الحرب السکولاریه المعاصرة تعتبر تتمة وامتداداً تاريخياً لصراع المرير بين الحق والباطل

الحرب السکولاریه المعاصرة تعتبر تتمة وامتداداً تاريخياً لصراع المرير بين الحق والباطل

بسم الله الرحمن الرحيم، والعاقبة للمتقين، ولا عدوان إلا على الظالمين، والصلاة والسلام على المبعوث رحمة للعالمين بشيراً ونذيراً وداعياً إلى الله بإذنه وسراجاً منيراً.

وبعد…

فإن من سنن الله تعالى في خلقه أن جعل الأيام دول، {إن يمسسكم قرح فقد مس القوم قرح مثله، وتلك الأيام نداولها بين الناس وليعلم الله الذين آمنوا ويتخذ منكم شهداء والله لا يحب الظالمين}.

فمن المعلوم أن أعداء الله لا يتوانون في حربنا لحظة واحدة، لمجرد أننا مسلمون {ولا يزالون يقاتلونكم حتى يردوكم عن دينكم إن استطاعوا}، ذلك هو دأبهم، وتلك هي سنتهم، لا تتغير ولا تتبدل.

ومن هنا وجب علينا – معشر المسلمين – أن نقاوم هذه الحرب، ونجابهها بعقيدة المواجهة والتصدي والمقاومة.

ولن يستطيع أعداؤنا النيل منا ومن ديننا إلا بمقدار ما يناله الشيطان من عقيدتنا وطمس معالم الثبات والاستقامة في النفوس.

إن الأعداء ينفقون أموالهم وأوقاتهم وجهودهم في سبيل إعاقة مسيرة الدعوة إلى الله والصد عن سبيل الله؛ {إن الذين كفروا ينفقون أموالهم ليصدوا عن سبيل الله، فسينفقونها ثم تكون عليهم حسرة ثم يغلبون}، وكل آمالهم أن يمنعوا المؤمنين – قيادات وجنوداً – عن ممارسة واجب الدعوة والجهاد في سبيل الله، فتراهم يلجأون إلى إبعادهم وفصلهم عن ساحة العمل، تارة بالسجن وتارة بالتهجير وتارة بالتقتيل، وكلها وسائل تصب في الصد عن سبيل الله، حينما لا تنفع وسائل الإغراء بالمال والشهرة والجاه.

لكن الله سبحانه وتعالى يتكفل بحفظ هذا الدين بحفظ رجاله، ويدافع عن الذين آمنوا بتثبيتهم وقذف روح الاستقامة والثبات في قلوبهم، بالرغم مما يتعرضون له من وسائل الصد عن دينهم.

إن الحرب الصليبية المعاصرة تعتبر تتمة وامتداداً تاريخياً لهذا الصراع المرير بين الحق والباطل، ويتمثل أساساً في هذه الحرب الدائرة اليوم بين القوات الصليبية بقيادة أمريكا وحلفائها من جهة – وهم كثر – وبين المجاهدين بقيادة قاعدة الجهاد وأنصارها من جهة أخرى – وهم قلة – لكن الله بارك فيهم وأعاد القاعدة القرآنية الخالدة؛ {إن يكن منكم عشرون صابرون يغلبوا مائتين، وإن يكن منكم مائة يغلبوا ألفاً من الذين كفروا بأنهم قوم لا يفقهون}.

بحيث صرنا نرى ونسمع معجزات في عالم الحرب؛ عصابات قليلة عددها تنجز ما عجزت عنه الجيوش الجرارة، وتحقق انتصارات في عالم الواقع كأنها في عالم الخيال.

من الوسائل التي يستعملها الأعداء للصد عن سبيل الله ومنع المؤمنين من أداء واجباتهم؛ السجن والاعتقال، وقد ذكر الله تعالى ذلك في قوله تعالى: {وإذ يمكر بك الذين كفروا ليثبتوك أو يقتلوك أو يخرجوك، ويمكرون ويمكر الله والله خير الماكرين} [الأنفال۳۰].

وهي سنة جارية، ستظل قائمة حتى تقوم الساعة وينتهي الصراع بين الحق والباطل، لذا وجب على أصحاب الحق التنبه وعدم التأثر بهذه السياسة، لأنها وسيلة ثابتة من وسائل الحرب، لابد من تحملها والتعود عليها.

أما داخل السجن؛ فيمارسون أشد وسائل التعذيب وأخسها، على الجسد والنفس سواء، وذلك من أجل الحصول على المعلومات التي ستؤدي إلى كشف المزيد من المجاهدين والاطلاع على خططهم وأساليب عملهم.

هذا بالإضافة إلى وسائل الإغراء المتعددة لاحتواء المعتقلين ومحاولة تجنيدهم في صفوف العدو، ليتحولوا إلى عملاء وجواسيس داخل أو خارج السجن.

ادامه خواندن الحرب السکولاریه المعاصرة تعتبر تتمة وامتداداً تاريخياً لصراع المرير بين الحق والباطل

مجازی های مناصر امارت اسلامی افغانستان و بی مجازی در باره دیدار رئیسی ایران با یهودیان

مجازی های مناصر امارت اسلامی افغانستان و بی مجازی در باره دیدار رئیسی ایران با یهودیان

به قلم: فضل احمد هراتی

همه می دانیم که رسول الله صلی الله علیه وسلم جهت تمرکز بر دشمن اصلی که مشرکین (= سکولاریستها= احزاب) قریش بودند با یهودیان اطراف مدینه پیمان بست و در جلسات مختلفی با آنها گفتگو کرد؛ همچنین رسول الله صلی الله علیه وسلم با نصرانی های نجران نیز در مسجد النبی جلسه گذاشت و با آنها گفتگو کرد و در نهایت با آنها پیمان بست همچنانکه با مجوس الاحساء و مشرکین بنی ضمره و بنی خزاعه و… نیز پیمانهائی بست.

علاوه بر این، می دانیم که الله تعالی همچنانکه ازدواج با زنان و دختران مشرکین (سکولاریستها)ی نجس را ممنوع کرده است: وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّىٰ يُؤْمِنَّ ۚ(بقره/۲۲۱)  و از سکولاریستها برائت می شود، أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ۙ وَرَسُولُهُ ۚ (توبه/۳) اما ازدواج با زنان و دختران پاکدامن کفار اهل کتاب (یهود و نصارا) را حلال می داند: وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ ۖ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ (مائده/۵).

به نظر شما کسی که با یک دختر یا زن یهودی یا نصرانی ازدواج می کند به او دست نمس زند و نزدیک نمی شود و…؟! یا با پدر و مادرش و برادهایش بغل کشی نمی کند و مثل یکی از محارم همسرش به آنها احترام نمی گذارد و …؟

با در نظر گرفتن فقط این دو نکته ی ساده ی پیمان و همسرگیری و مسائلی که بعد از این پیش می آیند به شبهه و جهالت دسته هائی از مناصرین امارت اسلامی در فضای مجازی می پردازیم:

یکی از آنها می گوید چون رئیسی با یهودیان مخالف ایران بغل کشی کرده است پس اینها با یهود یکی هستند. (انگار فراموش کرده که علاوه یوسف القرضاوی و اسماعیل هنیه از حماس فلسطین و… هم با این یهودیان دیدار و مصافحه و غیره داشته اند)

دیگری بدون آنکه بداند مشرکین چه کسانی هستند می گوید اگر می گویند اینها یهودیان ضد صهیونیسم اند پس باید تذکر داد که این آیه ی قرآن  کریم  را نباید فراموش نمود: لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا ۖ(مائده/۸۲) بدون شک دشمن‌ترین مردم نسبت به مومنین، یهود و مشرکان را خواهی یافت.

و در پاسخ به یکی دیگر از اعضای گروه می گوید: “اخی فرق است میان یهود و کمونیست! تفاوت است میان آغوش گرفتن یهود و صرف، نشستن (امارت اسلامی) با زنان اهل روس [ که شلوار پایشان نبود و..] … علناً و بودن پرده ، یهود بدترین دشمن گفته شده ! پس اگر دشمنی خطرناک تر  وجود میداشت الاه متعال امت رو آگاه میکرد!.”

البته دیگران هم مطالبی در نقد و تأئید این سخنان گفته بودند اما همگی به سنت رسول الله صلی الله علیه و سلم در پیمان بستن با کفار بر علیه کفار جهت تمرکز بر دشمن اصلی و کم کردن از میزان دشمنان اهمیت نداده بودند و علاوه بر آن بغل کشی را در حد کفر و … رسانده بودند در حالی که با اهل ذمه می توان بغل کشی و احوالپرسی رایج را انجام داد که قطعاً یهود هم یکی از آنهاست و زمانی که با دختران و زنان پاکدامن یهود می توان ازدواج کرد یعنی مساله ی بغل کشی مشکلی ندارد ای … .

نکته ی مهم دیگری که به مساله ی دشمن شناسی بر می گردد این است که اینها اصلاً نمی دانند مشرکین چه کسانی هستند؟ و امروزه به مشرکین یا احزاب چه می گویند؟ یعنی اگر امروز بگوئیم اسم دهری می شود آتئیست یا ماتریالیست، یا اسم لوطی می شود دگرباش و همجنسگرا و اسم مشرک می شود سکولار، اینها ممکن است یا اصلاً سخنت را نشوند و چندین آیه را به نفع رای اشتباه علمایی که قبول دارند نادیده بگیرند یا فوراً حذفت کنند، البته با چندین برچسب همیشه آماده.

 علاوه بر آن فقط بر یهود به عنوان سرسخت ترین دشمن تمر کز کرده بودن و عمداً مشرکین را حذف کرده و نادیده گرفته بودند در حالی که « الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا» با هم آمده بودند.

در هر صورت ما هم از مناصرین امارت اسلامی هستیم، اما از مجازی های بی مجازی که خودشان را مناصر امارت اسلامی می دانند انتظار عدالت و انصاف داریم و اینکه به مسیر اهل سنت و جماعت برگردند و کاری انجام ندهند و سخنی نگویند که با همان سخن نه تنها رسول الله صلی الله علیه وسلم و آیات قرآن و اجماع اهل سنت و جماعت زیر سوال برود بلکه خود امارت اسلامی هم زیر سوال برود و…

«نه» بزرگ مردم ایران به تحریکات شخصیتها و رسانه های احزاب سکولار و مرتد خارج نشین و عبدالحمید زاهدان داخلی نشین

«نه» بزرگ مردم ایران به تحریکات شخصیتها و رسانه های احزاب سکولار و مرتد خارج نشین و عبدالحمید زاهدان داخلی نشین

به قلم: عبدالرحمن براهوئی بلوچ

در سالگرد وفات آن دخترک سکولار بدحجاب، نه تنها ربع پهلوی بلکه تمام احزاب سکولار خارج نشین با صدور بیانیه هایی مردم را به تولید اغتشاش و شورش و حتی به برخورد مسلحانه تشویق و تحریک کردند، اما نتیجه چه شد؟ یک «نه» بزرگ به این سکولارهای خارج نشین.

در کنار این سکولارهای خارج نشین، باز ما شاهد تحریکات مولوی عبدالحمید خطیب مسجد مکی زاهدان بودیم و با تکرار همان دروغها و شبهات در همان «جبهه» ی کفار سکولار جهانی و احزاب سکولار و مرتد داخلی قرار گرفت.

مولوی عبدالحمید در نماز جمعه ی قبل از سالگر مرگ این دخترک بدحجاب سکولار گفت: “همین جریان مهسا که پیش آمد، مهسا بخاطر مسئله پوشش بازداشت می‌شود و مامورین او را می‌برند و وقتی جنازه او را تحویل می‌دهند مردم همه احساسی می‌شوند. بالاخره کسی که گناهی ندارد؛ کسی که سرش برهنه باشد، یا کم حجاب باشد، قتل که نکرده که کشته شود!”

مولوی نامحترم: بارها و بارها توسط پزشکان متخصص و با گواهی پدرش ثابت شد که این دخترک بدحجاب سابقه ی بیماری داشته و با چشم سر در دوربین های مداربسته هم دیدیم که در جریان گفتگو با آن خانم مسئول در سالن بیهوش شد و مُرد نه اینکه کشته شده باشد.

چرا گفتم نامحترم: چون کسی که یک دروغ را بارها وبارها تکرار می کند و می داند دروغ می گوید و می داند بر اساس منابع فقهی مذهب خودش جرم قتل چگونه ثابت می شود اما باز بر خلاف مذهب خودش هم عمل می کند و دروغ می گوید و می داند که خروجی این دروغ هم ریخته شدن خون جوانان احساساتی است، جایی برای احترام گذاشتن باقی نگذاشته است.

مردم ایران می دانند که دارای مشکلاتی هستند که باید از کانال صحیح آن رفع شوند نه از کانال اغتشاشات و شعارهای تحریک آمیز امثال شما و سایر احزاب سکولار و ماهواره های ژتونی دشمنان، به همین دلیل نه تنها به تو بلکه به تمام احزاب سکولار «نه» گفتند.

زمانی که تاریخ مصرفت تمام شد مردم ماهیت امثال تو را می شناسند؛ امیدوارم قبل از تولید فاجعه ای جدید این روز برسد.

آشنائی با زندگی جهادی ابوعیاض التونسی رهبر انصار الشریعة یمن   

مسئول القاعده در تونس

آشنائی با زندگی جهادی ابوعیاض التونسی رهبر انصار الشریعة یمن   

ارائه: مجاهد مهاجر

در مسجد «الفتح» در تونس منبر رفت. تازه از زندان «زین العابدین بن علی» رئیس جمهور مخلوع آزاد شده بود. صحنه حیرت انگیز و تکان دهنده بود. هزاران نفر از جوانان تونسی را می دیدی که پای منبر او نشسته اند و زمانی که فریادهای ناشی از خشم و شادی «ابوعیاض» بلند می شد، تکبیر می گفتند و هلهله می-کردند. افرادی که ماجرا را دنبال می کردند از یکدیگر می پرسیدند: آیا «تونس» سکولار ، تمام این جوانان سلفی جهادی را در درون خود جای داده است؟

چند ماه پس از انقلاب «تونس»، ناگهان وی در میدان «العراء» خطبه عید را خواند. افزایش شمار شرکت کنندگان چشمگیر بود، در میدان حدود ۹۳ هزار تونسی گرد آمده بودند که پرچم های سیاه «القاعده» را در دست داشتند.

نفوذ این مرد از «تونس» فراتر رفت و به «لیبی» نیز رسید تا جایی که منابع تأکید کردند، «ابوعیاض» تنها امیر «أنصار الشریعة/ حامیان دین» در «تونس» نیست؛ بلکه دامنه بیعت با او به «أنصار الشریعة» لیبی نیز می رسد؛ زیرا این جماعت لیبیایی تا کنون امیر معروفی ندارد و «محمد علی الزهاوی» فقط امیر میدانی آن به شمار می رود.

«ابوعیاض» توانست، هزاران مبارز از حامیان خود را جهت نبرد به صفوف تشکیلات «دوله» (داعش) اعزام کند. همچنین صدها تن را جهت نبرد به صفوف «القاعده في بلاد المغرب/ القاعده در کشورهای مغرب» فرستاد؛ این تعداد، علاوه بر مبارزانی هستند که در لیبی حضور داشتند.

مدتی بعد، رسانه های غربی از اصطلاح «الخزان/ مخزن» برای جماعت «أنصار الشریعة» در تونس استفاده کردند که عناصر تكفيری را در جهت منافع «القاعده» در جهان رزرو می کند و این عناصر از آنجا به تشکل های «القاعده» در همه جا وارد می شوند.

پیدایش

نام واقعی وی «سیف الله بن حسین» است. در ۸ نوامبر ۱۹۶۵ در خانه ای در «ورقیبه» در «تونس» به دنیا آمد. گفته شده است که در «حومه جنوب» پایتخت این کشور و به صورت مشخص در شهر «الزهراء» چشم به جهان گشود. در غرب به تحصیل پرداخت. ایدئولوژی «اخوان المسلمین» را مبنای کار خود قرار داد و به صفوف جنبش گرایش اسلامی «النهضة» پیوست.

پس از آنکه دولت «زین العابدین بن علی» در سال ۱۹۸۷ به سرکوب جنبش های دانشجویی پرداخت، از «تونس» فرار کرد. دادگاه نظامی این کشور وی را به اتهام مشارکت در اعتراضات به صورت غیابی به دو سال زندان محکوم کرد.

در «مراکش» اقامت گزید. به دانشکده حقوق، اقتصاد و علوم اجتماعی در دانشگاه «وجده» رفت و در آنجا با یک زن مراکشی ازدواج کرد.

سپس به «لندن» رفت و در سال ۱۹۹۴ درخواست پناهندگی سیاسی کرد. به صورت محرمانه به فعالیت خود ادامه داد. در نزد سردمداران تفکر جهادی مانند «زبیر الحائری» عربستانی تبار شاگردی کرد. مدتی بعد «لندن» را ترک کرد و به صورت مخفیانه در «پاکستان» به سر برد. از آنجا به «افغانستان» رفت. در اردوهای آموزشی شرکت کرد. در سال ۲۰۰۰ با «اسامه بن لادن» در «قندهار» دیدار داشت و با همکاری «طارق المعروفی» یگانی موسوم به جماعت «المقاتلین التونسیین/ مبارزان تونسی» در «جلال آباد» تأسیس کرد.

نزد «شیخ اسامه بن لادن»

«ابوعیاض» به امیری «سرایا الدعوة و الجهاد/ هسته های دین و جهاد» منصوب شد. این هسته ها، ساختاری نظامی است که آن را با همکاری گروهی از عناصر سلفی سازماندهی کرد؛ عناصری که در جهت تثبیت دولتی اسلامی در «تونس» فعالیت دارد. تأسیس این هسته ها به سال ۲۰۰۰ و هنگام حضور وی در «افغانستان» برمی گردد؛ یعنی جایی که در آن آموزش های نظامی دریافت کرد و با برخی از عناصر جهادی ارتباط گرفت؛ عناصری که در قالب تشکل های محلی مورد حمایت تشکیلات «القاعده» فعالیت داشتند.

فعالیت ها و تفکرات «ابوعیاض» مورد تحسین امرای ارشد وقت تشکیلات «القاعده» قرار گرفت مانند: «اسامه بن لادن» که یک مرتبه با وی دیدار داشت، «ایمن الظواهری» که دو مرتبه با وی دیدار داشت و «ابومصعب الزرقاوی» که به عنوان یکی از افرادش با وی ارتباط داشت و این ارتباط تا زمان دستگیری «ابوعیاض» در «ترکیه» ادامه یافت. اما برخی تأکید می کنند که «ابوعیاض» کودکی نازپروده برای «اسامه بن لادن» بود؛ در حالی که «اسامه» در توصیف ارتباط خود با وی تنها به این جمله اکتفا می کند که این رابطه، رابطه خوبی بود.

اندکی قبل از حوادث ۱۱ سپتامبر، «القاعده» با پیش بینی حوادثی که ممکن است از ناحیه «احمد شاه مسعود» رخ بدهد، تصمیم گرفت که از شر این دشمن سرسخت خود در «افغانستان» خلاص شود؛ لذا دو تن از عناصر خود را در پوشش روزنامه نگارانی که قصد مصاحبه با «مسعود» را داشتند، به نزد وی فرستادند. به محض اینکه به آن دو نزدیک شد، خود را منفجر کردند. دوربین ها نیز بمب گذاری شده بود. انگشت اتهام به سمت «ابوعیاض التونسی» نشانه گرفته شده بود.

سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۱، جماعت متبوع وی را وابسته به تشکیلات «القاعده» دانست.

ادامه خواندن آشنائی با زندگی جهادی ابوعیاض التونسی رهبر انصار الشریعة یمن   

حکم مسلمینی که می خواهند بین دارالاسلام و مسلمین حکم کفار سکولار جهانی و سازمان ملل را بپذیرند

حکم مسلمینی که می خواهند بین دارالاسلام و مسلمین حکم کفار سکولار جهانی و سازمان ملل را بپذیرند

به قلم: براهندک بلوچ

این روزها و در میان ملت سرگردان بلوچ که به انواع آفتهای عقیدتی و فرهنگی و حتی اخلاقی گرفتار شده است آنچه بیشتر از همه به آن نیاز پیدا شده است کمبود منهج صحیح اسلامی بر اساس مذهب خود مردم ماست.

 از یک طرف مرتدینی سکولار و کمونیست چون مهراب آجوئی برای افکار ارتدادی خود دعوت می دهند و از سوی دیگر امثال حبیب سربازی مرتد نیز برای افکار سکولار و لیبرال دعوت می دهند و متاسفانه از داخل نیز کسانی چون مولوی عبدالحمید حداقل به صورت هفتگی و بسیار بیشتر از این مرتدین سکولار برای پذیرش این سکولاریستها و دموکراسی سکولاریستها در میان مردم و حتی برای حاکم شدن مسئولینی لائیک و مراجعه به مراجع حقوق بشری سکولاریستی تلاش می کند و مستقیما برای این تفکرات و احزاب سکولار زمینه سازی و حتی نیرو جمع می کند.

اگر ما احزاب سکولار و مرتدی چون طیف مهراب و حبیب و بهمن را دشمنان آشکار شده ی مسلمین بدانیم بدون شک این مولوی ها نیز که با انحراف از مذهب امام ابوحنیفه برای چنین مرتدینی زمینه سازی می کنند جزو دارودسته ی منافقین داخلی محسوب می شوند هر چند در زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم اینها هرگز تا این اندازه جرئت ابراز وجود نداشتند.

از ابن کثیر سوال شد: آیا حکم شرعی افرادی که به قوانین التقاطی یاسای چنگیزی راضی هستند چیست که حکم را نزد یاسا می برند؟

ابن کثیر در کتاب البدایة والنهایة گفت: اگر افرادی حکم را نزد تورات و انجیل و کتب آسمانی دیگر غیر از قرآن و شریعت الله ببرند کافر هستند، حالا چگونه کسی کافر نمی شود که حکم را نزد یاسای چنگیزخان ببرد که یاسا حکمهای تمام دینها را با هم مخلوط کرده و تبدیل به قانون کرده است؟

دوستان عزیز:

یاسا مخلوطی از قوانین اسلام و مسیحیت و یهودیت و شمنی و … بود؛ اما دین سکولاریسم دشمن تمام این قوانین و از جمله دشمن قوانین شریعت الله است؛ حالا اگر کسی به جای قوانین شریعت الله به این قوانین راضی باشد حکمش چیست؟

لطفا به سخنانی که به دفاع از بلوچ و کُرد و عرب و حتی شیعه و سنی از سوی دیگران داده می شود دقت کنیم؛ آنهم بر اساس مذهب خودمان نه سایر مذاهب؛ تا بدانید که با چه دشمنان و راهزنانی طرف هستیم.

ذبیح‌الله مجاهد سخن‌گوی امارت اسلامی افغانستان: گزارش یوناما که گویا در زندان‌‌های افغانستان با زندانیان رفتار نا مناسب می‌شود پروپاگند و بی اساس است

نصیحت های دکتر عبدالله عزام تقبله الله از رهبران جهادی برای مجاهدان

نصیحت های دکتر عبدالله عزام تقبله الله از رهبران جهادی برای مجاهدان

دکتر عبدالله عزام که شافعی مذهب و دارای تفکرات اخوان المسلمین سید قطبی بود، سالها به عنوان یک منبع فکری جهادی در تشویق به میدانهای جهاد فعالیت داشت و خودش هم یکی از مجاهدین میدانهای جهاد بود که در نهایت به شیوه ای مشکوک در پاکستان ترور شد.

دکتر عبدالله عزام دارای آثار مختلف مکتوب و صوتی و تصویری است. در زیر به چند نصیت او به مجاهدین میدانهای جهاد می پردازیم که می گوید:

  • نیتت را اصلاح کن و بدان که با نیت کارهای مباح به عبادت تبدیل میشوند مانند کسی که غذا میخورد و استراحت میکند تا قوی شود برای مقابله با دشمن، غذا خوردن و استراحتش برایش عبادت خواهد بود.
  • با صالحان همنشینی کن چراکه همنشینی با صالحان قلب را نرم میکند و شخص را به یاد الله متعال می‌اندازد.
  • توصیه (قیام اللیل) نماز شب.
  • توصیه روزه های سنت مانند روزهای دوشنبه و پنجشنبه.
  • توصیه به تلاوت قرآن.
  • الله متعال بر تو منت گذاشته که به سرزمین جهاد رسیده ای و اگر خودت را اصلاح کنید هیچ کس بر روی زمین از تو بهتر نخواهد بود چرا که در بلندترین قله اسلام (یعنی جهاد) هستی.
  • مراقب زبانت باش از سخن گفتن درباره آبروی مردم پرهیز کن و غیبت نکن و دنبال عورات و آبروی مردم نباش چرا که هرکس به دنبال عورات و بردن آبروی برادر مسلمانش باشد الله متعال او را رسوا خواهد کرد.
  • مشغول عیب‌های خودت باش حدیث: «خوشا به حال کسی که مشغول شدن به عیب‌های خودش او را از مشغول شدن به عیب دیگران باز دارد »
  • سکوتت طولانی باشد چرا که بهترین اخلاق است حدیث: «هر کس به خداوند و روز آخرت ایمان دارد سخن خیر بگوید یا سکوت کند»
  • وجودت در سرزمین جهاد را غنیمت بشمار و انجام دادن خوبی را زیاد کن چرا که حسنات در جهاد چندین برابر میشوند حدیث: «هر کس یک روز را در راه الله متعال (یعنی در جهاد) روزه بگیرد خداوند بین او و آتش جهنم هفتاد سال فاصله می‌اندازد»
  • و مراقب ریا باش و برایت مهم نباشد که مردم عمل تو را بدانند الله متعال بداند برایت کافی است.

سازمان جاسوسی آمریکا و تحویل ۲بالگرد به امارت اسلامی افغانستان

سازمان جاسوسی آمریکا و تحویل ۲بالگرد به امارت اسلامی افغانستان

به قلم: مُلا نور احمد(زید)

بعد از دو سال از حاکمیت امارت اسلامی افغانستان و چند ماه قبل از آن که توافقنامه دوحه بین آمریکا و طالبان امضاء شد هنوز بسیاری از نقاط تاریک این توافقنامه برای مردم روشن نشده است و مردم افغانستان که برای حاکمیت شریعت جهاد کرده اند و آنهمه قربانی داده اند هر چند وقت یکبار با مسائل و اتفاقات عجیبی مواجه می شوند که جوابی برای آن ندارند!

یکی از اتفاقات تازه ای که رخ داد خبری است که امرالله صالح، معاون اول دولت دست نشانده و مرتد پیشین افغانستان، روز جمعه ۱۶ تیر در توییتی نوشت: «سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا دو هلیکوپتر می-۱۷ ساخت روسیه را به اداره استخبارات [اطلاعات] طالبان (GDI) به شماره ۱۶۳ و ۱۶۵ تحویل داده است که اکنون در بخش غربی فرودگاه هوایی کابل پارک شده‌اند.»

امرالله صالح مرتد افزود که “دو هلیکوپتری که سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا به اداره استخبارات طالبان واگذار کرده است متعلق به دولت جمهوری افغانستان بود و زیر مدیریت سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا بود… این هلیکوپترها مدتی پیش از فروپاشی دولت جمهوری افغانستان برای تعمیر و مراقبت به امارات متحده عربی منتقل شده بودند و اخیرا به طالبان واگذار شده‌اند…این واگذاری بخشی از ضمیمه‌های مخفی توطئه معامله دوحه است که به عنوان هدیه به طالبان پیشکش شده است… کمک‌های نقدی آمریکا برای هدف‌های بشردوستانه نیست… توطئه معامله دوحه برای به خدمت گرفتن طالبان و در ادامه، [استفاده از] گروه‌های افراطی به عنوان ابزار ژئوپلیتیک بود.”

هفته ی گذشته، جو بایدن رئیس‌جمهوری آمریکا که به تحویل‌ دادن تجهیزات پیشرفته آمریکایی به ارزش میلیون‌ها دلار به طالبان متهم است، در پایان نشست خبری و در پاسخ به پرسش یکی از خبرنگاران گفت که دولت او از طالبان در مبارزه با القاعده کمک می‌گیرد.

این اتفاقات جزو مواردی است که سوالات و علامتهای تعجب زیادی را برای مردم افغانستان و طرفداران خارجی امارت اسلامی افغانستان به وجود آورده است، همچنانکه فشار بر فرماندهان مجاهد سابق و کنار زدن آنها و بستن انواع مالیاتهای غیر شرعی غیر از عشر و زکات بر مردم و … و در برابر، مشغول کردن اذهان عمومی به مسائل حاشیه ای چون بستن مکاتب دخترانه و بستن آرایشگاههای زنانه و ممنوعیت موسیقی و… هم علامتهای سوال و تعجبی برای مردم به وجود آورده است.

  انتظار می رود مسئولین امنیتی و رسمی امارت اسلامی که در کوچکترین مسائل بیانیه صادر می کنند در مورد این مسائل مهم هم توضیح لازم را به مردم و طرفداران خود بدهند.

دغل بازی و دروغپراکنی فرقه نجدی دوله (داعش) در برابر ا.ا. افغانستان (۳- طالبان و زدن مردم بدون محاکمه)

دغل بازی و دروغپراکنی فرقه نجدی دوله (داعش) در برابر ا.ا. افغانستان (۳- طالبان و زدن مردم بدون محاکمه)

به قلم: کیوان مریوانی

با آنکه مومنین در طول تاریخ مورد انواع اتهامات و دروغپراکنی های دشمنان قرار گرفته اند اما خودشان هرگز دست به دروغ گفتن در مورد مخالفین نزده اند . یعنی حتی اگر کل قرآن و تمام احادیث و تمام آثار ائمه ی مذاهب مختلف اسلامی را نگاه کنید هیچ اثری از دروغ در مورد مخالفین حتی شیطان و سایر کفار نمی بینید. چون اسلام به اندازه ای قوی است که جهت دفاع از خود و نشان دادن حقانیت خود نیازی به دروغ ندارد.

این روزها دو دسته سعی دارند در رسانه های رسمی دوله (داعش) به صورت عمدی و قیچی کاری شده و با فریب افکار عمومی در مورد مخالفین دروغ نشر بدهند:

  1. جاهلینی که به مفتی های اناشید و تلگرامی مشهور شده اند و متاسفانه بعد از مرگ بزرگان دوله هم اکنون این جاهلها یه تاز میدان شده اند
  2. نفوذی های استخبارات و جاسوسی دشمنان که به صورت سربازان سایبری دشمن در این جنگ روانی جهت دامن زدن به تفرق بیشتر میان مسلمین و مشغول کردن مسلمین به مسلمین و تولید جنگ داخلی میان مسلمین از هیچ تلاشی کوتاهی نمی کنند و تابع هیچ سخن حقی هم نیستند.

 یکی دیگر از دغل بازی ها و قیچی کاری هایی که در رسانه های دوله (داعش) نشر شده کلیپی بدون صدا است که مدعی هستند طالبان در خیابان و بدون دادگاهی کردن مردم آنها را می زند.

  • اولاً صدای این کلیپ را قطع کرده اند تا کسی متوجه اصل موضوع داخل کلیپ نشود و این اولین دغل بازی آنهاست
  • ثانیاً: این کلیپ قدیمی است و متعلق به سالها قبل و به اربکی های ولایت تخار و شهرستان طالقان ربط دارد که چند نفر از اعضای امارت اسلامی را اسیر کرده اند و این افراد طالبان توسط این مزدوران آمریکا در حضور والی دست نشانده ی تخار و توسط والی تخار مورد اذیت و آزار قرار می گیرند.

یعنی احمق ترین و ساده ترین شخص افغانی هم که از حقیقت اینها بی خبر باشد از روی لباسهای این اشخاص می دانند که اینها اربکی ها (صحوات) شمال و تخار افغانستان هستند.

این، برملا کردن یکی دیگر از دروغهای رسانه های نجدی دوله (داعش) است و با آنکه می دانیم که عمر دروغ کوتاه است و زود نابود می شود اما کارخانه ی دروغسازی منحرفین از منهج صحیح اسلامی و دشمنان آشکار و پنهان اهل دعوت و جهاد از کار نمی افتد و باید منتظر دروغ و شبهه و اتهام بعدی آنها باشیم.

هر چند نفوذی های رسانه ای هرگز دست برنمی دارند و از دروغگوئی که شغل و حرفه ی آنهاست شرمنده نمی شوند و دست بر نمی دارند، اما آیا آن دسته از مومنینی که فریب این رسانه ها را خورده اند مسیر خود را از مسیر این منحرفین جدا نمی کنند و به مسیر صحیح و منهج صحیح اسلامی برنمی گردند؟

لطفا بیدار شوید، اجازه ندهید تنفر و کینه ی نابجا شما را از مسیر صحیح عدالت و انصاف منحرف کند.

متن کامل سخنرانی رئیسی، رئیس جمهور دارالاسلام ایران در سازمان سکولاریستی ملل متحده(۱۴۰۲/۶/۲۹)

متن کامل سخنرانی رئیسی، رئیس جمهور دارالاسلام ایران در سازمان سکولاریستی ملل متحده(۱۴۰۲/۶/۲۹)


متن کامل سخنرانی رئیس جمهور دارالاسلام ایران به شرح زیر است؛

بسم‌الله الرحمن الرحیم


الحمدلله رب‌ العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطاهرین و صحبه المنتجبین
فَبَشِّر عِبادِ الذینَ یَستَمِعونَ القول فَیتبعونَ أحسَنَهُ (قرآن کریم – سوره زمر – آیه  ۱۷ و ۱۸)


آقای رئیس؛

انتخاب جنابعالی را به ریاست هفتاد و هشتمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد تبریک می گویم.
از سال قبل که من از این تریبون با شما سخن گفتم، جهان دستخوش تحولات مهم تلخ و شیرینی بوده است.
قریب به هشت دهه پس از تأسیس سازمان ملل، اجلاس جدید مجمع عمومی در حالی آغاز می‌شود که جهان، تحولات بی‌سابقه و تاریخ‌سازی را تجربه می‌کند.
در این میان آنچه تضمین کننده آینده‌ای روشن برای جامعه بشری است، توجه به ارزشهای والایی است که انسان را به سمت کمال و کرامت سوق می‌دهد؛ و چه چیزی بهتر از کلام پروردگار، می‌تواند انسانیت و ارزش‌های تعالی‌بخش انسانی را تعریف کند.
حضار گرامی؛ خانم‌ها و آقایان؛
قرآن کلام خداوند و کتابی است که انسان را به عقلانیت، معنویت، عدالت، اخلاق و حق‌باوری دعوت می‌کند. سه رکن اساسی در قرآن، توحید، عدالت و کرامت انسانی است که تامین کننده سعادت بشر است. مگر قرآن چه فرموده است که کینه‌های مستکبرین و ارباب قدرت و ثروت را برانگیخته است؟
قرآن می‌فرماید ای بشر؛ ستم و تفرقه را نپذیر. با این رهنمود می‎توان جهانی از کرامت و عظمت ساخت. قرآن از وحدت بشر می‌گوید و اینکه همه ساکنان زمین، همچون خواهر و برادرند و از یک پدر و مادر؛ قرآن انسان را نماینده خداوند، و زن و مرد را با وجود تفاوت‌های طبیعی، مکمل یکدیگر و مساوی در محضر خداوند می‌داند؛ قرآن از حریم خانواده دفاع می‌کند و کودک را امانت خدا می‌داند؛
وفای به عهد و پیمان، راستگویی و امانت‌داری، صداقت در مراودات و معاملات، خدمت به محرومان و مبارزه با فقر و فحشا و بی‌عدالتی… آری اینهاست محتوای قرآن شریف؛
آیا این نخستین بار است که کلمات خداوند را می‌سوزانند و گمان می‌کنند، صدای ملکوت را برای همیشه قطع می‌کنند؟ آیا نمرود و فرعون و قارون بر ابراهیم و موسی و عیسی پیروز شدند؟
قرآن، توهین به عقاید و باورها را منع کرده، و احترام به ابراهیم و موسی و عیسی را احترام به محمد(ص) می داند.
وَمَا أُوتِیَ مُوسَى وَعِیسَى وَالنَّبِیُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ (قرآن کریم سوره آل عمران- آیه ۸۴)
این مفاهیم وحدت بخش و تعالیم متعالی، الهام‌بخش، انسا‌ن‌ساز، جامعه‌ساز و تمدن‌ساز انبیا برای جوامع بشری، ابدی‌اند و هرگز نمی‌سوزند. آتش توهین و تحریف، هرگز حریف «حقیقت» نخواهد شد.


آقای رئیس؛
اسلام‌ستیزی و آپارتاید فرهنگی‌، در صورت‌های مختلف خود ازجمله سوزاندن کتاب مقدس قرآن تا منع حجاب در مدارس و دهها تبعیض شرم‌آور دیگر، شایسته پیشرفت های انسان معاصر نیست.
پشت پرده‌ی این نفرت‌پراکنی‌ها، طراحی بزرگتری وجود دارد و تقلیل آن به مقوله‌ی آزادی‌ِ بیان، گمراه‌کننده است. غرب که اینک با بحران هویتی و کارکردی مواجه شده است، جهان را جنگل و خود را باغی زیبا می‌بیند. برخی جریان‌های شوم ولی قدرتمند، راه‌حل را در بحران‌سازی و دشمن‌تراشی می‌بینند. این آپارتاید فرهنگی، جامعه مسلمانان و بخصوص مهاجران را هدف گرفته است؛ مهاجرانی که خود قربانیان سیاست‌های استعمار هستند.
ما نیز همچون همه مؤمنان و آزادی‌خواهان بر این باوریم که احترام به ادیان الهی باید جزو دستورکارهای بین المللی قرار گیرد و سازمان ملل نیز با طراحی سازوکاری، احترام به ادیان الهی را تضمین نماید.
در کنار جنگ علیه اسلام، شاهد جنگ علیه خانواده نیز هستیم. خانواده اصیل ترین، دیرپاترین، بنیادی ترین و فطری ترین نهاد بشری است که امروز در معرض تهدید قرار گرفته است.
امروز جنایت علیه بشریت، فقط اشغال سرزمین ها و کشتار بی گناهان و استعمار ملت ها نیست بلکه هجوم به پناهگاه فطری و طبیعی بشر یعنی خانواده نیز جنایت علیه بشریت است. حفاظت از حریم خانواده و ازدواج، که از وصلت یک زن و یک مرد شکل می‌گیرد، یک واقعیت جهانی است که باید به دستور کار مشترک جهانی تبدیل شود. آموزش، توسعه و تعالی انسانی جز در چارچوب ارزش‌های خانوادگی به کمال نمی‌رسد. روایت‌های ساختگی از زوجیت و جنسیت، در حقیقت تلاش برای حذف مفاهیم متعالی نظیر مادر، پدر و خانواده طبیعی است؛ اقداماتی که می‌توان آن را مصادیق جنایت علیه بشریت و موجب انقطاع نسل بشر دانست. مقابله با چنین رویکردهایی وظیفه انسانی ماست. ما امروز نیازمند جنبش جهانی تعهد به خانواده هستیم تا همه اعضای خانواده زندگی گرم در کنار یکدیگر را تجربه کنند.
ما از همه رهبران جهان و رهبران ادیان الهی می‌خواهیم به وظیفه تاریخی خود در حمایت از جایگاه اصیل مفهوم خانواده و مقابله با روایت‌های ساختگی عمل نمایند. ما از سازمان ملل انتظار داریم که احترام به جایگاه والا و اصیل خانواده را در صدر دستورکار خود قرار دهد.
 
خانم‌ها و آقایان؛
ما در یک دوره سرنوشت‌ساز تاریخی قرار گرفته‌ایم. جهان در حال تغییر و گذار به نظم بین‌المللی نوظهور است و این مسیر غیرقابل بازگشت است.
معادله سلطه غربی برای جهان، دیگر جواب نمی‌دهد.
نظم کهنه لیبرال که در خدمت منافع سلطه‌گران و سرمایه‌داران سیری‌ناپذیر بود کنار زده شده؛ و در یک کلام، پروژه آمریکایی کردن جهان شکست خورده است.
ملت ایران افتخار دارد که به مدد انقلاب شکوهمند اسلامی خود، بیشترین روشنگری را در برانداختن نقاب از چهره سلطه‌گران شرق و غرب انجام داده و با همراهی دیگر ملت‌های غرب آسیا، نقش تعیین‌کننده‌ای در ناکامی نظام سلطه داشته است.
اینک که مقاومت و بیداری ملت‌های جهان از همیشه بیشتر شده و قدرت‌های نوظهور سر بر آورده‌اند، امید است که نظمی جدید و عادلانه بر جهان حاکم شود.
آنچه برای نظم بین‌المللی جدید کلیدی است کنار گذاشتن سلطه ی جهانی و جایگزینی آن با نظم‌ها و همکاری‌های منطقه‌ای است.
جمهوری اسلامی ایران از حداکثر همگرایی اقتصادی و سیاسی درون و میان‌منطقه‌ای حمایت می‌کند و علاقمند است تا براساس عدالت، با همه جهان، تعامل داشته باشد.
با این حال، اینک که کشورهای مستقل جهان در مسیر همکاری و همگرایی بیشتر قدم برمی‌دارند، شاهد تلاش برخی قدرت‌ها برای شعله‌ور کردن آتش درگیری در مناطق مختلف هستیم. آنها با داشتن ذهنیت جنگ سرد، به دنبال بلوک‌بندی مجدد جهان هستند. این حرکت، ارتجاعی و به ضرر امنیت و رفاه ملت‌هاست.
جمهوری اسلامی ایران قاطعانه بر این باور است که نباید اجازه داد شرق و غرب جدیدی شکل بگیرد.
ناامن کردن کریدورهای تجاری، تنزل درجه کشورها از متحد به وابسته، ممانعت از رشد اقتصادی کشورهای مستقل، و ایجاد جنگ‌های نیابتی در آسیا و اروپا بخشی از همین زنجیره شوم است.
طنز ماجرا آن است که این اقدامات را به اسم دفاع از دموکراسی مطرح می‌کنند؛ اما همه جهان از جمله ملت‌های ما، در غرب آسیا معنای واقعی دموکراسی غربی را لمس کرده‌اند و می دانند که صرفاً اسم رمزی است برای کودتا، اشغالگری و جنگ.
تکلیف دنیا با پروژه و مکتب لیبرال دموکراسی مشخص است چرا که می‌دانند چیزی نیست جز یک دستکش مخملی که زیر آن دستی چدنی قرار دارد. اینک مکتبی که می‌خواست الگوی جهان باشد به درس عبرت تبدیل و به پایان راه خود نزدیک شده است.
 
خانم‌ها و آقایان؛
درست در زمانی که برخی قدرت‌ها، جهان را به سوی جنگ‌های بیشتر پیش می‌برند، جمهوری اسلامی ایران سیاست «همسایگی و همگرایی» را مطرح کرده است.
سیاست همسایگی، سیاستی خیرخواهانه برای منطقه است و بر این اساس، همکاری‌های گسترده اقتصادی و تقویت پیوندهای زیرساختی در صدر دستور کار منطقه‌ای قرار می‌گیرد. جمهوری اسلامی هر دستی را که برای دوستی دراز شود، به گرمی می‌فشارد. همسایه مستقل و قدرتمند برای منطقه فرصت است.
اینک که منطقه ما از دو دهه تنش و بحران تحمیلی عبور کرده و مقاومت ملت‌های آزاده در ایران و عراق و یمن و لبنان و سوریه و فلسطین و افغانستان، به ثمر نشسته است، چشم‌انداز فراروی منطقه را صرفاً می‌توان با تعمیق اعتماد سیاسی متقابل، همکاری‌های اقتصادی گسترده و امنیت درون‌زا تضمین کرد.
بر این اساس، ایران، فصل نوینی از روابط سودمند با کشورهای همسایه، همسو و هم‌اندیش را رقم زده است؛ با عضویت در ساز و کارهای منطقه‌ای و بین‌المللی، ظرفیت‌های خود را برای شکل‌دهی به نظمی عادلانه به اشتراک گذاشته است؛ و با اولویت دادن به تکمیل راه‌گذرهای تجاری از جمله راه گذر شمال – جنوب که پیونددهنده جهان شمال با جهان جنوب است، منافع پایدار اقتصادی را برای همه ملت‌های منطقه تضمین می‌کند.
همچنین جمهوری اسلامی ایران آمادگی دارد به منظور کاهش و مدیریت آثار مخرب تغییر اقلیم، ظرفیت‌های بی‌نظیر طبیعی و فنی خود را در حوزه تولید و انتقال انرژی‌های پاک با دیگر کشورها به اشتراک گذارد.
در سطح امنیتی، سیاست همسایگی به دنبال تضمین امنیت پایدار از طریق همکاری‌های درون منطقه‌ای و ممانعت از مداخله خارجی است. از قفقاز تا خلیج فارس، هرگونه حضور بیگانه، نه تنها بخشی از راه‌حل نیست بلکه خود مشکل است. ما امنیت همسایگان را امنیت خود؛ و هرگونه ناامنی برای آنها را ناامنی برای خود می‌دانیم.
ما با جدیت و حسن نیت، ابتکاراتی را در منطقه رقم زدیم. با این حال، پیوند سیاست و امنیت، نیازمند تحکیم است و تنها زمانی پایدار می‌شود که با همکاریهای اقتصادی معنادار، ترکیب شود.
منطقه غرب آسیا بخاطر تجربه طولانی استعمار و تجاوزات نظامی مکرر، فرصت‌های زیادی را برای توسعه و پیشرفت از دست داده است. اینک که با هدایت رهبر معظم انقلاب اسلامی امام خامنه ای، دکترین مقاومت، امواج اشغالگری و تروریسم را با موفقیت به عقب رانده، فرصت و عصر جدیدی برای منطقه رقم خورده است.
قدرت جمهوری اسلامی قدرتی امنیت‌ساز است و با حذف گزینه‌های جنگ، اشغالگری و تجزیه‌ی کشورها از روی میز قدرت‌های سلطه‌گر، افق‌های جدیدی را برای منطقه گشوده است. جمهوری اسلامی ایران بر این باور است که اولویت منطقه، وحدت اسلامی و توسعه جمعی است. بدون تردید، پایدارسازی امنیت منوط به توسعه جمعی است و این تنها راه سعادت غرب آسیا است.
سرزمین ایران فرصت‌های بی‌نظیری برای سرمایه‌گذاری دارد و اولویت دادن جمهوری اسلامی به همکاری‌های اقتصادی، فرصتی برای کشورهای منطقه و جهان محسوب می‌شود.

جناب آقای رئیس؛
سال گذشته، سال پیروزی ملت ایران بود. برخی از کشورهای غربی و سرویس های اطلاعاتی آنها در سال گذشته دچار اشتباه محاسباتی شدند و یکبار دیگر قدرت ملت ایران را دست کم گرفتند.
از زمان پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی، دشمنان ملت ایران با “بحران‌سازی‌های پیاپی”، انواع جنگ و تحریم و فشار حداکثری را بر مردم ما تحمیل کردند. چهل و پنج سال است که این سیاستها شکست خورده و ملت ایران به “پیروزی‌های پیاپی” دست یافته است. اکنون آنها با جمهوری اسلامی‌ای مواجه هستند که به پشتوانه پیوند عمیق با ملت خود، هم مقاومت کرده و هم پیشرفت.
 در سال گذشته نیز ملت ایران آماج بزرگترین حمله رسانه‌ای و جنگ روانی تاریخ قرار گرفت. آیا آمریکا که خود، بزرگترین زندان مادران در جهان است       می تواند صادقانه نگران حقوق زنان باشد؟ در این مدت، تصویری که از ایران به جهان مخابره می‌شد، محصول سرکوب اطلاعات معتبر و اشاعه اطلاعات نامعتبر بود.
با وجود تولید و انتشار دهها هزار خبر و گزارش دروغ درباره ایران، واقعیت‌های مهمی از ایران در سراسر جهان سانسور می شود:

آیا شما تاکنون چیزی درباره بمباران شیمیایی مردم ایران شنیده‌اید؟ آن سلاح های شیمیایی را برخی از اروپایی ها به صدام داده بودند.

آیا تصویر مصدومان شیمیایی را که هنوز زنده اند ولی حدود ۳۵ سال است که در بیمارستان بستری هستند و درد می کشند، دیده اید؟

آیا تصویر کودکان مبتلا به بیماری پروانه ای که بخاطر تحریم دارو توسط آمریکا و برخی کشورهای غربی، درد می کشند، از قاب رسانه های اصلی به دنیا مخابره شده است؟

آیا تصاویر جلوه های صبر و مقاومت و ایثار و شهادت در مردم مقاوم ایران اسلامی دیده اید؟

آیا از حرکت بی‌بدیل و ۲۲ میلیونی مردم کشورهای مختلف در راهپیمایی عظیم اربعین حسینی در عراق چیزی شنیده اید؟

آیا جلوه های صبر و مقاومت و ایثار و شهادت انقلاب اسلامی ملت ایران را دیده اید؟

امنیت امروز اقلیم کردستان مدیون مجاهدت های سردار شهید قاسم سلیمانی، فرمانده مبارزه با تروریسم است وگرنه در آتش داعش می سوخت. اما آیا چیزی از این رشادت‌ها در رسانه‌ها و هالیوود به شما نشان داده یا خواهند داد؟


تشییع جنازه ۲۵ میلیونی فرمانده مبارزه با تروریسم سردار حاج قاسم سلیمانی سانسور شد. اندوه و خشم و حس انتقام ۸۵ میلیونی ملت ایران و امت اسلامی سانسور شد.
ترور شهید قاسم سلیمانی جایزه به داعشی بود که به گفته مقامات سابق آمریکا ساخته دست خودشان بود. به همین خاطر، بجای آنکه از آن فرمانده شجاع، تقدیر کنند او را ترور کردند.
اما جمهوری اسلامی ایران با استفاده از همه ابزارها و ظرفیت‌ها برای اجرای عدالت و محاکمه عاملین و مباشرین این تروریسم دولتی تا حصول نتیجه قطعی از پای نخواهد نشست.
خون مظلوم پایمال نخواهد شد و دامان ظالم را خواهد گرفت.

رؤسای محترم دولت‌ها و هیات ها
اشغالگری، تروریسم و افراط‌گرایی از جمله مهمترین تهدیدهای جدی در غرب آسیا هستند که بر هم زننده هر نظم مبتنی بر منافع ملت‌های منطقه است.
ریشه‌کنی تروریسم در گرو مبارزه فراگیر و هدفمند با ریشه‌ها و جلوه‌های آن و مجازات بدون تبعیض تروریست‌ها در سراسر جهان است.
استفاده برخی دولت‌های غربی از تروریسم به عنوان ابزار سیاست خارجی، مبارزه کشورهای منطقه علیه تروریسم را خنثی می کند.
مدیریت و بهره‌برداری برخی از سرویس‌های امنیتی غربی از بستر گروه‌های افراطی و به ویژه جابجایی هدفمند نیروهای جنگجوی خارجی در حوزه های مختلف جغرافیایی نیز به این نگرانی‌ها دامن می‌زند.
برخی از کشورهای اروپایی باید پاسخ دهند که چرا در عین ادعای مبارزه با تروریسم، به پناهگاه امن گروه تروریستی‌ای تبدیل شده که تاکنون بیش از ۱۷ هزار نفر از شهروندان ایرانی را در کوچه و خیابان ترور کرده است؟
تبعیض در مبارزه با تروریسم به معنای چراغ سبز به تروریست‌ها است.
ایران که خود بزرگترین قربانی تروریسم است پیش‌قراول مبارزه با تروریسم در منطقه می باشد.
ملت‌های منطقه، ایران را شریکی مطمئن برای امنیت خود و رژیم اشغال‌گر قدس را عامل اصلی ناامنی، بی ثباتی و ترویج خشونت در منطقه می‌دانند.
آیا وقت آن نرسیده که به ۷۵ سال اشغال سرزمین فلسطین و ظلم به آن ملت مظلوم و کشتار زنان و کودکان پایان داده شود و حقوق ملت فلسطین به رسمیت شناخته شود؟
تداوم اشغال فلسطین و بخش­هایی از خاک لبنان و سوریه توسط رژیم صهیونیستی و محروم ساختن ملت مظلوم فلسطین از حقوق مسلم و ذاتی خود، بویژه در تشکیل دولت فلسطینی به پایتختی بیت­المقدس منجر به تشدید جنایات این رژیم و گسترش دامنه­ی تجاوز و تهدید به سایر کشورهای منطقه شده است.
تنها حکومت مبتنی بر آپارتاید و تبعیض نژادی باقی‌مانده در جهان که بر مبنای جنگ، اشغال، تروریسم و نقض حقوق ملت‌ها پایه‌گذاری شده و بر همین مبنا و روش ادامه حیات می‌دهد، نمی‌تواند شریک صلح باشد.
وضعیت امروز افغانستان نمودی دیگر از آثار مداخله غرب در منطقه است که به کشتار بیش از ۱۷۰ هزار تن از زنان و مردان و کودکان انجامید. در افغانستان، ایران بر دولت فراگیر و ضرورت رعایت حقوق همه طوایف، قومیت ها و مذاهب این کشور تأکید دارد. در عین حال اقدام عاجل بین المللی برای رسیدگی به بحران فوری پناهجویان خارج شده از این کشور بخصوص در ایران ضروری است.
در قضیه جنگ اوکراین و روسیه نیز مایلم بار دیگر بر موضع جمهوری اسلامی ایران در ردّ جنگ به عنوان راه حلی برای هرگونه مخاصمه تاکید کنم. ما جنگ در اروپا را به نفع هیچ طرف اروپایی نمی دانیم. رد کردن هر طرح آتش بس در جنگ اوکراین از سوی آمریکایی ها نشان می دهد که آمریکا برای تضعیف اروپا برنامه بلندمدت دارد.
ما از هر ابتکاری برای پایان جنگ و آغاز روند سیاسی حمایت می کنیم و آمادگی خود را برای نقش آفرینی سازنده در این عرصه اعلام می کنیم.

آقای رئیس؛
خروج آمریکا از برجام، نقض اصل مسلّم وفای به عهد بود. دولت آمریکا همچنان با نقض صریح مفاد قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، از عمل به تعهدات خود ذیل برجام اجتناب می کند.
با این رفتار، آمریکا عملاً و برخلاف تمام ادعاهایش، قانون‌گریزی و زورگویی را به جای همکاری تجویز کرده است. آمریکا باید با اعتمادسازی اثبات کند که دارای حسن نیت است و اراده‌ی واقعی برای عمل به تعهدات خود و نهایی کردن مسیر را دارد. اروپایی ها نیز که در پی سال ها عدم پایبندی به تعهدات خود از جمله در لغو تحریم ها، اکنون برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل را نقض می کنند، باید درک کنند که با سرعت گرفتن در مسیر پرهزینه تقابل، بازنده خواهند شد.
سلاح هسته ای هیچ جایگاهی در دکترین دفاعی جمهوری اسلامی ایران ندارد. گزارش های رسمی مراجع ذیربط بین المللی و حتی جوامع اطلاعاتی غربی نیز بارها بر صحت این ادعا تاکید کرده اند. جمهوری اسلامی ایران همانند دو دهه گذشته به هیچ عنوان از حقوق مسلم ملت خود برای بهره‌مندی صلح‌آمیز از فناوری هسته‌ای کوتاه نخواهد آمد. تنها مجرم اتمی جهان، نه تنها به تعهدات خود ذیل ان.پی.تی مبنی بر خلع سلاح اتمی عمل نمی کند بلکه با  اعمال تحریمهای یکجانبه‌ی غیرقانونی، اصول مسلم حقوق بین‌الملل و منشور ملل متحد را نقض و حقوق ملت ها را پایمال می کند. اما این تحریم‌ها بر عزم قاطع ملت ما در مسیر پیشرفت کشور، بی‌تأثیر بوده است. وقت آن رسیده که آمریکا به بحران تصمیم گیری خود پایان دهد و مسیر صحیح را انتخاب کند.

خانم‌ها و آقایان؛
بشر در حال ورود به مدار جدیدی است. قدرت‌های کهنه، در حال افول‌اند. آنها «گذشته» هستند و ما «آینده‌»ایم. تکرار می‌کنم که آنها «گذشته» هستند و ما «آینده‌»ایم.
نگاه ما به آینده امیدوارانه است. جهان در انتظار منجی است که ادیان الهی آن را وعده داده اند. این منجی وجود و حضور دارد. مؤمنانه‌ باور داریم که بر مبنای مشیت و اراده الهی، همانطور که پیامبران الهی وعده داده اند، عدالت، جهانی خواهد شد و حکومت بندگان صالح پروردگار در سراسر زمین، حکم‌فرما و بشریت با رشد آگاهی و نابودی جهل، رستگار می‌شود. جهان در انتظار روزی است که حرمان به فرجام رسد.
از توجه شما سپاسگزارم.