وزارت دفاع امارت اسلامی افغانستان: تاجیکستان و ازبیکستان چرخبال‌های افغانستان را برگردانند

وزارت دفاع امارت اسلامی افغانستان: تاجیکستان و ازبیکستان چرخبال‌های افغانستان را برگردانند

در حالی که دارالاسلام ایران در همان ابتدای فتح شهرها تمام تجهیزات اربکی های فراری را به امارت اسلامی تحویل داد تا در فتح و مبارزه با مزدوران آمریکا از آنها استفاده کند اما کشورهای سکولار تاحیکستان و ازبکستان تا کنون از تحویل چرخبالها و سایر وسایل نظامی که مزدوران باخودبهاین دو کشور سکولار برده اند امتناع کرده اند.

وزارت دفاع امارت اسلامی افغانستان بار دیگر از تاجیکستان و ازبیکستان می‌خواهد که با توجه به اصول همسایه‌گی و روابط دیپلوماتیک، چرخبال‌های منتقل شده را به افغانستان برگردانند. مولوی عنایت الله خوارزمی، سخنگوی وزارت دفاع امارت اسلامی با تاکید بر اینکه چرخبال‌های منتقل شده از حکومت و مردم افغانستان است، این چرخبال‌ها را از ازبیکستان و تاجیکستان پس خواهند گرفت.
مولوی عنایت الله خوارزمی گفت:
“ازبیکستان و تاجیکستان کشورهای همسایه ما هستند، ما با آنان خواهان روابط نیک هستیم و درخواست ما از آنان این است که با درنظرداشت اصول همسایه‌داری و دپلوماتیک چرخبال‌های منتقل شده را به مردم افغانستان تحویل دهند و هر زمانی که باشد؛ گرفته خواهد شد.”

عید الاضحی مبروک: كُل عام ..وأنت مُجَاهد ..تَصدَع بعَقِيدتك كالبَحر الهَادر ..

عید الاضحی مبروک

‏وَجَدت أن التَهنئة بالعيد يَجب أن تَكون هكذا :

كُل عام ..
وأنت مُجَاهد ..
تَصدَع بعَقِيدتك كالبَحر الهَادر ..

كل عام..
وأصابعك تُسطر كلمات ..
عن عِز وُلِدَ و ذُلّ مَات ..

كل عام ..
وأنت كما يُريدك ربُك ..
جَسدك قنابل وزِنَادك قَلبك ..

كل عام ..
وأنت تَنصر الحَق ..
مُتمنياً للطَواغيت المَحْق ..

كل عام ..
وأنت مُجاهد ..
جَاهد ..
في مَكانك جَاهد ..

تقبل الله مِنّا و مِنْك ..

سوزاندن قانونی قرآن در کشور سکولار قدرت کدامیک را نشان داد؟ سکولاریستها یا قرآن را؟

 گرگ‌ها سرزمین کفر را از سگ‌ها پاک می‌کنند و پیروز هستند
گرگ‌ها سرزمین کفر را از سگ‌ها پاک می‌کنند و پیروز هستند

سوزاندن قانونی قرآن در کشور سکولار قدرت کدامیک را نشان داد؟ سکولاریستها یا قرآن را؟

به قلم: ابومحمود کندزی

در کشورهای سکولار که کسی حق ندارد دروغ تکامل یا دروغ هولوکاست یهودی ها را انکار کند و کسی جرئت ندارد به پرچم کشور توهین کند و … اما هر گونه توهینی به الله و تمام پیامبران وتمام مقدسات تمام شریعتهای آسمانی آزاد است .

امروز یکی از سکولارهای فراری از عراق که قبل از آن با شعار دفاع از مسیحی های سریانی دستش به خون صدها مسلمان آلوده شده بود دست به حماقت دیگری زده که باذن الله منجر به نابودی و هلاکت او خواهد شد.

انگار الله تعالی می خواست این موجود سکولار جنایتکار را مثل سلمان رشدی هدفی مطلوب برای تمام مومنین قرار دهد اما حماقت اسلام ستیزان در شادی آنها به خاطر این اتفاق را دیدیم .  

آتش‌زدن مصحف در کشور سکولاد سوئد جنایتی است که خباثت آن را دست‌کم نمی‌گیریم؛ ولی جنایت حکامی که حکم قرآن را تعطیل کرده‌اند، از جنایت آتش‌زدن مصحف کم‌تر نیست؛ زیرا بزرگ‌ترین اهانت به قرآن این است که قوانین سکولاریستی وارد شده از زباله‌های قانون‌گذاری غرب و افکار بی‌اهمیت قانون‌گذارانی که با آنها با هوا و هوس خود بازی می‌کنند، بر قرآن ترجیح داده شود.

از زمانی که امت این حکامِ سکولاریستی تعطیل کننده شریعت قرآن را شناخته است، غیر از محکوم کردن و سخنان پوچ برای چنین جنایاتی که با آنها به مردم خود می‌خندند، را ندیده است.

جنایت این حکام سکولار در تأخیر قرآن از حاکمیت و ترجیح دادن قوانین شان بر حاکمیت آن، از جنایت این سوئدی سکولار کمتر نیست؛ هر کدام شان با روش خود به قرآن توهین می‌کنند؛ و برای قرآن مردانی است که او را نصرت داده و حمایت می‌کنند.

اما:

 واقعا کی قوی تراست؟ خبیثی که با ایجاد منطقه ممنوعه و محاصره شدن با پلیس و امنیتی کردن اطراف خود بتواند یک نسخه قرآن را بسوزاند یا کتابی که برای سوزاندنش چندین ماهه دنبال مجوزند وبرای اجرا نیاز به این همه نیروی امنیتی وامنیتی کردن جو دارند؟

 کی قوی تر است؟ خبیثی که درقلب بلاد کفر بعد این ماجرا جرئت ندارد آزادانه تنهایی یک خیابان را بپیماید یا قرآنی که با سوختنش قلب میلیون ها مسلمون را به سوی جهاد فرا خواند و توجه میلیون ها ناباور را به سمت خود کشید تا ببینند این کتاب چیست که سوزاندنش یک مسله جهانیست؟

 واقعا قابل مقایسه است قرآنی که عظیم تر شد با خبیثی که دیگر زندگی عادی و بدون دلهره ندارد و هر لحظه امکان تلف شدنش هست ؟

 الله اکبر از عظمت دین جهانی ما و از ذلت و پستی دشمنان دین

 الله اکبر از این همه عجز شرق و غرب در مهار این دین عظیم جهانی

 الله اکبر الله اکبر الله اکبر

روش اهل بدعت و غلاة میان اهل تصوف در مبارزه با احادیث صحیح و شریعت اسلام

روش اهل بدعت و غلاة میان اهل تصوف در مبارزه با احادیث صحیح و شریعت اسلام

به قلم: خالد هورامی

این روزها در کوردستان ایران فرقه ای تحت عنوان مکتب قرآن پیدا شده اند که دارای عقاید شاذ مختلفی هستند که انگار ترکیبی شده اند از عقاید خوارج و معتزله و مرجئه و غیره بدون آنکه خودشان بدانند. یکی از مواردی که آنرا تبلیغ می کنند این است که رهبر آنها یعنی مُلا احمد مفتی زاده در حالت بیداری رسول الله صلی الله علیه وسلم نزد او آمده و مطالبی را به او یاد داده است و… به همین دلیل می خواهند افکار و برداشتها و اشعار مفتی زاده را اینگونه ارائه دهند که مورد تأئید پیامبر هستند هر چند در مواردی کاملاً مخالف شریعت هم باشند.

این ادعاها در حالی مطرح می شوند که هیچ­کدام از صحابه و تابعین پس از وفات پیامبر چنین ادعایی نکرده و الله تعالی خود نیز می­فرماید: وَ مِن وَرَآئِهِم بَرۡزَخٌ إِلَىٰ يَوۡمِ يُبۡعَثُونَ (مؤمنون/۱۰۰) «در پیش روی ایشان جهان برزخ است تا روزیکه برانگیخته می­شوند.»

مورد دیگر به ادعاهای غلاة میان تصوف بر می گردد. محی­الدین عربی در کتاب فتوحات المکیه می­گوید:«و رب حديث يكون صحيحا عن طريق روته، حصل لهذا المكاشف الذي عاين هذا المظهر، فسأل النبي عن هذا الحديث فأنكره و قال له(لم اقله و لا حكمت به) فيعلم ضعفه، فيترك العمل به علي بينة من ربه و ان كان عمل به اهل النقل لصحة طريقة و هو في نفس الأمر ليس كذلك»: «بسیاری از احادیث که از نظر روایتی صحیح بوده (و علما آن را تأیید کرده­اند) فلان نفر از اهل کشف و کرامت، از پیامبر در باره­ی آن پرسید، پیامبر آن را انکار کرد و فرمود: هرگز آن را نگفته و به آن حکم نکرده­ام، پس برای شیخ ما ضعف حدیث مشخص شد و عمل به آن را ترک کرده هرچند که محدثین به آن عمل کرده باشند چون آن­ها گمان کرده بودند که حدیث صحیح است اما در واقع صحیح نبوده است.”

با این ادعای پوچ و واهی که آن­ها می­توانند به محضر مبارک رسول اکرم رسیده و از وی ضعف و قوت احادیث را جویا شوند، احادیث صحیح را رد کرده و به امامان و محدثین بزرگوار و شریعت الله ضربه زده­اند.

البته این اهل بدعت، ذکر خدا را با رقص، پایکوبی، دف زدن، داد و فریاد و گفتن کلماتی همانند: آه آه، هوهو، می، مستی، شراب، ساقی، جام، عشق، لیلی، زلف، معشوقه، محبوبه، دلبر، دلداری و… در آمیخته­اند.انگار کپی میترائیسم و منتقل کننده آداب و رسوم میترائیسم ایران باستان در میان مسلمین شده اند، در حالی که رسول الله صلی الله علیه وسلم زمانی که مشاهده کرد جمعی از یاران، با صدای بلند از پروردگار خود درخواست و طلب می­کنند، فرمود: «أَيُّهَا النَّاسُ ارْبَعُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ إِنَّكُمْ لَيْسَ تَدْعُونَ أَصَمَّ وَلَا غَائِبًا إِنَّكُمْ تَدْعُونَ سَمِيعًا قَرِيبًا وَهُوَ مَعَكُمْ»[۱] «ای مردم بر خود نرمی و تلطف کنید شما ناشنوا و یا غائبی را صدا نمی­زنید، بلکه شنوای نزدیکی را می­خوانید که همراه شماست.» اما اینها از این حد هم گذشته و عادات مشرکین را زنده کرده اند که الله تعالی می­فرماید: وَمَاكَانَ صَلَاتُهُمۡ عِندَ ٱلۡبَيۡتِ إِلَّامُكَآءٗ  (أنفال/ ۳۵)«نماز مشرکین در کنار خانۀ خدا چیزی نیست جز سر و صدا، داد و فریاد و کف زدن.»

 دقت کنید: اینها این صفت و روش سکولاریستها (مشرکین/ احزاب) را زنده کرده اند نه اینکه خدای نکرده مشرک شده باشند. همچنانکه عده ای با تولید فرقه و حزبی خاص، صفت فرقه سازی و حزب بازی مشرکین را زنده کرده اند نه اینکه خودشان مشرک شده باشند. مشرکین دسته ای از کفار ۵گانه ی اصلی هستند که نجدیت در تعریف آن دچار اشتباه شده است و به ناحق سایر کفار و حتی مسلمین را از لحاظ شرعی جزو مشرکین می داند و به این شکل به تکفیر نابجای مسلمین می پردازد.


[۱]– به روایت امام مسلم

یيام تبریکی امیر تحریک طالبان پاکستان محترم مفتی أبو منصور عاصم حفظه الله به مناسبت فرا رسیدن عید سعید قربان۱۴۰۲ش ، به مردم غيور و رنج ديده پاکستان

یيام تبریکی امیر تحریک طالبان پاکستان محترم مفتی أبو منصور عاصم حفظه الله به مناسبت فرا رسیدن عید سعید قربان۱۴۰۲ش ، به مردم غيور و رنج ديده پاکستان

بسم اللہ الرحمن الرحیم
الحمد لله والصلاة والسلام علی رسول الله و علی آله وصحبه ومن والاه
أما بعد !

فأعوذ بالله من الشیطان الرجیم 
قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
لَنْ يَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَكِنْ يَنَالُهُ التَّقْوَى مِنْكُمْ كَذَلِكَ سَخَّرَهَا لَكُمْ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِينَ
فرارسیدن عید سعید قربان را به تمامی مسلمانان جهان به طور عموم و باالخصوص به مردم غيور و رنج ديده کشور عزیز ما پاکستان به ویژه اقوام پشتون و بلوچ از صمیم قلب تبریک و تهنیت عرض می دارم، الله متعال جل جلاله تمامی حسنات و اعمال حسنه شما برادران مسلمان را در دربار عالی قبول نماید.

هموطنان عزیز! پاکستان در نتیجه یک شعارمقدس، وعده، ایدئولوژی، فداکاری و تعهد بزرگ به وجود آمده، (پاکستان کا مطلب کیا لا اله إلا الله) یعنی هدف از تأسیس، استقلال و آزادی پاکستان نظام اسلامی بوده، قبایل مستقر در این منطقه تحت همین وعده ها و تعهدات فیصله پيوستن با پاکستان را گرفت، در حالی که این اقوام برای پیوستن با پاکستان بغير از هدف فوق دیگر هیچ نیازی اقتصادی، نظامی، جغرافیایی و لسانی نداشت.

اما متأسفانه همانطور که برخی از علما و و اکابرین بزرگ آن زمان بارها تأکید کردند که پاکستان برای نظام اسلامی ساخته نمی شود، بلکه این یک نقشه و توطئه برنامه ریزی شده غرب است که از یک سو می خواهد مسلمانان هندوستان را تقسم نمایند و از طرفی دیګری می خواهند پس از خروج برطانیا تمام امکانات موجوده برای نفاذ نظام اسلامی را از بین ببرد.

از روز اول، فوج غلام و اجیر آموزش دیده از سوی بریتانیا (که در آن زمان به “رائل اندین آرمی” معروف بود و اکنون به نام پاک فوج شناخته می شود) پاکستان تازه متولد شده را اشغال نموده و تحت سیطره خود درآورد.

بیش از همه توجه و تمرکزایشان بر این بود که نشود در این جا قوانین الهی نافذ و یک جامعه اسلامی انتشار یابد، به همین منظور هر حرکت که شعار واقعی به وجود آمدن پاکستان را پیش می برد سرکوب و از بین بردند، فوج از همان روز اول مداخله در کشور هماسیه افغانستان را در پیشه خود گرفته، و با مشورت و همکاری نیروهای کفری جهانی در بی ثباتی افغانستان سهیم بوده اند.

پس از آن، حاکمان نظامی ظالم پاکستان در سرنگونی امارت اسلامی (اعزهاالله) نقش عمده ای ایفا نموده، به شمول مجاهدین بی شمار، به تعداد زیادی مناصرین امارت اسلامی، همکار، اعضاء و معاونین را پس از گرفتاری به امریکا فروختند و برای گرفتن چند دلار از آمریکا، عملیات نظامی وحشیانه ای را در قبایل آزاد و مناطق دیگر انجام دادند، مساجد و مدارس را انفجار نموند و همچنان برخی از مدارس معروف دینی را به کالج ها و پوهنتون تبدیل کردند.

دهها تن از علما و مشائخ عظام کرام را به مظلومیت فراوان به شهادت رسانیدند، هزاران مؤمن و جوانان که عقیده راسخ و مستحکم داشتند زندانی نمودند که تا هنوز نا پديد اند و هزاران نفر دیگر را در مقابله جعلی به شهادت رسانیدند، (که این سلسله ظلم و وحشت تا هنوز نیز ادامه دارد) همچنان با جوانان بلوچ نیز چنین ظلم و ستم جریان دارد.

برای سرکوب نمودن مردم قبایلی از هر نوع وحشت، ظلم و بربریت استفاده نموند، تا اینکه با استفاده از فشارهای نظامی، هویت مستقل، اسلامی و قومی آنها را از بین بردند و آنها را با نظام طاغوتی باطل جمهوری مدغم نمودند، در حالی بنداژ جغرافيای قبایل آزاد خط غیر طبیعی و ظالمانه دیورند بین هند برتانوی(پاکستان کنونی) و افغانستان بوده، و بعد از به وجود آمدن پاکستان این خط مرزی توسط نخست وزیر وقت پاکستان محمد علی حناح و امیر آن زمان افغانستان در شهر کراچی تأیید شدند.

بنابراین می توان گفت که تحریک طالبان پاکستان برای هدف یک پارچګی و احیای ایدئولوژی اصلی تأسیس پاکستان (نظریه پاکستان) و برای بقای پاکستان جهاد می کنند.

در صورتی که ایدئلوژی اصلی تأسیس پاکستان در این سرزمین به عمل در نه آيد، هيچ گاه پاکستان متحد نه خواهد شد.

الحمدلله! تحریک طالبان پاکستان در پانزده سال گذشته در برابر پالیسی ها، اقدامات، استعمار نظامی و اشغال ضد اسلامی به جهاد مبارک و مقدس خود ادامه میدهد، جهاد که تا امروز در طی آن هزاران سرباز، و صد ها افسران فوج اجیر از بین رفته اند، و به یاری و نصرت خاص  الله متعال جل جلاله جهاد مقدس ما تا رسیدن به اهداف و مقاصد شرعی ادامه خواهد یافت.

الحمدلله! مردم مجاهد و غازی پرور ما همواره از مجاهدین خود حمایت نموده و با ایشان هز هیچ نوع همکاری دریخ نه نموده، زمان آن دور نیست که به فضل و کرم خاص الله متعال جل جلاله و به یاری مردم مسلمان ما این فوج اجیر کثیف شکست بخورد، و مجبور به فرار ازین سرزمین پاک و مقدس شود.
ان شاءالله تعالی

ما به همه مسلمانان غیور و مؤمن کشور به ویژه به اقشار مذهبی صدا میکینیم و به ایشان دعوت میدهیم، که بیماری اصلی این سر زمین، استعمار نظامی، اشغال و کنترل  فوج دشمنان اسلام در این کشور است و حتی الامکان باید بر ضد این فوج اسلام ستیز، برای احیای ایدیولوژی پاکستان و برای بر پا نمودن یک جامعه اسلامی با تحریک طالبان پاکستان همکاری همه جانبه و کومک نمائید.

چون در این جهاد مبارک، حافظت از ارزش های اسلامی نهفته است، ، در نتیجه همین جهاد مبارک، نسل جوان ما می تواند از هجوم سیل سیکولاریسم و انحراف فکری و ایمانی مصون بماند، وتوسط همین جهاد مبارک میتوان که ایمان، اسلام و فکر نسلهاي آينده را حفاظت نمود
والسلام

أبو منصور عاصم محسود
امير تحريک طالبان پاکستان

برداشتن حجاب چشم و دل را سیر می کند یا حریصتر؟

برداشتن حجاب چشم و دل را سیر می کند یا حریصتر؟

به قلم: طیبه نودشی

طرفداران احزاب سکولار و حتی کسانی که سکولار زده هستند می گویند که اگر حجاب برداشته شود و انسان به درجه ی بز و خر و گاو و غیره سقوط کند باعث می شود که مفاسد جنسی کم شود چون چشم و دل که سیر شد شخص دنبال آن نمی رود!

آیا وقعاً این دروغ صحت دارد؟

زمانی که به مفاسد اخلاقی و تجاوزات جنسی در کشورهای سکولار یا همین ترکیه و کُردستان عراق کنار خودمان نگاه می کنیم متوجه می شویم این دروغ هیچ صحتی ندارد بلکه لختی گری و کشف عورت باعث حریصتر شدن غریزه جنسی می شود و چنانچه زنا کردن مثل کشورهای سکولار با شعار «رضایت طرفین» آزاد باشد بی بندوباری جنسی گسترش می شود و افسارگسیخته می شود به گونه ای که مثل بسیاری از کشورهای اسکاندیناوی و آمریکائی تعداد زیادی از فرزندان به پدران خود تعلق ندارند.

نکته ی دیگری که برایم جالب است این بود که در کشور سکولار آلمان طرفداران رابطه با حیوانات تجمع خیابانی برگزار کردند برای قانونی شدن این قضیه! و احتمالاً مثل بعضی از کشورها که ازدواج با حیوانات و رابطه با حیوانات را قانونی کرده اند چندسال دیگر جهان سکولار باید حقوق اینها را نیز  به رسمیت بشناسد!

اینها حجاب نداشتند، چشم و دل سیر بودند ، همجنسگرایی و رابطه جنسی با کودکان و حیوانات از نشانه های چشم و دل سیری هست!!!!????

نگاه کردید که هرزه های سکولار اطراف ما چه راحت قابل تشخیص هستند؟

بازگشت ارتش بشار اسد به سرزمینهای امانت داده شده به مزدوران اوجالان

بازگشت ارتش بشار اسد به سرزمینهای امانت داده شده به مزدوران اوجالان

به قلم: هێمای کورد

جنگ در سوریه جنگ بین آمریکا و ناتو با ایران و روسیه است و تمام مهره هایی که در این جنگ فعال هستند برای یکی از این جناح ها می جنگند.

ناتو از کانال حکومت سکولار ترکیه احزاب اسلامگرا و مسلح و غیر مسلح را به همراه ارتش آزاد مدیریت و هدایت می کند و آمریکا هم مزدوران اجاره ای موقتی حزب کاراگران اوجالان را در اختیار دارد که به فاحشه های سیاسی مشهور هستند و نوبتی در اختیار همه بوده اند.

همه دیدیم که آمریکا فقط چند روز کوردهای سکولار اوجالان را رها کرد و فرقه ی نجدی دوله(داعش) همه ی آنها را پاکسازی و فراری داد و تنها چند کوچه از کوبانی برایشان مانده بود که باز آمریکا و ۹۲ کشور دنیا از طریق هوا و زمین به کمک این مزدوران سکولار آمدند و بار دیگر آنها را بر مناطقی مسلط کردند.

البته چند مدت بعد از آن نیز باز آمریکا و متحدینش برای چند روز این مزدوران را برای ترکیه رها کردند و ترکیه و مزدورانش از عفرین تا نزدیکی های کوبانی را تصرف کردند.

پهلوان پنبه های سکولار کورد اینها هستند. اگر آمریکا و متحدینش از طریق هوا همه را نابود نکنند و زمین سوخته تولید نکنند اینها نمی توانند وارد شوند و عکس بگیرند و پُز بدهند.

اینها در هر جنگی وارد شده اند صدها نفر را از دست داده و به گفته ی خودشان بیشتر از ۱۴ هزار مردار و چند برابر سقطی داشته اند.

بشار اسد طی توافقی از این سرزمینها عقب نشینی کرد و بعد از توازن قوا دیدیم که نیروهای بشار اسد به کوبانی و رقه و منبج و تل رفعت و سایر مناطق تحت سلطه ی این مزدوران اوجالان برگشت.

خوێن و قوربانی و ئاوارەیی و کاولکاری بۆ کورد، ئاغایی و سەروەری و دەسەڵات و بڕیار و ئاڵا هەڵکردن بۆ ئاڵای سوریە وسپای ئەسەد.

البته یادم رفت در مورد سایر پهلوان پنبه های کوردستان عراق بگویم که : آمریکا تنها چند ساعت آنها را رها کرد و همه دیدیم که حشد شعبی ۵۱ درصد از مناطق تحت حاکمیت آنها را تنها در عرض چند ساعت گرفت.

فقط کافی است بدانید که سکولارهای کورد چه پهلوان پنبه هائی هستند.

لازم به یادآوری است این موشمرگها و سگمرگهای سکولار در برابر دیگران، زمانی که در برابر همدیگر و سایر کوردهای بیچاره قرار می گیرند تبدیل به سگها و گرگهای هاری می گردند و مرتکب جنایاتی در قبال هم می شوند که تنها حیوانات در قبال غیر هم نوعان خود انجام می دهند.

کوردهای مسلمان یک راس سکولار توهین کننده به مقدسات اسلامی را رسما به درک فرستادند

کوردهای مسلمان یک راس سکولار توهین کننده به مقدسات اسلامی را رسما به درک فرستادند

سالهاست که سکولارهای نجس اروپا نشین یا آنهایی که از حمایت نظامی و حکومتی احزاب سکولار مرتد بومی برخوردارند به الله و رسولش و آیات قرآن و غیره که خط قرمزهای مومنین هستند توهین و فحاشی می کنند.

اگر توبه نکرده باشند هر جا مومنین توانسته اند دستشان به این مرتدین سکولار برسد حسابی از خجالتشان در آمده اند و جامعه را از وجود بوی گند این کثافتها پاک کرده اند.

در تازه ترین اقدام ، کوردهای مسلمان یک راس سکولار فعال فضای مجازی در چمچمال که دهن نجسش را به توهین به اسلام باز کرده بود به درک فرستادند.

این سرانجام تمام توله سکولارهای خارج از دارالاسلام است و باذن الله در دارالاسلام نیز افسار و خنثی خواهند شد.

ئەم که رە سیکولاره کە خەڵکی چەمچەماڵ بووە کەئەمڕۆ کوژرا خاونی پەیجیکی بووە کەتیایە دژایتی ئیسلامی کردووە وهاوڕی نێزیکی یەکێک لەسەر گەورەکانی مولحیدەکان بووە لەگەڵیشی گۆڕانیکی وەتووە بەشێک لەگۆرانیەکی دەڵێت ئیسلام وقورئان فەرموودە پیسە بێ شۆ لە(تەواوی ناکەم جویندەدا)

سەیر ئەویە کەسانی دەڵێن نابێ  بکوژری ئەویش مافی خۆیتی ئازادیە  باشە گەر ئەم مولحیدە جوینی بەدایک وخوشکی تۆ دابا هەڵویستت هەر ئەوەدەبوو؟

اللە تعالی دەفەرموێت: وإن نكثوا أيمانهم من بعد عهدهم وطعنوا في دينكم فقاتلوا أئمة الكفر
واتە اللە دەفەرمێ خۆ ئه‌گه‌ر ئه‌وانه‌ په‌یمانه‌کانیان بشکێنن له‌دوای به‌ستنی و گاڵته‌و تانه‌وته‌شه‌ریان له‌ ئاین و به‌رنامه‌که‌تان ده‌دا، ئه‌وه‌ بجه‌نگن دژی سه‌رانی کوفر، به‌ڕاستی ئه‌وان هیچ په‌یمانێکیان نیه‌،
(التوبة ـ ۱۲)

پیام عالیقدر آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران به حجاج بیت الله الحرام ۱۴۰۲ش

پیام عالیقدر آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران به حجاج بیت الله الحرام ۱۴۰۲ش

پیام عالیقدر آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران که صبح (سه‌شنبه۴/۴/۱۴۰۲) در صحرای عرفات قرائت شد، به این شرح است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمد لله ربّ العالمین و صلّی الله علی الرّسول الاعظم محمّد المصطفی و آله الطّیّبین و صحبه المنتجبین.

صلای ابراهیمیِ حج و فراخوان جهانیِ آن، بار دیگر از دل تاریخ، همه‌ی گیتی را مخاطب ساخت و دلهای مستعد و ذاکر را به شور و شوق افکند. ندای دعوت‌کننده، خطاب به همه‌ی آحاد بشر است: و اَذِّن فِی النّاسِ بِالحَجّ،[۱] و کعبه، میزبانِ مبارک و رهنمای همه‌ی انسانها است: اِنَّ اَوَّلَ بَیتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذی بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَ هُدیً لِلعالَمین.[۲]

کعبه به عنوان نقطه‌ی مرکزی و محور اصلی توجّهات آحاد مسلمانان، و آئین حج همچون نمونه‌ی کوچک از گستره‌ی متنوّع دنیای اسلام، میتواند در خدمت تعالیِ جامعه‌ی بشری و سلامت و امنیّت همه‌ی انسانها باشد. حج میتواند به کلّ بشریت، اعتلای معنوی و ارتقاء روحی و اخلاقی برساند؛ و این، نیاز حیاتی بشرِ امروز است. حج میتواند همه‌ی برنامه‌های استکبار و صهیونیسم برای سقوط اخلاقی بشر امروز و فردا را باطل و بی‌اثر کند.

شرط لازم برای این اثرگذاری جهانی، آن است که مسلمانان در گام نخست، خطاب زندگی‌بخشِ حج را خود بدرستی بشنوند و همه‌ی همّت خود را برای عملی کردن آن به کار گیرند. دو پایه‌ی اصلی این خطاب، «وحدت» و «معنویّت» است. وحدت و معنویّت، ضامن ارتقاء مادّی و معنوی جهان اسلام و نورافشانیِ آن به همه‌ی گیتی است.

وحدت به معنیِ ارتباط فکری و عملی است؛ به معنی نزدیک شدن دلها و اندیشه‌ها و جهتگیری‌ها است؛  به معنی هم‌افزایی علمی و تجربی است؛ به معنی پیوند اقتصادی کشورهای اسلامی است؛ به معنی اعتماد و همکاری دولتهای مسلمان است؛ به معنی همیاری در برابر دشمنان مسلّم و مشترک است.

وحدت بدین معنی است که نقشه‌ی طرّاحی‌شده‌ی دشمن نتواند فرقه‌های اسلامی، یا ملّتها و نژادها و زبانها و فرهنگهای متنوّع جهان اسلام را در برابر یکدیگر قرار دهد. وحدت بدین معنی است که ملّتهای مسلمان یکدیگر را، نه از راه معرّفیِ فتنه‌انگیز دشمن، بلکه از راه ارتباط و گفتگو و رفت و آمد بشناسند؛ از امکانات و ظرفیّتهای یکدیگر آگاه شوند و برای بهره‌برداری از آن برنامه‌ریزی کنند. وحدت بدین معنی است که دانشمندان و دانشگاه‌های جهان اسلام دست در دست یکدیگر نهند؛ علمای مذاهب اسلامی با حُسن ظن و مدارا و انصاف به یکدیگر بنگرند و سخنان یکدیگر را بشنوند؛ نخبگان در هر کشور و هر مذهب، آحاد مردم را با مشترکات یکدیگر آشنا و آنان را به همزیستی و برادری تشویق کنند.

وحدت همچنین بدین معنی است که پیشروان سیاسی و فرهنگی در کشورهای اسلامی، به گونه‌ای هماهنگ، خود را آماده‌ی شرایط نظم جهانیِ پیش رو کنند؛ جایگاه شایسته‌ی امّت اسلامی را در تجربه‌ی جدید جهان که سرشار از فرصتها و تهدیدها است، به دست خود و به اراده‌ی خود تعیین کنند؛ نگذارند تجربه‌ی تلخِ «مهندسی سیاسی و سرزمینیِ غرب آسیا به دست دولتهای غربی پس از جنگ جهانی اوّل» تکرار شود.

معنویّت به معنی ارتقاء اخلاق دینی است. افسونِ اخلاق منهای دین که مدّتها از سوی منابع فکری غربی ترویج میشد، سرانجامش همین سقوط بی‌مهار اخلاقی در غرب است که همه در دنیا شاهد آنند. معنویّت و اخلاق را از مناسک حج، از ساده‌زیستی در احرام، از نفی امتیازات موهوم، از «وَ اَطعِمُوا البائِسَ الفَقیر»،[۳] از «لا رَفَث وَ لا فُسوقَ وَ لا جِدال»،[۴] از گردش همه‌ی امّت بر گِرد محور توحید، از رمی شیطان و برائت از مشرکان باید آموخت.

برادران و خواهران حج‌گزار! از فرصت حج برای تدبّر و تعمّق در راز و رمزهای این فریضه‌ی بی‌نظیر بهره گیرید و توشه‌ی همه‌ی عمر خود سازید. «وحدت» و «معنویّت» در این مقطع زمان بیش از گذشته در معرض دشمنی و کارشکنی استکبار و صهیونیسم است. آمریکا و دیگر قطبهای سلطه‌ی استکباری، با وحدت مسلمانان، با تفاهم ملّتها و کشورها و دولتهای مسلمان، و با تدیّن و تشرّع نسل جوان این ملّتها بشدّت مخالفند و با هر وسیله بتوانند با آن مقابله میکنند. وظیفه‌ی همه‌ی ما و همه‌ی ملّتها و دولتهای ما ایستادگی در برابر این نقشه‌ی خباثت‌آلود آمریکایی و صهیونیستی است.

از خداوند علیم و قدیر کمک بخواهید؛ روحیه‌ی برائت از مشرکین را در خود تقویت کنید؛ و خود را به نشر و عمق‌بخشیِ آن در محیط زندگی خود موظّف بدانید.

توفیق همگان و حجّ مقبول و مشکور را برای شما حجّاج ایرانی و غیر ایرانی از خداوند متعال مسئلت میکنم و دعای مستجاب حضرت بقیّة‌الله‌الاعظم (ارواحنا فداه) را برای همگان آرزو مینمایم.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله

ششم ذی‌الحجّة ۱۴۴۴

۴ تیرماه ۱۴۰۲      


[۱] سوره‌ی حج، بخشی از آیه‌ی ۲۷؛ «و در میان مردم برای [اداء] حج بانگ برآور…»

[۲] سوره‌ی آل‌عمران، آیه‌ی ۹۶؛  «در حقیقت نخستین خانه‌ای که برای [عبادت] مردم نهاده شده، همان است که در مکّه است و مبارک و برای جهانیان مایه‌ی هدایت است.»

[۳] سوره‌ی حج، بخشی از آیه‌ی ۲۸؛ «… و به درمانده‌ی مستمند بخورانید.»

[۴] سوره‌ی بقره، بخشی از آیه‌ی ۱۹۷؛ «… در اثنای حج، همبستری و گناه و جدال [روا] نیست…»

واقعیت ابومحمد جولانی امیر فتح الشام ادلب نشین در چند سطر

واقعیت ابومحمد جولانی امیر فتح الشام ادلب نشین در چند سطر

به قلم: مجاهد مهاجر

هم اکنون در ادلب سوریه و اطراف آن چندین فرقه و گروه مسلح مثل احرار الشام و انصارالاسلام و جماعت ترکستانی ها و چچنی ها و القاعده (حراس الدین) وغیره وجود دارد که بزرگترین آنها گروه جولانی است  البته جولانی طی اولتیماتومی مبنی بر اینکه “یا به گروه هیئت تحریر الشام بپیوندید و یا هر چه سریع‌تر خاک سوریه را ترک کنید” تمام این گروهها تابع سیاستهایی شده اند که از سوی ترکیه به جولانی داده می شود.

«ابومحمد جولانی» و باغی به اهل بغی و پیمان‌شکنی است. وی پس از سال ۲۰۱۴ بیعتی که از سوی ابوبکر بغدادی بر سرش بود را شکست و بغی و غدر کرد. قضیه از این قرار بود که پس از انقلاب‌های داخلی سرزمین شام در ۲۰۱۰ و‌۲۰۱۱ علیه نظام سکولار و بعثی خاندان بشار اسد شدت گرفت ولی به علت انشقاق صفوف نمی‌توانستند کاری از پیش ببرند و نیز اهداف آنان از انقلاب، بیشتر شعارهای جاهلانه‌ی دموکراتیک و وطن‌پرستانه بود و شرعی نبود.

 در این زمان فردی بنام ابومحمد جولانی که از سربازان ابوبکر بغدادی بود به دستور بغدادی جبهه‌ی بزرگی با سلاح و تجهیزات و نیروهای کار دیده مجهز در اختیار او قرار گرفت و نیز نصف بودجه‌ی بیت المال دولتش را نیز به آنان داد تا به شام بروند. این لشکر با نام «جبهة النصرة لأهل الشام» به معنای «جبهه‌ی یاری به اهل شام» توانست در ظرف مدت کوتاهی مناطق وسیعی از شرق شام فتح کرده و تا غرب و جنوب آن پیش برود.

 سپس دولت ابوبکر بغدادی مرز طاغوتی که فرانسه و انگلیس بین عراق و شام طراحی کرده بودند تا مسلمین را چپاول کنند را برداشت و مسلمین این دو بلاد را مانند زمان خلافت قدیم به هم متصل ساخت. پس از اینکه یک حاکمیت مستقل تحت عنوان خلافت تشکیل شد برخی اعضای جبهه النصرة لأهل الشام خصوصا ابومحمدجولانی به هوای استقلال و قدرت طلبی، بیعت خود با امیر خود را شکستند و به این بسنده نکردند بلکه همسنگرهای دیروزی خود را هم کشتند و اجساد آنان را در چاه‌های نفت انداختند و به همرزمان سابق خودشان بدون دلیل واضحی، بلکه به دروغ تهمت خوارج زدند که حتی از اثبات آن عاجز ماندند.

 سپس با برخی از صحوات دموکرات و مرتد که مدعی جهاد  بودند نیز هم‌پیمان شدند! و حتی در زمانی که مسلمین علیه نظام بشار در قلمون شرقی نزدیک دمشق پیش رفته بود و درگیر بود، شورشیان جولانی که نام فتح الشام را به خود گرفته بودند و افکار وطنی-شامی داشتند نه شرعی، همزمان مجاهدان را مورد هدف قرار دادند و نصرتی برای نظام بشار اسد شدند!

هم‌اکنون این جماعت در سرزمین شام با نام تحریر الشام موجود است. از جمله انحرافات آنان:

۱. تعطیل کردن تحکیم شرع رب العالمین در مناطقی که در غرب شام (اِدلِب) در دست آنان است.

۲. راضی ساختن دولت کفر و سکولاریِ ترکیه از خود و تابع دستورات آنها شدن و تبدیل شدن به جاسوس از جاسوسهای آنها ( البته به گواهی شیخ ابومحمد مقدسی که زمانی از مدافعین آنها بود)

۳. تشکیل دولتی دموکراسی خواه که اکثر وزرای آن هرگز به قوانین شریعت الله عمل نمی کنند و از اعضای ارتش سکولار آزاد هستند .

۴- متحد شدن با گروههایی چون اشرار الشام (احرار)که علنا فتوا به جواز همکاری با آمریکا و دولت سکولار ترکیه علیه مسلمانانی که آنان را به زعم خودشان خوارج می‌دانسته داده است! و‌العیاذ بالله.

۵- داخل کردن ارتش ناتو از کانال حکومت سکولار ترکیه به مناطق تحت حاکمیت خودش و هم چنین گشت زنی تانکها و نفربرهای آمریکائی در مناطق تحت حاکمیت آنها و…. و در نهایت قربانی کردن اهل سنت شمال سوریه در راه اهداف آمریکا و ناتو و تبدیل شدن به سربازان پیاده ی آمریکا و ناتو جهت فشار به حکومت بشار اسد.

فرق جولانی با کرزای و دوستُم و سایر غلامان و اربکی های آمریکا و ناتو در افغانستان در چیست؟

منتظر هستیم تا بدانیم زمان فروخته شدن این اربکی های ادلب به حکومت بشار اسد چه وقت است؟ چون آمریکا بعد از تمام شدن کارش معمولا مزدورانش را مثل دستمال توالت دور می ریزد یا آنها را می فروشد.