اغتشاشگران ۱۴۰۱ ایران، مهره های سوخته ی دست آمریکا و سایر دشمنان ایران

اغتشاشگران ۱۴۰۱ ایران، مهره های سوخته ی دست آمریکا و سایر دشمنان ایران

به قلم: مژگان دیوانی مقدم/ سقز

در ایران عده ای معلوم الحال به عنوان لیدرهای بخش جنگ روانی دشمنان سعی دارند به بهانه های مختلفی مثل بنزین یا تخم مرغ و غیره اغتشاشاتی را به وجود بیاورند.

اینها که مستقیماً به دستهائی خارج از ایران گروه خورده اند با آنکه می دانند نه نظام با این اغتشاشات از بین می رود و نه مقصود و انگیزه ی کسانی که به کار گرفته اند نیز تحقق پیدا می کند (مثلاً نه قیمت بنزین پائین می آید یا نه نرخ تخم مرغ تغییر می کند و…) اما باز به کار خود ادامه می دهند.

در اصل، هدف کسانی که خارج از ایران برای این افراد طرح و برنامه می نویسند ارزان شدن فلان کالا یا حتی دفاع از فلان حقوق سکولاریستی برای مردم هم نیست بلکه ابتدا هویت عقیدتی و اسلامی مردم را هدف گرفته اند و بعد اصل نظام را؛ اما چون به این سادگی ها نمی توانند به چنین اهداف دور و بزرگی برسند برای خود اهداف کوتاه مدت و نزدیکی را مشخص کرده اند؛ مثلاً سعی می کنند با تحمیل این فشارها بر ایران، طی معامله ای، در منطقه و حتی در معادلات بین المللی برای خود امتیازی بگیرند و این اغتشاشگران کلاً سوخت و مهره های این معامله و بده بستانها می شوند که بعد از انجام معامله یا شکست در معامله (که اکثراً شکست بوده است) این اغتشاشگران نیز جزو مهره های سوخته و تاریخ گذشته می شوند؛ و لیدرهای اصلی دوباره پنهان می شوند برای اجرای سناریوهای جدید.  

در همان روزها ابتدائی اغتشاشات ۱۴۰۱ش در داخل ایران به بهانه فوت آن دختر سکولار سقزی، آمریکا به بهانه حمایت از زن و حقوق بشر، نه تنها تحریمهای جدید اقتصادی را بر علیه مردم ایران تحمیل کرد که بزرگترین ناقض حقوق طبیعی انسانهاست، به صورت واضح و علنی از اغتشاشگرانی که مرتکب انواع جرام ضد انسانی و ضد اسلامی می شدند نیز حمایت کرد چنانچه «رابرت مالی» نماینده ویژه آمریکا در امور ایران در همایشی در «اندیشکده کارنگی» علنا گفت: «ما وقتمان را جایی صرف می‌کنیم که فایده داشته باشد، از جمله حمایت از اعتراضات در ایران».

 اغتشاشگران هرزه آنچه جنایت بود در سنندج و مناطق کورد نشین و تهران و اصفهان و غیره مرتکب شدند و حتی جنایات کومله ها در پاره و منطقه ی ما در زجر کش کردن مردم به بهانه های واهی و بی ارزش را زنده کردند.

اگر در اوایل انقلاب اسلامی ۵۷ پاوره با موزائیک زخمی های بیمارستان را سربریدند در سنندج هم با سنگهای سنگ نمای ساختمان پیر مرد بیچاره را کشتند در سقز و بوکان هم بدترین جنایت را مرتکب شدند و در تهران هم با بلوک سر جوانان را له کردند و…

اگر اینها در سال ۶۱ و در سنندج ملامحمد کریمیان ۶۵ ساله را با قرآنها و کتابهای دینی اش در داخل منزلش به آتش کشیدند و به شهادت رساندند ۲۳ تیز ۱۴۰۱ش هم ملایوسف محمدی صاحب ۴ فرزند را در منزلش به آتش کشیدند و به شهادت رساندند.

اما ثمره چه شد؟

آمریکا و سایر دشمنان دست از پا درازتر عقب کشیدند و اپوزیسیون هم بادش در رفت و لیدرها هم یا اسیر و مجازات شدند یا پنهان شدند و ماند:

  1. اضافه شدن برگهایی دیگر بر جنایات سکولاریستها در میان مردم ما
  2. فریب خوردن و کشته شدن و زندان و دنیایی پشیمانی برای مهره های سوخته ای که زنده مانده اند
  3. ضرر اقتصادی بسیاری از شهروندان و کسب و کارها و حتی ورشکسته شدن بعضی از بازاریان که فروش آنها از عصر به بعد بود و اینها مجبور به بستن مغازه های خود می شدند

لطفا ابزار دست دشمنان نشویم و فریب نخوریم؛ دشمن دشمن است و با شعار و سروصدا ماهیتش عوض نمی شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *