آسیب شناسی گفتمانی تنازلی سران قوه ی مجریه ی دارالاسلام ایران
به قلم: عدنان پاوه ای
به صورت کلی می توان گفت امامتمحوری (ولایت فقیه)، امّتگرایی، عدالتگستری، و دوقطبی مستکبرین-مستضعفین پایه های کلی حرکت انقلابی آیت الله خمینی به شمار می رود . هر کدام از این پایه ها پیام آور مفاهیمی هستند که غیر از مومنین دیگران نمی توانند آنها را هضم کنند.
به عنوان مثال زمانی که آیت الله بهشتی اصل پنجم را مبنی بر اینکه: ولی فقیه امام امت اسلامی است را مطرح کرد بازرگان اعلام استعفای دستهجمعی دولت را کرد، امیرانتظام اعلام کرد که مجلس خبرگان قانون اساسی باید منحل شود و کلاً مسئولین اجرائی آن زمان سر همین یک کلمه ی ولایت فقیه (به قول اهل سنت ولایت مجتهد) به هم ریخت، اما با قدرت خاص مدیریتی آیت الله خمینی و اطرافیان او چون آیت الله بهشتی و آیت الله خامنه ای و دیگران این اقدامات ایزائی مخالفین خنثی شد.
پنج روز بعد از فوت آیت الله خمینی و در دومین خطبهی اولین نمازجمعه ی بعد از مرگ ایشان می بینیم که آیت الله رفسنجانی راجع به ولایت فقیه (یا ولایت مجتهد نزد اهل سنت) دو تغییر جالب را نشان داد: ۱- به جای کلمه ی «امام» از کلمه ی «رهبر» استفاده کرد و به جای «امّت» عبارت «ملّت» را به کار برد.
به این شکل به تدریج سیستم ملت گرائی سکولاریستها و دموکراسی خواهان جایگزین سیستم امت گرائی اسلام می شد . امری که مخالف پایه های انقلابی آیت الله خمینی بود. در کنار این باز زمانی که«امّت» تبدیل شد به «ملّت»، عناصر امّت یعنی «خواهران و برادران ایمانی» که وظایفی مشخص در برابر هم دارند تبدیل شدند به عناصر ملت یعنی «شهروند» و «هموطن»، همان چیزهائی که جاهلیت دنیای سکولار لیبرال برای آن دعوت می دهد.
به دنبال این می بینیم که عبارت «عدالت» هم در دوران ریاست جمهوری آیت الله هاشمی رفسنجانی تبدیل به عبارت «توسعه»شد. فرق عدالت و توسعه این بود که «عدالت» را خدا و پیامبر تعریف می کنند، اما «توسعه» را صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی و صهیونیستهای عالَم.
به دنبال این باز ما در عرصهی بینالملل شاهد تغییر دو کلیدواژهی قرآنی «مستکبرین» و «مستضعفین» بودیم و گفتند «مستکبرین» فحش و توهینآمیز است به جایش بگوییم «قدرتهای جهانی». زمانی که گفتی «مستکبرین» باید با آنها «مبارزه» کنی، اما وقتی گفتی «قدرتهای جهانی» باید با آنها «تعامل» کنی. «مستضعفین» را هم کردند «قشر آسیبپذیر»؛ یعنی آدمهایی که خودشان پذیرای آسیباند‼
به این شکل پنج پایه و کلیدواژهی قرآنی آیت الله خمینی که اساس گفتمان نهضت انقلاب اسلامی ۵۷ بود، خواسته یا ناخواسته توسط آیت الله هاشمی تغییر پیدا کرد به همان کلیدواژههایی که لیبرالیستها میخواستند.
اگر در فکر اصلاح هستیم باید از همین کلید واژه ها شروع کنیم که اساس همه ی آنها ولایت فقیه (به قول شیعیان جعفری) یا ولایت مجتهد (به قول تمام مذاهب اهل سنت) است؛ این اساسی است که قرنهاست به هم ریخته و سایر اساسها را نیز متزلزل کرده است و هم اکنون که بار دیگر این اساس بنا شده است عده ای در تلاشند به شیوه های مختلفی آنرا تخریب کنند تا کل ساختمان نهضت انقلابی مسلمین به هم بریزد.
ولایت مجتهد یا همان ولایت فقیه آرزوی تمام علمای تمام مذاهب اسلامی در طول تاریخ بوده است و امّتگرایی و عدالتگستری و جهاد با مستکبرین و حاکمیت پیدا کردن مستضعفین از اهداف بزرگی هستند که از کانال رهبری مجتهد به سبک قرآنی آن حاصل می شوند.
پس لطفاً فریب نخوریم و تنازل نکنیم و خیال نکنیم با تنازل کردن از اصول دشمنان از ما راضی خواهند شد. چون کفار سکولار جهانی و دارودسته ی منافقین داخلی تنها به نابودی تمام اصول ما و تسلیم شدن ما به قوانین خودشان راضی هستند، مگر سرانجام مورسی در مصر را ندیدیم؟ یا دیروز سرانجام دارودسته ی غنوشی در تونس را ندیدیم؟ یا …