پیام شیخ  ایمن الظواهری  به مردم مسلمان ترکیه

پیام شیخ  ایمن الظواهری  به مردم مسلمان ترکیه

شیخ ایمن الظواهری  در پیامی صوتی از مردم مسلمان ترکیه خواست حکومت خود را مجبور کنند که همکاریهای خود با اسرائیل را قطع کند و از کشتن مسلمانان در افغانستان دست بردارد.

شیخ ایمن ابتدا به حادثه کشته شدن ۹ برادر فعال ترک در کشتی آزادی به دست نیروهای اسرائیلی  اشاره کرد و به خانواده های این برادران و ملت مسلمان ترکیه این حادثه را تسلیت گفت و از خداوند منان برای آنها درخواست رحمت و برای خانواده شان در خواست صبر نمود.

شیخ ایمن در ادامه گفت: تغيير از وضعیت اسفباری که در آن هستیم با ارسال کاروانهای امداد رسانی یا انجام تظاهرات حاصل نمی شود  بلکه تغییر زماني‌ حاصل مي‌شود كه مردم تركيه از دولت خود درخواست كنند كه همكاري با اسرائيل و به رسميت شناختن آن را متوقف كند و همچنين از اعزام نيروهاي خود براي كشتن مسلمانان افغانستان خودداري كند.

وي تصريح كرد كه به نظر مي‌رسد كه دولت تركيه از طريق بيانيه‌ها و ارسال كمك‌هاي امدادي از مردم فلسطين حمايت مي‌كند و اين در حالي است كه اسرائيل را به رسميت مي‌شناسد، با آنها تجارت مي‌كنند و مانورهاي نظامي انجام مي‌دهند و تبادل اطلاعات انجام مي‌دهند.

شیخ ایمن الظواهري همچنین گفت در حاليكه دولت تركيه با بيانيه‌هايي خود، جرايم رژيم صهيونيستي عليه مسلمانان غزه را مورد انتقاد قرار مي‌دهد اما خود جرايمي را عليه مسلمانان افغانستان مرتكب مي‌شود.

وي ادامه داد كه دولت تركيه و ارتش اين كشور ابزاري در دستان صلیبیان شده‌اند. در افغانستان، نيروهاي تركيه تحت حمايت نيروهاي ناتو در كشتار مسلمانان و سوزاندن و تخريب روستاها و خانه‌ها مشاركت مي‌كنند.

شیخ ایمن خطاب به مردم تركيه گفت: دولت شمال نقش مهمي را در همكاري با آمريكا در جنگ عليه اسلام ايفا مي‌كند زيرا اين كشور چندين تن از مجاهدين را دستگير و به دست آمريكا سپرده است و آنها توسط آمريكا شكنجه شدند و به حبس‌هاي طولاني‌مدت محكوم گرديدند، از جمله آنها برادر فرمانده مجاهد “شيخ عبد الهادي عراقي” فك الله أسره است.

وي تاكيد كرد كه ايالات متحده، رژيم‌صهيونيستي و حکومت های خائن مسلط به سرزمینهای اسلامی در محاصره غزه شريك هستند.

لازم به ذکر است که ارتش ترکیه در ضمن نیروهای ناتو برای کمک به نیروهای بین المللی در جنگ با مردم مسلمان وجود دارند.

سخنی با مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی زاهدان در مورد زنان و رفراندوم

سخنی با مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی زاهدان در مورد زنان و رفراندوم

به قلم: کیوان مریوانی

مولوی عبدالحمید اینکه گفته ای که :”امروز بیشترین اعتراضات از سوی زنان است که مورد تبعیض قرار گرفته‌اند. زنان به دانشگاه می‌روند، تحصیل می‌کنند و بسیاری از آن‌ها از مردان ماهرتر هستند و استعداد بالاتری دارند. این زنان شایستگی و لیاقت دارند و باید به‌کار گرفته شوند.”

آیا اغتشاش و روسری سوزی ها و لختی گری هایی که توسط دختران راهنمائی و دبیرستانی و یا اکثرا دختران هرزه ی بی حجاب خیابانی صورت می گیرد به خاطر این است که اینها استعداد و تخصص داشتند و چون در استخدام مورد تبعیض قرار گرفته اند به خیابانها ریخته اند؟ یا کسانی هستند که توسط رسانه های دشمنان مدیریت می شوند و از اساس با قوانین شریعت الله مخالفت می کنند؟ آیا مشکل اینها متخصص بودن و معطل شدن برای کار است یا مشکل اینها اصل حجاب و قوانین شریعت الله است؟ واقعاً متوجه نیستی مولوی یا خودت را به ناآگاهی زده ای؟

آقای اسماعیل زهی خودت گفته ای: “عده زیادی از دین تنفر پیدا کرده‌اند. زنان به حجاب تنفر پیدا کرده‌اند و این هم از عملکرد ماست.”

بدون شک یکی از ریشه های گرایش دسته هایی از جوانان اهل سنت به سکولاریسم الرویبضه و خطبایی هستند که در امور عامه تخصص ندارند اما به دلیل نبود علمای بزرگوار یا کنار زدن علما و در دست گرفتن منابر مساجد و رسانه ها توسط این خطبا، دسته هایی از جوانان دین را در همین علما می بینند و به همین دلیل به سادگی دچار انحراف می شوند.

اما علت اصلی سوزاندن روسری ها و دادن شعارهای هنجار شکنانه در مخالفت آشکار با قوانین شریعت الله را باید در وجود داروسته ی منافقین (سکولار زده ها) دانست که همیشه وجود دارند و تنها منتظر فرصت و بهانه ای هستند  که نهاد ضد اسلامی خود را آشکار کنند. پس وجود این افراد امری عادی است اما امر غیر عادی این است که عده ای از خطبای ما در جبهه ای قرار گرفته اند که یک سر آن به کفار سکولار جهانی و احزاب سکولار و مرتد محلی ختم می شود و سر دیگر آن به این چند جوان بسیار بددهان و بی اخلاق و در عین حال ضعیف وحشی ختم می شود که همچون اغتشاشگران گاهگاهی به کوچه و خیابانها می ریزند.    

مولوی اسماعیل زهی گرامی: یعنی شما با پشوانه ی همینها ادعای رفراندوم داری؟ و برای همینها گلوی خودت را پاره می کنی و همه چیز را با هم قاطی کرده ای و اینهمه این شاخ و آن شاخ می کنی؟

بعد: از خود پرسیده ای که رفراندم بین چی و چی؟ همه می دانند که منظور از رفراندومی که سالهاست کفار سکولار جهانی و احزاب سکولار و مرتد محلی برای دارالاسلام ایران شعارش را می دهند و هم اکنون تو هم ادعایش را داری در واقع انتخاباتی برای پذیرش کفر سکولاریسم و دموکراسی یا پذیرش اسلام (بر اساس هر یک از مذاهب اسلامی) است. آیا سری به مذهبت زده ای تا بدانی بر اساس مذهبت دچار چه جرم بزرگی شده ای؟

یعنی واقعا تو خیال می کنی اگر به فرض محال این نظام حاکم بر دارالاسلام ایران همین الان برود مذهب حنفی تو یا مذهب شافعی کوردها و جنوبی ها حاکم می شود؟ خودت هم می دانی که جول منفی است؛ پس کمی فکر کن که چرا علمای اهل سنت ایران و بخصوص علمای جنوب ایران تا کنون هرگز کوچکترین سخنی نگفته اند که به نفع این اغتشاشگران سکولار باشد و تنها شما و چند خطیبی مثل حسن امینی که رسانه ای شده اید در این جبهه ی جنگ روانی لیبرالها قرار گرفته اید؟

روزی می رسد که علمای ما بار دیگر سر بلند می کنند و به مردم خواهند گفت که خطبای رسانه ای با آنها چه کرده اند؛ اما این را نیز بدانید که اهل سنت واقعی ایران به نوعی بیزاری از شما و امثال شما دست یافته اند؛ پس سعی کنید از این جو رسانه ای لیبرالها  خارج شوید و بار دیگر به منهج صحیح اهل سنت برگردید.

سخنان نابجا و بی اساس مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی زاهدان در مورد زنان امارت اسلامی افغانستان

سخنان نابجا و بی اساس مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی زاهدان در مورد زنان امارت اسلامی افغانستان

به قلم: فضل احمد هراتی

رحمت خدا بر کسی که تنها در مورد چیزی که می داند گپ بزند و زبان باز کند و در مورد چیزهایی که نمی داند سکوت کند چون در جاهلانه سخن گفتن هیچ خیری نیست. رسول الله صلى الله عليه وسلم می فرماید: «مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ والْيوْمِ الآخِر، فلْيقُلْ خيراً أَوْ لِيَصمُتْ، وَمَنْ كانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ والْيوم الآخِر، فَلْيُكْرِمْ جارَه، وَمَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّه وَالْيوْمِ الآخِر، فَلْيُكْرِمْ ضَيْفَه»:هرکس به الله و روز قيامت ايمان دارد، باید يا سخن نيک بگويد يا ساکت باشد؛ و هرکس به الله و روز قيامت ايمان دارد، باید همسایه اش را گرامی دارد؛ و هرکس به الله و روز قيامت ايمان دارد، باید مهمانش را گرامی دارد.

بر اساس این حدیث شریف باید بگویم که مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی خطیب مسجد مکی زاهدان سخنانی که در مورد ممنوع بودن تحصیل دختران در امارت اسلامی گفته بی اساس است و سخنان مولوی اسماعیل زهی در مورد رعایت نکردن حقوق زنان در امارت اسلامی دروغی آشکار است که تنها توسط رسانه های ماهواره ای و مجازی دشمنان نشر شده است که متاسفانه اینبار از زبان این مولوی هم شنیدیم!

در مورد تحصیل دختران باید بگویم که در امارت اسلامی هیچ قانونی وجود ندارد که از تحصیل دختران جلوگیری کند و اگر در جاهایی دختران تا صنف ششم می توانند تحصیل کنند به دلیل نبود امکانات و حتی رعایت مسائل امنیتی است و گرنه در تمام ولایتها و ولسوالی های شمالی امارت اسلامی افغانستان چون کندوز و بدخشان و مزارشریف و … و حتی در ولایت هرات و بسیاری از ولایتهای دیگر دختران در تمام صنفها درس می خوانند و در ولایتهایی هم که دختران در مدارس دولتی تحصیل نمی کنند اما در تمام مدارس خصوصی و دانشگاههای خصوصی تحصیل در تمام صنفها و کلاستها در جریان است و ممنوعیتی وجود ندارد. پس این سخن که امارت اسلامی تحصیل دختران را ممنوع کرده کاملاً بی اساس و تهمتی است که دشمنان برجسته اش کرده اند.

اما در مورد رعایت حقوق زنان که مولوی مسجد مکی گفته: «ما به طالبان گفته‌ایم که علمای جهان اسلام قانع نمی‌شوند که جلوی تعلیم زنان را بگیرید؛ من این را مسئولیت شرعی طالبان می‌دانم که حقوق زنان را رعایت کنند»

من می گویم این علمائی که شما در موردش صحبت می کنید کدامها هستند که در مدت ۲۰ سال جهاد مردم افغان یا در کنار آمریکا و ناتو بودند یا نظاره گر؟! اسم ببر تا برایت بگویم کارنامه ی اینها چی هست؟ پس در مورد چیزی که وجود ندارد مردم مجاهد افغانستان را تهدید نکن و برای امارت اسلامی خط و نشان الکی ترسیم نکن.

در مورد حقوق زنان هم با دلیل و سند شرعی ثابت کن که امارت اسلامی افغانستان کدام یک از حقوق شرعی زنان که الله و رسولش صلی الله علیه وسلم به آنها داده است را زیر پا گذاشته و قانونی بر خلاف قانون شریعت الله تصویب کرده؟ یا در کجا از امری غیر شرعی در مورد زنان دفاع کرده؟ و یا در کدام مورد جلو ظلم به زنان و مردان را به یکسان نگرفته است؟ پس کلی گوئی و شبهه پراکنی شایسته نیست.

شما در ایران که زنان مثل مردان در تمام صنفها درس می خوانند و فرصت شغلی یکسانی مثل مردان دارند و حتی بیشترین تعداد دانشجوها از زنان هستند از حقوقی برای زنان دفاع می کنید که سکولاریستهای لیبرال می خواهند و هرزه های داخل سرکها و خیابانها می خواهند . چون حتی یک زن مومن و اهل توحید و محجبه ی با حیا را شما در این آشوبها ندیده و نمی بینیم و همه می دانیم این حقوق سکولاریستی برای دختران و زنان مساویست با بی بندوباری و فساد و فحشاء، و باز در کمال تعجب به صورت یکسان هم ایران و هم امارت اسلامی را به یکسان به رعایت نکردن حقوق زنان متهم می کنید!

مولوی عبدالحمید: ما کور و جاهل نیستیم و شما هم برای رسانه ها که مشهورت کرده اند سخنرانی نکن و شعارهای رسانه پسند نده و سخنی را از شرق به غرب ربط نده بلکه اطرافت را به دقت نگاه کن و اگر علمی داری برای مصالح مومنین سخنی بگو، تو با پیامی که قبلاً  برای پیروزی امارت اسلامی دادی و تاثیری هم نداشت امروزه داری در حق افغانستان که همسایه ات است ظلم می کنی و در جبهه جنگ روانی دشمنان آن قرار گرفته ای و سخنانی می گوئی که  غیر از شرهیچ خیری برای مومنین در آن نیست پس: فلْيقُلْ خيراً أَوْ لِيَصمُتْ.

هجرت به حبشه برای نجات جان بود یا جستجوی مکانی امن و مرکزی جدید برای صدور دعوت

هنر برخورد با نظام جاهلی / هجرت به حبشه برای نجات جان بود یا جستجوی مکانی امن و مرکزی جدید برای صدور دعوت

ارائه دهنده : عبدالله جوانرویی و کارزان شکاک ( از درسهای استاد هورامی ) 

این هدفی دیگر است که علاوه بر محفوظ ماندن سربازان دعوت و افراد آن در ورای هجرت به حبشه نهفته است و صاحب فی ضلال، سید قطب رحمه الله  بدان اشاره کرده است :

… رسول الله صلی الله علیه وسلم  به دنبال مرکز دیگری غیر از مکه بود که این عقیده را حفظ و آزادی آن را تضمین کند و تصمیم گرفت آن را از فضای خشونت مکه نجات دهد تا هم در به دست آوردن آزادی دعوت و هم حمایت و حفاظت گرویدگان بدان از فشارها و فتنه های مکه رها شود … به نظر من این اولین سبب هجرت بود.

ابتدا یثرب به عنوان پایگاه و مرکز جدید دعوت جهت مهاجرت انتخاب شد. اما مسیر حبشه جلو افتاد و بسیاری از مسلمانان سابق به حبشه هجرت کردند و اینکه گفته شود آنان فقط برای نجات نفس خود مهاجرت کرده اند هیچ استناد و قرینه ی قوی ندارد و اگر چنین بود مسلمانانی که از جهت موقعیت و توانایی و قوت بازو ضعیف بودند قبل از همه هجرت می کردند. در صورتی که مسأله عکس این است و بردگان مستضعف که بیشتر فشار و شکنجه و آزارها متوجه آنان بودند هجرت نکردند بلکه کسانی هجرت کردند که در مکه دارای طایفه و قبیله ی قوی بودند و تبار و قبیله ی آنها، آنان را از شکنجه و فتنه برحذر می داشت .

اغلب مهاجران قریشی بودند، جعفر بن ابوطالب هجرت کرد در صورتی که پدر او و فرزندان بنی هاشم بخصوص از او و رسول الله صلی الله علیه وسلم   حمایت می کردند. زبیر بن عوام، عبدالرحمن بن عوف، اوبسلمه مخزومی و عثمان بن عفان اموی … به حبشه هجرت کردند، همچنین زنانی از اشرافی ترین خانواده های مکه هجرت کردند که اصلاً دست شکنجه و آزار به آنها نمی رسید چه بسا در ورای این هجرت علت های دیگری نهفته باشد مانند لرزه انداختن به داخل خانه های قریش چرا که فرزندان عزیزشان همراه عقیده خود راه هجرت را در پیش گرفته و از جاهلیت گریخته و تمام روابط خویشاوندی را پشت سر نهاده اند و این حرکت در یک محیط قبیله ای، جامعه را سخت تکان می دهد، به ویژه زمانی که در میان مهاجرین کسانی همچون «ام حبیبه» دختر ابوسفیان، رهبر جاهلیت و بزرگترین متصدی جنگ جدید و هدایتگر جبهه مخالف، وجود دارد.

 اما وجود علت های مختلف در هجرت، جستجوی پایگاه آزاد یا با امنیت برای دعوت جدید را نفی نمی کند و این علت بزرگ به قوت خود باقی و آشکار است، به ویژه اگر اسلام آوردن نجاشی را به این استدلال بیفزاییم که کودتای فرماندهان رومی علیه او آن را آشکار ساخت. چنانکه در برخی از روایات صحیح آمده است[۱].

در سیره ی نبوی دلایل محکمی وجود دارد که این برداشت بزرگ سید رحمه الله را تأیید می کند و به نظر من مهمترین آن همان وضع عمومی بود که با هجرت در حبشه به وجود آمد. ما سراغ نداریم که رسول الله صلی الله علیه وسلم  جز بعد از هجرت به مدینه و رویدادهای بدر و احد و خندق و صلح مهم حدیبیه کسی را دنبال مهاجران حبشه فرستاده باشد و معروف است که عمرو بن امیه ضمیری فرستاده ی رسول الله صلی الله علیه وسلم  به سوی نجاشی، بعد از صلح حدیبیه پیش نجاشی با عمروبن عاص به هم رسیدند و هر یک از آنها نزد او کاری داشتند؛ نهایتاً عمروبن عاص پناهندگی سیاسی را انتخاب کرد چرا که می دید حتماً بعد از صلح حدیبیه رسول الله صلی الله علیه وسلم  مکه را فتح می کند و مقاومت ارزش ندارد.

وظیفه ی عمرو بن امیه ضمیری درخواست برگرداندن مهاجران از حبشه به مدینه از نجاشی بود و بعد از صلح کار آنان به وقوع پیوست.

اما حدود پنج سال، یثرب مرکز تاخت و تاز و یورش توفنده ی سکولاریستهای قریش بود، و آخرین هجوم و یورش، حمله ی خندق بود که ده هزار جنگجو برای ریشه کن کردن بنیاد مسلمانان آنجا گرد آمدند و بعد از طرد کافران و راندن آنها از مدینه رسول الله صلی الله علیه وسلم  فرمود : «اکنون دیگر ما به سوی آنان می تازیم و توان تاخت و تاز آنان سپری شده است»[۲].

با سخن صریح رسول الله صلی الله علیه وسلم  خطر تاخت و تاز مدینه بعد از خندق پایان یافت و صلح حدیبیه در سال ششم هجری این پیام را تأکید بخشید و قریش دولت مدینه را به رسمیت شناختند. آنگاه رسول الله صلی الله علیه وسلم  از مدینه به عنوان پایگاه و مرکز مطمئن و با امنیت، اطمینان یافت و خطر یورش مشرکان سکولار  پایان پذیرفت. بنابراین پیکی را به دنبال مهاجران حبشه فرستاد و دیگر ضرورتی نبود که این پایگاه احتیاطی آنجا به کار خود ادامه دهد که ممکن بود در صورت سقوط مدینه رسول الله صلی الله علیه وسلم  به آنجا پناه برد.

براستی این حکمت بزرگ سیاسی و برنامه ریزی و طراحی عمیق است که رسول الله صلی الله علیه وسلم  در بنای دولت اسلامی پشت سر می گذارد که هرگونه احتمال ممکن را مورد بررسی قرار می دهد و در تمام نقاط زمین دنبال مکان مناسبی است که دولت اسلامی را در آن بنیان گذاری کند یا عقیده و افکار و تئوری حکومت محفوظ باقی بماند. مهاجران عملاً از حبشه به مدینه رسیدند، او را در خیبر یافتند و در آنجا به سوی او رفتند بعد از فتح خیبر به خدمت رسول الله صلی الله علیه وسلم  رسیدند رسول الله صلی الله علیه وسلم  از فرط خوشحالی فرمود : «ما أَدری بِأَیَّهِما أَسُرُّ بِفَتحِ خَیبَرَ أَم بِقُدُومِ جَعفَرَ؟» نمی دانم به کدام پیروزی خوشحال و مسرور گردم؟ به فتح خیبر یا رسیدن جعفر؟[۳].


 1- فی الضلال القرآن، ص ۲۹

۱- صحیح بخاری، ج ۲، ص ۵۹۰

۱- السیه النبویه، ج ۴، ص ۳

امارت اسلامی افغانستان از درون (۴)/ چگونگی تعامل با تلویزیون و ماهواره و اینترنت و گوشی موبایل

امارت اسلامی افغانستان از درون (۴)/ چگونگی تعامل با تلویزیون و ماهواره و اینترنت و گوشی موبایل

به قلم: مهاجر یاسر/ ابومحمود کندزی

امارت اسلامی افغانستان بر اساس قاعده ی فقهی که می گوید از هر وسیله و ابزاری که بتوان دو استفاده ی مفید و مضر از آن کرد ممنوع نمی شود با مساله ی اینترنت و گوشی و تلویزیون و ماهواره برخورد می کند.

یعنی همچنانکه از انگور و چاقو و اسلحه و کامپیوتر و ماشین و غیره می توان هم استفاده ی مثبت کرد هم منفی به همین شکل از اینترنت و گوشی و تلویزیون و ماهواره هم می توان دو استفاده ی منفی یا مثبت کرد و حتی می توان گفت مدیریت تلویزیون و ماهواره در راستای استفاده ی مثبت و پاک کردن راههای منفی استفاده از آنها گاه بسیار ساده تر و آسانتر از مدیریت اینترنت و گوشی موبایل و کامپیوتر برای خانواده و اعضای جامعه است بخصوص زمانی که در امارت اسلامی افغانستان چیزی به نام فی.لتر اینترنت وجود ندارد.

بر این اساس امارت اسلامی افغانستان تا کنون مردم را در استفاده یا عدم استفاده از این تکنولوژی ها مختار و آزاد گذاشته است و شما به راحتی می توانید در تمام شهرها مکانهایی جهت خرید و فروش و تعمیر و نصب پیدا کنید و یا بر بام بعضی از منازل دیشهای مختلف ماهوراه را ببینید. البته در مکانها و بلوکها و محلهایی که ماهواره ی آنها از طریق «کیبل» تهیه می شود خود امارت اسلامی بسیاری از شبکه ها را حذف کرده است.

در کنار این، ما به منزل یکی از برادران مجاهد قدیمی که سابقه ی جهاد در وزیرستان پاکستان را نیز داشت و مدتی هم از مجاهدین حکیم الله محسود به شمار می رفت رفتیم و در مورد وجود تلویزیون در منزلش سوال کردم که بدون معطلی گفت: الحمد لله من در منزل تلویزیون ندارم .

این دسته از عزیزان برداشت دیگری در مورد «تصویر» دارند و بر اساس همان برداشت خود به عنوان یک امر شخصی از تلویزیون استفاده نمی کنند البته در مورد استفاده از کامپیوتر و گوشی و اینترنت و دیدن کلیپهای مختلف اسلامی و جهادی و علمی و غیره می گویند: در اینجا به حکم ضرورت استفاده و نگاه می کنیم .

به هر حال این دیدگاه و سبک زندگی هم وجود، اما در گذشته چون هر فرماندهی در هر روستا و شهری دیدگاه خودش را بر دیگران تحمیل می کرد در آن زمان به شدت با استفاده کننده های از تلویزیون و ماهواره برخورد می شد، اما چون الان یک حاکمیت با یک دستور وجود دارد و این حاکمیت هم شهروندان را در استفاده یا عدم استفاده از تلویزیون و ماهواره آزاد گذاشته است به همین دلیل این عزیزان نمی توانند دیدگاه خود را بر دیگران تحمیل کنند و تنها در حد یک مساله ی شخصی محدودیت را به خود و خانواده ی خود منحصر و محدود کرده اند.

پس شبهات و جنگ روانی سکولاریستها و دارودسته ی منافقین و جاهلین بر علیه امارت اسلامی در مورد استفاده از تکنولوژی اینترنت و ماهواره و تلویزیون و گوشی و کامپیوتر هیچ پایه و اساسی ندارد و مثل همیشه توهمات و نشر دروغهای عمدی است جهت سیاه نمائی و ترور شخصیتی امارت اسلامی افغانستان.  

ادامه دارد …. ان شاء الله

امیر خان متقی سرپرست وزارت امور خارجه امارت اسلامی افغانستان خطاب به خائنین: بخاطر پنج روپیه، طوق غلامی را به گردن می‌اندازند

امیر خان متقی سرپرست وزارت امور خارجه امارت اسلامی افغانستان خطاب به خائنین: بخاطر پنج روپیه، طوق غلامی را به گردن می‌اندازند

متقی خطاب به خائنین مخالف امارت اسلامی که قصد تشکیل ائتلافهای مجازی و مصنوعی دارند گفت ؛ بازگردید و زندگی با شرافت در افغانستان را آغاز کنید

سرپرست وزارت خارجه امارت اسلامی افغانستان در واکنش به شکل‌گیری “ائتلاف‌ها، احزاب و تنظیم‌های” جدید سیاسی، اعضای این تشکل‌ها را متهم می‌کند که “بخاطر پنج روپیه، طوق غلامی را به گردن می‌اندازند.”

………

غلامان افغانستان در حال حرکت در مسیری هستند که هزاران خائن ایرانی در آمریکا و اروپا در ۴۳ سال گذشته طی کرده اند و الان غیر از ننگ و نا امیدی و روسیاهی در تاریخ چیزی برای‌شان نمانده است .‌

بیانیه ارتش دارالاسلام ایران به مناسبت ۱۳ آبان‌ماه سالروز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا

بیانیه ارتش دارالاسلام ایران به مناسبت ۱۳ آبان‌ماه سالروز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا

ارتش دارالاسلام ایران به مناسبت سالروز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا) سفارت آمریکا مرکز مدیریت جاسوسی بر علیه کشورها( بیانیه ای صادر کرد که متن این بیانیه بدین شرح است:

« بسم الله الرحمن الرحیم

۱۳ آبان نماد استکبار ستیزی و تجلیگاه مقاومت مردم عزیز و جوانان و نوجوانان برومند کشورمان و یادآور سه واقعه مهم تاریخی تبعید حضرت امام خمینی (ره) به علت اعتراض به لایحه ننگین کاپیتولاسیون به دستور آمریکایی ها توسط رژیم پهلوی در ۱۳ آبان ۱۳۴۳، حمله به تجمع و کشتار دانش‌آموزان توسط عوامل رژیم پهلوی در ۱۳ آبان ۱۳۵۷ و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ۱۳ آبان ماه ۱۳۵۸ توسط دانشجویان پیرو خط امام (ره) است که در تقویم پرفراز و نشیب ایران اسلامی به ثبت رسیده است.  در هر سه رویداد مهم، ملت قهرمان ایران به مقابله با استکبار و استبداد برخاسته و همانند سیلی خروشان ریشه‌های استبداد  را در کشور از جای برکنده و نهال پر خیر و برکت جمهوری اسلامی ایران را غرس کردند که به یاری خداوند امروز به درخت تناوری تبدیل شده است.

دشمنی پیدا و پنهان آمریکای جنایتکار با ملت شریف ایران اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی که از جنگ جهانی دوم آغاز شده بود، با پیروزی انقلاب اسلامی به مرحله آشکار و جدید خود رسید تا جایی‌ که سفارت خود را عملا به لانه جاسوسی تبدیل کرده و به هر اقدامی برای سرنگونی نظام نوپای جمهوری اسلامی متوسل ‌شد.

دانشجویان پیرو خط امام با تسخیر لانه جاسوسی در ۱۳ آبان سال ۱۳۵۸ نه تنها پایه‌های سست و لرزان خانه عنکبوتی آمریکای جنایتکار را ویران کردند بلکه عزم و اراده جدی انقلاب اسلامی در مقابله با استکبار جهانی را به جهانیان مخابره کردند. درستی و ارزشمندی تسخیر لانه جاسوسی که از سوی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی به عنوان انقلاب دوم و یوم‌الله نامیده شد، امروزه بیش از هر زمان دیگری خودنمایی می‌کند و ضرورت انجام آن بر همگان ثابت شده است.

کودتای ۲۸ مرداد، تلاش برای تجزیه ایران در سال ۵۸، طراحی کودتا، حمله مستقیم نظامی به ایران در واقعه طبس، سازمان‌دهی و به صحنه آوردن گروه‌های تروریستی که منجر به شهادت ۱۷ هزار  نفر از هم‌وطنان ما شد، سازمان‌دهی جنگ علیه ایران از طریق تحریک و حمایت از رژیم بعثی صدام، اعمال تحریم‌های یک‌جانبه و چند جانبه، رفتار دوگانه در موضوع هسته‌ای، ایجاد جنگ‌های نیابتی در منطقه و تلاش برای تضعیف محور مقاومت، راه‌اندازی جنگ نرم و طراحی و مدیریت ۵ فتنه و آشوب داخلی  تنها گوشه‏ ای از جنایات آمریکایی‌ها علیه ملت ایران است.

امروز نیز سردمداران کاخ سفید با همکاری اذناب منطقه‌ای‌شان مانند رژیم صهیونیستی و رژیم سعودی یک جنگ ترکیبی با محوریت جنگ شناختی را با استفاده از امپراتوری رسانه ای علیه ملت ایران به ویژه جوانان راه انداخته‌اند و با تحریف واقعیت ها به دنبال مدیریت افکار عمومی جامعه به نفع نقشه های شوم خود هستند، هرچند ملت ولایت مدار و با بصیرت ایران تحت تاثیر این فضا سازی های دشمن قرار نخواهند گرفت.

ارتش جمهوری اسلامی ایران، ضمن گرامیداشت یوم‌الله ۱۳ آبان، پاسداشت یاد و خاطره امام راحل (ره)، شهدای انقلاب اسلامی و تجدید بیعت با فرماندهی معظم کل قوا حضرت امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی)، همراه و هم‌صدا با سایر اقشار ملت ایران اسلامی، آمادگی خود را برای مقابله با استکبار جهانی در تمامی عرصه‌های دفاع از انقلاب و نظام اعلام می‌دارد.»

حوکمی شەرعی پێشمەرگە و ئەو مەلایە هاوکاریان بیت بو شەر لەگەڵ کۆمەڵێکدا کە موسوڵمانن بەلام شیعه ن یان خەواریج و تیرۆریستن و توند رەون بە پێی بۆچونی دوژمنەکانیان

حوکمی شەرعی پێشمەرگە و ئەو مەلایە هاوکاریان بیت بو شەر لەگەڵ کۆمەڵێکدا کە موسوڵمانن بەلام شیعه ن یان خەواریج و تیرۆریستن و توند رەون بە پێی بۆچونی دوژمنەکانیان

ئا: اخی انت حر وراء السدود

(به بۆنه ی رۆیشتنی وه زیری  پێشمەرگەی اقلیم کوردستان بۆ کۆشکی سپی ئامریکا  و … ) بۆ ئەوەی روون بێت لەبەر چاومان چی حوکمێك ئەیگرێتەوە بە پێی شەرعی ئیسلام سەرەتا ئەبێت وێنەکە بکێشین هەتا بزانین باس و قسە لەسەر چی ئەکەین..

ئەم مەلایە نمونەی زۆرانێکە ، مەلایەك بەچەکەوە رۆیشتوە بۆ بەرەکانی شەری پێشمەرگە کە هاوپەیمانی ئەمریکا و ئەوروپایە ، بۆ شەرکردن لەگەڵ کۆمەڵێك کە ناسراون بە  (کوماری ئیسلامی ئیران ، القاعده،کۆمەڵه ئیسلامیه کانی دیگه ).

لای هیچ کەسێك شاراوە نیە و بەڵگەی ناوێت ئەم شەرە کە پێشمەرگە بەشێکە لە هێزی هاوپەیمانان ، ئەمریکا سەرپەرشتی تەواوی جموجۆڵ و بریارەکانی شەرەکە ئەکات.

بەڵگەشی ناوێت ئەمریکا کافرە ولاتانی بەشدار بوو وەك کەنەدا و فەرەنسا و بەریتانیا و ئەڵمانیا زۆرینە کە خاوەن بریار و قورساین لەم هاوپەیمانیەتەدا کافرن نە خۆیان و نەکەس نکوڵی لەمە ناکات ، لەگەڵ چەند ولاتێکی لاوازی وەك ( سعودیە و قەتەر و ئیمارات و ئەردەن و مەغریب… هەتا دوای لەگەڵ پێشمەرگە.

کەواتە هێز و دەسەلاتی سەرەکی لەم هاوپەیمانیەتەدا لە گەورە زلهێزانی کوفری جیهانین بە یارمەتی چەند هێزیکی تر کە لە بنەڕەتدا موسوڵمانن و بەشدارن لەگەڵ ئەم ولاتە کافرانە.

لایەنی بەرامبەر کە ناسراوە بە (کوماری ئیسلامی ئیران ، القاعده،کۆمەڵه ئیسلامیه کانی دیکه ) ، کۆمەڵێکن ئەڵێن ئاینمان؛ موسوڵمانین ، ئاڵامان؛ ئاڵاکەی پێغەمبەری خوایە صلی الله علیە وسلم «الله اکبر»، «لا اله الا الله محمد رسول الله»، مەنهەجمان؛ شه ریعه تی الله ، داوامان ؛ گێرانەوەی حوکمی خوایە؛

بەرامبەرەکانیان لە ئەمریکا و زلهێزەکافرەکان ئەڵێن : موسوڵمانێکی توند ڕەون بە هەڵە لە ئیسلام حاڵی بوون.

سەرۆکی ولاتە داگیرکراوه به ناو ئیسلامیەکان ئەڵێن : تیرۆریستن و ئیسلامیان ناشرین کردوە

زاناکانی تیکەڵ لەگەڵ دەسەڵاتداران و بەشێك لە حزبە به ناو ئیسلامیەکان ئەڵێن : ره وافزن، موشریکن، قه بر په رستن یان خەواریجن سەگی جەهەنەمن بەلام لە ئیسلام دەرنەچون ، ئەڵێن ئەمانە پێغەمبەر صلی الله علیە وسلم مژدەی داوە بەم توندرەو تیرۆریست و خەواریجانە ئەنجامیان تێدا چونە.

بە کورتی و بەکوردی هەموو دوژمنەکانیان بە کافرە ئەسڵی و موسوڵمان بە ئەسڵی یەکان ئەڵێن موسوڵمانن بەلام توندو تیژن، ئیسلامیان ناشرین کردوە واتا ؛ بە قسەی خۆیان لە  (کوماری ئیسلامی ئیران ، القاعده،کۆمەڵه ئیسلامیه کانی دیکه ) و بە قسەی نەیارەکانیان؛ ئه مانه گروپێکی ئیسلامین و کافر نین لە ئیسلام دەرنەچون.

بەرەی بەرامبەر بە قسەی خۆیان تێکەڵآون لە کافرانی ئەسڵی چەند ولاتیکی موسوڵمانیش هاوکاریانن واتا تێکەڵەیە لە کافر وموسوڵمان.

ئەم مەلا نەجدیە و زۆرانی تر رۆیشتون بۆ یارمەتی دانی پێشمەرگە کە هاوپەیمانی کافرەکانە لەم شەرەدا ..ئەمەش کەس نیە نکوڵی لێ بکات.

پێشمەرگە خۆی کێ یە ؟!؛ هێزیکی کوردین ، کورد میللەتیکی زۆرینە موسوڵمانە واتا زۆرێك لەم پێشمەرگانە موسوڵمانن و نوێژ ئەکەن رۆژو ئەگرن بروایان بەخوا هەیە.

ئێستا پرسیارەکە دەست پێ ئەکەین ئایا حوکمی شەرعی چی یە بۆ تاکێك یان هێزێکی موسوڵمان بروات شەر بکات بە هاوکاری کافران لەگەڵ کۆمەڵێکدا کە موسوڵمانان بەلام شیعه ن یان خەواریج و تیرۆریستن و توند رەون بە پێی بۆچونی دوژمنەکانی (کوماری ئیسلامی ئیران ، القاعده، دەولەتی ئیسلامی، کۆمەڵه ئیسلامیه کانی دیکه )

وەڵامەکە ئەمەیە : هەر تاکێك یان هێزێک با موسوڵمان بن هاوکاری کافران بکەن لە شەردا دژ بە کۆمەڵێکی تر کە موسوڵمان بن ئەگەر موسوڵمانەکە تاوانکار و خراپ و زاڵمیش بێت ئەم کەس و هێزە لە دینی ئیسلام دەرئەچن کافر و مورتەد ئەبنەوە هیچ نوێژ و رۆژو بروابونیان بەخوا سودی بۆیان نابت هەتا بە ئاشکرا تەوبە ئەکەن ئەگەڕێنەوە ناو ئیسلامەکە !

جا ئەم هاوکاریە بە گیان بێت (وەك پێشمەرگە و نمونەی ئەم مەلایانە) ، یان بە پارەو خۆراك بێت یان بە وتار و نوسین وشیعر و پەخشان بێت یان هیچ لەمانەش نەکات لەماڵی خۆی دانیشتبێت تەنها بە دڵ حەز بکات کافران سەرکەون بەسەر موسوڵماناندا .. دەست بەجێ ئەم کەسە یان ئەم هێزە لەدین دەرچوە و کافر و مورتەدە ئەگەر حافزی قورئان و شەحیحی بوخاری و موسلمیش بێت هیچ مافێکی بەسەر ئیسلامەوە نامێنێت ..

فەرمون هەندێك لە بەڵگەکان کە کۆرای زانایانی لەسەرە کافر و مورتەدن لە دینی ئیسلام دەرچون ، تەوبەکردنیش نابێت تەنها لە دڵی خۆیاندا بێت چونکە کوفرەکەیان بە ئاشکرا کردوە ئەبێت هەر بە ئاشکرا تەوبەکە رابگەیەنن ئینجا ئەگەڕێنەوە ناو بازنەی ئیسلامەکە

ئەمەش فەتەوای هەندێك لە زاناکانی ئیسلام لە کۆن و نوێدا :

     ئیمامی طەبەری ئەفەرموێت لەتەفسیری ئایەتی (لا يتخذ المؤمنون الكافرين أولياء من دون المؤمنين ومن يفعل ذلك فليس من الله في شيء إلا أن تتقوا منهم تقاة ) ،ئەمە نەهی کردنێکی بنبرە هەر کەس یارمەتی کافرەکان بدات بەهەر شێوازێك لە شێوازەکان ( گیان یان ماڵ یان قسە یان دوعاکردن یان نوسین ) هیچ پەیوەندیەکی ئیمانیانەی بەخوای گەورەوە نامێنێت واتا خوای گەورە تەبەڕای لێ ئەکات و لە بازنەی ئیسلام دەری ئەکات و موسوڵمانی لەم چەشنەی ناوێت.

    ۲-     ئیبنو حەزم لە ( محلی )کەیدا لە بەرگی ۱۱ لاپەڕەی ۱۳۸ ئەفەرموێت لە تەفسیری ئایەتی وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ ، کافر بونی ئەم کەسانە راجیایی هیچ زانایەکی لەسەر نیەجا یارمەتیەکە بە ( گیان یان ماڵ یان قسە یان دوعاکردن یان نوسین ) بێت.

    ۳-     ئیبنولقەیم، لە کتێبی ئەحکامی ئەهلی زیمە (أحكام أهل الذمة) لە بەرگی یەکەم لاپەڕەی ۱۹۵ ،هەر لە تەفسیری ئەم ئایەتە (وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ ) ئەفەرموێت ئەمە کافرە و مورتەدە لە دینی خوا و کۆرای زانایانی لەسەرە بەهەر شێوازێك بێت ( گیان یان ماڵ یان قسە یان دوعاکردن یان نوسین ).

    ۴-     شێخول ئیسلام ئیبنولتەیمیە هەر لە تەفسیری ئەم ئایەتەدا (وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ ) لە مەجموعەی فەتاواکانی لە بەرگی ۲۸ لاپەرەی ۱۹۲ و ۱۹۳ ئەفەرموێت ؛ ئەوانە مورتەدن لە دینی خوا دەرچون کەهاوکاری بەرەی کوفر ئەکەن بە ( گیان یان ماڵ یان قسە یان دوعاکردن یان نوسین ).

    ۵-     زانای فەرمودەناسی سەردەم شێخ ئەحمەد شاکر ئەفەرموێت: هاوکاری کردنی ئینگلیزەکان بەهەر شێوەیەك لە شێوەکان دژ بە موسوڵمانان ، کەم بێت یان زۆر، ئەو کەسە مورتەد ئەبێتەوە لە دینی ئیسلام و ئەمەش کۆرای زانایانی لەسەرە ، کوفرێکی راشکاوانەیە، هیچ عوزرێکی لێ قەبوڵ ناکرێت ،وە هەر تەئویلێک ئەکات سود و قازانجی بۆی نیە نابێتە بەربەست کە بە موسوڵمانیەتی بیهێڵێتەوە واتە کافرە و لەدین و ئومەت دەرچوە .

پیام شیخ ایمن الظواهری  در ارتباط با حکم زندانی ابد برای زن داشمند مسلمان “عافیه صدیقی” از جانب دادگاه آمریکایی

پیام شیخ ایمن الظواهری  در ارتباط با حکم زندانی ابد برای زن داشمند مسلمان “عافیه صدیقی” از جانب دادگاه آمریکایی

بسم الله و الحمدلله و الصلاة و السلام على رسول الله و آله وصحبه و من والاه. برادران مسلمانم در ھر جایی که ھستيد: السلام عليكم و رحمة لله و بركاته و بعد:  دادگاه آمریکایی در حق خواھر عافيه صدیقی حکم زندانی بيشتر از ھشتاد سال را صادر نمود، و بنا به ھمين حکم، من دو پيام دارم، اول برای آمریکا و دوم برای امت مسلمان در پاکستان.

پس پيامم به آمریکا این است که مي گویم: حکم کنيد که در واقع شما علیه خود حکم مي کنيد، و ظلم کنيد که در واقع شما علیه خود ظلم مي کنيد، و تجاوز کنيد که در واقع علیه نفسھای خود تجاوز مي کنيد، سوگند به پروردگار آسمانھا و زمين تا برپایی قیامت با شما خواھيم جنگيد و یا اینکه از جرم ھای تان باز ایستيد، پس هر کس را که می خواهید اسیر کنید، و هر کس را که می خواهید بکشید، و هر کس را که می خواهید بمباران کنید، و هرگونه که دوست دارید استکبار ورزید، که امت اسلامی در پی شماست، بمبارانتان را با بمباران و کشتارتان را با کشتن و ویران کردن تان را با ویرانی و دشمنیتان را به مثل آن جواب خواھد داد.

خداوند عزوجل مي فرمايد: ‏وَقَاتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبِّ الْمُعْتَدِينَ ‏* ‏ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلاَ تُقَاتِلُوهُمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِن قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ (بقره ۱۹۰ – ۱۹۱) «‏‏و در راه خدا بجنگيد با كساني كه با شما مي‌جنگند و تجاوز و تعدّي نكنيد. زيرا خداوند تجاوزگران را دوست نمي‌دارد.‏ * و هرجا آنان را دريافتيد ايشان را بكشيد، و آنان را كه شما را از آنجا بيرون كرده‌اند بيرون سازيد، و فتنه از كشتن بدتر است . و با آنان در كنار مسجدالحرام جنگ نكنيد، مگر آن گاه كه ايشان در آنجا با شما بستيزند. پس اگر با شما جنگيدند ايشان را بكشيد. سزاي کافران چنين است.‏»

و اما خطاب به امت اسلامی در پاکستان کلماتی چند مي گویم، چرا که وقت، وقت عمل است: حکومت شما و زمامدارن نظامیتان شمارا قومی بی کرامت و بی حرمت و بی عزت گردانده اند، بلکه قومی که اصلا ھيچ ارزش ندارند، آمریکاییان و همپیمانان ( سکولار یست و ) صليبی آنھا شھرھایتان را اشغال نموده اند، و مردم شمارا به قتل مي رسانند، و روستاھایتان را ویران مي کنند، وزنانتان را به اسارت می برند، پس آیا بعد از این، ذلت دیگری وجود دارد، و یا بالاتر از این، خواری دیگری است، پس ای آزاد منشان و ای شریفان و ای اھل راستی و غيرت و مردانگی، و ای لشکریان اسلام در پاکستان، یقيناً راه روشن و واضح شده است، پس کسي که مي خواھد عافيه صدیقی را آزاد نماید و از ھر آن کسي که بر وی و بر ھر زن مسلمان تجاوز کره است انتقام بگيرد، پس به مجاھدین ملحق شوید، و به آنها کمک نمایید، و به آنها بپیوندید، زیرا عزت نيست مگر در جھاد و کرامت حاصل نمي شود مگر بوسیله آن.

خداوند عزوجل می فرماید: فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالآخِرَةِ وَمَن يُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَيُقْتَلْ أَو يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً ‏* ‏ وَمَا لَكُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيّاً وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيراً ‏* ‏ الَّذِينَ آمَنُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُواْ أَوْلِيَاء الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفاً  (نساء ۷۴ – ۷۶) «‏ بايد در راه خدا كساني جنگ كنند كه زندگي دنيا را به آخرت مي‌فروشند. و هر كس در راه خدا بجنگد و كشته شود و يا اين كه پيروز گردد، (در هر دو صورت در آخرت) پاداش بزرگي بدو مي‌دهيم. ‏* ‏چرا بايد در راه خدا و ( نجات ) مردان و زنان و كودكان درمانده و بيچاره‌اي نجنگيد كه (فرياد برمي‌آورند و) مي‌گويند: پروردگارا ! ما را از اين شهر و دياري كه ساكنان آن ستمكارند (و بر ما بيچارگان ستم روا مي‌دارند) خارج ساز، و از جانب خود سرپرست و حمايتگري براي ما قرار بده، و از سوي خود ياوري برايمان قرار ده (تا ما را ياري كند و از دست ظالمان برهاند). ‏* ‏ كساني كه ايمان آورده‌اند، در راه خداوند مي‌جنگند، و كساني كه كفرپيشه‌اند، در راه شيطان مي‌جنگند. پس با ياران شيطان بجنگيد. بيگمان نيرنگ شيطان هميشه ضعيف بوده است.‏»

و در این کفایت است برای کسی که در نفسش حياء باشد و در دلش غيرت، و در سخن بدون عمل ھيچ خيری نيست.و آخر دعوانا أن الحمد رب العالمين. و صلى لله على سيدنا محمد و آله وصحبه و سلم.  و السلام عليكم و رحمة لله و بركاته.

آیا سلمان العوده و سید امام مخالف اهل جهاد بودند؟(۲)

آیا سلمان العوده و سید امام مخالف اهل جهاد بودند؟(۲)

به قلم: ابوعبدالله جاف جوانرو

  اما در مورد سبب استعفای سید امام شریف  و اینکه وی از  بزرگترین سران القاعده  بوده است باز این اتهام زننده ها در کمال بی شرمی دچار دروغگوئی شده اند .  همه ی ما می دانیم که در آبان ماه ۱۳۸۷  رسانه های غربی و حکومتهای فاسد منطقه از اختلافات فکری میان سید امام شریف و دکتر ایمن الظواهری خبر دادند .

برای اولین بار  روزنامه امریکایی کریستین ساینس مانیتور بود که با بزرگ نمائی این مطلب  خبر از وجود شکاف در میان رهبران القاعده داده است.  اما همه ی ما می دانیم که سید امام شریف موسس سابق سازمان جهاد در مصر است  .سید امام شریف که به حبس ابد در مصر محکوم شده بود در هنگام پخش این مطالب در زندان به سر می برد …     رسانه ها گفتند که سید امام گفته است که : سید امام، الظواهری را به همکاری با سازمان اطلاعات سودان متهم کرد….. و نیز رسانه گفتند که سید امام به دکتر ایمن گفته است که : تو درک صحیحی از جهاد نداری  و لباس زنان را می پوشی تا از افغانستان فرار کنی .

اما با این حال ویلیام ماکانتس، کارشناس مسائل تروریستی در این باره گفت: «علت اصلی اختلاف میان ظواهری و سید امام در نهایت به وسایل نظامی و کارهای شهادت طلبانه ای که بیشتر مورد قبول گروه های تندروی اسلامی است باز می گردد. هر چه هم بخواهیم سید امام را انسان ملایم تری بدانیم وی در نهایت معتقد است که جنگ شبه نظامی با سربازان دشمن جایز است. وی حتی در دهه نود حکم جهاد علیه سربازان ارتش مصر یعنی سربازان ارتش کشورش را صادر کرد.»

توماس هیگهامر، استاد و کارشناس مسائل امنیت بین المللی در دانشکده کندی دانشگاه هاروارد در این باره گفت: «اختلاف-های ایدئولوژیک تاثیرات بزرگی بر جنگ با تروریسم می گذارد و طبیعتا چنین اختلافی باعث کاهش قدرت ظواهری در جریان القاعده خواهد شد.»

بورس هافمن، استاد مطالعات امنیتی دانشگاه جورج تاون که کتاب در درون تروریسم را به رشته تحریر در آورده است، نیز در این باره می گوید: «گمان نمی کنم مشاجره ظواهری و سید امام تاثیر بزرگی بر طرفداران القاعده بگذارد. اگر من خود یک مسلح تندرو بودم آیا می توانست یک پیرمردی که در زندان های مصر زندانی است اثری بر روی من بگذارد؟»

خواننده گان محترم دوباره باید دروغگوئی و بی سوادی  این دارودسته یمنافقین و سربازان جنگ روانی آل سعود و آمریکا را متوجه شده باشید . چون :

  • اولا این عالم مجاهد در آن زمان در زندانهای مخوف سکولاریستهای مرتد مصر قرار داشت و از زندان چنین نامه هایی به بیرون درز کرده بود و همه ی ما می دانیم که کسی که در زندان اقرار کند یا به نام وی مطالبی پخش شود دارای چه ارزشی است .
  • –          و ثانیا  سید امام  از  بنیانگذاران جماعت اسلامی مصر بود نه از رهبران القاعده .

اختلافات ایشان با دکتر ایمن الظواهری که در آن زمان رهبر جماعت اسلامی شده بود یک مسئله ی کاملا درون گروهی بود …..  اما دیدیم که بنگاههای تبلیغاتی کفار چگونه از ان بر علیه مجاهدین القاعده استفاده کردند . و دیدیم که هیچ نتیجه ای هم نداد ..