جنایت آمریکا و کوردهای سکولار در باغوز سوریه نه فراموش شدنی و نه بخشیدنی

جنایت آمریکا و کوردهای سکولار در باغوز سوریه نه فراموش شدنی و نه بخشیدنی

به قلم: مجاهد مهاجر

آمریکا و سایر کفار سکولار جهانی هرگز بدون حمایت مزدوران داخلی و منطقه ای نتوانسته اند بر سرزمینی از سرزمینهای اسلامی و حتی غیر اسلامی تسلط پیدا کنند؛ اما سرانجام تمام مزدوران یکی است، چه در ویتنام و چه در الجزایر و چه در افغانستان و چه سایر سرزمینهای تحت اشغال کفار سکولار خارجی.

زمانی که این اشغالگران تصمیم می گیرند که نیروهای خود را خارج کنند یا به دلیل مبارزات آزادیخواهان مجبور به فرار می شوند سرنوشت مزدوران یکی است؛ این مزدوران می مانند و ملتشان که به آنها خیانت کرده اند و در حق آنها مرتکب جنایت شده اند.

یکی از این جریانات مزدور، کوردهای سکولار هستند که تاریخ پیدایش آنها با خیانت به دین و ملت خودشان شروع شده است. ابتدای کوردهای سکولار و مرتد در کوردستان با قاضی محمد مرتد شروع می شود که مزدور مستقیم استالین یکی از خونخوارترین حاکمان تاریخ بود.

قاضی محمد مرتد به دستور استالین و به واسطه ی باقراف توانست جماعت اسلامی کوردها (ژ-ک) را نابود و اولین حزب سکولاریستی را در میان کوردها تاسیس کند. اما در نهایت این مزدور مثل سایر مزدوران توسط استالین به فروش می رسد و چون توسط علمای آنزمان چون ملا خلیل حکم ارتداد او صادر شده بود کوردها نیز او را رها کردند و با فرار مزدوران بارزانی به شوروی این مزدور تنها می ماند و به درخواست کوردها توسط  حاکمیت آنزمان ایران اعدام می شود.

این سرنوشت بنیانگذار سکولاریستهای مزدور و خائن در کوردستان است که پس مانده هایش به صدها حزب ضد هم تقسیم شده اند که هیچ یک آن دیگری را قبول ندارد.

در کوردستان ایران کومله ها و دمکراتها ابتدا برای صدام حسین مزدوری کردند و الان هم با واسطه هائی مزدور آمریکا و ناتو شده اند. احزاب سکولار کوردستان عراق و سوریه و ترکیه هم چنین وضعیتی دارند اما جالب است بدانید که در کوردستان عراق چند روز آمریکا سکولاریستهای مزدور کورد را رها کرد و حشد شعبی ۵۱ درصد خاکشان را گرفت. در کوردستان سوریه هم آمریکا چند روز این مزدوران سکولار کورد را رها کرد و باز دیدیم که ترکیه (ناتو) و مزدورانش از عفرین تا راس العین (سریکانی) را تصرف کردند.

پس موجودیت مزدوران به تصمیم و موجودیت اربابان آنها بستگی دارد. چون از حمایت مردمی برخوردار نیستند و تنها با قدرت نظامی اشغالگران خود را بر ملت مظلوم خود تحمیل کرده اند.

یکی از جنایات مشترک آمریکا و کوردهای سکولار در سوریه جنایت باغوز است. در سال ٢٠١٩ در چنین روزهائی بود که آمریکا و متحدینش از طریق هوائی و مزدوران سکولار کورد از طریق زمینی با وحشیّتِ تمام، وحشیّتی که حیوانات درنده نیز از آن شرم دارند با انواع سلاح‌ها و بمبهای خوشه ای فسفری و… بر مسلمین در بخش کوچکی از سرزمینِ سوریه یورش بردند و حدود ٣٠٠٠ نفر از آنان را به قتل رسانده و سوزاندند… آمریکا و ناتو و کوردهای سکولار با قتل ۶۵٠ زن، ٩٢٠ کودک و ١۴٠٠ مرد آنهم در یک شبِ واحد، یکی از بزرگترین جرائم تاریخ را با شعار «جنگ با تروریسم و نشر دموکراسی» مرتکب شدند! لِلَّه الْمُشْتَكَى !

برای این شهدا می گوئیم : لِلّهِ دَرّهُمْ وَعَلَى اللَّهِ أَجْرَهُم، اما برای آمریکا و سایر کفار سکولار و اشغالگر جهانی و مزدوران محلی آنها می گوئیم: اگر شما قادر به نابودی زنان و کودکان و مردهای زخمی و محاصره شده و گروههای متفرق اسلامی باشید اما بدانید که با قدرت شگفت انگیز حکومت اسلامی و دارالاسلام طرف هستید که خاری در چَشم و خنجری در سینه‌ی آمریکا و سایر کفار و مزدوران محلی آنها در این چند دهه گذشته شده است. پس بدانید نه جنایات شما را فراموش می کنیم، نه می بخشیم: والله والله سننتقم دماء شهدائنا.

دارودسته ی منافقین کورد را درسیاه شدن دامن یک مجسمه تا تجاوز، آورادگی و مرگ به ناحق کوردها بشناس

دارودسته ی منافقین کورد را درسیاه شدن دامن یک مجسمه تا تجاوز، آورادگی  و مرگ به ناحق کوردها بشناس

به قلم: عمر محمود نژاد / بانه

یک زمانی ما شاهد صدور بیانیه و هیاهو رسانه ای توسط احزاب سکولار خارج نشین و بخصوص دارودسته ی منافقین و سکولار زده های داخلی در محکومیت سیاه شدن پاهای مجسمه ی هیمن موکریانی از شعرای احزاب سکولار و مرتد کوردستان بودیم، و یا به دنبال آن بعد از تهدیدات و چند حمله ی مختصر ج.ا.ایران به پایگاههای احزاب سکولار و مرتد ساکن در شمال عراق که امنیت جانی و اقتصادی و فرهنگی کوردهای ایران را به خطر انداخته اند باز ما شاهد همین هیاهوها و صدور بیانیه ها و پناه بردن به مجامع سکولار بین المللی از سوی این دارودسته ی منافقین و سکولار زده های داخلی میان کوردهای اهل سنت بودیم که اخیراً با کسانی چون حشمت الله طبرزدی نیز همدست شده اند که این شخص رسماً برای کفر سکولاریسم و جامعه ای دموکراتیک فعالیت می کند.

این یک طرف قضیه است، طرف دیگر آن این است که بر اثر خیانت و فساد و دزدی های غیر قابل انکار احزاب سکولار حاکم بر کردستان عراق و تشکیل جامعه ای نا امید و بی آینده برای کوردها، ما شاهد کوچ دسته جمعی هزاران کورد عراقی به اروپا هستیم که در بلاروس گرفتار شده و تا کنون به ناموس دهها نفر از آنها توسط کفار سکولار اروپائی تجاوز شده و چندین نفر از آنها نیز بر اثر سرما و گرسنگی و شلیک نیروهای سکولار اروپائی کشته شده اند  و اعلام شده است که اگر وضع به این شکل پیش برود نیمی از این پناهجویان بر اثر سرما و گرسنگی می میرند.

در برابر این جنایات آشکاری که توسط اروپائی ها در حق کوردها می شود تمام رسانه های احزاب سکولار و مرتد خارج نشنین کوردها و همچنین گروههای وابسته به دارودسته ی منافقین داخلی لال شده و خفه خان گرفته اند و شما نه بیانیه ای از سوی اینها به مجامع بین المللی را می بیند و نه واکنشی عملی و رسمی و نه تشکیل کمپین و گفتگو با حکومتها و سیاستمداران آنها و.. . چرا؟ چون جنایتکاران کفار سکولار هستند و کسانی که کشته می شوند و به آنها تجاوز می شود زنان و کودکان و جوانان کوردی هستند که بر اثر سیاستهای غلط احزاب سکولار حاکم بر کردها فراری شده اند.  

در کنار این باز ما شاهد قتل چند مسلمان کورد ایرانی محافظ امنیت توسط مجرمین وابسته به احزاب سکولار ساکن در کردستان عراق بودیم . پریروز امید احمدی و جمال احمدی را در نالوس از توابع اشنویە ترور کردند و امروز هم در نزدیکی روستای میشیاو از توابع شهرستان بانە یک سرباز وظیفه به اسم مهدی محرم را ترور کردند.

در برابر این جنایات آشکار هم شما هرگز شاهد صدور بیانیه یا حتی پیام تسلیتی به خانواده های این قربانیان توسط دارودسته ی منافقین داخلی فرصت طلب و عوام فریب نخواهید بود، اما اگر یکی از همین قاتلین وابسته به احزاب سکولار خارج نشین دستگیر و یا مجازات شود شما شاهد دهها بیانیه و پیام تسلیت و حتی حضور در مراسم خاکسپاری و دلداری دادن به خانواده های این مجرمین و غیره خواهید بود.

دقت کنید ما از واکنش این اشخاص در مورد جنایات مجرمین در قتل حافظان امنیت در خوزستان و بلوچستان و غیره صحبت نمی کنیم بلکه کل بحث ما در مورد مناطق کورد نشین اهل سنت و کوردهائی است که اینها به ناحق از نام کورد و اهل سنت سوء استفاده می کنند و در برابر این جنایات آشکار در حق کوردها لال و خفه شده اند.

این است ماهیت دارودسته ی منافقین فرصت طلب و دروغگو در میان کوردهای اهل سنت که تمام فعالیتهای آنها به نفع احزاب کافر و سکولار محلی و به نفع دشمنان قانون شریعت الله تعالی و به ضرر عقاید صحیح اسلامی اهل سنت و تخریب عقاید اهل سنت در منطقه بوده است.

پیام مولوی محمدیعقوب مجاهد سرپرست وزارت دفاع به نیروهای إمارت إسلامي افغانستان

پیام مولوی محمدیعقوب مجاهد سرپرست وزارت دفاع به نیروهای إمارت إسلامي افغانستان

مترجم: ابومصعب ذوالفقار غلمینی.

الســلام عـلیکم ورحـمت الله وبـرکاته.

برای تمام مجاهدین و مسئولین امارت اسلامی افغانستان خدا کند که همه جور، و صحتمند باشید، و الله متعالی تمام خدمت ها و زحمت های شما را دربارگاه خود قبول کند.

وبعد: چند گفتنی را که همیشه در ذهن من بود خواستم به شما برسانم.

۱- الحمدالله خوبم که فعلا فتوحات آمد، و آن مشکلات که قبلا بود برطرف شده حالا که قراری به هرجا حاکم است هرکس کوشیش میکند که سلاح به شانه کند وخود را مجاهد معرفی کرده و به صف إمارت إسلامي افغانستان داخل شود بخاطر جلوگیری ازین کارها و چنین اشخاص مجاهدین باید خیلی متوجه باشند چونکه اشخاص فاسد، مغرض زیاد کوشیش میکنند بخاطر بدست آوردنی اهداف شوم خود یا برای بدنام سازی امارت اسلامی به صف داخل، و یک جا  شوند بعدا به خوب راحتی به اهداف شوم خود، خود را برسانند یا برای بدنام کردن صف کار کنند پس درین مورد «دلگی مشران» توجهی خاصی داشته باشند. ودیگه خبری که شنیده می شود که بعضی «دلگی مشران» و یا “سرگروپ”ها بخاطر بزرگ ساختن گروپ، ودلگی خود بعضی اشخاص بی بندبار و فاسد، و نااهل حتی بعضی اربکی های اداره اجیر،‌ و جنایت کاران قبلی را هم در صف جای دادند. این کاری غلطی است و این یک خیانت با دین، و جهاد است، و کسانی که چنین اشخاصی را در صف جای دادند خوب متوجه باشند که ما به هیچ صورتی به همچون اشخاصی نه ضرورت داریم و نه هم میگذاریم که به صف بیایند. هرکس که چنین افراد مغرض را در صف آوردن هرچه زود از صف آنها را جدا ساخته و دور کنند. وکسی که چنین نکند ماهم به تصفیه شروع کرده ایم. به تمام دلگی ها، و گروپ ها جستجو میکنیم و بازرسی میکنیم. اگر در کدام دلگی و گروپی چنین افراد پیدا شد باز همرای «دلگی مشر»، و سرگروپ هر برخوردی که شد کسی حق گله ندارد.

و به این فریب نخورند که ما فلانی هستیم و یا رفیق فلانی هستیم به ما کسی چیزی نمی گوید. اینجا شریعت مهم است و برای ما اهداف نظام مهم است و کسی که به خلاف شریعت، و خلاف اهداف نظام قدم بگذارد به نزد ما نه قابل قبول است و نه به همچون اشخاص ضرورت داریم. هرکس باید خود و همراهان خود را اصلاح کند واگر ما چنین مردمی را ببینیم که با خود همرا کرده اند آن «دگلی» هم لغو، و خلی سلاح میشود، و از صف هم کشیده می شود باز گله هم نمی تواند ونه هم حق گله را دارد.

بخاطر رضای الله (ج) به این خیلی متوجه باشید.

ادامه خواندن پیام مولوی محمدیعقوب مجاهد سرپرست وزارت دفاع به نیروهای إمارت إسلامي افغانستان

انتصاباب و تعیینات جدید موقف‌های بلند توسط رهبر دارالاسلام افغانستان

انتصاباب و تعیینات جدید موقف‌های بلند توسط رهبر دارالاسلام افغانستان

ارائه: فضل احمد هراتی

رهبر دارالاسلام می تواند با توجه به توانائی های اشخاص و تشخیص خودش در مناصب مختلف اجرائی و اداری حاکمیت افرادی را منصوب کند. در تازه ترین منصوبات دارالاسلام افغانستان ما شاهد تعیینات جدید ۲۷ تن در موقف‌های بلند  بر اساس فرمان رهبر امارت اسلامی بودیم .

این افراد تازه گماشته شده اند:

۱- مولوی شهاب الدین دلاور، سرپرست وزارت معادن و پترولیم ۲- حاجی ملا محمد عیسی آخند، معین وزارت معادن و پترولیم

۳- ملا محمد عباس آخند، سرپرست وزارت مبارزه با حوادث ۴- مولوی صاحب شرف الدین، معین وزارت مبارزه با حوادث

 4- مولوی عنایت الله، معین وزارت مبارزه با حوادث ۵- مولوی حمد الله زاهد، سرپرست اداره تدارکات ملی

 6-  شیخ عبدالرحیم، معین اداره تدارکات ملی ۷- مولوی قدرت الله جمال، سرپرست اداره عالی تفتیش

  مولوی عزت الله، معین اداره عالی تفتیش

 8- مولوی محمد یوسف مستری، سرپرست ریاست تنظیم امور زندان‌ها ۹- ملا حبیب الله فضلی، معاون ریاست تنظیم امور زندان‌ها

 10-  مولوی کرامت الله آخندزاده، سرپرست کمیسیون اصلاحات اداری و خدمات ملکی ۱۱- مولوی احمد طه، معین وزارت سرحدات و قبایل

 12- مولوی صاحب گل زرین، رییس ریاست کوچیان در وزارت سرحدات و قبایل ۱۳-  شیخ مولوی عبدالحکیم، معین وزارت شهدا و معلولین

۱۴- مولوی سعید احمد شهید خیل، معین وزارت معارف ۱۵-  مولوی عبدالرحمن حلیم، معین وزارت احیا و انکشاف دهات

 16- مولوی عتیق الله عزیزی، معین مالی و اداری وزارت اطلاعات و فرهنگ ۱۷- ملا فیض الله آخند، معین جوانان وزارت اطلاعات و فرهنگ

۱۸- مولوی سیف الدین تائب، معاون ارتباطات اداره امور ۱۹-  مولوی فتح الله منصور، مسوول فرودگاه کندهار

 20- محمد اسماعیل، فرمانده اجرائیه محکمه نظامی ۲۱-  مولوی عصمت الله عاصم، معاون سره میاشت

 22- مولوی رحیم الله محمود، معاون قول اردوی البدر در کندهار ۲۳- مولوی عبدالصمد، معاون قول اردوی عزم در هلمند

 ۲۴-  ملا ناصر آخند، معین وزارت مالیه ۲۵-  مولوی عارف الله عارف، معین وزارت انرژی و آب ۲۶- مولوی فتح الله منصور (فرزند ارجمند شهید ملااختر محمد منصور) به‌عنوان مسئول میدان هوایی قندهار

بقای جهاد، قاعدین از جهاد و پرچمداران جهاد

بقای جهاد، قاعدین از جهاد و پرچمداران جهاد

به قلم : کارزان شکاک

در احادیث زیادی آمده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم به بقای جهاد تا روز قیامت گواهی می دهد و در کنار این امر به جهاد تحت پرچم رهبری واحد را دستور می دهد و از تفرق و حزب بازی نیز نهی می کند.

عن جابر ابن عبدالله رضی الله عنه قال سمعت رسول الله یقول : لا تَزَالُ عِصَابَةٌ مِن أُمَّتي يُقَاتِلُونَ علَى أَمْرِ اللهِ، قَاهِرِينَ لِعَدُوِّهِمْ، لا يَضُرُّهُمْ مَن خَالَفَهُمْ، حتَّى تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ وَهُمْ علَى ذلكَ (مسلم/۱۹۲۴) هميشه گروهي از امت من براي برپا کردن فرمان الله به قتال مي پردازند، بر دشمنانشان پيروز هستند، مخالفانشان نمي توانند به آنان ضرري برسانند تا اينکه قيامت برپا مي شود و آنان در اين حال هستند. در این حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم  فرمودند که یک گروپ از امت من هستند که تا روز قیامت باقی می باشند ودر راه الله میجنگند.

با وجود ده ها دلیل در مورد جهاد و بقای آن باز هم بعضی اشخاص مسلمان نما در میان مولوی ها و مشایخ و بعضی افراد عام از روی نفاق وگمراهی و یا هم از روی علاقه به فساد و فحشاء مخالف آزاد سازی سرزمینهای اسلامی تحت اشغال کفار سکولار و طاغوتهای تحت امر آنها و مخالف قائم شدن نظام اسلامی هستند و بر ضد جهاد و مجاهدین تبلیغات میکنند و اشغال و تجاوز کفار را توجیه میکنند.

این دین آمده است که دنیا را از چنگال ظلم کفار ظالم نجات دهد اما می بینیم که  این که کفار به ملک اسلامی چون فلسطین و عراق و سوریه و یمن سومالی و مالی و غیره حمله کرده اند و مسلمانان را می کشند وشریعت را زیر پا کرده اند و اختیار بخشهای زیادی از سرزمین اسلامی را بدست گرفته اند.

در این حال چه کسانی میتوانند خود را مسلمان بگویند،اما نه تنها خودشان جهاد نکنند بلکه بگویند جهاد فرض نیست وباعث انحراف مسلمین شوند غیر از مجرمین و بخصوص دارودسته ی منافقین.

در اسلام جهاد تا روز قیامت دوام دارد و باید نگاه کنید که هم اکنون کدام جبهه است که با کفار اشغالگر مثل آمریکا و صهیونیسته ادر فلسطین و عراق ویمن و سایر سرزمینهای اسلامی جهاد می کند و کدام شخص است که می گوید ما کاری به کفار نداریم و مشکلات سرزمینهای اسلامی هم مشکلات داخلی است و….؟

آمریکا پرچمدار کفر و طاغوت بزرگ در عصر حاضر است که باید از تمام سرزمینهای اسلامی گم شود و رژیم صهیونیستی هم سرطانی است که بر بدن امت اسلامی توسط انگلیسی ها تولید شده و توسط اتحادیه اروپا و آمریکا نگهداری و حمایت می شود.

اینها دشمنان شماره یک ما هستند و در اولویت جهادی قرار گرفته اند و تا زمانی که سرزمینهای اسلامی از وجود اینها پاک نشده است سایر سرزمینهای تحت اشغال روسیه و چین و اتحادیه آفریقا و … نیز آزاد نخواهند شد.

پس جهت آزاد سازی سرمزنهای اسلامی باید بر آمریکا «سر افعی» و به قول سید قطب رحمه الله بر «آمریکا شیطان بزرگ» تمرکز کرد و هر کسی بخواهد لوله های اسلحه و نوک قلمها و تبلیغات مسلمین را از این دشمن اصلی منحرف کند دوست مسلمین نبوده و نیست بلکه یا دشمنی آگاه است یا دوستی جاهل و نادان و فریب خورده.

برخلاف میل قاعدین و دارودسته ی منافقین و تاجران ما به سخن رسول الله صلی الله علیه وسلم گوش می دهیم که : لا تَزالُ طائفةٌ من أمَّتي يقاتِلونَ على الحقِّ ظاهِرينَ علَى من ناوَأَهُم حتَّى يُقاتلَ آخرُهُمُ المسيحَ الدَّجَّالَ (صحیح ابی داود ۲۴۸۴) پس جهاد تا روز قیامت تحت پرچم رهبری واحد ادامه دارد و هرگز جهاد تعطیل نمی شود.

امارت اسلامی افغانستان: تصفیه‌ی صفوف نخستین شرط برای بقای نظام است

امارت اسلامی افغانستان: تصفیه‌ی صفوف نخستین شرط برای بقای نظام است

به قلم: ابومحمود کندوزی

امارت اسلامی همچون سایر انقلابات موفق اسلامی در طول تاریخ توانست در مدت ۲۰ سال جهاد خستگی ناپذیر، آمریکا و ناتو و تمام متحدین و مزدوران محلی آنها را شکست داده و نظامی اسلامی برپا کند.

روش مدیریت جهاد امارت اسلامی در طول این ۲۰ سال به گونه ای بود که هر جماعت و گروه محلی به صورت خودمختار به جهاد خودش ادامه می داد و ما شاهد وجود گروههای مختلف در میدان جهاد در افغانستان بودیم. در میان این گروههای متعدد هم انسانهای مختلفی وجود داشتند بخصوص در هنگام پیروزی های اخیر در شهرهای بزرگ ما شاهد ورود انسانهای مختلفی به صف مجاهدین بودیم. امروزه که امارت اسلامی به صورت حکومتی مستقل و متمرکز در آمده است لازم است که صفوف خود را تصفیه کند. هم در بخش نیروهای رسانه ای و جنگ روانی و هم در بخش نیروهای نظامی و مدیریتی.

تصفیه ی بخش رسانه ای و روانی از اهمیت بسیار بالائی برخوردار است و قطعاً باید در اولویت قرار بگیرد، کاری که هر نظامی انجام می دهند که ابتدا تسلط بر رسانه هائی چون رادیو و تلویزیون و غیره بوده است؛ چون امروزه دیده می شود که سیاستهای امارت اسلامی در برخورد با مسلمین و افکار و مذاهب مختلف اسلامی چیزی است و عده ای که خود را طرفدار امارت اسلامی می نامند عمداً مطالبی بر خلاف این سیاستها را در بخش رسانه ای و بخصوص در فضای مجازی نشر می دهند.

برای مسلمین افغانستان و منطقه بسیار مهم است که مثلاً در چگونگی برخورد با شیعیان و ایران سیاستهای رسانه ها هم همانی باشد که مسئولین امارت اسلامی درپیش گرفته اند؛ اما ما با چشم سر می بینیم که عده ای که مغرض و جاهل هستند «به نام امارت اسلامی» نه تنها در مسیر اهداف گروههائی چون داعش حرکت می کنند بلکه صدماتی بیشتر از داعش هم به امارت اسلامی می زنند، چون اینها «به نام امارت اسلامی» همان سخنان جاهلانه را نشر می دهند.

عده ای هم که مثل این گروه اول آشکارا سخنانی بر خلاف سخنان مسئولین امارت اسلامی در برابر شیعیان و ایران نمی گویند اما اخبار وحدت آفرین امارت اسلامی را نیز نشر نمی دهند و این اخبار را در سکوت خبری قرار می دهند و یا از روی ناچاری به صورت مختصر و ساده نشر میدهند.

هر دو گروه بالا در دشمنی با امارت اسلامی قدم بر می دارند و دستهائی مخالف امارت اسلامی را در افغانستان و بخصوص در ایران تقویت می کنند و به دست این طیف موجود در ایران بهانه می دهند که در برابر امارت اسلامی سیساتی خصمانه بگیرند و طیف طرفدار امارت اسلامی در ایران را تحت فشار قرار دهند. به همین دلیل تصفیه ی این افراد جاهل و مغرض در فضای رسانه ای و مجازی هم بسیار ضروری و لازم است .

امروز  لطیف‌الله حکیمی، رییس عمومی کمیسیون تصفیه‌ی صفوف امارت اسلامی افغانستان در نشستی با مسوولان امنیتی و دفاعی ولایت‌های قندهار، هلمند، زابل و ارزگان گفت که تصفیه‌ی صفوی نخستین شرط اساسی برای بقای نظام است.

ما هم به عنوان مجاهدین و طرفداران امارت اسلامی افغانستان از این سیاست امارت اسلامی حمایت می کنیم و انتظار داریم تصفیه در فضای مجازی را نیز در اولویت کار خود قرار دهند و اجازه ندهند کسانی به نام امارت اسلامی افغانستان سخنان و تبلیغاتی را در گروهها و کانالهای مختلف نشر دهند که بر خلاف سیاستهای امارت اسلامی باشد.

ما نباید فراموش کنیم که محافظت از وحدت اسلامی میان مسلمین در اولویت است و هر کسی که به این وحدت صدمه ای بزند دشمن آگاه یا دوست جاهل است و در هر دو حالت باید جلو آن گرفته شود.

جنگ تحمیلی بر یمن لکه ی ننگین دیگری در کارنامه ی نجدیت درباری آل سعود و القاعده ی الظواهری و گروه بغدادی

جنگ تحمیلی بر یمن لکه ی ننگین دیگری در کارنامه ی نجدیت درباری آل سعود و القاعده ی الظواهری و گروه بغدادی

به قلم: ابراهیم قشمی

این روزها که اتحادیه ی مجاهدین شافعی و زیدی های یمن به دروازه های شهر استراتژیک مأرب (مرکز استان مأرب) رسیده است و بخش‌هایی از بلندی‌های «بلق» و سد مأرب را به کنترل خود در آورده‌اند ما شاهد تغییر و تحولاتی در جبهات مختلف جنگ هم هستیم .

در جبهه ی آمریکا و ناتو و جنگ نیابتی آل سعود و امارات ما شاهد حضور گروههای نجدی درباری وابسته به آل  سعود و همچنین نجدی های جهادی وابسته به گروه القاعده ی ایمن الظواهری و گروه نجدی داعش هستیم! امری که باعث تعجب و حیرت بسیاری از اهل دعوت و جهاد شده است و کار به جائی رسیده است که طرفداران این دو گروه نجدی سعی در سانسور اخبار و سکوت در این خیانت آشکار کرده اند.. (القاعده اسامه بن لادن اخوانی و وحدت گرا بود و بر آمریکا و سایر کفار و مزدوران  آنها تمرکز کرده بود… بر خلاف القاعده ی الظواهری که نجدی و اهل تفرقه و ذلیلی است و در سوریه و یمن و غرب آفریقا در کنار کفاردر حال قتال است)

این جبهه ی ناهمگون به چنان خفت و ذلتی رسیده است که  «صغیر بن عزیز» رئیس خائنین عبدربه منصور هادی و مقیم ریاض، ناامید از ریاض، با خواهش و تمنا از این سفارتخانه به آن سفارتخانه می‌رود و با دست گدائی و خیانت به دامان سفرا و نمایندگان کفار سکولارغربی چون «ژان ماری صفا» سفیر غیر مقیم فرانسه در یمن و «سریل کریسنر» وابسته نظامی سفارت فرانسه و  سرهنگ «پیتر لی جاسک» وابسته نظامی سفارت انگلیس در یمن و سرهنگ «مارت وایت من» وابسته نظامی سفارت آمریکا در یمن متوسل شده است. علاوه بر این با سرهنگ «حرب محمد ناجی» وابسته نظامی سفارت دیکتاتور جنایتکار مصر در یمن نیز جهت یاری دیدار می کند.

خود عبد ربه منصور هادی که مزدورانش مثل مزدوران افغانستان و کُردهای عراق و سوریه و سایر مزدوران از انواع حمایت‌های نظامی، لجستیکی، سیاسی و اقتصادی و انواع موشک‌های بالستیک و پهپادها بهره‌مند بوده اند در تاریخ ۱۵ آبان ماه در دیدار با «تیم لیندرکینگ» فرستاده ویژه دولت آمریکا به یمن به صراحت به نا کارآمدی مزدورانش اقرار کرده و گفت که جلوی مبارزین شافعی و حوثی‌ها را بگیرید.  

مزدورانی که دین و وطن و  ناموس خود را در برابر اشغالگران خارجی فروخته اند هرگز قابل اعتماد و اتکاء نبوده و نیستند. مگر در افغانستان ندیدیم؟ مگر در عراق و سوریه نمی بینیم؟ در مورد یمن هم «عبدالخالق عبدالله» مشاور ولی‌عهد ابوظبی چندی پیش در صفحه توئیتر خود نوشت: «اعتماد به دولت مستعفی و ارتش آن به حد صفر رسیده است. آنها شایسته حمایت سخاوتمندانه ائتلاف عربی نیستند. هر دقیقه و هر دلاری که برای دولت مستعفی هزینه می‌شود، ضرر است.»

جبهه ی متشکل از آمریکا و ناتو و آل سعود و مزدورانش و گروههای نجدی القاعده ی الظواهری و بغدادی در سال‌های گذشته تلاش کرده با فرافکنی دلیل اتحادشان با هم و دلیل پیروزی‌ها و دستاوردهای اتحادیه ی شافعی ها و زیدی های یمن را دخالت و حضور مستقیم ایران و حزب‌الله معرفی کند؛ دروغی کاملاً آشکار که «صغیر بن عزیز» رئیس ستاد مشترک مزدوران منصور هادی در گفت‌وگو با شبکه «الیمن الیوم» به صراحت گفت که تاکنون هیچ اسیر یا کشته‌ای از نیروهای ایرانی یا لبنانی در یمن گزارش نشده است.

در برابر این رسوائی واضح نجدیت درباری و به اصطلاح جهادی در یمن در۲۰ مهرماه ۶۰۰ کیلومتر دیگر از استان مأرب در عملیاتی موسوم به «طلوع پیروزی» آزاد شد و ما شاهد پیوستن ۸۰۰ مجاهد شافعی مذهب از قبایل «جبل مراد» در استان مأرب صف خود را از خائنین  جدا کرده و به صف مجاهدین شافعی و زیدی حاکم بر پایتخت یمن پیوستند. هواپیماهای آمریکا و ناتو و آل سعود و امارت نیز در ۲۴ ساعت گذشته حملات خود را تشدید کرده و با ریختن هزاران بمب از مسلمین شافعی استان مارب انتقام می گیرند.

بدون شک جنگ بر علیه اتحادیه شافعی ها و زیدی های آزادی خواه یمن یکی دیگر از لکه های ننگین و سیاهی است که نجدیت آل سعود و به اصطلاح جهادی در کارنامه ی سیاه خودش ثبت می کند.

در محافظت از دارالاسلام، اهل دعوت و جهاد ابتدا «سر افعی» را قطع کنید

در محافظت از دارالاسلام، اهل دعوت و جهاد ابتدا «سر افعی» را قطع کنید

 به قلم: ابوبکر الخراسانی

سکولاریسم جهانی، منطقه ای و محلی که امروزه انسانها را از لحاظ مسایل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و محیط زیستی در تنگنای شدید قرار داده و برای حفظ ارزش های سکولاریستی، ارزش های اسلامی و حتی ارزشهای عمومی انسانی را پایمال کرده و برای بدست آوردن منافع مادی خود از هیچ نوع جنایت در حق بشریت دریغ نمی ورزد، تا آنجا که خواستند تمام اعمال شان یک نقطه مشترک با حیوانات داشته باشد که چیزی بیش از این نیست.

امروزه مصیبت ها توسط آمریکا جنایتکارترین کشور سکولاریستی دنیا به پیش برده میشود، و با زیر تسلط در آوردن سازمان های جهانی به اِعمال سیاست های خبیثش در تمام جهان خصوصاً سرزمین های اسلامی می پردازد و در هر منطقه از جهان که خواسته باشد جنگ و کشمکش های منطقه ای را راه اندازی کرده و مردم را به خاک و خون می کشاند، مهم نیست که با نسل بشر چه معامله می شود بلکه آنچه مهم است رسیدن به منافع مادی است که حیات غرب علی الخصوص امریکا روی آن استوار می باشد.

چنین جنایاتی را می توان در سرزمینهای اسلامی دید خصوصاً  زمانی که عراق در زمان حکومت صدام حسین آهسته آهسته داشت به یک قدرت منطقه ای ضد منافع امریکا در خاورمیانه تبدیل می شد امریکا همراه با هم پیمانان اش مداخلات شان را آغاز کردند تا آن که به بهانه های ناروا دولت و مردم عراق را با خاک وخون کشید، با آن هم قناعت اش فراهم نشد در سال ۲۰۰۳م عراق را اشغال کرد و بدیل خطرناکی را در خاورمیانه بنام رژیم صهیونیستی تقویت کرد.

بعد از خروج ذلت بار آمریکا از عراق نوبت به کشورهای آسیایی است خصوصاً کشورهای آسیای جنوبی و آسیای میانه و برای مهار نفوذ قدرت های منطقه ای دیگر، افغانستان را در سال ۲۰۰۱م اشغال کرد و این اشغال از ابتدا تا بحال جان صدها هزار مسلمان بی گناه را گرفته است، گاهی نیروهای ناتو به شکل مستقیم مردم بی گناه ملکی را هدف گرفتند و یا هم توسط شرکت های جنایت کار خصوصی امنیتی همراه با طراحی انتحارات و انفجارات در اماکن پر ازدحام چون مساجد و بازار ها مردم بی گناه را به شهادت رساندند.

بعد از تمام این جنایات، آمریکا ذلیلانه از افغانستان هم فرار کرد؛ با این وجود سعی دارد با نام مبارزه با تروریسم جنگی نیابتی را در افغانستان راه اندازی کند، همان سناریویی که در سوریه و یمن و سایر سرزمینهای اسلامی  پیاده کرده است.

آمریکا استارت جنگ مذهبی در افغانستان را با دامن زدن به تفرق و جنگ داخلی مذهبی میان شیعه و سنی زده و سعی دارد مسلمین منطقه را به صورت غیر مستقیم تابع خود سازد.

پس آمریکا «سر افعی» است که در هر منطقه که قدوم نامبارکش رسیده آن را با فساد، فحشا و ناامنی زهر آگین ساخته پس در نهایت تا اینکه سر این مار بزرگ از تنش جدا نشود آرامی و آسودگی در هیچ نقطه ای از دنیا ممکن نیست.

 یگانه قدرتی که می تواند امریکای ظالم و استعمارگر سکولار و سایر کفار سکولار جهانی و منطقه ای و محلی را به زانو در آورد پرهیز از تفرق و گرایش به وحدت اسلامی است که باید تمام مسلمانان جهان در پی آن بکوشند و خود را از زیر سلطه این دجال عصر نجات دهند.

داستان مرتدین : مسیلمه كذاب و سجاح

داستان مرتدین : مسیلمه كذاب و سجاح

ارائه دهنده: عبدالباسط بازماندگان (مدرسه علم دینی شیخ ضیائی بندر عباس)

   مُسَیلَمه بن حَبیب، معروف به «مسیلمه كذاب» از جمله پیامبران دروغین بود كه در اواخر دوره زندگی پیامبر(ص) ادعای نبوت كرد.[۱] علاوه بر او طُلیحه در میان بنی­اسد،[۲] اسود عنْسی در یمن [۳]و سجّاح در میان بنی­تمیم [۴]  مدعی پیامبری شدند.

 سال نهم هجری به دلیل ورود هیات­های نمایندگی قبایل به مدینه با هدف اسلام آوردن، به «عام الوُفود»[۵] مشهور شده است. در همین زمان، مسیلمه به همراه هیات نمایندگی قبیله خویش (بنی حنیفه) به مدینه آمد.[۶]

   در این كه آیا مسیلمه در این زمان اسلام آورده یا نه ابهام است. یعقوبی می­نویسد: «مسیلمه اسلام آورده بود و در سال دهم مدعی پیامبری شد.»[۷] اما در برخی از منابع آمده است: «فرستادگان بنی حنیفه وقتی نزد رسول­خدا(ص) آمدند، مسیلمه را پیش بارهای خود گذاشتند، آنها وقتی مسلمان شدند به پیامبر عرض كردند: ما یكی از یاران خویش را پیش بارها و مركب­های خویش نهادیم تا مراقب آنان باشد. پیامبراكرم(ص) كه معمولا به این نمایندگان هدیه­ای می­داد، به كسی كه مسئول اعطاء هدایا بود دستور فرمود: تا هر چه به نمایندگان دادید به مسیلمه نیز بدهید. و فرمود: او(مسیلمه) بدتر از شما نیست. نمایندگان وقتی نزد مسیلمه رفتند، هدیه او را دادند و سخن رسول­خدا(ص) را به او گفتند.[۸] قبیله بنی حنیفه به یمامه باز گشتند و مسیلمه وقتی به آن جا رسید ادعای پیامبری كرد.»[۹]

   منابع می­نویسند: «مسیلمه وقتی به یمامه رسید به دورغ مدعی شد كه من در كار پیامبری با محمد شریكم و به همراهیان خویش می­گفت: «مگر وقتی نام مرا پیش محمد یاد كردید نگفت كه او بدتر از شما نیست؟ محمد این سخن را از این جهت گفت كه می­دانست من شریك پیامبری او هستم.»[۱۰] طبق نقلی پیامبر(ص) فرموده بود: «منزلت او (طلیحه) كمتر از شما نیست.»[۱۱] طلیحه با سوء استفاده از این سخن می­گفت: مثل این كه محمّد خودش می­داند كه فرمانروایی پس از او با من است.[۱۲] «رحّال بن عُنْفَوَه مردی از بنی حنیفه كه به مدینه آمده بود و اسلام آورده بود، وقتی به یمامه آمد شهادت داد كه پیامبراكرم(ص) مسیلمه را در كار پیامبری، شریك خود ساخته است.»[۱۳] بدون شك این شهادت دروغ در گرایش مردم به مسیلمه تاثیر زیادی داشت.[۱۴] مسیلمه به منظور جلب بنی حنیفه می­گفت: «چگونه قریش نسبت به خلافت و امامت از شما سزاوارترند؟ به خدا سوگند كه جمعیت آنان افزون­تر از شما نیست، چنان كه شجاع تر از شما هم نیستند. سرزمین و اموال شما هم از آنها زیادتر است.»[۱۵]

ادامه خواندن داستان مرتدین : مسیلمه كذاب و سجاح

رهبر دارالاسلام ایران تشویق نخبگان به خروج از دارالاسلام را خیانت نامید

رهبر دارالاسلام ایران تشویق نخبگان به خروج از دارالاسلام را خیانت نامید

ارائه دهنده: شیعه علی

آیت الله خامنه ای رهبر دارالاسلام ایران در دیدار نخبگان جوان و استعدادهای برتر علمی، نخبگان را نور چشمان ملت خواند و با تأکید بر لزوم تمرکز جامعه علمی و نخبگان برای یافتن راه‌حل‌های علمی مشکلات مختلف گفت: ظرفیت نخبگی جوانان ملت ایران، می تواند زمینه‌ساز پر کردن شکاف علمی کشور با علم جهانی، عبور از مرزهای جهانی علم، ایجاد تمدن نوین اسلامی و تحقق آینده درخشان کشور باشد.

استعداد و ظرفیت ذهنی تنها شروط تحقق نخبگی نیست بلکه باید با شکرگزاری و قدرشناسی این نعمت، و با کار و تلاش و همت و مجاهدت، استعداد و ظرفیت را به نخبگی تبدیل کرد… البته قدرشناسی و شکر عملی نعمت نخبگی جوان، وظیفه پدر و مادر، معلم و استاد و دستگاههای حاکمیتی نیز هست. ملت ایران، ملتی بالقوه نخبه است و به همین علت از دیر باز هدف جنگ نرم تحقیرکننده استعمارگران قرار داشته تا استعدادها و توانایی‌های خود را فراموش کند و حتی منکر شود و دروغ بزرگ «ما نمی توانیم» را بپذیرد.

وقتی ملتی از توانایی‌های خود غفلت کرد، غارت او آسان می‌شود. در واقع غفلت، مقدمه غارت و غارت، افزایش‌دهنده غفلت ملتها از توانایی‌ها و استعدادهای درونی است…. خداوند در کتاب آسمانی هشدار می‌دهد که دشمن می‌خواهد شما از سلاح و داراییهای خود غافل شوید تا راحت حمله کند که این موضوع امروز با توجه به فشارها و جنجال‌ها در دنیا درباره مسئله پهپاد و موشک قابل توجه است.

هم مسئولان باید به وظایف خود درباره نخبگان عمل کنند، هم جوان نخبه باید در قبال مسائل کشور احساس مسئولیت کند و ضمن مبارزه با موانع و پذیرش برخی سختی‌های گاه اجتناب‌ناپذیر، اجازه ندهد نامهربانی‌هایی که در برخی دستگاهها به نخبگان می‌شود، او را از ادامه راه و تلاش و احساس مسئولیت باز دارد.

باید به‌گونه‌ای حرکت کنیم که در آینده‌ای معقول، ایران منبع علم جهانی بشود و هر کس برای دسترسی به جدیدترین یافته‌های علمی، ناچار از یادگیری زبان فارسی شود، همانگونه که در برهه‌هایی از تاریخ، ایرانیان بر قله‌های دانش جهانی قرار داشتند و کتابهای دانشمندان ایران در دانشگاههای غرب و شرق مورد تدریس و استناد اهل علم و دانش بود.

امروز در کشور جوانان نخبه می‌توانند رشد و پیشرفت کنند ولی همچنانکه قبلاً هم گفته‌ایم تمایل یک نخبه برای مهاجرت به کشوری دیگر با این نگاه و توجه که بدهکار کشور است و پس از تحصیل بازخواهد گشت، مانعی ندارد…اما مهاجرفرستی و اینکه عناصری در بعضی دانشگاهها، جوان نخبه را از آینده مأیوس، و او را به ترک میهن تشویق می‌کنند، صریحاً خیانت به کشور و دشمنی با آن است و دوستی با آن جوان هم نیست.

من در دولتهای قبلی و کنونی برای استفاده از جوانان نخبه در مدیریت‌های میانی و حتی سطح بالا به مسئولان سفارش کرده‌ام اما شما نیز باید خود را آماده و نقش‌تان را در اداره کشور پیدا کنید.