از دارالاسلام جدا شدی خوراک گرگها می شوی (۲)
به قلم: ابوعبدالله جاف جوانرو
تنها ابزاری که مانع تولید ضرارها و تفرق و محافظت از عزت مومنین در برابر دشمنان می شود قدرت حکومتی دارالاسلام است؛ اما گرگها در قالب احزاب مختلف اسلامی و سکولار در کمین مسلمین نشسته اند و تلاش دارند با برجسته کردن پاره ای از مشکلات غیرمکفره و مفاسد اداری مسئولین دارالاسلام و با طرح آرزوها، مسلمین را از جماعت تولید شده توسط دارالاسلام جدا کنند و با تاسیس ضرارها به شرک تفرق بکشانند و مسلمین را در راه اهداف خود خرج کنند و این مسلمین را به کانالی بکشانند که با مرگ جاهلی بمیرند.
ابن عباس می گوید که پیامبر- صلی الله علیه وسلم- فرمود: مَن رأی من أمیره شیئا ًیکرهه فلیصبر، فإنه لیس أحد یفارق الجماعة شبرا ًفیموت، إلّا مات میتة جاهلیة . هر کس از امیر خود، کار یا حرکتی را ببیند که از آن بدش بیاید بر آن بردبار باشد، چون هر کس یک وجب از گروه مسلمین (الجماعة) جدا شود و بمیرد بصورت جاهلی مرده است.
این جدایی جدا شدن از دارالاسلام و سرپیچی کردن از اطاعت رهبریت دارالاسلام است و این مردن با مرگ جاهلی نیز به دلیل تفرق و گرایش به احزاب و گروههای متفرق است.
رسول الله صلی الله علیه وسلم در حدیث دیگری این مساله ی اطاعت از رهبریت دارالاسلام و جدا شدن از جماعت تولید شده توسط دارالاسلام و مردن به سبک دوران جاهلیت را اینگونه توضیح می دهد و می فرماید: من خرج من الطاعة و فارق الجماعة فمات، مات میتة جاهلیة. هرکس از اطاعت خارج وجماعت را ترک کرده ودوری گزیند و در این حالت بمیرد، بصورت جاهلی مرده است.
جماعت بعد از تشکیل دارالاسلام مدینه به «السواد الأعظم من امة الاسلام» و تمام مسلمینی گفته می شود که در دارالاسلام بر امامت یک رهبر جمع می شوند و جمعا ًاحکام اسلامی را قبول داشته و به اجرا در می آورند.
در این صورت ملحق شدن به صفوف جماعت از لحاظ سیاسی عبارت است از قبول کردن و پایبند شدن به سیستم عمومی سیاسی اسلام که جماعت در دارالاسلام پیش گرفته، دیگر فرقی نمی کند صورت و تفصیلات آن سیستم سیاسی هر طور باشد یا هر کس و هر مذهب اسلامی آن را اداره کند. مهم نیست. این هم فرمانبرداری و تسلیم و دوستی(الولاء) کامل را می طلبد.
پس: این گرگها در قالب احزاب و جماعتها و ضرارهای شبه اسلامی تو را به خاطر اختلافات مذهبی شما با رهبریت دارالاسلام فریب ندهند؛ اگر مثل صلاح الدین ایوبی شما یک شافعی مذهب بودی و رهبر دارالاسلام یک شیعه بود، اگر مثل آیت الله سید محمدکاظم طباطبایی یزدی شما حتی مرجعیت عامه شیعیان جعفری را بر عهده داشتی و رهبریت دارالاسلام یک حنفی در امپراطوری عثمانی ها بود و… تمام این اختلافات مذهبی دلیلی برای کناره گیری از دارالاسلام و گرایش به تفرق و خارج شدن از جماعت و مردن به شیوه ی جاهلی نمی شود.
ادامه دارد …. ان شاء الله