شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله :در جنگ کنونی بین دارالاسلام با کفار تنها دارودسته ی منافقین نظاره گر و بی طرف هستند

در جنگ کنونی بین دارالاسلام با کفار تنها دارودسته ی منافقین نظاره گر و بی طرف هستند

پیاده شده از سخنرانی تصویری: شیخ المجاهد ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

بسم الله و الحمد لله؛ اما بعد: السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

زمانی که روزانه حداقل ۱۷ بار در نمازهای خود سوره ی الفاتحه یا کلید قرآن را می خوانیم  که در نگرش علمای بزرگوار ما کل قرآن تفسیر همین سوره است، از  سه دسته ی ۱- أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ  2- الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ  3- الضَّالِّينَ یاد می کنیم؛ ما با معرفی الله و تعهدی که به او می دهیم از او می خواهیم که ما را در مسیر ۱- أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ  قرار دهد نه مسیر  2- الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ  3 و- الضَّالِّينَ. حالا معقول است ندانیم اینها چه کسانی هستند؟

الله تعالی در سوره ی بعد از آن یعنی بقره این سه دسته را ۱- مُتَّقِينَ ۲- الَّذِينَ كَفَرُوا ۳- وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُمْ بِمُؤْمِنِينَ (منافقین و دارودسته ی منافقین) معرفی می کند. یعنی از نگاه قرآن و شریعت پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم، انسانها خارج از این ۳ دسته نیستند و باید هر مومنی به راحتی بتواند آنها را از همدیگر تشخیص دهد و جدا کند.  

کفار نیز از زمان پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم تا روز قیامت ۵دسته ی اصلی هستند: ۱- الَّذِينَ هَادُوا ۲- وَالصَّابِئِينَ ۳- وَالنَّصَارَىٰ ۴- وَالْمَجُوسَ ۵- وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا (حج/۱۷) البته کسانی هم هستند که در میان مسلمین مرتد می شوند: مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ (مائده/۵۴) که اینها در نهایت جزو دسته ی  یکی از این کفار ۵گانه ی اصلی می شوند.

الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ (احزاب/۶۰) تا زمانی که در میان مسلمین هستند و ادای مسلمین را در می آورند و از دارالاسلام جدا نشده اند جزو مسلمین محسوب می شوند و مثل سایر مسلمین احکام شریعت بر آنها تطبیق داده می شود. 

زمانی هم که دارالاسلام تشکیل می شود باز ما شاهد سه واکنش متفاوت هستیم:

دانلود به صورت ورد:

دانلود به صورت pdf:

  1. قطعاً کفار۵گانه ی اصلی به همراه مرتدین و منافقین آشکار شده با آن مخالف هستند؛
  2. ۲-     مومنین هم با پیش آمدن مشکلاتی از سوی این کفار مختلف و بخصوص از سوی احزاب یا مشرکین یا سکولاریستها تنها بر ایمان و تسلیم شدن آنها در برابر اوامر الله و شریعت الله و اطاعت بیشتر آنها از رهبریت دارالاسلام اضافه می شود: وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَٰذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ ۚ وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِيمَانًا وَتَسْلِيمًا (احزاب/۲۲)
  3. در برابر، الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ (احزاب/۶۰) که خود را عاقلتر و مدرنتر و امروزی تر از سایر مومنین و حتی از رسول الله صلی الله علیه وسلم و آنهمه « السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرینَ وَ الْأَنْصارِ» می دانستند و می گفتند: أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ ۗ (بقره/۱۳) و در میان آنها خشکه مقدسهایی وجود دارند که در تزکیه خودشان را بالاتر از پیامبر هم می دانستند و می گفتند: ائْذَنْ لِي وَلَا تَفْتِنِّي ۚ (توبه/۴۹) به ما در جهاد اجازه معافی ده و ما را در فتنه ( دختران زیباروی رومی) میفکن و … این «الضَّالِّينَ» و موجودات سرگردان با دهها صفت دیگری که در قرآن بیان شده همیشه تمایل دارند مومنین را در برابر کفار تنها بگذارند و در جنگ روانی به عنوان ستون پنجم دشمن عمل می کنند و دوست دارند کفار سکولار بر دارالاسلام پیروز شوند و در میان مسلمین غیر از معذورین تنها این دسته هستند که یاری مجاهدین و دارالاسلام را ترک می کنند و دوست دارند از دور تنها نظاره گر باشند و امروزه با رسانه های مجازی و ماهواره ای و یا تلفنی اخبار مجاهدین و دارالاسلام به آنها برسد . البته حتی اگر هم امروزه کفار سکولار به مجاهدین و دارالاسلام حمله کنند اینها اگر اهل جنگ هم باشند خیلی کم وارد جنگ می شوند. الله تعالی در وصف این گروه می فرماید: وَإِنْ يَأْتِ الْأَحْزَابُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بَادُونَ فِي الْأَعْرَابِ يَسْأَلُونَ عَنْ أَنْبَائِكُمْ ۖ وَلَوْ كَانُوا فِيكُمْ مَا قَاتَلُوا إِلَّا قَلِيلًا (احزاب/۲۰) و اگر آن احزاب (=مشرکین= سکولاریستها) بار دیگر بر علیه دارالاسلام لشکر کشند و برگردند باز منافقان آرزوشان این است که در میان اعراب بادیه (از جنگ آسوده و برکنار) باشند و از اخبار جنگی شما جویا شوند، و اگر هم در میان (سپاه) شما حضور پیدا کنند جز اندکی نمی جنگند.

این روزها به دلیل ضعف مدیریتی دارالاسلام و بی خیالی و مداهنه گری و سازشکار شدن و شل روی مومنین ما شاهد جماعتها و گروهها و دسته هایی از الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ (احزاب/۶۰) هستیم که با ساخت ضرارها و برگذاری کلاسهای تخریبی توجیهی برای مریدانشان سعی دارند به عنوان خدمتی به کفار سکولار مهاجم و احزاب سکولار و مرتد داخلی، مسلمین ضعیف الایمان را نیز به نظاره گر و بی طرف بودن دعوت کنند.

ما مومنین حسن ظن داریم و می گوئیم فلان مجتهد یا رهبر فلان جماعت و فرقه ی اسلامی آنچه را که حق دانسته بیان کرده هر چند اشتباه هم باشد اما نزد او حق این بوده و اگر حق برایش روشن می شد و میدانست حق چیزی دیگری است غیر از آنچه که او می گوید قطعاً حق را می گرفت و چنین تاویل و اجتهاد اشتباهی نمی کرد؛ اما مشکل اصلی زمانی به وجود می آید که الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ (احزاب/۶۰) پشت این اجتهاد اشتباه و این گروهی که به خاطر این اجتهادات اشتباه درست شده اند بر علیه سایر مومنین و دارالاسلام سنگر بندی می کنند. مشکل امثال «ذوالخُوَیصره» هستند که حتی به عنوان لیدرها و محرکین فرقه ها و جماعتها و مذاهب منحرف و اهل غلو بر علیه سایر مومنین و بخصوص بر علیه دارالاسلام قرار می گیرند.

در دارالاسلام مدینه و در میان مردان اهل جنگ، حسان بن ثابت رضی الله عنه که قبلاً در غزوه های بدر و احد و … شرکت کرده بود و در جنگ احزاب یا سکولاریستها نیز که توان جنگیدن نداشت، باز دست از یاری مجاهدین و دارالاسلام نکشید، بلکه خودش در بخش جنگ روانی یکی از سربازان دارالاسلام بود.

پس در جنگ بین دارالکفرها و یا هر یک از کفار با دارالاسلام، با دارالاسلام بودن یا نبودن محک و معیار است، و مادام که سرزمینی بر اساس معیارهای اسلامی دارالاسلام نامیده می شود مذهب یا تفسیر خاص اسلامی اداره کنندگان این دارالاسلام باعث نمی شود که این دارالاسلام از محک و معیار بودن بیافتد و مهم نیست این دارالاسلام بر اساس کدام مذهب اسلامی اهل بدعت یا غیر اهل بدعت اداره می شود؛ مهم این است که این سرزمین دارالاسلام است چه بر اساس مذهب و تفسیر خاص من از اسلام باشد یا بر اساس هر یک از مذاهب و تفاسیر اسلامی دیگر باشد.

در اینجا مهم نیست دارالاسلام سرزمینی چون مصر تحت حاکمیت فاطمیون شیعه اسماعیلی اهل بدعت است که امثال شیرکوه و صلاح الدین ایوبی شافعی مذهب به درخواست العاضد رهبر این شیعیان اسماعیلی در برابر تهاجمات نصرانی ها در جنگهای صلبی به یاری آن می شتابند[۱]، یا این دارالاسلام سرزمینی چون عثمانی است که حنفی ها بر آن حاکم هستند و امثال آیت الله سید محمدکاظم طباطبایی یزدی مرجعیت عامه شیعیان جعفری از چنین حاکمیت به اصطلاح سنی مذهبی در برابر کفار سکولار و اشغالگر انگلیسی حمایت و پشتیبانی می کند  [2] و ده‌ها اعلامیه و فتوای جهاد صادر می کند و حفظ حدود و دفاع از کیان اسلامی و ممالک دولت عثمانی را واجب اعلام می‌کند. [۳] و  فرزند خودش سید محمد را نیز به عنوان فرمانده ی گروههای جهادی روانه ی جنگ با کفار سکولار انگلیسی می کند که در این جنگها و در دفاع از دارالاسلام تحت حاکمیت حکومت بدیل اضطراری اسلامی عثمانی حنفی مذهب  فرزندش کشته می شود؛ و به فتوای این مرجع عالی شیعه، شیعیان جعفری سرنوشت خود را با سرنوشت دولت سست بنیاد عثمانی پیوند می زنند،[۴]و در کنار قوای عثمانی به نبرد با نظامیان اشغالگر انگلیس در جنوب عراق می پردازند؛[۵]  و علاوه بر آن می بینم که این مرجع عالی شیعیان بر علیه ایتالیائی های سکولار که سرزمین لیبی مالکی مذهب را نیز اشغال کرده بودند و حتی یک نفر شیعه ی جعفری هم در آن وجود نداشت فتوای جهاد می دهد و جهاد با  این کفار اشغالگر و بیرون راندن آنها را مهمترین فرایض اسلامی می داند.[۶]

یا کسانی چون ابوسید قطب نجم الدین فرج احمد معروف به ماموستا کریکار سنی مذهبِ قربانی سکونت در میان سکولاریستها و دارالکفر سکولاریستها [۷] را می بینیم که در صورت وقوع جنگِ هر یک از کفار سکولار با دارالاسلام ایران که بر اساس قوانین شیعیان جعفری اداره می شود، خود و شاگردانش را در صف و جبهه ی دارالاسلام ایران قرار می دهد.

پس در برابر تهاجم کفار به دارالاسلام، مومنِ دارای جسم سالمِ نظاره گر و بی طرف وجود ندارد، بخصوص زمانی که جهاد فرض عین می شود، و این صفت بی خیالی و بی طرفی و نظاره گر بودن در میان کسانی که خود را مسلمان بنامند اما از لحاظ شرعی عذری نداشته باشند تنها مختص الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ (احزاب/۶۰) است که روزانه بارها و بارها و در طول عمر هزاران باز از الله تعالی می خواهیم که ما را جزو این «الضَّالِّينَ» قرار ندهد.

در این صورت اصلاً اهمیت نده که این شخص خود را صوفی می نامد یا نجدی یا اخوانی یا مکتبی و دیوبندی و بریلوی وغیره و اهمیت نده که خودش را پشت چه عنوان یا جماعت و گروه شبه اسلامی مخفی کرده است فقط این را نگاه کن که در جنگ بین کفار و دارالاسلام در کجا ایستاده است؟ ایستگاهی که ایستاده است تابلوی بالا سرش را هم به شما معرفی می کند. چون تا قبل از آمدن دجال و دوسته شدن مردم و تحقق:حَتَّى يَصِيرَ النَّاسُ إِلَى فُسْطَاطَيْنِ، فُسْطَاطُ إِيمَانٍ لاَ نِفَاقَ فِيهِ، وَفُسْطَاطُ نِفَاقٍ لاَ إِيمَانَ فِيهِ،[۸] در جنگ بین مومنین و دارالاسلام با کفار تنها ۳ دسته وجود دارد:

  1. مومنین هم مسیر با دارالاسلام که ۱- أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ  هستند و بر «الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ» قرار گرفته اند.
  2. ۲-     کفار هم مسیر با دارالکفرها و احزاب مرتد و منافقین آشکار شده که ۲- الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ هستند.
  3. نظاره گرها و بی طرفها که ۳- الضَّالِّينَ  و سکولار زده های سرگردان هستند.

حالا دقت کن و ببین در جنگ روانی یا مسلحانه ی میان مومنین و دارالاسلام با هر یک از کفار ۱- الَّذِينَ هَادُوا ۲- وَالصَّابِئِينَ ۳- وَالنَّصَارَىٰ ۴- وَالْمَجُوسَ ۵- وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا (حج/۱۷) جزو کدام دسته هستی و در کجا ایستاده ای؟ صف تو و اسم ایستگاه تو ماهیت و مقصد تو، و واکنش مومنین نسبت به تو را مشخص می کند.

سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَبِحَمْدِكَ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ، أَسْتَغْفِرُكَ وَأَتُوبُ إِلَيْكَ .

 والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته


[۱]  تاریخ ابن خلدون،ابن خلدون، ج۵، ص۳۳۰ / أبو الفداء اسماعيل بن عمر بن كثير الدمشقى، البداية و النهاية، ج ۱۲،  ص ۲۵۵، بيروت، دار الفكر، ۱۴۰۷/۱۹۸۶

[۲] علی ابوالحسنی (منذر):فراتر از روش آزمون و خطا، ص۶۲۴-۶۱۷.

[۳] علی ابوالحسنی (منذر):فراتر از روش آزمون و خطا، ص۶۲۹. یکی از فتواهای این عالم و مرجع عامه شیعیان در سال ۱۳۳۲ق/۱۹۱۴م، جهت جهاد و رویارویی با قوای اشغالگر و سکولار انگلیس اینگونه است :  بسم‌الله الرحمن الرحیم

پوشیده نیست که دول اروپا به خصوص دولت انگلیس و روس و فرانسه همیشه از قدیم‌الایام بر ممالک اسلامیه تعدی و تجاوز نموده‌اند، چنان که بیش‌تر ممالک اسلام را غصب نموده‌اند؛ و از این تعدیات به جز محو دین(العیاذ بالله)مقصدی ندارند، تا در این اوقات مقاصد خود را ظاهر نموده، بر ممالک دولت عثمانی(اعزالله بنصرها الاسلام) هجوم نموده و نزدیک است دست تعدی دراز و بر حرمین شریفین و مشاهد ائمه طاهرین (ع) تهاجم و بر اوطان مسلمانان و نفوس و اعراض و اموال آن‌ها غلبه نمایند. پس واجب است بر عشایر ساکن در مرزها و عموم مسلمین متمکنین اگر در حدود مَن بهِ الکفایه نباشد، حفظ مرزها و دفاع از بیضه اسلام به مقدار قدرت خود بنمایند.

والله هو الناصر و المعین و المؤید للمسلمین.

نجف اشرف الاحقر محمدکاظم الطباطبایی 

[۴] علی الوردی، لمعات الاجتماعیه من تاریخ العراق الحدیث،ج ۴، ص۲۳۶-۲۴۲

[۵] علی ابوالحسنی (منذر):فراتر از روش آزمون و خطا، ص۶۲۵ – ۶۲۶.

[۶]  متن فتوای این مرجع عامه ی شیعیان آن روزگار به این شرح است : در این ایام که دول اروپایی مانند ایتالیا به طرابلس غرب (لیبی) حمله نموده و از طرفی روس‌ها شمال ایران را با قوای خود اشغال کرده‌اند، و انگلیسی‌ها نیز نیروهای خود را در جنوب ایران پیاده کرده‌اند و اسلام را درمعرض خطر نابودی قرار داده‌اند، بر عموم مسلمین از عرب و ایرانی واجب است که خود را برای عقب راندن کفار از ممالک اسلامی مهیا سازند و از بذل جان و مال در راه بیرون راندن نیروهای ایتالیا از طرابلس غرب و اخراج قوای روسی و انگلیسی از ایران هیچ فروگذار نکنند، زیرا این عمل از مهم‌ترین فرایض اسلامی است تا به یاری خداوند دو مملکت اسلامی از تهاجم صلیبی‌ها محفوظ بماند. (محمد کاظم طباطبایی) / مجله نور علم، دوره دوم، شماره سوم، ص ۸۲

[۷]   در سال ۱۳۶۷ش در اسلام‌آباد پاکستان با دستگاه پذیرش پناهجویان سازمان ملل متحد مصاحبه می کند و در سال ۱۳۷۰ش  سازمان ملل متحد او را به دارالکفر سکولار (مشرک) نروژ می فرستد و در آن کشور ساکن می شود.

[۸]   الألباني، صحيح الجامع ۴۱۹۴ / سنن أبي داود ۴۲۴۲

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *