بر خلاف اسلام، در اورپا و آمريكا هر كسي مي تواند به هر كسي توهين كند و اصلاٌ امر مقدسي در اروپا وجود ندارد و آزادي بيان كاملاٌ هست، چرا در اسلام نیست؟
(سلسله درسهاي: پرسش از ما و شما، پاسخ ساده از استاد مجاهد : ابوحمزه المهاجر هورامي )[۱]
بسم الله والحمد لله ؛اما بعد:
ببخشيد، في البدايه ياد داستان ابوهريره وشيطان و حديث « صدقك وهو كذوب» افتادم ، وزير خارجه فنلندا ( ئێرککی توۆمیۆیە ERKKI TOUMIOJA ) مي گويد :
- « اگر سياهان را مسخره كنيم، اين نژاد پرستي است
- اگر به زنان بي احترامي كنيم، اين شونيسم است
- اگر به يهوديان مسخره كنيم، اين انديشه نازي هاست .
- اما اگر به اسلام توهين كنيم، اين آزادي بيان است !!
اين كي درسته ؟!! »
اين كذاب راست مي گويد. بايد براي شما و ديگراني كه صاحب عقل و قلب سالمي هستند واقعيتها روشن شده باشد، كه آزادي بيان شعار فريبده و سازماندهي شده اي است كه توسط سكولاريستهاي جهاني تعريف و كاناليزه شده است . يعني در همين دموكراسي علاوه بر موارد ياد شده اگر كسي توهم نظريه ي تكاملي داروين را زير سوال ببرد و يا دروغ هولوكاست را در مراكز علمي زير سوال ببرد و …. با شخص همچون يك مجرم برخورد مي شود و كمترين مجازات آن اين است كه از مراكز علمي رانده مي شوند .
پس آزادي بي چون و چراي بيان وجود ندارد، نمونه ي زنده اي كه هر روز با ان دست و پنجه نرم مي كنيم نابود كردن تمام سايتها و رسانه هاي اينترنتي مسلمين شريعت گراست. خوب، اگر آزادي بيان وجود دارد چرا اين آزادي شامل مسلمين شريعت گرا نمي شود؟
نكته ي ديگر اينكه بين نقد كردن و توهين كردن تفاوت زيادي وجود دارد، شما در هر كجاي دنيا مي توانيد در مواردي كه قانون آن كشور تعريف كرده است نقد داشته باشيد اما – طبق تعريفي كه هر قانوني براي توهين ارائه داده است – توهين را هيچ كسي از شما نمي پذيرد . اگر شخص راستگو است در اروپا و امریکا و سایر کشورهای سکولار به همسر یا پدر و مادر و دختر همسایه اش توهین کند، ببینم چه می بیند! او این کار را نمی کند چون می داند که عاقبت چنین توهینی چه می تواند باشد. اما در برابر می تواند به الله و رسولانش و قوانین و احکامش توهین کند. در حالی که برای همگان روشن است که برای یک مسلمان الله و رسولش جایگاهی بالاتر از نفس شخص و پدر و مادر و خواهر و همسر دارند و طبیعی است که توهین به آنها را نمی پذیرد .
اما در برابر، در اسلام، يك كافر مي تواند در مورد الله و رسول الله صلي الله عليه وسلم نقد داشته باشد، و مسلمين هم نبايد در عقايد از كسي تقليد كنند و خودشان بايد دنبال آن بگردند و طبيعي است كه در اين زمينه سوالات مختلفي در مورد توحيد، نبوت و معاد و… پرسيده مي شود و ما بزرگتر از اين نداريم و هر چه هست پائين تر از اين موارد است؛ اما راه بر توهين كننده هاي فحاش بسته شده است، حتي اگر بر كوچكترين حكم الله و قانون شريعت و يا ضعيف ترين شخص جامعه ي اسلامي باشد .
اين ما هستيم كه صدها سال است فرياد كشيده و حريف طلبي مي كنيم كه : قل هاتوا برهانكم ان كنتم صادقين . كسي كه تا اين اندازه به خود و دلايل خود اطمينان دارد چگونه از دلايل باطل و ضعيف حريف مي ترسد؟ بلكه رودر رو شدن با اين افراد باعث تقويت ايماني مسلمين و گرايش بيشتر به قانون شريعت الله در ميان غير مسلمين مي گردد و ما خواهان ايجاد چنين فضايي هستيم؛ جالب است بدانيد كه هدف تمام جنگهاي آزاديبخش مسلمين در سرنگوني طاغوتهاي مستكبر ي چون ساسانيان و روم و غيره نيز، رها نمودن مردم از ستم ديكتاتوران و ايجاد چنين فضاي آزادي بوده است.شمشير مسلمين حكومتهاي ظالم و مانع را سرنگون كرده است و چنين فضايي اسباب مسلمان شدن مردمان رها شده را فراهم نموده است. پس سود چنين فضايي كلاٌ به جيب اسلام و قانون شريعت الله مي رود و از عقل به دور است كه تصور كنيم الله متعال مسلمين را از چنين سودي باز داشته باشد!
[۱] تاریخ این سلسله از پرسش و پاسخها به اواخر دهه هشتاد شمسی بر می گردد