تبصرۀ ڪوتاه در مورد چگونگے ظهور و پیروزے امارت اسلامے افغانستان

تبصرۀ ڪوتاه در مورد چگونگے ظهور و پیروزے امارت اسلامے افغانستان

نویسنده: مهدے عدالت

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله وحده والصلوات والسلام علے من لانبے بعده

فاعوذبالله من الشیطن الرجیم

يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ . ترجمه: ﻓﻀﺎے ﻧﻮﺭﺍﻧﻲِ ﺁﻣﻮﺯﻩ‌ﻫﺎے ﺩﻳﻨﻲ ﺭﺍ ﻣﻲ‌ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﻪ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﺷﺒﻬﻪ ﺗﻴﺮﻩ‌ﻭﺗﺎﺭ ﻛﻨﻨﺪ؛ ﻭﻟﻲ ﺧﺪﺍ وند ﻣﻲ‌ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺩﻳﻦِ ﻧﻮﺭﺍﻧﻲ ﺭﺍ ﺗﺎﺑﻨﺪﻩ ﻭ ﭘﺎﻳﻨﺪﻩ ﻛﻨﺪ؛ ﻫﺮﭼﻨﺪ ﺑﻲ‌ﺩﻳﻦ‌ﻫﺎ ﺧﻮﺷﺸﺎﻥ ﻧﻴﺎﻳﺪ! (سوره الصف آیه (٨) 

وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا . ترجمه: ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺑﮕﻮ: «ﺣﻖ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺎﻃﻞ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﺻﻠﺎً ﺑﺎﻃﻞ ﻧﺎﺑﻮﺩﺷﺪﻧﻲ ﺍﺳﺖ. سوره اسراء آیه (٨١)

بنام خدا وند بخشنده و مهربان

در نخست جا دارد یک ساله گے استقلال ڪشور از لوث اشغالگران و پیروزے حق بر باطل را از اعماق قلب براے ڪافۀ مردم آزاده و مجاهد پرور افغانستان تبریک گفته و تهنیت عرض نموده، براے شهداے عزیزے ڪه در این راه جان هاے شیرین خود را از دست داده اند جنت الفردوس استدعا می¬نمایم. در این مقاله خواستم در رابطه به اهداف و چگونه¬گے ظهور امارت اسلامے افغانستان یک نظر اجمالے داشته باشم، صفوف امارت اسلامے افغانستان ڪه اڪثراً متشڪل از طلبه هاے مدارس دینے بودند، در سال ۱۳۷۳ تحت قیادت و رهبرے امیرالمومنین ملا محمد عمر مجاهد رحمه الله تعالے در ولسوالے سپین بولدک قندهار اساس گذارے گردیده به تدریج ساحۀ فعالیت آن در سایر ولسوالے ها، شهر ها و ولایات گسترش یافت و تا سال ۱۳۷۹ هـ ش تقریباً ۹۵ فیصد خاک افغانستان را  تحت ڪنترول خود درآورده و امنیت در ساحات تحت نفوذ خویش تامین گردید.

از اینڪه ڪشور هاے مستڪبر جهان هرگز نمی خواهند ڪه در ڪشور هاے اسلامے یک حڪومت مقتدر و مستقل عرض وجود نماید، از همین خاطر آمریڪا دسیسه ے ۱۱ سپتامبر را به راه انداخته و به بهانۀ سرڪوب القاعده، اعادۀ حقوق زن، حقوق بشر و… تصمیم گرفت تا از زمین و هوا بالاے ملت مظلوم افغانستان هجوم آورده و حڪومت امارت اسلامے را منهدم ڪند، اگرچه در همان وقت مسئولین امارت اسلامے افغانستان درب مذاڪره را با امریڪا باز گذاشته بود، اما هدف آمریڪا و ناتو سقوط این نظام ناب اسلامے بود، مذاڪره را رد ڪرده و  به دستور جورج دبلیو بوش رئیس جمهور آنوقتِ امریڪا عملاً دست به تجاوز آشڪار زد، ڪه در نتیجه آمریڪاے اشغالگر به به همڪارے اجیران داخلے شان حڪومت اسلامے را سقوط داده و در عوض یک ادارۀ دست نشانده و مزدور را جابجا نمود.

اما، مجاهدین امارت اسلامے افغانستان آرام ننشسته و نحوه جنگ را تغییر دادند، بزرگان امارت اسلامے با مهارت ڪاملۀ شرعے و سیاسے ڪه داشتند نوعیت جنگ را ازجنگ جبهه اے به طرف جنگ چریڪے بردند، امیرالمؤمنین رحمه الله تعالے پیامے را براے همۀ طلاب مدارس دینے به خاطر آغاز مجدد جنگ با آمریڪایے فرستاده، شخصاً رهبرے جنگ را به عهده گرفتند، فرماندهان امارت اسلامے افغانستان حدود یک سال در مناطق مختلف ڪشور مصروف تدابیرجنگهاے چریڪے بودند و بعد از یک سال در مناطقے از ارزگان و قندهار ڪار هاے چریڪے آغاز گردید. در آن زمان عمرثالث «رح» فرموده بودند: «آمریڪا براے ما وعده شڪست را میدهد، اما الله تعالے براے ما وعده پیروزے را می دهد،  ببینیم ڪه  ڪدام یڪے پیروز می شود.» 

وقتیڪه افغانستان ڪاملاً تحت اشغال درآمد، تقریبا ۳ الے ۴ سال هیچ ڪس در مقابلش قد علم نڪرد فقط چند مجاهد همراه با شهید دادالله تقبله الله در ڪوه ها ے طورا بورا جابجا بودند، ڪه اشغالگران هر روز در آن محل عملیاتِ نظامے و بمباردمان هوایے می ڪردند، بالآخره شدت ظلم اشغاگران با اجیران داخلے ڪم ڪم اوج گرفت ڪه محفل یک عروسے را در ولسوالے شیندند هرات بمباردمان ڪردند، ڪه در نتیجه نزدیک به ۳۰۰  تن به شمول اطفال و زنان زخمے و شهید شدند.

ادامه خواندن تبصرۀ ڪوتاه در مورد چگونگے ظهور و پیروزے امارت اسلامے افغانستان

بار دیگر تفکر نجدیت در مسجد صدیقیه ساحه سرکوتل خیرخانه افغانستان و در یمن فاجعه آفرید

بار دیگر تفکر نجدیت در مسجد صدیقیه ساحه سرکوتل خیرخانه افغانستان و در یمن فاجعه آفرید

به قلم:  محمد اسامه

دیروز چهارشنبه، ۲۶اسد ۱۴۰۱ش همه شاهد بودیم که  در مسجد صدیقیه ساحه سرکوتل خیرخانه از مربوطات حوزه هفدهم امنیتی شهر کابل و در جریان ادای نماز عشاء انفجاری ناشی از ماین جاسازی شده در داخل این مسجد رخ داد که بر اثر آن بیشتر از ۶۰ نمازگذار کشته و زخمی شدند . یکی از این کشته شده ها مولوی امیرمحمد کابلی از علمای برجسته ی امارت اسلامی افغانستان و امام این مسجد بود.

چند روز قبل از این هم ما شاهد انفجاری در مدرسه ی شیخ رحیم الله حقانی بودیم که یکی از افراد وابسته به فرقه ی نجدی دوله خودش را منفجر کرد که در نتیجه ی آن، شیخ رحیم الله و چند نفر دیگر به قتل رسیدند.

امروز هم باز ما شاهد انفجار دیگری در مناطق آزاد شده توسط اتحادیه ی شافعی ها و زیدی های یمن بودیم که طی آن یکی از سربازان القاعده خودش را در جمع شافعی ها و زیدی ها منفجر کرد و بیشتر از ۴۰ مسلمان شافعی و زیدی مجاهد قتل عام شدند. مسئولیت حمله ی امروز به مجاهدین شافعی و زیدی را گروه نجدی القاعده ی ایمن الظواهری برعهده گرفت.

لازم به یادآوری است که القاعده دارای دو دوران حیات بوده:

  1. القاعده ای که جرقه های آن توسط دکتر عبدالله عزام با تفکرات اخوانی سید قطب زده شد و توسط اسامه بن لادن با همان تفکرات سید قطبی سازماندهی و مدیریت شد.

این القاعده تمرکزش بر آمریکا به عنوان شیطان بزرگ (به قول سید قطب) و سر افعی (به قول اسامه بن لادن) بود و از هر گونه جنگ مذهبی میان مسلمین و از هر گونه جنگهای انحرافی با سایر کفار پرهیز می کرد و حتی در جنگ با آمریکا در عراق و غیره بر اتحاد با کفاری چون بعثی ها و… و تمرکز بر دشمن اصلی یعنی آمریکا تاکید داشت.

۲- القاعده ی ایمن الظواهری که طی کودتایی تفکر نجدیت بر آن حاکم شد و به صورت عادی بیماری های خاص نجدیت مثل برهم زدن دشمن شناسی و درجه بندی شرعی دشمنان و تولید تفرق میان مسلمین و مشغول کردن مسلمین به مسلمین و … در میان پیروان آن شایع شد.

این القاعده ی نجدی «عملاً» در سوریه و یمن و حتی در بخشهایی از آفریقا در جبهه ی آمریکا و ناتو قرار گرفته است و با بهانه ی پوچ و بی ارزشی که در میان نجدی ها رایج است جنگ خودش با سایر مسلمین را توجیه می کند.

در سوریه تابع دستوراتی از کانال جولانی خائن شده است که از سوی حکومت سکولار ترکیه به عنوان بازوی ناتو صادر می شود.  در یمن هم در جبهه ی آل سعود و امارات و آمریکا و ناتو قرار گرفته و بر علیه اتحادیه ی مجاهدین شافعی و زیدی می جنگد. بهانه ی نجدیت با مسلمین مخالف خودش چیست؟

فرقه ی نجدی دوله به بهانه ی مشرک بودن و تکفیر نابجای مسلمین با آنها می جنگد در حالی که شناخت صحیحی از اصطلاح مشرک و مشرکین ندارد و در تکفیر مسلمین مثل سایر نجدی ها ظوابط شرعی را رعایت نمی کند.

فرقه ی نجدی الظواهری هم به همان بهانه ی مشرک بودن شافعی ها و زیدی ها کفار اصلی و مرتدین اطراف خودش را رها کرده و با شافعی ها و زیدی ها می جنگد. یعنی هم شیخ رحیم الله حقانی و آنهمه نمازگذار در مساجد و مدارس دینی و هم مسلمین شافعی و زیدی یمن به بهانه ای کشته می شوند که هیچ مبنای شرعی ندارد و صرفا به خاطر انحراف از منهج صحیح اسلامی است.

نجدیتمسلح یا غیر مسلحی که این جنایات فرقه های نجدی دوله و الظواهری را انکار و رد می کند باید صداقت خودش را در تعریف صحیح اصطلاح مشرک و مشرکین و قائل شدن به عذرهای معتبر شرعی (۱- اثبات جرم ۲- تائید جرم توسط الله و رسولش ۳- شروط تکفیر ۴- موانع تکفیر) برای مسلمین جهت جلوگیری از تکفیر نابجای مسلمین اعلام کند و گرنه دغل باز بی غیرتی است که تقیه می کند و منتظر فرصت است.  

مهدی لندغر بلخابی از جمله شورشیان اهل بغی در مرز هرات بعد از دستگیری اعدام شد

مهدی لندغر بلخابی از جمله شورشیان اهل بغی در مرز هرات بعد از دستگیری اعدام شد

به قلم: فضل احمد هراتی

امارت اسلامی به عنوان دارالاسلام جدیدی که یک سال از عمر آن می گذرد بارها اعلام کرده است که افغانستان سقفی برای تمام مذاهب اسلامی است و برای تمام مذاهب اسلامی شیعی و حنفی و غیره به یکسان نگاه می کند.

 در دارالاسلام هر گروهی مسلمان که اهل تفرق باشد و دست به جنگ مسلحانه بزند اهل بغی است و باید توسط دارالاسلام سرکوب شود . مهدی بلخابی یکی از شیعیان است که در ابتدا با امارت اسلامی همراه شد و حتی به عنوان رئیس استخبارات ولایت بامیان تعیین شده بود، اما این همراهی نه به خاطر دین و ملت بلکه به خاطر مقام و موقعیت و چوکی بود . به همین دلیل فریب خورد و جزو اهل بغی شد.

وزارات دفاع امارت اسلامی اعلام کرد که :” سرکرده شورشیان در شهرستان بلخاب سرپل کشته شد. نیروهای مرزی امارت اسلامی، مهدی سرکرده شورشیان برای شهرستان “بلخاب” ولایت سرپل را در نقاط مرزی  ولایت هرات و ایران، در حالی که می‌خواست به طرف ایران فرار کند، کشتند.

مهدی، پس از شورش علیه امارت اسلامی در بلخاب ولایت سرپل با چندتن از همراهانش به کوه‌ها متواری شده بود که وی طی روزهای گذشته به قصد فرار به کشور ایران، توسط نیروهای تجسس و اطلاعاتی در نقاط مزری بین ولایت هرات و ایران، شناسایی و به جزای اعمالش رسید.”

این حق دارالاسلام ایران یا افغانستان است که با مخالفین مسلح خودش برخوردی مسلحانه داشته باشد همچنانکه سیدنا علی رضی الله عنه به عنوان رهبر دارالاسلام با اهل بغی جنگ مسلحانه کرد.

جنگ با مهدی بلخابی شیعه مذهب یا جنگ با احمد مسعود حنفی مذهب یا جنگ با فرقه داعش نجدی مذهب  به خاطر مذهب آنها نیست بلکه به خاطر بغی و جنگ مسلحانه آنهاست .

فتح و پیروزی در سایه ی  مقامت و ایثار/  به مناسبت اولین سالگرد پیروزی امارت اسلامی افغانستان

فتح و پیروزی در سایه ی  مقامت و ایثار/  به مناسبت اولین سالگرد پیروزی امارت اسلامی افغانستان

نویسنده : قسوره

یکسال از فرخنده روزی که امارت اسلامی و مجاهدانش به لطف و توکل بر خدا و مجاهدت های شبانه روزی در برابر امریکا، به اصطلاح ابر قدرت جهان و عمالش در دولت افغانستان به پیروزی نائل شدند می گذرد. خدا را هزاران مرتبه شکر و سپاس که عمری بود تا شاهد این پیروزی باشیم و بتوانیم یکسال بعد از این فتح بزرگ را درک کنیم و با چشمان خود ببینیم که با گذشت یکسال از آن روز و کارشکنی هایی که در این مدت برای ضربه زدن به امارت اسلامی صورت گرفته و خواهد گرفت، این مجاهدان جان برکف همچنان محکم و استوار به لطف خدا همچون کوهی ایستاده اند و ان شاءالله همین منوال برای همیشه باقی خواهد ماند. و شامل این بشارت خداوند باشند که می فرماید: إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُبِينًا

 برای امارت اسلامی و مجاهدان آن دعا می کنیم، که تا آخر در مسیر و منهج صحیح باشند و در کوره راه پیش رو و گردباد های زمانه نقشه ی راهی را که تا کنون پیموده اند و آن را از قرآن و منهج و سیره ی رسول الله کسب کرده اند به انحراف کشیده نشوند و همیشه خداوند یاری رسان شان باشد. و یادمان باشد که این ما هستیم که به خدا و الطافش محتاجیم نه خدا به ما، که اگر اعراض کنیم کسان دیگری را جایگزین ما می کند، همان طور که در آیه ی ۳۸ سوره ی محمد می فرماید: وَ اِن تَتَوَلَّوا یستَبدِل قوما غیرَ کُم ثُمَ لا یَکونوا اَمثالَکُم

به همین مناسبت گریزی بزنیم تا بار دیگر مسیری را که امارت اسلامی در طی این سالیان متمادی با ثبات قدمش  طی کرده است و اجازه نداده است که شخص یا گروهی ، او را حتی به اندازه ی ذره ای از این مسیر منحرف سازد بررسی کنیم. که اگر منحرف شده بود، نه سال پیش امارت اسلامی می توانست به این فتح عظیم برسد و نه می توانست در این یکسال دوام بیاورد. اما چون در مسیرش بود الطاف الهی شامل حالش شد و دشمنانش خوار و ذلیل گشتند.

?مهم ترین اصل در یک حرکت شناخت هدف یا اهداف پیشرو است و پس از آن شناخت و درک صحیح از مسیری که باید برای رسیدن به آن هدف طی کنیم.

این اصلی گریز ناپذیر است که در هر کاری باید مد نظر داشته باشیم چه برسد که آن کار جهاد باشد که از اهمیت بالایی برخورد دار است. زیرا اگر در بحث جهاد هدف از جهاد و مسیر آن مشخص نباشد حتما به بیراهه می رویم و نه تنها عزت و ثوابی در آن نیست که دچار خسران و عقوبت هم خواهیم شد. همان طور که نمونه ی بارز آن را در عصر خود شاهد هستیم حرکت به اصلاح جهادی ? دولت اسلامی یا داعش که به اسم جهاد، شروع به تکفیر علما و مسلمین کرده اند و در طی این سال ها خواسته یا ناخواسته سلاحی در دست کفار بودند که به ریختن و هدر دادن خون علما و مسلمین کمک کرده اند و دشمنان اسلام را در این راه یاری داده اند و باعث خسران و عقوبت خیلی از جوان های دلسوز و معتقدی شدند که در دام این گروه افتادند.

ادامه خواندن فتح و پیروزی در سایه ی  مقامت و ایثار/  به مناسبت اولین سالگرد پیروزی امارت اسلامی افغانستان

فرقه ی سعدی قریشی از بستر سازان یارگیری احزاب سکولار و مرتد در میان اهل سنت کردستان

فرقه ی سعدی قریشی از بستر سازان یارگیری احزاب سکولار و مرتد در میان اهل سنت کردستان

به قلم: مسعود سنه ای

اخیراً یکی از طرفداران فرقه ی سعدی قریشی از مکتب قرآن مطالبی را بر علیه مُلا حسن امینی رهبر مکتب قرآن کردستان نشر داده است که در واقع تنها نقد آقای امینی نیست بلکه تهاجمی آشکار به تمام شریعت گرایان مسلمان و دفاعی آشکار از یکی از احزاب سکولار و مرتد اردوگاه نشین است، به همین دلیل دوست دارم مطالبی را خدمت شما عزیزان برسانم.

  این طرفدار فرقه ی سعدی قریشی می خواهد چنان وانمودکند که شخصی مسلمان و کرد دوستی است که بی طرفانه و بدن غرض به نقد جریانات و اشخاص و احزاب برجسته ی اوایل انقلاب درکردستان و به خصوص جریان مکتب قرآن کردستان و افراد موثر در آن می پردازد . شایدکمترکسی فکرکند که این سناریو و سریال  ادامه دار تلاشی است نافرجام و بچه گانه جهت انحراف افکار عمومی کردهای مسلمان از یکطرف و تقدیس کردن مرتدین سکولاری که تاریخ ننگین جنایاتشان پس از سالها برای همگان روش و آشکار گشته است . سامان و همفکرانشان سعی دارند در زیر لفافه ی شعار (چون این اشخاص اغلب کارمند ادارات و حقوق بگیر دولت بوده و از بیشترین وامها وتسهیلات بانکی و… از جانب حکومت برخوردارند ) مخالفت با حکومت و تخریب  جماعتهای وشخصیتهای دینی تاثیر گذاری چون جماعتهای مجاهدین فرقه ی ناجیه ،  علوی ، کاک حسن امینی، خضر نژاد  و …در منطقه ،بر اندیشه ها و تفاسیر آلوده و متحجرانه ی خارج از اهل سنت و جماعت خود شان سرپوش بگذارند .

این شخص با آنکه مثل خوارج بر علما و اشتباهات احتمالی آنها می تازد ، مرتدین سکولاریستی همچون قاضی محمد مرتد و قاسملوی مرتد سکولاریست را، تا حد پیشوا وقهرمان کردها و بالاتر از آن تا حد شهید با لا می برد . اشخاصی که کارنامه ی ننگین و سیاهشان برهمگان مشهود و عیان گشته است .(و چنانچه خواننده ای خواست از این موجودات سکولاریست مرتد آگاهیهایی را به دست آورد در قسمت /تاریخ و کارنامه ی مرتدین دموکرات ، کومله ،پژاک و…/ همین سایت مطالب مستند و گویایی وجود دارد .) اما در عوض به کسی که خودشان هم آنرا مسلمان می دانند، اما در پاره ای موارد با وی اختلاف نظر دارند، القابی چون : فردی ابن الوقت و دروغگووبیمار مبتلا به درد شهرت طلبی ، خائن ، پررو ، این یارو، ازنوکران رژیم ، شریک وتایید کننده ی جنایتکاران، دروغ-مکر- ریا- قدرت پرستی و خیانت  ، دردسرساز ، نیرنگها وخدعه های امینی ، جسارت وبی ادبی ، دزدی و.. می دهند .  خواننده ی محترم در همین ابتدای امر باید بفهمد که با چه موجودی سروکار دارد .

ادامه خواندن فرقه ی سعدی قریشی از بستر سازان یارگیری احزاب سکولار و مرتد در میان اهل سنت کردستان

گدایان درگاه «عمو سام» ناامیدان از مردم ایران

گدایان درگاه «عمو سام» ناامیدان از مردم ایران

به قلم: احسان هورامی

نيروهايي که خواسته يا ناخواسته به وكالت فضولي به جاي مردم کردستان وايران به سوي آمريكا دست كمك دراز كرده‌اند، عملاً با جهان‌خواران همدستي مي كنند براي نابودي ايران و ايرانيان‌. امپرياليسم آمريكا كه امروزه سركردگي اين چپاول جهاني را به عهده دارد، زير چتر مديريت دارو دسته‌ي مافیائی ناتو وسازمان ملل  با نام مبارزه با تروريسم و آزادي و حقوق بشر! به كار تغيير نقشه‌ي جغرافيايي خاور ميانه مشغول است تا تضاد منافع‌اش را با شركاي اروپايي‌ به نفع انحصار غارت براي خود حل كند.

 در راه اجراي اين استراتژي غارت‌گرانه از سومالی و یمن و افغانستان وعراق آغاز كرده و سرزمینهای دیگر مسلمان نشین وحتی غیر مسلمان  را در نوبت بعدي هدف تجاوز خود قرار داده است.

حاصل كار هر چه باشد، نقداً عراق و سومالی و یمن و سوریه و افغانستان را با خاك يكسان كرده، تمام امكانات پيش‌رفت و زير ساخت‌ اقتصادي، اجتماعي آن را نابود كرده، ده‌ها هزا‌ر مسلمان را به خاك و خون كشيده و امكان تكه تكه كردن این سرزمینها را در صورت لزوم تدارك مي‌بيند‌.

با چنين نتايج مشعشعي! كه نه از تاك نشان مانده و نه از تاك‌نشان، نيروهاي سکولار گروهک فرسوده ی رجوی و اروگاه نشینان  کومله ودمکرات در ايران بلا كشيده به «‌عمو سام‌» به عنوان ناجي‌ِشان اميد بسته‌اند تا بيايد و شر احکام اسلامي را از سرشان كم كند!! وبا تجربه سومالی و یمن و عراق، می خواهند  نعل به نعل به پیش روند .

اين نيروها هر قدر هم خيالاتي شده باشند و هر نقشه «‌مافیائی» كه در سر داشته باشند يك چيز در موردشان صادق است و آن بدون هيچ ترديدي عدم اعتقاد و اعتمادشان به نيروي لايزال مردم است. آنان چون از آگاهی  اسلامی جنبش مردمی و رو شدن دست سکولاریسم راست وچپ وحشت دارند، تنها و تنها تحول از بالا را ممكن مي‌دانند.

عامل نابودی و بیرون راندن آنها و عامل خنثی شدن تمام نقشه های آنها بعد از نصرت الله همین مردم بوده اند.

البته حزب سکولار سوسیالیست پژاک و مادرش پ.ک.ک هم همان نقش سایر احزاب سکولار و خائنین به ملت را بازی می کنند و فقط برای انحراف مبارزه ی برحق اسلامی کردها و بدبخت کردن مسلمانها ی اهل سنت درست شده است . واین هم تا مدتی است چون زمانی که تاریخ مصرفش تمام شود دور انداخته می شود ودر این میان فقط کردهای فریب خورده  هستند که ضرر می کنند .

پژاک و مادرش پ.ک.ک  می خواهند طبق نقشه های صهیونسیتها و آمریکا همه ی کردهای علوی ترکیه ، یزیدیهای شیطان پرست ترکیه و عراق، علی اللهی های ایران،ترکیه وعراق؛ شیعیان و سنی های کرد منحرف وفاسد الاخلاق  ایران وعراق و… راعلیه مسلمانان اهل سنت و دارالاسلام ایران  بسیج کنند و این خطر بزرگی برای اهل سنت منطقه به صورت خاص و دارالاسلام ایران به صورت عام است وباید قبل از قدرت گرفتن این مرتدین و متحد شدن آنها نابودشان کرد .

مرتدین سکولار شرشان از یهود ونصارا برای ما بیشتر است و حکمشان هم سنگینتر است .

این گدایان درگاه عموسام با رفتن اربابشان می مانند و دنیایی از خشم و انتقام ملت خشمگین و زجر دیده ی ما.

كۆڵەكەی ئاین بە قورئان ڕێنمویی دەكرێت و بە شمشێر سەر دەكەوێت ، وە ئەوەندە بەسە بۆت كە خوای گەورە ڕێنمویی كار و پشتیوانت بێت

كۆڵەكەی ئاین بە قورئان ڕێنمویی دەكرێت و بە شمشێر سەر دەكەوێت ، وە ئەوەندە بەسە بۆت كە خوای گەورە ڕێنمویی كار و پشتیوانت بێت

 دانانی : شێخی ئیسلام ئیبن تەیمیە                  

وەرگێڕانی: ئەبو صەفوان

بسم الله الرحمن الرحیم

 (  قِوامُ الدِين بِكِتاب يَهدي وَ بِسَيفَ يَنصُر وَكَفى بِرَبِكَ هادِياً وَ نَصِيرا )

جابیری كوری عبدالله خوای لێ ڕازی بێت بە دەستێكی قورئان (موصحەف) ەكەی هەڵگرتبو وە بە دەستەكەی دیكەشی شمشێر (سەیف) ێكی گرتبوو، وە دەیفەرموو: (أمَرَنا رسول الله صلى الله عليه وسلم أن نَضرب بهذا من عَدِلَ عن هذا). واتە: پێغەمبەری خوا (صلی الله علیە وسلم) فەرمانی پێ كردووین بەم شمشێرە (سەیف)ە بدەین لە ملی ئەو كەسەی كە لەم قورئانە لا بدات و سەرپێچی بكات )). (١)

جابیر لە تەفسیری ئایەتی [ لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ]  الحدید۲۵ واتە: سوێند بێت ئێمە پێغەمبەر و نێردراوەكانمان نارد هەتا فەرمان بەچاكە و ڕێگری بكەن لە خراپە، وە هەروەها لەگەڵیشیاندا بە فریشتەكان (كیتاب) و (میزان) تەرازوی دادمان نارد، هەتا خەڵكی بە داد و عەدالەت بژین )). ئەمەی فەرموو.

شێخی ئیسلام ئیبن تەیمیە رەحمەتی خوای لێ بێت دەفەرموێت:

(( …. (الكتاب) للعلماء والعباد، و (الميزان) للوزراء والكُتاب وأهل الديوان، و (الحديد) للأمراء والأجناد ))(٢) واتە: پەرتوك (كیتاب) كە مەبەست پێی قورئانە بۆ زاناو لە خوا ترسەكان،وە (میزان) بۆ وەزیر و ئەهلی دیوان و مەشوەرە، وە (ئاسن)یش بۆ سوپاو كاربەدەستان )).

پاشان دەفەرموێت: (( فالمقصود من إرسال الرسول وإنزال الكتب أن یقوم الناس بالقسط فی حقوق الله، و حقوق خلقه )). واتە مەبەست لە رەوانە كردنی پێغەمبەران و ناردنی (كیتاب)، ئەوەیە كە خەڵكی هەڵسن بە دادگەری و عەدالەت لە مافەكانی خوای گەورە و مافی دروست كراوەكانی )). (٣)

پاشان دەفەرموێت: (( فَمَن عَدِڵ عن الكتاب قَوم بالحدید، ولهذا كان قِوام الدین بالمصحف والسیف، وكان قِوام الناس بأهل الكتاب وأهل الحدید، كما قال من قال من السلف: صنفان إذا صَلحوا صَلحَ سائر الناس: الامرا‌ء والعلما‌ء )). (٤) واتە: واتە هەركەس ئەگەر لە كیتاب لایداو سەرپێچی كرد، ئەوە بە ئاسن حوكم دەكرێت، وە هەر لەبەر ئەمە كۆڵەكەی دین بە قورئان و شمشێر ڕاگیر دەبێت، وە خەڵكی بە ئەهلی كیتاب و ئەهلی ئاسن بەڕێوە دەچن، وەك لە سەلەفەوە وتراوە : دوو پۆل خەڵك ئەگەر چاك بوون تەواوی خەڵكیش چاك دەبن، ئەوانیش بریتین لە: كاربەدەستان و زانایان)).

ادامه خواندن كۆڵەكەی ئاین بە قورئان ڕێنمویی دەكرێت و بە شمشێر سەر دەكەوێت ، وە ئەوەندە بەسە بۆت كە خوای گەورە ڕێنمویی كار و پشتیوانت بێت

چه کسانی در شمال عراق بر علیه اشغالگران ترکیه ای می جنگند؟

چه کسانی در شمال عراق بر علیه اشغالگران ترکیه ای می جنگند؟

به قلم: رزگار حسینی

همه می دانیم که حکومت سکولار ترکیه یکی از بازوهای اصلی ارتش کفار سکولار اروپائی در قالب ارتش ناتو است و هر جا که این کفار نتوانند از ترس بسیج عمومی مردم به صورت مستقیم دخالت کنند سعی می کنند ارتش ترکیه را به نمایندگی از خود در اشغال این سرزمینها و سرکوب مجاهدین و مسلمین روانه کنند .

این کار برای کفار سکولار جهانی و بخصوص ارتش ناتو دو نتیجه در بردارد:

  1. اگر خودشان به صورت به بهانه های مبارزه با تروریسم و نشر دموکراسی و حقوق بشر وس ایر شعارهای توخالی تاریخ گذشته مستقیم وارد این سرزمینها شوند با آنکه مرتدین سکولار و منافقین آشکار شده با آنها هم مسیر می شوند اما مسلمین مثل افغانستان و عراق جنگ را تبدیل به جنگ بین کفار و مسلمین می کنند و به این شکل بسیجی عمومی از مسلمین بر علیه اشغالگران شکل می گیرد که در تمام موارد منجر به شکست و اخراج اشغالگران شده است.
  2. ورود ارتش سکولار ترکیه نزد عده ای می تواند این شبهه را ایجاد کند که ارتش یکی از کشورهای مسلمین وارد این کشور شده است و می توانند از کانال علمای سوء و دعوتگران به سوی جهنم و دارودسته ی منافقین به بهانه های مختلفی چون مبارزه با خوارج و تندروی اسلامی و …. به جنگ خود نزد عده ای مشروعیتی ببخشند و به راحتی عده ای از مسلمین آن سرزمین را با خود همراه کنند. همان کاری که سالهاست در سومالی انجام داده اند یا در لیبی و یمن و بخشهایی از شمال سوریه در حال انجام آن هستند.

اما در شمال عراق که بیشتر از ۳۰ سال است که احزاب سکولار کورد حاکمیت دارند، کوردهای مسلمان به بهانه های نژادی و قومیت گرائی توسط این احزاب خلسه و خنثی شده اند، تا آنجا خنثی شده اند که در برابر توهین به الله و قرآن و کعبه و پیامبر و سایر مقدسات اسلامی و در برابر آنهمه مفاسد جنسی و اخلاقی و رفتاری کوردهای سکولار نیز بی تفاوت و بی خیال شده اند و حاضرند به خاطر مسائل نژادی و مصالح احزاب سکولار جهانی و منطقه ای و بومی و کمی رقص و پایکوبی و ترانه خوانی از کنار تمام این مفاسد و حتی اشغال سرزمینشان توسط آمریکا و ناتو از کانال حکومت سکولار ترکیه به سادگی عبور کنند و …

به این شکل تمام احزاب سکولار کوردستان عراق  به همراه تمام ضرارهای متعلق به دارودسته ی منافقین در قالب احزاب و جماعتهای به ظاهر اسلامگرای رسمی  به صورت رسمی در اختیار آمریکا و ناتو و ترکیه قرار گرفته اند؛ هر چند دسته ای از اینها به دلایلی مشخص، در مواردی از سیاستهای دارالاسلام ایران نیز حمایت می کنند.

بارزانی به عنوان نماد این حکومت سکولار در شمال عراق که از متحدین و دست نشانده های آشکار و شناخته شده ی رژیم صهیونیستی است به صورت رسمی ارتش ناتو را در قالب گردانهای مختلف ارتش حکومت سکولار ترکیه وارد شمال عراق کرده است و ما تقریباً به صورت هر چند روز یکبار شاهد قتل عام دسته هائی از زنان و فرزندان و پیران و جوانان غیر نظامی مسلمان این منطقه توسط ارتاش سکولار ترکیه هستیم که علت اساسی آن وجود مزدوران حزب سکولار کارگران اوجالان و رقابت بارزانی سکولار با سایر احزاب سکولار مخالف خودش است.

این واقعیت کنونی عراق است که باید دید. این واقعت احزاب سکولار و خائنی است که غیر از فساد و بی اخلاقی و جنایت چیزی برای مسلمین کورد نیاورده اند؛ اما چه کساین با این اشغالگران می جنگند؟

هم اکنون جماعتهای ریز و چند نفره ای از اهل سنت با سگمرگهای سکولار کورد در حال جهاد هستند اما جهاد  بر علیه اشغالگران ناتو و پایگاهها و چاههای نفت آمریکائیان در شمال عراق را گروههای مختلف شیعی بر عهده دارند. این حقیقتی است که عده ای تمایل ندارند آنرا بشنوند و یا برای دیگران بیانش کنند به همین دلیل به سادگی این جهاد مبارک شیعیان را در سکوت خبری نگه داشته اند.

برای ما جهاد تمام مذاهب اسلامی در برابر تمام کفار جهانی و منطقه ای و بومی جهاد خودمان است و برای تمام مسلمین در برابر تمام کفار سکولار آرزوی پیروزی داریم حتی اگر این مسلمان یک عرب یا تورک یا فارس و … باشد و این سکولار خائن و مرتد فاسد برادری از ما باشد که با هم از یک رحم به دنیا آمده باشیم.

 درسی که باید از ضارب سلمان رشدی مرتد آموخت

 درسی که باید از ضارب سلمان رشدی مرتد آموخت

به قلم: فائضه غفار حدادی

عکس ضارب سلمان رشدی را گذاشتم، کسی آمد در خصوصی و با شکلک تعجب پرسید: «عه مگه سلمان رشدی ترور شد؟»

و بعد با کلی شکلک گریه نوشت: «من این پسر را می شناسم. از بچه های مسجدمان است!»‌

در حالیکه خنده ام گرفته بود سعی کردم به خودم مسلط باشم و نوشتم: «متوجه نمی شم. کی از بچه های مسجدتان است؟»

 گفت: «همین که رشدی را زده. هر هفته می آید مسجدمان و همیشه مواظب بچه هاست که از سرسره بادی نیفتند. خودش است. اشتباه نمی کنم. تو رو خدا برایش دعا کنید.»

همچنان با لبخندی که به لب داشتمُ نوشتم: «‌بزرگوار!‌ ضارب که ایرانی نبوده.»

جواب داد:‌ «بله بزرگوار. ما هم ایران نیستیم. ساکن نیوجرسی ایم!»

***‌

صبح که خبرگزاری را باز کردم نوشته بود: «هویت ضارب رشدی مشخص شد. هادی مطر جوانی بیست و چهار ساله از اهالی نیوجرسی است که …» بقیه نوشته محو شد. اشکهایم اجازه خواندن بقیه خبر را ندادند. یک لحظه هادی را دیدم. وقتی که هر جمعه می‌رفته مسجدی در نیوجرسی و مواظب بچه ها بوده. روح لطیفی داشته لابد. با حوصله ای زیاد که می توانسته با بچه ها ارتباط برقرار کند. و زندگی ای که به صرف شهروند آمریکا بودن مورد غبطه خیلی از جوان های دیگر است. با خودش چه فکر کرده؟‌ روندی که او را به این تصمیم رسانده چه بوده؟‌ من که نمی دانم و شاید هیچ کس هم به جز خودش نداند. ولی چقدر دوست داشتم با خودش این طوری فکر کرده باشد که هادی!‌ تو یک نفری در این کشوری که آب خوردنت را هم باید طوری تنظیم کنی که نفهمند مسلمانی وگرنه محدودیت برایت درست می شود. چه کاری می توانی برای اسلام بکنی؟ بعد این آیه را دیده باشد که تنها بودن نباید تو را از قیام برای خدا باز بدارد ( ان تقوموا لله مثنی و فرادا)  و بعد یک روز اتفاقی به متن فتوای امام خمینی رسیده باشد که: «از مسلمانان غیور می خواهم تا در هر نقطه که آنها را یافتند اعدام نمایند تا دیگر کسی جرات نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید.» ‌‎

 هادی نه سال بعد از رحلت فقیهی که این حکم را داده به دنیا آمده. نمی دانم کجا. حدس می زنم زیاد اهل فکر کردن بوده. لابد شب قبل از حادثه هم به این فکر کرده که تنهایی هم می شود در راه خدا قیام کرد.

……..

الله تعالی می فرماید: فَقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا تُكَلَّفُ إِلَّا نَفْسَكَ ۚ وَحَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ ۖ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَكُفَّ بَأْسَ الَّذِينَ كَفَرُوا ۚ وَاللَّهُ أَشَدُّ بَأْسًا وَأَشَدُّ تَنْكِيلًا (نساء/۸۴) پس  تو خود تنها در راه خدا بجنگ، که جز بر خودت مکلف نیستی و مؤمنان را نیز ترغیب کن، باشد که خدا آسیب کافران را از شما بازدارد، که قدرت خدا بیشتر و عذابش سخت‌تر است.

به این شکل این مجاهد استشهادی فتوایی را اجرا کرد که در زمان صدور این فتوا هنوز به دنیا نیامده بود. البته در تاریخ ۷۱/۵/۱۹ ش آیت الله خامنه ای رهبر کنونی ج.ا.ایران در مورد فتوای آیت الله خمینی در مورد سلمان رشدی گفته بود : اصولی را که جمهوری اسلامی با آن‌ها معروف شده، با سربلندی نگه دارید، نه با خجالت… بنده، همان وقت‌ها سفری به یکی دو کشور اروپایی داشتم؛ قرص و محکم ایستادم و گفتم: “امام تیری شلیک کرده‌اند و این تیر همین‌طور می‌رود. خوب هم هدف‌گیری کرده‌اند و تا به هدف نخورد، نمی‌افتد‌.” معتقدم این تیر، روزی به هدف خواهد خورد.”

دیدیم که دیروز این پیش بینی به حقیقت پیوست و این تیر به هدف خورد حالا این مجرم به درک واصل می شود یا زخمی و معلو ل و ناقص و… مهم این است که تیری که آیت الله خمینی شلیک کرده بود به هدف خورد.

بیائید این سنت را ادامه دهیم و بر اساس قاعده ی «شلیک به اختیار» شر مرتدین خارج نشین را از سر مومنین و حکومت اسلامی خود کم کنیم.

ریشه های یاس و ناامیدی دارودسته ی جولانی در شمال سوریه زمانی که قرار است فروخته شوند

ریشه های یاس و ناامیدی دارودسته ی جولانی در شمال سوریه زمانی که قرار است فروخته شوند

به قلم: ابوعبدالله جاف جوانرو

زمانی که حکومت سکولار ترکیه تمام امکانات و تجهیزات لازم جهت حمله به شمال سوریه را داشت آیت الله خامنه ای در دیدار با اردوغان در اواخرتیر امسال به صراحت به او هشدار داد و گفت: ” حفظ تمامیت ارضی سوریه بسیار مهم است و هرگونه حمله نظامی در شمال سوریه قطعاً‌ به‌ضرر ترکیه، سوریه و همه منطقه خواهد بود.”

در تاکتیک نزدیک و کلان جهانی، و جهت جلوگیری از تنش میدانی جدید در منطقه و جلوگیری از آغاز عملیات نظامی جدید ترکیه و در نهایت تمرکز بر آمریکا به عنوان دشمن اصلی و «سرافعی» و تضعیف موقعیت رژیم اشغالگر سکولارهای صهیونیست در فلسطین، دارالاسلام ایران قصد دارد ابتکار عمل در قرار دادن دمشق و آنکارا در مسیر آشتی را در دستور کار خود قرار دهد.

دارالاسلام ایران می خواهد با پیشنهاد اجرای «توافق آدانا» بین ترکیه و سوریه، به اتخاذ گام‌هایی از سوی دو کشور برسد که در مراحل بعدی از آن استفاده شود. که هم به استقرار نیروهای ارتش سوریه در شمال سوریه منجر خواهد شد و هم نگرانی‌های امنیتی ترکیه نسبت به اقدامات مزدوران سکولار حزب کارگران اوجالان را برطرف می کند که مبنایی برای برداشتن گام های بعدی بر علیه آمریکا و رژیم صهیونیستی و مزدوران داخلی آنها خواهد بود.

در راستای حرکت در اجرای این تاکتیک، حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه دارالاسلام ایران در همین تیرماه سال ۱۴۰۱ سفری به آنکارا می کند و قبل از ترک تهران به مقصد دمشق تاکید کرد که یکی از اهداف سفرش به دمشق برقراری «امنیت و صلح» در منطقه بین سوریه و ترکیه است؛  درست چند روز پس از سفرش به آنکارا و دیدار با مقامات ارشد ترکیه راهی دمشق می شود که «فیصل المقداد» وزیر خارجه سوریه به صراحت اعلام کرد که : «این سفر بسیار مهم است و پس از تحولات داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی زیادی صورت می‌گیرد».

در راستای پیاده شدن این تاکتیک، فیصل المقداد وزیر امور خارجه حکومت سکولار سوریه با حمایت دمشق از ابتکار ایران گفت: «بحث عمیقی در مورد روابط دوجانبه و بهبود روابط بین کشورهای همسایه صورت گرفت» و روز پنج شنبه گذشته نیز مولود چاووش اوغلو، وزیر خارجه ترکیه گفت که آنکارا باید به هر نحوی که شده میان مخالفان سوری و دولت سوریه آشتی برقرار کند، زیرا در غیر این صورت «صلح پایدار» در این کشور به وجود نخواهد آمد.

حالا زمانی که گروههای مسلح شمال سوریه مثل دارودسته ی جولانی و متحدین آن که سالهاست فی سبیل ناتو و آمریکا و از کانال حکومت سکولار ترکیه جنگیده اند و هزاران مجاهد مهاجر و بومی را به نفع دشمنان اسلام قتل عام کرده اند اما می بینند که در حال واگذاری و فروخته شدن هستند با شعار «نه به آشتی»، ناامیدانه به خیابانهای ادلب و اطراف آن ریخته اند و شعارها و نعره های ناشی از یاس و ناامیدی سر می دهند.

کار دارالاسلام ایران مشروع است چون می خواهد جنگ حکومت سکولار ترکیه با حکومت سکولار سوریه را جهت ضربه زدن به حکومتهای سکولار آمریکا و رژیم صهیونیستی به عنوان دشمنان اصلی خاتمه ببخشد، اما در این وسط بازنده های اصلی مزدوران ترکیه هستند که همچون اربکی ها و مزدوران افغان در حال فروخته شدن و خرج شدن هستند.

چه امروز یا فردا این توافقات بین ترکیه و سوریه طبق نقشه های دارالاسلام ایران صورت بگیرد چه بر اثر مانع  تراشی های آمریکا و صهیونیستها صورت نگیرد، اما سرانجام تمام کسانی که به آمریکا و سایر کفار سکولار اعتماد کرده اند همین خواهد بود.

این است ثمره ی جنگ فی سبیل ناتو و آمریکا، این است ثمره ی تمام مزدورانی که اختیار خود را به دست کفار سکولار داده اند و طبق نقشه ها و اهداف این کفار سکولار جهانی و منطقه ای در حال جنگ و فعالیت هستند.