مُلا فتاحی ادلب نشین به سوی درکات سکولاریسم و دموکراسی(۳)

مُلا فتاحی ادلب نشین به سوی درکات سکولاریسم و دموکراسی(۳)

به قلم: ابوعبدالله موکریانی      

مُلا فتاحی در بخشی دیگر از سخنانش که تنها خوراک تبلیغاتی و صرفاً بر پایه ی عوام فریبی و دروغ جهت کشاندن کوردهای اهل سنت جهت مشارکت در اغتشاشات اخیر سکولاریستهای داخلی ایران به کار برده است می گوید:  “معیار برای ایران مصلحت است نه انگیزه ی دینی و به اندازه ای که در کردستان بزرگ احزاب سکولار و ملحد و مرتد را یاری داده است اسلامی ها را یاری نداده است بلکه در سرکوب جریانات اصولی اهل سنت دست داشته است، حتی در عرصه کشورها نیز با حکومتهای کافر بیشتر همکاری کرده تا کشورهای اسلامی مثل همکاری ایران با کشورهای آمریکای جنوبی و چین و روسیه در سرکوب اسلام!”

برای اطلاع کسانی که با وضعیت ما کوردها در غرب ایران آشنائی ندارند باید عرض کنم که اولا در طول تاریخ شما هرگز شاهد یک کشور تحت عنوان کردستان بزرگ نبوده اید که نزدیک به ۹ دهه است مرتدین سکولار بومی ادعای چنین کشوری را دارند و این روزها نقل و نبات دهان دارودسته ی منافقین محلی و فریب خورده های میان ما نیز شده است.

در طول تاریخ باستان کوردها همیشه بخشی از ایران بودند و بعد از ورود اسلام نیز وطن کوردها و تمام قومیتهای مختلف شد«دارالاسلام» که از ترکستان شرقی شروع می شد تا به اندلس و غرب اسلامی ختم می شد به همین دلیل شما کوردها را نه تنها در قزاقستان و ازبکستان و پاکستان و شرق اسلامی می بینید بلکه آنها را در کورتبه اندلس و کوردوفان سودان و مصر و فلسطین و غرب اسلامی هم مشاهده می کنید . پس وطن مسلمین با هر قومیتی «دارالاسلام» است و این سخنان مُلا فتاحی تنها به تقسیم بندی مسلمین توسط کفار سکولار جهانی و مرتدین سکولار محلی اشاره دارد آنهم ای کاش در گذشته های دور صحت داشت و می گفت در زمان جاهلیت و باستان مثلاً کوردستان بزرگی چون ارمنستان یا فرانسه یا مصر یا … وجود داشته!! این بیچاره های سکولار و سکولار زده ی نجدی و غیر نجدی به هر بهانه ای سعی در تقسیم مسلمین بر اساس نژاد و قومیت و مذهب و تفسیر و …. هستند.

به دنبال آن باید به شما خوانندگان محترم بگویم که دارالاسلام ایران ابتدا به جماعتهای اسلامی مثل حرکت اسلامی کردستان عراق کمک کرد و اگر چه به عنوان مزدور از بارزانی های سکولار جهت گروهکهای سکولار کومله و دمکرات ایران به عنوان مزدور استفاده کرد اما هدفش کمک به اسلامگراهای مخالف آمریکا و صهیونیستها بود حتی دست کمک به سوی انصارالاسلام با تفکرات نجدی دراز کرد اما انصارالاسلام نجدی تنها پیمان عدم جنگ بست و ایران هم تا زمانی که انصارالاسلام در هورامان بود اجازه نداد کوردهای سکولار از خاک آن به این امارت نجدی های انصارالاسلام حمله کند و بعد از حمله ی آمریکا و ناتو و مزدوران کورد به انصارالاسلام همه دیدیم که چگونه ایران به آنها پناه داد و بعد آنها از خاک ایران دوباره به عراق برگشتند ….

با تمام این احوال این اسلامگراها غیر از حرکت اسلامی کردستان و جماعت عدل علی باپیر و گروه دمدمی مزاج صلاح الدین محمد بهاء الدین همه ی گروههای نجدی به اعتماد ایران خیانت کردند و پیروان آنها نه تنها در ایران شروع کردند به ترور نظامیان و طرفداران ایران بلکه حتی به مباح کردن مال و خون شیعیان به طلافروشیها و مکانهای تجاری شیعیان نیز حمله می کردند و در عراق نیز با مرتد خواندن شیعیان به صورت یکطرفه جنگ خود را بر علیه تمام شیعیان جهان و بخصوص ایران اعلام کردند که این نگرش تکامل یافته و تا کنون توسط جماعت نجدی دوله و نجدی های متفرقی چون مُلافتاحی التقاطی و دیگران ادامه یافته است.  

بدون شک رسول الله صلی الله علیه وسلم به عنوان حاکم دارالاسلام مدینه با یهودی های اطراف مدینه و نصرانی های نجران و مجوس الاحساء و حتی با مشرکین (سکولاریستها) بنی خزاعه و بنی ضمره و .. بر علیه مشرکین مکه به عنوان دشمن اصلی متحد شد؛ دارالاسلام ایران علاوه بر ان جهت رفع تحریم اقتصادی آمریکا و ناتو و رفع تهدیدات نظامی آنها با کافری مثل چین و روسیه و امریکای جنوبی و غیره متحد شده است . امارت اسلامی نیز همین الان جهت رفع محاصره ی اقتصادی آمریکا و تحریمات آن با روسیه و چین و تمام دنیای کفر و… ارتباط دارد و خواستار به رسمیت شناخته شدن توسط این کفار هم هست تا بتواند آسانتر روابط اقتصادی و تجاری و دیپلماسی برقرار کند؛

اگر ایران با روسیه و چین ارتباط اقتصادی و تدافعی در برابر آمریکا و ناتو دارد از مُلا فتاحی باید پرسید حکومت سکولار ترکیه که ارباب اوست و تانکهایش در ادلب جولان می دهند مسلمین اویغور را تحویل چین داده است یا ایران؟ آل سعود مسلمین اویغور را تحویل چین داده یا ایران؟ بر اساس فکر نجدی خودت بگو الان کشورهای اسلامی کدامها هستند که ایران با انها ارتباط خوب ندارد و کفار را بر این کشورهای اسلامی ترجیح داده ای مُلای دغل باز؟ در نجدیت واقعاً باید بگوئیم که تنها فرقه دوله است که صادقانه و  بدون دغل بازی این تفکر را بیان و پیاده می کند و این دغل بازان بنا بر مصلحتی که برای خود تراشیده اند هم اکنون ریا و تقیه می کنند اما با پیدایش کوچکترین فرصت عقاید و افکار نجدیت خود را آشکار می کنند.   

مُلا فتاحی ادلب نشین به سوی درکات سکولاریسم و دموکراسی (۲)

مُلا فتاحی ادلب نشین به سوی درکات سکولاریسم و دموکراسی (۲)

به قلم: ابوعبدالله موکریانی

مُلا فتاحی که امیر چند نفر کمپ نشین در اطراف ادلب شده است بدون ذکر حتی یک آیه یا حدیث یا سخن یکی از سلف صالح و حتی بدون ذکر یک سخن از عقلای اهل فکر میان کفار، صرفاً با استفاده از عقل ناقص خودش که از سخنان خاله زنکی کوچه بازاری تغذیه شده است با ارائه یک قاعده ی ابداعی و دروغین جهت کشاندن مومنین به اغتشاشات اخیر سکولاریستها بر علیه دارالاسلام ایران اعلام می کند: “همیشه مردم با حاکمیت مخالفت می کنند حتی اگر عدل داشته باشد و حق نزد آن باشد مردم با آن مخالفت می کنند و ما با آزادی که مثل سایر افکار داریم می توانیم در حاکمیت سکولاریستها کار دینی انجام دهیم و در کنار سایر افکار و مردم مخالف قرار بگیریم و …”

ابتدا از تمام خوانندگان محترم می خواهم بگردند و بدانند این سخن بی پایه و اساس را حتی یک متفکر و نویسنده ی کافر هم زده؟ چه رسد به یک مسلمان اهل توحید؟

این شخص با آنکه ممکن است بداند که از لحاظ «لفظی» معنی مشرکین چه می شود اما از لحاظ «شرعی» هرگز نمی داند مشرکین در منافع فقهی و شرعی ما چه کسانی هستند. چون اگر می دانست هرگز چنین توهمی به سرش نمی زد.

«مشرکین» یا «احزاب» به زبان امروزین از «سکولاریستها» توسط الله تعالی نجس نامیده شده اند (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ/ توبه ۲۸) به همین دلیل می بینیم که مومنین در همان قدم اول ابتدا از خود سکولاریستها اعلام برائت می کنند بعد از عقاید آنها(إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ/ممتحنه۴).

اصل برائت از مشرمین همین است به همین دلیل مومنین نه تنها ذبیحه دست سکولاریستها را نمی خورند بلکه با زنان و دختران آنها نیز ازدواج نمی کنند مگر اینکه مومن شوند و از این مشرکین هم جزیه ای قبول نمی شود و در هیچ یک از نهادهای حکومتی آنها مشارکت نمی شود. یعنی زمانی که به رسول الله پیشنهاد حاکمیت و ثروت فراوان می دهندکه حتی بعضی از قوانین شریعت هم پیاده شود از پذیرش حاکمیت امتناع می کند و کسانی چون عمر بن خطاب هم که در زمان کفر در پارلمان مشرکین (دارالندوه) حضور داشت بعد از اینکه اعلام ایمان می کند دیگر وارد این پارلمان نمی شود .

حالا این مُلا فتاحی ادلب نشین که مستقیماً توسط جاسوس ترکیه یعنی جولانی مدیریت و کنترل می شود این هزیانات را از کجا آورده است غیر از اسلام لیبرال اردوغانی که با ترکیب با نجدیت برای خود تولید کرده اند؟!

به دنبال این، حتی طبق این توهمی که این شخص تحت عنوان قاعده بیان کرده مگر اروپا چند قرن است که سکولاریسم بر آن حاکم شده است و تا کنون نه تنها نصرانیت به عنوان مخالفین این نظام نتوانسته اند دوباره با حاکمیت برگردند بلکه نصرانی ها خود را با سکولاریسم هماهنگ کرده اند؛ این اتفاق مگر در خود ترکیه رخ نداده است؟ مگر این مُلا فتاحی می خواهد عمر نوح داشته باشد یا معتقد به تناسخ شده است که بعد از اینکه بمیرد دوباره در جسم دیگری ظهور می کند و باز به فعالیت در نظام کفری سکولاریستی ادامه می دهد تا اینکه بعد از چند بار مردن و زنده شدن شاید حاکمیت را به دست گیرد و بعد عده ای بر علیه او بشوند و مخالف شوند و این مخالفین پیروز شوند و این تسلسل و دوران دروغین ادامه یابد و….

این مُلا با این توهماتی که به سرش زده حتی باز جنگ مسلحانه نیز هرگز نخواهد توانست بر نظام دموکراسی که دو دستی تقدیم سکولاریستهای ایرانی کرده پیروز شود تا به قول خودش فقه اهل سنت را بر ایرانی که اکثریت آن شیعه مذهب هستند تطبق دهد و…. .واقعاً مکر شیطان و دارودسته اش ضعیف است. نگاه کنید با چه توهماتی می خواهند مومنین را فریب دهند به امید آنکه آنها را در جبهه ی کفار سکولار و اغتشاشگران سکولار داخلی قرار دهند؟    

نکته ی مهم دیگر اینکه: این شخص با این قاعده ی جعلی و ضد اسلامی و توهمی که قبول کرده اگر در زمان پیامبر هم بود که حکومت عدل داشت و حق هم نزد آن بود در کنار مخالفینی که  جزو دارودسته ی منافقین بودند و از جنگ احد برگشتند قرار نمی گرفت؟ به نظر شما آیا اگر این مُلا در زمان عثمان بن عفان هم بود در کنار اغتشاشگران قرار نمی گرفت؟

راست گفت رسول الله صلی الله علیه وسلم : أكثرُ منافقي أُمَّتِي قُرَّاؤُها (آلبانی/صحیح الجامع۱۲۰۳) اکثر منافقین امت من از میان قران خوآنها هستند.

ادامه دارد …. ان شاء الله

موضع مولوی محمد جعفر محبی مدیر نهاد نمایندگی ولی فقیه در امور اهل سنت زاهدان در حادثه مسجد مکی زاهدان چیست؟

موضع مولوی محمد جعفر محبی مدیر نهاد نمایندگی ولی فقیه در امور اهل سنت زاهدان در حادثه مسجد مکی زاهدان چیست؟

به قلم: درا میر

هماهنگ با شایعه ی تجاوز به دختر بلوچ در شهریور ۱۴۰۱ش در چابهار ما برای اولین بار در تاریخ چند دهه ی انقلاب اسلامی ایران بعد از سراوان شاهد انتخاب و معارفه مولوی محمد جعفر محبی توسط آیت الله محامی از میان حنفی مذهبها به عنوان مدیر نهاد نمایندگی ولی فقیه در امور اهل سنت واحد زاهدان بودیم.

مولوی عبدالرحمن محبی پدر مولوی جعفر از معتمدین نظام جمهوری اسلامی ایران و نهاد ولی فقیه در سیستان و بلوچستان و از فعالین تقریب مذاهب اسلامی در بلوچستان بود و این صفت از پدر به پسر نیز رسیده است به گونه ای که مولوی جعفر توانسته است به چنین جایگاهی برسد.

با این توصیفات زمانی که پس از آنکه مولوی عبدالغفار نقشبندی اعلام کرد که تجاوز به آن دختر چابهاری برایش «محرز» شده و درواقع بدون در نظر گرفتن تمام ظوابط شرعی در مجرز شدن جرم «زنا» به تأئید وقوع جرم زنا فتوا داد که به دنبال آن شاهد موضع گیری های مختلف مولوی های مختلف و بازارگرمی رسانه های مختلف ماهواره ای و مجازی دشمنان خارجی بودیم انتظار می رفت که مولوی جعفر محبی نیز در برابر این تهاجم آشکار جنگ روانی واکنشی از خود نشان دهد.

متاسفانه بر اثر سهل انگاری و نادیده گرفتن شروط محروز شدن جرم زنا توسط کسانی چون مولوی نقشبندی و تحریک مردم و بخصوص جوانان، ما شاهد تولید فاجعه ی مسجد مکی زاهدان بودیم.

بعد از این فاجعه نیز باز ما انتظار داشتیم مولوی محبی به عنوان مدیر نهاد نمایندگی ولی فقیه در امور اهل سنت زاهدان از خودش واکنشی نشان دهد اما …. .

اهل سنت سیستان و بلوچستان هم اکنون نیاز دارد موقف این مدیریت تازه تأسیس را در مورد فاجعه زاهدان بداند.

در زاهدان ما شاهد «تولیداتی» هستیم که این تولیدات آشکارا برای یک مولوی به عنوان امیرالمومنین بیعت می گیرند! یعنی در یک کشور عده ای به خود اجازه داده اند که با وجود رهبریت، در آن کشور برای یک مولوی جلسه بیعت به عنوان امیرالمومنین بگیرند و این مولوی هم …

یعنی شما تصور کنید در ولایت یا استانی از آمریکا یا فرانسه یا ژاپن یا افغانستان یا هر کشوری در جهان عده ای بلند شوند و بگویند این رئیس جمهور و رهبر حکومتی ماست و….!! چون امیرالمومنین یعنی رهبر حکومتی جامعه ی مسلمین.

برای شما چنین حماقتی قابل تصور است؟

شما در همین نزدیکی ها تصور کنید اگر در یکی از ولایتهای امارت اسلامی افغانستان عده ای بلند شوند و بگویند ما مولوی خودمان را داریم و با این مولوی به عنوان امیرالمومنین بیعت می کنیم و مولوی هبة الله اخوند زاده را نادیده بگیرند؛ به نظر شما امارت اسلامی چگونه برخوردی با این افراد می کند؟

به نظر شما در زاهدان چه افرادی تولید شده اند که به خود چنین اجازه ای داده اند در داخل کشور ایران برای خودشان رهبری آنهم در جایگاه امیرالمومنین انتخاب کنند؟

مولوی جعفر محبی گرامی : تابلوی بالای سرت نشان می دهد در کجا ایستاده ای و قصد حرکت در چه مسیری را داری، پس دیگر مثل سابق نمی توانی در میان طبقات مختلف مولوی ها و ماموستاها و تحصیلکردگان بنشینی و شروع کنی به نقد و…، الان صف و جایگاه و مسیر حرکت شما واضح و آشکار شده است ؛ پس بدانید که این روزها و در این آشفتگی که توسط دستهای مختلفی به وجود آمده است اهل سنت زاهدان نیاز به روشنگری و موضعگیری صریح و قاطع دارند؛ شما که در این مسند هستی واکنش شما نسبت به این وقایع چیست؟

مه‌دخه‌لی و جامییه‌كان و سه‌له‌فییه نه جدیه کان پیاوی ده‌سه‌ڵاتن و كاسه‌لێسی تاغوتن

مه‌دخه‌لی و جامییه‌كان و سه‌له‌فییه نه جدیه کان پیاوی ده‌سه‌ڵاتن و كاسه‌لێسی تاغوتن

 ئا: هیمن بانی شاری

زۆر ده‌مێكه‌ مه‌دخه‌لی و جامییه‌كان و سه له فیه  نه جدیه کان به‌ربوونه‌ته‌ گیانی زانایان و پاساو بۆ زوڵمی تاغوتان ده‌هێننه‌وه‌، ئه‌وان حیزبن به‌ڵام حیزبێكی زۆر نهێنی و له‌ هه‌موو حیزبه‌كان حیزبی تر، په‌یامی ئه‌وان پاراستنی ده‌سه‌ڵاته‌ له‌ هه‌ركوێ بن.

سه‌له‌فی ئه‌و ناوه‌ پیرۆزه‌ی كه‌ ئاماژه‌یه‌ بۆ گه‌ڕانه‌وه‌ بۆ مه‌نهه‌جی سه‌له‌ف ئه‌وان هه‌وڵیان دا ئه‌و ناوه‌ بشێوێنن له‌به‌رچاوانی ناشرین بكه‌ن، چه‌ند(نه‌كیره‌یه‌ك) لێره‌وله‌وێ به‌ناوی  باوكی فیڵان و حاملی ڕایه ‌و شه‌یخ و…هتد، بوون به‌ كاسه‌ لێسی  تاغوتان دژی نه‌وه‌كه‌یان وه‌ستان.

مه‌دخه‌لی و جامییه‌كان و سه له فیه  نه جدیه کان هه‌ر له‌سه‌ره‌تای ئه‌و شۆرشانه‌ی گه‌ل ده‌یكات له‌جیهانی ئیسلامی، كه‌ به‌فه‌زڵی خوای گه‌وره‌ تێیدا سه‌ركه‌وتوون و كۆشك و ته‌لاری تاغوتانیان تێك شكاند، نه جدییه‌كان له‌بری ئه‌وه‌ی بچنه‌ ڕیزی گه‌ل چوونه‌ ڕیزی ده‌سه‌ڵات و پشگیری تاغوته‌كانی سه‌رده‌میان كرد، له‌ میسرو تونس و ئێستاش لیبیا تاغوته‌كان خۆیان و داروده‌سته‌یان ماونه‌ته‌وه‌ كه‌ بێگۆمان له‌چوارچێوه‌ی داروده‌سته‌كانیان فیرقه‌ی مه‌دخەلیش خۆی ده‌دۆزێته‌وه‌،

 مه‌دخه‌لییه‌كان ویستیان هه‌موو خۆپیشاندانێك به‌ ده‌رچوون له‌ قه‌ڵه‌م بده‌ن، حه‌رامی ده‌رچوونیش له‌سه‌ر حاكم به‌موتڵه‌قی بده‌نه‌ پاڵ بۆچوونی ئه‌هلی سوننه‌ت و جه‌ماعه‌ت، به‌ڵام خوای په‌روه‌ردگار پارێزگاری ئه‌و ئیسلامه‌ ده‌كات و زانایانی ئه‌و ئیسلامه‌ی كردۆته‌ ئه‌داتی قه‌ده‌ره‌ی خۆی و گومانی بیدعه‌چییه‌كان له‌ڕێی ئه‌وانه‌وه‌ ده‌ڕه‌وێنیته‌وه‌، زۆر ده‌مێك بوو دڵسۆزان وشیاریان ده‌دا ئه‌و خه‌ڵكه‌ كه ‌وریا بن مه‌دخه‌لییه‌كان به‌ناوی سه‌له‌فی قسان ده‌كه‌ن، به‌ڵام  ئه‌وانه‌ پیاوی ده‌سه‌ڵاتن و كاسه‌لێسی تاغوتن و مه‌به‌ستیان ناشرین كردنی ناوی سه‌له‌فییه‌ته‌،

یه‌كێك له ‌ئه‌میره‌كانی بنه‌ماڵه‌ی(آل سعود) به‌ناوی (جلوي بن سعود)ڕاسته‌وخۆ له ‌ته‌له‌فزیۆنی لیبی داده‌به‌زێته‌ سه‌ر ئه‌و شۆڕشگێڕانه‌ی كه‌ ڕژاونه‌ته‌ سه‌رشه‌قام دژی تاغوته‌ شێته‌كه‌(معمر القذافي) به‌و خه‌ڵكه‌ ده‌ڵێ ئه‌وه‌ ده‌ستی ده‌ره‌كین و ده‌رچوون له ‌حاكم جائیز نییه‌ و به‌ڵگه‌ش فه‌توای زانایانه…‌ لێره‌ گوێ بیستی (جلوي بن سعود)بن و بزانه‌ چۆن شۆڕشگێڕان به‌خه‌وارج له‌قه‌ڵه‌م ده‌داو ڕه‌حمه‌ت بۆ (صه‌دام) ده‌نێرێت.

به‌ڵام به‌فه‌زڵی خوای گه‌وره‌ بیدعه‌ چییه‌كانی مه‌دخه‌لی قیناعه‌كانیان كه‌وتوه‌و درۆ ده‌كه‌ن كه‌ ده‌ڵێن ئێمه‌ سه‌له‌فین، به‌ڵكو ئه‌وان فیرقه‌یه‌كی بیدعه‌چین و درۆكه‌یان ئاشكرا بوو كه‌ ده‌رچوون له‌حاكم به‌موتڵه‌قی بۆچوونی ئه‌هلی سوننه‌ت و جه‌ماعه‌ت نیه‌ و حه‌رامكردنی خۆپیشاندان به ‌موتڵه‌قی بیروبۆچوونی ئه‌هلی سوننه‌ت و جه‌ماعه‌ت نییه‌.

آیا سلمان العوده و سید امام مخالف اهل جهاد بودند؟(۱)

آیا سلمان العوده و سید امام مخالف اهل جهاد بودند؟(۱)

به قلم: ابوعبدالله جاف جوانرو

در این چند سالی که در میدانهای اهل دعوت و جهاد حضور داشته ام تجربات  خوبی از دارودسته ی منافقین و سکولار زده هایی دارم که قصد دارند با نام اسلام و در پوشش فکر و تفسیری خاص به اسلام و دارالاسلام و مومنین مجاهد ضربه بزنند؛ و می دانم که وقتی که به بن بست می رسید چقدر حقیر و پوچ می شوند و سعی می کنند نوعی شخصیت کاذبی به خود بدهند که از مخالفت کردن با بدیهیات دین اسلام سرچشمه می گیرد .

 اما این واضح است که اگر مسیرهای دیگر تقلبی و اهل تفرق به بن بست منتهی می شوند دلیلی ندارد که مسیر ضدیت با ماهیت همه ی مسیرها را در پیش گرفته و قیاس عموم و خصوص مطلق را به کار برد بخصوص مخالفت با الجماعه که توسط دارالاسلام شکل می گیرد .

این روزها عده ای نه تنها مغرضانه بلکه از روی جهالت و با اهدافی خاص سعی دارند که نشان دهند مثلا فلان عالم با اهل جهاد یا با دارالاسلام مخالف است و… که این بار دیدگاههای سلمان بن فهد العودة  را برجسته کرده اند. با آنکه معیار برای ما فلان عالم نیست و ما بر اصول آنهم با تکیه بر الجماعه و دارالاسلام تمرکز داریم، در هر صورت من باز جهت روشن شدن افکار خواننده گان از شبهات بی پایه و اساس این طیف خاص چاره ای ندارم جز اینکه واقعیت را بیان کنم.

 سلمان بن فهد العودة  یکی از شخصیتهای معاصر نجدیت است که در عرصه ی تبلیغ و فعالیتهای تبلیغی مشغول است و با آنکه از میدانهای جنگ و قتال به دور است اما در این زمینه هم  نظریاتی داده است . مثل یک دکتر عمومی که در مورد یک تخصص خاصی نظر بدهد . اما با این وجود این امر هم باعث نمی شود که مجاهدین نقدهای وی و اختلافات وی را بزرگ نموده و سیاه و تار ببینندش همه ی ما صاحب عیب و ایراد هستیم و انتقاد از خود بزرگترین عامل ترقی و پیشرفت ما بوده است  .

خالد بن ولید نیز اشتباه کرد  در دو حادثه ی رجیع و بئر معونه و انتخاب مکان جنگ بدر وآزاد نمودن اسراء ….. نیز اجتهاد دنیوی رسول الله صلی الله علیه وسلم نیز چیز دیگری بود .

 اصلا می دانی  چرا ما دارای عیب هستیم ؟ چون انسانیم . و هر انسانی دچار فراموش کاری و خطا می شود .  ما در میان خود سازماندهی انتقاد از خود را داریم و از همه ممنون می شویم که عیبهایمان را به ما گوشزد کنند قبل از اینکه این عیبها مانع پیشرفت ما شوند .

اگر دقت کنیم سلمان العوده شیخ اسامه بن لادن را با نام برادر صدا زده است ” أخی أسامة،  ” . اما سلمان العوده در هر صورت طرفدار مجاهدین القاعده و سایر مجاهدین بوده است .  جهت اثبات این گفته مصاحبه ایشان را می آورم : به نقل از روزنامه القدس العربی، شیخ”سلمان العوده” گفت : اینکه آمریکا از کشته شدن یک نفر(اشاره به بن لادن) ابراز شادمانی کند به ویژه که وی را سالها تحت تعقیب قرار داده است نشانه ناتوانی و ضعف آمریکاست. وی افزود: کشتن بن لادن رحمه الله  نشانه اقتدار آمریکا نیست مرگ رهبر القاعده شکستی برای جمهوریخواهان است. افکار با مرگ صاحب فکر نابود نمی شود. العوده گفت : ما با بن لادن درباره بعضی از اقدامات بسیار جزئی اختلاف نظر داشتیم، اما برای وی طلب رحمت و غفران می کنیم من برای بن لادن طلب رحمت می کنم و  افکار اسامه ماندگار است …

و خود شیخ اسامه در مورد سلمان العوده و الحوالی  به نقل از گروه بين المللي بحران، رياض. می گوید:  بن لادن خود چنين اظهار داشت: وقتي حکومت سعودي از ظلم به همه نداهاي علما و نداي آن کساني که به اسلام فرا مي خواندند، تجاوز نمود، به ويژه پس از آنکه حکومت از فعاليت شيخ سلمان العوده و شيخ سفر الحوالي و برخي ديگر از علما براي انجام بخش کوچکي از وظيفه من مبني بر سفارش به حق و ممانعت از باطل، جلوگيري نمود، خود را تحت فشار ديدم. به نقل از منبع زير:

Daniel Benjamin And Steven Simon, The Age of Sacred Terror (New York, 2002), P.108.

دیدید که دارودسته ی منافقین باز دروغ گفتند؟

اگر امارت اسلامی افغانستان در مورد جمعه ی خونین زاهدان بیانیه می داد …

اگر امارت اسلامی افغانستان در مورد جمعه ی خونین زاهدان بیانیه می داد …

به قلم:سید نورالدین سمرقندی

در ایران دو اتفاق افتاد؛ امارت اسلامی در شبهه ی تجاوز به دختر بلوچ و عواقب پس از آن سکوت کرد اما در واقعیت قتل عام زائران و نمازگزاران شاهچراغ شیراز بیانیه داد و آنرا محکوم کرد! چرا؟  

همه می دانیم که رسانه ها در ۹ سنبله (شهریور) ۱۴۰۱ش  ادعا کردند که قاری سعید خوستی، سخنگوی پیشین وزارت داخلۀ حکومت امارت اسلامی به یک دختر دانشجو تجاوز کرده و این دختر هم همین ادعا را تائید کرد و گفت دانشجوی طب معالجوی پوهنتون کابل است و در ماه دلو سال گذشته در “ادارۀ استخبارات حکومت طالبان” بسیار لت و کوب شدم، در آنجا بالایم تجاوز شد و….

سعید خوستی در پاسخ توضیح داد: “شش ماه قبل با دختری که الهه نام دارد به خواست خودش ازدواج کردم، بعد از آن دیدم که در عقیدۀ خود مشکل دارد. تلاش کردم که از راه نصحیت و بحث، مشکل عقاید آن حل شود، اما نتیجه نداد. من با «خواست» الهه با او نکاح کرده ام و سپس با استفاده از صلاحیت شرعی خود او را طلاق داده ام،از این “نکاح ناسنجیده” پیشمان است و به همین دلیل از “امارت اسلامی و مردم افغانستان” معذرت می خواهم. با این وجود: درصورتی که این دختر به دادگاه طالبان اعتقاد داشته باشد و از او شکایت کند حاضر است در صورت اثبات جرم محاکمه شود؛ و تاکید کردبه هر دادگاهی که الهه به آن باور دارد برای پاسخگویی حاضر است.

به این شکل و با این روشنگری و دعوت به حضور در دادگاه و ارائه دلایل و مستندات شرعی طرفین تمام جنگ روانی دشمنان بی اثر و خنثی شد. اما با فاش شدن این دروغ کارخانه دروغ سازی دشمنان از کار نیافتاد و پشت سرهم دروغ و تهمت و شایعه تولید کردند.

قبل از این هم در تاریخ ۲۱ /۵/۱۴۰۱ش باز از تجاوز یک فرمانده مشهور امارت اسلامی گلزار گجر به یک زن پاکدامن از بزرگان قومی در شهرستان ورسج استان تخار خبر دادند که می خواستند باشندگان این منطقه را بر علیه امارت اسلامی بشورانند اما باز چون دلیل و مستندات نداشتند این دروغ بر باد رفت؛

باز در همین تاریخ پنجشنبه ۱۴۰۱/۰۶/۱۰ افغانستان اینترنشنال اعلام کرد که یک فرمانده امارت اسلامی در کنر در هنگام تلاش برای تجاوز جنسی به زن طالب میزبان کشته شد ! اما باز این دروغ هر چند در دهها رسانه ی ماهواره ای و مجازی دست به دست شد اما اینهم دود شد و رفت هوا… چون عمر دروغ کوتاه است اما باز کارخانه دروغسازی از کار نیافتاد چون باز اعلام کردند که یکی از فرماندهان امارت اسلامی در پکتیکا وارد خانه‌ای شد و می‌خواست به یک دختر تجاوز جنسی کند. پدر خانواده این طالب و دختر خود را کشت ؛ حتی همین منابع گفتند که مولوی شریف، آمر حوزه امارت اسلامی در فاریاب، در چهرشنبه ۹ سنبله/ شهریور به یک زن شوهر دار در حوزه امنیتی تجاوز جنسی کرده و یا مدعی شدند که رئیس سارنوالی طالبان در ولایت غور به  محافظ مردش تجاوز کرده و… وبه این شکل دروغ پشت سر دروغ اما …..

پس این پدیده امر تازه ای نیست که امارت اسلامی یا هر مسلمانی دنبال راهکاری جدید برای حل و بررسی آن باشد . شریعت به صورت واضح و روشن امر کرده است که برای چنین اتهامی شخص مدعی باید دلیل و بینه با ۴ شاهد محسوس و عینی ارائه دهند؛ این راه حل شریعت برای این دسته از اتهامات است و کسی که نتواند اینگونه چنین جرمی را ثابت کند باید شلاق بخورد حتی اگر صحابه هم باشد.

 حالا در تاریخ ۲۳ تیرماه ۱۴۰۱، از قتل یک زن بلوچ که حامله هم بود با هویت “طاهره آهون” فرزند نورمحمد اهل روستای صدیق زهی شهرستان چابهار توسط سارقان مسلح با ضربات متعدد چاقو خبر داده بود؛ این دختر هم مضنون به مشارکت در قتل می شود و… در همین تاریخ۱۰/۶/۱۴۰۱ش دختر به مادرش می گوید که در پاسگاه پلیس : «سرهنگ کوچکزایی به بهانه بازدید از بدن، وی را لخت کرده و پس از آن به او تجاوز کرده است.»

مولوی عبدالغفار نقشبندی امام جمعه موقت راسک جاهلانه و تنها با استناد به سخن این دختر طی بیانیه ای ضمن تائید زنا !!! می گوید: «دست‌درازی به حیا و عفت خواهر مسلمان بلوچم قابل اغماض و بخشش نیست و هر چه سریع‌تر این مامور متجاوز باید به سزای اعمال ننگین خود برسد و…»

 اگر امارت اسلامی بود قطعاً این مولوی را، با آنکه می داند راه حل اثبات این جرم چی هست اما خودش را به جاهلت زده و با احساسات جوانان بازی کرده محاکمه ومجازات می کرد و اگر بیانیه ای صادر می کرد ابتدا قطعاً درخواست مجازات این مولوی را می کرد و این انسان را که مستندات و دلایل شرعی در اثبات زنا را نیاورده و آنرا تائید کرده شریک جرم کشته شدن نمازگزاران مسجد مکی معرفی می کرد و…

مُلا فتاحی ادلب نشین به سوی درکات سکولاریسم و دموکراسی (۱)

مُلا فتاحی ادلب نشین به سوی درکات سکولاریسم و دموکراسی (۱)

به قلم: ابوعبدالله موکریانی

مُلا فتاحی که چند سال است بدون مشارکت در کوچکترین جنگی بر علیه بشار اسد، در ادلب نشسته و آشکارا به دستور جولانی جاسوس (ابومحمد مقدسی به همراه صدها انقلابی گواهی داده اند که جولانی برای ترکیه جاسوسی می کند) با مصلحت تراشی های غیر شرعی از ارتش سکولار و مرتد ترکیه در ادلب به عنوان بازوی ناتو در خاک شام حمایت و پشتیبانی می کند، در این اغتشاشاتی که اخیراً توسط سکولاریستها و سکولار زده ها بر علیه حکومت شیعه مذهب ایران برپاشده آشکارا در «جبهه» ی کفار سکولار آمریکا و ناتو و مزدوران و فریب خورده های سکولار داخلی آنها قرار گرفته است.

مُلا فتاحی با آنکه اقرار می کند که بعد از این نظام مذهبی حاکم بر ایران، اهل سنت شرایط حاکمیت بر ایران را ندارند و نمی توانند جایگزین این حکومت شیعه مذهب شوند و به قول خودش حکومتی لائیک و بی دین و ضد اسلام حاکم می شود و این حاکمیت لائیک فشار زیادی بر مسلمین داخل ایران و اهل سنت تحمیل می کند با دلایلی کاملاً دروغین و پوچ می خواهد ثابت کند که اولاً شیعیان جعفری کافر هستند و او بر اساس منهج نجدیت خودش دچار یکی از نواقض اسلام نشده بلکه بین دو کافر(شیعه و سکولار) قضاوت می کند و به دنبال آن نتیجه می گیرد که از بین رفتن دارالاسلام ایران و جایگزین شدن حتمی دارالکفر سکولاریسم و حاکمیت کفار سکولار به نفع مسلمین ایران و منطقه است!

مُلا فتاحی حامی ارتش ناتو از کانال حکومت سکولار ترکیه در ادلب می گوید: بدون تکلف این نظام قناعت و باور ندارد به اصولهای اسلام:

  • توحید انها مثل توحید ما نیست؛ اینها خودشان در کتب و منابرشان می گویند خداوی ما با خدای اهل سنت فرق دارد
  • قرآن ما با قرآن اهل سنت فرق دارد،
  • پیامبر ما با پیامبر اهل سنت فرق دارد

به همین دلیل حاکمیتی که در اصول مشکل داشته باشد اگر در فروع بعضی از قوانین و احکام و فقه اسلامی را تطبیق دهد با تطبیق این قوانین اسلامی و حکومتی اسلامی نمی شود؛کسی مشرک ایمانش برپا نشده تا قوانین اسلله را پیاده کند. کسی که شرک می کند و به همین دلیل نماز و زکات شخص کافر قبول نمی شود مثل سکولارها و روافض هم مثل انها هستند… . در اینجا ترجیح دادن جریان سکولار است بر جریانی شرکی . !!”

برادران و خواهران گرامی: این شما و اینهم تمام آثار رهبران حکومت ایران و اینهم قانون اساسی این کشور، آیا شما این مُلای دروغگویی را که یکی از مزدوران ناتو از کانال حکومت سکولار ترکیه در آمده است را  به خاطر چنین دروغهای آشکاری مسخره نمی کنید؟

این مُلای نجدی کذاب با اشاره به قول بعضی از شیعیان غلاة اخباری که این شیعیان توسط این نظام به عنوان شیعیان انگلیسی معرفی شده و دشمنان این نظام نیز هستند دست به تکفیر عمومی شیعیان زده است، چون حکم این شیعیان غلاة را بر سایر شیعیان و حاکمیت ایران نیز عمومیت بخشیده است.

به دنبال این بیان می کند که کار ما ترجیح دادن کفر بر اسلام نیست بلکه ترجیح دادن جریان سکولار بر جریان شرکی است، انگار کفار سکولار اصلاً شرک نمی کنند! سبحان الله از اینهمه حماقت و کینه و دغل بازی این مُلای نجدی نسبت به مذاهب اسلامی مخالف خودش؛ مُلایی که مزدور و نوچه ی جاسوسی از جاسوسان ترکیه و ناتو و مزدوری از مزدوران جولانی در حمایت از ارتش حکومت سکولار ترکیه و ناتو در خاک ادلب شده است.     

این است واقعیت مُلا فتاحی نجدی زمانی که لخت می شود و تبدیل می شود به راقصه ای از رقاصهای کفار سکولار. ادامه دارد …. ان شاء الله

جهاد ربانی و ملزومات بنیادی ترجمه “العمدة فی اعداد العدة للجهاد فی سبیل الله” (شماره سوم: حکم شرعی آماده سازی نظامی)

جهاد ربانی و ملزومات بنیادی ترجمه “العمدة فی اعداد العدة للجهاد فی سبیل الله” (شماره سوم: حکم شرعی آماده سازی نظامی)

 مؤلف: شیخ عبدالقادر عبدالعزیز (فک الله اسره)

مترجم: ا. رضایی

بسم الله الرحمن الرحیم  

حکم شرعی آماده سازی نظامی

این فصل عبارت است از:

– اهمیت تمرین نظامى مسلمانان

– حكم شرعی تمرینات نظامى بر هر مسلمان

– كسانی كه تمرینات نظامى بر آنان واجب است

– كسانی كه عذر شرعى دارند

– انفاق در راه رضایت خداوند متعال

مسئلهى اول: اهمیت تمرین نظامى مسلمانان

پیامبر صلی الله علیه و سلم فرموده است: «يُوشِكُ أَنْ تَدَاعَى عَلَيْكُمُ الأُمَمُ مِنْ كُلِّ أُفُقٍ كَمَا تَدَاعَى الأَكَلَةُ عَلَى قَصْعَتِهَا قُلْنَا: يَا پیامبر أَمِنْ قِلَّةٍ بِنَا يَوْمَئِذٍ قَالَ: أَنْتُمْ يَوْمَئِذٍ كَثِيرٌ وَلَكِنَّكُمْ غُثَاءٌ كَغُثَاءِ السَّيْلِ تُنزعُ الْمَهَابَةَ مِنْ قُلُوبِ عَدُوِّكُمْ وَيُجْعَل فِی قُلُوبِكُمُ الْوَهْنَ» قَالُوا وَمَا الْوَهَنُ؟ قَالَ: حُبُّ الْحَيَاةِ وَكَرَاهِيَةُ الْمَوْتِ.»

«به زودى از هر گوشه از دنيا امتهاى ديگر به شما يورش مىآورند همانطور كه گرسنگان به كاسهى غذا حملهور مىشوند صحابه عرض كردند: اى رسول خدا آيا به خاطر كمى تعداد ما در آن روز است؟ فرمود: شما در آنروز تعدادتان زياد است ولى به مانند كف روى سيل هستيد طورى كه ترس و هيبتتان از قلوب دشمنان کنده شده است و در قلوب شما وهن به وجود آمده است، عرض كردند: وهن چيست اى رسول خدا؟ فرمود: دوستى دنيا و كراهت از مرگ»

همچنین فرموده است: «إِذَا تَبَايَعْتُمْ بِالْعِينَةِ وَأَخَذْتُمْ أَذْنَابَ الْبَقَرِ وَرَضِيتُمْ بِالزَّرْعِ وَتَرَكْتُمُ الْجِهَادَ سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ ذُلاًّ لا يَنْزِعُهُ حَتَّى تَرْجِعُوا إِلَى دِينِكُمْ»

«هرگاه دست به معامله عینه بزنید و مشغول شخم زدن زمين شويد و به كشاورزی رضايت دهيد و جهاد را رها نماييد، خداوند متعال ذلتى بر شما مسلط خواهد نمود، و آن را برطرف نمىكند، تا اينكه به دينتان برگرديد.»

معنای هر دو حديث يكی است و در واقع حالت مسلمانان امروز را توصيف مىكند، كه دنيا دوست شدهاند و از مرگ هراسان هستند و جهاد در راه الله را رها نمودهاند و بدين سبب خداوند متعال ملتهاى كافر را بر آنان مسلط نموده كه به آنان ذلت و خوارى بچشانند و اين عقوبت براى آنانى در نظر گرفته شده است كه جهاد در راه خدا را ترك مىكنند.

چنانكه خداوند متعال میفرمايد: «‏يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انفِرُواْ فِی سَبِيلِ اللّه ِاثَّاقَلْتُمْ إِلَى الأَرْضِ أَرَضِيتُم بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِی الآخِرَةِ إِلاَّ قَلِيلٌ *‏ إِلاَّ تَنفِرُواْ يُعَذِّبْكُمْ عَذَاباً أَلِيماً وَيَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ وَلاَ تَضُرُّوهُ شَيْئاً وَاللّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ‏» التوبه ۳۸ و ۳۹

«ای مؤمنان! چرا هنگامی كه به شما گفته می*شود: (برای جهاد) در راه خدا حركت كنيد، سستی مي*كنيد و دل به دنيا مي*دهيد؟ آيا به زندگی در دنیا به جای زندگی در آخرت خوشنوديد؟ تمتّع و كالای اين جهان در برابر تمتّع و كالای آن جهان، چيز كمی بيش نيست * اگر برای جهاد بيرون نرويد، خداوند شما را عذاب دردناكی مي*دهد و (شما را نابود می*كند و) قومی را جايگزينتان مي*سازد كه جدای از شمايند (و پاسخگوی فرمان خدایند. شما بدانيد كه با نافرمانی خود تنها به خويشتن زيان می*رسانيد) و هيچ زيانی به خدا نمي*رسانيد و خداوند بر هر چيزی توانا است.»

پس میتوان گفت: از جملهى عذاب دردناكى كه در اين آيه بدان اشاره شده است همان ذلت و يورش ملتهاى ديگر بر ماست كه دو حديث فوق الذكر نيز بدان اشاره دارد. راه رهايى از اين عذاب همانطور كه در حديث آمد، چيزی جز رجوع و برگشت به دين نيست. «لا يَنْزِعُهُ حَتَّى تَرْجِعُوا إِلَى دِينِكُمْ» و اين رجعت به دين منوط به برگشتن به سوی جهاد است كه در اول حديث ثوبان ذكر شد و اين با گفتهى خداوند متعال موافق است كه مىفرمايد:

«…وَقَاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَافَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ» التوبه ۳۶

«…با همه مشركان بجنگيد همان گونه كه آنان جملگی با شما مي*جنگند، و بدانيد كه (لطف و ياری) خدا با پرهيزگاران است.»

همچنين گفتهى باريتعالى كه میفرماید: «وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ» أنفال ۳۹

«و با آنان پيكار كنيد تا فتنه*ای باقی نماند و دين (خالصانه) از آن خدا گردد. (و مؤمنان جز از خدا نترسند و آزادانه به دستور آئين خويش زيست كنند.)»

ادامه خواندن جهاد ربانی و ملزومات بنیادی ترجمه “العمدة فی اعداد العدة للجهاد فی سبیل الله” (شماره سوم: حکم شرعی آماده سازی نظامی)

آل سعود با فتوای علمای درباری نجدی خود در حال قتل عام مجدد علمای اهل سنت

عربستان سعودی که توسط علمای نجدی و حکام آل سعود اداره می شود در میان کشورهای دنیا بیشترین علمای زندانی اهل سنت را در خود جایی داده است و بیشترین علمای اهل سنت در این کشور اعدام می شوند.

در تازه ترین رویداد، آل سعود با فتوای علمای نجدی و درباری خود حڪم قتل ۱۵ زندانے عقیدتے دیگر را صادر ڪرد که در میان آنها چند نوجوان زیر سن قانونی نیز وجود دارند .

مقامات ریاض با پشتوانه ی فتواهای علمای نجدی در حالی حڪم اعدام ۱۵ زندانے عقیدتے را صادر ڪرده‌اند که با صدور این احڪام تعداد افراد عالم و عقیدتی اهل سنت در معرض خطر مرگ در این ڪشور به ۵۳ نفر رسانده است ڪه دست‌ڪم ۸ نفر آنها ڪودک و نوجوان هستند.

آیا روزی می رسد که مسلمین جلو ڪشتار دسته جمعے علمای ربانی اهل سنت توسط نجدی های آل سعود را بگیرند؟