«السُّنة» و «أَهْلُ السُّنَّةِ» بودن و «الجَمَاعَة» و «أَهْلُ الجَمَاعَة» بودن، احکام و وظایف (پاسخ به سوالات)
س۲۸٫ ماهیت شعار زن زندگی آزادی در اسلام چیست؟ و خواست گروههای اپوزیسیون مخالف دارالاسلام چیست؟ (۲)
یکی از همین دغل بازان سکولار که بر بی حجابی تمرکز کرده بود می گفت اگر فرزندانشان و جوانان و سایر زنان و مردان چنین تصاویر بی حجابی را به شکل مداوم ببینند چشمشان به همه چیز عادت می کند و چیز بدی نیست! اما واقعا چشم فرزندانمان قرار است به چه چیزی عادت کند؟ به تصاویر برهنه، فیلم های ناهنجار یا چه؟ آیا واقعا غیر از یک دیوث و هرزه کسی حاضر هست که چشم فرزندان و اعضای جامعه به ناموسش و آنهمه برهنگی و فیلمهای جنسی سکولاریستها عادت کند و در نهایت به آنچه برسد که هم اکنون فرانسه و سوئد و ایتالیا و آمریکا و سایر کشورهای سکولار در زمینه ی مسائل جنسی و عشق آزاد به آن رسیده اند؟ آیا یک مومن و یک خانواده مسلمان و یک دارالاسلام می تواند به چنین بی بندوباری و هرزگی در لباس آزادی های جنسی بر اساس رضایت طرفین تن دهد؟ آیا به عواقب این شعار فکر کرده اید که به کجاها ختم می شود؟
در اینجا برای یک مومن این شعار «زن زندگی آزادی» که ماهیتی «نرینه» دارد و با مختصات و محوریت تمایلات جنسی مردانه شکل گرفته در واقع برابر است با «زن، فحشاء، هرزگی و شهوترانی» و به شدن ضد زن است و بر اساس شریعت اسلام بر نفی چارچوبها و حریمها و قواعدِ اخلاقی حاکم بر روابط زن و مرد و بر نفی اصول شرعی حاکم بر رفتار اجتماعی مسلمین بنا شده و ماهیتی ضد زن و ضد زندگی اسلامی و ضد آزادی اسلامی دارد.
زن در اسلام با شخصیت مستقلی که دارد آزاده ایست که بر اساس کرامت و شرافت و عفت و پاکدامنی، زندگی اسلامی او شناسانده می شود؛ در حالی که در جاهلیت سکولاریستها (مشرکین/احزاب) زن یعنی تبرج و لختی گری و به سادگی و آسانی در دسترس جنسی بودن برای مردان شهوتران تنوع طلب.
کشیدن چادر و نقاب از سر زنان محجبه در جریان اغتشاشات اخیر در سنندج و در مترو و پارک و… تهران، راه اندازی پروژه ی «آغوش رایگان»، برهنه شدن در تجمع‌های خارج از ایران، تعرض به نمادها و شعائر اسلامی چون سوزاندن قرآن و مساجد و توهین به الله و پیامبر صلی الله علیه وسلم و تهدید به انتقام گیری و کشتار شریعت گرایان و منتقدین خود در «ایران سکولار فردا» توسط این پست فطرتهای به دردنخور و با «هتاکی محض» و با «زشت‌ترین و رکیک‌ترین الفاظ» مومنین را مورد خطاب قرار دادن برای احمقترین انسان و بخصوص برای احمقهای درستکار و افراد نیمه آگاه فریب خورده بازتابی از واقعیت‌های پشت‌پرده ی این آزادی به سبک سکولاریستها بود تا به آنها نشان دهد در این جریان دو دسته بیشتر وجود نداشتند یا جبهه ی مشترک کفار سکولار جهانی و احزاب سکولار و مرتد محلی و دارودسته ی منافقین و سکولار زده های بومی یا جبهه ی مومنین و اهل جماعت و دارالاسلام، و کسی در هم مسیر شدن با این جبهه ی مفسدین عذری ندارد بلکه یکی از این مفسدین شمرده می شود.
زمانی که فهم و شعور و درک مسائل بر اساس شریعت و منهج اسلامی و اهل جماعت شدن جای خودش را به تفرق و احساسات می دهد و به دلیل تبلیغات گسترده ی کفار سکولار و بخصوص دارودسته ی منافقین داخلی فضایی احساسی حول محور مسائل اقتصادی یا سیاسی بر جامعه حاکم می شود، جامعه ای رعب انگیز و کابوس گونه ی سکولار برای مومنین که در پس این شعارهای سکولاریستی خودش را مخفی کرده است پنهان می شود که مستقیما دنیا و حتی آخرت مومنین را نشانه می گیرد و قطعا آینده جماعت و دارالاسلام را؛ اما شخص که نگاهی سطحی و احساسی دارد خیال می کند مثلاً آزادی جنسی زنان صرفا به برداشتن روسری ختم می شود! اما در واقع همین کشف حجاب و «قبح‌شکنی» و «برهنگی» مقدمه ایست برای یک پروسه و سکولاریزاسیون گسترده و عمیق در تمام مسائل حاکم بر جامعه که یکی از رهاوردهای حکومتهای سکولار مسائل آزادی های سکولار جنسی و رفتارهای انحرافی جنسی و عشق آزاد است؛ و این چیزی است که در جوامع سکولار در انتظار مومنین بوده است و مومنین را به درجات مختلفِ تنازل و مداهنه و سازش و در نهایت به ذلت و خفت کشانده است.
تا اینجا باید روشن شده باشد که با توجه به مبانی سکولاریسم و بخصوص اومانیسم و سوسیال دموکراسی و لیبرال دموکراسی که هویت غرب بر آن ساخته شده است، هیچ گونه سازشی بین اسلام و آزادی مورد پذیرش سکولاریستها وجود ندارد، آزادی از نظر اسلام در محدوده قانون شریعت الله مطرح است و هر آنچه که مخالف قانون شریعت الله باشد ممنوع و حرام است.
پس اگر یکی آمد و در مورد آزادی صحبت کرد ابتدا باید مشخص کند که زیر پوست این شعار «آزادی» چه منظور و معنائی نهفته است و منظور و مراد او از آزادی به طور دقیق چه نوع آزادی است؟ آیا این آزادی در عقیده و گفتار یا عمل، توسط الله و شریعت الله تأئید می شود یا در برابر قوانین شریعت الله قرار گرفته است؟
این سکولارها باید پاسخ دهند که برای مومنین شریعت گرا و اجرائی شدن قوانین شریعت الله در تمام کشورهای سکولار و بخصوص در سرزمینهای اشغال شده توسط کفار سکولار جهانی و مزدوران سکولار محلی غیر از استبداد قوانین سکولاریستی و بردگی و ذلت مومنین شریعت گرا چه «زندگی» به ارمغان آورده‌اند که اکنون در دارالاسلام در جستجوی آن هستند؟ باید پاسخ دهند این «زندگی» پست تر از زندگی حیوانات که سکولاریستها در طول تاریخ در پی آن بوده اند چه تناسبی با قوانین شریعت الله و رسالت تمام پیامبران دارد که آنرا برای مسلمین هم می خواهند؟
این یک طرف قضیه است، طرف دیگر به شبهات مختلف سکولار زده ها و دارودسته ی منافقین داخلی برمی گردد که به سبک خودشان در خدمت به برنامه های کفار سکولار جهانی و بومی انجام وظیفه می کنند. به عنوان مثال عده ای از دارودسته ی منافقین می گویند: همه لباسهای چسبان و نازک و آستین کوتاه و… پوشیده اند و سر و گردن لخت دارند اگر ما مثل جمع نشویم ما را عقب مانده می دانند پس: خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو.
مشخص است که : «کنار زدن قوانین شریعت الله و همراه شدن با جاهلیت»، واکنش دارودسته ی منافقین است؛ چون واکنش مومنین در برابر قوانین شریعت الله تنها «سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا» (بقره/۲۸۵) شنیدیم و اطاعت کردیم، حرفشنوی از الله و قوانینش و دادن اطاعت به الله و قوانینش است؛ علاوه بر این، الله تعالی می فرماید: وَإِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ۚ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ (انعام/۱۱۶) اگر از بیشتر کسانی که در زمین هستند پیروی کنی، تو را از راه الله گمراه و سرگردان می کنند زیرا آنها تنها از گمان پیروی می کنند و بیهوده بافند و جز افکار باطل و دروغ چیزی در دست ندارند.
واضح است اگر به زندگانی تمام پیامبران و پاکان دقت کنی متوجه می شوی که در ابتدا تعداد اینها در جامعه کم بوده و این کم بودن پاکان و زیاد بودن مفسدین و منحرفین دلیل بر ناحق بودن پاکان و برحق بودن مفسدین و منحرفین نیست و نمی توان گفت چون تعداد منحرفین زیاد است پس آنها برحق هستند و فعلاً باید با اینها همرنگ شد تا از زخم زبان و کنایه های آنها در امان ماند بلکه اگر مومن باشی و یکی از این مفسدین و منحرفین نباشی باید برایت روشن شده باشد که الله تعالی امر می کند: لَا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَأَضَلُّوا كَثِيرًا وَضَلُّوا عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ (مائده/ ۷۷) از هوسهای جمعیّتی که پیشتر گمراه و سرگردان شدند و دیگران را گمراه و سرگردان کردند و از راه راست منحرف شدند، پیروی نکنید.
واضح است لختی گری و «تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ» (احزاب/۳۳) و فاحشه گری و هرزه گری که کفار سکولار و دارودسته ی منافقین تحت عنوان آزادی قصد رواج آن را دارند یکی از سیاستهای شیطان در طول تاریخ بوده و هست که به دنبال آن سایر سیاستهایش نیز پیاده می شوند چنانچه الله تعالی می فرماید: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ وَمَن یَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ (نور/۲۱) ای کسانی که ایمان آوردهاید! از گامهای شیطان پیروی نکنید! هر کس پیرو شیطان شود (گمراهش میسازد، زیرا) او به فحشا و منکر فرمان میدهد.
پس، ای پدر، مادر، برادر و ای کسی که در برابر اهل خودت مسئول هستی و الله تعالی به تو امر کرده است: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَّا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ (تحریم/۶) ای مؤمنان ! خود و خانواده و اهل خویش را از آتش جهنمی محفوظ کنید و بر کنار دارید که مواد سوختی آن انسانها و سنگها است. فرشتگانی بر آن گمارده شده‌اند که خشن و سختگیر، و زورمند و توانا هستند . از الله در آنچه بدیشان دستور داده است نافرمانی نمی‌کنند ، و همان چیزی را انجام می‌دهند که بدان مأمور شده‌اند؛ اهل و خانواده و فامیل تحت سرپرستی خودت را از آتش دور کن؛ نگاه کن این دختر و پسر و زن و خانواده ای که سرپرست آنها شده ای و در برابرشان مسئول هستی از آسمان نیافتاده اند، دختر بی حیا و لختی که در اهل و خانواده ات می بینی که آشکارا در برابر قانون و سخن الله و رسولش صلی الله علیه وسلم قرار گرفته از زمین نروئیده و از اینترنت دانلودش نکرده ای بلکه فراورده ی دست خودت هستند؛ اینها با آنکه بر فطرت اسلام متولد شده اند و از سلامت قلبی برای پذیرش اسلام و گرایش به اسلام برخوردارند اما چیزی نمی دانستند: وَاللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا (نحل/۷۸) تو با آموزشها و مقدمات و زمینه سازی هائی که برایش کرده ای او را به این افکار و اعمال کشانده ای چنانچه رسول الله صلی الله علیه و سلم می فرماید: كُلُّ مَوْلُودٍ يُولَدُ عَلَى الفِطْرَةِ، فَأَبَوَاهُ يُهَوِّدَانِهِ، أَوْ يُنَصِّرَانِهِ، أَوْ يُمَجِّسَانِهِ.[۱] هر نوزادی بر فطرت متولد می‌شود اما این پدر و مادرش هستند که او را یهودی یا نصرانی یا مجوسی می‌کنند؛ یعنی این پدر و مادر هستند که فرزندشان را بر اساس هر عقیده ای بار می آورند که دوران طلائی شکل گیری عقیده و شخصیت فرزندان نیز از یک تا ۱۰ سالگی است که از ۱۰ سالگی تا ۱۵ سالگی علاوه بر تشویق، مساله ی تنبیه هم مطرح می شود و بعد از آن چنین شخص بالغ و مکلفی به زندگی خودش ادامه می دهد و تکالیف و وظایف زیادی از دوش شما برداشته می شود؛ آیا مدیریت تمام این دوران در اختیار شما و به میل شما نیست؟ پس بهانه های دلخوشکنک و مسئولیت گریز و توجیه کننده ی کم کاری ها و غفلتها و سهل انگاری ها و حتی انحرافاتی که در این زمینه مرتکب شده ای را نیار و ببین چکار می کنی و در برگه ی سفید این فرزند چه می نویسی؟! چون فردا و در روز قیامت باید در برابر چیزهائی که نوشتی توضیح بدهی و مسئول هستی.
ای پدر و ای مرد یا زنی که سرپرست شده ای بدان که مسئول هستید « الرَّجُلُ رَاعٍ عَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ، وَهُوَ مَسْئُولٌ عَنْهُمْ، وَالْمَرْأَةُ رَاعِيَةٌ عَلَى بَيْتِ بَعْلِهَا وَوَلَدِهِ، وَهِيَ مَسْئُولَةٌ عَنْهُمْ»[۲] پس همه چیز را به گردن حکومت و غیره نینداز؛ نگاه کن برای آموزش ایمان که مقدمه و پایه و اساس آموزش قرآن و احادیث که «العلم» و اساس هستند است چکار کرده ای چنانچه اصحاب گفته اند: تعَلَّمنَا الإیمانَ، ثُمَّ تَعَلَّمنَا القُرآنَ، فَازدَدنَا إیمَانَاً.[۳] ایمان را آموختیم و سپس قرآن را فرا گرفتیم؛ در نتیجه بر ایمانمان افزودیم.
بعد از آموزش ایمان به فرزندت در آموزش قرآن و احادیث «العلم» که بر هر زن و مرد مومنی فرض و واجب است چکار کرده ای چنانچه رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: طَلَبُ اَلْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ، وَ إِنَّ طَالِبَ الْعِلْمِ يَسْتَغْفِرُ لَهُ كُلُّ شَيْ‌ءٍ، حَتَّى الحِيتَانِ الْبَحْرِ.[۴] طلب العلم (قرآن وحدیث) بر هر مسلمانى واجب است؛ و بدون شک همه چیز، حتى ماهیان دریا، براى جوینده «العلم» از الله طلب آمرزش و بخشش می کنند.
خوب، شما در این دو مورد یعنی در آموزش ایمان و آموزش «العلم» تا چه حد به وظایف شرعی ات در برابر فرزندانت عمل کرده ای؟ بعد تا چه اندازه در مسائل عملی چون شرکت دادن آنها در نمازهای پنج گانه در مسجد و حضور در جلسات مختلف سخنرانی و آموزشهای شرعی چه اندازه برای فرزندان و اهلت کوشا بوده ای؟ بعد نگاه کن با رها کردن فرزندان و اهل بیتت و یا با آوردن ماهواره ها و آنهمه شبکه های سکولاریستی و قرار دادن امکان دسترسی به اینترنت و انواع شبکه های فضای مجازی مختلف کفار سکولار و احزاب سکولار و مرتد محلی و دارودسته ی منافقین در اختیارشان تا چه اندازه آنها را در مسیر این کفار سکولار قرار داده ای؟
حالا خودت قضاوت کن، با تمرکز بر فتنه ی هرزه های سکولاری که برای جامعه ای سکولار و دموکراسی خواه و آزادی جنسی سکولاریستی فعالیت دارند تو در میان خانواده و اطرافیانت برای کدام جبهه زمینه سازی کرده بودی و در کدام جبهه قرار گرفته بودی؟ در جبهه ی دیوثهایی که برای سکولاریسم و قانونی کردن زنا و انواع مفاسد جنسی زیر نقاب «رضایت جنسی» با قلب یا زبان یا دست رضایت خود را اعلام می کردند یا در جبهه ی کسانی که مخالف این جبهه ی هرزه ها بودند؟
همچنانکه به کار بردن کلمه ی دزد برای دزها سنگین و سخت است و به کار بردن کلمه ی نجس برای سکولاریستهای نجس سنگین و سخت است به همین شکل به کار بردن کلمه ی دیوث برای این دیوثها نیز سنگین و سخت است؛ اما این را خوب بدان که رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: « لا يَدْخُلُ الجَنَّةَ دیُّوثُ». «شخص دیوث به بهشت وارد نخواهد شد». پس پرسیدند: ای رسول الله! دیوث چه کسی است؟ و ایشان جواب داد: «الذی لا یُغارُ على مَحارمِهِ»[۵].«کسی که در مورد محارم خود غیرت به کار نمی برد». و در روایت دیگر:« والديُّوثُ الذي يُقرُّ في أَهْلِهِ الخُبْثَ »[۶] کسی که به خبث و پلیدی اهل خود راضی می‌شود. و « الَّذِي لَا يُبَالِي مَنْ دَخُلُ عَلَى أَهْلِهِ »[۷] کسی که برایش مهم نیست اهلش با چه کسانی ارتباط جنسی برقرار می کند.
دیوثی گری که در برابر غیرت قرار گرفته و حرام است و الله تعالی در روز قیامت به چنین دیوثی نگاه نمی کند[۸] اگر کسی ۱- آگاهانه ۲- عمدا ۳- به میل خودش و اختیاری چنین جرمی را حلال بداند و از قانونی حمایت کند که چنین جرمی را آزاد و حلال بداند، چنین شخصی هرگز وارد بهشت نمی شود چون کافری است که حرام الله را حلال کرده است و بهشت جای کفار نیست؛ اما اگر کسی از سکولاریستها و دموکراسی آنها حمایت نکرد و جزو مسلمین بود و به این جرم آلوده شده باشد توبه نکرده باشد الله تعالی او را به اندازه ی عذابی که برای این جرم تعیین کرده وارد جهنم می کند و بعد از آن او را وارد بهشت می کند.
پس اینکه خودت یا یکی از اعضای خانواده ات خواستار حکومتی سکولار هستید که این حاکمیت سکولار چنان قوانینی را در جامعه پیاده می کند و از چنان مفاسد رفتاری و اخلاقی و جنسی با زور و قدرت حکومتی پشتیبانی و حمایت می کند در این صورت بدون تعارف باید بپذیری که تو یکی از دیوثهای بی غیرت هستی که به انجام انواع مفاسد جنسی اهل بیت و اطرافیان و جامعه ات راضی هستی و نه تنها به دلیل این بی غیرتی و دیوثیگری به سلامت درونی خودت صدمه زده ای بلکه در آلوده شدن و بیمار شدن اطرافیان و جامعه ات نیز نقش داری.
کسی هم که توانائی امر به معروف و نهی از منکر زیر دستانش را دارد اما با «سکوت» در برابر امور غیر شرعی چون توهین به قوانین شریعت الله و تبلیغ برای یکی از احزاب دین سکولاریسم یا مسائلی چون زنا و سایر مقدمات زنا چون لختی گری زیر دستانش و نگاه به فیلمها و سایر رسانه های غیر شرعی که مبلغ دین سکولاریسم و مشوق آزادی جنسی سکولاریستی هستند و منجر به ارتداد و آلودگی عقیدتی و رفتاری و عادی نشان دادن مسائلی چون کفر گوئی و زنا و سایر مفاسد می شوند بی غیرتی نشان می دهد و واکنشی شرعی از خودش نشان نمی دهد باز جزو دیوثها قرار می گیرد.[۹]
علی ابن ابی طالب در زمان حاکمیت خودش به اهل عراق می گوید: بَلَغَنِي أَنَّ نِسَاءَكُمْ يَخْرُجْنَ فِي الْأَسْوَاقِ يُزَاحِمْنَ الْعُلُوجَ؛ أَلَا تَسْتَحْيُونَ أَوْ تَغَارُونَ ؟! إنه لا خير فيمن لا يُغار.[۱۰]به من خبر رسیده که زنان شما (بدون ضرورت) به بازارها می روند و (به اصطلاح بازارگردی می کنند و) جوانان و یا کفار مزاحم آنها می شوند، آیا شرم نمی کنید و غیرت ندارید؟! به درستی کسی که غیرت ندارد خیری در او نیست.
در این سخن امیر المومنین علی ابن ابی طالب که توسط حسن بصری و محمد غزالی طوسی نیز نقل شده است جایگاه و اهمیت غیرت مردان در سلامت اخلاقی جامعه نمایانگر می شود و اینکه وظیفه ی مدیریت این زنان و دختران بر عهده ی سرپرستان آنهاست و اگر مشخص شد زن یا دختری سرپرست ندارد آنوقت قاضی و حاکمیت مثل سایر موارد سرپرست او می شود و در موردش غیرت به خرج می دهد. این یعنی توزیع شرعی قدرت در جامعه. پس هر گاه یک زن بدحجاب یا هرزه را دیدید که سرپرست دارد و این سرپرست توانائی مدیریت او را دارد اما او را رها و «به ره ڵا» کرده است شک نداشته باشید که چنین سرپرستی دیوثی بی غیرت است؛ و اگر باز چنین دختران بدحجاب و هرزه ی بی سرپرست را دیدید که حاکمیت سرپرست آنهاست اما حاکمیت نیز آنها را مدیریت نمی کند باز شک نداشته باشید که چنین حاکمیتی دیوث پرور و بی غیرت است.
امام ابوحنیفه در مورد دیوث می گوید: زن ( برای امور غیر ضروری) از خانه اش خارج می شود و شوهرش مانع او نمی شود، چون این شوهر دیوث است.[۱۱] ما در مورد زنان سکولار در میان کوردهای سکولار که سالهاست از طرق مختلف ماهواره ای و مجازی و حتی در زندگی حقیقی مثل بسیاری از عربها و تورکها و فارسها و سایر قومیتهای سکولار دیوثی گری و بی غیرتی خود را ثابت کرده اند و در جنبش هرزه های سکولار مشارکت کرده اند چیز اضافه ای نمی گوئیم اما آیا زنهائی که در افغانستان یا پاکستان یا بلوچستان ایران که مذهب حنفی دارند و از آنهمه حقوق شرعی خود محروم شده اند اما بیرون آمدند و برای دموکراسی سکولاریستها شعار دادند نشان ندادند که شوهران و سرپرستان بی غیرت و دیوثی دارند؟ امام ذهبی گفته است: کسی که غیرت ندارد خیری در او نیست، و کسی که اینگونه بی غیرت باشد دیوث است.[۱۲]
برای یک مومن غیرت ورزی از لحاظ شرعی مباح و از عادات ارزشمند و ابزاری قوی جهت سلامت شخصی و اجتماعی است که در برابر دیوثی گری قرار گرفته است. مرد مومن همسرش و دخترش و اهل بیتش را دوست می دارد و آرزوی خیر و صلاح آنها را دارد و ناهنجاری رفتاری و سبک شدن آنها را بد می داند به همین دلیل هرچیزی که از قدر و منزلت همسر و دختران و اهل بیتش کم کند را تحمل نمی کند، این غیرت از ایمان سرچشمه می گیرد و اهل بیت باید چنین سرپرستی را در محافظت از چنین غیرتی یاری کنند؛ بنابراین غیرت مرد درباره ی همسرش از ایمان وی نشأت می گیرد و هر زن مسلمانی بدان افتخار کرده و با آن احساس خوشبختی می کند. پیامبر صلى الله علیه و سلم می فرماید: إنَّ اللَّهَ يَغَارُ، وإنَّ المُؤْمِنَ يَغَارُ، وَغَيْرَةُ اللهِ أَنْ يَأْتِيَ المُؤْمِنُ ما حَرَّمَ عليه. [۱۳] الله به غیرت می آید و مومن هم به غیرت می آید، و زمانی الله به غیرت می آیدکه مؤمن، مرتکب کارهایی شود که الله، حرام گردانیده است .
سعد بن عباده می گفت: اگر مردی را با همسرم ببينم با شمشيرم ضربه ای بيدرنگ به او می زنم. اين سخن به پيامبر صلى الله عليه وسلم رسيد و ايشان فرمودند: أتَعْجَبُونَ مِن غَيْرَةِ سَعْدٍ، واللَّهِ لَأَنَا أغْيَرُ منه، واللَّهُ أغْيَرُ مِنِّي، ومِنْ أجْلِ غَيْرَةِ اللَّهِ حَرَّمَ الفَوَاحِشَ ما ظَهَرَ منها وما بَطَنَ. [۱۴] از غيرت سعد تعجب می کنيد؟ پس بدانيد که من از او غيرتمندتر و الله از من نيز غيرتمندتر است و به دلیل غیرت الله است که حرام کرده است کارهای نابهنجار وفواحش را ، خواه آن چیزی که آشکارا انجام پذیرد و ظاهر گردد، و خواه آن چیزی که پوشیده انجام گیرد و پنهان ماند.
رسول الله صلى الله علیه و سلم فرموده است:«غیرتی هست که الله آن را دوست دارد، و غیرتی هست که خداوند آن را ناپسند می دارد؛ اما آنچه الله آن را می پسندد غیرت در مواضع تهمت(جاهای شک برانگیز) است؛ و آنچه ناپسند می داردغیرت در موارد خالی از شک و شبهه است.»[۱۵] پس غیرت مرد و سرپرست خانواده در امور شرعی است که حتی اگر در این راه، و در دفاع از خانواده و ناموسش کشته شود به او درجه ی شهدا داده شده است چنانچه رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: مَن قُتِلَ دُونَ أهلِهِ فهُو شَهيدٌ. [۱۶] هركه در راه حراست و دفاع از خانواده خود كشته شود، شهيد است.
پس ای سرپرست خانواده، ای پدر یا برادر موجود در خانواده زمانی که خودت را طرفدار سکولاریسم و احزاب سکولار نشان می دهی بی غیرتی هستی که رسماً جزو دیوثها شده ای و لازم است اگر تا الان جاهل بوده ای و ندانسته در این جبهه ی بی غیرتان قرار گرفته ای از این به بعد از هر سخن یا رفتاری که نشان دهد تو طرفدار سکولاریسم و احزاب سکولار هستی دوری کنی. دین سکولاریسم با تمام احزاب مختلف و رنگارنگش حرام آشکار و کفر بواح است و جای شبه و شک نیست، اینکه یکی در مکانی شبهه برانگیز برود یا لباس شبهه برانگیزی بپوشد یا در راهپیمائی این کفار سکولار و هرزه ها مشارکت داشته باشد که مورد تهمت قرار بگیرد که به خاطر این کار در نظر دیگران متهم به جرمی شود موقعیت شک است نه اینکه شخص خودش یکی از همین مجرمین مفسد باشد.
زنی مناسب زندگی است که الله و سپس شوهرش را به غیرت نیاورد. یعنی با بدحجابی «تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ» (احزاب/۳۳) و لحن ناز و کرشمه صحبت کردن نزد دیگران «فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلاً مَّعْرُوفاً» (أحزاب/۳۲) و یا با عدم رعایت قوانین شریعت الله در این زمینه ها باعث سر غیرت آمدن الله تعالی و شوهرش نشود و شوهر و برادر و اطرافیانش را نزد الله و مومنین سرافکنده و شرمنده نکند وعذاب روحی ندهد و ابهت و وقار و شخصیتش را نزد صالحین و پاکان جامعه خورد و نابود نکند.
[۱] البخاري ۱۳۵۸/ مسلم ۲۶۵۸
[۲] مسلم۱۸۲۹
[۳] الألباني، صحيح ابن ماجه۵۲ / كنَّا معَ النَّبيِّ صلَّى اللَّهُ عليهِ وسلَّمَ ونحنُ فتيانٌ حزاورةٌ فتعلَّمنا الإيمانَ قبلَ أن نتعلَّمَ القرآنَ ثمَّ تعلَّمنا القرآنَ فازددنا بِه إيمانًا/ الوادعي، الصحيح المسند ۲۷۳
[۴] ابن ماجه (۲۲۴) والبزار (۶۷۴۶) وابن عبدالبر في (جامع بيان العلم وفضله۱۷) و السيوطي، الجامع الصغير ۵۲۴۶
[۵] رواه احمد / قال صلى الله عليه وسلم: لا يدخل الجنة ديوث. قالوا: ومن الديوث يا رسول الله؟ قال: الذي لا يغار على محارمه.
[۶] النسائي ۲۵۶۲/ أحمد ۵۳۷۲ /
[۷] صحيح الترغيب والترهيب (۲/۲۹۹)
[۸] النسائي ۲۵۶۲/ أحمد 6180 / ثلاثةٌ لا ينظرُ اللَّهُ عزَّ وجلَّ إليهم يومَ القيامةِ ؛ العاقُّ لوالِدَيهِ ، والمرأةُ المترجِّلةُ ، والدَّيُّوثُ ، وثلاثةٌ لا يدخُلونَ الجنَّةَ: العاقُّ لوالِدَيهِ ، والمدمِنُ على الخمرِ ، والمنَّانُ بما أعطى
[۹]علي القاري، مرقاة المفاتيح (۶/ ۲۳۹۰)/ والديوث الذي يقر أي يثبت بسكوته على أهله أي من امرأته أو جاريته أو قرابته الخبث أي الزنا أو مقدماته وفي معناه سائر المعاصي كشرب الخمر وترك غسل الجنابة ونحوهما ./ قال ابن تيمية: ” والديوث: الذي لا غيرة له (مجموع الفتاوى۳۲/ ۱۴۱)/ قال ابن حجر الهيتمي: قال العلماء : الديوث الذي لا غيرة له على أهل بيته (الزواجر عن اقتراف الكبائر۲/ ۳۴۷)
[۱۰] مسند أحمد، مسند الخلفاء الراشدين مسند علي بن أبي طالب رضي الله عنه ۱۱۱۸/ نیز: المحاسن ، ص ١١٥ ، كتاب عقاب الأعمال ، ذيل ح ١١٦ ، عن غياث بن إبراهيم ، مع اختلاف يسير وزيادة في آخره الوافي ، ج ٢٢ ، ص ٧٦٥ ، ح ٢٢١١٩ ؛ الوسائل ، ج ٢٠ ، ص ٢٣٥ ، ح ٢٥٥٢٠. « العُلُوج » : جمع العِلْج ، وهو الرجل من كفّار العجم ، والرجل القويّ الضخم. راجع : الصحاح ، ج ١ ، ص ٣٣٠ ؛ النهاية ، ج ٣ ، ص ٢٨٦ ( علج ). وفي المرآة : « وفيه النهي عن تمكين الرجال النساء في الخروج ، ولعلّه محمول على غير الضرورة ». الوافي ، ج ٢٢ ، ص ٧٦٥ ، ح ٢٢١٢٠ ؛ الوسائل ، ج ٢٠ ، ص ٢٣٥ ، ح ٢٥٥٢١.
[۱۱] قال أبو حنيفة عن الديوث :-تخرج المرأة من البيت ولا يمنعها زوجها ؛ لأنه ديوث.
[۱۲] لا خير في من ليس عنده غيرة. من كان مثل هذا هو الديوث.
[۱۳] مسلم ۲۷۶۱/ بخاری ۵۲۲۳
[۱۴] مسلم۱۴۹۹/ بخاری ۷۴۱۶ / أخرجه أحمد ۴/۲۴۸(۱۸۳۵۱) و الدارِمِي ۲۲۲۷ والبُخَارِي ۸/۲۱۵(۶۸۴۶) ومسلم۴/۲۱۱(۳۷۵۷)/ قالَ سَعْدُ بنُ عُبَادَةَ: لو رَأَيْتُ رَجُلًا مع امْرَأَتي لَضَرَبْتُهُ بالسَّيْفِ غيرَ مُصْفَحٍ، فَبَلَغَ ذلكَ رَسولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عليه وسلَّمَ فَقالَ: أتَعْجَبُونَ مِن غَيْرَةِ سَعْدٍ، واللَّهِ لَأَنَا أغْيَرُ منه، واللَّهُ أغْيَرُ مِنِّي، ومِنْ أجْلِ غَيْرَةِ اللَّهِ حَرَّمَ الفَوَاحِشَ ما ظَهَرَ منها وما بَطَنَ، ولَا أحَدَ أحَبُّ إلَيْهِ العُذْرُ مِنَ اللَّهِ، ومِنْ أجْلِ ذلكَ بَعَثَ المُبَشِّرِينَ والمُنْذِرِينَ، ولَا أحَدَ أحَبُّ إلَيْهِ المِدْحَةُ مِنَ اللَّهِ، ومِنْ أجْلِ ذلكَ وعَدَ اللَّهُ الجَنَّةَ.
[۱۵] أخرجه ابن حبان فی صحیحه ج۱ ص۵۳۰ رقم ۲۹۵ وابن ماجه فی سننه – کتاب النکاح – باب الغیرة ج۱ ص۶۴۳ رقم ۱۹۹۶، والبیهقی فی السنن الکبرى – باب الخبلاء فی الحرب ج۹ ص۱۵۹ رقم ۱۸۲۵۹, وقال الألبانی: حدیث صحیح . صحیح سنن ابن ماجة ج۱ ص۳۳۷ / من الغیره ما یحبه الله، ومنها ما یکره الله، فأمَّا ما یحبُّ الله فالغیره فی الریبه (أی: فی مواطن الشک)، وأما ما یکره فالغیره فی غیر ریبه.
[۱۶] بخاری ۲۴۸۰ / حدیث صحیح رواه احمد وابو داود والترمذی والنسایی. حاشیه ابن عابدین۵/۳۸۳ والزبعلی۶/۱۱۰ ومواهب الجلیل۶/۳۲۳ وتحفة المحتاج ۴/۱۲۴و الاقناع۴/۲۹۰ والروضه البیة۲/۳۷۱ والبحر الزخار۶/۲۶۸ وتاج العروس صحیح الجامع الصغیر آلبانی۳۶۲۱/ من قتل دون ماله فهو شهید، ومن قتل دون دمه فهو شهید و من قتل فهو شهید ومن قتل دون اهله فهو شهید