امارت اسلامی افغانستان از درون (۴)/ تحصیل دختران

امارت اسلامی افغانستان از درون (۴)/ تحصیل دختران

به قلم:مهاجر یاسر/ ابومحمود کندزی

شیرمحمد عباس استانکزی، معین سیاسی وزارت خارجه امارت اسلامی افغانستان با استاند به حدیث صحیح:

طَلَبُ العِلمِ فَريضَةٌ عَلى كُلِّ مُسلِمٍ و مُسلِمَةٍ (ابن ماجه (۲۲۴) البزار (۶۷۴۶) ابن عبدالبر(۱۷)السیوطی ۵۲۴۶ آلبانی۳۹۱۴) طلب دانش بر هر مرد و زن مسلمان فرض است.

می‌گوید: هیچ کسی دلیل شرعی مبنی بر ممنوعیت آموزش برای دختران ندارد.

این سیاست رسمی و شرعی امارت اسلامی افغانستان در مورد آموزش تمام مسلمین است چه مونث باشد چه مذکر. اهل علم در توضیح این حدیث صحیح گفته اند که جستجو کننده ی علم در واقع در مسیر کسب علم است که با آن علم راه و مسیر مردم را در زندگی روشن می کند و مشکلات انها را رفع می کند و مردم به این شکل در بخشهای مهم عبادی و دنیوی و مادی از علم این اهل علم سود می بینند.  

طبیعی است که یک دختر و زن زمانی که مریض می شود از علمی که یک زن دیگر در امور نسائی و زنانه کسب کرده است نفع می برد؛ و برای اینکه چنین زن مسلکی و متخصصی درست شود باید ابتدا تعلیم ببیند. در مسائل آموزشی هم باید زنانی تربیت شوند که بتوانند این دختران را آموزش دهند . به همین ترتیب در تمام اموری که زنها در زندگی خود با آن مواجه می شوند باید کسانی از میان خودشان وجود داشته باشند که ابتدا آموزش ببینند و بعد از طی سالها آموزش به تخصص لازم دست پیدا کنند.

پس همچنانکه مرد در این جامعه نیاز به علمای هر فن و حرفه دارد به همین شکل زنها نیز به عنوان نیمی از این مجتمع نیاز به چنین متخصصین مسلکی دارد؛ به همین دلیل است رسول الله صلی الله علیه وسلم طلب علم را بر مرد و زن به عنوان یک فریضه معرفی کرده است.

این سیاست واضح و روشنی است که امارت اسلامی افغانستان در مورد آموزش دختران در پیش گرفته اند اما به دو دلیل نبود اماکانات آموزشی لازم برای تعلیم دختران و وجود پاره ای دیدگاههای قبیله ای هنوز این سیاست در کل جامعه پیاده نشده است.

به عنوان مثل در تمام ولایت (استان) قندوز با چندین ولسوالی(شهرستان) و روستا، دختران در تمام سطوح می توانند درس بخوانند و هیچگونه ممانعتی وجود ندارد؛ اما چون معلمین کافی از میان زنان برای دخترانی که معمولا بعد از کلاس ششم به سن بلوغ رسیده اند وجود ندارد و علاوه بر آن عرف محلی بعضی از مناطق افغانستان اجازه نمی دهد که دخترانشان در این سن نزد معلمین مرد درس مدارس رسمی را بخوانند به همین دلیل می بینیم تا زمان رفع این مشکل در بعضی از مناطق افغانستان دختران در این سن نمی توانند ادامه تحصیل دهند.

 اما نکته ای که قابل توجه است  و کلاً توسط رسانه های جنگ روانی کفار سکولار جهانی و احزاب سکولار و مرتد محلی و دارودسته ی منافقین نادیده گرفته می شود این است که:

در مدارس و دانشگاههای خصوصی  و همچنین در مدارسی که علوم فقه اسلامی تدریس می شود  (مدارس دینی) به دلیل وجود امکانات لازم و حفظ کرامت و جایگاه زن مسلمان، دختران و زنان می توانند در تمام سطوح علمی ادامه تحصیل دهند و هیچگونه محدودیت سنی برای آنها وجود ندارد؛ چه استاد و معلم آنها یک عالم در میان مردها باشد یا در میان زنها.

ادامه دارد …. ان شاء الله

لماذا نقاتل أمريكا؟!

لماذا نقاتل أمريكا؟!      

الكاتب : سليمان أبو غيث

بسم الله الرحمن الرحيم

سلسلة تحت ظلال الرماح

لماذا تفاجئ العالم واستغرب؟! بل لماذا دهشت مئات الملايين من البشر مما حدث لأمريكا في ۱۱/۹/۲۰۰۱؟! فهل ظن العالم أن يكون غير ذلك؟! أم هل توقع العالم أن يحدث أقل من ذلك؟!

إن ما حصل لأمريكا يعتبر أمراً طبيعياً وحدثاً متوقعاً لدولة مارست أسلوب الإرهاب وسياسة الاستعلاء وقانون البطش ضد الأمم والشعوب، وفرضت منهجاً وفكراً وأسلوبا واحداً للحياة، وكأن أفراد المعمورة موظفون في دوائرها الحكومية ومستخدمون في شركاتها ومؤسساتها التجارية.

إن الذين تفاجئوا واستغربوا ولم يتوقعوا… إن هؤلاء لم يعرفوا حقيقة البشر وطبيعة الإنسان وأثر الظلم والطغيان على عواطفه ومشاعره وأحاسيسه، وظنوا أن الظلم لا يُولِّد إلا الخنوع، وأن البطش لا ينجب إلا الاستكانة، وأن الطغيان لا يخلِّف إلا الخضوع والهوان، ولربما ظنوا أيضاً أن هذه الأجواء كفيلة بأن تميت الرجولة وتحطم الإرادة وتنزع الكرامة من الإنسان.

فهؤلاء قد جانبوا الصواب مرتين، مرةً عندما جهلوا حقيقة الاستخفاف بالإنسان، وأخرى عندما لم يعرفوا قدرة الإنسان على الانتصار، هذا بالنسبة للإنسان أي إنسان، فكيف إذا كان هذا الإنسان ممن آمن بالله رباً وبالإسلام ديناً وبمحمد صلى الله عليه وسلم نبياً ورسولاً وعلم أن دينه يرفض له الدنية ويأبى عليه الذلة ويأنف من الهوان؟! كيف وهو يعلم أن أمته أخرجت لتكون في مركز القيادة والريادة، في مركز الهيمنة والسيطرة، في مركز الهبة والعطاء؟! كيف وهو يعلم أن الأصل أن تدين الأرض كلها لله، لا لشرق ولا لغرب، لا لفكر ولا منهج إلا منهج الله عز وجل: {وقاتلوهم حتى لا تكون فتنة ويكون الدين كله لله}؟!

وما دام هذا الإنسان المسلم يعلم هذه الحقائق ويعتقد بهذا المنهج، فلن يتوقف لحظةً واحدةً عن السعي الحثيث للوصول إليه والعمل على تحقيقه، وإن كلفه ذلك روحه التي بين جنبيه، فضلاً على أن يكلفه ذلك وقته وماله وولده، {قل إن كان آباؤكم وأبناؤكم وإخوانكم وأزواجكم وعشيرتكم وأموال اقترفتموها وتجارة تخشون كسادها ومساكن ترضونها أحب إليكم من الله ورسوله وجهادٍ في سبيله فتربصوا حتى يأتي الله بأمره والله لا يهدي القوم الفاسقين}.

إن هذه المبررات هي مبررات عفوية وفطرية ينطق بها لسان أي طفل جلس أمام شاشة التلفاز في ذلك اليوم المبارك، لينطق بكل براءة وعفوية: “وهل كانت أمريكا تنتظر أقل من هذا؟!”.

……

تساءلت في الحلقة الماضية مستفهماً؛ عن سبب الدهشة والاستغراب لما حصل بدولة الكفر وهبل العصر أمريكا، وبينت أن ما حدث هو أقل ما يمكن أن يحدث لهذه الدولة، مبرراً لذلك بمبررات عفوية وطبيعية، وأن أي طفل رأى تلك الأحداث لا يملك إلا أن يقول وبكل براءة: “وهل كانت أمريكا تتوقع أقل من هذا؟!”.

فتلك كانت مبررات – كما قلت – أنها عفوية لأي إنسان لا يعرف حقائق الأمور ولا يعلم ما تخفيه الستارة المخملية على مسرح الأحداث من أمور خلفها.

ادامه خواندن لماذا نقاتل أمريكا؟!

حرکت جهادی اهل سنت عراق قبل از پیدایش جماعت دولت اسلامی در عراق و شام

حرکت جهادی اهل سنت عراق قبل از پیدایش جماعت دولت اسلامی در عراق و شام

ارائه: ابوعبدالله موکریانی

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمدلله، و الصلاة و السلام على رسول الله، و على آله و صحبه و من والاه .. أما بعد :

به صورت عام جهاد بر تمام مومنینی که دارای عذر معتبر شرعی نباشند واجب است. حالا زمانی واجب کفائی می شود و زمانی واجب عین یا فرض عین. الله تعالی می فرماید: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ) (البقرة:۱۸۳)«‏اي كساني كه ايمان آورده*ايد ! بر شما روزه واجب شده است ، همان گونه كه بر كساني كه پيش از شما بوده*اند واجب بوده است ، باشد كه پرهيزگار شويد.»

و همچنین می فرماید: (كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ) (البقرة:۲۱۶)«‏جنگ بر شما واجب گشته است ، و حال آن كه از آن بيزاريد ، ليكن چه بسا چيزي را دوست نمي*داريد و آن چيز براي شما نيك باشد ، و چه بسا چيزي را دوست داشته باشيد و آن چيز براي شما بد باشد ، و خدا ( به رموز كارها آشنا است و از جمله مصلحت شما را ) مي*داند و شما ( از اسرار امور بي*خبريد و مصلحت خود را چنان كه شايد و بايد ) نمي*دانيد.‏»

و امام بخاری در صحيحش روایت می کند که مردی نزد رسول خدا صلی الله علیه و سلم آمد و گفت: مرا به عملی راهنمایی کن که برابر با جهاد باشد، فرمود: چنین عملی را نمی یابم و فرمود: آیا می توانی هنگامی که مجاهد برای جهاد خروج می کند، به نماز بایستی و ازپای ننشینی و روزه بگیری و افطار نکنی. گفت: چه کسی توانایی آن را دارد..

بر این مبنا و در زمان اشغال عراق توسط کفار سکولار به رهبری آمریکا و انگلیس و با همکاری احزاب سکولار کورد و عرب؛ مسلمین عراق دست به جهاد و مقاومت در برابر اشغالگران زدند، در میان شیعیان گروههای مختلفی درست شدند و در میان اهل سنت هم به همین شکل.

برای آشنایی با حرکت جهادی اهل سنت قبل از پیدایش دولت اسلامی در عراق و شام به ذکر مطالبی اشاره می کنم که از بیانیه های مجاهدین اهل سنت در همان زمان استخراج شده است و مسائل مهمی را نشان می دهد.

خطاب به تمامی مجاهدان منهج حق:

پس ای کسانی که رویارویی و مقابله با کفار را نسل در نسل به ارث بردید.. سوگند به پروردگار که شما فرزندان همانهایی هستید که در گذشته با طغیان و الحاد زمانی که تسلط یافته بود و آشکارا کفر و محاربه با اسلام را منتشر می کرد، به مقابله برخاستید، در سه دهه گذشته ثابت کردید که اهل مقاومت و پایداری هستید و در این دهه ثابت کردید که اهل معرکه و پیکار و نبرد هستید و شما امید امت بودید و زنان آزاده بی صبری و بی تابی خود را با امید به شما تحمل کردند.. چه پیران و ریش سفیدانی در صفوف شما سرخاب خون به خود مالیدند و چه جان فدایانی در میان شما به سوی حور کوچ کردند و چه برآشفتید آندم که زن آزاده ای به شما پناه می آورد..

پس ای اهل اسلام و ای فرزندان امت:

شما امروز در میادین جهاد از برترین مسلمانان هستید و با جریانات جهادی خود مفهوم ولاء و براء را تحقق بخشیدید، و شما بودید که جهاد را در عراق شروع کردید و شمائید که سکان معرکه میدان عراق – آمریکا را بدون هیچ ابهام و شکی در دشمن و بدون قبول مزایده از هیچ فرصت طلبی، اداره می کنید و هیچ وقت به راه حلهای مسالمت آمیز یا گفتگوهای سری روی نیاوردید و میدان نبرد به این مساله شهادت می دهد و تاریخ آن را ثبت کرده است..

پس ای مجاهدان:

مرحله پیش رو از نظر سیاسی و جنگی کم اهمیت تر از مراحل طی شده نیست، و جماعت به صورت عملی برای این مرحله اظهار تفاوت در مفاهیم را مقرر کرده است و تمامی پرچم های حق را به صدور شناسنامه تولد شرعی جنگ و قتال، فرامی خواند، شناسنامه ای که انتساب و مرجعیت تاریخ طی شده و در حال گذر بر سرزمین عراق را ثبت کند.. و باید مقررات و قوانین منهج دعوت و جنگ را که جماعت آنها را برگزیده و آن را مسیر جهادش قرار داده محقق کنیم..

لذا کمیته نظامی جماعت موارد زیر را مقرر کرده است:

۱٫ بر تمامی مجاهدان التزام به تمام واجبات شرع در دین و همچنین در مسائل سیاست شرعی و جنگی و عدم کشیده شدن دنبال هرج و مرج پیش رو، لازم و ضروری است.

۲٫ بر مجاهدان در این مرحله تاکید بر افزایش منظم جهاد سیاسی و جنگی و دعوی لازم و ضروری است.

۳٫ عمل به قوانین جنگ چریکی فرسایش و عمل در جهت انجام عملیات ازپای درآورنده ی معنوی و نظامی ضد پس مانده های نیروهای نظامی و شبه نظامی هم پیمان با آمریکا در تمام مناطق لازم و ضروری است.

۴٫ بر مجاهدان لازم است که برای ساختن فضای جنگی ویژه و متفاوت در این مرحله و بر وفق سیاست جماعت، با جماعت های حامل پرچم حق، همکاری سازنده داشته باشند.

۵٫ بر تمام مجاهدان لازم است که از امت و دیار مسلمین محافظت کنند که آنها ذخیره جهاد آینده هستند.

و مجاهدان اهل پرچمهای حق با جهاد مبارکشان ثابت کرده اند که آنها مرجع شرعی و سیاسی و نظامی در اداره این معرکه در گذشته و این مرحله و مراحل بعدی هستند. ان شاء الله.

همچنین جماعت ما به هیچ عهد و پیمانی که حکومت مرتد یا احزاب کفری یا غیر آنها با آمریکا یا غیر آن، با اشغالگر و جریانات هم پیمان با او امروز یا در گذشته بسته اند، ملتزم نیستیم.

و آنچه ما در جماعت  به آن ملتزم هستیم، همان است که فرماندهی جماعت از شرع اسلام مقرر کرده.. همین و بس.

این نمونه ای از برنامه ی حرکتی مجاهدین اهل سنت در زمان اشغال عراق توسط آمریکا و انگلیس بود که نشان می دهد در این دوران اثری از تحریک افکار عمومی به جنگ مذهبی و تفرق میان گروههای مختلف جهادی شیعی و سنی به چشم نمی خورد و تمرکز اصلی بر آمریکا «سر افعی» و متحدین و مزدوران آمریکاست.

با همین برنامه ی حرکتی بود که گروههای مختلف جهادی با همکاری عشایر عراقی توانستند آمریکا و انگلیس و مزدورانش را از استان الانبار و بسیاری از مناطق دیگر اخراج کنند اما به دلیل نداشتن مرکزیت فرماندهی واحد، جماعت دوله با توانائی هایی که داشت توانست بر ثمره ی فتوحات این گروههای متفرق بنشیند و حتی این گروهها و بسیاری از عشایر را نیز از میدانهای جهاد فراری دهد. 

جایگاه جهاد در قرآن و سنت و آراء علماء

جایگاه جهاد در قرآن و سنت و آراء علماء

ارائه: ابومحمود کندزی

الله که مي فرمايد: {كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ} [البقرة: ۲۱۶]، و ، پيامبر صلي الله عليه وسلم به کفار سکولار قریش مي فرمايد: (تسمعون…؟! أما والذي نفس محمد بيده، لقد جئتكم بالذبح) ” مي شنويد…؟! قسم به کسي که جان محمد در دست اوست، براستي که با پيام کشتار به سوي شما آمده ام ” [رواه الإمام أحمد]

راه جهاد همان راهي است که الله تعالي پيامبرش صلي الله عليه وسلم را به آن امر مي کند، {فَقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا تُكَلَّفُ إِلَّا نَفْسَكَ وَحَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ} [النساء: ۸۴] « در راه خدا بجنگ ( حتي اگر هم تنها باشي و باك نداشته باش . چرا كه وعده نصرت و پيروزي به تو داده شده است ) . تو جز مسؤول ( اعمال ) خود نيستي . و مؤمنان را ( هم به جنگ دعوت كن و بدان ) ترغيب و تحريك نما .)

، پيامبر صلي الله عليه وسلم مي فرمايد: ( بُعثت بين يدي الساعة بالسيف حتى يعبد الله وحده لا شريك له، وجُعل رزقي تحت ظل رمحي، وجُعل الذلة والصغار على من خالف أمري…) ” نزديک وقوع قيامت با شمشير مبعوث شدم تا اينکه الله به يگانگي پرستش شود و شريکي براي او قرار داده نشود، و روزي ( رزق ) من زير سايه نيزه ام قرار داده شده، و ذلت و خواري براي کسي خواهد بود که با دستور من مخالفت کند… ” [رواه الإمام أحمد].

، رسول الله صلي الله عليه و سلم مي فرمايد: (أمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن “لا إله إلا الله وأن محمداً رسول الله”) ” از جانب خدا به من امر شده است تا زماني كه مردم به يگانگي الله و به حقانيت رسالت محمد صلي الله عليه وسلم شهادت ندهند، با آنان جهاد كنم ” [متفق عليه].

پيامبر صلي الله عليه و سلم خبر داده است که نجات و آسايش در گِرو جهاد است، و اين چنين مي فرمايد -در جواب سوال حذيفه رضي الله عنه -: يا رسول الله هل بعد هذا الخير؛ شر، كما كان قبله شر؟! قال: (نعم)، قال حذيفة: فما العصمة منه؟ قال صلى الله عليه وسلم: (السيف) (آيا بعد از اين خير ( اسلام )، شّري هم وجود دارد همانگونه که قبل از آن شر ( شرک و جاهليت ) بود؟ فرمود: «بلي» حذيفه گفت: راه نجات از آن چيست؟ پيامبر صلي الله عليه و سلم فرمودند: «شمشير» ) [رواه الإمام أحمد].

ادامه خواندن جایگاه جهاد در قرآن و سنت و آراء علماء

هنر برخورد با سیستم جاهلی / مشروعیت انتقام و دفاع فیزیکی از خود و دیگران در صورت توانایی و پذیرش عواقب آن

هنر برخورد با سیستم جاهلی / مشروعیت انتقام و دفاع فیزیکی از خود و دیگران در صورت توانایی و پذیرش عواقب آن

ارائه دهنده : عبدالله جوانرویی و کارزان شکاک ( از درسهای استاد هورامی ) 

چنانچه دشمن هدف اذیت و آزار مسلمان را داشته باشد و مسلمان بتواند با او برخورد کند به ویژه اگر اذیت و آزار جسمی باشد دفاع از خود در این مرحله نیز اشکال ندارد.

در سرگذشت نماز خواندن در درّه ها از سعد بن ابی وقاص روایت شده است :

«… زمانی که سعد بن ابی وقاص همراه برخی از یاران رسول الله صلی الله علیه وسلم  برای نماز خواندن به درّه ای از درّه های مکه پناه برده بودند در حال نماز خواندن دسته ای از مشرکان (سکولار ) بر آنان وارد شدند و نسبت به نماز آنها اظهار ناخرسندی و ریشخند نمودند. مسلمانان با آنان درگیر شدند تا حدی که سعد ابن وقاص استخوان شتر را بر سر یکی از آنها کوبید و سر او را شکست و این اولین خونی بود که در اسلام ریخته شد».[۱]

داستان عثمان بن مظعون هم بر تأیید این برخورد دلالت می کند. او زمانی که از حبشه بازگشت به ناچار در جوار ولید بن مغیره پناهنده شد، اما دیری نگذشت که پناهندگی او را باطل کرده و به خدا پناه برد و اشعار لبید را رد کرد. در نتیجه مردم بر سر او ریختند او نیز با مردم جنگید و به زد و خورد پرداخت تا حدی که صورتش کبوده شده بود.[۲]

بنابر آنچه که در ضمن داستان اسلام آوردن عمر بن خطاب نقل شده است می توان بر این مسأله بیشتر تأکید کنم، او زمانی که به اسلام گروید، در مقابل ریشخند کافران توان تحمل نداشت و با آنان به زد و خورد پرداخت و تا غروب آفتاب با آنان درگیر بود.[۳]

اما این مسأله مطلق نیست و کسی می تواند در این مرحله چنین برخوردی کند که یا توانایی فیزیکی مبارزه را داشته و یا اینکه  ، با آنکه می داند که تنهاست و ممکن است صدمات جدی جسمی هم به او وارد شود ، جهت شکستن ابهت و شوکت دشمنان با آنان درگیر شده و عواقب این درگیری را نیز بپذیرد .

قرآن این گونه افراد را با این طرز برخورد می ستاید :

«وَالَّذینَ اِذا أَضابَهُم اَلبَغیُ هُم یَنتَصِرُونَ»[۴]

«و کسانی که چون ستمی به ایشان رسد، یاری می جویند و به انتقام برمی خیزند».

ردِ تجاوز در بالا بردن معنویات و جنبه ی روحی در عموم مسلمانان تأثیر مثبتی دارد و باعث می شود آنان که به قدرت اهمیت می دهند و آن را بزرگ می پندارند با دیدن این مواضع به گرویدن به سوی دعوت تشویق شوند.

پاسخ عثمان بن مظعون به ولید بن مغیره، بر مقدار اطمینان روحی ژرف او دلالت می کند :

«ای ابا شمس! من در پناه کسی هستم که از تو عزیزتر و نیرومندتر است و چشم سالم من نیازمند همان چیزی است که چشم مجروحم دچار گشته است».[۵]


۱- تهذیب السیره، ابن هشام، ص ۵۷

۲- سیره ابن هشام، ج ۲، ص ۹-۱۰

۳- الرحیق المختوم، مبارکفوری، ص ۱۲۰، از ابن جوزی

۱- شوری : ۳۹

۲- سیره ابن هشام، ج ۲، ص ۱۰

آینده از آن جنبش‌های اسلامی است چرا؟

آینده از آن جنبش‌های اسلامی است چرا؟

به قلم: شهيد (باذن الله) دكتر عبدالعزيز رنتيسي

گسترش جنبش هاي اسلامي نيازي به استدلال ندارد ، افكار مخالف با تفكر اسلامي در كشورهاي عرب و مسلمان آشكارا در حال عقب نشيني در برابر تفكرات جنبش هاي اسلامي است . در راي گيريهاي اخير در كشورهاي مغرب ، پاكستان و بحرين جنبش هاي اسلامي پيروزي هاي بي نظيري به دست آورده اند . جالب است بدانيم اين پيروزي ها در زماني به دست مي آيد كه محدوديتهاي زيادي بر جنبش هاي اسلامي اعمال مي شود و اين جنبش ها از بسياري از حقوق كه گروههاي ديگر از آن بهره مندند برخوردار نيستند . گاهي اجازه تشكيل حزب ندارند و چنانچه اين اجازه به آنان داده شود، اجازه ندارند پايگاه تبليغاتي براي خود داشته باشند و پس از مدت كوتاهي كه از تاسيس اين حزب گذشت با صدور حكم انحلال حزب و يا دستگيري رهبر و يا اعدام سياسي (ترور) آن را از صحنه رقابت خارج مي كنند .

ما هيچ وقت فشارهاي وارده به سازمانها و موسسات خيريه اسلامي را كه در فعاليتهاي اجتماعي ، آموزشي ، بهداشتي و يا فرهنگي و يا غيره مشاركت دارند ، فراموش نمي كنيم .

همچنين تبليغات ظالمانه اي را كه به هدف ضربه زدن به جنبش هاي اسلامي و رهبران و فرماندهان اين جنبش ها صورت مي گيرد ، فراموش شدني نيست . اين حملات تبليغاتي عموما از سوي جريانهايي صورت مي گيرد كه رسانه ها و مراكز تصميم گيري را در دست دارند . اين جريان ها با در اختيار داشتن رسانه ها و مراكز آموزشي و موسسات مختلف و به علت نداشتن وجداني كه اين جريان ها را از كنترل حقد و حسد نسبت به اسلام و پرچمداران آن باز دارد ، حق و باطل را وارونه جلوه مي دهند و از اين كار خود هيچ ابايي ندارند . از جمله خطرات ديگري كه جنبش اسلامي با آن مواجه مي باشد اين است كه دشمنانش حكومتهايي را در دست دارند كه از آن براي سركوب ، تهديد ، از بين بردن و دستگيري و ارعاب اين جنبش ها بهره مي گيرند.

ادامه خواندن آینده از آن جنبش‌های اسلامی است چرا؟

الديمقراطية… دين أم سياسة؟!

الديمقراطية… دين أم سياسة؟!

بقلم؛ اليمان بن عبد الله السلمان   

الحمد لله رب العالمين، الذي أرسل رسوله بالهدى ودين الحق ليظهره على الدين كله ولو كره المشركون، والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وصحبه ومن دعا بدعوته وتمسك بسنته الى يوم الدين.

وبعد…

كثر الكلام والجدال حول الديمقراطية وأختلفت الآراء حولها…

•  بين من عدَّها لا تتناقض مع الدين ودعا الى تطبيقها، وأنها وسيلة حضارية لتحقيق مصالح الدعوة.

•  وقسماً آخر؛ عدها ديناً متناقضاً ومحاربا لدين الله تعالى، وأعلن كفره بها، وتبرأ منها، لأنه يعدها طاغوتاً جديداً.

قال أبن تيمية رحمه الله: (الأسماء ثلاثة أنواع؛ نوع يعرف حده بالشرع كالصلاة، ونوع يعرف حده باللغة كالشمس والقمر، ونوع يعرف حده بالعرف…).

ولما كان لفظ الديمقراطية لم يرد في الشرع، ولا هو مما تعرفه العرب من لغتها، فلا بد لمعرفة معناه وحقيقته من الرجوع الى عرف أهله الذين وضعوه.

إن أصل لفظ الديمقراطية؛ يوناني، وهي دمجً واختصار لكلمتين “ديموس”، وتعني الشعب، و”كراتوس”، وتعني الحكم أو السلطة أوالتشريع، ومعنى هذا أن الترجمة الحرفية للديمقراطية هي “حكم الشعب”.

كما يجب علينا معرفة كيف نشأت الديمقراطية وما هي الظروف التي كانت سبباً في ظهورها، وإن نشأة الديمقراطية وما صاحبها من أفكار؛ كانت كرد فعل للطغيان الذي مارسه الملوك ورجال الكنيسة على الناس بإسم الدين، فكفر الناس بهذا الدين الذي كان سبب شقائهم واستعبادهم وأتخذوه وراءهم ظهرياً، وكان أحد شعارات الثورة الفرنسية؛ “أشنقوا آخر ملك بأمعاء آخر قسيس”.

فهي في أصل نشأتها تمردٌ على سلطان الله لتعطي السلطان كله للإنسان، ليضع نظام حياته وقوانينه بنفسه دون أي قيود، أي؛ أعطت حق التشريع للأنسان.

ادامه خواندن الديمقراطية… دين أم سياسة؟!

برخورد زنان با کتاب و سنت و حضور آنان در مساجد صدر اسلام

برخورد زنان با کتاب و سنت و حضور آنان در مساجد صدر اسلام

ارائه دهنده : عبدالله جوانرویی و کارزان شکاک ( از درسهای استاد هورامی ) 

مسجد در زمان حیات پیامبرصلی الله علیه وسلم  از آن مرد و زن بود. برای حفظ حجاب، مردان در صف های اول و زنها در صف های آخر با کمی فاصله می ایستادند و حتی زن و مرد از یک در وارد و خارج می شدند تا این که پیامبر صلی الله علیه وسلم  به علت ازدحام زن و مرد، به قسمتی از مسجد اشاره نمود و فرمود : کاش در اینجا دری برای ورود و خروج زنان ایجاد می کردیم و بعدها ایجاد شد و اکنون هم به «باب النساء» مشهور است.

مسجد تنها منزل عبادت نبود، بلکه یک دانشگاه عالی محسوب می شد که پیامبر صلی الله علیه وسلم  به عنوان مدیر در رأس آن قرار داشت و مسلمانان علوم خود را در آنجا از منبع وحی دریافت می کردند، به همین خاطر زنان اصرار می ورزیدند که از حضور در مجالس خیر و از حرکت با جماعت مسلمانان عقب نیفتند و پیامبر صلی الله علیه وسلم  اوقات خاصی را به پرورش و آموزش آنان اختصاص می داد.

مسجد علاوه بر این که دانشگاه علم و منزل عبادت بود، مرکز تصمیم گیری و اجرای امور و مواجهه با مشکلات و بحران بود؛ بنابراین زنان مسلمان روز به روز و لحظه به لحظه با رویدادها می زیستند و هرگز نسبت به وقایع و مسائل روز در انزوا قرار نمی گرفتند و با احساسات و عواطف و اندیشه های خود با مشکلات می زیستند و کنار می آمدند، از سر باور و از روی قناعت مشکلات همسران خود را از راه آنان می زدودند و به گام های آنان به سوی آینده ی درخشان سرعت می بخشیدند. این جریان عمومی جامعه است و بدان معنا نیست که زنان الگو و نمونه وجود ندارند، اما تعداد آنان در هر منطقه معدود و انگشت شمار است و هنوز به عنوان یک تشکل برجسته و منظم ظهور نکرده اند و از حرکت نوپای اسلامی انتظار می رود که به این جنبه اهتمام ورزد.

از دیدگاه بنده علاوه بر تربیت روحی و علمی ، بزرگ ترین گام عملی که زنان معاصر در اسلام نهادند انتقال عواطف، احساسات و ذوق و سلیقه ی آنان از جاهلیت به سوی اسلام و به ویژه در عرصه ادب و هنر است، و در مقابل فنون جاهلی به رقابت می پردازند و موج رادیوها و کانال های بی بند و بار را قطع می کند که زنان اوقات فراغت خود را با آن سپری کرده و ذوق و عاطفه و افکار خود را با آن شکوفا می نمایند.

یکی دیگر از نمونه های عملی، لبیک آنان به اسلام و تسریع بخشیدن هرچه بیشتر به اجرای احکام اسلامی بوده است و به عنوان شاهد به چند روایت از ام المؤمنین عایشه- رضی الله عنها- در این مورد اشارهمی نماییم :

۱- خداوند زنان پیشگام مهاجر را ببخشاید که به هنگام نزول آیه ی «وَلیَضرِبنَ بِخُمُرِ هِنَّ عَلَی جُیُوبِهِنَّ» پارچه های آستین خود را بریده و به عنوان نقاب بر سرو گردن خویش فرو انداختند.

۲- صفیه دختر شیبه از ام المؤمنین عایشه روایت می کند : زمانی که این آیه نازل شد، حاشیه های جامه های خود را بریده و سینه و گردن خود را با آن پوشاندند.

۳- باز صفیه روایت می کند : ما در مجلسی در خدمت ام المؤمونین عایشه بودیم که پیرامون فضل و امتیازات زنان قریش بحث می شد، ام المؤمنین عایشه فرمود : راست است که زنان قریش صاحب فضل و امتیازند اما به خدا سوگند فضل و امتیازی که در تصدیق کتاب خدا و ایمان به وحی از زنان انصار دیده ام در هیچ گروهی از زنان ندیده ام، وقتی که این آیه « وَلیَضرِبنَ بِخُمُرِ هِنَّ عَلَی جُیُوبِهِنَّ» از سوره ی نور نازل شد، مردانی که درخدمت پیامبر صلی الله علیه وسلم  حضور داشتند، این فرمان الهی را به اطلاع زنا، دختران ، خواهران و خویشاوندان خود رساندند، به عنوان تصدیق و ایمان به کلام خدا سر و گردن خود را با جامه هایشان پوشاندند و با پوشش اسلامی و حساسیت ایمانی دنبال دستورات پیامبر صلی الله علیه وسلم  افتادند.

آری زنان این گونه با کتاب و سنت برخورد می کردند و این چنین برای نماز و کسب علم در مسجد حضور می یافتند و به ندای خدا لبیک می گفتند.

عافیه خواهرشهیدم شرمنده ایم سکولارها بلاد اسلام را اشغال کرده اند

عافیه خواهرشهیدم شرمنده ایم سکولارها بلاد اسلام را اشغال کرده اند

به قلم: اخوکم. ا. البلوشی

این روزها سکولاریستها[مشرکین] درجهان پادشاهی می کنند خواهر موحده مان دکتر عافیه صدیقی – تقبله الله- درزندان طاغوت امریکی به شهادت رسید  ولی هیچکس نفهمید عافیه اسیراست  کسی نفهمید عافیه شهید شده است . کسی نگفت عافیه شکجنه شده است و…

  • عافیه خواهرم شرمنده ات شده ایم که نتوانستیم با جهاد شرسکولارها را از سر دیگرخواهرهایمان کم کنیم
  • عافیه خواهرم علمای سوء و درباری کتاب و سنت را دراختیار حفظ سلطنت پادشاهان گذاشته اند که به نام دین بدعت ها را رواج می دهند سکولار وطاغوت بزرگ مکه را به  فاحشه خانه  تبدیل کرده است ولی هیچ کس دم نمی زند .
  • عافیه خواهرم نمی دانی این روزها بخاطر زن سکولار بی حجاب و فاسق ، طواغیت سکولار دنیا، اسلام را محکوم می کنند این همه ازسستی ما درجهاد است.
  • عافیه خواهرم  شرمنده ایم که این همه  ذلت اسلام بخاطر تفرق و جهاد نکردن ماست .

آیا زنان مسلمانی که در زندان های سکولارها زندانی هستند فریادرسی دارند؟؟؟

آیا زنان مسلمانی که در زندان های سکولارها زندانی هستند فریادرسی دارند؟؟؟

به قلم: ام ابراهیم
شهادت دکتر عافیه صدیقی -تقبله الله- بهانه ای شد تا دوباره به زنان مسلمانی فکر کنیم که در زندان های سکولارهای فاسد و بی رحم زندانی هستند.

دکتر عافیه در حالی به دیدار معبودش شتافت که جمعیت میلیاردی مسلمانان از زنان و مردان کاری برایش انجام ندادند.

به وقت آمار و ارقام دادن تلاش می کنیم تعداد مسلمانان هر چه بیشتر اعلام شود ولی چه فایده که هنگام جهاد ودادرسی کسی نیست به فریاد زنانی مثل عافیه بشتابند.

زنانی که به خاطر مسلمان بودن و محجبه بودن و با اتهامات دروغین مجبور هستند در نهایت مظلومیت، بهترین سال های عمرشان را دور از خانه و خانواده در پشت میله های زندان سکولارهای ظالم سپری کنند و زیر بار انواع شکنجه های جسمی و روانی، بی حرمتی ها، آزار و اذیت ها و تجاوزها قرار گیرند.

آنها تا کی باید منتظر بمانند؟ آیا فریادرسی نیست که به دادشان برسد؟
زندان الهول در شمال سوریه، اردوگاه های چینی ها که زنان اویغور در آنجا به سر می برند و … نمونه ای از زندان هایی است که زنان مسلمان در بدترین شرایط ممکن به سر می برند و سکولارها هر بلایی که بخواهند بر سرشان می آورند تا آن ها را از عقیده ای که دارند دور کنند.

دقت کردید اگر برای زن بی حجاب مشکلی پیش بیاید به بهانه ی آن از انواع ابزارهای تبلیغاتی و رسانه ای استفاده می کنند و سروصدای زیادی راه می اندازند تا به اسلام و مسلمین ضربه بزنند ولی برای زن با حجاب و پای بند به شریعت چه می کنند؟
دکتر عافیه به ۸۶ سال زندان محکوم شد و تازمانی که در سن نزدیک به ۵۰ سالگی وفات یافت حدود ۲۰ سال از عمرش در زندان های آمریکا گذشت و اگر تلاش روزنامه نگار بریتانیایی، ایوان ردلی نبود شاید همچنان مجهول و ناشناخته باقی می ماند مانند صدها زن دیگر که کسی از وضعیت آن ها هیچ اطلاعی ندارد.
خواهر و برادر مسلمان تا حالا از خود پرسیده ای چه کاری می توان برای این زنان مسلمان انجام داد؟