حسن امینیِ مکتبِ مفتی زاده و الصعود الى الهاوية سکولاریستها(مشرکین)
به قلم: کارزان شکاک
یکی از بزرگترین مصیبتها برای مسلمین زمانی شروع می شود که دارودسته ی منافقین پشت یک تفسیر و تاویل اشتباه اسلامی جهت ضربه زدن به اسلام و دارالاسلام وارد می شوند و سپس در میان انبوهی از مسلمین فریب خورده خود را مخفی و پنهان می کنند و با سپر کردن این مسلمین فریب خورده بر علیه منهج صحیح اسلامی و دارالاسلام سنگربندی می کنند.
این افراد همیشه تمایل به گروه سازی و دسته بندی و جناح بندی در میان مسلمین و در نهایت و در صورت توانائی و سست شدن یا خلاء قدرت نظامی حکومتی و نظارتی دارالاسلام بر آنها میل شدیدی به ضرار سازی و داشتن مرکزی خاص برای خود جدای از سایر مسلمین دارند.
بارزترین نمونه در صدر اسلام شخصی به اسم «ذُو الخُوَيْصِرَةِ» بود که حتی به عدالت رسول الله صلی الله علیه وسلم نیز ایراد می گرفت و در نهایت یکی از چهره های کلیدی شورشیان و خوارج در زمان حکومت اسلامی علی ابن ابی طالب رضی الله عنه شد.
این افراد در میان تفاسیر مختلف انحرافی مثل خوارج و غلاة مرجئه نیز مخفی می کنند اما حضور منافقین در میان غلاة مرجئه خطرشان برای عقیده و غیرت مومنین و قدرت گیری دارالاسلام و حرکت رو به جلو آن بیشتر از خطر وجود آنها در میان خوارج اهل تاویلِ مسلح است.
این روزها دارودسته ی منافقین و سکولار زده ها بر خلاف عصر نبوت و خلفای راشدین و حتی بر خلاف قرون گذشته، آشکارا تمایل خود به کنار زدن قوانین شریعت الله و قرار گرفتن در صف کفار اصلی و آشکار چون کفار سکولار(مشرک) را بر زبان می رانند.
حسن امینی یکی از همان افرادی است که دریکی از سنگرهای مکتب احمد مفتی زاده و در جبهه ی احزاب سکولار و مرتد بومی و غیر بومی بر علیه عقاید صحیح اسلامی مردم ما سنگر بندی کرده است که در کنار هم قطاران خودش در بیانیه ای خطاب به سخنان اخیر «ربع پهلوی» سکولار و مرتد، «راهبرد و راه حل دموکراتیک» را به او گوشزد می کنند و می گویند:
“آزادی، دموکراسی و احترام به حقوق بشر و پذیرش حق تعیین سرنوشت مردم و ملتها از بدیهی ترین و بنیادی ترین اصول و آموزه های دموکراسی و گفتمان حقوق بشری و از خواسته های اساسی و دموکراتیک ملت ها است. پس هر جریان و هر فردی بر این بدیهیات و بر واقعیات چشم بربندد و بخواهد یک تفکر و سلیقه خاص را بر سرنوشت مردم حاکم بگرداند، محتوم به شکست است و طبعا چنین رویکرد و نگاهی فاقد هر گونه مشروعیت و وجاهت و مقبولیتی خواهد بود.”
- آیا حسن امینی و امثال او نمی دانند: دموکراسی یعنی حاکمیت قانون ساخته شده توسط مردم بر مردم به جای حاکمیت قوانین الله بر مردم؟ چرا می دانند. خوب هم می داند که دموکراسی بر اساس دین سکولاریسم و آنهم بر اساس اومانیسم یعنی انسان محوری به جای الله محوری تولید شده است؛ پس حکم کسی که به جای قانون الله خواهان قانون کفری تولید شده توسط انسان باشد چیست؟
- آیا حسن امینی و امثال او نمی دانند: که خواست الله و دین اسلام و ملت مسلمان ما حرکت در مسیر قوانین شریعت الله و سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم است نه خواستی دموکراتیک؟ چرا می داند چون بارها و بارها از زبان خودش شنیده ام که خواست الله حرکت در مسیر قوانین و احکامش است . پس حکم چنین کسی که اینگونه ۱- آگاهانه ۲- عمدا ۳- اخیاری و به میل خودش برای کفر دموکراسی و قوانین کفری سکولاریستها دعوت می دهد چیست؟
- ۳- آیا در نگاه حسن امینی و امثال او که رسول الله صلی الله علیه وسلم و تمام پیامبران و پیروان صادق آنها خواهان حاکم کردن یک عقیده ی خاص به نام اسلام و یک قانون خاص به نام قوانین شریعت الله بر مردم هستند، چنین جریانی محکوم به شکست است و فاقد هر گونه مشروعیت و وجاهت و مقبولیتی است؟ آیا قوانین الله نزد کفار آشکار و منافقین داخلی مقبولیت ندارد یا نزد مومنینی که جان و مال و دنیایشان را فدای یک قانون الله می کنند؟
بگذار نه تنها حسن امینی و امثال او بلکه تمام دنیا بداند که ما تنها راه حل در مان مشکلات فردی و اجتماعی در جامعه ی بشری را قوانین شریعت الله می دانیم و خواهان تطبیق همین قوانین شریعت هم هستیم و تمام کسانی هم که مثل حسن امینی در جبهه ی احزاب سکولار و مرتد داخلی و خارجی در برابر این جریان قرار گرفته باشند را دشمن الله و رسولش و از دشمنان پنهان داخلی مومنین و دارالاسلام می دانیم که مدتهاست دشمنی خود را با قرار گرفتن در جبهه ی کفار سکولار(مشرک)آشکار هم کرده اند و مومنین اینها را بر اساس دستور الله تعالی «هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ ۚ» (منافقون/۴) دشمن می دانند و نسبت به آنها حذر و احتیاط می کنند. قَاتَلَهُمُ اللَّهُ ۖ أَنَّىٰ يُؤْفَكُونَ (منافقون/۴) الله آنها را بکشد! چگونه (از حق) برگردانده میشوند (و منحرف میگردند؟!).