روابط کنونی دارالاسلام ایران با دارالکفر آذربایجان شیعه نشین تلنگری برای اهل سنت

روابط کنونی دارالاسلام ایران با دارالکفر آذربایجان شیعه نشین تلنگری برای اهل سنت

به قلم: ابوبکر الخراسانی

در منهج اهل سنت و جماعت مناط و معیاری که با آن سرزمینی که دارالاسلام یا دارالکفر می نامیم قانون اساسی حاکم بر این سرزمین است و بر اساس این قوانین شریعت بر مردم حکومت می شود و امر به معروف و نهی از منکر می شود و قدرت با قانون شریعت الله است و بر اساس این قوانین با کشورهای دیگر روابط برقرار کند.

ایران دارای قانون اساسی بر اساس فقه شیعه جعفری و قوانین مدنی و احوال شخصیه بر اساس مذاهب اهل سنت در مناطق سنی نشین است. به همین دلیل ایران دارالاسلام است و باید مثل یک دارالاسلام با آن برخورد شود. اما حکومت آذربایجان با آنکه مردمان آن شیعه هستند اما قوانین آن بر اساس سکولاریسم و دموکراسی سکولاریستها است و قانون شریعت الله هیچ جایگاهی در حکومتهای سکولار ندارد، پس آذربایجان دارالکفر است.

در اینجا حکم بر سرزمین است نه مردم. یعنی ممکن است سرزمینی دارالاسلام باشد که خیلی از ساکنان ان کافر باشند مثل هند در گذشته یا ممکن است سرزمینی دارالکفر باشد اما اکثر مردم آن مسلمان باشند مثل الان ترکیه یا آذربایجان و ازبکستان و تاجیکستان و ترکستان شرقی و…

مردم آذربایجان با آنکه شیعه جعفری هستند و از نظر قومی هم با ایرانی ها یکی هستند و چند دهه گذشته بخشی از ایران بود اما حکومت آنها مجری قانون سکولاریستی و دارالکفر است به همین دلیل روابطش را با دارالکفرهائی چون رژیم صهیونیستی و ترکیه و پاکستان و غیره در مبارزه با دارالاسلام ایران قرار داده است.

در همین ابتدای امر باید بدانیم که حکومت سکولار ترکیه یعنی ناتو، و حکومت سکولار پاکستان هم یعنی آمریکا، و رژیم صهیونیستی هم یعنی متحد امنیتی و نظامی ترکیه و آمریکا.  حکومت سکولار ترکیه (نماینده ناتو) چندین سال است که از کانال گروههائی چون گروه جولانی در سوریه با دارالاسلام ایران در حال جنگ است و رژیم صهیونیستی هم که همکار ترکیه بوده است، پاکستان (نماینده آمریکا) نیز با پناه دادن به گروههای دموکراسی خواه و فدرالیسم خواه بلوچ سالهاست با دارالاسلام ایران در حال جنگ است.

حالا آمریکا و ناتو و رژیم صهیونیستی قصد دارند با استفاده از این مزدوران خود و از کانال آذربایجان رفتارهای ایذایی نسبت به ایران داشته باشد و مسیری تجاری از خزر برای خود باز کنند و آذربایجان را با این تصمیم ها و تحرکات ماجراجویانه انتحاری وارد چنین دامی کنند همچنانکه گروههائی چون گروه جولانی در سوریه را به کار گرفته اند. مانور مشترک ترکیه(ناتو) پاکستان(آمریکا) و آذربایجان حامل چنین پیامی بود.

اما این دشمنان ۱- از نفوذ معنوی و استراتژیک خاموش ایران در این سرزمینهای مسلمان نشین با تجربیاتی چون صدام حسین (که خیال می کرد عربهای ایران از او حمایت می کنند اما در خط مقدم بر علیه شدند) کردهای سکولار (که خیال می کردند کوردها در کنار انها هستند اما برعکس شد و کوردها در کنار دارالاسلام ماندند) و امارت اسلامی افغانستان (که خیال می کردند اگر از افغانستان بروند امارت اسلامی دشمن ایران خواهد اما برعکس آن شد) ۲- و همچنین میزان بالای قدرت نظامی دارالاسلام ایران با خبر هستند، به همین دلیل قادر به انجام هر عملی نیستند؛ و واکنش دارالاسلام ایران هم واکنشی قدرتمندانه و بدون تعارف بوده است.

 دارالاسلام ایران همیشه بدون توجه به مذهب افراد، گروهها و حاکمیتها، روابط خودش را بر اساس واکنش آنها تنظیم کرده است. یعنی اگر مثل حماس سنی مذهب بوده یا گروههای نجدی یا گروه منافقین خلق رجوی شیعه مذهب و شیعیان انگلیسی و … عمل آنها بوده که تعیین کرده دارالاسلام ایران چگونه برخوردی با آنها داشته باشد نه مذهب یا نژاد آنها.

همین اتفاق کنونی آذربایجان می تواند بار دیگر تلنگری برای تمام مسلمین سنی و شیعه باشند تا در اعمال خود نسبت به دارالاسلام ایران تنظیمات و حتی تجدید نظرهائی داشته باشند وبدانند عمل آنهاست که تعیین می کند دارالاسلام ایران چگونه برخوردی با آنها داشته باشد نه مذهب یا نژاد یا قومیت آنها.

امارات در جنگ احتمالی رژیم صهیونیستی بر علیه دارالاسلام ایران در کنار کفار ایستاد سنگر تو کجاست؟

امارات در جنگ احتمالی رژیم صهیونیستی بر علیه دارالاسلام ایران در کنار کفار ایستاد سنگر تو کجاست؟

به قلم: شاهو سنه ای

این روزها جبهات به اندازه ای واضح هستند که باعث شده اند ما به راحتی دوستان و دشمنان خود را از هم تشخیص دهیم و حتی زبان دارودسته ی منافقین هم لال و بند شده است و نمی توانند مکر و حیله ای برای فریب مسلمین پیدا کنند جز اینکه مردم را با نژاد و مسائل نژادی سرگرم کنند در حالی سرنوشت همین مردم نیز با سرنوشت کل دارالاسلام ایران و سایر مومنین گره خورده است.

رژیم صهیونیستی به عنوان یک حکومت سکولار و اشعالگر که بر مسائل نژادی قوم یهود و قوانین سکولاریستی متمرکز شده است و با هر گونه مخالفتی از سوی یهودیان یا نصرانی ها یا مسلمین با قوانین سکولاریستی خود به شدن مخالفت می کند، این روزها توانسته است تعدادی از مزدوران سکولار عرب و کورد و تورک را نیز با خود همراه کند و با همراهی این مزدوران این توهم او را برداشته است که می تواند در برابر دارالاسلام ایران کاری انجام دهد.

واقعیتها نشان داده است که آمریکا به عنوان ارباب همه ی اینها نتوانسته است هیچ غلطی بکند در این صورت اینها نیز در برابر قدرت نظامی و مردمی غیر قابل کتمان دارالاسلام ایران عددی نیستند.  

در این راستا علی راشد النعیمی از مقامات کمیته دفاع داخلی و روابط خارجه در شورای ملی امارات طی گفت‌وگو با روزنامه صهیونیستی «گلوبز» گفت: “این جنگِ شما نیست، برای همه ماست. شما پشت پرده کارهای زیادی انجام می‌دهید، بیایید تا بتوانیم شریک باشیم و به صورت مشترک و برابر در جنگی مشترک با استفاده از یک زبان مشترک، علیه تروریسمی مشترک حضور یابیم.”

این موضع آشکار مزدوران عرب و طبعاً سایر متحدین امنیتی و اقتصادی رژیم صهیونیستی چون ترکیه و بحرین و مصر و آل سعود و… است.

این جبهه ی آشکار آنها در مورد دارالاسلام ایران است؛ در برابر این جبهه ی آشکار دارالکفرهای اصلی و مرتدین منطقه ای و داخلی و دارودسته ی منافقین بومی جبهه ی دارالاسلام ایران وجود دارد.

غیر از این دو صف و دو جبهه، صف و جبهه دیگری وجود ندارد؛ سنگر و جبهه ی تو کدام است؟  

هشدار امارت اسلامی افغانستان به آمریکا در مورد عملیات غیر قانونی پهبادی

هشدار امارت اسلامی افغانستان به آمریکا در مورد عملیات غیر قانونی پهبادی

به قلم: ابومحمود کندزی

واقعیت این است که آمریکا خود را صاحب اختیار برای حمله هوایی در افغانستان می داند همچنانکه در پاکستان و شمال سوریه و عراق و یمن و سومالی و غیره خود را صاحب اختیار انجام هر گونه جنایتی می داند. جان کربی سخنگوی وزارت دفاع آمریکا در کنفرانس خبری پنتاگون گفت که: “واشنگتن اختیار انجام عملیات هوایی ضد تروریسم در افغانستان را دارد… هیچ توافقی با طالبان درباره عدم استفاده از حریم هوایی افغانستان در زمینه مبارزه با تروریسم نداریم”.

در برابر این سخنان گستاخانه ی مقامات آمریکائی، امارت اسلامی افغانستان ضمن اشاره به مسئولیت خود درباره تمامیت ارضی این کشور از جمله حریم هوایی افغانستان و یاد آوری تعهدات آمریکا به توافقنامه صلح فوریه ۲۰۲۰ دوحه هشدار داد در صورتی که آمریکا به عملیات پهپادی غیرقانونی خود بر فراز حریم هوایی افغانستان ادامه دهد با عواقب و پیامدهای آن مواجه خواهد شد.

آمریکا رهبر فعلی کفار سکولاربرای تمام دنیا ثابت کرده است که هرگز قابل اعتماد نبوده و نیست و به راحتی پیمانها و تعهدادت خود را می شکند و نادیده می گیرد. امارت اسلامی در بیانیه ای واضح کرده است که:

” آمریکا اخیرا تمام قوانین بین‌المللی و تعهدات خود به امارت اسلامی در دوحه قطر را نقض کرده و حریم هوایی افغانستان توسط پهپادهای آمریکایی اشغال شده است. این تخلفات باید اصلاح شده و از آن جلوگیری شود.

ما تمامی کشورها به خصوص آمریکا را فرا می‌خوانیم تا به قوانین و تعهدات بین‌المللی در راستای جلوگیری از هرگونه پیامدهای منفی پایبند باشند.”

ذبیح الله مجاهد، معاون وزیر اطلاع‌رسانی و فرهنگ امارت اسلامی با نشر توییتی گفت: “پرواز هواپیما‌های بدون سرنشین آمریکا در حریم هوایی کشور، نقض حاکمیت امارت اسلامی افغانستان است…دولت‌ها براساس حقوق بین‌الملل تنها صاحبان تمامیت ارضی و حریم هوایی کشور‌های خود هستند؛ بنابراین امارت اسلامی به عنوان تنها نهاد حقوقی افغانستان، حافظ تمامیت ارضی و حریم هوایی افغانستان است. اخیراً آمریکا برخلاف کلیه قوانین بین‌المللی و تعهدات ایالات متحده به امارات اسلامی در دوحه، پایتخت قطر عمل کرد و حریم هوایی مقدس افغانستان توسط پهپاد‌های آمریکایی بار‌ها نقض شده است. این تخلفات باید اصلاح و از آن‌ها جلوگیری شود.”

اگر به دقت نگاه کنیم حرکات مداخله جویانه آمریکا در افغانستان به منظور وارد کردن شبهه در امنیت و قدرت امارت اسلامی افغانستان است تا نشان دهد که آمریکا تنها از نظر زمینی افغانستان را ترک کرده است و از نظر حملات هوائی هنوز افغانستان را اشغال کرده است و به این شکل حاکمیت امارت اسلامی را زیر سوال ببرد و نشان دهد امارت اسلامی حکم نیروهای زمینی آمریکا در جنگ با مجاهدین و مخالفین را دارد و…

اولین نتیجه این اقدامات این است که به گروههای مخالف امارت اسلامی چون گروه بغدادی کمک شده است تا به این شکل به بهانه مبارزه با آمریکا و امارت اسلامی برای خود نیرو جذب کنند.

نتیجه : آمریکا تمام قدرتش در نیروهای هوائی بوده است نه زمینی و اگر بخواهد در حملات هوائی خود را صاحب اختیار افغانستان بداند در واقع هنوز خاک افغانستان را ترک نکرده است و به اشغال افغانستان ادامه داده است و این یعنی دادن بهانه به گروههای مخالف امارت اسلامی و کمک به شروع جنگ داخلی در افغانستان.

پاسخ امارت اسلامی افغانستان به سخنان مداخله گرایانه دیکتاتور «برره» در تاجیکستان

پاسخ امارت اسلامی افغانستان به سخنان مداخله گرایانه دیکتاتور «برره» در تاجیکستان

به قلم: فضل احمد هراتی

«برره» عنوان سریالی تلویزیونی ایرانی است که در قالب طنز به وضعیت قومی اشاره می کند که شبهات کاملی به اطرافیان دیکتاتور تاجیکستان علی رحمانف دارد.  این جوجه دیکتاتور که از پس مانده های فسیل شده کمونیستهای شوروی است و از یک شرکت زراعی شروع کرده است تا اینکه بادارانش او را به این کرسی و مقام رسانده اند ملت مسلمان و شجاع تاجیکستان که از دو قوم تاجیک و ازبک تشکیل شده است را با تفکرات فاسد و ضد اسلامی نژاد و قومیتگرائی ضد اسلامی در بدترین وضعیت قرار داده است.

این جوجه دیکتاتور حتی اجازه نمی دهد مردها در سنین جوانی ریش داشته باشند یا آزادانه به مسجد بروند یا دختران جوان حجاب داشته باشند و… در عوض مراکز فحشاء و فساد اخلاقی و جنسی را آزاد کرده است و انواع تفکرات کمونیستی و الحادی را آزاد کرده است .

با چنین کارنامه ای، این جوجه دیکتاتور می خواهد با حمایت از خائنین سکولار و دموکراسی خواه در امور افغانستان دخالت کند و زبان درازی کند، قبلاً مولوی نعیم تهدید کرد که هرگاه جامعه بین المللی مداخله نکند، تاجیکستان را در۲۴ ساعت تسخیر می کنیم.

مولوی عبدالسلام حنفی معاون نخست وزیر امارت اسلامی افغانستان نیز فوراً اظهارات ‌علی رحمان در مورد ایجاد یک حکومت جدید در افغانستان را محکوم کرد و خطاب به دیکتاتور سکولار و خائن تاجکستان گفت: “در امور افغانستان مداخله نکند، ورنه با عکس العمل جانب افغانستان مواجه می شود.”

یک کافر  سکولار که بر اساس سکولاریسم و دموکراسی سکولاریستها بر مسلمین حکومت و ظلم می کند و غلام دیگران است حق ندارد در مورد اداره یک حکومت اسلامی دخالت کند .

 بیداری اسلامی ملتها شروع شده است و همه ی ما منتظر قیام عمومی ملت مسلمان تاجیکستان و سایر ملل تحت ستم کفار سکولار جهانی و غلامان محلی آنها هستیم.

تبلیغ برای دارودسته جولانی در افغانستان: تبلیغ برای غلامان ناتو و آمریکا

تبلیغ برای دارودسته جولانی در افغانستان: تبلیغ برای غلامان ناتو و آمریکا

به قلم: مولوی عبدالحمید الخراسانی

این روزها ما در بعضی از کانالها و گروههای تلگرامی و بخصوص واتسابی افغانها می بینیم که عده ای برای جوانکی به اسم جولانی و گروهش در سوریه تبلیغ می کنند. این افراد دو دسته هستند:

  • دسته ای از طرفداران جولانی که سعی می کنند در فضای مجازی جنگ خودشان را جنگ اهل سنت با شیعه و ایران معرفی کنند و نشان دهند که امارت اسلامی با دشمن اهل سنت دوستی و رابطه برادری اسلامی دارد!
  • و دسته ای دیگر مجاهدین امارت اسلامی هستند که فریب خورده اند و خیال می کنند در شمال سوریه جنگ شیعه و سنی روان است و گروه جولانی در حال دفاع از اهل سنت است!!

اما واقعیت این است که گروه جولانی با تفکرات نجدی و وهابی در واقع گروهی است که کارش را با خیانت به گروه بغدادی و داعش شروع کرد و با خیانت به القاعده و تمام گروههای اسلامی دیگر ادامه داد و ایمن الظواهری در پیامی این جوانک جولانی را ناکث نامید.

جولانی نه تنها به همه گروههای اهل سنت خیانت کرد بلکه با تمام گروههای اهل سنت در سوریه جنگ کرده است و هزاران مجاهد اهل سنت و بخصوص مهاجرین را قتل عام کرده است و در آخر با دموکراسی خواهان ارتش آزاد و سایر احزاب مزدور ترکیه یک اداره دست نشانده ی ملی در شهر ادلب درست کرده است.

این جوانک در حالی با گروههای اهل سنت جنگیده است که هرگز با گروههای ملحید و کمونیست پ.ک.ک کُرد که مزدور آمریکا هستند جنگی نکرده است و این در حالی است که این گروه کمونیست و ملحید کُرد هزاران خواهر ما را در رادوگاههائی چون الهول اسیر کرده اند و به آنها تجاوز می کنند اما گروه نجدی و وهابی جولانی کدام جنگ و درگیری با این ملحدین نکرده است و تنها تجاوز به ناموس اهل سنت توسط این کمونیستهای ملحید کُرد را تماشا می کند.

  این جوانک با آنکه دارای فکر نجدیت و وهابی است و عده ای از مولوی های جوان وهابی و نجدی را به عنوان هیئت شرعی در اطراف خودش جمع کرده است اما خودش حتی هیچ علم شرعی نخوانده است و عده ای او را شیخ می گویند در واقع قوماندانی جاهل است که تنها برای چوکی و قدرت برای خودش و اطرافیانش می جنگد و کدام دلسوزی برای اهل سنت ندارد بلکه اهل سنت را قربانی سیاستهای حکومت سکولار ترکیه و توافقات خارجی بادارانش کرده است.

همه ما می دانیم که این جوانک چند هزار نفر از اهل سنت را کشته است و همه ما می دانیم که امروز چقدر با جماعتهای حراس الدین و انصار و … دشمنی دارد و همه ما می دانیم چگونه تانکهای ناتو و ترکیه (متحدین اسرائیل) در سرکهای ادلب آزادانه می چرخند و هر چند وقت یکبار یکی از رهبران و بزرگان مجاهدین مهاجر حراس الدین و… توسط بزبزکها و هواپیماهای بدون سرنشین ترکیه و ناتو و آمریکا که پایگاه آنها در انجرلیک ترکیه است شهید می شوند.

 البته لازم است اهل سنت افغانستان بدانند که این گروه وهابی جولانی با امارت اسلامی اختلافات مفکوره ای و عقیده وی اساسی دارند و تنها می گویند که الان وقتش نیست که بیان شوند و گرنه این گروه جولانی کدام فرقی با گروه بغدادی در چوکات فکری ندارند، تنها فرقشان این است که گروه بغدادی صادقانه به اعتقاداتش عمل می کند اما گروه جولانی مکر و حیله و نیرنگ و تقیه می کند و فعلاً عمل نمی کند.

گروه جولانی برای تمام اهل سنت شناخته شده است که در راه اهداف ترکیه و آمریکا بر علیه روسیه و ایران جنگ می کند و تنها اهل سنت و گروههای جهادی مخالف ترکیه و ناتو را قربانی اهداف کفار ناتو و آمریکا می کند و جنگش هیچ ربطی به اهل سنت ندارد.

پس: با تبلیغ برای گروهک جولانی برای ناتو و آمریکا تبلیغ نکنید و رسانه مجانی دشمنان نشوید.

از ایرانشهر تا پیرانشهر: تجاوز جنسی سکولاریستهای بلوچ و کورد به ناموس کوردها و بلوچهای اهل سنت

از ایرانشهر تا سردشت: تجاوز جنسی سکولاریستهای بلوچ و کورد به ناموس کوردها و بلوچهای اهل سنت

به قلم: ا. مزنی / پیرانشهر

چند مدت قبل و در ماه مبارک رمضان ما شاهد ربایش چندین دختر اهل سنت بلوچ در ایرانشهر و تجاوز دسته جمعی سکولاریستهای بلوچ به آنها بودیم که مولوی طیب ملازهی امام جماعت مسجد نور اهل سنت ایرانشهر در خطبه‌های نماز عید فطر اعلام کرد به ۴۱ دختر در این شهرستان توسط این مفسدین سکولار تجاوز شد و گفت : این اوباش از همین بچه‌های من و شما بوده‌اند که اگر اسم‌شان را بگویم عده‌ای سرشان پایین خواهد افتاد.

احزاب سکولار خارج نشین و دارودسته ی منافقین و سکولار زده هائی چون سهاب و شبکه های ماهواره ای چون کلمه و… سعی در انحراف افکار عمومی و وادار کردن اهل سنت به اقدامات احساسی و تخریب گرایانه نمایند تا اهل سنت بلوچ و سایر مسلمین ایران متوجه  این جنایت آشکار جوانان سکولار در حق ناموس بلوچهای اهل سنت نشوند، اما بعد از چند روز و با دستگیری عاملان این جنایات روی سیاه سکولاریستها و سکولار زده ها در برابر ملت سیاه تر شد.

مولوی طیب ملازهی بدون نام بردن از احزاب و گروههای سکولار و مدعیان دموکراسی سکولاریستی که برای همه شناخته شده هستند گفت: “هجمه فرهنگی که دشمنان از روش‌های مختلف ازجمله ماهواره‌ها و فضای مجازی علیه دین و کشور ما به راه انداخته‌اند، موجب این اتفاقات شده است…. حتماً باید با مشورت بزرگان و عقلای قوم برای برخورد با این موضع و ریشه‌یابی آن و همچنین برای حمایت از دختران و زنان آسیب‌دیده چاره‌اندیشی شود.”

بدون شک ریشه های تمام این مفاسد اخلاقی و رفتاری به عقاید سکولاریستی این افراد مفسد سکولار و دوری آنها از قانون شریعت الله بر می گردد.

 در همین ماه رمضان امسال هم سکولاریستهای کورد در مریوان و در ملاء عام به پیامبر و ناموس پیامبر و قرآن و اصحاب فحاشی کردند و… و در چند روز گذشته نیز همان اتفاقی که برای دختران اهل سنت ایرانشهری رخ داد اینبار توسط باند جوانان سکولار کورد برای تجاوز به زنان و دختران کورد اهل سنت پیرانشهر اتفاق افتاد.

با آنکه عده ای بیان کرده اند که تاکنون بیش از ۴۵ زن و دختر جوان کورد اهل سنت قربانی این باند مخوف و متجاوز جوانان سکولار شده اند و حداقل ١٠ تا ۱۵ نفر از این قربانیان به دلیل تجاوز این افراد سکولار اقدام به خودکشی کرده اند، با این وجود تعداد افرادی که از ترس آبرو و خانواده و… جرئت اقرار ندارند باید بیشتر از این اعداد و ارقام باشد.

ای ننگ بر سکولاریسم و تمام احزاب سکولار که بانی و باعث اینهمه مفاسد عقیدتی و اخلاقی و رفتاری در میان اهل سنت ما شده اند.  

احزاب سکولار کوردی و سکولار زده ها سعی دارند با همان تبلیغات کهنه و تاریخ گذشته ی بلوچهای سکولار و شبکه های ماهواره ای و کاناله و گروههای مجازی احزاب سکولار و دارودسته ی منافقین و سکولار زده های داخلی این جرم آشکار سکولاریستهای کورد در حق دختران اهل سنت کورد در پیرانشهر را بپوشانند اما در برابر هوشیاری کوردها ناکام ماندند و تنها بر کینه و حس انتقام جوئی کوردهای مسلمان نسبت به احزاب سکولار اضافه کردند.

 ننگ و نفرین بر تمام پیروان و طرفداران سکولاریسم و احزاب سکولار که در هر سرزمینی قدم بگذارند نتیجه ای جزو فساد و فحشاء ندارند.

و ننگ و نفرین بر تمام شیخها و مولوی ها و ماموستاها و ملاهای دین فروش و خائنی که در برابر اینهمه مفاسد عقیدتی و فرهنگی و اخلاقی و رفتاری احزاب سکولار و مریدان آنها دچار خیانت ذلت بار سکوت شده اند.

امریکا؛ غیر قابل اعتماد، خاین و جهانخوار

امریکا؛ غیر قابل اعتماد، خاین و جهانخوار

ارائه : ملا نور احمد فراهی (زید)

خروج و شکست مفتضحانه از افغانستان، رها کردن متحدان خود در خاور میانه و اینک عقد پیمان «آکوس» با بریتانیا و استرالیا و خارج کردن سامانه دفاع موشکی از عربستان سعودی، مسایلی است که نه تنها چهره امریکا را برای جهان نشان داد، بلکه تشت رسوایی این کشور نزد متحدانش نیز از بام افتاده و دیگر کسی به آن اعتماد نخواهد کرد.

در موضوع خروج از افغانستان، اتحادیه اروپا با امریکا که به طور سنتی پس از جنگ جهانی دوم متحد بوده، اختلافات افزایش یافت و رفته رفته در مسئله عقد پیمان آکوس به حدی رسیده که احتمال می‌رود کل پیمان ناتو از هم بپاشد.

چند باری جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفته است که پس از این نمی‌توان به امریکا برای حفظ امنیت اروپا اعتماد کرد. امانوئل مکرون رییس جمهور فرانسه نیز موضوع خروج از ناتو را مطرح کرده و امریکا را خیانت متهم کرد.

به تازگی نیز برونو لومر وزیر اقتصاد فرانسه گفته: امریکا یک وسواس زیادی برای مهار افزایش قدرت چین دارد تصور اینکه امریکا به محافظت از ما ادامه می‌دهد، یک اشتباه بزرگ است و ما فقط می‌توانیم به خودمان تکیه کنیم. بحران زیردریایی ها نشان داد که اتحادیه اروپا نمی‌تواند برای حفاظت از خود به ایالات متحده اعتماد کند

نکته مبهم موضوع این است که یا اروپا به تازگی متوجه این نکته شده که امریکا قابل اعتماد نیست، یا این که امریکا به تازگی متحدان خود را نیش می‌زند. در هردو حالت اما یک چیز عیان است و آن غیر قابل اعتماد بودن، جهانخواری به سود خود، پشت کردن به متحدان و استفاده ابزاری از کشورها و دولت‌های برای رسیدن به مقاصد خود است که امریکا تمام این مشخصات و اوصاف شریف را دارد.

همین اکنون ایالات متحده با ترکیه مشکل دارد، شیر عربستان را دوشیده و در پی رها کردنش است، با اروپا مشکل دارد، با روسیه و چین و ایران که از سابق نیز مشکل داشت، با کوریای شمالی مشکل دارد، افغانستان و عراق و لیبی و یمن و سومالی را کاملاً نابود کرد و ….

به غیر متحدان امریکا کاری ندارم، فقط خیانت‌های امریکا به متحدانش مثنوی هفتاد من کاغذ می‌شود. اگر به دو دهه پسین قرن حاضر دقت کنیم، دیده می‌شود که ایالات متحده دست کم دو کشور افغانستان و عراق را اشغال نظامی کرد، با در دادن اختلافات مصنوعی در خاور میانه، از جنگ یمن حمایت کرد و میلیاردها دالر سلاح به درد نخور به عربستان سعودی فروخت، در جنگ سوریه مداخله کرد و گروههائی را فرصت داد که  سرزمینهای مسلمین را به نابودی بکشانند.

در حوزه شرق اروپا با روسیه درگیر شد و اکراین را وارد جنگ کرد، با دخالت در امور شبه جزیره کوریا، پیونگ یانگ را تحریک کرده و حضور نظامی خود را در کوریای جنوبی استحکام بخشید، پیمان ناتو را تضعیف کرده و اروپا را بی پناه در برابر روسیه رها کرد و سرانجام نیز با عقد پیمان «آکوس»، ضربه نهایی را به هرچه اتحاد و اعتماد و تعهدات است وارد کرده و یک تنه روی هرچه سازمان تروریستی و نفاق افکن است، سفید کرد. بگذریم از این که داعش و القاعده و ده‌ها سازمان تروریستی جهانی نیز دم شان به واشنگتن می‌رسد.

امریکا در هیچ مقطع قابل اعتماد نبوده و نیست. این موضوع را برخی کشورها به خوبی درک کرده بودند و برخی رهبران از نیم قرن پیش بیان می‌کردند که امریکا قابل اعتماد نیست: مثال بارز آن اتخاذ سیاست ضد امریکایی سید قطب در میان اهل سنت و امام خمینی بنیان گذار نظام دارالاسلام ایران در میان شیعیان است که اصطلاح «امریکا شیطان بزرگ» و «آمریکا جهانخوار» را نخستین بار به کار بردند. در آن مقطع خیلی کشورها و سازمان‌ها فکر می‌کردند که این مسئله برخاسته از تضاد ایدئولوژیک میان اسلام و امریکا است، ولی گذر زمان نشان داد که موضع این دو رهبر بزرگ چقدر اصولی و بنیادی و مبتنی بر شناخت دقیق از امریکا بوده است.

بنا بر این، اعتماد به امریکا، تعهد با این کشور، رفتن در راهی که امریکا ترسیم می‌کند و تکیه بر آن، از اشتباهاتی است که هر رهبر و هر کشور دچار آن شده‌، سرانجامی شبیه گوسفندی داشته که خود با پای خود به مسلخ می‌رود.

الهام خانم جمهوری ساختگی آذربایجان دیروز با قدرت دیگران پز میداد امروز ….

 الهام خانم جمهوری ساختگی آذربایجان دیروز با قدرت دیگران پز میداد امروز ….

به قلم: علیرضا گنجه‌ای/ تبریز

جمهوری خودساخته اذربایجان که زمانی بخشی از ایران بود از زمان اشغال آن تا کنون شاهد حکومتهای دست نشانده بوده است. الهام علی اف که از نظر نژادی کورد است یکی از همین دست نشاندگان سکولار حاکم بر جمهوری آذربایجان است.

الهام چند روز پیش به نکات مهمی اشاره کرد خیلی از مردم عادی نمی دانستند . از جمله اینکه گفت: در جنگ قره‌باغ به طور گسترده از اسرائیل پهپادهای موسوم به «مهاجم آسمان» و هاروپ خریداری کرده و این موضوع دیگر بر کسی پوشیده نیست؛ پهپادهایی که هم برای شناسایی و هم نبرد کاربرد دارند.

 به دنبال این ادامه داد: اگر دوباره شاهد تهدیدی در قبال حاکمیت، تمامیت ارضی و امنیت ملت خود از سوی ایران باشیم، از حق مشروع دفاع از خود بدون تردید استفاده خواهیم کرد و خواهیم جنگید.

البته در کنار این تهدید کرد که اگر ایرانی کاری انجام دهد پاکستان چنین و چنان خواهد کرد و…

الان دیدیم که در منزل و خانه اش که به کاخ حیدر علی‌اف در باکو مشهور است چند انفجار رخ داده که بر اثر حملات پهبادهای انتحاری بودەاست.

الهام خانم دیگران را با رژیم صهیونیستی و پاکستان و ترکیه و … می ترساند و به قدرت اینها پز می داد اما نمی داند به قول مردم: اگر اینها برای او لات هستند برای ما شکلات هستند، آمریکا ارباب همه ی اینها هم هیچ غلطی نمی تواند بکند چه رسد به نوچه هاش.  

تضاد دارالاسلام ایران با احزاب سکولار و مسلح کورد چگونه رفع می شود؟

تضاد دارالاسلام ایران با احزاب سکولار و مسلح کورد چگونه رفع می شود؟

به قلم: مسعود سنه ای

ملت مسلمان کورد با جمعیت چند میلیونی نزدیک به چند دهه است که از چند حزب چند صدنفری سکولار و مسلح مصیبتهای زیادی را کشیده است. این احزاب سکولار مسلح هم جنگ مسلحانه را بر ملت مظلوم ما تحمیل کرده اند و هم خطرناکتر از آن، جنگ عقیدتی و تبلیغی و روانی و فکری را بر ملت ما تحمیل کرده اند که صدمات این جنگ فکری بر افراد و خانواده ها و فرهنگ و هویت اسلامی کوردها گاه غیر ممکن است که در یک نسل ترمیم شود و نیاز به چندین سال فعالیت مستمر دارد.

ریشه تمام این احزاب سکولار مسلح به حزب دمکرات کردستان ایران بر می گردد که به دستور استالین رهبر شوروی کمونیستی تشکیل شد. کوردها در آن زمان خودشان دارای حزبی اسلامی به نام جمعیت ژ-کاف (احیای کورد) بودند که برای احقاق حقوق کوردها بر اساس قانون شریعت الله تلاش می کرد. اما با نفوذ خائنین و به دستور استالین این جمعیت نابود شد و حزب دمکرات کردستان که از کمونیستها و ملی گراهای سوسیالیست تشکیل شده بود جای آن را گرفت.

بعد از نابودی این حزب و رهبرش توسط رضاخان سکولار، و در اوایل انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ این حزب نیز از خلاء قدرت به وجود آمده سوء استفاده کرد و در قالب دو حزب شروع به فعالیت کرد: ۱- حزب دمکرات کردستان ۲- حزب کمونیستی کومله

این دو حزب در طول ۸ سال جنگ تحمیلی صدام حسین بر علیه ملت ایران در کنار صدام حسین سکولار به عنوان خائنین به وطن و ملت جنگیدند و به وطن فروشی مشغول شدند. بعد از امضای قطع نامه و پایان جنگ، این احزاب سکولار مسلح نیز اردوگاه نشین و حقوق بگیر عراقی ها شدند.

در دوران اردوگاه نشینی این دو حزب هر یک به چندین حزب مختلف و ضد هم تقسیم شده اند تا به امروز رسیده اند و می بینیم که از حزب سکولار و دمکرات قاضی محمد هم اکنون صدها حزب مختلف غیر مسلح و چند حزب مسلح در میان کوردها باقی مانده است که همگی از کانال بارزانی (مزدور ترکیه) در خدمت دشمنان دین و وطن بوده اند؛ دشمنانی چون آمریکا و رژیم صهیونیستی و ناتو.  

این احزاب سکولار و مرتد از زمان پیدایش تا کنون با زبان اسلحه و ترور و کشتار با دارالاسلام ایران و کوردهای مسلمان معامله کرده اند و اگر به کارنامه ی انها نگاه کنید هزاران ترور قتل عامهای وحشتناک از کوردها را در کارنامه ی سیاه آنها می بینید؛ علاوه بر این، در فرصتهای مختلفی هم که دارالاسلام ایران درهای عفو را برایشان باز کرده است اما اینها توبه نکرده اند و بر مسلح و معاند بودن خود اصرار دارند؛ پس این احزاب سکولار تنها زبان اسلحه را می فهمند و حتی اگر گفتگوئی هم باشد باید از موضع قدرت نظامی با اینها وارد گفتگو شد و شرایط خود را بر آنها تحمیل کرد . این واقعیت این سکولاریستها (یا به زبان عربی مشرکین یا احزاب) است که الله تعالی می فرماید:  وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىٰ يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا (بقره/۲۱۷) و سکولاریستها (مشرکین یا احزاب) پیوسته با شما مسلمین جنگ مسلحانه می کنند تا آنکه اگر بتوانند شما را از دینتان برگردانند.

یعنی تا زمانی با ما می جنگند که یا کلاً ما را از دین اسلام برگردانند (همان کاری که کمونیستها می کنند) یا اینکه ما را از محتوا و مفاهیم دین اسلام تهی کنند (همان کاری که سکولاریستهای لیبرال انجامش می دهند) .

امروزه هدف این احزاب سکولار این است که ما را از مفاهیم و محتوای چهار گانه ی دین اسلام تهی کنند که عبارتند از :۱- قدرت حکومتی  2- قانون و برنامه ۳- اطاعت کردن ۴- مجازات و پاداش

پس تا زمانی که ما را از این مفاهیم چهار گانه دور نکرده اند و این مفاهیم را با زور اسلحه به دین سکولاریسم نداده اند با ما وارد جنگ مسلحانه می شوند. دقت کنید: جنگ مسلحانه. و برای این احزاب سکولار اصلا شیعه و سنی فرقی ندارد . اینها با محتوای ۴گانه ی دین اسلام کار دارند.

پس این احزاب سکولار مسلح تنها جنگ مسلحانه را متوجه می شوند و دارودسته ی نافقین یا سکولار زده های داخلی هم که ستون پنجم آنها در میان مسلمین هستند نیز تنها با قدرت نظامی مدیریت می شوند و چنانچه رهبر رسول الله صلی الله علیه وسلم باشد و سربازان حکومت هم کسانی چون صحابه کرام رضی الله عنهم اجمعین باشند باز این سکولار زده ها با دلیل و قرآن و حکمت و… قانع نمی شوند بلکه تنها قدرت نظامی است که آنها را مدیریت می کند و «ضرار»های آنها را نابود می کند.

الله تعالی در مورد این سکولار زده ها و دارودسته ی منافقین داخلی که ادای مسلمین را در می آورند اما در واقع به نفع احزاب سکولار فعالیت تبلیغ و حتی جنگ روانی و تخریبی انجام می دهند می فرماید: لَأَنْتُمْ أَشَدُّ رَهْبَةً فِي صُدُورِهِمْ مِنَ اللَّهِ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُونَ (حشر/۱۳) این دارودسته منافقین (سکولار زده ها) در دلشان از شما بیشتر ترس دارند تا از خدا، زیرا آنها مردمی هستند که هیچ فهم و شعوری ندارند.

افغانستان گرفتار دروغهای زرقاوی راس فتنه ی نجدیت

افغانستان گرفتار دروغهای زرقاوی راس فتنه ی نجدیت

به قلم: ابوبکر الخراسانی

عده ای از اهل سنت افغانستان که نسبت به منابع شرعی آگاهی کمتری دارند یا حتی جاهل هستند و تنها احساسات ضد شیعی داشتند از جنایات صدام حسین سکولار و سوسیالیست و از جنایات ابومصعب زرقاوی نجدی در برابر شیعیان حمایت می کردند و به این جنایات خوشحال بودند؛ اما در عین حال از نجیب الله سکولار و سوسیالیست بد می گفتند یا از گروه نجدی دوله بد می گویند، غافل از اینکه فکر و عملکرد صدام حسین با نجیب الله یکی بود و حتی نجیب الله از بسیاری صفات بسیار بهتر از  صدام حسین بود، و غافل از اینکه تفکرات نجدی الان داعش در مشرک دانستن و تکفیر اهل تصوف و شیعه و حتی عملکرد الان داعش با مسلمین مخالف خودش هیچ فرقی با برخوردات زرقاوی و گروهش ندارد.

پس منهج فکری زرقاوی با گروه داعش یکی است و کسی که امروزه گریبان کسانی را گرفته است که روزگاری از جنایات زرقاوی در برابر شیعیان و گروههای اهل سنت مخالف او حمایت می کردند. نکته ی مهم دیگر این است : همچنانکه امروزه گروههای نجدی داعش برای تکفیر سایر مسلمین به دروغ گفتن و قیچی کاری آراء علمای گذشته پناه می برند ابومصعب زرقاوی هم به همین دسیسه و حیله پناه برد. به دو شیوه ابومصعب زرقاوی در مورد شیعیان دروغ می گوید:

  1.  آراء قیچی کاری شده علمای گذشته در مورد غلاة شیعه را می آورد و بر تمام شیعیان تطبیق می دهد. تدلیس و خیانتی کاملاً آشکار. چون شیعیان خودشان از این غلاة و عقایدشان برائت کرده اند و حتی آنها را تکفیر کرده اند.  در این زمینه همه ی ما آراء قیچی کاری شده او را دیده ایم و هنوز هم به صورت کپی پیس تکراری در کانالها و گروههای مختلف مجازی می بینیم و نیاز به بازگوئی نیست.
  2. زمانی که در مورد اعمال عوام شیعه در زمان حاضر حرف میزند کاملا دروغ می گوید. یعنی به اندازه ای دروغش آشکار است که هر انسان صاحب عقلی که حتی شیعه را نیز ندیده باشد نمی تواند باور کند چه رسد به کسانی که با شیعیان در ارتباط بوده باشند و از نزدیک شیعیان را دیده باشند.

به عنوان مثال زرقاوی می گوید: عوام شیعه یک اهل سنت را بر سر تقیه به خانه شان دعوت میکنند سپس او را آب داده و غذا میدهند وقتیکه اون اهل سنت از خانه اش رفت ظروف استفاده شده توسط اهل سنت را نمیشورند بلکه آتش میزنند چونکه میگویند آب نجاست سنی را پاک نمیکند… حتی فرشی که اهل سنت بر آن قدم نهاده است را نیز آتش میزنند پس اگر حال عوامشان اینست حال آیاتشان چگونه باشد (منبع: المحاضرة مع الشيخ الزرقاوي)

این است چهره ی واقعی زرقاوی که بار دیگر فتنه نجدیت را در قالب گروهی مسلح زنده کرد و امروزه نجدی های ادامه دهنده راهش با همین دروغها در حال ترور و بمب گذاری و قتل عام مسلمین و سربازان امارت اسلامی افغانستان هستند.

البته این نکته هم مهم است که بدانید زرقاوی با داشتن آن تفکرات نجدی در افغانستان هرگز به امارت اسلامی و یا القاعده بیعت نداد، چون به تبیعت از استادش ابومحمد مقدسی معتقد بود که مجاهدین افغانستان مشرک هستند و…  و تنها زمانی به القاعده بیعت داد که در عراق نیاز به سرباز گیری بود و می خواست با استفاده از نام القاعده برای خود سرباز جمع کند و نطقه ی گروه داعش را به این شکل در عراق ریخت.

در اینجا عاقلهای تفکر نجدیت لازم است در افکار خود در مورد مفاهیمی چون مشرک و مشرکین و  قائل شدن عذرهای معتبر شرعی برای مسلمین جهت جلوگیری از تکفیر نابجای مسلمین تجدید نظر کنند و در تصحیح این مفاهیم بر اساس مذاهب اهل سنت کوشش کنند و چنانچه در این زمینه کوتاهی کنند باید بدانند روز به روز برای گروههای مسلح نجدی چون گروه داعش سرباز تولید می کنند تا به این بهانه های غیر شرعی مشرک و مرتد و … مسلمین را قتل عام کنند.

انتظار اهل سنت از عاقلهای تفکر نجدیت در افغانستان و سایر سرزمنیهای اسلامی بازگشت به منهج صحیح اهل سنت و اصلاح تفکرات غلط نجدیت در این مفاهیم است تا این زنجیره مسلمان کشی و مشغول شدن مسلمین به مسلمین و تکرار فجایع الجزائر و عراق و سوریه و یمن و لیبی و… دیگر تکرار نشود . آیا این انتظار نابجائی است؟