مسئولین محلی امارت اسلامی افغانستان در ولایت غور تکدی‌گری و گدائی را ممنوع کردند

مسئولین محلی امارت اسلامی افغانستان در ولایت غور تکدی‌گری و گدائی را ممنوع کردند

مجله انگلیسی زبان اکونومیست: امارت اسلامی افغانستان میزان اختلاس و فساد مالی در نهادهای دولتی را به صفر رساند!

این خبر برای مردم ستمدیده ی افغانستان می تواند ارمغان روزهای خوشی باشد. یکی از این ارمغانها از بین رفتن فقر و گرسنگی تدریجی است.

در اطلاعیه‌ای که از سوی ریاست اطلاعات و فرهنگ امارت اسلامی افغانستان در غور نشر شده، از افراد و اشخاصی که در وضعیت بد اقتصادی به سر می‌برند و در زندگی روزمره‌ی شان چیزی برای خوردن ندارند، خواسته شده تا برای ثبت و تشخیص شان به فرماندهی پلیس این ولایت مراجعه کنند.

در اطلاعیه، آمده است که پس از این هیچ فردی حق ندارد که در سطح شهر و دکان‌ها دست به گدایی بزند.

مسؤولان محلی امارت اسلامی افغانستان ، هشدار داده‌اند که هرگاه افراد و اشخاص بدون ضرورت و به شکل حرفوی دست به گدایی بزنند، آن‌ها از سوی امارت اسلامی بازداشت و به نهادهای عدلی و قضایی معرفی می‌شوند تا با آنان برخورد صورت بگیرد.

حسن امینیِ مکتبِ مفتی زاده و الصعود الى الهاوية سکولاریستها(مشرکین)

حسن امینیِ مکتبِ مفتی زاده و الصعود الى الهاوية سکولاریستها(مشرکین)

 به قلم: کارزان شکاک

یکی از بزرگترین مصیبتها برای مسلمین زمانی شروع می شود که دارودسته ی منافقین پشت یک تفسیر و تاویل اشتباه اسلامی جهت ضربه زدن به اسلام و دارالاسلام وارد می شوند و سپس در میان انبوهی از مسلمین فریب خورده خود را مخفی و پنهان می کنند و با سپر کردن این مسلمین فریب خورده بر علیه منهج صحیح اسلامی و دارالاسلام سنگربندی می کنند.

این افراد همیشه تمایل به گروه سازی و دسته بندی و جناح بندی در میان مسلمین و در نهایت و در صورت توانائی و سست شدن یا خلاء قدرت نظامی حکومتی و نظارتی دارالاسلام بر آنها میل شدیدی به ضرار سازی و داشتن مرکزی خاص برای خود جدای از سایر مسلمین دارند.

بارزترین نمونه در صدر اسلام شخصی به اسم «ذُو الخُوَيْصِرَةِ» بود که حتی به عدالت رسول الله صلی الله علیه وسلم نیز ایراد می گرفت و در نهایت یکی از چهره های کلیدی شورشیان و خوارج در زمان حکومت اسلامی علی ابن ابی طالب رضی الله عنه شد.

این افراد در میان تفاسیر مختلف انحرافی مثل خوارج و غلاة مرجئه نیز مخفی می کنند اما حضور منافقین در میان غلاة مرجئه خطرشان برای عقیده و غیرت مومنین و قدرت گیری دارالاسلام و حرکت رو به جلو آن بیشتر از خطر وجود آنها در میان خوارج اهل تاویلِ مسلح است.

این روزها دارودسته ی منافقین و سکولار زده ها بر خلاف عصر نبوت و خلفای راشدین و حتی بر خلاف قرون گذشته، آشکارا تمایل خود به کنار زدن قوانین شریعت الله و قرار گرفتن در صف کفار اصلی و آشکار چون کفار سکولار(مشرک) را بر زبان می رانند.

حسن امینی یکی از همان افرادی است که دریکی از سنگرهای مکتب احمد مفتی زاده و در جبهه ی احزاب سکولار و مرتد بومی و غیر بومی بر علیه عقاید صحیح اسلامی مردم ما سنگر بندی کرده است  که در کنار هم قطاران خودش در بیانیه ای خطاب به سخنان اخیر «ربع پهلوی»  سکولار و مرتد، «راهبرد و راه حل دموکراتیک» را به او گوشزد می کنند و می گویند:

“آزادی، دموکراسی و احترام به حقوق بشر و پذیرش حق تعیین سرنوشت مردم و ملتها از بدیهی ترین و بنیادی ترین اصول و آموزه های دموکراسی و گفتمان حقوق بشری و از خواسته های اساسی و دموکراتیک ملت ها است. پس هر جریان و هر فردی بر این بدیهیات و بر واقعیات چشم بربندد و بخواهد یک تفکر و سلیقه خاص را بر سرنوشت مردم حاکم بگرداند، محتوم به شکست است و طبعا چنین رویکرد و نگاهی فاقد هر گونه مشروعیت و وجاهت و مقبولیتی خواهد بود.”

  1. آیا حسن امینی و امثال او نمی دانند: دموکراسی یعنی حاکمیت قانون ساخته شده توسط مردم بر مردم به جای حاکمیت قوانین الله بر مردم؟ چرا می دانند. خوب هم می داند که دموکراسی بر اساس دین سکولاریسم و آنهم بر اساس اومانیسم یعنی انسان محوری به جای الله محوری تولید شده است؛ پس حکم کسی که به جای قانون الله خواهان قانون کفری تولید شده توسط انسان باشد چیست؟
  2. آیا حسن امینی و امثال او نمی دانند: که خواست الله و دین اسلام  و ملت مسلمان ما حرکت در مسیر قوانین شریعت الله و سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم است نه خواستی دموکراتیک؟ چرا می داند چون بارها و بارها از زبان خودش شنیده ام که خواست الله حرکت در مسیر قوانین و احکامش است . پس حکم چنین کسی که اینگونه ۱- آگاهانه ۲- عمدا ۳- اخیاری و به میل خودش برای کفر دموکراسی و قوانین کفری سکولاریستها دعوت می دهد چیست؟
  3. ۳-      آیا در نگاه حسن امینی و امثال او که رسول الله صلی الله علیه وسلم و تمام پیامبران و پیروان صادق آنها خواهان حاکم کردن یک عقیده ی خاص به نام اسلام و یک قانون خاص به نام قوانین شریعت الله بر مردم هستند، چنین جریانی محکوم به شکست است و فاقد هر گونه مشروعیت و وجاهت و مقبولیتی است؟ آیا قوانین الله نزد کفار آشکار و منافقین داخلی مقبولیت ندارد یا نزد مومنینی که جان و مال و دنیایشان را فدای یک قانون الله می کنند؟

بگذار نه تنها حسن امینی و امثال او بلکه تمام دنیا بداند که ما تنها راه حل در مان مشکلات فردی و اجتماعی در جامعه ی بشری را قوانین شریعت الله می دانیم و خواهان تطبیق همین قوانین شریعت هم هستیم و تمام کسانی هم که مثل حسن امینی در جبهه ی احزاب سکولار و مرتد داخلی و خارجی در برابر این جریان قرار گرفته باشند را دشمن الله و رسولش و از دشمنان پنهان داخلی مومنین و دارالاسلام می دانیم که مدتهاست دشمنی خود را با قرار گرفتن در جبهه ی کفار سکولار(مشرک)آشکار هم کرده اند و مومنین اینها را بر اساس دستور الله تعالی «هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ ۚ» (منافقون/۴) دشمن می دانند و نسبت به آنها حذر و احتیاط می کنند. قَاتَلَهُمُ اللَّهُ ۖ أَنَّىٰ يُؤْفَكُونَ (منافقون/۴) الله آنها را بکشد! چگونه (از حق) برگردانده می‌شوند (و منحرف می‌گردند؟!).

ناسخ و منسوخ زمینه ساز پذیرش توطئه ی تحریف قرآن (۳)

ناسخ و منسوخ زمینه ساز پذیرش توطئه ی تحریف قرآن (۳)

به قلم: ابوابرهیم هورامی

 در یک دسته بندی کلی پیروان این نگرش انواع نسخ در قرآن را اینگونه دسته بندی نموده اند :

  1. نسخ تلاوت و حکم با هم

روایت کرده اند که گویا ام المومنین گفته: در قرآن آیه ای با این عبارت وجود داشت که :”عشر رضعات معلومات يحرّمن “(ده بار (شیر خوردن معلوم) محرمیت ایجاد می کند) که این آیات نسخ شد و حکم آن به  پنج بارشیر خوردن تغییر یافت؛ که رسول خدا صلی الله علیه وسلم در حالی وفات یافتند که مردم هنوز هم این آیات را به عنوان آیات قرآن می خواندند.«کان فیما أنزل من القرآن عشر رضعات معلومات یحرمن ثم نسخن بخمس معلومات وتوفی رسول الله(ص) ؛ در آنچه به‌عنوان قرآن نازل شده بود، خوردن ده بار شیر خوردن بود که باعث محرمیت می‌شد، سپس این [حکم] به‌وسیله [حکم] پنج بار نسخ شد و پیامبر(ص)  وفات یافت». [۱]

مسلم نیشابوری از ابوموسی اشعری رویت می کند که در قرآن سوره ای مانند سوری برائت بوده است و من آن را فراموش کرده ام و از جمله آیات آن ین بود: لو کان لابن آدم وادیان من مال لا تبغی وادیاً ثالثاً و لیملأ جوف ابن آدم الا التراب.[۲]

فرقه هایی که هم اکنون در قالب اهل سنت جا گرفته اند قرائت آیات منسوخ التلاوه و منسوخ الحکم در نماز یا عمل نمودن به آنها را جایز نمی دانند و بر این باورند که  دیگربه کلی نسخ شده اند.

طوسی جعفری مذهب قول صحیح را جواز نسخ حکم و تلاوت می‌داند. سپس در اصل نسخ تلاوت ـ خواه متضمن حکم باشد یا نباشد ـ می‌افزاید: «اخبار متظافر دلالت دارد بر اینکه آیاتی در قرآن بوده که تلاوت آن نسخ شده است مانند: «لو ان لابن آدم وادیین من مال لابتغی الیهما ثالث، لا یملأ جوف ابن آدم إلا التراب. و یتوب اللَّه علی من تاب» که بعداً برداشته شده است. و نیز «بلغوا عنّا قومنا انا لقینا ربنا، فرضی عنا و ارضانا» و نیز «الشیخ والشیخة …»، و نیز «لاترغبوا عن آبائکم فانه کفر»، و اینکه طول سوره احزاب معادل با بقره بوده است». [۳]

وی در جای دیگر مصداق نسخ حکم و تلاوت با هم را موضوع عشر رضعات دانسته معتقد است آیه‌ای به‌صورت «عشرة رضعات یحرمن، ثم نسخت بخمس» بود و بعد حکم و تلاوت آن برداشته شد. [۴] در مقابل، برخی دیگر از علمای شیعه جعفری ازجمله خویی و معرفت این نوع نسخ را روا نمی‌دانند. [۵]

 زیر بار چنین پروسه ای تحت عنوان نسخ رفتن کار آسانی نیست . طرفداران این دسته ی اخیر چنین نسخی را مخالف صریح قرآن می دانند که می‌فرماید: «لایأ‌ْتِیهِ الْبَاطِلُ مِن بَین‌ِ یدَیهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنز‌ِیلٌ مِّنْ حَکیم ٍ حَمِید‌ٍ». (فصلت / ۴۲) افزون بر این برداشته شدن اعجاز تشریعی و موضعی آیه و نسخ حکم فقهی آن، را معقول ندانسته، هیچ مصلحتی برای از بین رفتن اعجاز بلاغی و بیانی فراگیر نیز نمی بینند.

ادامه دارد …. ان شاء الله


[۱] زرقانی، ۱۴۲۳: ۲ / ۱۶۷)

[۲] صحیح مسلم،۱۰۵۰/  ج۳، ص۱۰۰، باب ان کان لابن آدم وادیان…./  بَعَثَ أَبُو مُوسَى الأشْعَرِيُّ إلى قُرَّاءِ أَهْلِ البَصْرَةِ، فَدَخَلَ عليه ثَلَاثُ مِائَةِ رَجُلٍ قدْ قَرَؤُوا القُرْآنَ، فَقالَ: أَنْتُمْ خِيَارُ أَهْلِ البَصْرَةِ وَقُرَّاؤُهُمْ، فَاتْلُوهُ، وَلَا يَطُولَنَّ عَلَيْكُمُ الأمَدُ فَتَقْسُوَ قُلُوبُكُمْ، كما قَسَتْ قُلُوبُ مَن كانَ قَبْلَكُمْ، وإنَّا كُنَّا نَقْرَأُ سُورَةً كُنَّا نُشَبِّهُهَا في الطُّولِ وَالشِّدَّةِ ببَرَاءَةَ، فَأُنْسِيتُهَا، غيرَ أَنِّي قدْ حَفِظْتُ منها: لوْ كانَ لاِبْنِ آدَمَ وَادِيَانِ مِن مَالٍ، لَابْتَغَى وَادِيًا ثَالِثًا، وَلَا يَمْلأُ جَوْفَ ابْنِ آدَمَ إلَّا التُّرَابُ، وَكُنَّا نَقْرَأُ سُورَةً كُنَّا نُشَبِّهُهَا بإحْدَى المُسَبِّحَاتِ، فَأُنْسِيتُهَا، غيرَ أَنِّي حَفِظْتُ منها: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولونَ ما لا تَفْعَلُونَ، فَتُكْتَبُ شَهَادَةً في أَعْنَاقِكُمْ، فَتُسْأَلُونَ عَنْهَا يَومَ القِيَامَةِ.

[۳] طوسی، بی‌تا: ۱ / ۳۹۵

[۴] طوسی، ۱۴۱۷: ۲ / ۱۰۵

[۵] خویی، ۱۳۹۴: ۲۰۰ و۳۰۲ و معرفت، ۱۳۸۶: ۲ / ۲۷۵

ناسخ و منسوخ زمینه ساز پذیرش توطئه ی تحریف قرآن (۲)

ناسخ و منسوخ زمینه ساز پذیرش توطئه ی تحریف قرآن (۲)

به قلم: ابوابرهیم هورامی

در همراهی اولیه قرآن با برخی از عادات جاهلی و تصحیح تدریجی آن و طی نمودن این مراحل چیزی به نام ناسخ و منسوخ وجود ندارد، بلکه نسخه ایست که یک دوره و پروسه ی درمانی برای بیماران خاصی را تجویز می کند  که ممکن است در مکانها و زمانهای مختلف و شرایط مشابه تکرار گردد . به این معنی درصورت تحقق شرایط  در زمان و مکانی دیگر، یا برگشت شرایط گذشته در زمانی دیگر، حکم قابل  تکرار و بازگشت است.

البته این مراحل تدریجی، و توجه به وضع موجود هر مرحله، گاه ممکن است به جای پیش روی نوعی عقب نشینی باشد، که آنهم پیش روی محسوب می گردد.  در مثالی که عده ای، به اشتباه، تحت عنوان تخفیف و آسانگیری و ناسخ و منسوخ باز از آن یاد کرده اند، این پروسه به شیوه ای دیگر خود را نشان می دهد . مثلاً در ابتدا الله تعالی در این آیه«إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ» (الأنفال/۶۵) دستور به پایداری یک نفر صحابه در برابر ده نفر از کفار دادند، اما بعد از آن این حکم نازل گشت: «الآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا فَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ» (الأنفال/۶۶) اگر صد نفر صابر از شما باشند بر صد نفر غالب خواهند شد.

این حکم جدید، تخفیف و جایگزینی برای حکم قبلی نیست، بلکه «ضعف» مسلمین باعث این عقب نشینی شده است؛ و تا زمانی که این ضعف تبدیل به «قدرت اولیه» نشده است مشمول این واقعیت می گردند.

در مواردی اینچنینی،  متناسب با حالات مردم، در شیوه ی جهاد و دعوت به سوی حق، تغییراتی وجود دارد؛ که متناسب با وضع موجود و واقعیت عینی انسانها، از طرف خالق انسانها نقشه های عملی طراحی و ارائه گشته است . در اینجا تغيير رأى از طرف الله متعال وجود ندارد، بلكه صدور احكام متناسب با حالتهای مختلف بندگان در زمانهای مختلف است .

حکم بعدی اشتباه و نادرست بودن را به حکم قبلی نسبت نمى دهد، بلكه مدت اجراى حكم قبلى را تعيين مى كند و مشخص مى كند كه حكم اول تا زمان نفاذ خود مناسب بوده است و بعد از اين بنا به تغيير اوضاع و احوال نياز به حكمى جديد است. چیزی مثل تغییر فصول ، که در آن،  بهار، تابستان، پائیز و زمستان؛ با آنکه هر یک متناسب با شرایط خود مشمول قوانین خاص خود می گردند اما در کل مکمل یک هدف و برنامه اند . یا همچون پزشکی که جهت درمان یک بیماری خاص، در مراحل مختلف درمان، متناسب با وضعیت بیمار، نسخه های مختلفی را ارائه دهد.

 در برابر این برداشت، ما شاهد برداشتهای دیگری از طرف فرق معروف به اهل سنت ، ظاهری، خوارج ، شیعه ی امامی جعفری و سایر فرق اسلامی هستیم که در قالب ناسخ و منسوخ، بداء و… بیان شده است که  گاه رگه ها و شبهه هائی تقویت می گردند که منجر به پذیرش توطئه ی تحریف قرآن در میان مسلمینی گشته است که فریب کفار داخلی (منافقین) را خورده اند .

اساسأ «نسخ » به معنای «ازاله» و الغای حکم آیه ی سابق به آیه ی لاحق است؛ طرفداران ناسخ و منسوخ ، بداء و … در شریعت پیامبر خاتم بر این باورند که  خداوند متعال از اول، حکم چیزی را موقت قرار داده منتها میدانست که این حکم، موقتی است ولی ما نمی دانستیم، سپس حکم سابق نسخ وحکم ثانوی می آید وحکم نخست را بر می دارد. با این نگرش، عده ای از علمای سابق ما رحمهم الله، در نگرش به قانون اساسی ما در قرآن، به حق اصابت نکرده اند.  در زیر سعی می شود به صورت مختصر به اصطلاحات رایج ناسخ و منسوخ از سوی این بزرگواران اشاره شود .

ادامه دارد …. ان شاء الله

ناسخ و منسوخ زمینه ساز پذیرش توطئه ی تحریف قرآن(۱)

ناسخ و منسوخ زمینه ساز پذیرش توطئه ی تحریف قرآن (۱)

به قلم: ابوابرهیم هورامی

ریشه های بسیاری از بیماریهای عقیدتی مسلمین و سوء استفاده های کفار داخلی (منافقین) که در قالب غلاة ظاهر شده اند، به نبود اجماع واحد ناشی از شورای اولی الامر و در نتیجه رواج انواع تفاسیر و تأویلات متفرق و متعدد برمی گردد .

در مورد پدیده ی تحریف قرآن و اتفاقات پس از آن نیز باید ریشه های آن را در برداشت نادرست از مواردی چون ناسخ و منسوخ و بدأ و تخصیص و… جستجو نمود که سعی می شود به صورت مختصر به بخشی از این موارد پرداخته شود .

نسخ

  1. در لغت: به معنای زایل کردن است، گفته می شود: نسخت الشمس الظّل(خورشید، سایه را زایل کرد) . عده ای آن را  به معنای تبدیل نیز به کار برده اند و به این آیه استناد کرده اند: وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَكَانَ آيَةٍ [النحل: ۱۰۱](هرگاه آیه ای را با آیه ای عوض کردیم و تغییر دادیم)
  2. در اصطلاح برداشته شدن یک حکم شرعی به دلیل حکم شرعی جدیدتر را نسخ گویند. بنابر این حکمی که برداشته می شود، منسوخ و حکم جدید رافع یا ناسخ و این برداشته شدن یا رفع حکم، نسخ نامیده می شوند.

در شریعتهای مختلف اسلام ،نسخ، جایگاه بسیار مهمی را به خود اختصاص داده است،به گونه ای که  راهی برای انتقال تدریجی انسان به سوی  کاملترین حالات در تشریع ( قانونگذاری) به شمار می رود، که با شریعت پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم شریعتهای قبل از آن منسوخ و انسانیت به اوج نقطه ی تکامل در تشریع رسید.

در شریعت پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم نیزپس از بیان انقلابی «لا اله – الا الله» گاه جهت تثبیت یک حکم و از میان برداشتن تدریجی بعضی از آداب، عادتها و برنامه های مغایر با شریعت، که به صورت فرهنگ عمومی و مورد پذیرش درامده اند، به صورت مرحله ای و قدم به قدم  اقدام می شود.

انگار اشخاصی که به این رسم و عادتها آلوده شده اند باید مانند کودک، نوجوان ، جوان و بزرگسال در ادوار مختلف زندگی، تغییر و تحولات آن را در نظر گرفت و متناسب با آن برنامه ریخت. در این صورت در مسیر تکامل تدریجی حکم، برای هر یک از این دوره های زندگی ، حالاتی وجود دارد که متناسب همان دوران بوده و با سایر دورانهای زندگانی وی تطابق ندارد. 

با این نگرش، در شریعت پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم  ناسخ و منسوخی وجود ندارد بلکه احکامی وجود دارد که برای  موقعیتهای خاص، نیاز به زمان و تکمیل تدریجی دارد  و این پروسه  در طول تاریخ دعوت تکرار گشته و لزوم تدریجی بودن را در شرایط ویژه اقتضا می کند.

به عنوان مثال برای ترک عادت عمومی مصرف مسکراتی چون انواع مواد مخدر مثل مشروبات الکلی و…. شخص مبتلا نیاز به زمان و درمان تدریجی دارد . بر این اساس الله متعال طی چهار مرحله و به صورت تدریجی اقدام به درمان و از میان برداشتن این مفسده  و تحریم قطعی آن می کند  به این صورت که :

  1. فرمود: ومن الثمرات النخیل و الاعناب تتّخذون منه سَکراً و رزقاً حسنا« شما از خرما و انگور، شراب درست می‌کنید و روزی نیکو نیز به دست می‌آورید » (نحل /۶۷) و به این صورت به مسلمانان فهماند که شراب، روزی نیکو نیست.
  2. در مرحله بعد، در سوره بقره آیه ۱۱۶ فرمود نفع شراب در برابر مضرات بی‌شمارش اندک است. یسئلونک عن الخمر و المیسر قل فیهما اثم کبیر و منافع للنّاس و اثمهما اکبر من نفعهما.
  3. در مرحله بعد نیز در سوره نساء آیه ۴۶ تصریح فرمود که : اى کسانى که ایمان آورده اید ! در حال مستى به نمازنزدیک نشوید، تا بدانید چه مى گویید. یاایهاالذین امنوا لا تقربوا الصلوه وانتم سکاری حتی تعلمواماتقولون.
  4. و سرانجام در مرحله چهارم تصریح فرمود که شراب و قمار و بت‌ها و ازلام (نوعی ابزار بخت آزمایی) پلید و از اعمال شیطانی هستند و باید از تمام آنها اجتناب کرد. انّما الخمر و المیسر… رجس من عمل الشیطان .

ادامه دارد …. ان شاء الله

زندان و شکنجه گاه مخفی دیکتاتوری سکولاریستی آمریکا و فرانسه در سومالی

زندان و شکنجه گاه مخفی دیکتاتوری سکولاریستی آمریکا و فرانسه در سومالی

ارائه دهنده :  ابومحمود کندزی

به نقل از نشریه نیشن چاپ آمریکا، سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا  دارای  یک پایگاه مخفی و همچنین یک زندان در سومالی برای مبارزه علیه مجاهدین «الشباب المجاهدین » یا جنبش جوانان مجاهد  است.

بر اساس گزارش این نشریه، یک مجتمع بسیار بزرگ با دیوارهای بلند در ساحل اقیانوس هند و در پشت فرودگاه بین المللی آون آد در موگادیشو، پایتخت سومالی یکی از چندین مکان مخفی سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا (سیا) در سومالی است.

بر پایه این گزارش، در این پایگاه بیش از ۱۰ ساختمان قرار دارد و دارای فرودگاه اختصاصی است که در آن جت‌های سازمان سیا مستقر هستند. این پایگاه تحت محافظت سربازان مرتدسومالیایی قرار دارد اما تنها امریکایی‌ها رفت‌و آمد به این پایگاه را کنترل می‌کنند. سیا در این پایگاه برای عوامل اطلاعاتی مرتدسومالیایی، دوره‌های آموزشی برگزار می‌کند.

سازمان اطلاعات مرکزی امریکا همچنین یک زندان مخفی در زیرزمین ساختمان آژانس امنیت ملی حکومت دست نشانده ومرتد سومالی برپا کرده است.امریکا به عوامل اطلاعاتی مرتدسومالیایی در ازای همکاری آنان، دستمزد می‌دهد و از این راه از معامله مستقیم با رهبران سیاسی مرتدسومالی که واشنگتن آنان را فاسد و غیرقابل اعتماد می‌نامد، خودداری می‌کند.

به گفته مقامات ارشد امنیتی مرتدسومالیایی و زندانیان مجاهد پیشین این زندان، افراد در بند در این زندان مخفی از سوی عوامل سیا و فرانسوی بازجویی می‌شوند.بعضی از این زندانیان مجاهد در کنیا بازداشت و با هواپیماهای کوچک به این زندان منتقل شده‌اند.

این نشریه، این اطلاعات را از منابع متعددی در موگادیشو از جمله مقامات ارشد امنیتی مرتدسومالیایی، اعضای ارشد دولت مرتدانتقالی فدرال سومالی، زندانیان مجاهد پیشین این زندان مخفی، و چند تحلیل‌گر آگاه سومالیایی و رهبران شبه نظامی این کشور، که برخی از آن‌ها با عوامل امریکا از جمله عوامل سازمان سیا ارتباط و همکاری داشته‌اند، به دست آورده است.به گفته برخی از مقامات مرتدسومالیایی، امریکا در این کشور حملات هدفمند توسط نیروهای عملیات ویژه، حملات هواپیماهای بدون سرنشین و عملیات جاسوسی، انجام می‌دهد.

مبارزه با تروریسم ومجاهدین اکنون به یکی از بهترین بهانه های سازمان سیا برای نفوذ در کشورهای دیگر به ویژه کشورهای خاورمیانه و آفریقایی تبدیل شده است جهادی که هیچ گاه ریشه کن نشده و فقط دستاویزی برای سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا شده تا از طریق آن پایگاه های نظامی خود را در کشورهای دیگر گسترش دهد و همه جهان را تحت تسلط آمریکا درآورد.

در این زندانها برخی از اعضای گروههایی که سازمان سیا آنها را تروریست های جهادی می خواند تحت شکنجه های سخت قرار می گیرند و سازمان سیا به برخی از عوامل اطلاعاتی حقوق خوبی را برای بازجویی زندانیان می دهد.

ادامه خواندن زندان و شکنجه گاه مخفی دیکتاتوری سکولاریستی آمریکا و فرانسه در سومالی

زیکری وه لی ئه مره طاغوته کانیان

زیکری وه لی ئه مره طاغوته کانیان

ده گیرنه وه یه کیك له سه له ف ده یفه رمو :
 والله شه رم ده مگریت که الله تعالی سه یری ناو دلم بکات و جگه له زیکری خؤی شتیکی تری تیدا ببینیت!
 به لآم به ناو سه له فیه کان زیکری وه لی ئه مره طاغوته کانیان ناو دل و جه رگ و گورچیله کانیشی داگیر کردون و هه ریه که یان ته مه ننا ده کات که له وه زاره تی به رگری ئه مریکا سایه ق فرؤکه ی ئيف شانزه بوایه بؤ ئه وه ی به رگری له مانه وه ی ده سه لآتی وه لی خه مر بکات و ته نانه ت ریگا نه دات که چوار که س پیکه وه خؤ پیشاندانیکی هیمنانه ش بکه ن !

کفران نعمت با دامن زدن به تفرق

کفران نعمت با دامن زدن به تفرق

به قلم: ابوعبدالله جاف جوانرو

خداوند متعال می فرماید: هُوَ الَّذِیَ أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِینَ ‏(انفال/۶۲او همان کسی است که تو را با یاری خود و توسّط مؤمنان تقویت و پشتیبانی کرد.‏ یعنی بعد از نصرت الله، عاملی که باعث تقویت و پشتیبانی مومنین می شود خود مومنین هستند و این نعمتی است که الله تعالی در آیه ی بعدی در مورد آن می فرماید: وَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنفَقْتَ مَا فِی الأَرْضِ جَمِیعاً مَّا أَلَّفَتْ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَکِنَّ اللّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ‏(انفال/۶۳) و (خدا بود که) در میان آنان الفت ایجاد نمود ( و دلهای پر از حقد و کینه آنان را به هم نزدیک و مهربان کرد، به گونه‌ای که) اگر همه آنچه در زمین است صرف می‌کردی نمی‌توانستی میان دلهایشان انس و الفت برقرار سازی . ولی خداوند ( با هدایت آنان به ایمان و دوستی و برادری) میانشان انس و الفت انداخت ، چرا که او عزیز و حکیم است.‏

به همین دلیل در آیه ی بعدی الله تعالی خطاب به رسول الله صلی الله علیه وسلم که رهبر دارالاسلام و حکومت اسلامی است می فرماید: یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَسْبُکَ اللّهُ وَمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ‏(انفال/۶۴) ای پیغمبر ! خدا برای تو و برای مؤمنانی که از تو پیروی کرده‌اند کافی و بسنده است.

در اینجا واضح است که الله تعالی با قرآن و شریعتش قلبهای مومنین را به هم نزدیک کرده و بین آنها الفت و انس ایجاد کرده است و با وحدتی که میان این مومنین ایجاد کرده آنها را بعد از نصرت خودش تنها عامل تقویت و پشتیبانی همدیگر و رهبر دارالاسلام معرفی می کند.

البته در همین سوره و در چند آیه قبل الله تعالی هشدار داده است که: وَأَطِیعُواْ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ ‏(انفال/۴۶) و از خدا و پیغمبرش اطاعت نمائید و ( در میان خود اختلاف و) کشمکش مکنید،  ( که اگر کشمکش کنید) درمانده و ناتوان می‌شوید و شکوه و هیبت شما از میان می‌رود ( و ترس و هراسی از شما نمی‌شود).

پس الله تعالی با ایجاد وحدت میان قلبهای مومنین با ۱- الله واحد ۲- قرآن واحد ۳- پیامبر واحد ۴- قبله ی واحد، به آنها نعمت بزرگی داده است که هیچ چیزی و هیچ کسی غیر از الله قادر نخواهد بود اینگونه میان مومنین الفت و وحدت ایجاد کند، حالا اگر مومنین این موارد وحدت آفرین را رها کرده و با مطرح کردن مسائل قومیتی و نژادی و زبانی و مسائل ریز فقهی قابل چشم پوشی در واقع کفران نعمت کرده است و خودش و دیگران به سمت و سوی درماندگی و ناتوانی سوق می دهد که ثمره ای غیر از ،از بین رفتن شکوه و هیبت مومنین ندارد که در نتیجه ی آن ترس مومنین از دل کفار برداشته می شود و دشمنان در اشغال سرزمین های مومنین و زور گوئی به مومنین طمع می کنند.

پس آن خطیب اهل سنت یا آن فعال مجازی اهل سنت یا شیعه یا حتی آن مداح شیعه که سخنان آنها در جلسات مذهبی یا خوانندگی و مدّاحی یا منابر به این نتیجه منتهی بشود که به وحدت مسلمین لطمه وارد کند و دشمنان ما را در اهداف جنگی روانی شان موفّق بکند بدون شک آنها دچار کفران نعمت شده اند و فرصت سربلندی و با عزت زندگی کردن و قدرت گیری و آزاد سازی زمین را هدر داده‌اند و کفران کرده‌اند و مشمول کسانی شده اند که الله تعالی در موردشان می فرماید:أَلَم تَرَ إِلَى الَّذينَ بَدَّلوا نِعمَتَ اللَّهِ كُفرًا وَأَحَلّوا قَومَهُم دارَ البَوارِ(ابراهیم/۲۸)آیا ندیدی کسانی را که نعمت خدا را به کفران تبدیل کردند، و قوم خود را به سرای نیستی و نابودی کشاندند؟!

این روزها که مثل روز روشن است که دشمنان با مطرح کردن مسائل نژادی و قومیتی و ناسیونالیستی و با برجسته کردن مسائل ریز فقهی مذهبی مورد اختلاف قصد دامن زدن به تفرق و جنگ داخلی میان مسلمین را دارند، پس حتی بیان مطالبی که در قلب مومنین نسبت به هم کینه ای ایجاد کند یا آنها را نسبت به هم بد بین یا بی خیال کند بدون شک کفران نعمت و حرکت در مسیر اهداف و نقشه های دشمنان است .

چگـونه با بازجـــو یان وابسطه به طواغیت و دیکتاتوری سکولاریسم روبرو شویم؟! (۳)

چگـونه با بازجـــو یان وابسطه به طواغیت و دیکتاتوری سکولاریسم روبرو شویم؟! (۳)

خلاصه­ای از کتاب: «فلسفه­ی تعامل در پشت میله­های زندان  »

با تصرف: جلبیب قندهاری

متـرجـم: س .  میرتوکلی

  • اعتراف به مسائل جزئی و کوچک مقدمه اعتراف به مسایل بزرگ است .. این مسایل کوچک در دیدگاه محقق سرنخ محسوب می­شوند و شاید بتواند با تجزیه و تحلیل آنها به اطلاعات فوق العاده مهمی برسد که حتی فکرش را هم نمی­کردی ..
  • لازم است که بدانی که فروریزی و اعتراف کاملاً ارادی و اختیاری هستند و بلایی بر سر جهاد و جماعت می­آورند که از شدیدترین شکنجه­هایی که ممکن است در حق تو روا داشته شود بالاتر است ..
  • یک واقعیت مهم: «اعتراف محکومیت و سپس زندان را در پی دارد اما پایداری و مقاومت بازداشت موقت را به دنبال دارد.»
  • فراموش نکن که بسیاری از مجاهدان و برادرانت اعتراف نکرده­اند تو هم سعی کن مثل آنها باشی .. همه کسانی که اعتراف کرده­اند بعداً گفته­اند که می­شد با کمی خودداری مقاومت کنند و زبان نگاه دارند ..
  • بازجو با احساسات تو بازی می­کند و به تو تلقین می­کند که اعتراف هیچ خطری برای تو ندارد بلکه صرفاً یک کار کلیشه­ای برای ختم پرونده­ات است .. همه اینها دروغی بیش نیستند .. و مبادا هیچ کدام از حرفها و وعده­های بازجوها یا نگهبانان را باور کنی ..
  • اکثر اطلاعات بازجو در مورد تو فرضی و ناقص است و تنها می­کوشد با همکاری و همیاری تو و یا حرف­هایی که مهم نمی­پنداری آنها را کامل گرداند .. آنها مدام می­گویند همه چیز را می­دانند، تو هم همواره این سوال را از خودت بپرس: “اگر واقعا همه چیز را در مورد من می­دانند چرا این جا نگاهم داشته­اند؟” .. آنها برای محکوم کردن تو در دادگاه به اعتراف تو احتیاج دارند و همچنین می­خواهند از صحت معلوماتی که دارند مطمئن شوند، لذا اگر معلوماتی که در مورد خودت بازگو می­کنند درست هم بود تعجب نکن و خودت را نباز، چون فرق زیادی بین معلوماتی که یک مخبر گزارش می­دهد با آنهایی که از دهان تو بیرون می­آید وجود دارد ..
  • اگر بازجو در مورد برادرانی که بیرون هستند از تو سوال پرسید هرگونه رابطه با آنها را انکار کن و حتی اگر می­داند دوستنان تو هستند منکر هر نوع آشنایی با آنها شو .. چیز دیگری که لازم است بدانی این است که، اگر از کارهای به اصطلاح خلاف قانون دیگـران آگاه باشی و بدان اعتراف نکنی از نظر آنها جـرم محسوب می­شود و دادگاه به جرم عدم رد گزارش تو را به حبس محکوم می­نماید.
  • اگر هم نتوانستی بنا به دلایل موجود رابطه خود را با برخی افراد یا رویدادها نفی کنی، باز هم به این معنی نیست که اعتراف کنی .. بلکه می­توانی مغز خود را کمی بکار بیاندازی و این دلیل را یک سوئ تفاهم یا یک اتفاق جلوه بدهی .. البته باید اصرار و استقامت نشان دهی ..
  • در طول بازداشت هیچ اطلاعاتی به هم­سلولی­ها و همبندی­هایت مده چون امکان دارد آنها اعتراف کنند یا جاسوس باشند .. مجاهد راستینی که با تو در بند است نیازی به معلومات ندارد ..
  • o     خطر همکاری با بازجو
ادامه خواندن چگـونه با بازجـــو یان وابسطه به طواغیت و دیکتاتوری سکولاریسم روبرو شویم؟! (۳)

جبهه ی جنگ روانی یا مسلحانه ی احزاب و حاکمیتهای سکولار بر علیه مومنین و دارالاسلام از نگاه شریعت الله

  جبهه ی جنگ روانی یا مسلحانه ی احزاب و حاکمیتهای سکولار بر علیه مومنین و دارالاسلام از نگاه شریعت الله

به قلم: ابوعبدالله موکریانی

در دارالحرب های سکولارغربی، مرتد سکولاری از پس مانده های حکومت سکولار پهلوی وجود دارد که در میان مومنین به «ربع پهلوی» شناخته شده است. این شخص چند روز قبل با ادبیاتی کاملاً سکولاریستی خواست آمریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستی در جنگ با دارالاسلام ایران را برای کم هوش ترین مسلمان بیان کرد که این کفار سکولار جهانی و احزاب سکولار و مرتد محلی از اساس با قوانین اسلامی و حکومت اسلامی دشمنی دارند و هدفشان جنگ با قوانین شریعت الله است و برایشان فرقه و مذهب اسلامی شیعی یا سنی فرقی ندارد.

برای مومنین و تمام کسانی که به الله و آنچه که نازل کرده است ایمان دارند کاملاً واضح و روشن است هر کسی که ۱- آگاهانه (بدون داشتن جهل) ۲- عمداً ( از روی خطا و فراموشی نباشد) ۳- به میل خودش و اختیاری ( مجبورش نکرده باشند) تنها یک حکم از ضررویات شریعت الله تعالی را انکار کند چنین شخصی کافر است .

پس حکم این احزاب و رهبران سکولار که با همین شرایط تمام قوانین شریعت الله را انکار و رد می کنند واضح و روشن است و پاک کردن اینها از روی زمین تنها نیازمند مساله ی میزان قدرت نظامی و زمان مناسب دارد، که باذن الله با قدرتی که هم اکنون دارالاسلام ایران دارد و روز به روز در حال رشد و استحکام است چشم تمام اهل ایمان به نابودی و پاکسازی این کفار سکولار و اشغالگر خارجی و احزاب سکولار و مزدور محلی شاد و روشن خواهد شد و دل مومنین بعد از اینهمه زخمی که از سوی این کفار سکولار و دارودسته ی منافقین بر آن وارد شده است شفا خواهد یافت. قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ(توبه/۱۴) شما (ای اهل ایمان) با آن کافران به قتال و جنگ مسلحانه برخیزید تا خدا آنان را به دست شما عذاب کند و خوار گرداند و شما را بر آنها منصور و غالب نماید و دلهای (پر درد و غم) گروهی اهل ایمان را (به فتح و ظفر بر کافران) شفا بخشد.

در این میان ما شاهد هستیم که عده ای با ادبیاتی شبه اسلامی و از کانالهای ماهواره ای چون «کلمه» و غیره برای این «ربع پهلوی» و عقاید کفری او تبلیغ می کنند و سعی دارند با نقابی از اهل سنت مقلدین ماهواره ها را در جبهه ی اربابان«ربع پهلوی» قرار دهند.

اینها در کنار شیعیان انگلیسی در برنامه های متعددی برای همه واضح کرده اند که در جبهه ی جنگ روانی کفار سکولار جهانی و احزاب سکولار و مرتد محلی بر علیه دارالاسلام ایران و افغانستان و بر علیه تمام مجاهدین شریعت گرای آزادی خواهی هستند که بر علیه آمریکا و سایر اشغالگران و مزدوران آنها در حال جهاد و مبارزه هستند و بارها اعلام کرده اند که اگر لازم باشد در صف و جبهه ی این کفار بر علیه آزادیخواهان شریعت گرا نیز خواهند جنگید همچنانکه الان در جنگ روانی دشمنان بر علیه مومنین و دارالاسلام مشارکت دارند. رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: إن مما أدرك الناس من كلام النبوة الأولی إذا لم تستحی فاصنع ما شئت.

با آنکه دسته هایی از مومنین به این دارودسته ی منافقین گوش می دهند: وَفِيكُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ ۗ (توبه/۴۷) با این وجود بدانیم که تمام افرادی که با هر اسم و رسمی در جبهه ی کفار سکولار آمریکا و انگلیس و سایر کفار سکولار بر علیه دارالاسلام ایران قرار گرفته اند در شریعت الله هیچ تفاوتی باهم ندارند همگی کافر و دشمن هستند. شیخ الاسلام می گوید : “ﻓﺄﻋﻮﺍﻥ ﺍﻟﻄﺎﺋﻔﺔ ﺍﻟﻤﻤﺘﻨﻌﺔ ﻭﺃﻧﺼﺎﺭﻫﺎ ﻣﻨﻬﺎ ﻓﻴﻤﺎ ﻟﻬﻢ ﻭﻋﻠﻴﻬﻢ .” ‏[ﻣﺠﻤﻮﻉ ﺍﻟﻔﺘﺎﻭﻯ ۲۸/۳۱۲ ‏] اعضای طائفه و گروه ممتنع و پشتیبانان آنها یکسان هستند و مثل هم هستند، از آنچه برای آنهاست و بر آنهاست.و می گوید: ” ﻭﻷﻥ ﻫﺆﻻﺀ ﺍﻟﻄﺎﺋﻔﺔ ﺍﻟﻤﻤﺘﻨﻌﺔ ﻳﻨﺼﺮ ﺑﻌﻀﻬﻢ ﺑﻌﻀﺎ ﻓﻬﻢ ﻛﺎﻟﺸﺨﺺ ﺍﻟﻮﺍﺣﺪ .” ‏[ ﻣﺠﻤﻮﻉ ﺍﻟﻔﺘﺎﻭﻯ ﺍﻟﻤﺼﺮﻳﺔ ۱/۴۸۰] چون طائفه ی ممتنع بعضی از آنها بعضی دیگر را حمایت و پیروز می گردانند، اینها همه مثل یک شخص واحد هستند.

یعنی حکم شرعی اینها یکی است.

 بله، حکم شرعی آمریکا و اعضای ناتو و «ربع پهلوی» و شبکه های کلمه و تمام شیعیان انگلیسی و سنی های آمریکائی که همگی در جبهه ی واحد آمریکا و ناتو و طائفه ممتنع بر علیه دارالاسلام ایران و سایر اهل جهاد قرار گرفته اند یکی است.