حجاب؛ بارزترین میزه تهذیب اسلامی

حجاب؛ بارزترین میزه تهذیب اسلامی

به قلم: مولوی فاروق غلجی

این یک حقیقت انکار ناپذیر است که عده زیادی از آن جمله محدودیت‌های که زنان افغان در نظام خانوادگی خود با آن مواجه می‌باشند، بیشتر از همه ریشة کلتوری و عنعنوی نیز دارد، ولی در عین حال اگر درین راستا از اندکی دقت کار گرفته شود، واضحاً روشن می‌گردد که این همه مکلفیت‌‌ها از مفکوره ستر و حجاب اسلامی سرچشمه می‌گیرد. حجابی که از لابلای تعلیمات قرآنی، سنت نبوی و ارشادات فقهاء، ائمه و بزرگان امت مسلمه بر همه زنان مؤمن و با عفت ما لازم گردیده است. باید فراموش نکرد که یکی از مفاخر علیای ملت افغان نیز همین واقعیت است که تقریباً تمام ارزش‌ها و اکثریت رسوم و عنعنات ایشان با تعالیم والای اسلامی هم‌نوایی کامل و یا نسبی را دارا می‌باشد. بناءً گفته می‌توانیم که ارزش‌های ملی ما بلاشک ارزش‌های دینی ما نیز است. از سوی دیگر فقط همین نکته باعث گردیده که فرهنگ، رسوم و عنعنات تمام اقوام و قبایل ساکن این کشور با یک دیگر آمیخته و مشابهت  کامل را دارا می‌باشد. البته  طبیعی‌ است که عده محدودی از باشندگان شهرهای بزرگ ما که در خلال سال‌های اشغال شوروی و ناتو از اثر فعالیت‌های اقتصادی و فرهنگی بیگانگان نسبت به سایر هموطنان رنگ بیشتر و اثر عمیق‌تری گرفته‌اند، اندکی متمایز دیده می‌شوند.

 درین جا نباید اختلاف فرهگ شهری و روستایی را جلوه داده بزرگ‌نمایی کرد و آن‌را یکی از موارد تصادم شدید بین‌القبیلوی دانست، بلکه واقعاً همه این تغییرات تا حدی جزئی و کوچک اند که اصلاً ضرورت بحث و مناقشه در آن دیده نمی‌شود. به طور مثال اگر عده از زنان شهری، مکتب‌خوان و دفتری به جای چادری نوع و لباس دیگری از حجاب را به کار می‌برند و زنان اطراف چادری بپوشند، آیا کسی است که اعتراض نموده و آن‌ها را مورد تهدید و نکوهش قرار دهند؟  اما جای تأسف و نکوهش فقط در حرکت و تصرف آن عده از فعالین می‌باشد که به دستور، تشویق و تمویل دشمنان اسلام ارزش‌های قبول شده این ملت مسلمان را به باد مسخره گرفته از کیسه آقایون خارجی امرار معاش می‌نمایند و ازین طریق در مقابل نظام نو به پاخاسته ما تهدید و بدنامی ایجاد می‌کنند.

 باید قبول نکرد که شاید گروپ کوچکی از زنان پروژه‌یی که وقتاً فوقتاً با سر دادن شعار حقوق زنان در شهر کابل مارش‌کنان بیرون می‌آیند، واقعاً تحت فشارهای شدیدی به تنگ آمده و ناگزیر به این مشقت تن داده‌اند. بلکه حقیقت امر اینست که مستکبرین و طواغیت جهانی به طور قاطعانه حتا در یک بقعة از زمین نظام الهی را که بنده را از بندگی بندگان نجات می‌بخشد، تحمل کرده نمی‌توانند. بناءً موضوع حقوق زن را عنوان کردند تا بتوانند بار دیگر تمام جهان نامسلمان را در پهلوی خویش قرار داده با امارت اسلامی مصادم نمایند. در عین حال جایگاه، حیثیت و حقوق زنان در جوامع اسلامی و غیر اسلامی به صورت واضح از هم دیگر فرق دارد تا این‌که مسأله مذکور از ابتداء اسلام تا مروز یکی از میزات مهم جوامع اسلامی و غیر اسلامی محسوب می‌شود. به این معنی که فرهنگ و تهذیب اسلامی هیچ‌گاهی اوضاع مختلط  بین‌الجنسین را آن‌چنان نمی‌پذیرد  طوری‌که در طول تاریخ بین جوامع نامسلمان مروج بوده است. از جانب دیگر چون ایجاد اختلاط و در هم شکستن موانع ستر و حجاب یکی از تقاضاهای شدید نفسانی می‌باش، ازین‌رو دشمنان اسلام همیشه کوشیده‌اند با استخدام همین حربه ملل مسلمان را از داخل تخریب نموده اخلاق خانوادگی و فردی آن‌ها را به پست‌ترین درجه حیوانیت برسانند. دشمنان اسلام می‌خواهند با ترویج عریانی و فحاشی روحیه تقوا، صداقت، آزادی‌خواهی و مردانگی را از نزد مسلمانان دور نموده حلقه غلامی را به گردن‌شان بآویزند. چنانچه این واقعیت در عصر ما کاملاً هویداست که اختلاط جنسین، فحاشی و عریانی که به نام تأمین حقوق زن همین اکنون در اکثر کشورهای اسلامی دیده می‌شود، یکی از مهلک‌ترین اسبابیست که جوامع مسلمان را به منتهای بدبختی، فلاکت و غلامی رسانیده است. پس این مسئولیت و فریضه حکام، علماء، استادان و همه متنفذین کشور است تا از حدود و ارزش‌های دینی و فرهنگی ملت خویش به طور قاطعانه دفاع نمایند و درین مجاهده مقدس لحظه و دقیقه را هم فرو گذاشت نه نمایند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *