنی ها را که در پایین کوه به مسیر خود ادامه می دادند بدون کوچکترین سبب و دلیلی به گلوله بستند. در اثر این اقدام وحشتناک تمام حجاج  یمنی جز دو نفر از آنها به شهادت رسیدند.[۱۱]

این مسلمانان شافعی مذهب یمنی مسلح نبودند و برای جنگ نیامده بودند و در هنگام ورود به خاک عربستان هم با ارتش آل سعود دیدار کرده بودند و از آنها امان گرفته بودند و مدتی  هم این ارتش آنها را همراهی کرده بود و بعد از مدتی هم مسیری زمانی که سربازان نجدی آل سعود می فهمند که این حاجیان اسلحه ای ندارند و سهل و آسان در جلو دستان آنها قرار گرفته اند شروع می کنند به قتل عام این حجاج مسلمان! و بعد اموال این حجاج را نیز به غنیمت می برند!

دوره ای رسانه های مستقل وابسته به گروههای مجاهد اعلام کردند که ضحایای ناشی از عملیاتهای جماعت نجدی زرقاوی از مسلمین غیر نظامی عراقی به ۷هزار کشته و ۲۰هزار زخمی رسیده است و در برابر جماعت زرقاوی توانسته است ۱۵۰۰ نظامی از نیروهای کفار سکولار و اشغالگر خارجی را نیز به قتل برساند البته آمار کشته ها از مزدوران خارجی و داخلی را ذکر نکردند.

زرقاوی زمانی که می بیند مسلمین سراسر جهان[۱۲] و بخصوص مسلمین موجود در عراق در برابر این آمار وحشتناک موضع منفی گرفته اند و تعداد منتقدین بیشتر شده است که حتی امرای القاعده به عنوان یکی از «۳ابزار» نازل نیز جزو منتقدین شده اند با تکیه بر اصطلاح و مفهوم «تترس» مطالبی کلی چون فقهاء هدف قرار دادن دشمن زمانی که به مسلمین تترس کرده اند را مباح می دانند و پیامبر از منجنیق بر علیه طائف استفاده کرد که در این قلعه زنان و کودکان و غیره وجود داشتند و مسائلی کلی از این دست را از داخل کتب فقهی گذشته بیرون کشید و در نواری صوتی که از اینترنت نشر شد و به مخاطبین خود رساند که از نگاه شریعت اسلام هر چند که غیر نظامیان مسلمان کشته شوند عملیاتهای او و جماعتش مجاز هستند چون صرفنظر از تعداد کشته ها از مسلمین به هر اندازه که باشد، واجبِ شرعی، جنگ با آمریکای اشغالگر است و او در برابر این کشته ها مسئول نیست چون اینها در نهایت شهید هستند چون بدون گناه کشته شده اند.

بدون شک کلیاتی که زرقاوی از منابع فقهی بیرون کشیده صحیح است، اما به شروط و ظوابطی که همین فقهاء در برخورد با قضیه ی «تترس» بیان کرده اند توجه نشده و اصلاً در نظر گرفته نشده اند. مثل این است که شخصی اهل قبله ای را به ناحق تکفیر کند و جهت قانع کردن شما بگوید الله تعالی تکفیر کرده و پیامبر تکفیر کرده و اصحاب و تابعین و ائمه ی خیر القرون و سایر فقهای مطرح تکفیر کرده اند!؛ بله تکفیر کرده اند، اما تحت چه ظوابط و شروط و موانعی؟!!

 در اینگونه مسائل اگر فقه نداری سکوت بهتر است چون مرتکب دو جرم می شوی: ۱- خون حرام شده ای را می ریزی یا به ناحق یکی را تکفیر می کنی ۲ – به خدا دروغ می بندی . چون الله این خون حرام شده را اینگونه مباح نکرده و اینگونه هم این مسلمان را تکفیر نکرده اما تو بدون فهم دقیق شریعت می گوئی کرده.  شرایط اجتهاد در این مسائل را نداری اما اجتهاد می کنی. شرایط انجام عمل جراحی را نداری اما چاقو به دست گرفته و جراحی کرده ای. رانندگی بلد نیستی اما پشت فرمان نشسته ای.

به همین دلیل می بینیم کسی چون ابومحمد مقدسی نیز در مناصرة ومناصحة ای به شاگردش ابومصعب زرقاوی در مورد کشتار مسلمین از طریق بمبهای کنارجاده ای و خمپاره اندازی و موشک پراکنی به اماکن عمومی چون خیابانها و بازارهای مسلمین و سایر مکانهای محل تجمع عوام مسلمین تذکراتی می دهد و انجام این اعمال را باعث تشویه و زشت نشان دادن چهره ی جهاد می داند و…[۱۳]

این واکنشها و مناصحه کردنهای نجدیت در واقع به دلیل بازخوردهای منفیِ اجتماعیِ این دسته از جنایات در میان مسلمین و مخالفتهای آشکار اهل جهاد بود، هر چند که ابومصعب زرقاوی با پناه بردن به مفهوم تترس و با برداشت نادرست خودش از این مفهوم عمل خودش را جایز می دانست [۱۴] به همین دلیل نه به سخنان ابومحمد مقدسی و نه به نصیحتهای اسامه بن لادن و سایر بزرگان القاعده گوش نمی دهد؛ و دیدیم که «دوله» نیز به عنوان ادامه دهنده ی منهج نجدیتِ ابومصعب زرقاوی همین مسیر را تا کنون طی کرده است.[۱۵] یعنی اگر کسی خودش را تابع افکار محمد بن عبدالوهاب و نجدیت بداند و در برخورد با کسانی که آنها را مشرک می دانند مثل محمد بن عبدالوهاب و ابومصعب زرقاوی و «دوله» عمل نکند باید در ادعایش شک کرد.

همچنانکه عرض شد اگر بر اساس منابع فقهی بخواهیم قضاوت کنیم در شکل کلان و کلی آن این مجاهدین جماعتهای مختلف هستند که در میان شهرها و روستاها و خانواده ها خود را مخفی کرده اند و این مسلمین ساکن برای آنها حکم سپرهای انسانی را دارند و مجاهدین بیشتر از دشمن اشغالگر به عنوان عاملی جهت استتار و مخفی کردن، این مسلمین غیر نظامی را به عنوان سپر خود استفاده می کنند، چون توانائی جنگ مستقیم با اشغالگران و مزدوران محلی آنها مثل آنچه که در منابع فقهی آمده است را ندارند و گاه حداکثر تحرکات آنها در جنگهای پارتیزانی و شهری خلاصه می شود.

واقعیت هم این است که در کل غیر از «۳ابزار» برتر – که هم اکنون حکومتهای بدیل اضطراری اسلامی هستند – «در وضع موجود» این گروههای متفرق هیچ یک قادر به جنگ به روز شده ی اسلامی با این کفار اشغالگر نیستند و ناچاراً باید به درون منازل و کوچه ها و خیابانهای غیر نظامیان و حتی به مساجد پناه ببرند و خود را پشت این سپرها مخفی کنند و حتی به عنوان سنگر از آنها استفاده کنند، به همین دلیل تعداد مسلمین سپر شده ای که توسط کفار کشته می شوند بسیار بالاتر است .

فقط کافی است بدانید که مجله ی پزشکی «لانسيت» اعلام می کند که از اسفند ۱۳۸۱ش تا دی ۱۳۸۴ش (مارس ۲۰۰۳ن تا جنوری ۲۰۰۶) تعداد عراقی هائی که کشته و زخمی شدند بیشتر از ۶۰۰هزار نفر بود، بدون شک تعداد کشته ها بسیار بالاتر از این آمارهای رسمی است که این منابع اعلام می کنند.

به این شکل زرقاوی و نجدی های ادامه دهندگان راهش به سبک خودشان مشرک و مشرکین و «تترس» را تعریف می کنند و مسلمین را به قتل می رسانند و مزدوران محلی و اربابان آنها چون آمریکا و انگلیس و غیره نیز به سبک خودشان «تترس» را تعریف می کنند و مسلمین را قتل عام می کنند. هر یک به سبک خودشان خون حرام شده ی مسلمین را برای خود مباح می کنند و هر یک به سبک خودشان به قتل عام مسلمین می پردازند. و لا حول و لا قوة الا بالله العظیم.

سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَبِحَمْدِكَ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ، أَسْتَغْفِرُكَ وَأَتُوبُ إِلَيْكَ  

 والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.


[۱]  پیاده شده از سخنرانی تصویری شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

[۲]  الألباني: صحيح الجامع ۱۸۳۶

[۳]    Horrible and cowardly terrorist attack on innocent and defenseless worshipers in Egypt. The world cannot tolerate terrorism, we must defeat them militarily and discredit the extremist ideology that forms the basis of their existence!

    — Donald J. Trump (@realDonaldTrump) November 24, 2017

[۴] بخاری ۲۳۱۱ / صحيح الترمذي ۲۸۸۰

[۵] محمود علی، یکی از ساکنان، به المشارق گفت که جمعیت روستای روضه ۲,۱۱۱ نفر است که حدود نیمی از آنها مرد هستند. و بیش از ۲۵ درصد از آنها در این حمله تروریستی کشته شدند.

[۶] ” کسی که مشرکین را از ملت اسلام خارج نداند در واقع تصدیق کننده ی قرآن نمی باشد چونکه قرآن مشرکین یعنی پرستش کنندگان غیراللە را از ملت اسلام خارج دانسته است وبه تکفیر واخراج آنها از ملت اسلام  وهمچنین به جنگیدن ودشمنی نمودن با آنها امرنموده است محمد بن عبدالوهاب رحمه الله در ناقض سوم اسلام گفته است : ” هر کس مشرکین را تکفیر ننماید ویا اینکه در خارج بودن آنها از ملت اسلام شک داشته باشد ویا اینکه مذهب وراه آنها را درست وصحیح بداند کافراست “.[الدرر السنية : ۲۹۱/۹]

شیخ عبدالطیف آل شیخ رحمة الله: تکفیر کردن مشرک وکسی که میگوید تکفیرکردن مشرکین از اصول خوارج است و هیچ یک از علمای اهل سنت این کار را نکرده اند( این قول) ردی بر الله تعالی و پیامبر علیه صلاة والسلام و اجماع امت داده است و این فضیحت فقط با این رد کافی است و بر معترض همین که نمی داند بین دین پیامبران و مذهب خوارج تشخیص قائل نشده است.[مصباح الضلام   ۵۹۴-۵۹۳]

[۷] كمن يستغيث بالأموات أو الغائبين أو الجن أو الأصنام أو النجوم ونحو ذلك ، أو يذبح لهم أو ينذر لهم ، ويطلق على الكافر أنه مشرك ، وعلى المشرك أنه كافر (“مجموع فتاوى الشيخ ابن باز” (۹/۱۷۴، ۱۷۵) ./نیز در منابع دولت اسلامی البغدادی (هیئه البحوث و الافتاء، مقرر فی التوحید للمعسکرات، مکته الهمه، بی جا، ۱۴۲۶ق، ص۳۱٫)

[۸] «من لم یکفر الکافر او شکّ فی کفرهم او صحح مذهبهم فهو کافر»

[۹]Iran, still haunted by Jundallah attacks, blames West

[۱۰] https://www.dw.com/fa-ir/%D9%85%D8%AD%DA%A9%D9%88%D9%85%DB%8C%D8%AA-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D9%86%D9%81%D8%AC%D8%A7%D8%B1-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%DA%86%D8%A7%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%B1/a-6345215/  نیز:  https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D9%85%D8%A8%E2%80%8C%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B1%DB%8C_%DB%B1%DB%B3%DB%B8%DB%B9_%D8%AF%D8%B1_%DA%86%D8%A7%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%B1

[۱۱] خطیب، محمد عوض، صفحات من تاریخ الجزیرة العربیة الحدیث، ص ۱۹۹٫

[۱۲] مؤسسة السحاب الإعلامية التابعة للقاعدة تسجيلا صوتيا للشيخ “آدم غدن” حمل عنوان “المجاهدون لا يستهدفون المسلمين” / این واکنش غیر از واکنش اسامه بن لادن و حتی ایمن الظواهری به کشتارهای بی رویه ی زرقاوی بود.

[۱۳] ابو محمد مقدسی، الزرقاوی، آمــــال وآلام (مناصرة ومناصحة)/ أقول هذا وأؤكد عليه وأنا أسمع وأتابع الفوضى العارمة الحاصلة اليوم في العراق والتي يراد بها تشويه الجهاد وصورته المشرقة من تفجير السيارات أو وضع العبوات الناسفة في طرقات العامة وقذف قذائف الهاون ونحوها في الشوارع والأسواق وغيرها من تجمعات عوام المسلمين فيجب المحافظة على أيدي المجاهدين المتوضئة من أن تتلطخ بشيء من دماء المعصومين ولو كانوا عصاة أو فجاراً وإذا كانت الجماعة المقاتلة نظيفة من ذلك وبمنأى عنه فالواجب عليها إن كانت تحترم جهادها وجهود أتباعها وتحرص على قطف ثمرات من وراء تلك الجهود وذلك الجهاد أن لا ترضى بنسبة شيء من ذلك إليها ، وأن يواكب جهادها دوماً لسان ناضج ناطق يذب عن المجاهدين ويبرئ ساحتهم من هذه الأعمال المشوهة أولاً بأول ..

[۱۴] فقد أباح الفقهاء استهداف العدو اذا تتّرس بمسلمين (أي اتخذهم دروعاً بشرية) أو احتمى بمن يحرم قصدهم بالقتل

[۱۵] وزارة الإعلام / دولة العراق الإسلامية، بيانٌ غزوة الأسير؛ المصدر: مركز الفجر للإعلام / وإنّنا لن نعطّل جهاد المشركين ومدافعة الكفّار المتعيّنة لأجل من يسقط شهيدا كما قرّر علمائنا. [ نسئل : ن اي علماء يتحدثون هؤلاء …..؟ :  النجدیین]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *