سڪولار حبیب الله سربازے بلوچستانی از تخریب امارت اسلامے در پے چیست؟

سڪولار حبیب الله سربازے بلوچستانی از تخریب امارت اسلامے در پے چیست؟

به قلم: ابومحمد

اولین جنگ حق با باطل ڪه در اصطلاح قرآن ″یوم الفرقان″ نام گرفته است غزوه بدر است، سوره انفال نتیجه آن را احقاق حق و ابطال باطل میدانند و آن عده ڪه از این امر ناراض بودند را با ڪلمه ″ٱلۡمُجۡرِمُونَ″ یاد مے ڪنند مے فرمایند: «لِيُحِقَّ ٱلۡحَقَّ وَيُبۡطِلَ ٱلۡبَٰطِلَ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡمُجۡرِمُونَ» ترجمه: تا به وسیله (جهاد) حق را پابرجا و باطل را تباه گرداند، هرچند ڪه مجرمان (آن را) نپسندند.‏

یعنے به جاے اینڪه ″الڪافرون″، گفته شود «ٱلۡمُجۡرِمُونَ» ذڪر شد، و این بدین معنے است ڪه تنها ڪفارِ اصلے از جهاد و ثمرات آن ناخشنود نمے شوند، بلڪه تعدادے دیگر نیز هستند ڪه با وجود ادعاے اسلام، احقاق حق و ابطال شوڪتِ ڪفر توسط سربازان اسلام را برنمی‌تابند و از آن راضے نمی‌شوند.

دیروز سڪولار حبیب الله سربازے در پستے در صفحه انتستاگرامے خود، امنیت افغانستان در حڪومت امارت اسلامے افغانستان را زیر سوال برده و امارت را در تضاد با اراده مردم افغان معرفے مے ڪند، و در مقابل حڪومتے را مشروع مے خواند ڪه: «توسعه و امنیت یک ڪشور از طریق اراده ملے (پذیرش حڪومت از سوے مردم) تعامل سازنده با جهان ( پذیرش جامعه جهانے) حاصل می‌شود.»

اما به راستے چه چیزے سبب می‌شود تا افرادے مثل حبیب الله سربازے به دنبال تخریب امارت اسلامے افغانستان در اذهان جامعه بلوچ بر آیند؟

بگذارید قلم را به دست حضرت مولانا عبدالحڪیم عثمانے [استاد حدیث دارالعلوم مڪی_زاهدان] بدهیم تا ایشان علت اصلے اسلام ستیزے در قالب طالب ستیزے این  فرومایه ها را براے ما واضح نمایند؛ در متنے با عنوان ″نگرانے سڪولاریسم از فروپاشے هژمونے امریڪا″ مے نویسند: «جریان‌هاے غرب‌گرا، لائیک و سڪولار در منطقه، با افول هژمونے امریڪا به شدت نگرانند آن‌ها ڪه امریڪا را قدرتے شڪست‌ناپذیر و ڪلانتر دنیا در جابجایے حڪومت‌ها و صدور دموڪراسے می‌دانستند، با عقب‌نشینے خفت‌بار  امریڪا از افغانستان و بر ملا‌شدن باطن لجن داعیان آزادے و دموڪراسے در غارت و چپاول دارائی‌ها و ڪمڪ‌هاے بین‌المللے، در غالب اتحادیه اروپا و ناتو، اڪنون چاره‌اے جز، ڪاسه‌اے داغ‌تر از آش  بودن و بر طبل اسلام‌هراسے و طالب‌هراسے ڪوبیدن ندارند.»

سڪولار حبیب الله سربازے ڪه خود را پرچمدار دعوت به دموڪراسے و سڪولاریسم در بلوچستان میداند، در حالے مردم افغانستان را دعوت به دموڪراسے میدهند ڪه آنها افغانستان را پس از بیست سال غرق بودن در باتلاق دموڪراسے و نوڪرے بے قید و شرط آمریڪا، به سوے عزت و ڪرامت و استقلال نجات داده اند. جناب آقاے سربازے، دموڪراسے ڪه جنابعالے دم از آن مے زنید چرا با وجود پاسبانے آمریڪا نتوانست افغانستان را به رفاه برساند؟

در حقیقت جناب سڪولار حبیب الله سربازے به خوبے واقف اند ڪه تمام علماے بلوچستان بدون استثنا بر امارت اسلامے افغانستان مهر تایید مے زنند، و آنها هستند ڪه مهار افڪار عوام در بلوچستان را به دست دارند؛ (به عنوان مثال حضرت علامه شهید مولانا محمد عمر سربازے رحمه‌الله ڪه جناب حبیب الله گاها ایشان را به عنوان تنها عالم ربانے بلوچستان معرفے مے ڪنند در فتاواے منبع العلوم ڪوه ون، جلد هشتم، ده ها فتوا در تایید طالبان صادر نموده اند.)  و این امر سدے محڪم در مقابل دعوت الحادے حبیب است، از این رو او چاره اے جز تخریب امارت اسلامے ندارد، راستے چرا شما این همه انفجار و قتل و نا امنے در پاڪستان را مشاهده نمیڪنید؟

در پاڪستان ڪه به قول جناب عالے اراده ملے وجود دارد و حڪومت بر اساس جمهوریت اداره میشود، آنجا چرا ناامن است؟

چرا حضرت عالے یک بار هم علیه پاڪستان ڪه برادران بلوچ تو را مورد بدترین ستم ها قرار داده اند جبهه گیرے نمیڪنید؟ چرا یک ایده به پاڪستان ارائه نمیدی؟

در یک ڪلام، جناب آقاے حبیب، ما مسلمانان از شما سڪولار ها و دموڪراسے ڪثیف تان متنفر هستیم، ما به خوبے از اربابتان آمریڪا و غرب واقفیم، ما به همان اندازه ڪه از سکولاریسم و اربابانتان بے زار و متنفر هستیم از شما و ناسیونالیسم مزخرفتان هم بے زاریم.

این را به خوبے با زبان ڪثیف خود زمزمه ڪن و آنرا در ذهن متعفن خود حڪاڪے ڪن، ڪه همچنان ڪه مردم افغان همگے با هر تفڪر علیه شورے جنگیدند اما در نهایت فرزندان راستین افغانستان (طالبان) نوڪران و اجیران سڪولار مبارز نما را به درک واصل ڪردند، توے سڪولار نیز در بلوچستان شانسے براے گسترش الحاد در زیر نقاب و شعار نژادپرستی ندارے، خاک بلوچستان پاک تر از آن است ڪه قدم هاے منحوس فردے همچون تو در آن نهاده شود.

جمهوری اسلامی ایران (۷-  اهل سنت کردستان، احزاب سکولار و فتوای جهاد آیت الله خمینی ) [بازنشر]

جمهوری اسلامی ایران (۷-  اهل سنت کردستان، احزاب سکولار و فتوای جهاد آیت الله خمینی ) [بازنشر]

 شیخ المجاهد : ابوحمزه المهاجر هورامی  حفظه الله[۱]

تکرار فتوای مُلاخلیل و صدها عالم اهل سنت در مورد سکولاریستهای محلی، این بار توسط آیت الله خمینی:

سکولاریستهای چپ و لیبرال در برخورد با مومنین همیشه اهدافی ضد اسلامی را برای خود تعیین کرده اند و به قول ماکیاولی: ” از آنجا که خود هدف را تصویب کرده اند وسایلش را نیز ـ هر قدر هم پست و ناروا باشد ـ تصویب خواهند کرد”.[۲]  و سکولاریستهای مرتد محلی کورد مثل سایر سکولاریستها در برخورد با مسلمین و حتی سکولارهای مخالف خود از هر وسیله ی پست و ضد انسانی استفاده کرده اند.

در جنگ روانی، اینها هر کسی که با آنها نبود را جاش یا خائن یا ضد خلقی یا ضد کورد و … می نامیدند و با ترور شخصیتی طرف مقابل اگر دستشان می رسید اقدام به ترور فیزیکی آنها نیز می کردند. فرهنگیان مسلمان مریوان خیلی جالب و «به موقع» این حیله ی سکولاریستهای محلی جدا از مردم را ۸ ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ۵۷ برملا می سازند و می گویند: « هر کس بگوید که مسلمانم از نظر این منافقان، جاش است یا ساواکی، یا خود فروش. اما هرکس با هر سابقه ای ساواکی باشد، رستاخیزی باشد، کُرد فروش باشد، فئودال باشد، قاتل و جنایتکار باشد، همین که از آن ها طرفداری کند، مثل این است که آب توبه بر سرش بریزند، نه تنها پاک و بی گناه می شود بلکه مبارز، مترقی و انقلابی خواهد شد. تازگی ها گویا تعلیمات پارتیزانی راه انداخته اند، چون حنایشان در نزد مردم آگاه شهر رنگی ندارد، دست گدایی به سوی روستاییان دراز می کنند و از آن ها می خواهند علیه دشمنان خیالی مسلح شوند».[۳]

انتخابات شهر سنندج و سایر شهرها نشان داد که اینها نزد مسلمین آگاه هیچ جایگاه و ارزشی ندارند به همین دلیل دست به دامان انسانها جاهلی می شوند که چیزی از شریعت الله تعالی نمی فهمند و فرق ندارد این جاهل ابوالحکم با شد که ابوجهل نام گرفت یا کسانی باشند که در رشته ای درس خوانده اند و باسواد هستند اما نسبت به شریعت الله تعالی جاهل و نفهم . البته اکثریت مطلق کسانی که در این دوران سکولاریستها در روستاها آنها را جزب کردند بی سواد به تمام علوم بودند و فریب دادن اینها با چند شعار اقتصادی یا ملی گرایانه کار سختی نبود، بعد از کانال این انسانهای جاهل و نفهم جنگ مسلحانه را بر مومنین شریعت گرا و مخالفین خود تحمیل می کنند.

 برخلاف نگرش فرهنگیان مسلمان مریوان اگر کارنامه ی این احزاب سکولار در سایر ملل مسلمان را نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که در واقع این دشمنان احزاب سکولار، خیالی نبودند؛ بلکه مسلمین تابع شریعت و تعالیم اسلام بودند و حوادث بعد ار پیروزی انقلاب ۵۷ش و تشکیل دارالاسلام ایران نشان داد که این احزاب سکولار خود را برای جنگ با مسلمین تابع شریعت الله آماده می کردند.

ادامه خواندن جمهوری اسلامی ایران (۷-  اهل سنت کردستان، احزاب سکولار و فتوای جهاد آیت الله خمینی ) [بازنشر]

فتوای آیت الله خمینی بنیانگذار دارالاسلام جمهوری اسلامی ایران بر علیه اشرار و مرتدین کوردستان یا بر علیه مردم اهل سنت کوردستان؟ (بازنشر)

فتوای آیت الله خمینی بنیانگذار دارالاسلام جمهوری اسلامی ایران بر علیه اشرار و مرتدین کوردستان یا بر علیه مردم اهل سنت کوردستان؟ (بازنشر)

به قلم: کیوان مریوانی

این روزها که سالگرد فتوای آیت الله خمینی بر علیه مرتدین سکولار و احزاب مختلف سکولار ضد اسلامی چون کومله های کمونیست و دموکراتهای سوسیال دموکرات و احزاب چپ رنجبران و راه کارگر و چیرکهای فدائی خلق و حکمتیستها و… که همگی غیر بومی بوده و در میان دو حزب کومله و دمکرات خود را پنهان کرده بودند، می باشد، رسانه های مختلف سکولار مثل همیشه شروع به دروغسازی و وارونه جلوه دادن این فتوا کرده اند و می خواهند چنین نشان دهند که این فتوا بر علیه اهل سنت کوردستان بوده نه اشرار و مرتدین سکولار بومی و غیر بومی .

به همین دلیل با نشر اصل فتوا قضاوت را بر عهده  ی خود شما می گذارم و امیدوارم روی سیاه دروغگویان سکولار برای شما هم آشکار تر شود.

    پیام به نیروهای ارتشی و مردم (پایان دادن به غائلۀ پاوه) (زمان: ۲۷ مرداد ۱۳۵۸ / ۲۴ رمضان ۱۳۹۹‏؛ مکان: قم‏؛ موضوع: فرمان پایان دادن به غائلۀ پاوه‏؛ مخاطب: نیروهای نظامی و انتظامی، ژاندارمری و دولت‏)

‏‏بسم الله الرحمن الرحیم‏ : از اطراف ایران، گروههای مختلف ارتش و پاسداران و مردم غیرتمند تقاضا کرده اند‏‎ ‎‏که من دستور بدهم به سوی پاوه رفته و غائله را ختم کنند. من از آنان تشکر می کنم؛ و به‏‎ ‎‏دولت و ارتش و ژاندارمری اخطار می کنم اگر با توپها و تانکها و قوای مجهز تا ۲۴‏‎ ‎‏ساعت دیگر حرکت به سوی پاوه نشود، من همه را مسئول می دانم.‏

‏‏     من به عنوان ریاست کل قوا به رئیس ستاد ارتش دستور می دهم که فوراً با تجهیز‏‎ ‎‏کامل عازم منطقه شوند؛ و به تمام پادگانهای ارتش و ژاندارمری دستور می دهم که‏‎ ‎‏ـ بی انتظارِ دستور دیگر و بدون فوت وقت ـ با تمام تجهیزات به سوی پاوه حرکت کنند؛‏‎ ‎‏و به دولت دستور می دهم وسایل حرکت پاسداران را فوراً فراهم کنند.‏

‏‏     تا دستور ثانوی، من مسئول این کشتار وحشیانه را قوای انتظامی می دانم. و در‏‎ ‎‏صورتی که تخلف از این دستور نمایند، با آنان عمل انقلابی می کنم. مکرر از منطقه‏‎ ‎‏اطلاع می دهند که دولت و ارتش کاری انجام نداده اند. من اگر تا ۲۴ ساعت دیگر عمل‏‎ ‎‏مثبت انجام نگیرد، سران ارتش و ژاندارمری را مسئول می دانم. والسلام.‏روح الله الموسوی الخمینی

    حکم به ارتش در تعقیب و دستگیری اشرار کردستان (زمان: ۲۷ مرداد ۱۳۵۸ / ۲۴ رمضان ۱۳۹۹‏؛ مکان: قم‏؛ موضوع: تعقیب و دستگیری اشرار در کردستان‏؛ مخاطب: رؤسای ستاد ارتش، ژاندارمری و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی‏)

‏‏بسم الله الرحمن الرحیم‏ : به رئیس کل ستاد ارتش، و رئیس کل ژاندارمری ‏‏[‏‏جمهوری‏‏]‏‏ اسلامی، ‏‏[‏‏و‏‏]‏‏ رئیس‏‎ ‎‏پاسداران کل انقلاب اکیداً دستور می دهم که به نیروهای اعزامی به منطقۀ کردستان‏‎ ‎‏دستور دهند که اشرار و مهاجمین را که در حال فرار هستند تعقیب نمایند، و آنان را‏‎ ‎‏دستگیر نموده و با فوریت به محاکم صالحه تسلیم کنند؛ و تمام مرزهای منطقه را با‏‎ ‎‏فوریت ببندند که اشرار به خارج نگریزند. و اکیداً دستور می دهم که سران اشرار را با‏‎ ‎‏کمال قدرت دستگیر نموده و تسلیم نمایند. اهمال در این امر، تخلف از وظیفه و مورد‏‎ ‎‏مؤاخذۀ شدید خواهد شد. والسلام.‏ ‏‏روح الله الموسوی الخمینی‏

«بسم الله الرحمن الرحیم

السّاعه خبر رسید که در سنندج «حزب دمکرات»، آنها ارتشیها و سازمان‌های آن‌ها را محاصره کرده‌اند، و اگر تا نیم ساعت دیگر کمک نرسد اسلحه‌ها را می‌برند؛ و از مسجد سنندج به ما اطلاع داده‌اند که حزب دمکرات زن‌های ما را به گروگان برده‌اند. اکیداً به کلیه قوای انتظامی دستور می‌دهم به پادگان‌های مراکز ابلاغ کنند که به قدر کافی به طرف سنندج حرکت کنند، و با شدت اشرار را سرکوب نمایند. پاسداران انقلاب- در هر محلی هستند- به مقدار کافی به طرف سنندج و کردستان- با پل هوایی- بسیج شوند و با شدت، تمام اشرار را سرکوب نمایند. تاخیر- و لو به قدر یک ساعت- تخلف از وظیفه، و به شدت تعقیب می‌شود. از ملت ایران می‌خواهم که مراقب باشند هر یک از مامورین تخلف کردند فوری اطلاع دهند. من انتظار دارم که تا نیم ساعت دیگر از قوای انتظامی به من خبر بسیج عمومی برسد؛ و السلام. ۲۸ مرداد ۵۸ . روح الله الموسوی الخمینی»

این اصل فتوای آیت الله خمینی بنیانگذار دارالاسلام جمهوری اسلامی ایران بر علیه احزاب سکولار و مرتدی است که جنایات بیشماری را در حق مردم اهل سنت کوردستان مرتکب شده بودند و مردم اهل سنت کوردستان از مقامات حکومتی درخواست کمک و یاری در برابر این احزاب کمونیست و سویالیست ضد اسلام بومی و غیر بومی کرده بودند.

به هیچ چیز احزاب سکولار نمی توان باور کرد.

اعلامیه امارت اسلامی به مناسبت ۱۰۳ مین سالروز اخذ استقلال کشور از استعمار انگلیس

اعلامیه امارت اسلامی به مناسبت ۱۰۳ مین سالروز اخذ استقلال کشور از استعمار انگلیس

درست یکصدو سه سال قبل( ۱۲۹۸هـ ش، ۲۸ اسد) مردم مجاهد افغانستان استقلال خویش را از استعمار انگلیس بدست آوردند و کشور ما حیثیت استقلال را در امور داخلی و خارجی کسب نمود.

مردم مجاهد و متدین افغانستان در شرایط بسیار دشوار و با امکانات اندک برضد اشغالگران بریتانیا جهاد و مبارزه  نمودند و سه مرتبه استعمار انگلیس را شکست دادند. استقلال از استعمار انگلیس که به راهنمایی علمای کرام، روحانیون و بزرگان کشور و فداکاری و تلاش جوانان بدست آمد، برای کشورهای استعمار زده روحیه آزادی و به ملت های مغلوب نفس تازه بخشید.

 برای ما در کنار سایر روزهای تاریخی، امروز(۲۸ اسد) روز تاریخی است که ملت با نذرانه نمودن جانهای شان، جبر بیگانگان را شکستند و خود را از چنگال یک امپراتوری آزاد نمودند. امارت اسلامی افغانستان فرارسیدن روز مملو از افتخار استقلال را به ملت مومن و مجاهد خویش تبریک می گوید و تعهد میسپارد که به برکت کارنامه های جهادی یک قرن نیاکان اش، ارزش های دینی و افغانی، عقیده، فکر، فرهنگ و تمام ارزش های معنوی پاسداری شده را همان گونه با قربانی و فداکاری برای همیش حراست خواهد کرد، ان شاءالله.

ملت مجاهد افغانستان درحالی استقلال کشور را جشن می گیرند که در کشور عزیز ما امنیت بی مثال تامین، نظام اسلامی کامل حکمفرما و یکسال قبل ریشه یک اشغال دیگر از میان برداشته شده است.

 نیاکان مجاهد ما در قرن های ۱۹ و ۲۰ در برابر تجاوز امپراتوری انگلیس و اتحاد شوروی سینه های خود را سپر کردند و فرزندان آنها در قرن ۲۱ شکست یک قدرت بزرگ پر مدعای دیگر را مشاهده نمودند.

 امارت اسلامی منحیث یک نظام مستقل و کاملاً مشروع برای همیشه به پاسداری این ارزش بلند متعهد است و خواهان مناسبات استوار بر اساس ارشادات دین مبین اسلام با کشورهای منطقه و جهان می باشد. امیدواریم، هر متجاوز از گذشته درس عبرت گرفته باشد و از این پس در سطح جهانی، تعهد بر پالیسی سلامتی، همدیگر پذیری و عدم دخالت در امور همدیگر را اختیار نمایند.

امارت اسلامی افغانستان

۱۴۴۴/۱/۲۱هـ ق،

۱۴۰۱/۵/۲۸ هـ ش   ۲۰۲۲/۸/۱۹م

مزدوران سکولار حزب کارگران اوجالان در شهر باب سوریه فاجعه آفریدند

مزدوران سکولار حزب کارگران اوجالان در شهر باب سوریه فاجعه آفریدند

حزب کارگران اوجالان که یکی از دهها حزب سکولار و خائن میان کوردهای مسلمان است تا کنون مرتکب هزاران جنایات در حق مسلمین کورد و تورک و عرب منطقه شده است و از زمان صدام حسین سکولار تا کنون برای دشمنان مسلمین مزدوری می کند.

حزب کارگران اوجالان که چند سالی است در سوریه در اجاره ی آمریکا قرار گرفته در تازه ترین جنایت خود طی توپ باران کور به ساکنین غیر مسلح شهر «باب» که مدتی هم تحت کنترل خودشان بود بیشتر از ۳۵ شهروند این شهر را قتل عام کردند که در میان آنها تعدادی طفل و کودک و زن وجود دارد.

یک روز قبل از این نیز همین مزدوران بازار الخمیس در شهر باب در غرب حلب را توپ باران کردند که در نتیجه آن ۱۰ شهروند بی گناه قتل عام شدند و چندین نفر دیگر نیز زخمی شدند.  

درمان احزاب سکولار و مرتدین تنها نزد مجاهدین شریعت گرا است. رسول الله صلی الله علیه وسلم هرگز به خائنین فرصت دوباره نداد حالا چه رسد به مرتدین سکولاری که صدها بار دچار خیانت به دین و جان و ناموس و آبرو و مال و خاک مسلمین شده اند.

مختصری از سخنان شیخ هبت‌الله آخوندزاده رهبر دارالاسلام امارت اسلامی افغانستان در نشست  کندهار

مختصری از سخنان شیخ هبت‌الله آخوندزاده رهبر دارالاسلام امارت اسلامی افغانستان در نشست  کندهار

شیخ هبت‌الله آخوندزاده رهبر دارالاسلام امارت اسلامی افغانستان در نشست  کندهار برای حاضرین سخنرانی مهمی کرد که مختصری از نصایح ایشان به شرح زیر است:

  • جهانیان به خاطر تعامل و مشروعیت بین‌المللی می‌خواهد به نام حقوق بشر حدود عمل نشود، اما در هر صورت حدود را اجرا می‌کنیم.
  • در توافق دوحه چیزی در مورد حدود وجود ندارد، و حکومت سرپرست آماده است تا بر اساس شریعت اسلامی دوباره با امریکا بجنگد.
  • حدود در اسلام شرایط خاصی دارد و این که تاکنون اجرا نشده است، عدم ثبوت و شواهد گناه بوده است.
  • امریکا برای حاکمیت دموکراسی در جهان تلاش می‌کند اما در افغانستان جایی برای آن وجود ندارد.
  • من خواهان چنین مشروعیت و تعاملاتی نیستم که شریعت اسلامی را نداشته باشد. عدم اجرای حدود را با دنیا نمی پذیرم. اگر سرم برود نمی پذیرم. دوباره با آنها می‌جنگم. آنها می‌خواهند به نام حقوق بشر حدود اجرا نشود. در توافق دوحه نیز پذیرفته نشده است.
  • اگر برخلاف شرع اسلام تعامل کنم، همه مردم باید راه خود را جدا کنند، زیرا هدف جهاد اجرای این احکام اسلامی بود.
  • من از آن قضات به ستوه آمده‌ام که حد و مرز را برای بزرگان (واسطه دارها) اعمال نمی‌کنند و برای افراد کوچک (بی واسطه‌ها) اعمال می‌کنند.
  • رسانه ها و برخی سیاستمداران سخنان مثبت از حکومت نمی گویند و تبلیغات منفی می کنند. قرآن راهنمای آنهاست نیاز به قوانین اساسی کشورهایی که مسلمان نیستند، نداریم.
  • جنگ به نام خلافت در یک کشور اسلامی غیرقانونی است. برخی از مسئولان از ملاقات با مردم پنهان می شوند. این رفتار با حاکمان نظام اسلامی سازگار نیست.
  •  فقر وارد کشور شده است، از تجار می خواهم تا در این زمینه فعالیت کنند.
  • به مشاوران اقتصادی دستور دادم تا زمینی را برای صنعت در اختیار سرمایه گذاران قرار دهند، بازار میوه درست کنند و مواد معدنی استخراج کنند.
  • نیروهای حاضر در پنجشیر با مردم محلی آنجا رفتار خوبی داشته باشند، زیرا امارت اسلامی برای آنها بسیار بد معرفی شده و حتی به عنوان پاکستانی‌ها و متجاوزین اطلاعاتی شناخته می‌شوند. زمانی که مجاهدین به پنجشیر آمدند، آنها راه می‌رفتند، زنان و کودکان از دست آنها فرار می‌کردند، چون ۴۰ سال است که علیه امارت اسلامی تبلیغ می‌شود، به آنها گفته می‌شود که امارت اسلامی ما را می‌کشند، سوء استفاده جنسی می‌کنند.

چرا در شمال سوریه برای دارودسته ی جولانی فتوحاتی وجود ندارد؟

چرا در شمال سوریه برای دارودسته ی جولانی فتوحاتی وجود ندارد؟

به قلم: مجاهد مهاجر

شما هرگز از خودتان پرسیده اید که چرا برای غنی و کرزای و دوستُم و سایر غلامان آمریکا و ناتو فتوحاتی وجود نداشت و هر چه بود اشغالگری آمریکا و ناتو بود؟

یا از خود پرسیده اید که چرا حیات این غلامان به وجود اربابانشان وابسته بود و زمانی که آمریکا و ناتو آنها را رها کرد اینها نیز فورا نابود و فراری شدند و فتوحات امارت اسلامی شدت گرفت؟ در ویتنام نیز همین اتفاق برای آمریکا و مزدورانش و انقلابیون به رهبری هوشی مینه افتاد.

پاسخ به این سوالات می تواند تفاوت بین یک مبارز و آزادیخواه و یک مجاهد را با یک غلام و مزدور خائن به دین و ملت و وطن نشان  دهد.

اگر می بینیم که زمانی غنی و دوستُم در کنار تانکها و نیروهای هوائی آمریکا و ناتو به موجودیت خود ادامه می دادند و بر شهرهای بزرگ و بغضی از ولسوالی ها و روستاها حاکمیت داشتند به خاطر وجود این اشغالگران بود و همین الان نیز دارودسته ی جولانی در کنار تانکهای ناتو از کانال حکومت سکولار و اشغالگر ترکیه در ادلب و اطراف آن به حیات خود ادامه می دهد و هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا و ناتو نیز از او محافظت کرده و مخالفین داخلی او از مجاهدین سایر گروهها را هدفمند ترور می کنند باید واقعیت دارودسته ی جولانی در شمال سوریه و فتنه ای که درست کرده اند برایتان روشن شده باشد.

در شمال سوریه گروههای مسلح نجدی و سکولار دستوراتشان را در حمله یا صلح و عقب نشینی و غیره از آمریکا و ترکیه می گیرند؛ آمریکا و ناتو نیز بر اساس منافع خود و بر اساس معاملاتی که با روسیه و حکومت بشار اسد و ایران دارند تصمیم می گیرند.

این واقعیتها باعث شده است که شخصی چون ابومحمد مقدسی به صراحت اعلام کند که جولانی با سازمان جاسوسی ترکیه در ارتباط است و برای ترکیه جاسوسی می کند و مردم شام نیز جولانی را «جاسوس عصر» نامیده اند.

دارودسته ی جولانی به کمک سکولارهای ارتش آزاد با دیکتاتوری هر چه تمامتر در این ولایت شمال سوریه حاکمیت دارد و هر مجاهدی از جماعتهای دیگر با سیاستهای اربابان او مخالفت کند یا جولانی خودش مستقیماً با آنها وارد جنگ می شود (مثل جنگش با حراس الدین شاخه القاعده ی الظواهری در سوریه یا مثل جنگش با جماعت مسلم چچنی و انصارالاسلام و…) یا اگر نتوانست مستقیماً رهبران این مخالفین را بکشد «گرا» و مشخصات آنها را به آمریکا و ناتو می دهد و این کفار نیز این مجاهدین مخالف را توسط هواپیماهای بدون سرنشنین ترور می کنند.

آیا چنین گروههای خائن و وابسته ای هرگز با مجاهدین امارت اسلامی قابل مقایسه هستند؟ نه، امارت اسلامی پرچم جهاد فی سبیل الله را بلند کرده بود نه پرچم جهاد فی سبیل آمریکا و ناتو را.

پس هیچ عاقلی نباید انتظارات فتوحات را از این گروههای وابسته در شمال سوریه داشته باشد بلکه باید انتظار داشته باشد که چه زمانی آمریکا و ناتو این مزدوران را مثل اربکی های افغانستان و مزدوران ویتنام و …. رها می کند.

 چرایی سکوت دارودسته ی جولانی در برابر جنایات رژیم صهیونیستی نسبت به اهل سنت غزه

 چرایی سکوت دارودسته ی جولانی در برابر جنایات رژیم صهیونیستی نسبت به اهل سنت غزه

به قلم: مجاهد مهاجر

چند روز پیش که صهیونیستهای سکولار به اهل سنت غزه حمله کردند حتی منافقین آشکار شده ای چون اردوغان نیز جهت فریب افکار عمومی هم که شده مخالفت خود را با این جنایات اعلام کردند هر چند متحد امنیتی و اقتصادی صهیونیستهاست و حتی سوخت هواپیماها و غذای سربازان صهیونیست را نیز در این جنایت آشکار تامین می کرد؛ با این وجود ما هرگز از دارودسته ی جولانی حتی مخالفتی در حد یک بیانیه ی رسمی یا یک سخنرانی رسمی نیز جهت محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و قتل عام اهل سنت ندیدیم. واقعاً ذلت تا چه حد؟!!!

 بله، دارودسته ی جولانی حتی یک بیانیه ی رسمی یا یک سخنرانی رسمی جهت محکومیت جنایات صهیونیستها نسبت به اهل سنت غزه ارائه نداده اند.

حتی زمانی که آمریکا و ناتو مجاهدین مخالف گروه جولانی را در ولایت ادلب تحت حاکمیت جولانی به تنهایی یا همراه خانواده هایشان ترور و قتل عام می کند که اکثراً از مهاجرین هستند، باز شما حتی یک بیانیه ی رسمی یا یک سخنرانی رسمی بر علیه آمریکا و ناتو از جولانی و دارودسته اش نمی بینی، در حالی که کرزای و غنی افغانستان برای حفظ ظاهر هم که شده گاهگاهی با جنایات آمریکا و ناتو که توسط هواپیماهای بدون سرنشنین انجام می شد مخالفتهایی می کردند!!

بارها و بارها گروههای مختلف جهادی و بخصوص مردم اهل سنت شام «تحدی» کرده اند که جولانی و دارودسته اش حتی یک وجب زمین را از حکومت بشار اسد آزاد نکرده است بلکه جولانی خودش را بر زمینهایی که قبلا توسط گروههای جهادی آزاد شده بود تحمیل کرد و به تدریج بر اساس دستورات اربابان خارجی و توافقات آمریکا و ناتو با روسیه و حکومت بشار اسد بیشتر این زمینهای آزاد شده را نیز تحویل حکومت بشار اسد و کوردهای سکولار مزدور آمریکا داده است و سربازانش با اتوبوسهای سبز به ادلب فرار کرده اند.

آیا چنین گروهی می تواند و جرئت دارد بیانیه ای و سخنرانی رسمی ای بر خلاف اهداف اربابانش در حمایت از ملت مظلوم فلسطین صادر کند در حالی که حتی غیرت و جرئت مخالفت با آمریکا و ناتو در ترور مجاهدین مهاجر در ادلب و اطراف آنرا ندارد؟!!  

این همان جولانی است که شیخ ایمن الظواهری او را به خاطر خیانتش به القاعده، ناکث و پیمان شکن نامیده است و شیخ ابومحمد مقدسی به جاسوس بودن او برای حکومت سکولار ترکیه گواهی داده است؛ آیا شخصی که جاسوس کفار باشد و «عملاً» ولاء خودش را برای کفار اعلام کرده باشد و بارها و بارها پیمانهایش با مسلمین را شکسته باشد می تواند به ضرر کفار اصلی و به نفع مسلمین بیانیه ای رسمی و سخنرانی رسمی ارائه دهد؟ قطعاً خیر.

حالا به نظر شما مُلا فتاحی و گروه چند نفره ی او که از مبایعین جولانی ناکث و جاسوس هستند و از نزدیک تمام این خیانتها و جاسوسی ها را دیده اند و در آن مشارکت کرده اند سخنی برای گفتن دارند؟

قطعاً کسی که بخشی از «تجار جهاد» و بخشی از مجریان اهداف آمریکا و ناتو شده است و با نام جهاد در حال تجارت با دین و خون و ناموس و مال و آبرو و خاک مسلمین و در حال خرید دنیاست نباید برای اهل دعوت و جهاد سخنی برای گفتن داشته باشد.

اگر هواپیماهای آمریکا و ناتو و روسیه و بشار اسد در بالای سر آنها در پرواز هستند و با آنکه مکان زندگی آنها ثابت و مشخص است اما طبق توافقاتی کاری به کار آنها ندارند، لیکن بدانند الله تعالی بالاتر از همه است و باید روزی به الله و سپس به مسلمین حساب پس بدهند.

ترور ماموستا مادح محمودی امام مسجد تازه آباد مریوان کردستان توسط اشرار خودسر بومی

ترور ماموستا مادح محمودی امام مسجد تازه آباد مریوان کردستان توسط اشرار خودسر بومی

به قلم: کیوان مریوانی

امروز صبح ۱۴۰۱/۵/۲۷ ش عده ای خودسر و اشراری که خارج از مرزهای ایران و در اقلیم کردستان عراق مدیریت وهدایت می شوند با چاقو و قمه به ماموستا و عالم محبوب تازه آباد مریوان حمله کردند که به شدت مجروح شده است و در وضعیت وخیمی قرار گرفته است.

به دنبال این اتفاق عده ی کثیری از علمایان منطقه بیشتر از ۲ ساعت در جلو فرمانداری شهرستان مریوان تجمع کردند تا با فرماندار این شهرستان در این مورد دیداری ۵ دقیقه ای داشته باشند اما فرماندار با این علمایان محترم دیدار نکرد. این علمای محترم تنها ۵ دقیقه وقت خواسته بودند که به سخنان آنها گوش داده شود نه بیشتر.

بر اساس ماده ۶۱۷ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ درباره مجازات جرم چاقوکشی آمده است: هر کس به وسیله چاقو و یا هر نوع اسلحه دیگر تظاهر یا قدرت‌نمایی کند. یا آن را وسیله مزاحمت اشخاص یا اخاذی یا تهدید قرار دهد. ‌یا با کسی گلاویز شود در صورتی که از مصادیق محارب نباشد به حبس از شش ماه تا دو سال و تا (۷۴) ضربه شلاق محکوم خواهد شد.»

حالا این اشرار بدون توجه به قوانین کشوری و از روی قلدری و خیره سری به کم دفاع ترین طبقه در میان کوردها یعنی طبقه ی مبلغین و خطباء و علمای دینی حمله کرده اند که غیر از الله و سپس قدرت بازدارنگی حکومتی کسی نیست که از آنها دفاع کند و هر شرور و پستی می تواند آنها را مورد اذیت و آزار زبانی و جسمی قرار دهد.

این اتفاق برای ملا محمد علوی بانه ای و چند عالم دیگر نیز رخ داد، انتظار تمام علمایان و ائمه و خطبای مساجد از نیروهای امنیتی تنها برخورد مناسب بر اساس قوانین حاکم برکشور با این اشرار و پاسخگو بودن مسئولین است.

آیا این انتظار بزرگی است که فرماندار شهرستان مریوان مدت ۲ ساعت آنهمه عالم و خطیب را پشت در منتظر گذاشته و حاضر نشده است ۵ دقیقه از وقت خود را به آنها بدهد و به سخنان این علماء محترم گوش دهد؟

صرفنظر از واکنش فرماندار، از مسئولین امنیتی و قضائی شهرستان مریوان خواسته می شود طبق قانون و بدون چشم پوشی و صرفنظر از مجرمین، چنان واکنشی نشان دهند که همچون یک عامل بازدارنده عبرتی باشد جهت عدم تکرار چنین جرمی.

از امام جمعه ی محترم مریوان نیز خواسته می شود همچنانکه به دفاع از توهین کننده ی به الله و رسول الله صلی الله علیه وسلم و قرآن و کعبه و ناموس پیامبر به منزلش رفت، اینبار نیز در برابر این حمله ی وحشیانه به ماموستا مادح محمودی احساس مسئولیت نموده و در چارچوب اختیاراتی که دارد از این ماموستای محترم و فعال دفاع و دلجوئی نماید و در اقدامی حمایتکارانه به این عالم شریف سربزند و با دلجوئی از او و خانواده اش و جامعه ی اهل دعوت، سخنانش را از نزدیک بشنود.

به عالیجنابانی چون حسن امینی و  اقمارش که برای دفاع از مفسدین سکولار بیانیه پشت بیانیه صادر می کنند می گوئیم چرا سکوت کرده اید؟ یعنی  نزد شما دفاع از سکولاریستهای مفسد تحت عنوان حقوق بشر سکولاریستی واجبتر از دفاع از حقوق اسلامی اهل دعوت است؟  شعار دفاع از ستم قومی و مذهبی و طبقاتی شما کجا پرکشید؟ آیا اهل دعوتی که مخالف افکار آلوده ی شما باشند مشمول قوم و مذهب و طبقه ای نمی شوند که شما به دفاع از آنها زبان باز کنید؟!!!

چه کسی سنت منفجر کردن مساجد را پایه گذاری کرد؟

چه کسی سنت منفجر کردن مساجد را پایه گذاری کرد؟

به قلم: ابوخالد کوردستانی

زمانی که مسلمین افغانستان خود را برای سالگرد استقلال و پیروزی بر آمریکا و ناتو آماده می کردند فرقه نجدی دوله در مدرسه ی شیخ رحیم الله حقانی انفجاری انجام داد و یک روز پس از شادی مسلمین به خاطر فرار آمریکا از افغانستان باز ما شاهد انفجار در مسجد صدیقیه ساحه سرکوتل خیرخانه کابل  بودیم که طی آن مولوی امیر محمد کابلی  به همراه دهها نمازگذار دیگر قتل عام شدند. به نظر شما چه کسی سنت تفجیر در مساجد اهل سنت را پایه گذاری کرد؟

 به نظر من بهتر ابوشعیب از شرعی های سابق هیئت گروه جولانی  پاسخ دهد که بعد از روشن شدن ماهیت و اهداف جولانی از گروه او جدا شد و واقعیتهای مهمی را در مورد این گروه بیان کرد. ابوشعیب ضمن محکوم کردن تفجیرات اخیر مساجد در افغانستان می گوید:

” جولانی کسی بود که سنت سیئه ی منفجر کردن مساجد در عصر حاضر پایه ریزی کرد . جولانی مسئول انفجار مسجد ایمان در دمشق است که در این انفجار که برای کشتن البوطی انجام گرفت بیشتر از ۴۰ نفر کشته شدند …

با آنکه راهنمائی های شورای رهبری عامه ، جولانی را از کشتن کسانی چون البوطی به خاطر مصلحتهایی منع کرده بود، و با انکه اگر به قتل بوطی هم اصرار داشتند می توانستند او را در خیابان بکشند و یا اگر می خواستند او را در مسجد هم بکشند با یک اسلحه ی کمری هم می توانستند او را بکشند اما با این وجود شخصی را فرستادند تا در میان نمازگذاران خودش را منفجر کند.

مسئول این جرم آشکار جولانی است اما زمانی که در رسانه ها و میان مردم این جرم محکوم شد جولانی این کذاب شام به هیئت رهبری عامه گفت که او را تبرئه کنند و بگویند کار او نبوده !

جولانی مجرم به خون مسلمین در مساجد برایش مهم است و نه خون سایر جماعتهای جهادی و نه خون سربازان خودش”

پس کسی که انفجار در مساجد را باب کرد و این سنت سیئه را پایه ریزی کرد جولانی (کذاب شام به قول هیئت شرعی خودش  و ناکث و خائن و پیمان شکن به قول دکتر ایمن الظواهری) بود که اولین بار دستور انفجار در مسجدی در دمشق را داد.

رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: مَن سَنَّ في الإسْلَامِ سُنَّةً سَيِّئَةً، كانَ عليه وِزْرُهَا وَوِزْرُ مَن عَمِلَ بهَا مِن بَعْدِهِ، مِن غيرِ أَنْ يَنْقُصَ مِن أَوْزَارِهِمْ شَيءٌ. (مسلم۱۰۱۷) هرکس روش و طریقه‌ی بدی را پایه‌گذاری کند، گناه آن و گناه آن کسی که آن را انجام می‌دهد به سوی او بازمی‌گردد، تا روز قیامت. بدون اینکه از گناه مرتکبین آن چیزی کم شود.

به این شیوه جولانی با تفکرات نجدیت که نزد اهل شام به «جاسوس عصر» شناخته شده و نزد شرعی خودش به «کذاب شام» شناخته شده و نزد دکتر ایمن الظواهری به «ناکث و خائن» نامگذاری شده است بنیانگذار کار غلطی شده است که امروزه ملت مسلمان افغانستان و سایر ملل اسلامی باید تاوانش را بدهند.

این چهره ی واقعی جولانی نجدی است که هم اکنون نگهبان ارتش ناتو از کانال حکومت سکولار ترکیه در ادلب است.

جولانی جوانی است که دارای تفکرات محمد بن عبدالوهاب و علمای نجد است وهیچ گونه علم شرعی در حد یک طلبه ی ساده هم نخوانده است اما با پول و سربازانی که ابوبکر بغدادی به او داد توانست با خیانت به ابوبکر بغدادی و بعد با خیانت به دکتر ایمن الظواهری و سایر گروهها و با خدمت به کفار آمریکائی و ناتو با تمام گروههای جهادی دیگر بجنگد و در عوض در امنیت کامل و در کنار ارتش ناتو در ادلب به حیات خود ادامه دهد.